گزارشات
گردهم آئی های
معلمان سراسر
کشور در یکم
اردیبهشت ماه ۱۴۰۱
معلمان،
ترس را پشت سر
گذاشته اند
روز
پنج شنبه یکم
اردیبهشت ماه ۱۴۰۱،
هشتاد شهر
ایران شاهد
گردهم آئی های
گسترده معلمان
برای احقاق
حقوق خود بود.
آن ها در گردهم
آئی های ودر
سخنرانی های
خود بر خواست
های شان یعنی «معلم زندانی
آزاد باید گردد»؛
«رتبهبندی شاغلان
حداقل هشتاد درصد
حقوق هیات علمی»
متحقق گردد و « همسانسازی
بازنشستگان مبتنی
بر قانون مدیریت
خدمات کشوری»
عملی شود،
تاکید داشتند.
معلمان در قطع
نامه پایانی
خود آورده
بودند که :« ما
خواهان توقف
سیاستهای ضد
آموزشی خصوصیسازی
و پولی سازی
آموزش هستیم.
تبعات این
سیاستها
افزایش
کودکان کار و
بازمانده از
تحصیل و گسترش
آسیبهای
اجتماعی است.
ما این سیاستها
را محکوم میکنیم».
حضور
گسترده
معلمان در
شهرهای
گوناگون علیرغم
فشارهای شدید
امنیتی صورت
گرفت. در
تهران حضور
پررنگ
نیروهای
انتظامی، لباس
شخصی و
واحدهای ضد
شورش، مانع
برگزاری گردهم
آئی شد و بیش
از ۷۰ معلم را
بازداشت
کردند که با
فشار دیگر
معلمان، همه
آنها تا پاسی
از شب از
بازداشتگاه
ها رها گشتند.
اما جدا از
تمرکز شدید
نیروهای
امنیتی در روز
گردهم آئی ها،
از هفته ها
قبل شاهد
ارسال پیامک های
تهدید و هشدار
به معلمان
بوده ایم که
با اعتراضات
آنها همراه
بوده است. در
روز گردهم آئی
نیز در همکاری
"همراه اول"
با نهادهای
امنیتی، تلفن
های همراه بسیاری
از معلمان قطع
شده بود.
علاوه بر این
فشارها، در
برخی از مدارس،
مدیران برای
معلمان، کلاس
های درس اجباری
در روز پنج
شنبه گذاشته
بودند، کلاس
هائی که با
پول خانواده
ها تامین شده
بود و عدم حضور
معلم در این
کلاس ها، آنها
را در مقابل
خانواده ها
قرار می داد.
از دیگر نمونه
های فشار و تهدید،
احضارهای
گسترده
فعالان صنفی در
شهرهای
مختلف از یک
سو و اعلام
احکام سنگین
علیه برخی از
فعالان صنفی
همچون رسول بداقی
بود. در کنار
آن سیاست ترور
شخصیت فعالان
صنفی نیز از
سوی نهادهای
امنیتی و
جریانات وابسته
به آنها در
شبکه های
اجتماعی در
دستور قرار
گرفت. نمونه
تلاش برای
ترور شخصیت
محمد حبیبی،
برجسته ترین
این تلاش ها
بود.
وقتی
معلمان زیر
فشاری چنین
سنگین و زیر
تهاجم همه
جانبه
تهدیدات
امنیتی و فشار
حراست ها و
مدیرکل ها به
دعوت «شورای
هماهنگی تشکل
های صنفی
فرهنگیان»
پاسخ مثبت می
دهند و
در هشتاد شهر
گردهم می آیند
و خواست
هایشان را فریاد
می زنند، نشان
می دهد که
دیگر ترس
عاملی است که
از میان آن ها
رخت بربسته
است.
......................................................
تقدیر
و تشکر انجمن
صنفی معلمان
فارس
از
حضور همکاران
مطالبه گر در
تجمع پنج شنبه
یکم اردیبهشت
ماه ۱۴۰۱
درسپیده
دم ازل، آن
زمان که
سازندگی
کائنات آغاز
می گردید و
کتاب تکوین
گشوده می شد
نخستین کلمه
ای که با قلم
تقدیر بر
دیباچه قاموس
هستی نقش بست
واژه زیبای ( معلم
) بود و سرفصل
این کتاب کهن
به تعلیم و
تربیت اختصاص
داشت.
سوگند
به قلمهایتان
که جز حقیقت
ننوشت و قسم به
قدمهایتان که
جز راه حق
نرفت. حضور پر
شورتان را ارج
می نهیم و این
بار هم ثابت
کردید که در
مقابل زور و
تزویر سر خم
نخواهید کرد.
شما
آمدید، در
سرتاسر ایران
عزیزمان، و باز هم
خیابان ها را فتح
کردید و فریاد
عدالت خواهی
تان حتی به
گوش افلاکیان
هم رسید.
شما
آمدید، و
آمدید،
وآمدید، و باز
هم خواهید آمد.تا
آن زمان که
سایه عدالت بر
سر پرشورتان
گسترده شود.عدالت
درخواسته های
به حقتان.
فریاد
زدید و
برآشفتید علیه
نجار صفتانی
که با اره
عداوت به جان
درخت تعلیم و
تربیت افتاده
و شاخ و برگ آن
را بریده و تیشه
به ریشه اش
زده تا
مثمرثمر علم و
آزادگی نگردد.فریاد
زدید علیه
یوسفی که
درچاه تغافل و
تجاهل افتاده
و تصمیم ندارد
که بیرون آید
و عزیز عرصه علم
و فرهنگ شود.
این
بار هم شهر
علم و ادب شهر
فرهنگ و هنر،
شیراز عزیز غوغا
بود .
از
معدل ندای
عدالت خواهی
می آمد .
ندا
که نه، فریاد
بود و فریاد. همچنان
که از تمامی
نقاط فارس
فریاد عدالت
خواهی
همکاران طنین
انداز بود. فریادی
که برای هر
ناشنوایی هم
قابل شنود بود.
آنها
هم آمده بودند.
مو
نقره ای ها را
می گویم .
باعینکهای
ذره بینی، عده
ای عصا به دست
و عده ای
ویلچر سوار
حقشان را می
خواستند و به
دنبال همسان
سازی حقوقشان
با شاغلین
بودند.جوانی
خود را در راه
تعلیم و تربیت
جوانان این
مرز و بوم
داده اند و
اکنون در
کهنسالی حتی
قدرت خرید یک
دست دندان
مصنوعی را
ندارند.جوانان
تحصیل کرده
شان بیکار و
سربار پدر و
مادرند.حقوقشان
کفاف زندگی
شان در این
تورم و گرانی
را نمی کند.
می
گویند چرا
رئیس جمهور
لایحه همسان
سازی را از
مجلس پس گرفت
و نمایندگان
بی تفاوت از
این موضوع ؟
معدل
میعادگاه
عاشقان،
عاشقان تعلیم
و تربیت،
همچون دفعات
قبل خروشید و
قصد کوتاه
آمدن نداشت و
ندارد تا
زمانی که به
حق از دست
رفته مان
برسیم. معدل
نماد عدالت
خواهی است.معدل
نماد مقدسی
است که در
تاریخ به
عنوان ظهور
دادخواهی
خواهد ماند.
آمدنتان
را ارج می
نهیم.
در
مقابلتان
کرنش می کنیم.
وچه
تقارن مبارکی
بود فریاد
دادخواهی
تان، با روز
قدر.آن زمان
که کور دلان
فرق عدالت را
شکافتند به این
امید که عدالت
خواهی برای
همیشه به ورطه
فراموشی
سپرده شود .
عدالت
خواهی ما همان
ادامه راه
مولایمان علی(
ع) است که با
فریادهای
بلندمان خواب
را از چشم ظالمان
حرام خواهیم
کرد.قدمهایتان
بر دیده.عزمتان
استوار و
وجودتان
سلامت باد و
اما خفاش
صفتان بدانند
که آنها در
تاریکی جهالت
خود تا ابد
خواهند ماند و
فرهنگیان
پیروز میدان
خواهند بود.به
یاری حق و
مولایمان علی(ع).
انجمن
صنفی معلمان
فارس ضمن
تقدیر و تشکر
از حضور
معلمان
مطالبه گر در
تمامی نقاط
استان، همچنان
همکاران
منفعل را به
حضور در
تجمعات و تلاش
در جهت احقاق
حقوق و
مطالبات به حق
خود و دانش
آموزان شان
فرا می خواند
و امیدواریم
که در تجمعات
بعد شاهد حضور
این عزیزان نیز
باشیم.
..........................................................
اتفاق
دیروز
کارنامه
حاکمیت را
سیاه تر کرد
محبوبه
فرحزادی،
بازنشسته
فرهنگی
یک نتیجه
از اتفاق اول
اردیبهشت
تجمع معلمان در
میدان فردوسی
خیابان
سپهبدقرنی
تهران :
خوشحالم
که همه
عزیزانم الان
خوبند
و آنهایی که
دستگیر شده
بودند همه
آزاد شدند.
اتفاق
دیروز
کارنامه
حاکمیت را
سیاه تر کرد
به مناسبت
روز معلم این
مزدوران به
جای دادن شاخه
گل به معلم با
نیروهای
ترسناکشون به
استقبال معلم
آمدند و درب
ساختمان
آموزش و پرورش
را به روی
معلم بستند
حدود ساعت 11
فکر می کنم
بود که حتی به
کسی اجازه
ورود از میدان
فردوسی را به
خیابان سپهبدقرنی
نمی دادند
حکومت
نظامی که
حاکمیت دیروز
در محل تجمع
علیه معلمان
بوجود آورد
نشانه شکست
حاکمیت و موفقیت
ما در پروسه
حرکت های صنفی
مان بوده است
حاکمیت با
کار دیروز در
تهران عملا و
علنا ترس و
وحشت خود را
از معلمان (
اهل قلم ) به
نمایش گذاشت
با اهل
قلم هرکه
درافتاد
ورافتاد
در
تئاتر
خیابانی
دیروز معلمان
پرسوناژهای موفق
و اصلی و
حاکمیت زبون و
درمانده با
قدرت میلیتاریستی
در تاریخ جنبش
معلمان ایران
ثبت شد
درود
به معلمان و
بازنشستگان
ایران
زنده
باد اتحاد و
همبستگی
معلمان ایران
...................................................
ادامه
تجعمات
اعتراضی
معلمان امروز
یکم اردیبهشت
تجمع
اعتراضی و
سراسری
معلمان و
فرهنگیان بازنشسته، امروز
اول اردیبهشت
در اعتراض به
عدم اجرای
کامل رتبه
بندی و
همسانسازی در
تهران و
همزمان
درشهرهای
کرج، قزوین،
قم،
تاکستان،
اراک ، اصفهان
،شهرضا همدان
، سقز و زیویه
،مریوان،
هرسین ، بوشهر
، سنندج ،
بوکان کوهدشت
، بیجار،
الیگودرز،
شهرکرد،
لرستان،
نیشابور
،مشهد شیراز ،
اسلام آباد
غرب، و دهها
شهر دیگر
همچنان ادامه
دارد.
درتهران
جو امنیتی
بسارشدیدی
وجود دارد و
از میدان
فردوسی تا
کریمخان حضور
پررنگ نیروهای
یگان ویژه و
لباس شخصی و
نیروهای
انتظامی به
چشم میخورد و
اجازه حتی
ایستادن در
سراسر خیابان ازسوی
عوامل امنیتی
به عابران
داده نمیشود
اما معلمان معترض
تهرانی با
وجود جو شدید
امنیتی در این
تجمع شرکت
کرده اند .
تعدادی
از شعارهای
معلمان .
معلم
زندانی آزاد
باید گردد .
وزیر
بی کفایت شرمت
باد شرمت باد
معلم
بپا خیز برای
رفع تبعیض
سندیکای
کارگران شرکت
واحد ضمن حمایت
از تمامی
مطالبات
معلمان و
برسمیت شناختن
حق
اعتراض و
تجمع برای
معلمان خواستار
آزادی بی قید
وشرط تمامی
معلمان دربند
میباشد.
.................................................
نام
۲۱ تن
از
مردان
فرهنگی معترض
که بوسیله ی
نیروهای
انتظامی و
امنیتی در جلوی
وزارت آموزش و
پرورش ، در
تهران
در تجمع روز پنج
شنبه ۱
اردیبهشت
۱۴۰۱ بازداشت
شدند.
۱- یونس شیخ
آزادی
۲- غفار
دیندار
۳- قاسم
فلاح
۴- عباس
میرزایی
۵- عبداله
حیدرزاده
۶- عباس
سلیمانی
۷- قدرت
فرقانی
۸-مهرداد
دارخانی
۹-حجت اله
مددی
۱۰- محمد
صادق شریعتی
۱۱- علی
مددی
۱۲-
محمدرضا حسن
پور
۱۳- علی
حکمتی راد
۱۴- حسین
حبیبی
۱۵-
ابراهیم
اسلامی
۱۶- اکبر
جعفری دودران
۱۷-
مظفرزارع
۱۸- یوسف
ابالحسن پور
۱۹- رامین
کریمی
۲۰- حسین
گودرزی
دو
تن از دستگیر
شدگان نیز
نخواستند،
نامشان رسانه
ای شود.
....................................................................
اطلاعیه
شورای
هماهنگی
تشکلهای صنفی
فرهنگیان
به علت
اعلام تجمع
اعتراضی
معلمان از
دیروز چهارشنبه
۳۱ فروردین تا
امروز
پنجشنبه ۱ اردیبهشت
۱۴۰۱
تلفن همراه
برخی از فعالین
صنفی در سراسر
کشور مسدود
شده است و پس
از پیگیریهای
لازم از طریق
اپراتورهای
مربوطه این
پیام برای
فعالین صنفی
ارسال شده
است.
همکاری
مخابرات با
نهاد امنیتی
در سرکوب معلمان
.......................................................................
گزارش
یکی از
همکاران به
علت مسدودی
تلفن همراه یک
روز قبل از
تجمع
خدا
ازشون نگذره
من دنبال
کارهای اداری
دیالیز مادرم
بودم و بشدت
درگیر مشکلات
بیمارستان و
این چیزها
بودم و باور
کنید اصلا
تجمع را فراموش
کرده بودم از
بعد از ظهر
چهارشنبه خط
اصلیم که تو
بازداشت
شمارشو گرفته
بودند قطع شد و
من چون اون
شماره را برای
کارهای مادرم
همه جا می
دادم به خاطر
قطع شدن تماس
های ورود و
خروج اوضاع
بهم ریخت و
بدلیل اینکه
از چند جا با
این شماره
مراحل درمان
مادرم را باید
به ما اطلاع
می دادند به
دلیل قطع شدن
ارتباط و
اینکه کل بعد
از ظهر
چهارشنبه من
از قطع ارتباط
خبر نداشتم تو
درمان مادرم
دچار مشکلات
زیاده شدیم و
حتی وقتی با
پشتیبان همراه
اول تماس
گرفتم گفتند
یا گوشیت مشکل
دار شده و یا
سیمکارتت
سوخته
پنجشنبه هم
رفتم سیمکارت
عوض کردم اما
مشکل برطرف
نشد بعد از
بارها تماس با
پشتیبانی آخر
سر گفتند
شماره سریال سیمکارت
جدیدت درست
وارد نشده و
مشکل باید از
طریق مرکزی که
سیمکارت عوض
کردی باید برطرف
شود اونم چون
تعطیل کرده
بودند موند
برای بعد از
تعطیلات این
کارشون بجز
خسارت روحی
روانی بیش از
یک میلیون
تومان خسارت
مالی برای من
داشت حالا
احمقها با این
کارهاشون
انتظار دارند
من دیگه
اعتراض نکنم و
مطالبه گر نباشم
کور خوندند نه
تنها به
مطالبه گری
ادامه میدم
بلکه تبدیل به
مخالف میشم
فقط بدانند
نفرین
مادرایی مثل
مادر من برای
نابودی
ارکانشان
کافیست و عده
ای با این
کارها به اسم
حمایت از نظام
عملا دست به
نابودی آن زده
اند....
............................................
به
نام خداوند
جان و خرد*
*همکاران
درود بر شما*
امروز
یکم اردیبهشت
ماه ۱۴۰۱،
آغازی بود
برای سنجش
آگاهی، شعور
اجتماعی و
توانائی همکارانی
که ترس را
شکستند و بر
آن غلبه
نمودند و حضور
باشکوه خود را
در جامعه مدنی
به نمایش گذاشتند
و شجاعانه
خودرا اثبات نمودند.
کانون
فرهنگیان
استان اصفهان
این حضور
آگاهانه را
ارج می نهد و
پاس می دارد.
شما دست
به کار بزرگی
زدید و با دید وسیع
علمی خود، من
را ما کردید و
بر پله ی افتخار
دانائی
ایستادید.
انسان
خردمند از
کوچکترین
فرصت، بزرگترین
رخداد را می
سازد تا ثبت
در تاریخ شود.
درود
و سپاس بر شما.
*سخنگوی
کانون استان
اصفهان*
................................................
پنج
شنبه ۱
اردیبهشت
۱۴۰۱
عزیز قاسم زاده در
این بخش
سخنرانیش در
تجمع معلمان
گیلان در رشت
می گوید: بی شک
پرونده سازی
ها برای معلمان
نه تنها شعله
اعتراضات را
خاموش نمی کند
بلکه به
تکثیر، تسریع و
تصعید آن منجر
خواهد شد.او
ضمن دفاع از رسول بداقی می
گوید: هفت سال
زندان بدون مر
خصی رسول
بداقی
هرگز او را
از مطالبه گری
دور نکرد.همچنین
او به اسماعیل
عبدی و مواضع
شجاعانه او از
زندان اشاره
می کند و خطاب
به کسانی که
در خط سرکوب
معلمان
هستند، می
گوید:این خط
هرگز نمی
تواند فکر ما
را عوض نماید
و ما هرگز از
مطالبه گری
خسته نمی
شویم.بلکه
کشتیبان را
سیاستی دیگر
لازم است.
...........................................
سال
جدید؛
استمرار خیزش
معلمان
«رئیسی،
قالیباف، این آخرین
پیام است؛
جنبش
فرهنگیان،
آمادهٔ قیام
است»!
این
طنین شعار
دیروز معلمان
بهجان آمده
از ظلم و غارت
نظام آخوندی
در بیش از ۵۰شهر
میهنمان بود.
فراخوان
این خیزش
سراسری از چند
روز پیش منتشر
شده بود و
رژیم با تمام
دستگاههای
امنیتی و
سرکوبگر خود،
برای مقابله
با آن آماده
بود. ارسال
پیامکهای
گسترده هشدار
برای معلمان
در چندین شهر
جهت ایجاد
رعب، گسیل
مزدوران
سرکوبگر
انتظامی در
شهرها و
بازداشت چند
تن از معلمان
در تهران از
جمله تقلاهای
رژیم برای
جلوگیری از
برپایی و بعد
هم برهمزدن
تجمع آنها
بود. اما این
اقدامات نهتنها
دردی از خامنهای
دوا نکرد،
بلکه مانند
بنزین بر آتش
خشم معلمان
عمل نموده و
شعارهای آنها
را تعمیق کرد.
خیزش
سراسری اول
اردیبهشت
معلمان،
نخستین خیزش
سراسری در سال
جدید بود؛ در
سال ۱۴۰۰نیز که
با خیزشها و
قیامهای
متعدد سپری
شد، معلمان
نقش برجستهای
در جنبش
ایستادگی
برای احقاق
حقوق و
آزادیخواهی
داشتند. آنها
تنها از
آذرماه تا
پایان سال ۵رشته
تظاهرات بزرگ
و سراسری
برگزار
کردند؛ خیزشهایی
که هر چند در
شروع با فضای
صنفی و خواست
افزایش حقوق و
اصلاح رتبهبندی
آغاز شد، ولی
بهسرعت
شعارهای نفی
دیکتاتوری در
آنها فریاد
شد.
نقش
معلمان در
خیزشها و
قیامها نیز
بسیار مهم
است، چرا که
آنها با طیف
گستردهای از
جامعه
(۱۴میلیون
دانشآموز و
میلیونها
مادر و پدر) در
ارتباط کاری و
عاطفی هستند و
تأثیر زیادی
در برانگیختن
تمامی جامعه
علیه دیکتاتوری،
غارتگری و
فساد دارند.
به همین
خاطر است که
رژیم هم تلاش
میکند با
مانورهای
فریبکارانه
بهویژه دادن
وعده در مورد
رتبهبندی
معلمان و
افزایش حقوق،
در عزم معلمان
برای ادامهٔ
خیزشها خلل
ایجاد کند.
اما تاکنون
مشخص شده
وعدهٔ رتبهبندی
توخالیست و
بعد از سالها
مانور و بازی
با بحث رتبهبندی
معلمان و بهویژه
پشتسرهم
اندازیهای
پیاپی در سال
۱۴۰۰، روز اول
اردیبهشت ۱۴۰۱
ستاریفر،
معاون وزیر
آموزش و پرورش
رژیم، اذعان
کرد «فرایند
صدور احکام
(رتبهبندی)
معلمان تا
پایان بهار»
عقب افتاد!
اینگونه باز
هم روشن شد
رژیم نه تنها
قصدی برای
پرداخت حقوق معلمان
و اجرای طرح
رتبهبندی
ندارد، بلکه
سیاست آن باز
هم سردواندن است.
خیزش
سراسری اول
اردیبهشت
معلمان چند
واقعیت را
آشکار میکند:
۱-
جامعه جوشان
است و در هر
فرصتی
اعتراضات و خیزشها
فوران میکند.
۲-
مانورها و طرحهای
فریب رژیم
شکستخورده و
تا این نقطه نتوانسته
از شکلگیری
خیزش معلمان
جلوگیری کند.
۳-
اقدامات
سرکوبگرانه
بعد از شکلگیری
خیزشها، نه
تنها باعث
برهمزدن
تجمعات نمیشود،
بلکه
رادیکالیسم
آن را شتاب میدهد.
این همان بنبست
سرکوب رژیمی
بهپایان
رسیده است.
۴-
با آغاز این
خیزشها در
سال جدید،
رژیم باید
آمادهٔ
افزایش خیزشها
و کوتاهشدن
پیاپی فواصل
زمانی آنها
باشد. موضوعی
که با توجه
به وضعیت
انفجاری
جامعه، بسیار
بسیار برای
رژیم خطرناک
است.
ولیفقیه
ارتجاع روزی
به کارگزاران
نظامش هشدار داد
که «ما در داخل
کشور گسلهایی
داریم... اگر
چنانچه این گسلها
فعال شد، آنوقت
زلزله بهوجود
میآید!»(خرداد۱۳۹۵)؛
گویا سال ۱۴۰۱
زمان حرکت جدیتر
گسلها و وقوع
آن زلزلهٔ
بزرگ و خطرناک
است!
مردم
نیوز
.............................................................
با
وجود جو
امنیتی تجمع
سراسری
معلمان برگزار
شد
به
گزارش
داوطلب؛
اولین تجمع
سراسری
معلمان در سال
جدید، صبح
امروز
پنجشنبه اول
اردیبهشت ماه در
بسیاری از
شهرها و
استانهای
کشور و در
مقابل ادارات
آموزش و پرورش
برگزار شد.
شورای هماهنگی
تشکلهای
صنفی
فرهنگیان که
فراخوان
برگزاری این تجمع
را صادر کرده
است اعلام
کرده که در
برخی از شهرها
از جمله در
تهران، جو امنیتی
و حضور
نیروهای
امنیتی و
انتظامی مانع
از شکلگیری
تجمع معلمان
شده و برخی از
فعالان صنفی نیز
بازداشت شدهاند.
تصاویر
دریافتی از
کانال
تلگرامی این
شورا نشان میدهد
که شهرها و
استانهای
یزد،
کرمانشاه،
رشت، سنندج،
شیراز و برخی
از شهرهای
استان
فارس،لرستان،
اهواز،
زنجان،
همدان، مشهد،
فارس،
نیشابور،
تاکستان،
بیجار، قم،
اسلامآباد
غرب و برخی
دیگر از شهرها
میزبان
تجمعات معلمان
بودهاند.
نکته قابل
توجه در
سازماندهی
تجمعات امروز،
حمایت تشکلهای
صنفی از طیفهای
مختلف از جمله
“سازمان
معلمان ایران”
از تجمع اول
اردیبهشت بود.
در ماههای
اخیر این
اولین بار است
که سازمان
معلمان ایران
به عنوان یکی
از قدیمیترین
تشکلهای
صنفی در
بیانیهای و
به صورت رسمی
از اعتراضات
مطالبهمحور
معلمان
پشتیبانی میکند.
به نظر میرسد
محدودیتهای
امنیتی و
پروندهسازیهای
قضایی ایجاد
شده برای برخی
از کنشگران صنفی
در روزها و
ماههای اخیر
یکی از عوامل
پشتیبانی
گروههای
مختلف صنفی از
تجمع امروز
باشد.
”سرکوب”
قادر به عقب
راندن ما
نیست!
در
همین حال،
شورای
هماهنگی تشکلهای
صنفی
فرهنگیان به
رسم تجمعات
برگزار شده در
ماههای اخیر،
با انتشار
قطعنامهای
مواضع تشکلهای
صنفی معلمان
در مواجهه با
آنچه «بیتوجهی
حاکمیت به
خواستههای
فرهنگیان»
دانسته،
تشریح کرده
است. در این
قطعنامه آمده
است: «ما در
اینجا جمع شدهایم
تا فریاد
بزنیم تا
زمانی که
مطالبات فرهنگیان
محقق نشود، ما
خیابان را ترک
نخواهیم کرد.
خیابان از آن
ماست تا زمانی
که تمام
مطالبات محقق
شود. سرکوب و زندان
و پرونده سازی
قادر نیست
جنبش معلمان
را یک گام به
عقب براند.در
سال گذشته علی
رغم تلاش و
کوشش و
اعتراضات
مستمر و
فراوان،
متاسفانه
نهادهای
حاکمیتی
اهمیتی به
خواسته های ما
نداده و به
روش گذشته به
جای پاسخگویی
شیوه نادرست
خود را
ادامه می
دهند.اگر چه منشا
سیاست های
آموزش و پرورش
و نگاه
ایدئولوژیک
به امر آموزش
ریشه در
سیاستهای
کلان نظام سیاسی
و مورد توافق
جناح های درون
حکومت است. اما
وجود یک وزیر
نالایق و بیکفایت
در راس وزارتخانه
باعث شده است
که این
وزارتخانه به محلی
برای برنامه
ریزی و تدوین
قوانین و آیین
نامههای
ضدمعلم و ضد
آموزشی تبدیل
شود. تدوین
ناقص آییننامه
رتبه بندی
نمونه بارز
این
ناکارآمدی است.
ما خواهان عزل
وزیری هستیم
که از عهده
اداره یک
مدرسه بر نمیآید،
چه رسد به
وزارتخانه
آموزش و
پرورش.»
در
بخش دیگری از
این بیانیه با
اشاره به
مطالبات محقق
نشده معلمان
اعم از شاغلان
و بازنشستگان
آمده است:
«همسانسازی
حقوق
بازنشستگان
محقق نشده
است. خواسته ما
این است که
قانون مدیریت
خدمات کشوری
کامل اجرا شود
و حقوق تمام
معلمان شاغل و
بازنشسته به
بالای خط فقر
برسد.
از
طرفی عملکرد
ضعیف و اهمال
سازمان
بازنشستگی
کشوری در
برگرداندن
کسورات
معلمان شاغل و
بازنشسته به
حساب بانک ها
و صندوق ها
سبب زیانهای
مادی متعددی
به آن ها شده
است.
ما
خواهان توقف
سیاستهای ضد
آموزشی خصوصیسازی
و پولی سازی
آموزش هستیم
تبعات این
سیاستها
افزایش
کودکان کار و
بازمانده از
تحصیل و گسترش
آسیبهای
اجتماعی است
ما این سیاستها
را محکوم میکنیم.»
اشاره
به محدودسازی
فضای فعالیت
صنفی و پروندهسازی
گسترده برای
برخی از
فعالان صنفی
معلمان پس از
کنشگریهای
میدانی صورت
گرفته در
ماههای اخیر،
مورد دیگری
است که شورای
هماهنگی در
بیانیه امروز
خود به آن
پرداخته است: «
در ادامه
مطالبه گری در
سال گذشته
نیروهای
امنیتی و قوه
قضاییه بهصورت
مستمر و
سیستماتیک
سرکوب معلمان
را ادامه
دادند امروز
محمدتقی
فلاحی، لطیف
روزیخواه،
یعقوب یزدانی،
حسین
رمضانپور،
ناهید
فتحعلیان،
زینب همرنگ،
معصومه
عسگری، هاله
صفرزاده،
عالیه اقدام
دوست، هاشم
خواستار،
محمدحسین
سپهری و جواد
لعل محمدی
دوران حبس خود
را سپری میکنند
درحالیکه
اسماعیل عبدی
بهصورت
ظالمانه بیش
از هفت سال
است که به بند
کشیده شده است
ما خواهان
آزادی بیقیدوبند
تمام معلمان
دربند بهویژه
اسماعیل عبدی
هستیم.
در
دور جدید
سرکوب معلمان
شاهد صدور
احکام ظالمانه
علیه فعالان
صنفی هستیم.
صدور 5 سال حکم زندان
و به همراه
تبعید و ممنوعالخروجی
برای رسول
بداقی، صدور 4
سال و 6 ماه حکم
برای جعفر
ابراهیمی، 12
سال حبس علیه
مهدی فتحی و
تأیید حکم
زندان رسول
کارگر و
فروزان
ناظران پور
همه برای
ارعاب معلمان
است ما خواهان
لغو این احکام
ظالمانه هستیم.سرکوب
معلمان محدود
به این موارد
نمیگردد طی
شش ماه گذشته
صدها معلم در
سراسر کشور به
بازپرسی و
نهادهای
امنیتی احضار
شده و دادگاه
محمود بهشتی
لنگرودی،
محمود ملاکی،
عزیز قاسمزاده
، رادا مردانی
، پیروز نامی
، علی کروشات،
فرنگیس نسیم
پور، غلامرضا
غلامی کندازی
و … برگزارشده
است و محمد
رضا رمضانزاده
نیز دوران
محکومیت خود
را با پابند
الکترونیکی
سپری میکند.»
شورای
هماهنگی تشکلهای
صنفی
فرهنگیان در
پایان این
بیانیه با تاکید
بر اینکه همه
این اقدامات
سرکوبگرانه
در راستای
توقف مطالبهگری
از سوی حاکمیت
دنبال میشود،
خواهان توقف
احضار و
پروندهسازی
علیه معلمان
شده و اعلام
کرده: «
مطالبات ما
بخشی از حقوق
انسانی و
اولیه ماست،
تشکل یابی و
تجمع حق مسلم
ماست. تنها
راه تحقق
مطالبات
فرهنگیان
اتحاد و
همبستگی
تشکیلاتی است
و بهزودی
تاریخ تجمع
بعدی را اعلام
میکنیم و
روند اعتراض
تا تحقق
مطالبات
ادامه خواهد
داشت.»
.....................................
حمایت
از مطالبات
معلمان
نزدیک
دو دهه است
جامعه ما
شاهد
تلاش های
مداوم معلمان در
سراسر ایران
برای تامین
معیشت و
مطالبات خود
است. طولانی
شدن این
اعتراضات و
پاسخ نگرفتن
از جانب
نهادهای
دولتی، علاوه
بر فشار اقتصادی
و فقر و
بیحقوقی که
رنج و مشقت
زیادی را به معلمان
تحمیل کرده
است، معلمان و
فعالین شان با
سرکوب و
دستگیری ها و
زندان هم
روبرو هستند.
این
فشار مضاعف بر
معلمان مایه
تاسف و نگرانی
عمیق کل جامعه
و بخصوص دانش
آموزان و خانواده
هایشان است.
اتحاد درونی و
تشکل سراسری
معلمان یکی از
نقاط قدرت این
بخش محروم
جامعه است.
پیگیری و
تداوم مبارزه
برای حقوق حقه
ی معلمان بدون
این اتحاد و
تشکیلات
سراسری ممکن
نبود. از این
لحاظ باید این
اتحاد و تلاش
های سراسری
معلمان را
گرامی داشت.
موضوع
دیگر انگشت
گذاشتن و توجه
جدی معلمان روی
موانع و
مشکلات آموزش
است که در
مبارزات معلمان
منعکس شده
است. خصوصی
کردن آموزش،
محتوای عقب
مانده ی
آموزشی،
تفرقه بین
معلمان و تقسیم
آنان به گروه
های مختلف
مدارس دولتی و
خصوصی و حق
التدریسی،
کمبود
امکانات
آموزشی و بی
حقوقی
بازنشستگان و
غیره، همواره
با مخالفت و اعتراض
جدی معلمان و
بازنشستگان
روبرو شده و خواستار
رفع این
مشکلات عدیده
هستند.
معلمان
در تلاش های
بیش از یک دهه
ی خود، همواره
بر همبستگی
مبارزاتی خود
و کارگران و
بخش های محروم
جامعه تاکید
داشته اند.
معلمان
همچنین از
همبستگی جنبش
کارگری و
حمایت دانش
آموزان و خانواده
هایشان
برخوردار
هستند.
شکی
نیست که
گرسنگی و
زندگی زیر خط
فقر، فشار اقتصادی
و روحی زیادی
را به معلمان
و خانواده هایشان تحمیل
می کند. دغدغه
ی نان و معیشت
توان این بخش
مهم جامعه را
برای ارتقای
فعالیت فکری و
اموزشی گرفته
است. ما تاکید
می کنیم که مطالبات
و معیشت و
رفاه معلمان
باید تامین شود.
ما
کارگران هم
مثل معلمان
زیر بار فشار
اقتصادی و
روانی زندگی و
معیشت
خانواده هایمان
هستیم. بخش
بسیار بزرگی
در میان
کارگران فصلی
و بیکار در خط
فقر مطلق بسر
می برند. بدین
لحاظ همدلی،
هم سرنوشتی و
همبستگی
مبارزاتی معلمان
و کارگران
حیاتی و ضروری
است. ما همه در یک
کشتی نشسته
ایم.
فشار
معیشت و گرسنگی
گلوی
کارگران،
معلمان،
بازنشستگان و
بخش وسیع تر
محرومان در
سراسر ایران
را می فشارد.
ما هیچ راهی
جز مبارزه و
تلاش برای
تامین معیشت
کامل کارگران
و زحمتکشان
جامعه،
نداریم.
ما
فعالین
کارگری
کردستان،
بویژه خود را
در کنار تشکل
های محلی و
سراسری
معلمان و مبارزات
و اعتراضات
برحقشان می
بینیم و
خواستار پاسخ
فوری به
مطالبات
معلمان هستیم.
ما
خواستار
آزادی فوری
معلمان دربند
هستیم.
جای
معلم زندان
نیست، در کلاس
درس است.
جمعی
از کارگران و
فعالان
کارگری سنندج
اردیبهشت
1401
........................................................
از
جنبش معلمان تا
خیزش آبان:
یک طبقه، یک
مبارزه
در
اولین روز
اردیبهشت
۱۴۰۱، معلمان
بار دیگر با
تجمعات
سراسریشان
نشان دادند که
چرا این جنبش
قائم به فرد نیست
و علیرغم بگیر
و ببند
نمایندگانش
هنوز به لحاظ
سازمانیافتگی
چنان پویا و
زنده مانده که
هر زمان اراده
کند، میتواند
با یک
فراخوان،
بدنهاش را در
سرتاسر کشور
به خیابان
آورَد.
در
طول حیات
جمهوری
اسلامی نه فقط
دستیابی به این
حد از سازمانیافتگی
پایدار
سراسری
معلمان بیسابقه
بوده، بلکه در
کل جنبش
کارگری نیز
کمتر بخشهایی
را میتوان
سراغ داشت که
موفق به تحمیل
تشکلات مستقلشان
به حکومت شده
باشند. از این
منظر معلمان، استثنا
هستند؛
استثنایی که
نه سرکوب سخت
و نه تشکلهای
زرد و دستساختِ
حکومتی و
ایجاد انواع
پروژههای
جذب و ادغام،
منجر به
بلعیدن یا
غیرفعال کردنش
نشده است.
این
جنبش اما بدون
ادای سهم
معلمان
پیشتاز هرگز
به این رشد
کیفی نمیرسید.
پیشتازانی که
(علیرغم گرایشهای
مختلف فکری)
در برابر
محافظهکاریهای
رایج در
اعتراضات
معیشتی
ایستادند؛
دوگانۀ کاذب
«صنفی» و «سیاسی»
را رد کردند و
نشان دادند که
هیچ اعتراض
اقتصادی، نمیتواند
به ماهیت
«غیرسیاسی» باشد.
آنچه حاکمیت
را میهراساند،
بیش از خودِ
سازمانیافتگی
معلمان،
فعالیت
معلمانی با
این دیدگاه
درون این جنبش
است. کارکرد
بگیر و ببند و
احکامِ فلهای
زندان در ماههای
اخیر برای قطع
همین نبض
رادیکال جنبش
تنظیم شده.
در
چنین بستری
است که در
روزهای
گذشته رسانهها
و جریانهایی
با برجستهکردنِ
«نظرات شخصی» و
قابل نقد یکی
از نمایندگانِ
پیشتاز
معلمان (محمد
حبیبی) سعی
کردهاند تا
«جنبش معلمان»
و «خیزش آبان»
را در تقابل با
هم قرار دهند.
این هدف،
البته بدون
مخدوش کردن
حافظه تاریخی
میسر نمیشود.
از این رو،
این ویدیوی کوتاه
برای یادآوری
لحظاتی از
حافظۀ دو
جنبشی است که
متعلق به یک
طبقه و لحظاتی
از یک مبارزۀ واحد
هستند.
درحالی
که معلمان بخش
متشکل و
سازمانیافته
و به اصطلاح
«فکری» طبقه
کارگرند،
آبان خیل
عظیمی از بخش
های نامتشکل
این طبقه را
که تا پیش از
آن تجربه
مبارزه سازمانیافته
و جمعی
نداشتند، به
خیابان
کشاند؛ از
کارگرانِ
کارگاههای
کوچک شاپور
اصفهان تا
کارگران
ساختمانی و
روزمزد و
غیره. پیوستنِ
دیگر
فرودستانِ
«مادون طبقه»
(بیکاران،
فقرای شهری و
کارتنخوابها
و...) نیز نه نقطۀ
ضعف، بلکه
اتفاقاً
تبلورِ اتحادی
بود که آخرین میخ
را به تابوت
اسطورۀ «طبقه
متوسط به
عنوان موتور
محرک» تغییر
اجتماعی
کوباند.
در
خیزش آبان بود
که مرزهای
کارگر فکری و
یدی، متشکل و
غیرمتشکل،
آگاه و
ناآگاه،
سیاسی و «صنفیگرا»
و «غیرسیاسی»،
شهری و
روستایی،
شکانده شد و
همگی در مقام
یک طبقه
(محکوم) در
برابر یک طبقه
(حاکم) قد علم
کردند.
این
خاصیت
مبارزاتی از
جنس آبان است
که در یک لحظۀ
تاریخی،
میلیونها
نفر را در
کلاس درسی به
بزرگی
خیابان، آموزش
میدهند.
آموزشی که
برخلاف ریاضی
و فیزیک و
دیکتۀ صحیح
کلمات، پشتِ
نیمکتهای
مدرسه به دست
نمیآید،؛
بلکه با
اِعمال مستقیمِ
تغییر در محیط
اجتماعی قابل
کسب است.
کمیته عمل
سازمانده
کارگری
............................................................