تل
ابیض؛ شکستی
دیگر برای
اردوغان و
داوود اغلو
چنگیز
چاندار-
رادیکال
ترجمه
کردی: ابراهیم
شیخ شرفی
ترجمه
فارسی: ان ان
اس روژ
"سیاست
سوریه ای"ِ
اردوغان/-
داوود اغلو،
همان سیاستی
که که گذرگاه
مرزی آکچا
قلعه- تل ابیض
را در طول
دوران
همجواریِ
داعش باز
گذاشته بود و
اکنون که این
گذرگاه مرزی
به دست نیروهای
کرد افتاده،
فریاد "تهدید
مرزها" سر
داده است، یکی
پس از دیگری
با شکست مواجه
شده است.
می
توان
آزادسازی تل
ابیض/گری سپی
از دست اعضای
مسلح گروه
داعش و کنترل
آن توسط
نیروهای کرد
را یکی از
رویدادهایی
دانست که در
آینده نزدیک
تاثیر بسیار
مهمی بر ترکیه
خواهد گذاشت؛
رویدادی که پس
از اعلام
نتایج
انتخابات پارلمانی
هفتم ژوئن که
به سمبل
پیروزی حزب دموکراتیک
خلقها، ه.د.پ،
تبدیل گشت، به
وقوع پیوسته
است.
از
محور ارتباطی
میان آکچا
قلعه و تل
ابیض و نیز از
تل ابیض تا
رقه، با اتوموبیل
تنها یک ساعت
فاصله است.
منطقه میان
رقه و حلب، به
دلیل تاثیری
که بر زندگی
شخصی ام گذاشته
است، همواره
مورد توجه و
علاقه ام بوده
است. به همین
دلیل است که
تمامی تحولات
روزهای اخیر
آن منطقه را
به دقت پیگیری
کردم؛ تحولاتی
که به نظر می
رسد تاثیرات
آن همچنان [و
در آینده نیز]
ادامه داشته
باشد.
"....اواخر
ماه ژوئن سال
۱۹۷۱، به دلیل
آنکه نام من
هم در پی
کودتای
نظامیان در
لیست افراد
تحت تعقیب
قرار گرفته
بود، ناچار به
ترک کشور شدم.
در حالی که
تعدادی از
چپهای ترکیه
به کشورهای
غربی پناه
برده بودند،
من که آن زمان
در "تارسوس"
دانش آموز
دبیرستان
بودم، به کمک
چند قاچاقچیِ
آکچا قلعه ای
که از اقوام
یک چای پزِ
کردِ آشنای ما
بودند، راه
سوریه را در
پیش گرفتم. به
واسطه یکی از
دوستان
خانوادگی که بعدها
به یکی از
روزنامه
نگاران بسیار
مشهور و موفق
ترکیه تبدیل
شد، اوراق و
مدارک جعلی
تهیه کردم و
از آنکارا به
شهر کوچکی در
مرز سوریه
رسیدم؛ از
آنجا هم با آن
قاچاقچیان
کردی همراه
شدم که برای
امرار معاش هر
شب از مرز عبور
می کردند. پس
از طی مسیری
طولانی و
هلالی شکل در
دشت "حران"،
به پایگاه
نیروهای
ژاندرامری
ترکیه رسیدیم.
به نظر می
رسید آنها هم
دستی در آن
کسب و کار
دارند، پس از
پرداخت مبلغ
قابل توجهی
پول و رشوه به
فرمانده
ژاندارمها،
از مرز آکچا
قلعه گذشتیم و
در روستای کوچکی
از توابع تل
ابیض اطراق
کردیم. پس از
استراحتی
کوتاه در
"رقه"، صبح
علی الطلوع
روز بعد وارد
حلب شدیم."
(اکسپرس
مزوپوتامیا،
صص ۵۱ و ۵۲)
سالها
بعد، هر گاه
درباره
رویدادهای
سال ۱۹۷۱ و
عبورم از مرز
صحبت می کردم،
همزمان در این
فکر بودم که
خودِ "من"
شخصا، از آن
زمان شاهد رابطه
و همکاری میان
"حکومت و
شهروند" بوده
ام.
مساله
همکاری میان
شهروند و
حکومت، که در
آن منطقه مرزی
مفهومی ایرونیک
پیدا کرده
بود، با گذر
زمان تغییر
کرد و اکنون
به چیزی تبدیل
شده است که می
توان آن را رابطه
میان "حکومت و
داعش" نامید.
در صد
کیلومتری شرق
گذرگاه مرزی
آکچا قلعه و تل
ابیض، گذرگاه
مرزی جیلان
پینار- سری
کانی قرار
دارد. در سال
۲۰۱۳ و پس از
چند ماه جنگ و
نبرد، شهر سری
کانی توسط
نیروهای ی.پ.گ
از تصرف جبهه
النصره (شاخه
نظامی
القاعده در
سوریه) خارج
شد. آن زمان،
دولت عدالت و
توسعه اجازه
داده بود تا
جیلان پینار
به عنوان
"مقری برای
حمایت نظامی"
از جبهه
النصره مورد
استفاده قرار
بگیرد.
نیروهای
کرد "سری
کانی" را از جبهه
النصره پاک
کردند. بعد از
آن داعش نیز
آنها را از تل
ابیض بیرون
راند. اکنون
تل ابیض بود
که نقش یک
"مرکز
لجستیکی" مهم
برای حمایت از
شهر رقه را،
که مرکز داعش
در سوریه
محسوب می شود،
ایفا می کرد.
همزمان،
در طول این
مدت هیچگاه
گذرگاه مرزی آکچا
قلعه/ تل ابیض
از سوی ترکیه
مسدود نشد.
درست زمانی که
جیلان پینار،
در سری کانی
نقش پشت جبهه
"جبهه النصره"
را داشت، آکچه
قلعه نیز همان
نقش را برای
داعش ایفا می
کرد.
علاوه
بر آن، بارها
شایعات و
گزارشهایی در
رابطه با
مزارع "ت.ی.گ.م"
(اداره کاربری
و بهره وری
مزارع
کشاورزی ترکیه)
در حد فاصله
آکچا قلعه و
جیلان پینار
منتشر شد که
دال بر این
بود که به
عنوان مرکزی
نظامی از سوی
داعش مورد
استفاده قرار
می گیرد. ورود
به آن منطقه
برای
غیرنظامیان
کاملا ممنوع
بود. اما
اعضای داعش می
توانستند در
آن رفت و آمد
داشته باشند و
به همین دلیل
بود که
روزنامه
نگاران از
تهیه هر گونه
خبر و گزارشی
در این رابطه
منع شده
بودند. حتی در
مواردی هم،
مانند آنچه
اخیرا روی داد
[ اشاره به
بازداشت چند
ساعته تعدادی
از روزنامه
نگاران توسط
محافظان شخصی
استاندار
اورفا در حین
بازدید او از
وضعیت
آوارگان تل
ابیض. م]، خبرنگارانی
که پرسشهای
ناخواسته از
استاندار اروفا
مطرح می
کردند،
دستگیر و
بازجویی می
شدند.
با این
وجود، تحولات
روزهای اخیر
آن منطقه، آن
هم پس از
انتخابات
هفتم ژوئن و
هم از نقطه نظر
"سیاست سوریه
ای"ِ ترکیه که
از سوی
اردوغان و
داوود اغلو
نمایندگی می
شود، اشاره ای
است به "تاریخ
وارونه" قدرت
حزب عدالت و
توسعه. چون تل
ابیض به کمک
آمریکا و توسط
نیروهای کرد و
متحدان عرب
آنها از دست
داعش خارج شد.
در
حالی که ی.پ.گ
شاه کلید
نیروهایی بود
که در حملات
زمینی علیه
داعش شرکت
داشتند، در
کنارش، حتی
اگر تعدادشان
کم هم باشد،
متحدان عرب
ی.پ.گ، یعنی
نیروهای
"برکان
الفرات" که در
کوبانی نیز
همسنگر بودند،
پرچم ارتش
آزاد سوریه را
در مرز به
اهتزاز
درآوردند.
برکان
الفرات نه
متحد حزب
عدالت و
توسعه، بلکه
متحد ی.پ.گ و
عضو ارتش آزاد
سوریه است.
ترکیه در طول
مرزهای مشترک
خود با سوریه
و در جای جای
آن، متحدانی
از طیفهای گوناگون
دارد. ویژگی
مشترک همه آن
متحدان نیز "سلفی-
جهادی" بودن
آنها است. در
مرزهای جنوب شرقی
استان هاتای
در ادلب با
"احرار
الشام" و "جبهه
النصره"، در
اطراف حلب با
"جیش الفتح"
که نیرویی
مشترک متشکل
از همان دو
گروه است با
این تفاوت که
احرار الشام
نقش پررنگتری
دارد، در چند
نقطه دیگر نیز
جبهه النصره و
در جبهه آکچا
قلعه- تل ابیض
نیز داعش!
دقیقا
به همین خاطر
است که
ناراحتی و گله
گذاریهای
آمریکا نیز
اکنون به
مرحله ای
رسیده است که
دیگر قابل
پرده پوشی
نیست. هنوز ۴۸
ساعت از
انتخابات
هفتم ژوئن و
ناکامی حزب
عدالت و توسعه
نگذشته بود که
باراک اوباما
در اجلاس پایانی
گروه جی ۷
آشکارا ترکیه
را به باد
انتقاد گرفت و
گفت که
"تدابیر لازم
را علیه داعش
اتخاذ نکرده
است."
از آن
سو نیز، رجب
طیب اردوغان
در نخستین
اظهاراتش پس
از انتخابات هفتم
ژوئن، نسبت به
پاکسازی تل
ابیض از داعش
و تصرف آن
توسط نیروهای
کرد ابراز
نگرانی کرد. وی
غیر مستقیم از
آمریکا
انتقاد کرده و
گفت: "ببینید
غرب چگونه در
تل ابیض عربها
و ترکمانها را
بمباران می
کند و با کمال
تاسف پ.ک.ک و
پ.ی.د را به جای
آنها می
گذارد. با این
اوضاع چگونه
می توانیم
موضع غرب را
مثبت ارزیابی
کنیم؟ آیا می
توانیم
غربیها را
دوست و صمیمی
خطاب
بدانیم؟"
"سیاست
سوریه ای"ِ
اردوغان/
داوود اغلو،
همان سیاستی
که که گذرگاه
مرزی آکچا
قلعه- تل ابیض
را در طول
دوران همجواریِ
داعش باز
گذاشته بود و
اکنون که این
گذرگاه مرزی
به دست
نیروهای کرد
افتاده،
فریاد "تهدید
مرزها" سر
داده است، یکی
پس از دیگری
با شکست مواجه
شده است.
مراد
کاراییلان در
۲۲ سپتامبر
سال گذشته، برخلاف
اردوغان که
مژده سقوط
قریب الوقوع
کوبانی سر می
داد، گفت که
"کوبانی سقوط
نخواهد کرد،
بلکه این تل
ابیض است که
سقوط خواهد
کرد!" آن زمان
بسیاری به آن
حرفهای
کاراییلان
اهمیت ندادند.
اما در نهایت این
حرفهای او بود
که به واقعیت
پیوست.
با
بیرون راندن
داعش از تل
ابیض، به
انفصال دو
کانتون
کوبانی و
جزیره نیز
پایان داده می
شود و مرزهای
این دو کانتون
به همدیگر
متصل می شوند.
ترکیه نیز در
مرزهای خود،
به طول دویست کیلومتر،
با یک کیان
کردی هسمایه
خواهد شد که دوست
و همپیمان
ه.د.پ یعنی پ.ی.د
بر آن حکومت
می کند.
اردوغان
پیشتر اعلام
کرده بود که
"اجازه نخواهند
داد یک کیان
کردی در شمال
سوریه تاسیس
شود." اکنون پس
از انتخابات
هفتم ژوئن، و
البته به
دنبال
موضعگیری اش
در رابطه با
کوبانی، می
بینیم که هم
حمایت قریب به
اتفاق کردهای
ترکیه و هم
انتخابات را
باخته است.
هفتم ژوئن به
مانعی در
برابر
تصمیمات
سرنوشت سازی
که اردوغان
قصد داشت به
تنهایی درباره
آینده ترکیه
اتخاذ کند،
تبدیل شد. یک
هفته پس از
هفتم ژوئن نیز
تمامی
محاسبات
اردوغان در
رابطه با شمال
سوریه نقش بر
آب شد.
شخص
دیگری که دست
کم به اندازه
اردوغان در
مقابل تحولات
سوریه مسئول
است، شخص
داوود اغلو می
باشد. عبدالله
گل در دوران
ریاست جمهوری
اش، به طور
جدی با
سیاستهای
اردوغان-
داوود اغلو در
قبال سوریه
مخالفت کرده
است. جامعه
ترکیه اکنون
دیگر در سایه
انتشار کتاب
"احمد سور" این
موضوع را می
داند. (احمد
سور، مشاور
ارشد عبدالله
گل اخیرا
خاطرات خود را
با نام "۱۲ سال
با عبدالله
گل" منتشر
کرده است که
در محافل
سیاسی ترکیه
سر و صدای
فراوانی به پا
کرده است. م)
سیاست
خصمانه
اردوغان-
داوود اغلو در
برابر کردها و
همزمان
دوستانه شان
در برابر
داعش، اکنون
دیگر با سقوط
تل ابیض کاملا
شکست خورده است.
حال
سوال این است
که احزابی که
می خواهند با
حزب عدالت و
توسعه دولت
ائتلافی
تشکیل دهند،
قصد دارند چه
سیاستی در قبال
سوریه اتخاذ
کنند؟
وقتی
که داوود اغلو
به آنها می
گوید "بیایید
دولت تشکیل
بدهیم، فلان و
بهمان وزارت
هم از آنِ
شما"، به او چه
خواهند گفت و
از او چه
خواهند پرسید؟
پس از
هفتم ژوئن و
پس از بیرون
راندن داعش از
تل ابیض،
زندگی برای
حزب عدالت و
توسعه و برای
آنهایی که کور
کورانه به دام
این حزب
افتاده اند،
دشوارتر از
گذشته است....
بسیار
دشوارتر.....
برگرفته
از: « ان ان اس
روژ»
به
روز شده در 6/20/2015 |
شنبه
۳۰خرداد۱۳۹۴/
http://nnsroj.com/fa/article.aspx?id=19005&ID_map=29&outhorID=35