Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
دوشنبه ۲۶ تير ۱۳۹۱ برابر با  ۱۶ جولای ۲۰۱۲
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :دوشنبه ۲۶ تير ۱۳۹۱  برابر با ۱۶ جولای ۲۰۱۲
تشدید تحریم‌ها علیه ایران: جنگ به شکل دیگر

تشدید تحریم‌ها علیه ایران: جنگ به شکل دیگر

بهروز نظری

 

دو هفته از آغاز تحریم‌های نفتی‌ اتحادیه اروپا علیه ایران می‌گذرد. این تحریم‌ها در کنار تحریم‌های دیگری که ایالات متحده رهبری و هدایت می‌کند اقتصاد ایران را به زانو درآورده است.   این مداخله ضّد انسانی که ظاهرا به بهانه جلوگیری از جنگ و بدیلی در مقابل آن وانمود میشود چیزی نیست مگر یک جنگ آشکار علیه مردم ایران. بیانیه وزارت خزانه داری ایالات متحده و اعلام تحریم‌های جدید علیه بیش از ۵۰ فرد و شرکت دیگر نشان میدهند که این کشور و متحدانش در صدد تشدید تحریم‌ها و فشار‌های هر چه بیشتری هستند. دیوید کوهن، معاون وزیر خزانه داری ایالات متحده، درباره تحریم‌های اعلام شده در پنجشنبه ۲۲ تیر ماه گفت: "ایران اکنون تحت فشار است، فشار تحریم های چندجانبه و ما این فشار را تا زمانی که ایران از پاسخ دادن به سوالات جامعه جهانی درباره برنامه هسته ای‌اش  خودداری کند افزایش خواهیم داد." دیوید کوهن تبلیغات جنگی پیشین دولت‌های غربی را تکرار کرده و گفته است که " هدف مستقیم این اقدامات جلوگیری از برنامه‌های هسته‌ای و موشکی ایران است"، اما کاملا روشن است که تحریم‌های اقتصادی  کارگران و زحمتکشان ایران را نشانه گرفته اند.

پیش از این و در هفتم تیر ماه رابرت مک نلی، عضو پیشین شورای امنیت ملی‌ ایالات متحده در زمان ریاست جمهوری جورج بوش، در مقاله ای‌ که در روزنامه تایمز مالی‌ به چاپ رسید، با این بهانه که تحریم‌های کنونی به اندازه کافی‌ موثر نیستند خواستار این شده بود که تحریم‌ها شدت پیدا کنند. در این مقاله که با عنوان "زمان برای تنگ کردن حلقه طناب دور گردن ایران فرا رسیده" مک نلی تشدید تحریم‌ها را آلترناتیوی در مقابل دو سناریوی ایران هسته ای‌ و حمله اسراییل به ایران معّرفی کرده بود، سناریو هایی که به گفته او تنها می توانند نتایج فاجعه باری برای قیمت نفت و رشد اقتصادی غرب داشته باشند. به زعم مک نلی تحریم‌های کنونی علیه ایران بسیار ضعیف اند و تنها راه حل این بحران قرنطینه کردن ایران است. به گفته مک نلی قرنطینه کردن ایران می تواند به لحاظ تکنیکی‌  یک اقدام جنگی تلقی‌ شود اما حملات سایبری به تاسیسات جمهوری اسلامی هم یک اقدام جنگی بوده است.

اکنون کمتر کسی‌ انکار می‌کند که جنگ علیه ایران از مدت‌ها پیش از حوزه اقتصادی فراتر رفته بود. ترور پنج متخصص هسته ای‌ جمهوری اسلامی در دو سال گذشته توسط موساد و عوامل داخلی‌ اسراییل، انفجار در پادگاه بید گند سپاه در آبان ماه سال گذشته، و همچنین حملات سایبری دولت ایالات متحده که طی آن از ویروس‌های استاکس ٔنت و فلیم برای آلوده کردن و تخریب تاسیسات هسته ای‌ جمهوری اسلامی استفاده شد، همه و همه چیزی نیستند مگر اقدامات جنگی. بدین ترتیب جنگ علیه ایران از مدتها قبل و به اشکال مختلفی‌ آغاز شده بود. اما دست کم در لحظه کنونی‌ دولت‌های غربی و اسراییل نیازی به "جنگ" به مفهوم حمله نظامی و اشغال ایران نمی‌بینند.

اولا، تجربه عراق و افغانستان و عواقب اقتصادی و سیاسی آن برای ایالات متحده و متحدانش همچنان زنده است و تکرار چنین تجربه ای‌ در ایران عواقب بمراتب سنگین‌تر و فاجعه بارتری را بدنبال خواهد داشت. دولت اسراییل و هارترین جناح‌های دستگاه حاکمه ایالات متحده همچنان بر لزوم استفاده و بکار گیری گزینه نظامی تاکید میکنند. چنین تاکیداتی، اما، بیش از هر چیز دیگری برای تحمیل و غیر قابل اجتناب بودن تحریم‌های مرگبار علیه ایران صورت گرفته اند. این سیاست، همانگونه که در توافق عمومی به اصطلاح جامعه بین‌المللی در تحمیل و تشدید تحریم‌ها علیه ایران قابل مشاهده است، با موفقیت پیش رفته است.

ثانیا، در حال حاضر تحریم‌های دولت‌های غربی اقتصاد ایران را به زانو درآورده و مردم ایران را زجرکش میکنند. تهدید‌های نظامی اسراییل علیه ایران نه تنها در توجیه تحریم‌های بیشتر و غیر انسانی تری موثر واقع شده اند بلکه مسئله فلسطین را کاملا به حاشیه رانده است. نباید فراموش کرد که تحریم‌های مرگبار علیه عراق به اعتراف سازمان ملل به کشته شدن بیش از نیم میلیون کودک عراقی منجر شد. ایالات متحده بدون شلیک یک گلوله و پرداخت هزینه ای‌ عراق را پیش از اشغال آن به بهانه سلاح‌های کشتار دسته جمعی‌، که وجود نداشتند و هیچگاه پیدا نشدند، خفه کرده بود. تحریم‌های اقتصادی دست در دست سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران را متلاشی می کنند. در مدت کوتاهی ارزش ریال بیش از چهل درصد سقوط کرده، تورم بنا به برخی‌ از تخمین‌ها به چهل درصد رسیده، قیمت اقلام اساسی‌ بین چهل تا دویست درصد افزایش پیدا کرده اند، و بیکاری بیداد میکنند. بخش عظیمی از واحد‌های تولیدی کشور ورشکست شده و یا با ظرفیت بسیار ناچیزی کار میکنند.

بر اثر تحریم‌های نفتی‌ تولید نفت ایران به کمترین میزان خود در بیست سال گذشته رسیده است. بنا به گزارش آژانس بین‌المللی انرژی صادرات نفت ایران در سال جاری میلادی ۴۰ درصد کاهش یافته، سقوطی که هزینه آن در یک سال گذشته بیش از ۳۰ بیلیون دلار برآورد میشود. در کنار این، تحریم بیمه‌ تانکر‌های نفتی‌ ایران میتواند صدور نفت ایران را باز هم و به میزان دویست هزار بشکه در روز کاهش دهد، کاهشی که هزینه آن برای درآمد‌های دولت اسلامی معادل ۴.۵ بیلیون دلار در ماه خواهد بود. در کشوری که ۸۰ درصد درآمد‌های آن از طریق صدور انرژی تامین میشود چنین کاهشی نتایج مرگباری ببار دارد. مقامات جمهوری اسلامی تحریم‌های نفتی‌ و مالی‌ اتحادیه اروپا را ناچیز جلوه میدادند و رجز خوانی میکردند که چنین اقداماتی تأثیری در اقتصاد ایران نخواهد داشت. هر چند صدور نفت به ۲۷ کشور اتحادیه اروپا تنها ۱۸ درصد از سبد صادرات نفتی‌ جمهوری اسلامی را تشکیل میدهد، اما این ۱۸ درصد نه تنها ناچیز نیست، بلکه جز مهمی‌ از فشار‌های ایالات متحده برای تغییر رژیم از بالا است. بیش از نیمی از صادرات نفت ایران به مشتریان آسیایی آن صورت می‌گیرد، اما درست در همین عرصه و دیگر کشور‌های غیر اروپایی است که صادرات نفت ایران ضربه خورده است. در مدت کوتاهی ژاپن و کره جنوبی واردات نفت خود از ایران را از نزدیک به نیم میلیون بشکه به ۷۷ هزار بشکه در روز کاهش داده اند، و کره جنوبی اعلام کرده که بزودی مبادلات نفتی‌ خود با ایران را متوقف خواهد کرد. ترکیه واردات نفتی‌ خود از ایران را بیست درصد کاهش داده، و آفریقای جنوبی و سری لانکا که روی هم بیش از ۱۵۰ هزار بشکه نفت در روز از ایران خریداری میکردند، واردات نفت از ایران را بطور کامل قطع کرده اند. حتی چین، که ایالات متحده آنرا از تحریم‌های نفتی‌ علیه ایران معاف کرده است، وادات نفتی‌ خود از ایران را کاهش داده است. کشور‌های مختلفی‌ از جمله هند و ترکیه که از موقعیت ضعیف جمهوری اسلامی آگاه اند اکنون بهای نفت خریداری شده از ایران را نه با دلار که با پول ملی‌ خود می‌پردازند. چین بنوبه خود از بزرگترین برنده این تحریم‌ها است، و نه تنها نفت ایران را با تخفیف ویژه خریداری می‌کند، بلکه سود کلانی از طریق مبادلات پایاپای و تعرفه‌های سنگین برای بیمه‌ نفتکش‌های ایران به جیب میزند. کاهش درآمدهای نفتی‌  حفره عظیم در بودجه دولت را عظیم تر خواهد کرد. به گفته محمود بهمنی، رئیس کلّ بانک مرکزی ایران، سالانه هفتاد میلیارد از درآمد‌های نفتی‌ کشور صرف واردات کالا به ایران میشود. در چنین شرایطی ذخیره ارزی ۱۵۰ میلیارد دلاری دولت ذخیره ای‌ نیست که مجال چندانی برای نفس کشیدن  اقتصاد ایران  فراهم کند. بنا به آخرین گزارشات بانک جهانی‌ و صندوق بین‌المللی پول که تنها تا یک سال پیش سیاست‌های اقتصادی جمهوری اسلامی و بویژه حذف یارانه‌ها را ستایش میکردند اکنون از اعطای وام به ایران خودداری میکنند.

تاثیرات مرگبار تحریم‌های اقتصادی علیه ایران اما محدود به حوزه اقتصاد نیست. این تحریم ها به فروپاشی کامل شیرازه اقتصاد و اخلاق‌ جامعه منجر شده اند. افزایش فقر و فلاکت به افزایش کودکان کار، افزایش خشونت در جامعه، افزایش اعتیاد، افزایش طلاق، افزایش نژاد پرستی‌،   کاهش سنّ تن فروشی، کاهش سطح بهداشت و سلامتی، و کاهش دسترسی‌ مردم به حداقل‌ترین و بدیهی‌‌ترین امکانات و خدمات منجر شده است. خشونت تحریم‌ها دست در دست خشونت جمهوری اسلامی محروم‌ترین و مظلوم‌ترین لایه‌های جمعیت ایران را مورد حمله قرار داده اند. تحریم‌های تحمیل شده توسط دولت‌های امپریالیستی نه آلترناتیوی در مقابل جنگ، که یک جنگ آشکار علیه ایران و مردم ایران است.

 

 

 

 

 

 

 

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©