گزارشات و واکنش
ها به گردهم
آئی های بزرگ
و سراسری
معلمان
پیروزی
فرهنگ بر
سرهنگ
پیروزی
قلم بر تفنگ
قطعنامه
پایانی تجمع
بیست و سوم دی
ماه یکهزار و
چهارصد
مردم
شریف ایران،
معلمان
شجاع و آگاه و
دانش
آموزان
گرامی
امروز
در حالی گرد
هم آمدهایم
که دهها هزار
معلم شاغل و
بازنشسته و
نیروهای
خدماتی
از سراسر
کشور با
فراخوان
شورای هماهنگی در یک
تجمع اعتراضی
حضور یافتهاند
تا نسبت به
عملکرد غیر
قابل قبول
دولت و مجلس
در قبال جامعه
فرهنگیان اعتراض
کنند و بار
دیگر نسبت به
بی توجهی های
حاکمیت به امر
آموزش هشدار
دهند.
بازنشستگان
آموزش وپرورش
با سرکوب معیشت
و سلامت و
منزلت روبرو
هستند و به
جهت امرار
معاش حداقلی
تمام سنوات
بازنشستگی آن
ها صرف
اشتغال در
مشاغلی
نامرتبط میشود و این
تعرضی آشکار
به زندگی
کسانی است که
می بایست در
امنیت و آرامش
زندگی خود را
ادامه دهند.
با
تورم افسار
گسیختهای که
معیشت عامه
مردم را به
خطر انداخته
است ترمیم
حقوق
کارمندان از
ابتدایی ترین
وظایف دولت
هاست با این
وجود لوایحی
چون همسان
سازی حقوق
بازنشستگان ،
رتبه بندی
معلمان و
قانون مدیریت
خدمات کشوری
که به منظور
ترمیم حقوق فرهنگیان
و کارمندان
است تا این
زمان یا قابلیت
اجرایی
نیافته یا به
شکلی ناقص
اجرایی شده و
تغییری
حداقلی را در
معیشت
فرهنگیان موجب
نشده است.
پیامدهای
طبقاتی کردن
امر آموزش و
خصوصی سازی
آموزش تنها در
حوزه آموزش
متوقف نمی
شود، تبعات آن
تمام سویه های
زندگی
اجتماعی را
درگیر میکند.
با سیاست های
حاکمیت در
کالایی کردن
آموزش و تعرض
به سفره مردم
اصل ۳۰ قانون
اساسی به محاق
رفته است.
شورای
هماهنگی تشکل
های صنفی
فرهنگیان
ایران ضمن
حمایت از
مطالبات به حق
جامعه معلمان و تداوم
اعتراضات تا
حصول نتیجه بر
موارد زیر
تاکید دارد.
۱- اجرای
اصولی و کامل
رتبهبندی
فرهنگیان از
بدو استخدام
بر مبنای حداقل
هشتاد درصد
حقوق متناظر
اعضای هیات
علمی و تعیین
منابع بودجه رتبهبندی
برای سال ۱۴۰۱
بدون قید و
شرط.
۲- اجرای
کامل همسانسازی
بازنشستگان
بر
اساس
قانون
مدیریت خدمات
کشوری
از اول
مهرماه ۱۴۰۰
۳-
ایجاد امنیت
شغلی و
استخدام رسمی
تمام بخشهای
مختلف نیروی
کار آموزشی
۴-
آزادی معلمان
دربند و
مختومه شدن
پرونده فعالان
صنفی و توقف
احضار و
بازجویی
معلمان توسط
حراستها و
نهادهای
امنیتی
۵-بازگرداندن
سرمایه های
غارت شده
صندوق های بازنشستگی
کشوری و
سرمایه گذاری
اقتصادی شفاف
به گونهای که
اشتغال
فرزندان
بازنشستگان
را تحت پوشش
قرار دهد.
۶-
پرداخت حق
منطقه جنگی
مصوب به
بازنشستگان استان
های
آذربایجان
غربی،
کردستان،کرمانشاه،
ایلام ،
خوزستان و
بوشهر
۷-
برخورداری از
بیمه تکمیلی
یکسان برای
همه بازنشستگان
و شاغلین دستگاههای
اجرایی
بر اساس مفاد
ماده 85 قانون
مدیریت خدمات
کشوری
۸_ پرداخت
پاداش پایان
خدمت
بازنشستگان
محترم
بلافاصله پس
از اتمام خدمت
شورای
هماهنگی
تشکلهای صنفی
فرهنگیان
ایران خطاب به
همکاران
گرامی، دانشآموزان
عزیز و مردم
شریف ایران
اعلام می دارد
اعتراضات
معلمان تاکید
بر اجرای
عدالت است و
بر پیمان خود
در احقاق حقوق
همکاران و
دانش آموزان
در دستیابی به
آموزشی کیفی و
رایگان پای می
فشارد و
طبقاتی شدن
آموزش را به
شدت محکوم می
کند.
همچنین
این شورا به
حاکمان هشدار
می دهد هیچ
بهانه ای اعم
از تحریم، به
خطر افتادن
امنیت ملی،
زمینه برای سو
استفاده ی
بیگانگان و
معاندان و
بهانه هایی از
این دست برای
هیچ شخصی قابل
پذیرش نبوده
چرا که دست
غارتگران و
متجاوزان به
حقوق ملت برای
آحاد جامعه به
ویژه
فرهنگیان
کاملا رو شده
است. بنابراین
بی توجهی به
مطالبات
معلمان
بازنشسته و
شاغل و عدم
تمکین به
خواسته های
شان به گستردهتر
شدن اعتراضات
معلمان و دانش
آموزان منجر شده
و به دولت و
مجلس هشدار می
دهد هر چه
سریع تر و
بدون فوت وقت
بحث همسان
سازی و رتبه
بندی قانونی و
کامل را اجرا
و بیش از این
منزلت و معیشت
معلمان را به
بازی نگیرد
چرا که با موج
جدید و بسیار
گسترده تری از
اعتراضات و اعتصابات
نامحدود
مواجه خواهند
شد.
شورای
هماهنگی تشکل
های صنفی
فرهنگیان
ایران
بیست و
سوم دی ماه
یکهزار و
چهارصد
خورشیدی
..........................................................................
اطلاعیه
شورای هماهنگی
تشکلهای
صنفی
فرهنگیان
ایران
پیرامون
تجمع سراسری
۲۳ دی ماه
بار
دیگر
فرهنگیان
شاغل و
بازنشسته
ایران نشان
دادند که
اراده کردهاند
برای تحقق
مطالبات خود،
تا آخر
بایستند.
تجمع
امروز ۲۳ دی
ماه
تبلور
همبستگی و اتحاد
عمل تمام
فرهنگیان
ایران بود.
اما شوربختانه
حاکمیت در
برخی نقاط
مانند
اصفهان، شیراز
، مشهد و
اهواز با حمله
به
تجمعکنندگان،
تعدادی از
شریفترین
معلمان را
بازداشت کرد.
اگر چه تعدادی
از بازداشت
شدگان آزاد
شدند، ولی
تاکنون محسن عمرانی
و محمود ملاکی
از بوشهر،
مراد نوشادی،
حمیدعباسی،
صادق پارسایی
و معلمی که
هویت ایشان
مشخص نشده از شیراز و
آقای گلزاریان
از مشهد
در بازداشت
نیروهای
امنیتی هستند.
[دقایقی
پیش آقای
عمرانی و
ملاکی از
بازداشت آزاد
شدند اما گوشی
آنان در دست
نیروهای
امنیتی است.]
[دقایقی
قبل معلمان
بازداشت شده
در شیراز ، آقایان
نوشادی،
پارسایی و
عباسی و
سیدنورالدین
امیرآبادی از
بازداشت آزاد
شدند. در حال
حاضر تنها
آقای گلزاریان
در مشهد
بازداشت است و
شورای
هماهنگی تشکلهای
صنفی
فرهنگیان
ایران خواهان
آزادی بیقید
و شرط این
معلم است.]
شورای
هماهنگی تشکلهای
صنفی
فرهنگیان
ایران سرکوب
تجمعات و
بازداشت
فرهنگیان را
به شدت محکوم
میکند و
خواهان آزادی
بیقید و شرط
این معلمان
است.
در
صورتی که
معلمان
بازداشتی
آزاد نشوند ما
اعتراضات
گستردهتری
را برگزار
خواهیم نمود.
نیروهای
امنیتی که طی
روزهای گذشته
دهها فعال
صنفی را احضار
نمودند، نیک
میدانند مطالبهگری
معلمان را با
ارعاب و سرکوب
نمیتوانند
متوقف نمایند.
معلمان امروز
بیش از گذشته
بر تحقق
مطالبات مصمم
هستند.دوران
تهدید، زندان
و تبعید و
اخراج معلمان
سپری شده و جنبش
معلمان امروز
ایران هر روز
به شدت تکثیر
میشود.
ضمن
تشکر از
استقبال
باشکوه
فرهنگیان
سراسر ایران،
همانگونه که
در قطعنامه
پایانی اعلام
کردیم در صورت
بیتوجهی به
مطالبات،
شورای
هماهنگی
اعتصاب و تجمعات
گستردهتری
را در دستور
کار خود قرار
خواهد داد و
در صورت نیاز
کلاسها را
تعطیل و اعلام
اعتصاب
سراسری خواهد
نمود.
شورای
هماهنگی تشکلهای
صنفی
فرهنگیان
ایران
۲۳
دیماه ۱۴۰۰
.........................................................................
بیانیه
انجمن صنفی
معلمان شاغل و
بازنشسته ی فارس
در
محکومیت
برخوردهای
ناشایست تجمع
۲۳ دی ۱۴۰۰
ضمن
تقدیر و تشکر
از تمامی
فرهنگیان قلم
به دست استوار
و راست قامت
استان فارس ،
شیراز و
شهرستان های
اطراف که
دوباره با
حضور با شکوه
خود در تجمع
۲۳ دی ماه
۱۴۰۰ ثابت
کردند برای
تحقق مطالبات
صنفی راسخ تر
از گذشته
هستند .
متاسفانه
امروز شاهد
رفتارهای
ناشایست از
سوی نیروی
انتظامی ،
لباس شخصی ها
و نیروهای
حراست اموزش و
پرورش
در شیراز و
سایر شهرستان
های استان
فارس بودیم .
به خصوص از
فرمانده ی میدان
در خیابان
معدل انتظار
رفتار
خردمندانه می
رفت .
بدین
وسیله به
تمامی کسانی
که سعی می
کنند با ایجاد
رعب و وحشت و
ممانعت از
حضور
فرهنگیان در اداره
ی کل آموزش و
پرورش فارس و ادارات
آموزش و پرورش
شهرستانها که
حکم خانه ی
فرهنگیان را
دارد ؛ اراده
ی استوار و
خلل ناپذیر
فرهنگیان را
تضعیف کنند می
رسانیم که چنین
برخوردهایی
نه تنها اراده
ی محکم
فرهنگیان را
در هم نخواهد
شکست. بلکه
مصمم تر از
گذشته فریاد
حق طلبی را سر
خواهند داد و
بر مطالبات
صنفی و قانونی
خود پای می
فشارند .
سکوت
مدیر کل جدید
استان فارس
جناب آقای
خلیل عسکری در
حالی که
همکاران وی
جلوی دفترش
مورد هتک حرمت
و فحاشی از
طرف لباس شخصی
ها و نیروهای
حراست و
ماموران
نیروی
انتظامی قرار گرفتند
بسیار شرم آور
و غیر قابل
تحمل است . ایشان
با سکوتی که
حاکی از رضایت
داشت نشان دادند
که بر
فرهنگیان
هستند نه با
فرهنگیان .
امید
است ایشان هر
چه سریعتر این
برخوردها با
معلمان فهیم
را محکوم
نماید و بخاطر
سکوت خود از
جامعه ی
معلمان فارس
عذرخواهی نماید
.
انجمن
صنفی معلمان
شاغل و
بازنشسته ی
فارس ضمن
محکومیت شدید
برخوردهای
زشت و زننده ی
نیروی
انتظامی و
مخصوصا لباس
شخصی ها و
نیروهای حراست
خواستار
عذرخواهی
رسمی این
نیروها از فرهنگیان
فرهیخته و قول
عدم تکرار
چنین حرکات
زشتی از سوی
آنان است .
انجمن
صنفی معلمان
شاغل و
بازنشسته
فارس
۲۳
دی ۱۴۰۰
...................................................................
اتفاق
جالب در تجمع امروز 23
دی معلمان در
تبریز
امروز
۲۳ دی ۱۴۰۰
شاهد اتفاقی
بودم که نقل
آن می تواند
جنبه عاطفی و
اجتماعی
زیبایی باشد.
قرار
بود در یک
تجمع صنفی،
جلو اداره کل
آموزش و پرورش
استان آذربایجان
شرقی شرکت
بکنیم.
من
درست سر وقت
وارد محوطه
تجمع شدم، اما
حضور سنگین
نیروهای
امنیتی فضا را
آشفته می
نمود.
به هر
حال، وقتی
لحظاتی در جلو
درب اداره کل
استان
ایستادم یک
سرهگ نیروی
انتظامی از من
خواست به داخل
اداره بروم.
نخست مقاومت
کردم، اما سرهنگ
دیگری نیز آمد
و مرا
محترمانه به
طرف داخل اداره
هل داد و آرام
گفت، "کاسه
داغ تر از آش
نباش. بقیه
همکارانت
منزل خوابیده
اند و میخوای
از حق آنان
دفاع کنی؟!"
داخل
کریدور اداره
پر از همکاران
شاغل و
بازنشسته ای
بودند که برای
اعتراض به ظلم
در حق خودشان در
آنجا پر شده
بودند.
بعد از
دقایقی همراه
با چند تن از
همکاران زدیم
به بیرون.
دوباره با
مقاومت
سرسختانه
نیروهای پلیس
روبرو شدیم.
من با اعتراض
به سرهنگ
گفتم،
"اعتراض ما فقط
صنفی است. دلیلی
نمی شود در
مقابل ما
بایستید."
سرهنگ گفت،
"آخه
غیرقانونی
است."
خلاصه
بعد از کمی بحث
و گفتگو، پلیس
جوانی که
لباسهای مشکی
نظامی تنش
بود، آمد تا
مرا متفرق
کند. می
خواست هلم
بدهد که به
چشمانش نگاه
کردم و کمی
آشنا به نظر
رسید.
پلیس
جوان لحظه ای
با تعجب بر من
خیره شد و
یکدفعه گفت،
"شمایید
استاد! شما
استاد زبان
انگلیسی من
بودید." گفتم،
"آره عزیزم.
درسته."
پلیس
جوان بدون این
که حرفی بزند
سرش را پایین
انداخت و از
پله ها رفت
پایین.
سرهنگی
چندین بار او
را صدا زد که
برگردد و مرا
از پله ها
پایین
بیاندازد. اما
پلیس جوان
(شاگرد سابق
من) در حالیکه
چشمانش پر از
اشک شده بود،
بدون این که
به سرهنگ پاسخی
داده باشد با
ناراحتی تمام
از جلو چشمان
من دور شد و تا
آخر تجمع دیگر
او را ندیدم.
شاید
این خود
سرآغاز عقب
شینی گام به
گام نیروهای
امنیتی و
برپایی یک
تجمع اعتراضی
خوبی از طرف
همکاران شاغل
و بازنشسته
فرهنگی بود.
البته
دخالت های
مثبت و
صادقاته مدیر کل،
آقای پاشایی،
نیز که
متواضعانه از
مسولین پلیس
می خواست
همکاران را
اذیت نکنند
جای بس تقدیر
و تشکر را
دارد.
علی
اصغر صاحبی
.............................
تجمع
اعتراضی
معلمان در
اصفهان
به
تایید شاهدان
عینی امروز
سرشناس ترین و
زبده ترین و
صادقترین
معلمان
اصفهان در
تجمع آمده
بودند. پیشکسوتانی
که صدها معلم
و مدیر و
مسئول تربیت کردهاند
با عصا آمده
بودن و
حضورشان اشک
هر انسان عدالتخواهی
را در میآورد.
امیدواریم
حالا دیگه با
رقم خوردن این
صحنهها
مسئولان
سرشون را از
لای برف در
بیارن.
پنجشنبه،
۲۳ دیماه ۱۴۰۰
..................................
جنبش
اول که قلم بر
گرفت
حرف
نخستین ز سخن
در گرفت
محمد
حسن پوره /
فعال صنفی
معلم
تجمعات
اعتراضی
معلمان که
بدنبال
فراخوان شورای
هماهنگی تشکل
های صنفی
معلمان در
بیشتر از ۱۰۰
شهر برگزار شد
، دارای ویژگی
هایی بشرح زیر
بود .
اول،
بعد از برخورد
خشن و دور از
نزاکت یک
سرهنگ انتظامی
شیراز در روز
تجمع ۲ دیماه
، خشم و نفرت
معلمان از این
حرکت هتاکانه
تشدید شد و
این برخورد را
اهانت به
فرهنگ و شخصیت
معلم دانستند
نسبت به آن در
رسانه ها
اجتماعی وخبری
واکنش نشان
دادند و در یک
جمله ،معلمان
متفق القول
معتقد بودند ،
در
تقابل سرهنگ و
فرهنگ ،
این فرهنگ است
که غالب می
شود .
معلمان
که همواره در کنش
های صنفی خود ،
رفتارهایی
منطبق بر اصول
مدنی مصرح در
قوانین
بالادستی و
قوانینی چون
منشور حقوق
شهروندی از
خود نشان
دادند ، پاسخ
این هتاکی
سرهنگ به
فرهنگ را با
نماد سمبلیک
قلم در تجمع
۲۳ دیماه
نمایش دادند
که در تقابل
نابرابر
سرهنگ و فرهنگ
، فرهنگ با
قلم که نمودی
از ادب ،
نزاکت ،
دانش،آگاهی و
معرفت است،
پاسخ هتاکی را
دادند که قلم معلم
، برنده تر از
اسلحه سرهنگ
است، چرا که اگر
اسلحه و هتاکی
سرهنگ موثر
بود ، قاعدتا
بعد از ارعاب
و تهدید
،نباید شاهد
تجمعات امروز
می بودیم .
دوم ،
علیرغم جو فوق
العاده زیاد
امنیتی و
برخورد خشن با
معلمان
در بعضی از
شهرها از جمله
، مشهد ،
شیراز ، اهواز
، بوشهر ،
ملایر و......معلمان
با استقامتی
ستودنی
مقاومت
کردند، ماندند،
تجمع را برگزار
کردند و حتی
قطعنامه را
قرائت کردند
،این پیامی
آشکار و واضح
بود که تهدید
و ضرب و شتم و .....نمی
تواند مانع از
جنبش
مطالباتی
معلمان شود .
جنبشی که نشات
گرفته از قلم
و آگاهی و
دانش است .
سوم ،
مطالبه ی
آزادی معلمان
زندانی ،
مطالبه ی غالب
معلمان بود و
در اکثر شهرها
این مطالبه هم
بصورت تراکت و
پوستر و هم با
شعار؛
معلم زندانی آزاد باید گردد
از سوی
معلمان اعلام
شد .
معلمان
نشان دادند که
علیرغم فشار
شدید اقتصادی
ناشی از سیاست
های حاکمیتی و
بی توجهی نهادهای
حاکمیت همچون
مجلس ، دولت و
شورای نگهبان
نسبت به معیشت
آنها ، با
ابرام و
پافشاری بر
رفع
نابرابریهای
#حقوق_و_دستمزدها
، ادامه
زندانی
همکاران معلم
خود را بر نمی
تابند و
یکپارچه در
تجمعات ۲۳ دی
خواستار
آزادی آنان
شدند .
چهارم،
فضای بشدت
پلیسی و
امنیتی در
اکثر شهرها از
همان ساعات
اولیه روز ۲۳
دیماه و بنابر
گزارشات
معلمان هجوم
پلیس، امنیتی
ها و لباس
شخصی ها حتی
در شهرها کوچک
کاملا محسوس
بود .
برخوردهایی
که در بوشهر ،
شیراز ، اهواز
و مشهد با
معلمان صورت
گرفت گواهی
است بر سطح
برخورد و این
مبین موثر
بودن حرکتهای
اعتراضی معلمان
در سطح و
مقیاس گسترده
است .
...............
دلنوشته
نتوانستم
بگریزم، گیرم
انداخت
بینشان محاصره
شدم
با
تحکم گفت :
ماسکت را
بردار
بی
کلام رویم را
گشودم. ماسک
از چهره
برداشتم.
نگاهمان
در هم تلاقی
کرد. اشک در
چشمم دوید
او
شاگردم بود و
من معلمش
شرمسار
گریبانم را
رها کرد و من
رفتم.
از
آن روز به او
می اندیشم. با
لباس و کوله
کودکیاش در
کنار چهل تن
دیگر و صداهای
گنگی که میشنیدم
و نمیشنیدم.
به
یقین که او
نمیداند من
برای کودکی او
در خیابانم ، برای
کودکی کودکش و
کودکان دیگر،
و ناخواسته سوار
شدم.
«ا.م
معلم
بازنشسته»
...........................
درودها
وقتی
که ما می
خوابیم
اقا
پلیسه بیداره
پلیس
بیدارباش
این
جماعت بیداری
است
جمع
عاشقان
جمع
قلم
جمع
دفتر ومشق
توهم،جمع
مایی
ازما
دستت
دردست من
من
به تواموختم
پ
مثل
پلیس
ل
مثل لطف
ی مثل یاد
س
مثل سپاس
تومدیون
این قلمی
هنوز
بوی گچ من
دردستان توست
وتو
با باتوم
چشم
درچشم
رخ
دررخ
اینجا
سرزمین حیاست
من
محجوبم
من
فریاد سکوتم
توهنوز
نیاموختی؟
وقتی
که ما می
خوابیم
اقا
پلیسه بیداره
ما
بیداریم
توهنوزمحتاج
تخته سیاه من
پس
بیدار شو
دستهایم
دردستبند
توچه می کند؟
دستهایی
که بوی سیب می
دهد
نه
دستبند
شرافتم
به
بند کشیده شد
تواقا
پلیس
هرروز
محتاج
تخته سیاه منی
یادبگیر
بیاموز
امروز
روز مهر توست
تو
بدهکاری
بدهکاردستهای
من
این
دست معلم توست
ازجلو
نظام
خبر
دار
من
فرمانده توام
فی
البداهه❤️❤️❤️❤️
......................................................
گزارش
اولیه از تجمع
باشکوه ۲۳ دیماه
۱۴۰۰
امروز
پنجشنبه ، ۲۳
دیماه ماه ،
فرهنگیان
شاغل و
بازنشسته با
فراخوان
شورای
هماهنگی تشکلهای
صنفی
فرهنگیان
ایران در
شهرهای مختلف
دست به تجمع
زدند. با توجه
به تصاویر
ارسال شده تاکنون
معلمان در
شهرهای زیر
دست به تجمع
زدهاند.
۱.
کرمانشاه
۲.
نکا
۳.
ساری
۴.
تهران
۵.
رشت
۶.
یزد
۷.
اصفهان
۸.
ایذه
۹.
مشهد
۱۰.
همدان
۱۱.
مریوان
۱۲.
سقز
۱۳.
سنندج
۱۴.
یاسوج
۱۵.
نیشابور
۱۶.
ابهر
۱۷.
زنجان
۱۸.
بیجار
۱۹.
خمینیشهر
۲۰.
قم
۲۱.
دهگلان
۲۲.
شیروان
۲۳.
بجنورد
۲۴.
جایزان
۲۵.
اهواز
۲۶.
ارسنجان
۲۷.
بهبهان
۲۸.
اندیمشک
۲۹.
شیراز
۳۰.
بروجرد
۳۱.
لاهیجان
۳۲.
چالوس
۳۳.
کرج
۳۴.
ایلام
۳۵.
شهرکرد
۳۶.
بوکان
۳۷.
اردبیل
۳۸.
لردگان
۳۹.
آبدانان
۴۰.
بانه
۴۱.
اراک
۴۲.
خرمشهر
۴۳.
نوشهر
۴۴.
شهربابک
۴۵.
بویین زهرا
۴۶.
خدابنده
۴۷.
سردشت
۴۸.
پلدختر
۴۹.
جلفا
۵۰.
خرم آباد
۵۱.
دلفان
۵۲.
شهرضا
۵۳.
کامیاران
۵۴.
لنگرود
۵۵.
بویینزهرا
۵۶.
ممسنی
نورآباد
۵۷.
قزوین
۵۸.
خدابنده
۵۹.
شهرضا
۶۰.
سردشت
۶۱.
بابل
۶۲.
مرند
۶۳.
بوشهر
۶۴.
رضوانشهر
۶۵.
خرمشهر
۶۶.
الیگودرز
۶۷.
اسلامآباد
غرب
۶۸.
تربت حیدریه
۶۹.
کرمان
۷۰.
بافق
۷۱.
ملایر
۷۲.
ارومیه
۷۳.
میاندوآب
۷۴.
تبریز
۷۵.
سمنان
۷۶.
بافق
۷۷.
مهریز
۷۸.
ابرکوه
۷۹.
مهدیشهر
۸۰.
کاشمر
۸۱.نجف
آباد
در این
تجمع معلمان
با بالابردن
قلمهای خود
شعار سر میدهند
که
« قلم سلاح من است» و « قلم
بر تفنگ غالب
است»
.....................................
دریغ و
درد که همه ما
معلمیم!!!!
امروز
خیلی از
معلمان در
لحاف کلاس
خصوصی،
ترس، تجاهل، مصلحت
اندیشی های
پلید ، بهانه
های هرز و
تاریخ مصرف
گذشته و...
غنوده بودند،چه
آنهایی که دم
از قرآن و نهج
البلاغه می
زنند و ذره ای
آن را هضم
نکرده اند!!!!و
چه منورالافکارانی
که به گمانک
خودشان در
ایران در بین ما
تلف شده اند!!!!!
چه
معلمان شکم
اندیش و چه
معلمانی که از
زمین و زمان
می نالند و
همه کارخانه
آفرینش را به
باد نقد می گیرند!!!!
وچه
معلمانی که در
کلاس دریغ
امیر کبیر و
مصدق و لطفعلی
خان و داریوش
ها را می
خورند و
بزاقها بر
صورت معصوم
طفلان مردم می
پاشند!!!
همه
شان تخت بر
تخت خجالت و
شرم
خفتند،اما من
رفتم تا برابر
لنگه کفش
جامانده یعقوب
لیث زمان، ابو
مسلم خراسانی
دوران و امیر
کبیر معاصر و
عباس دوران و
حاج همت شهرم
یعنی حمید
عباسی بزرگ
روسیاه
نباشم!!!
دریغ و
درد که همه ما
معلمیم!!!!نمی
دانم ما معدل
رفتگان
اشتباهی
معلم شدهایم
یا آنان معلم
اشتباهی
هستند!!!!
گروه
فرهنگیان
فارس...
....................
کفش
هایم کو
عظیم
یوسفی
کفش
هایم!!
با منبگویید
که تا امروز
همراهیم می
کردید. فرقی
نمی کند که
راهم را درست
رفته باشم یا
اشتباه اما می
دانم می دانم
در مسیری که
طی این سالها
با من همراه و
همقدم بودید
باز هم شاید دست
آخر به تاول
های پایی می
رسیدم که حاصل
رنج سالها
دویدن و دویدن
و دويدن بود
اما امروز
فهمیدم که آدم
ها هم گاهی با
کفش ها بی
شباهت نیستند،
گاهی
خسته می شوند،
گاهی
دهان باز می
کنند و فریاد
می زنند از
""هرزگی های""
موجود.
دریافتم
کفشی که همیشه
پایت را می
زند
چونان
آدم هایی است
که جسورانه و
جاهلانه
آزارت می دهند
و گویا هرگز و
هیچ وقت نمی
خواهند
بفهمند تو چه
دردی داری و چگونه
تحمل کرده ای.
می
خواهم همچنان
با تو کفش
هایم همقدم
باشم. می دانم
تو نیز چون من
از این همه
""نامردمی
ها""خسته
گشته ای لکن
از تو می
خواهم که
همچنان امیدوار
رو به سوی
روشنی و نور
همراه و همقدم
بمانی و
همراهیم کنی
چرا که هنوز
هم میشود
هزار پله را
با تو برای
رسیدن بالا و
بالاتر رفت.
کفشهایم!!
امروز
با تمام وجود
دریافتم که
نام تمام
خیابان های
شهرم حصار و
زندان است که
آمده بودند با
چکمه هاشان که
پیاده رو ها
را به کوبش
ضربه های چکمه
هاشان
بلرزانند
زیر دل
یخ زده ی برف
ها.
اما
اما "" کفش های
من کجا و چکمه
های آنان
کجا""
تفاوت
از زمین ....
آری
باید از شما
کفش هایم
بپرسند
چقدر
دنبال کرده ام
مقصودی را که
بی مقصد
گذاشته اند...حالا
دیگر نه من که
همه فریاد می
زنیم ""درد
مشترکمان
را""
آاااای
مسند نشینان!!
می
دانید از
کدامین پلکان
بالا رفته اید
بگذار بگویم
پلکان وجود
معلم!!
آری پلکان
وجود معلم
و
امروز شما را
چه شده است ""
این تذهبون""
شگفتا
نمک خورده اید
و نمکدان
شکسته اید
و اینک
چقدر ما
تنهاییم!؟
کنار
شما
مسندنشینان
بی تفاوت
آنگاه که
فریادمان بلند
است و گوش شنوایی
نیست.
اما
بدانید
""ایستاده ام
ایستاده ایم
جنگلیم که تن
به صندلی شدن
نداده ایم""
آری
هنوز هم ته
کفش هایمان یک
تکه از جنگل
حضور دارد!
هنوز هم
خوابهای سفید
می بینیم و می
دانیم که روزی
این فکرهای
کهنه و متحجر
را دور خواهیم
ریخت…
و باز
هم می دانیم
کفشهایمان
بینهایت
خستهاند
اما تو
ای مسند نشین....
بدون
شک راهِ رفتن
را به رویمان
نبستهاند.
و بی
گمان باید،
باید از میان
سنگلاخ ها
گذشت....
....................................................................
ماهمرزم هم
هستیم ،
بدانید
ما پیروزهستیم
،
هدف
ما
عدالته
حقی
که مال همه
است ،
برده
نیستم
شهروندم ،
چرا
درزنجیر
هستیم؟
همه
همسرنوشتیم
شاغل
و بازنشسته
آب
و برق مجانی
کو زندگی
انسانی
زارا
دختر وطن
کلاسها
دلتنگتن
آموزش
رایگان
برای
همه کودکان
اجرای
هسان سازی
بدون
حقه بازی
ما
معلمانیم
پوینده
گان آزادی
ضد
ظلم وبیدادی
دربرابرتبعیض
ای
معلم بپاخیز
حاکمیت
بداند ،
زندگی
مناسب
زیر
چترعدالت
حق
تمام ملت ،
(زارا =زهرا
محمدی معلم
زبان کوردی که
به پنج سال
زندان محکوم
شد ، )
.............................................................................................
همبستگی
سندیکاهای
معلمان، دانش
آموزان، والدین
و اعتصاب
عمومی
برای
بکار گیری
نیروی جوان و
عدم
برخورداری از
پک های
بهداشتی
کرونا.
نزدیک
به دو سال پس
از آغاز
بیماری
دنیاگیرکووید
۱۹، دولت
کنونی فرانسه
به جای فراهم
کردن امکانات
در مدارس
ابتدائی و
دبیرستانها،
مرتب
دستورالعملهای
گاهی متناقض
صادر کرده و
بار آن را بر
دوش معلمان و
پرسنل مدارس
انداخته است.
آنان در اعتراض
به این وضعیت
با تشکیل یک
اینترسندیکال
(هماهنگی چند
سندیکا) روز
۱۳ ژانویه
۲۰۲۲ را روز
اعتصاب و
تظاهرات
اعلام کردند.
در این اینترسندیکال
۷ سندیکای
معلمان، ۳
سندیکا و تشکل
دانشآموزان
و ۱ تشکل
والدین شرکت
داشتند.
موفقیت پیشبینی
شدهی این
اعتصاب کمسابقه
چنان بود که
حتا بازرسان و
مدیران آموزش
ملی نیز به
شرکت در آن
فراخواندند،
کسانی که به
ندرت دست به
اعتصاب میزنند.
اف.
اس. ئو
(FSU) که
بزرگترین
سندیکای
معلمان از
لحاظ تعداد
اعضاست در
پایان روز
اعلام کرد که
۷۵% معلمان
دبستانها و
۶۲% دبیرستانها
در اعتصاب
بودهاند.
همین سندیکا
اعلام نمود که
۸۰% کارگرانی که
در مدارس کار
میکنند در
اعتصاب بودهاند.
وزارت کشور
نیز عصر ۱۳
ژانویه اعلام
کرد که در ۱۳۶
نقطه کشور
۷۷۵۰۰ معلم و
پرسنل مدارس
تظاهرات
کردند. البته
وزارت کشور
همیشه تعداد
شرکتکنندگان
را به مراتب
کمتر از
واقعیت اعلام
میکند.
سندیکای
اف. اس. ئو. میگوید
که دولت به
جای ایمن کردن
مدارس برای
دانشآموزان،
معلمان و
پرسنل خدماتی
۲۰ ماه ماسکهای
پارچهای
تأمین نمود،
اتوتستهایی
به مدارس
فرستاد که
تاریخ
مصرفشان گذشته
بود، هیچ کاری
برای تهویه
اماکن آموزشی
نکرد و اصلا
اهمیتی به
استخدام
پرسنل
جایگزین نکرد.
سندیکای سود (SUD)، یکی دیگر
از اعضای
اینترسندیکال،
افزود که دولت
به جای پرسنل
جایگزین به
بازنشستگان و
دانشجویان
فراخوان داد.
ژان
کاستکس، نخستوزیر
راستگرای
کنونی فرانسه
که پیش از
اعتصاب ۱۳
ژانویه ۲۰۲۲
آن را «روزی از
دست رفته»
توصیف کرده
بود مجبور شد
نمایندگان
معلمان در اینترسندیکال
را به حضور
بپذیرد. هر
چند نخستوزیر
چند قول به
معلمان، از
جمله تأمین فوری
۵ میلیون عدد
ماسک
FFP2 را داده است،
اما به نظر میرسد
که تشکلات
معلمان بنا را
بر ادامه
اعتراضات
گذاشتهاند.
زیرا اف. اس. ئو.
در اطلاعیهای
که پس از
دیدار با نخستوزیر
منتشر کرد
خواستار
ادامهکاری
متحدانه
اینترسندیکال
شد. سندیکای
سود نیز از
معلمان و پرسنل
مدارس خواست
که هر کجا میتوانند
از روز جمعه
مجمع عمومی
تشکیل دهند و
برای ادامه
جنبش خود
تصمیمگیری
کنند.
در
پایان اضافه
کنیم که یکی
از
سندیکاهایی
که در
اینترسندیکال
معلمان حضور
دارد سندیکای
معلمان در
کنفدراسیون
نیروی کارگری
یا FO است
که روز ۴
ژانویه ۲۰۲۲
اطلاعیهای
در حمایت از
اعتراضات
سراسری
معلمان ایران
با اشاره به
روزهای
اعتراضی ۱۰ و
۱۱ و ۱۲ و ۲۳ دسامبر
منتشر کرد.
سندیکای
نیروی کارگری
خواهان آزادی
معلمان
زندانی از
جمله اسماعیل
عبدی شد.
چهار
سندیکای عضو
اینترسندیکال
معلمان در اطلاعیه
مشترکی که پیشتر
منتشر کرده
بودند، اعلام
نمودند که در
اعتراضات
سراسری که
قرار است روز
۲۷ ژانویه
۲۰۲۲ برای
افزایش
دستمزدها و
بازنشستگیها
در دو بخش
خصوصی و دولتی
در سطح فرانسه
انجام شوند،
شرکت خواهند
کرد. این
سندیکاها
عبارتند از:
اف. اس. ئو. (FSU)،
سود
(SUD)،
اف.اُ.
(FO) و ث. ژ. ت.
(CGT).
مبارزه
فرهگیان در
فرانسه ادامه
خواهد داشت
..........................................
معلم
یا نیرویِ کار
ساعتیِ
پیمانکاری؟
✍ نسرین
هزاره مقدم
🔹در
واقع هدف،
واگذاری
آموزش به بخش
خصوصی به حداقل
رساندن سرانهی
دانشآموزی و
هزینههای
نظام آموزشی
کشور است.
هدف
دیگر، ارزان
سازی نیروی
کار است و
اینکه دولت
نیاز نداشته
باشد معلمان
رسمی جدید
استخدام کند.
🔹دوازدهم
دی، جمعی از
#معلمان_خرید_خدمتِ
استان یزد
مقابل
استانداری
رفتند؛ آنها
مدعی شدند «ما
نیز معلیم اما
کسی صدای ما
را نمیشنود….».
🔹قضیه
از آنجا آغاز
شد که بخشنامهای
در روزهای
ابتدایی
آذرماه،
تعداد ساعات کاری
معلمان خرید
خدمتی کشور را
محدود کرد؛ براساس
این بخشنامه،
تعداد ساعات
تدریس این معلمان
از ۴۴ ساعت به
۲۴ ساعت کاهش
یافته است و بنابراین
بیمهی کامل
هم دیگر نصیب
این نیروهای
آموزشی نمیشود؛
کاهش ساعات
کار معلمان
خرید خدمتی،
زخمهای کهنهی
آنها را
نیشتر زد: چرا
اینهمه تبعیض!
🔹بیحقوقیِ
بیشتر با یک
بخشنامه
معلمان
خرید خدمتی یا
به عبارت درستتر
«معلمان
پیمانکاری»،
بیحقوقترین
گروهِ
#کارگران_آموزشی
شرکتی کشور
هستند؛
کارگران
پیمانکاری
لااقل یک مزیت
نسبت به
معلمان
پیمانکاری
دارند:
حقوق
وزارت کار را
کامل دریافت
میکنند و
بیمهی
ماهانهی آنها
نیز کامل به
حساب تامین
اجتماعی
واریز میشود
اما دستمزد
معلمان خرید
خدمتی، ساعتی
و براساس
حداقل دستمزد
ساعتیِ مصوب
شورای عالی کار
محاسبه و
پرداخت میشود
و حق بیمهی
آنها نیز به
همین شیوهی
ساعتی به حساب
سازمان تامین
اجتماعی
واریز میشود
و این در
حالیست که
برای این
ساعتیبگیران،
از مزایای
مزدی همهشمولِ
کارگری مانند
حق اولاد، حق
مسکن، بن خواربار
و سنوات هیچ
خبری نیست!
🔹این
بیحقوقی با
بخشنامه و
دستور وزیر
تکمیل شد؛
وقتی قرار
باشد یک معلمِ
حداقلبگیر
فقط ۲۴ ساعت
در هفته کار
کند، یعنی
پایه حقوقی
وزارت کار را
به صورت نصفه
دریافت خواهد
کرد؛ یکی از
معلمان خرید
خدمتی یزد با
انتقاد از این
وضعیت
میگوید:
«با احتساب
این بخشنامه،
دستمزد
ماهانه ما زیر
۲ میلیون تومان
میشود؛ حقوق
کارگری کامل
برای ۴۴ ساعت
کار هفتگی
تنظیم شده اما
برای ۲۴ ساعت
بدون مزایا،
دو میلیون
تومان هم نمیگیریم؛
آیا این
عادلانه است
که یک معلم
رسمی با همین
تخصص و مدرک
دانشگاهی که
ما نیز داریم،
برای ۲۴ ساعت
کار در هفته،
بعد از اجرای
رتبهبندی،
بیش از ۸
میلیون تومان
حقوق بگیرد
اما ما دو
میلیون تومان
هم نگیریم؟!»
🔹این
معلم که سالها
سابقه کار با
مدرک فوق لیسانس
؛ یک پرسش
اساسی طرح میکند؛
پرسشی
که خطاب آن به
دولت و
نمایندگان
مجلس است:
ماهیت
کار ما چه
ربطی به ماهیت
کارِ
کارگرانِ مشمول
قانون کار
دارد که حقوق
ما را کارگری
حساب میکنند؛
چرا معلمان
رسمی برای ۲۴
ساعت کار در
هفته باید
حقوق کامل و
نسبتاً خوب
بگیرند اما ما
«کارگر پارهوقت
و ساعتی»
باشیم؟!
🔹معلم
خرید خدمتی که
با شرایط
مشابه در
استان کرمان
مشغول به کار
است؛ میگوید:
با
این روند قصد
دارند تا حقوق
معلمین مظلوم
خرید خدمات را
در این اوضاع
اقتصادی به
کمتر از نصف
تقلیل دهند
حقوقی که در
این هشت سال
کار صادقانه و
متعهدانه،
هیچ گاه به
موقع پرداخت
نشده است و
همیشه با
تاخیرهای
چندماهه و
چندساله
همراه بوده
است.
مگر
وعده ندادهاند
که نباید در
ارگانها تبعیض
حقوقی باشد؛
هیچ کجا بیشتر
از آموزش و پرورش
تبعیض نداریم.
🔹بازهم
وعده!
پانزدهم
دیماه، احمدی
لاشکی (معاون
حقوقی و امور
مجلس وزارت
آ.پ ) در ارتباط
با وضعیت این
معلمان گفت:
امسال
از طریق دیوان
محاسبات
اعلام شد که
قانون کار
باید برای این
معلمان لحاظ
شود، به دلیل
اینکه قانون
کار ۴۴ ساعت
در ماه در نظر
گرفته شده پس
بایستی ۲۴
ساعت لحاظ شده
را متناسب با
۴۴ساعت برای
بیمه و حقوق
این افراد محاسبه
کنیم که با
بررسیهای
انجام شده به
این نتیجه
رسیدیم که نمیتوانم
معلمی را با
دیگر
کارمندان
مقایسه کرد،
زیرا معلم
آینده این
جامعه را میسازد
و در تربیت
انسان نقشی پر
رنگ و مؤثر
دارد.
وی
تأکید کرد:
وزیر آموزش و
پرورش در چند
روز پیش نامهای
به صفحه دفتر
ریاست جمهوری
ارسال کرد که
در آن درخواست
شد اگر دیوان
محاسبات
همراهی کند و
تأمین منابع
هم از سوی
سازمان
برنامه و بودجه
انجام شود؛
بخشنامه
تاریخ ۲ آذر
لغو میشود.
همچنین
با توجه به
اینکه دیوان
محاسبات به نوعی
زیر نظر مجلس
شورای اسلامی
فعالیت میکند،
مقرر شد رئیس
مجلس به رئیس
دیوان محاسبات
ابلاغ کند تا
موضوع آموزش و
پرورش معلمان
را به صورت
مجزا بررسی
کنند.
اما
مشخص نیست که
آیا این
بخشنامه
واقعاً به
زودی لغو میشود
یا کار به سال
آینده و ترم
تحصیلی جدید
میکشد؛ این
در حالیست که
مشکلات این
گروه از معلمان،
فقط بخشنامهی
دوم آذر نیست؛
#خصوصی_سازی
در یکی از
اصلیترین و
حیاتیترین
وظایف
حاکمیتی دولت
یعنی آموزش و
پرورش، خیل
عظیمی از نیروهای
متخصص را که
وظیفهی
تعلیم و تعلم
فرزندان این
مرزوبوم بر
عهدهی آنهاست،
👇👇👇ادامه
ص بعد
ادامه
از ص قبل 👆👆
بدل
به کارگرانِ
قراردادموقت،
پیمانکاری و بیثباتکار
نموده است؛
حتی اگر ساعات
هفتگی کار آنها
به ۴۴ ساعت
افزایش یابد،
بازهم قرار
است در بهترین
حالت، سه
میلیون و خردهای
دریافتی
داشته باشند
بدون ذرهای
امنیت شغلی و
امید به
آینده، آنهم
زمانی که
همتایان رسمیشان
با نصف این
کار، بیش از
دو برابر،
دریافتی ثابت
و تضمین شده
دارند.
🔹ارزانسازی
نیروی کار و
کاهش هزینههای
آموزشی
جعفر
ابراهیمی
(فعال صنفی
معلمان) در
ارتباط با
وضعیت بغرنج و
نامناسب
معلمان خرید
خدمتی کشور میگوید:
طرح
خرید خدمات
آموزشی در سال
۹۱ و ۹۲ تحت
عنوان خرید
خدمت آموزشی
از بخش
غیردولتی و
خصوصی مطرح
شد.
این
طرح، اول در
قالب خرید
صندلی بود به
این شکل که
دولت یکسری از
صندلیهای
خالی مدارس
خصوصی را
خریداری میکرد
و دانشآموزان
را به آن
مدارس معرفی
میکرد تا درس
بخوانند؛ در
واقع دولت به
این وسیله، به
رشد و پایداری
مدارس
غیرانتفاعی
کمک میکرد.
در مرحلهی
دوم طرح،
مدارس به
افرادی به نام
موسسین اجاره
داده میشد و
دولت از خود
سلب مسئولیت
میکرد؛ در
قبال هر دانشآموز
مبلغی سالانه
به موسسین میپرداخت
و از همین
اعتبارِ
پرداختی،
هزینههای
جاری تامین میشد.
در
واقع هدف،
واگذاری
آموزش به بخش
خصوصی و به
حداقل رساندن
سرانهی دانشآموزی
و هزینههای
نظام آموزشی
کشور است.
هدف
دیگر، ارزان
سازی نیروی کار
است و اینکه
دولت نیاز
نداشته باشد
معلمان رسمی
جدید استخدام
کند.
ابراهیمی
اضافه میکند:
بعد
از شروع
برنامه ششم
توسعه، شروع
به جذب معلمان
خرید خدمتی
کردند؛
رویکرد این
بود که سالانه
ده درصد خرید
خدمت انجام
شود؛ این هدف
محقق نشده اما
امروز بخش
قابل توجهی از
نیروی آموزشی
کشور در قالب
طرحِ خرید
خدمات تامین
شده است.
🔹آمار
دقیقی از
تعداد این
معلمان
نداریم ولی براساس
اظهارات
مقامات رسمی،
در سال ۹۶،
حدود ۴۰ هزار
نیرو و در سال
۹۷، حدود ۵۵
هزار نیرو به این
شیوه مشغول به
کار بودهاند.
وضعیت این
معلمان اصلا
خوب نیست و
آنها بعد از
گذشت سه ماه
از سال تحصیلی
جدید، هنوز
حقوق نگرفتهاند؛
بیمهی آنها
۱۶ یا ۲۰ روزه
حساب میشود؛
در ایام
تعطیلات و
تابستان هیچ
حقوقی نمیگیرند
و از بیمه
خبری نیست.
🔹نکته
این است که
ادعا میشود
خرید خدمات
آموزشی در
راستای عدالت
آموزشی است و
مدام این
معلمان را به
مناطق محروم
میفرستند.
این
نیروها در
مناطق محروم
با کمتر از
حداقل حقوق
قانون کار، به
سختی روزگار
میگذرانند و
هیچ امیدی به
آینده ندارند.
به
گفتهی این
فعال صنفی،
بهبود وضعیت
آموزشی کشور و
تحقق عدالت
آموزشی، بدون
برقراری
عدالت میان نیروهای
آموزشی بخشهای
مختلف ممکن
نیست و لذا
برای رسیدن به
این اهداف،
باید شرکتهای
واسطه و
خصوصیِ آموزش
منحل و تمام
نیروهای خرید
خدمتی، به
سرعت تبدیل
وضعیت شوند.
🔹آیا
معلمان خرید
خدمتی در
دایرهی
شمولِ طرح
ساماندهی
قرار میگیرند؟
«تبدیل
وضعیت
نیروهای خرید
خدماتی» و حذف
شرکتهای
خصوصی، اولین
شرط برقراری
عدالت آموزشی و
تحقق پیششرطهای
آموزش کیفی یا
همان Quality Education
است که
اتحادیه بینالمللی
آموزش (EI) بر آن
تاکید دارد؛
آموزش
باکیفیت نیاز
به «معلم
باکیفیت» دارد
و قاعدتاً
معلمی که با
ماهی یک و نیم
یا دو میلیون
تومان حقوق
زندگی میکند،
نمیتواند
باکیفیت باشد
و از جان و دل
برای تدریس مایه
بگذارد.
اما
این خواستههای
اساسی، میتواند
و باید، از
طریق تصویب و
ابلاغِ «طرح
ساماندهی
استخدام
کارکنان دولت»
اجرایی شود.
🔹طرح
ساماندهی که
از شهریورماه
به طور جدی در
مجلس مطرح شده
و اکنون بعد
از تصویب در
کمیسیون
اجتماعی
مجلس، در
انتظار طرح در
صحن علنی است،
به گفتهی ولی
اسماعیلی
(رئیس کمیسیون
اجتماعی مجلس
شورا) همهی
پیمانکارانی
را که با
واسطه یا بیواسطه
از خزانه پول
میگیرند،
حذف میکند و
نیروهای آنها
را تبدیل به قراردادمستقیم
و رسمی مینماید.
🔹تحلیلِ
این کنش
اصلاحی و
تغییرات آن،
در حوزهی
آموزش و پرورش
چندان دشوار
نیست؛ شرکتهای
خصوصیِ بخش
آموزش
دو دسته
هستند؛
یا مدارس
غیرانتفاعی
هستند یا
موسسین خرید خدمتی؛
مدارس
غیرانتفاعی
از آنجا که
خودشان درآمدزایی
دارند و از
والدین دانشآموزان
پول میگیرند،
میتوانند
مدعی شوند که
در دایرهی
شمول طرح قرار
نمیگیرند
چراکه طرح
مزبور فقط به
شرکتهایی
مربوط میشود
که از خزانه
پول میگیرند.
اما
شرکتهای
خرید خدمتی
قطعاً و بدون
تردید مشمول
میشوند؛ این
شرکتها تمام
هزینهها و دستمزد
پرسنل را با
سرانهی دانشآموزی
که از وزارت
آموزش و پرورش
(یعنی از خزانهی
ملی) دریافت
میکنند،
تامین مینمایند؛
بنابراین
شرکتها،
همان شرکتهای
واسطهایِ
مورد نظرِ طرح
ساماندهی
هستند و باید
از میان
برداشته شوند.
,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,