انحلال
گشت ارشاد,
عقب نشینی یا
عوامفریبی؟
بهروز
سورن
در
خبرها آمد که
دادستان کل
کشور از حذف
گشت ارشاد
گفته است.
جنبش سراسری
مردم که با
قتل مهسا (
ژینا ) امینی
توسط مزدوران
گشت ارشاد
جرقه خورد, پس
از دو ماه و
نیم درماندگی
و زبونی حاکمان
را از زبان
این جانی می
شنود.بعبارت
دیگر مبارزات
زنان ایران بهر
روی توانسته
است یکی از
پایه های
پوسیده و ارتجاعی
جمهوری
اسلامی را در
مسیر طولانی
خود برای
رسیدن به
آزادی و
برابری را
متلاشی و مهمترین
نماد زن ستیزی
علنی رژیم را
زمین گیر کند.
این مهم اگر
چه هزینه های
بسیاری به جنبش
انقلابی توده
ها تحمیل کرد
اما نشان داد که
جمهوری
اسلامی
شکستنی است و
تداوم اعتراضات
با همبستگی
افزونتر
میتواند این
دفترچه خونین
را نیز ببندد
و به قعر
زباله دان
تاریخ بفرستد.حذف
صوری و عوام
فریبانه این
گشت تنها انتقال
نیرو از این
نهاد به
نهادهای
سرکوبگر دیگر
است و این
اقدامی
تاکتیکی برای
مقابله با
امواج مردمی
است که کل
نظام را هدف
مطالباتی خود
اعلام کرده
اند.
پیش از
اطلاعیه
دادستان کل
رژیم که
دستهای خونینش
در پرونده
هزاران
جانباخته راه
آزادی و دمکراسی
نمایان است,
نیز شایعاتی
مطرح شده بود
که گویا
درخواست
آزادی پوشش به
این جانیان
رسیده است.
اینکه همگان
شاهد دو نوع
برخورد از
حاکمان به
انقلابیون
هستند واضح و
روشن است. از
سویی در گفتار
امامان جمعه
پافشاری
براینکه بی
حجابی در نظام
موجود تحمل
نمی شود و از
طرف دیگر حذف
گشت ارشاد در
خیابانها
دقیقا در
زمانی که جامعه
پوشش آزاد را
بخشا به
حکومتیان
تحمیل کرده
است و آنان
توان ایستادن
در برابر
اراده عمومی
را ندارند.
جنبش
انقلابی
امروز هرچه
بیشتر بر توان
و پتانسیل
اقدامات خود
پی برده و با
روحیه تر و پر
خروش تر
فراخوان سه
روزه اش را
آغاز خواهد
کرد. همه
شواهد نشان
میدهد که شعار
چه با حجاب, چه
بی حجاب, پیش
بسوی انقلاب
براه خود
ادامه میدهد و
به گفته های
فریبنده
حکومتیان
بسنده نخواهد
کرد زیرا
تجربه نشان داده
است که
تغییرات در
بنیانهای
ایدئولوژیک
آنها مرگ
محتوم اسلام
سیاسی را
بدنبال خواهد
داشت.حذف گشت
ارشاد در
گفتار در
آستانه
فراخوان سه
روزه تنها
نشان از هراس
حکومتیان و
مصرفی دوگانه
دارد. کاستن
از توان
مبارزاتی در
داخل و چشم و
ابرو آمدن در
برابر
فشارهای بین
المللی و
همبستگی
ایرانیان در
خارج از کشور.در
شرایطی که در
خیابانهای
شهرهای کشور
هزاران زن و
دختر جوان
بدون رعایت
حجاب اجباری و
بدون روسری به
گردش و خرید
میروند, هیچ
نهاد ارتجاعی
باصطلاح
ارشاد
نمیتواند در
برابر آن بایستد
و بخوبی
میدانند که در
برابر
مقاومتی موازی
و بسیار
قدرتمند قرار
گرفته اند.
فراخوان
جنبش
دانشجوئی
برای اعتراض
در روزهای ۱۴
تا ۱۶ آذر به
مناسبت روز
دانشجو در پیش
است. این فراخوان
بی شک با
اعتصابات
کارگری,
کامیونداران, فرهنگیان
و دانش آموزان
در همراهی
فعال زنان و
جوانان,
بازنشستگان,
رانندگان
اتوبوسرانی و
سایر نهادهای
مردمی همراه
خواهد بود.
بواقع این
فراخوان با
پتانسیل
بسیار بالاتری
برگزار خواهد
شد و زمینه
های جهشی نوین
در مبارزات
اخیر را مهیا
خواهد کرد.
آنچه در این
روزها
بیشترین هراس
را در اردوی
حکومتیان انداخته
است اعتصاب
کامیونداران
است که در همبستگی
کامل
میتوانند
اقتصاد
جمهوری
اسلامی را فلج
کند.
رسانه
های حکومتی ضد
تبلیغ های خود
را برای کوچک
نمایی و بی
اثربودن
فراخوان
اعتصاب کامیونداران
براه انداخته
اند و در این
زمینه تصاویری
از برخی بنادر
بارگیری
منتشر کرده
اند که گویای
هیج چیز
نیست.اول بار
نیست که این
طیف اعتصاب می
کنند و بخوبی
می دانند که
جه باید کرد و
با هر
اقدامشان
میتوانند
مکانیسم های
ارتباطی و
انتقالی را از
کار بیاندازند
و ضرباتی کاری
بر کارکردهای
اقتصادی
حکومتی وارد
کنند. بخش
بزرگی از
هزینه این اقدام
کامیونداران
و اعتصابات
کارگری به همان
قشر خاکستری و
نشسته در خانه
هایشان تحمیل
خواهد شد و
دیر یا زود به
جنبشهای
خیابانی خواهند
پیوست. در نظر
بگیرید که
کارکنان شرکت
واحد
اتوبوسرانی و
حمل و نقل در
هماهنگی
گسترده به
صفوف
اعتصابیون
بپیوندند.نه
تنها میتوانند
فشار هولناکی
به حکومتیان
برای دریافت مطالبات
اقتصادی خود
وارد کنند که
میتوانند بطور
کلی و عمومی
بنیه جنبش
سیاسی جاری را
بسرعت تقویت
کنند. در
امتداد این
اقدامات اما
بسیار با
اهمیت است که
شکلیابی آنها
و تشکیل نهادها,
اتحادیه و
تشکیلات
سراسری شان از
الزامات دستیابی
به مطالبات
صنفی و عمومی
آنها خواهد بود.
۴
دسامبر ۲۰۲۲