افشاگری
ویکی لیکس
پیرامون
فساد
درونی رهبری
حزب دمکرات
آمریکا!
داریوش
ارجمندی
همزمان
با گشایش
کنگره ی
انتخاباتی
حزب دمکرات
آمریکا،
جولیان آسانژ
و همکارانش در
گروه ویکی
لیکس، اقدام
به علنی کردن
بیش از بیست
هزار ایمیل
درونی این حزب
کردند. این
ایمیل ها گفتگوهای
خصوصی و پشت
پرده ی رهبران
حرب دمکرات است
که افشاگر
چاره یابی و
یا به بیان
دقیقتر،
توطئه های شان
برای سنگ
اندازی و شکست
دادن کارزار
انتخاباتی
برنی سندرز می باشد.
گرچه سندرز و
فعالان
کارزار
انتخاباتی ی
وی، ماهها
پیش، از رهبری
حزب به دلیل
اقدامات
مغایر
اساسنامه ی
حزبی و حمایت
یک طرفه ی شان
از هیلاری
کلینتون
انتقاد کرده
بودند، اما
علنی شدن این
اسناد، ابعاد
تازه ای از
فساد دستگاه
رهبری و
ارتباطات
غیراخلاقی و غیرقانونی
آن با "باند
قدرت
کلینتون" را نشان داد.
افشاگری ی
ویکی لیکس
بحران و جنگ داخلی
در درون حزب
دمکرات را که
با کارزار
انتخاباتی
شگفت آور
برنی سندرز
آغاز شده بود،
به شکل
بیسابقه ای
گسترش داد.
برنی
سندرز در پی
این افشاگری
ها در یک
مصاحبه ی
تلویریونی با
شبکه ی ای بی
سی گفت: "من
مدتها پیش
گفته بودم که
رهبری حزب
دمکرات شیوه
های غیرعادلانه
ای را بکار می گیرد
و سناتور
کلینتون را بر
من ترجیح
میدهد. آنچه
من شش ماه پیش
افشا کرده
بودم امروز به
عنوان یک
حقیقت برای
همه روشن شده
است. به
اعتقاد من،
همانطور که
قبلأ هم مطرح
کرده بودم،
دبیر حزب، دبی
واسرمن شولتز
باید از مقام
خود استعفاء
دهد. ما به دبیری
احتیاج داریم
که در جهت
کاملأ
متفاوتی حرکت
کند".
با اوج
گیری ی
انتقاداتی از
این دست، روز
یک شنبه، دبی
واسرمن
شولتز، که نفش
اصلی در این
سناریوی
توطئه را ایفا
می کرد،
مجبور به
استعفاء شد.
ازجمله در
اسناد آمده
است که شولتز
طی تماس با
مدیراول شبکه
ی خبری "ام اس
ان بی سی"
خواهان تغییر
جهت برنامه
های این شبکه
در راستای
حمایت ار
کلینتون شده و
به گفته ی
جولیان
آسانژ، ظاهرأ
موفق به تحمیل
خواست خود نیز
شده است.
هیلاری
کلینتون نخست
تلاش کرد با
اعلام اینکه
"این آدم ها
برای من کار
نمی کنند"
ازگروه مورد
انتقاد فاصله
گرفته و خود را
از هرگونه
فعالیت
غیرقانونی و
مغایر با اساسنامه
ی حزبی مبری
جلوه دهد. اما
تقریبأ بلافاصله
پس از استعفای
اجباری ی
شولتز، ضمن
استخدام وی در
کارزار
انتخاباتی
خود، اعلام
کرد که تمام
تلاش خود را
برای انتصاب
دوباره ی شولتز
در مقام رهبری
ی حزب بکار
خواهد گرفت. به
قول جولیان
آسانژ در
گفتگو با شبکه
ی دمکراسی
ناو: "کلینتون
که با اعلام
حمایت از
شولتز در
حقیقت به
طرفداران خود
پیام می دهد
که به روش
فسادآمیز کار
خود ادامه
دهند چراکه تا
زمانی که این
اقدامات در
جهت حمایت از کلینتون
باشد، وی از
آنها حمایت
خواهد کرد. این
روش برخورد،
از آینده ی
ویرانگری که
ریاست جمهوری
کلینتون به
همراه خواهد
داشت، سخن می گوید.
این پنچره
ایست به سوی
فردای
آمریکای کلینتون
که غرق در
فساد همه
جانبه است".
البته
پیش از این،
بدلیل
افشاگری های
کارزار انتخاباتی
برنی سندرز، تا
حدود زیادی
روشن شده بود
که حامیان
کلینتون در
مرکزیت حزب،
از هیچ کوششی
برای پیروزی
وی در برابر
سندرز
فروگذار نیستند.
تنها به عنوان
چند نمونه، می توان
اشاره کرد به
سنگ انداری و
مشکل آفرینی برای
جوانان و گروه
های طرفدار
سندرز
درجریان رأی
گیری های برای
گزینش
نماینده گان
کنگره ی انتخاباتی
در طول ماه های
پیش، که به
محرومیت حق
رأی ده ها
هزار طرفدار
سندرز منجر
شد، و یا به
عنوان مثال می توان
اشاره ای داشت
به برگزاری
همزمان مناظره
ی تلویریونی
سندرز\کلینتون
با مسابقه ی
فوتبال موسوم
به سوپر بال
که پربیننده
ترین رویداد
تلویزیونی
سال در آمریکاست.
بااین
حال باید گفت
مروری بر
ایمیل های یاد
شده و درجه ی
صراحت و وقاحت
رهبران حزب
دمکرات در
حمایت از
کاندیدای
کلان سرمایه
داران، براستی
و حتی برای
آگاهان این
حقایق نیز
شگفت انگیز
است.
به
عنوان مثال
لوئیس
میراندا
مسئول
ارتباطات حزب
دمکرات در
ایمیل خود پیشنهاد
میکند که جهت
جوسازی علیه
ساندرز "شایعات
ضد سندرز را
که در مطبوعات
درج شده، بدون
گذاشتن اثر
انگشت، در همه
جا پخش کنیم".
این پیشنهاد
میراندا، به
گفته ی جولیان
آسانژ، در ادامه،
به عنوان یک
رهنمود
اجرایی از سوی
کادر حزب،
عملی شده است.
در
ایمیل دیگری،
مسئول کل مالی
حزب، برَد مارشال
پیشنهاد می کند
که در آستانه
ی انتخابات
کرسی های
نمایندگی حزب
در ایالات
جنوبی ی
کنتاکی و
ویرجینیای غربی،
خوب است که
کسی اعتقادات
دینی سندرز را
زیر زره بین
ببرد. مارشال
مینویسد: " در
انتخابات پیش
رو خوب است یک
نفر در مورد
اعتقادات
سندرز سئوال
کند. آیا او به
خدا اعتقاد
دارد؟ خود او
می گوید که
اصلیت اش
یهودیست. اما
فکر میکنم
جایی خواندم
که او آتئیست
است. خود همین
قضیه می تواند
چند درصد آراء
را عقب جلو
کند. خلق اله ابله
جنوبی، بین یک
بیدین و یک
یهودی فرق
زیادی قائلند".
چنانچه
گفته شد،
اسناد
منتشرشده از
سوی ویکی لیکس،
حاوی بیش از
بیست هزار
ایمیل ردوبدل
شده در میان
رهبران حزب
دمکرات
آمریکاست و
نمونه های
بسیاری از این
دست را می توان
در میان این
اسناد یافت.
به گفته ی
جولیان آسانژ
اما، مهمترین
بخش این اسناد
که چندان هم
مورد توجه
رسانه های
گروهی قرار
نگرفته، به
رابطه ی رهبری
حزب و کلوپ
میلیاردرها
اختصاص دارد.
در این اسناد
می توان
مشاهده کرد که
رهبری حزب
چگونه به جلب
کمک مالی
میلیاردرها
پرداخته و
همزمان از چه
روش هایی برای
اطمینان خاطر
بخشیدن به
ایشان در مورد
وفاداری
کلینتون به
منافع آنها،
استفاده می کند.
برای
خلاصی ار بحران
ایجاد شده
درپی افشاگری های
ویکی لیکس،
مسئولان حزب
دمکرات تلاش
می کنند تا با
نسبت دادن
ویکی لیکس به
روسیه ی پوتین،
از اعتبار
افشاسازی ها
بکاهند. روز
یکشنبه، رابی
موک، مسئول
کارزار انتخاباتی
هیلاری
کلینتون در
مصاحبه با "سی
ان ان" مدعی شد
که" متخصصین می گویند
که درواقع این
روس ها بوده
اند که این ایمیل
ها را علنی
کرده اند تا
از این طریق
به کمپین
انتخاباتی ی
دانلد ترامپ،
یاری رسانند". وی
ادامه داد: "
هفته ی گذشته
شاهد بودیم که
اجلاس حزب
جمهوریخواه
رسمأ پلاتفرم خود
را تغییر داد
تا جهت گیری ی
دوستانه تری در
مقابل روسیه
اتخاذ کند.
همینطور
شنیدیم که ترامپ
در سخنرانی
خود گفت، هر
کجا که یکی از
متحدان ما در
شرق اروپا
مورد حمله ی
روسیه قرار
گرفت، پیمان
ناتو ضرورتأ
نباید به
دخالت و دفاع
از آنها برخیزد.
چنانچه این دو
را در کنار
همدیگر قرار
دهیم، تصویر
ناگواری در برابر
خود خواهیم
دید".
جولیان
آسانژ در پاسخ
به این ادعای
رابی موک میگوید:
" واقعیت این
است که هیچ کس
اطلاعی در رابطه
با اینکه
منابع ما چه
کسانی هستند
ندارد. ما به
این افتخار می کنیم
که هرگز هویت
منابع خود را
فاش نخواهیم
کرد. آن ها
(منظور دولت
آمریکاست. م)
پیش ازاین نیز
در جریان
افشاگری های
ادوارد
اسنودن تلاش
کردند از همین
حربه برای
ضربه زدن و
تضعیف او
استفاده کنند.
حقیقت این است
که حزب دمکرات
تعداد بیشماری
مشاور و همکار
بیرونی در
استخدام دارد و
سایت های آنها
تابحال ده ها
بار حک شده
اند".
تردیدی
نیست که حزب
دمکرات
آمریکا و
بویژه باند
قدرت
کلینتون،
همچون رقیب
جمهوریخواه
خود کاملأ در
راستای منافع
شرکت های
چندملیتی
آمریکا، شرکت های
نفتی، بیمه و
داروسازی، آن هایی
که به غارت
منابع ثروت
عمومی و طبیعت
مشغولند،
حرکت می کنند
. اکنون افشاگری
های یادشده
بحران نگران
کننده ای را برای
"کلوپ
کلینتون و
یاران"،
ایجاد کرده است
و میتواند
پلاتفرم
مناسبی برای
رشد کارزار مبارزاتی
ی طرفداران
آنچه سندرز به
عنوان "انقلاب
سیاسی" از آن
یاد میکند
فراهم سازد.
کارزاری که
علیرغم عقب
نشینی قابل
پیش بینی
سندرز،
همچنان با
قدرت و وسعت
بیش از پیش به
مقابله با
دستگاه حاکم و
جناح های آن
ادامه میدهد.
حال
باید دید جنبش
های توده ای
همچون جنبش
سیاهان و
اقلیت های
قومی، جنبش ۹۹
درصدی ها،
طرفداران
محیط
زیست،جوانان، جنبش
طرفدلران
حقوق دگرباشان
جنسی و غیره،
چگونه از فرصت
های پیش رو
برای عقب
راندن نظام
حاکم بهره می
جویند.