Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
پنجشنبه ۲۲ تير ۱۳۹۱ برابر با  ۱۲ جولای ۲۰۱۲
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :پنجشنبه ۲۲ تير ۱۳۹۱  برابر با ۱۲ جولای ۲۰۱۲
سمت نگاه ِ نگران ِمنتقدان ایران تریبونال

سمت نگاه ِ نگران ِمنتقدان «ایران تریبونال»  به  کدام سوست؟

 

بهنام چنگائی

 

در ارتباط با ایران تریبونال:

 بیرون از برخوردهای رایج عده ای(تیپیکِ سنتی) پیرامون اعتراض به(منتقدان تریبونال لندن)که  اساسن توافق و تخالف با آن بی گمان حق و سهم هر کس و جریانی ست، و تردیدی هم ندارد؛ لاکن این تنها یک سمت موضوع است و اما از سوی دیگر، «اعتراض موافقان آن به منتقدان» همراه شده است با واکنش های هیستریک، رفتارهای انتقام جویانه ی بسیار ناروا و ناپسند، توهین آمیز، شخصی، و بشدت زننده، که افکار منفی عمومی راست را بر علیه ما تهییج و همزمان به ضرر تراکم و تفاهم خانواده ی چپ در این برهه خاص منتهی اش گردانیده است؛ و بعلاوه اگر لازم هم باشد، می توان بنا بر اسناد موجود منتشر شده از هرکدام: بسادگی نشان داد که نگاه شان یکسویه و تصریح کرد که برخورد بعضی ها غیرسیاسی و نفاق افکنانه است، حتا در این شرایط ناتوانی و آسیب پذیری حساس جنبش انقلابی، و اینان هنوز هم( ضرورت همکاری و اتحاد عمل در برابر دشمنان) را لمس نکرده و همچنان فرقه ای عمل  می کنند، و در مواردی ما شاهد هستیم که از همه بدتر، آنها، به این "مهم ِتاریخی" نگاه ایدئولوژیک دارند.

 اما: ناگواری ِ روش و تلخی مواضع و سبک ابتدائی و دردآور ِفردی و یا سازمانی این عده ی انگشت شمار است که (همگی جزو خانواده ی منتقدان)اند و دردا علیه آن، خود را ملبس به دایه ی مهربانتر از مادر بزک کرده و در برابر حق آزادی بیان و انتقاد دیگران با سماجت ایستاده است؛ تظاهرات بی پشتوانه و تشعشعاتی خیره گر همچون باور گونه و آسمانی، ساده انگارانه و خطرناک، که اصولن با این سبک، تنها می تواند راه به نا کجا آبادی تازه تر و خونین تر در تاریخ فردای ایران برد و کشیده شد؛ و همین امروز هم این نگاه باورگرا عملن کمکی در این میان برای راهیابی به کنه و دامنه ی جنایات، کشف حقیقت روی داده، شناخت عاملان، آمران و مسببان دور و نزدیک آن نیز نکرده و متضمن افاده و اعاده ی درستی به  حیثیت دادرسی و عدالت در پیشگاه مردمان ایران و جهان نمی کند؛ جنایاتی کم نظیر که مستقیمن از طمع و بیداد صاحبان قدرت و ثروت ناشی شده و چنین که بنظر می دست عدالت و دادخواهان به دامن خونین همه آنها نخواهد رسید، و نگرانی اینجاست.

مجاب شدگان:

و اما مجاب شدگان به ایران تریبونال بدلیل ناتوانی نیروهای انقلابی در ایجاد، تعقیب و برگزاری محاکمه عادلانه، مستقل و بی طرف، ناگزیر تنها از موضع ضعف متقاعد به اعتماد و چشم پوشی از گره های کور موضوع، که (منتقدان)، آنها را زیر سئوال تحقیق گذاشته اند، طفره رفته و خود را کنار کشیده و با طیب خاطر: «به زیر سقفی پناه برده اند که نگران کننده و تاریک است» و ابزار و اهرم های موجودشان نیز به دلیل وابستگی صِرف به برگزارکنندگان قدرتمند و توطئه گر جهانی غرب و در راس آن آمریکا، هویت و نتیجه این دادگاه تابع جهانخوران و اهداف در سایه نشسته آنان می باشد و(مسیر حرکت این مجموعه نسبتن متحد و اصولن چنین ترکیبی متضاد با منافع حقیقت یابی قربانیان و ستمدیگان  هرگز به سمت کشف و بازکردن گره ها و علنی گری موضوع در سطح ایران و جهان وجود عینی و خارجی نداشته و نمی تواند برای بررسی درست و بی طرف امکانی محکم بیابد)، و دقیقن هم نکته در اینجا و در همین راستاست که به میل و سلیقه این طیف موافق: منتقدان نباید روی آنها مکث و بحث انتقادی کنند و در چنان حالتی در مسیر همکاری با رژیم جنایت بوده و حتمن  خائن به قربانیان، بازماندگان و اصولن وجدان زخمی تاریخ خواهد بود.

 همه ی ما باید از خود بپرسیم که چرا منتقدانی بسیار وجود دارند که به حق و یا «حتا نا بحق» این اندک سهم را نداشته باشند که: به اهداف، دعاوی، عناصر، منابع و مراکز پوشیده و آشکار مالی و سیاسی تشکیل دهنده ی ایران تریبونال و منشأ آن مشکوک، پرسشگر و حتا: با «اشتباه، گمراهی و تنگ نظری» به این روند مات و تاریک قضانی با اندک توان خود نور اعتراض  نپاشند، چرا نه؟ و تازه همآهنگ با آن چرا همگان بی خبر، دلسوختگان داغدیده و جانبدربردگان ِبرجامانده و همه دوستداران عدالت و جویندگان کشف پایه ای این(جنایت علیه بشریت) را دعوت به همکاری برای روشنگری نکرده اند؟

معنی انتقاد به گمان من، دعوت به کار مشترکی ست که بیرون از نگاه ها و اهداف تنگ نظرانه می تواند جهت تجسس حقیقت روشن و راه مقابله ی با دسیسه های احتمالی و کشف انگیزه های قابل پیشگیری را به همت همگان کشف، هدایت و تداوم کاری روند دادرسی را تضمین کند و اِعمال دخالت و نقوذ افراد در روند دادرسی را به مراتب تقلیل داده و احقاق عدالت را از گزند مخالفان اش محفوظ بدارد. و تنها در چنین فضائی باز و جمعی ست که قطعن سوژه می تواند اهداف واقعی و لازم خود را بیابد؛ و در برخورد با هویت عناصر مشهور، مسئول و وابسته ایران تریبونال، که سمت نگرانی، انتقاد و اتهام رو به آنان است را باید اینان با وارستگی تمام در پیشگاه عموم برشمارند. ضرورتی که موافقان متعهد و رفقای گرانقدر ما تاکنون این اقدام ضروری را بی پاسخ نهاده اند.

در پایان ترجیح می دهم از ادبیات سیاسی ِغنی، عمق بررسی، گستردگی روشنگری و برخورد مسئولانه رفقای راه کارگر با مقوله ایران تریبونال ـ آنهم هر دو سوی سازمان و با وجود اختلاف نظر انها با هم از: ارژنگ بامشاد، تقی روزبه و یوسف لنگرودی قدردانی کنم؛ و همزمان بسیار رفیقانه علاقمندم بدون دعوت رفیق بهرام رحمانی به رودرروئی ... با خلوص انقلابی به سبک غیر اصولی ایشان در برخورد با رفیق گرانقدر شالگونی اعتراض کنم. ایشان در سئوال از رفیق شالگونی: وی را «آقا» خطاب کرده و به ایشان می گوید که: «شما حق ندارید» مجموعه ایران تریبونال را نقد کنید، بسیار خوب! اولن چرا؟ و بعد برای من این پرسش بسیار جدی ست که ایشان بر چه اساسی بخود حق می دهد که به گرانمایه ای چون رفیق شالگونی را که نیاز به تشویق ندارد، بلکه هر کسی را چنین بی مبالات شامل این بی حقوقی و عتاب  کند. آیا این روش درست و در شأن یک انقلابی ست؟

 

بهنام چنگائی ـ ۲۲ تیر ۱۳۹۱  

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©