حادثه
راسک به زیان
کیست؟
هوشنگ
نورائی ( ایوب
حسین بر)
در
فضائی که
جمهوری اسلامی
در سیستان و
بلوچستان
ساخته است چنین
حادثه ای دور
از انتظار
نبوده است و
بازهم دور از
نتظار نیست که
در سطوح وسیعتری
ادامه پیدا
کند. ما شاهد
تداوم این
حرکات
مسلحانه جهادی
ـ قومی در
حدود دو دهه
گذشته در این
استان بوده ایم.
قبلا عملیات
سپاه رسول
الله را به
رهبری
مولابخش
درخشان درست
در همین منطقه
و سپس عملیات
جندالله را
برهبری
عبدالمالک
ريگی در سطحی
وسیعتر شاهد
بودیم . و بعد
از انحلال و
در واقع باز
سازماندهی
جندالله شاهد
ورود جیش عدل
به صحنه شدیم.
در همان حال
گروههای دیگری.همچون
انصار
الفرقان و جیش
النصر هم وارد
فعالیت بودند.
اکنون
زمینه گسترش
فعالیت این
گروهها
بمراتب
مساعدتر از
گذشته است.
جمعه خونین
زاهدان و سپس
جمعه خونین
خاش و
اعتراضات
گسترده و
مداوم بر علیه
ستمگری و
کشتار های رژیم
در این استان
جو کاملا
متفاوتی ایجاد
کرده است. رژیم
هم که همه
توان آن در این
است که بیشتر
سرکوب و
دستگیر و
شکنجه و اعدام
کند و راهی هم
به جزسرکوب و
اعدام و
کشتار نمی
شناسد. بسیاری
ازجونان جان
به لب رسیده
را به سوی این
گروهها هل می
دهد.
این
تحولات که رژیم
به آن دامن
زده و تمام این
منطقه را از
هرجنبه ای به
سیاهچال
ناامنی
اقتصادی، سیاسی
و روانی و فیزیکی
انداخته است
محصولی فاجعه
بار دارد. این
فاجعه بیش از
هرچیز گریبانگیر
نیروهای
سکولار و ترقیخواه
که خواهان
رشد جامعه مدنی
هستند،
خواهد شد.
این
نوع حرکات
امکان
مبارزات
سازمان یافته
و سیاسی و مدنی
را از آنها
سلب می کند و
در جو بسیار
خفه آور سرکوب
گری های وسیعتر
نظامی رو به
نابودی می.برد.
از این
جهت گروههای
مسلح موجود با
نگرش جهادی و
ضد سکولاریسم
و ارزش های
دموکراتیک و
آزادی زنان،
خود مشکلی برای
همه نیروهای
ترقیخواه
هستند و
خواهند بود.
وقوع
این حملات جیش
عدل به
قرارگاه نظامی
در روز جمعه و
تقریبا مصادف
با سخنرانی
مولوی
عبدالحمید هم
شاید اتفاقی
نباشد. با
توجه به
ناخشنودی
گروههای مسلح
از شیوه
مسالمت جویانه
و آشتی طلبانه
مولوی،
اکنون شکاف بین
مکی و گروههای
مسلح دارد بیشتر
سر باز میـکند.
لحن آشتی جویانه
مولوی در
خطبه های نماز
جمعه های اخیر
و اعلام راهپیمائی
سکوت که در
واقع تنها به
معنی تاکید بر
پایان اعتراض
است، روشن بود
ولی اکنون با
تسلیت به
خانواده های نیروهای
امنیتی کشته
شده در راسک
او بر این
مصالحه تاکید
ويژه ای می
کند که عملا
موجب ناخشنودی
بیشتر بسیاری
از معترضان
خواهد شد.
هرچند
قدرت سیاسی رژیم
فاشیستی
جمههوری
اسلامی را باید
بمثابه
عامل اساسی
مشکلات مردم این
استان و تمام
کشور دید ولی
از اینجا نباید
خود را به
چاله انداخت و
از حرکات
گروههای مسلح
جهادی- قومی و یا
سیاست های
مصلحت جویانه
مولوی حمایت
کرد. اگر کسی
به دنبال سکولاریسم،
آزادی زنان و
دموکراسی و
ترقیخواهی و
بعبارتی دیگر
جنبش زن زندگی
آزادی ـاست
نباید خود را
بدام این
گروههای
ارتجاعی مسلح
و یا بند بازیـهای
نهاد مکی بیندازد.
تلاش
برای
سازماندهی های
مستقل سیاسی و
مدنی نیازهایی
است که اکنون
هم بیش از هر چیزی
ضروری است.
هوشنگ
نورائی ( ایوب
حسین بر)
لندن ۱۵
دسانمبر ۲۰۲۳