در
محکومیت
سرکوب
خواهران و
برادران
افغانی پناهنده
در ایران،
توسط
حکومت اسلامی
ایران !
احمد
نوین
چندین
روز قبل
رفتارهای غیر
انسانی حزب
الله و نظاره
گری نیروهای
انتظامی
ایران در
اعمال ترور و خفقان به
خواهران و
برادران
پناهندگان
افغانی در شهر
یزد، حمله به
خانه های
خواهران و
برادران
پناهندگان
افغانی،
تخریب برخی
خانه ها و به
آتش کشیدن
برخی خانه های
دیگر، ضرب و
شتم وحشیانه
پناهندگان
افغانی اعم از
زن و مرد و
کودک که توسط
رسانه های
همگانی در
جهان گزارش
شد، تصاویر و
فیلم های این
اعمال جنایتکارانه
هم که در
یوتوب منتشر شد
دل هر انسانی
که شایسته این
نام باشد را
بدرد آورد.
پس از انتشار
خبر سرکوب
وحشیانه
پناهندگان
افغانی ها توسط
حزب الله در
یزد، دقایقی
به وضعیت
ایرانیان و
پناهندگان ایرانی
در کشورهای
پناهنده پذیر
از جمله در
اروپا اندیشیدم.
در
اینجا
ایرانیان و
پناهندگان
ایرانی
بدرجات مختلف
از حقوق
اجتماعی و
سیاسی برابر
با اهالی این سرزمین
ها
برخوردارند. این
پناهندگان برحسب
شرایط شان حق
دارند در
انتخابات
شهرداری ها و
یا پارلمان های
کشور محل
اقامتشان
شرکت نمایند.
قانوناً
در رابطه با
حقوقی نظیر ؛ آموزش
و پرورش، دارو
درمان، مسکن، حقوق
نسبتاً مکفی
دوران
بیکاری، حق
ایجاد تشکل
های مستقل
سیاسی،
اجتماعی و یا
فرهنگی، از
مزایای مساوی
با اهالی کشور
محل اقامتشان
برخوردار هستند.
ایرانیان
و پناهندگان
ایرانی برای
بیان
نظراتشان،
حتی مخالفت با
دولت های کشور
محل اقامت شان
مورد سرکوب قرار
نمیگیرند. این
حقوق را
مبارزات حق
طلبانه،
آزادیخواهانه
و برابری طلبانه
طبقه کارگر و
زحمتکشان این
کشورها بوجود
آورده است.
در
رابطه با حقوق
اجتماعی بطور
مثال، زمانی
که فردی از
اهالی کشور
پناهنده پذیر
با فردی از
کشوری دیگر که
در اینجا صاحب
اقامت و یا
اجازه کار
نیست ازدواج
میکند، پس از
طی مراحلی همسر
او هم صاحب
اقامت و اجازه
کار در کشور
محل اقامتش
میشود. این را
با وضعیت یک مرد
افغانی که در
ایران با یک
دختر ایرانی
ازدواج نموده
است مقایسه کنید!
زمانی
که یک دختر
ایرانی با یک
فرد افغانی
ازدواج میکند
عملاً همه
حقوق شهروندی
خودش در ایران
را از دست
میدهد. فرزندان
آنها قانوناً
حق تحصیل در
مدارس ایران
را ندارند. در
رابطه با دارو
و درمان و .... از
حقوقی برابر
با اتباع
ایرانی
برخوردار نیستند.
حزب
الله و
مسئولین امور
عموماً با چشم
تحقیر به
افغانی ها
نگاه میکنند و
سعی مینمایند
که این دید
غیرانسانی را
در جامعه رواج
بدهند. افغانی
ها در ایران
به پست ترین
کارها گمارده
میشوند و
مجبورند در
مقایسه با
کارگران
ایرانی، حقوق
های کمتری را
بپذیرند و
اغلب بیشتر از
ایرانی ها نیز
مورد اجحاف
قرار میگیرند.
در
اینجا اما زمانی
که گروههای
فاشیست،
نازیست و یا
نژاد پرست به
خارجی ها حمله
میکنند، علیه
خارجی ها
تبلیغ مینمایند،
خود جامعه و
اغلب رسانه
های همگانی با
افشا افکار غیر
انسانی خارجی
ستیزان، از
خارجی ها و
خارجی تبارها
دفاع مینمایند.
اما در
ایران، به مجردی
که تا یک
افغانی مرتکب
جرم و جنایت
میشود، و یا
در این مورد
شایعه پراکنی
میشود، حزب الله
و حکومتیان از
موقعیت
سوًاستفاده
مینمایند و آن
جرم و جنایت
را به حساب
همه افغان ها
مینویسند و
اجحاف و خفقان
بیشتری
را به پناهندگان
و اتباع
افغانی مقیم
ایران اعمال
مینمایند و
مردم را نیز
تشویق میکنند
که در این
گفتارها و
اعمال غیر انسانی
با مقامات هم
آواز شوند.
به طور
مثال به اعمال
و تبلیغات
تفرقه
افکنانه و
جنایت کارانه
حکومتیان و
اراذل و اوباش
تحت فرمان آنها
توجه کنید. برای
اجتناب از
طولانی شدن
مقاله تنها به
ذکر چند مثال
بسنده میکنم :
در ششم تیرماه
1391 در روستای
چهارستون از توابع
سلماس در مرز
ایران و ترکیه
یک گروه از
افغانی ها از
سوی نیروهای
نظامی به
گلوله بسته
شدند که در
نتیجه ی آن ۱۸
نفردردم جان
باختند. در
ماههای گذشته از
ورود افغان
های بی پناه
به پارک صُفه
اصفهان
جلوگیری کردند،
افغان های
پناهنده را از
شهرهای
مازنداران
اخراج کردند و
اخیراً نیز
آنها را در
شهر یزد با
شلیک گلوله
مورد تهاجم
قرار دادند و
با تخریب و به
آتش کشاندن
تعدادی از
خانه های افغان
ها، از آشیانه
شان فراری
دادند.
روحیه
و فرهنگ درنده
خو و ضد
انسانی رژیم
اسلامی ایران
در دفاع از
منافع
سرمایه، در
ایجاد تبعیض،
در ایجاد و
گسترش اختلاف
مابین
گروههای
مختلف
اجتماعی و
غیره هر از
چند گاهی در
تهاجم به حقوق
انسانی،
سیاسی،
اقتصادی و
فرهنگی مردم
ستمدیده، در
تهاجم به حرمت
انسانی فاجعه
می آفریند. در
حمله به کارگران
و زحمتکشان،
در حمله به
زنان، جوانان
و ملیت های
ساکن ایران و
آزادیخواهان
و برابری
طلبان و یا در
ماجراجوئی ها
ی خارج از
مرزهای ایران
و اکنون در
تکرار سرکوب
افغان های
پناهنده در
ایران.
واقعیت
اینست که مسبب
اصلی درد و
رنج ها، بدبختی
ها، نابسامانی
های اجتماعی-
اقتصادی،
سیاسی و فرهنگی
جامعه ما همین
حکومت اسلامی
ایران و
سرمایه داران
هستند. از
جمله در بیکار
سازی فله ای
کارگران و
زحمتکشان
ایران.
البته قدرت
های
امپریالیستی
هم با بهانه
قرار دادن
سیاست های ماجراجویانه
حکومت اسلامی
ایران در خدمت
پیشبرد منافع
خودشان با
تحمیل محاصره
اقتصادی به
ایران در
افزایش درد و
رنج و محرومیت
های مردم
ستمدیده
ایران ایفای
نقش میکنند.
اما از
این واقعیت
گریزی نیست که
در 33 سال گذشته
این حکومت
اسلامی ایران
بوده و هست که
سد مقدم راه
پیشرفت و
تعالی و رفاه
کارگران و
زحمتکشان،
زنان، جوانان
وملیت های
ساکن ایران
بوده است.
این
حکومت اسلامی
ایران است که با
رواج
نابرابری ها و
تبعیض ها،
رواج فساد، دزدی
و اختلاس و به
هدر دادن صدها
میلیارد دلار
درآمد نفت
ایران و دیگر
امکانات
کشور، با
گسترش سرکوب و
تور اختناق بر
سراسر کشور،
با خودی و غیر
خودی کردن
مردم و طرد
اکثریت مردم
از دایره خودی
ها و برخورداری
افراطی خودی
ها از همه نعم
مادی و
محرومیت اکثر
مردم تحت ستم
از امکانات
رفاه و آزادی،
باعث فرار
مغزها از
ایران شده
اند. امری که
تا بحال
میلیاردها
دلار بکشور ما
ضربه زده است.
از این
واقعیت گریزی
نیست که در 33
سال گذشته این
حکومت اسلامی
ایران بوده و
هست که با
سیاست های
ارتجاعی و
سودجوئی های
رهبر و
دستگاهش،
دولت ها و اعوان
و انصارشان،
فرماندهان
سپاه
پاسداران و
بسیج و نهادها
و ارگان های
دیگر و جناح
های رنگارنگ
رژیم، خون ملت
ما را به شیشه
کرده و فقر و
سیه روزی را
به مردم کشور
ما تحمیل
کرده است.
حکومت
اسلامی ایران تا
کنون، نیمی از
بنگاههای
تولیدی کشور
را ورشکسته نموده
و بقیه بنگاههای
تولیدی کشور
را بوضعیتی
انداخته است
که تنها با
ظرفیت 30 تا 50 در
صد کار میکنند
و در نتیجه علاوه
بر همه خانه
خرابی های
تمام دوران حکومت
اسلامی در
ایران در
چندین سال
گذشته هم چند
میلیون نفر از
کارگر و
زحمتکش کشور
ما بیکار و
بی آینده شده
اند.
به
عنوان نمونه به
گزارش منابع
خبری فقط در
دو هفته اخیر
بیش از 3000 کارگر
از کارخانه ها
و واحدهای
تولیدی اخراج
شده اند. همینطور
در هفته سوم
خرداد امسال زندگی
بيش از دوهزار
کارگر بدلیل
اخراج و بیکاری
به
نابودی کشیده
شده است. سه
کارخانه
نساجى اصفهان
در سه ماه
گذشته تعطیل
شده اند. به
گفته حاتم شاهکرمي،
رييس هيات
مديره انجمن
صنفی
کارفرمايان
صنايع نساجی
استان
اصفهان، در
حال حاضر، يکصد
هزار اصفهانی
در اين صنعت
شاغل هستند و
بيبرنامگی و
عدم ارائه راهکارهای
صحيح برای حل
مشکل نساجی ها،
اين مشاغل را
تهديد ميکند.
رئيس خانه
صنعت، معدن و
تجارت استان و
نايب رئيس
اتاق
بازرگانی و
صنايع و معادن
اصفهان در پاسخ
به ايلنا
درباره
ناهماهنگی
آمار رشد صاردات
نساجیها با
بحران و تعديل
ظرفيت آنها
گفت: مشکلات
اقتصادی در
همه بخشها
وجود دارد و
مختص به صنعت
و معدن هم
نيست البته با
توجه به اجرای
قانون
هدفمندی
يارانهها،
افزايش دامنه
تحريمها،
بالابودن نرخ
بهره بانکی و
موارد ديگر، کار
واحدهای
توليدی کُند
شده است.
این در
حالی است که رشد
تصاعدی هزينههای
کارگران و
زحمتکشان،
کمر آنها را
زیر بار زندگی
خم کرده است. عليرضا
حيدری کارشناس
مسايل
اقتصادی در
اصفهان نيز با
تاييد مشکلات
روزافزون
جامعه حقوق و
دستمزد بگير
گفت: افزايش 30% قيمت
نان باعث
افزايش هزينههای
سبد خانوار
کارگران به
صورت تصاعدی
ميشود. وى
يادآور ميشود:
بعد از اجرای
مرحله نخست
هدفمندی
يارانهها،
قيمت بسياری
از کالاها از
جمله نان
افزايش يافت
که به دليل
عدم ايجاد
سيستم جبرای
برای اين
افزايش قيمت،
مشکلات زيادی
متوجه
کارگران و
خانواده آنها
شده است.
جدول
رسمی جمعيت
شاغل و بيکار
کشور نشان می
دهد که تنها
در سال گذشته 500
هزار نفر بیکار
شده اند.
کارشناسان
مستقل
میگویند رقم واقعی
بیکار سازی
های در سال 1390
حداقل 50% بیشتر
از آمار رسمی
است. زیرا که در
جدول اشتغالِ
دولت هرکس که
در هفته حتی
یک ساعت نیز
کار کرده
باشد- یعنی در
طول ماه فقط 4
ساعت کار کرده
باشد- جزء
شاغلین
قلمداد شده
اند.
در
وضعیتی که چندین
میلیون نفر
کارگر و
زحمتکش کشور
ما در اثر
سیاست های
ارتجاعی رژیم
بیکار هستند،
اگر هم دولت
فاشیست احمدی
نژاد و همه
خیمه خرگاه
حکومت نیز موفق
شوند برادران
و خواهران
افغانی ما را
از ایران
اخراج کنند،
آیا کارخانه ها
و کارگاههای
تعطیل شده
ایران شروع
بکار میکنند؟
آیا
سیل مواد
اولیه مورد
احتیاج صنعت و
کشاورزی و
صنایع نفت و
غیره که بدون
وجود آنها این
صنایع تعطیل
خواهند بود
بسوی ایران
روانه
میشوند.؟ مظفر
چولمقانی
دبير انجمن
صنفی
کارفرمايان نساجيهای
اصفهان در اين
باره به ايلنا
میگوید : بسياری
از کارخانههای
نساجي، با 40 تا 50 درصد
ظرفيت خود به
فعاليت ادامه
ميدهند.
مظفر
چولمقانی
میگوید مشکل
اصلی، کمبود
مواد اوليه
است که عمدتا
در سالهای گذشته
از خارج از
كشور وارد
ميشد اما
اخيرا با تحريمهای
جديد، برای
خريد و واردات
پنبه و الياف
مصنوعی دچار مشکل
شدهايم.
آیا
اگر برادران و
خواهران
افغانی ما را
از ایران
اخراج نمایند
و اموال شان
را نابود
کنند، چپاول
ها اختلاس ها
و دزدی های
هزاران
میلیارد
تومانی
کارگزاران
حکومت اسلامی
ایران متوقف
میشود؟
آیا
اگر برادران و
خواهران افغانی
ما را از
ایران اخراج
نمایند،
نابسامانی
های اجتماعی
در ایران
متوقف میشود؟
در
مورد افزایش
بی سابقه
نابسامانی
های اجتماعی خالد
توکلی، پژوهشگر
و استاد جامعهشناسی
مقیم سقز در
مصاحبه با روز
میگوید: این
خشونتها
معلول رشد
فزاینده
جمعیت شهری،
مهاجرت بیرویه
از روستاها
به شهرها،
تقابل ارزشهای
سنتی و مدرن،
ناهنجاری های
اجتماعی و اهمیت
ندادن به
آزادیهای
فردی است که
رویهمرفته باعث
شده است،
جامعه به سمت
نوعی آشفتگی
که خشونت زایی
نتیجه آن است
در حرکت باشد.
یکی
از عوامل رشد
بی رویه جمعیت
در ایران همین
مسئولین نظام
بوده و هستند.
یکی از عوامل
مهاجرت بیرویه
از روستاها
به شهرها
همین مسئولین
نظام و عدم
وجود امکانات
کافی در
روستاها،
رقابت
کالاهای
وارداتی و از
میدان بدر
کردن کالاهای
داخلی بوده
است.
امروز
حتی تخم مرغ
چینی هم به
تولیدات
داخلی تخم مرغ
در ایران ضربه
زده است. همین
چند وقت قبل
در همین شهر
یزد، مردم در
تجمعی
اعتراضی صدها
هزار تخم مرغ
وارداتی چینی
را در
انبارهای یزد خُرد و
خاکشیر کردند.
برای
انحراف افکار
عمومی در
ایران عناصر
مزدور حزب
الله و بعضاً
کسانی ناآگانه
و فریب خورده میگویند
که چون جنایتی
شده و
آنرا منتسب به
یک افغانی نموده
اند، پس ما،
یعنی حزب الله
حق دارد به جان
و مال افغانی
های بیگناه
دیگر تجاوز نماید.
کاری که در
هفته گذشته با
حمایت
مامورین
انتظامی در
شهر یزد اتفاق
افتاد.
ابتدا شایع
کردند که قاتل
دختری که کشته
شده یک افغانی
بوده است.
هنوز نه قاتل
دستگیر و
محاکمه شده،
نه حکم
دادگاهی این
اتهام را
اثبات نموده
است.! اما عده
ای موجود رذل
و عاری از
احساس انسانی
به خانه های
افغان ها در
یزد حمله
کردند،
تعدادی خانه را
آتش زدند،
تعدادی مردم
مظلوم افغانی
را بشدت کتک
زدند، تعدادی
مردم مظلوم
افغانی را به
بیابانهای
بیرون شهر
فراری دادند،
تعدادی مردم
مظلوم افغانی
را مجبور
کردند که در
خانه
آشنایانشان پنهان
شوند. به فرض
آنکه در این
مورد یک افغانی
نیز دست داشته
باشد، مجازات
امری شخصی
است، نه
گروهی!
این
اعمال غیر
انسانی را پیروان
کسانی انجام
میدهند که
همین 2 سال قبل
جوانان کشور
ما را که به
نمایش
انتخاباتی
اعتراض
داشتند در
خیابانها و
زندان ها کشته
اند. در زندان
کهریزک به
جوانان معترض
ما تجاوز جنسی
کرده اند.
آیا اعمال
شریرانه حزب
الله و
مسئولان
حکومت اسلامی
ایران بر علیه
افغان های
پناهنده به
ایران، اعمال
کوکلوس کلان
های نژاد پرست
و فشیست
امریکا در
حمله به سیاه
پوستان مظلوم
امریکا را در
ذهن ها زنده
نمی نماید.؟
آیا
اینگونه
اعمال
شریرانه،
اعمال
رذیلانه
نازیست های
آلمان هیتلری
در گوته های
شهر ورشو که
یهودی های
مظلوم را
سرکوب مینمودند
و از انجام هر
عمل غیر
انسانی در
مورد یهودیان
خودداری
نمیکردند را
در ذهن ها
زنده نمیکند.؟
البته با
داشتن روحیه
ضد انسانی و
تروریستی و
اعمال خفقان
بر انسانهای
بیگناه، حزب
الله و بنیاد
گرایان
اسلامی و ذوب
در ولایت روح
الله خمینی و
یا علی خامنه،
در مسیر همان سیاه
جامگان
فاشیست
ایتالیای
موسولینی، نازیست
های پیراهن
قهوه ای های
آلمان هیتلری
و یا خمرهای
سرخ پلپوت
کامبوجی گام
بر میدارند.
تمامی اینها
روی همدیگر را
در جنایت پیشه
گی سفید کرده
اند. از
دیدگاه
انسانی همه
اینها پدیده
های ضد انسانی
هستند و
جایگاهشان در
ذباله دانی
تاریخ است.
واقعیت
این است که
حکومت اسلامی
ایران در
تنگناهای
اقتصادی-
اجتماعی و
سیاسی عمیقی گرفتار
آمده است.
مدتها است که
تلاش مینماید
با ماجراجوئی
های اتمی و
تداوم درگیری
با دولت های
زیاده خواه و
چپاولگر
امپریالیستی
وتشدید سرکوب در
داخل ایران،
توجه افکار
عمومی را به
چیز های دیگری
جلب نماید. امری
که غالباً با
شکست روبرو
شده است.
زیرا
معضل عظیم
بیکاری، تورم،
افزایش قیمت
ها و شکست طرح
ارتجاعی
هدفمند کردن
یارانه ها و
تشدید تبعیض
ها در کشور،
تداوم و گسترش
اختلاس ها در
داخل کشور،
صندوق خالی
دولت، بی
ثباتی رژیم ضد
تثبیت ولایت
فقیه و تداوم
سرکوب و خفقان
و ترور و
فجایع
اجتماعی در
جامعه اموری
نیستند که دست
اندکاران
رژیم ایران
بتوانند با
خاک پاشیدن به
چشم مردم ستمدیده
ایران و افکار
عمومی جهان این
مشکلات عظیم
را به حاشیه
برانند.
برای تاکید
در بر این
واقعیت توجه
شما را فقط به
تیتر چندین
خبر جلب
میکنم: بدهی
دولت به
چايکاران باز
هم پرداخت نشد.
آب معدنی 40%
گران شد. 8 ميليون
کودک در ایران
در گير اعتياد
هستند. 10 ميليون
ايرانی
بزرگسال
درگير معضلات
موادمخدر
هستند.روزانه
به طور
ميانگين 10نفر
بر اثر سوء
مصرف مواد
مخدر جان خود
را از دست ميدهند.
حکومت
اسلامی
ایران،
مسئولین و
سخنگویان
رژیم به جای
خشکاندن ریشه
های اعتیاد و
حل مشکلات
اقتصادی و
بیکاری سعی در
زیر خاک نمودن
تمام کاستی ها
دارند. امری
که ناشدنی
است. حتماً
بخاطر
مِاورید که
بگفته خود
محمود احمدی
نژاد، این
برادران
قاچاقچی سپاه
و بسیج و
کمیته ها
هستند که در
توزیع و فروش
مواد ومخدر و
ترویج اعتیاد
در ایران، دست
بالا را
دارند.
اگر
میخواهید با
گستردکی
بیشتر اعتیاد
بیشتر در
ایران آشنا
شوید، لطفاً
بگزارشات
منتشر شده در
ایران توجه
کنید تا به
عمق جنایت پیشه
گی و سود جوئی
های خانمان
برانداز رژیم
اسلامی و
سرمایه داری
ایران پی
ببرید.
توجه
شما را
همچنان به
تیتر چندین
خبر دیگر جلب
میکنم: زنكشى
در صدر قتل
های خانوادگى
قرار دارد. هجوم
انواع متنوع
فاضلابهاى
بيمارستاني،
صنعتي، خانگي،
رسوبات و ساير
موارد به
تالاب صومعه
سرا. درياچه
اروميه خشک تر
شد. باز هم
درآمد دولت ایران
از صادرات نفت
کاهش یافت. کاهش
30 دلاری
قيمت نفت
ايران در 80 روز. 400 کارگر
مبتکران
بيكار شدند. در
دنيا مردم
تنها 18% هزينههای
سلامت را می
پردازند // اما
در ايران اين
رقم بيشتر از 60 تا 70 درصد
میشود. مرگ
بيش از 3000 نفر در
حوادث
رانندگى دو
ماهه اول امسال. واردات
4 ميليون
دلار ميخ از
چين و نگرانی 15 کارخانه
توليدکننده
ميخ در داخل
کشور. دستهای
پشت پرده در
واردات بيرويه
ميوه
به
ایران. سهم 40 درصدى
قاچاق در
بازار سيگار
ايران.
توجه شما
را به قیمت
برخی از
کالاها که
مردم ستمدیده
را کلافه ترکرده
است نیز جلب
مینمایم:
قيمت هر
کيلوگرم گوشت
قرمز 25000 تومان، قيمت هر
کيلوگرم مرغ
به 6000
تومان رسیده
است، قيمت هر
کيلوگرم
برنج 2500
تومان، برنج
هاشمی 2800
تومان، برنج
طارم محلی 3200
تومان، قيمت هر
بطری روغن 3500
تومان، قيمت
هر کيلوگرم
ميوه به طور
متوسط 2500
تومان، قیمت
برخی از میوه
ها خیلی بیشتر
است مثلاً
گیلاس هر کیلو
به قیمت 8000
تومان بفروش
میرسد. قيمت هر
قرص نان سنگک 600 تومان،
قيمت هر
کيلوگرم سبزی
خوردن 1000
تومان، قيمت
هر بطری شير 1500 تومان،
قيمت هر بطری
روغن مايع 3200
تومان، روغن
نباتی جامد 4 و
نیم کيلويی 11 هزار و 200
تومان، شکر 800
گرمی 1200 تومان، قند
شکسته 900 گرمی 1500 تومان،
ماکارونی
800 تومان
است.
توجه
کنید که چگونه
تولیدات داخلی
را از میدان
بدر کرده اند
و سپس اجناس
وارداتی را به
هر قیمت که
زورشان برسد
بفروش
میرسانند. رئيس
اتحاديه ملی
محصولات
کشاورزی سيد
رضا نورانی
میگوید ؛ افزايش
واردات سيب و
پرتقال در
روزهای
پايانی سال
گذشته موجب
دپوشدن
محصولات
ذخيرهسازی
شده است. توليد
داخل در
انبارها فاسد
شدند و لذا
اين محصولات
فاسد شده، خوراک
دام شدند.
قیمت آب و
برق و گاز و
نفت و تلفن و
اجاره بهاء و
غیره : به نسبت
سال گذشته
چندین برابر و
در مواردی چند
ده برابر شده
است. یعنی کمر
شکن شده است.
این
اطلاعات و
اخبار باضافه
صدها خبر
مشابه اسفبار
از کشورمان به
ما میگوید که
حکومت اسلامی
ایران برای افزایش
سود سرمایه و
تامین منافع
سرمایه داران
و تداوم حیات ننگین
خودش از انجام
هیچ جرم و
جنایتی
فروگذار
نکرده و سد مقدم
پیشروی،
بهروزی و رفاه
جامعه، بویژه
کارگران و
زحمتکشان،
زنان، جوانان
و ملیت های
ساکن ایران
است.
تحریم ها و
محاصره
اقتصادی
ایران توسط
قدرت های
امپریالیست
ها نیز مثل
بمبی پر قدرت
دارد پروسه
درهم پاشیده
شدن جامعه ما
را تسریع مینماید.
با وجود
اینکه فقط 10
روز از آغاز
تشدید تحریم ها
علیه ایران
گذشته است،
درآمد دولت از
صادرات نفت به
کمتر از نصف
رسیده است.
امری که مطابق
معمول فشار آن
را دولت به مردم
ستمدیده
ایران
تحمیل نموده
است. خود علی
خامنه ای هم
هفته گذشته
بناچار اعتراف
کرد که تحریم
ها قصدش ذله
کردن مردم
است. اینرا
رژیم ایران
میداند، اما
برای حفظ
قدرتشان و
منافع شان، ککشان
نیز
نمیگزد.
برای
منحرف کردن
افکار عمومی
از همه این
بحران های
خانمانسوز در
جامعه است که
ایادی رژیم هر
روز دست به
ماجراجوئی
جدیدی میزنند.
از جمله تهاجم
و اعمال ترور
و وحشت در
رابطه با
کارگران،
زنان، جوانان
و ملیت های
ساکن ایران و
یا حمله و
سرکوب
برادران و
خواهران
مظلوم
پناهنده افغانی
در ایران.
باید همه
انسان های
مدافع حرمت
انسانی،
مدافع آزادی ،
برابری و رفع
تبعیض در داخل
وخارج از
ایران با صدای
بلند و با بسیج
نیرو به این
ماجراجوئی
های حکومت
اسلامی
ایران، به
تشدید شرایط
غیر انسانی به
برادران و خواهران
افغانی
پناهنده در
ایران اعتراض
کنند. مخالفت
با خفقان
ارتجاعی و
فاشیستی
وظیفه همه ما
است. باید با
آگاهگری و
بسیج افکار
عمومی در این
عرصه نیز رژیم
فاشیستی-
مذهبی ولایت
فقیه را بعقب
برانیم.
برای
پایان دادن به
بحران های
اقتصادی-
اجتماعی-
سیاسی و
فرهنگی
جامعه، برای
پایان دادن با
تقسیم کشور به
خودی ها و غیر
خودی ها، برای
متوقف کردن
سرکوب ها و
خفقان ها در
درجه اول میبایست
مردم ستمدیده
ایران خودشان
را سازماندهی نمایند،
آگاهتر شوند،
مبارزه مخفی و
علنی
را تلفیق نمایند،
از مبارزات و
خواست های
آزادیخواهانه
یکدیگر حمایت نمایند،
در تشکل های مستقل
و متکی به
نیروی خودشان
متشکل شوند و
با اعتصابات
در محل کار و
زندگیشان چرخ
تولید را
متوقف کنند و
عاقبت این
رژیم قرون
وسطائی را
سرنگون و نظام
مبشر آزادی و
برابری و
تامین کننده
رفاه و آسایش
عمومی را بر
پا نمایند.
در چنان
موقعیتی و در
آن زمان، امپریالیست
ها نیز جرائت
حمله به ایران
و تداوم
محاصره ایران
را نخواهند
داشت.
فراموش
نکنیم ؛ ملت
سازمان داده
شده، ملت
مصمم،
آزادیخواه و
برابری طلب،
منشاء همۀ
قدرت ها است.
دوشنبه 19 تير
1391 برابر
با 9 جولای 2012