اول
ماه مه
امسال، روز
نمایش قدرت و
اتحاد طبقه
کارگرخاورمیانه
خواهدبود!
یوسف
لنگرودی
اول
ماه مه امسال تا چند
هفته دیگر از
راه می رسد. بر پایی
جشن های مربوط
به این روز،
این باردر
شرایطی تدارک
دیده می شود
که اوضاع
سیاسی و
اقتصادی
دربسیاری ازنقاط جهان
دستخوش تحولات
مهمی شده است . نظام
سرمایه داری در
سرزمین های
اصلی، برای فایق
آمدن به بحران
عمیقی که خود
مسبب آن است، همچنان
به تهاجم همه
جانبه
به وضعیت
معیشتی کارگران
و زحمتکشان
ادامه می دهد.
در همه این
کشورها، دولت
های سرمایه
داری، برای
نجات
ثروتمندان
وکلوب های
مالی شان از
قبیل بانک ها،
شرکت های بیمه
و واحدهای
تولیدی و
خدماتی،
ازبحرانی که
در آن گرفتار
آمده اند، همه
توان خود را
به کار انداخته
اند تا هرچه
بیشتر از سفره
خالی مردم
بزنند و به
جیب سرمایه
داران و روسا
ومدیران ارشد
مراکز مالی
سرازیرکنند.
دول اروپایی
نیز که میزان
نفوذ و قدرت
احزاب دست
راستی و ضد کارگری
ومهاجر ستیز
در آن رو به
افزایش است،
کارزار
گسترده ای را
در جهت جبران
کمبود خزانه
دولتی از طریق
زدن هزینه
عمومی و کاهش
تامین اجتماعی
آغاز کرده
اند. اعتصابات
و تظاهرات
گسترده
کارگران و
زحمتکشان در
کشورهایی مثل
یونان،
اسپانیا،
ایرلند،
فرانسه و
انگلیس، پاسخ
مردم این
کشورها بر
علیه دولت های
اروپایی در
این زمینه
بوده که
دربرخی نقاط
همچنان ادامه
دارد. برپایی
تظاهرات
گسترده مردم
در انگلیس-
چند روز قبل-
از جمله
مهمترین این
اعتراضات
بوده است.
اوضاع
در کشورهای سرمایه
داری پیرامونی
و توسعه
نیافته از این
هم بدتر و آشفته
تر است. حکومت
های استبدادی
و سراسر فاسد
در شمال
آفریقا و
خاورمیانه که
به تنها چیزی
که اهمیت نمی
دهند اراده و
خواست
شهروندان شان
است و با آنان
همواره به مثابه
"حشرات"
برخورد کرده
اند، در طول
یک سال گذشته،
در کنار
افزایش سرکوب
سیاسی مردم،
تهاجم خشنی به
معیشت آنان را
آغاز کرده اند
و با حذف و یا
کاهش یارانه
دولتی، که
نیتجه فوری آن
افزایش شدید
بهای خوار و
بار و مواد
غذایی و سوخت
بوده، به فقر،
فلاکت و
بیکاری هرچه
بیشتر
کارگران و
زحمتکشان
دامن زدند. در
پاسخ به همه
این بی عدالتی
ها بود که خشم
مردم سرانجام
لبریز شد و با
ریختن به
خیابان ها،
اعتراض خود را
نسبت به وضعیت
موجود اعلام
داشتند.
اعتراضاتی که
بلافاصله به
"روز خشم "و "بهار
عرب" شهرت
یافت.
در برخی از
این کشورها،
که حکومت ها
سریعا به عمق
ماجرا پی برده
بودند وبا درس
گرفتن از
سرنوشت دیگر
مستبدین، که
حکومت های شان
توسط انقلاب
مردم به هوا
رفته بود،
دریافتند که
با سرکوب مردم،
" نه نشان از
تاک ماند نه
ازتاک
نشان"،
فورا به رفرم
ها و عقب
نشینی هایی
دست زدند و توانستد
لااقل تا لحظه
حاضر ازامواج
انقلاب جان به
در ببرند. اما
آن دسته از
مستبدینی که عمق
بحران و عواقب
آن رادرک
نکرده و به
جای اجابت
خواسته های
مشروع وبر حق
مردم، به
سرکوب خشن آن
ها دست زدند،
یا مانند
دیکتاتور
تونس سرنگون
گردیدند، یا
مانند
دیکتاتورهای
لیبی و یمن به
آخر خط رسیدند،
یا مانند
سوریه به نفس
افتادند و یا
مانند بحرین
کارشان به
جایی رسیده که
بدون دخالت
نظامی متحدان
خود نمی
توانند به
حیات شان
ادامه دهند.
در همه
این کشورها که
مردم به دلیل
وجود
دیکتاتوری
های بسیار
خشن، از سنت های
مبارزاتی و
اعتراضات و
اعتصابات
علیه حکومت
های خودی
تقریبا بی
بهره بودند،
ناگهان با
پیدایش اولین
جرقه
نارضایتی و
شورش، تمامی
منطقه را
آتشفشان
انقلاب فرا
گرفت که بلافاصله
به بیداری
بزرگ مردم این
مناطق انجامید.
انقلاب عرب که
زحمتکشان و تهیدستان
یعنی مردم
اعماق را
ازعمق به سطح
پرتاب کرده، در
بسیاری از
مناطق با ظهور
درخشان
ومتحدانه
طبقه کارگر
همراه بوده
است؛ از تونس
گرفته تا مصر
و اردن.
به دور ازواقعیت
نخواهد بود که
در روز اول
ماه مه امسال،
شاهد برپایی
با شکوه مراسم
اول ماه طبقه
کارگراز شمال
آفریقا تا
خاورمیانه
باشیم؛ مراسمی
که برپایی آن
تا همین یک سال
قبل همچون
تابویی دست
نیافتنی تصور
می شد؛ همین
امر بی تردید
درمبارزات
طبقه کارگر
سایر کشورهای
منطقه
تاثیرزیادی
خواهد گذاشت و
به احتمال
بسیار فراوان
باعث خواهد شد
تا طبقه کارگرکشورهایی
از قبیل
ایران، عراق،
ترکیه و
پاکستان با
اعتماد به نفس
بیشتری مراسم
اول ماه مه را
برگزار کنند و
با استفاده از
آن، هم بر
اتحاد طبقاتی
خود تاکید
کنند و هم
فوری ترین
خواسته های
خود را همصدا
ومتحدانه
اعلام دارند.
طبقه
کارگر ایران
که به نوبه
خود ازقدمت
ویک تجربه
مبارزاتی
تقریبا صد
ساله
برخوردار است،
علیرغم دشمنی
آشتی ناپذیر
حکومت های
سرمایه داری
شاه و شیخ با
هرگونه ایجاد
تشکل مستقل
کارگری، هر جا
که مجال یافته
بر علیه
استبداد قد
علم کرده و در مبارزات
مردمی نقش
برجسته ای
ایفا کرده
است. نقش طبقه
کارگر ایران
دردهه های
بیست و سی، و
همچنین نقش
تعیین کننده
آن در پیروزی
قیام بهمن
پنجاه وهفت را
که با بر پایی
اعتصابات
کارگری درصنعت
نفت،
دیکتاتوری
شاه را به آخر
خط رساند، هرگز
از یاد ها
نخواهد رفت.
گرچه طبقه
کارگر ایران
عمدتا در
نتیجه سرکوب های
بی امان حکومت
اسلامی، هرگز
مجال پیدا نکرده
خود را به صورت
یک طبقه متحد
متشکل سازد و
در همه این سال
ها اساسا از
پراکندگی و
فقدان
سازماندهی
مستقل رنج برده،
اما در تمامی
دوره حیات
نکبت بار نظام
جمهوری
اسلامی، نقش
غیر قابل
انکاری در
مبارزه ضد
استبدادی و
دفاع از منافع
خود دربرابر
تهاجمات
سرمایه داران
و حکومت داشته
است.
امسال
طبقه کارگر در
شرایطی به
استقبال اول
ماه مه می رود
که تهاجم رژیم
به سفره خالی
زحمتکشان با
حذف یارانه ها
وارد مرحله
جدیدی شده و
فقرو بیکاری و
اخراج های
دسته جمعی، طبقه
کارگر ایران
را با وضعیت
بسیار دشواری
مواجه ساخته
است. امید برآنکه
کارگران
ایران با فرصت
از تحولات
خاورمیانه و
سر بر آوردن
طوفان انقلاب
عرب، همگام با
سایر کارگران
و زحمتشان
جهان و منطقه،
مراسم روز اول
ماه مه را به روز
نمایش اتحاد
طبقاتی و
فرصتی برای
سازماندهی
خود حول
مطالبات فوری
و بی واسطه اش
از جمله پایان
یافتن اخراج
کارگران و
جلوگیری از
تعطیلی واحد
های تولیدی و
خدماتی، پرداخت
فوری حقوق های
معوقه و
افزایش حقوق
وایجاد تشکل
های صنفی و
طبقاتی اش تبدیل
کند. هرقدم
پیشرفت
درمبارزات
طبقه کارگر
ایران بی
تردید به
مبارزه عمومی
ضداستبدادی
یاری خواهد
رساند و
جمهوری
اسلامی را
درمحاصره
قرار خواهد
داد و به
تضعیف هر چه
بیشترآن
خواهد انجامید
و همه این ها
به نوبه خود
شرایط را برای
ایجاد
تغییرات بزرگ
وبنیادی
سیاسی،
اقتصادی واجتماعی
یعنی انقلاب
در همه زمینه
ها فراهم خواهد
ساخت. گفتن
ندارد که بدون
به میدان آمدن
طبقه کارگر،
جنبش مردمی
وانقلابی
ایران شانس چندانی
برای دست
یافتن به
خواسته های
اساسی خود
ندارد.
پنجشنبه
یازدهم
فروردین ماه
نود، سی ویکم
مارس
دوهزارویازده