بیانیه
کانون
نویسندگان ایران
نسلکشی
در سودان
و
سکوت سلطهگران
قرن
شکلکِ چهر
برگذشته
از مدارِ ماه
لیک
بس دور از
قرارِ مهر...
این
روزها در جنوب
سودان ، پیش
چشمان مردم دنیا
و در سکوت سنگی
ارباب سلطه و
سرمایه و
رسانههای
وابسته به ایشان،
نسلکشی
آشکار و
سبعانهی دیگری
به راه افتاده
است.
شبهنظامیان
موسوم به نیروهای
واکنش سریع به
سرکردگی ِ
"محمد حمدان
دَقَلو"
معروف به "حمیدتی"
پس از سقوط
شهر فاشر در
جنوب سودان،
دست به جنایاتی
مافوق تصور
زدند بهطوری
که ردّ ِ خون ِ
ناشی از اعدامهای
گروهی ِ خیابانی
و آتشسوزیهای
عدیدهی تعمدی،
در تصاویر ماهوارهای
نیز قابل تشخیص
و مشاهده است.
در
کمتر از ۴۸
ساعت بیش از ۲۰۰۰
انسان بیدفاع،
که بسیاری از
آنها غیرنظامیان
اعم از زنان و
کودکان
بودند، بهطرزی
فجیع کشته شدهاند
و مردان نیز
عموماً در
اعدامهای خیابانی
جان باختهاند.
بیش
از دو سال است
که سودان
گرفتار جنگی
داخلی میان نیروهای
ارتش و گروه
شبهنظامی
موسوم به «نیروهای
پشتیبانی سریع»
است؛ گروهی که
از دل «جَنجَویدها»
یا همان میلیشیای
عربتبار ِ
متهم به نسلکشی
در دارفور،
زاده شد.
شهر
فاشر که از
ماهها پیش در
محاصره بود،
با عقبنشینی
نیروهای ارتش
درنهایت سقوط
کرد و نیروهای
واکنش سریع بهمحض
ورود به شهر،
دست به کشتار
دست جمعی و
مثلهکردن
اجساد و تجاوز
گروهی به زنان
و کودکان زدند
و طرفه اینکه
ابعاد هولناک
این جنایات با
انتشار فیلمها
و تصاویر
گرفته شده
توسط خود نیروهای
واکنش سریع به
دید ِ جهانیان
رسید.
بنا
به گزارشهای
سازمان ملل
متحد و سازمان
جهانی بهداشت
حدود ۲۵۰هزار
نفر از مردم
فاشر عملاً در
این شهر به
دام افتادهاند
و اگر کمکهای
انسانی بهموقع
به آنجا نرسد،
بیم آن میرود
که طی روزهای
آتی بر شمار
تصاعدی
کشتگان و
محاصره و سقوط
دیگر شهرها در
مناطق درگیر
افزوده شود.
شیوع
بیماری وبا،
اتمام مواد
غذایی و عدم
دسترسی به
دارو عملاً
فاشر را به یک
گور دست جمعی
زنده بدل کردهاست.
در یک
کلام فاشر
نمادِ رهاشدگی
بشر در عصر
مجازیست. عصری
که درآن شهری
در آتش میسوزد
و مردمی سلاخی
میشوند و
جهانی که
صرفاً نظارهگر
است، انگشت ِ
شست به رد و تایید
میرقصاند!
منابع
بینالمللی
از نقش آشکار
و مستقیم دولتهای
مرتجع منطقهای
بالاخص
امارات متحدهی
عربی با پشتیبانی
اطلاعاتی رژیم
اسراییل در این
نسلکشی خبر میدهند
و گزارشها
حاکی از آن
است که کمکهای
نظامی امارات
از طریق مرزهای
کشورهای
سومالی و جنوب
شرقی لیبی ِ
تحت کنترل نیروهای
ژنرال
بازنشسته؛
"خلیفه حفتر"
به جنوب سودان
گسیل میشود و
اینهمه البته
برای غارت
معادن طلای
تحت کنترل نیروهای
واکنش سریع،
تسلط استراتژیک
بر آبهای دریای
سرخ و نیز تحتالشعاع
قرار دادن ِ
مسئلهی فلسطین
و ابعاد جنایات
اسراییل در
غزه صورت میپذیرد.
گو اینکه
نقش
جانبدارانه و
ویرانگر ِ
دولتهای
مصر، ترکیه،
قطر، عربستان
سعودی و جمهوری
اسلامی از طرف
مقابل این
منازعه یعنی
ارتش و حکومت
مستقر سودان،
به گسترش
ابعاد فاجعه
در این بحران
بشری دامن زده
است.
وقتی
جهان پیشتر در
برابر فاجعهی
انسانی
دارفور سکوت پیشه
میکند و پس
از آن نیز جنایات
وقیحانه و
فاشیستی ِ
اسراییل در
غزه را خبروار
از نظر میگذراند،
این فاجعهی
جانگزای هیچ استبعاد
و اجتنابی
ندارد.
یکبار
دیگر جاری ِ
غلیظ ِ خون و
زُهم ِ نسوج ِ
سوخته یادآورمان
شد که زیستن
در سایهسار
ِ سلطهی سود
و ستم و سرمایه،
فرجامی جز این
ندارد مگر بهقول
آن بزرگ؛ خلع
ِ ید از خلع ِ ید-کنندگان
و بازگرداندن
ِ جهان و
روابط انسان به
خود انسان.
کانون
نویسندگان ایران
ضمن محکوم
کردن موکد این
نسلکشی ِ
آشکار و
اسفبار و
اعلام همدردی
با همهی رنجدیدگان
و بازماندگان
این فاجعه و
نیز اعلام
انزجار و
اعراض از تمامی
حامیان،
آمران و
عاملان این
واقعهی
ضدانسانی،
وجدانهای بیدار
و جانهای
آگاه در سرار
جهان را نسبت
به این فجایع
بشری و نسلکشیهای
پیدرپی،
اِنذار میدهد
و سازوارانه
دوشادوش همهی
آنان که سودای
جهانی جز این
را در سر میپرورند؛
خواهد ایستاد.
کانون
نویسندگان ایران
۱۴۰۴/۸/۱۳