Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
چهارشنبه ۲۵ تير ۱۴۰۴ برابر با  ۱۶ جولای ۲۰۲۵
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :چهارشنبه ۲۵ تير ۱۴۰۴  برابر با ۱۶ جولای ۲۰۲۵

واقعه گونیچ از  دیدگاهی متفاوت

 

مطلب زیر را  دوستی برای من فرستاده بود و به من اجازه داد که آن را همانطور که هست ولی بدون نام او منتشر کنم.  من تصور می کنم این مطلب تصویر  عمیقی از شرایط  پیچیده این نوع وقایع ارائه می دهد. آنطور که در ادبیات تبلیغی رایج است،  تنها یک عامل برای توضیح ساده یک واقعه پیچیده کمک اساسی به فهم آن نمی کند.  بنظرم ساختار قدرت رسمی نه تنها مشروعیت خود را از دست داده است بلکه بمعنی رایج  و سنتی استراتژی  کنترل از طریق سر طایفه ها هم شکست خورده است.  در فضای موجود پارامترهای متعددی عمل می کنند که با فساد و کشتار و باج گیری وانتقام جوئی های  مافیائی همراه اند. عملیات دستگاه امنیتی رژیم نیز  چه در رابطه رقابت های داخلی و چه منافعی که در اتحاد و سمتگیری به سوی باندهای تبهکار پیدا کرده اند و چه صرفا حملات کور و مجرمانه  برای "محافظت" خیالی خود از خطرات دشمنان  خیالی ( مردم مورد تبعیض و استیگما تیزه شده بلوچ) ،   به اصطلاح   عمل  پیشگیرانه و دفاعی،  قابل توضیح اند. و به این صورت    شرایط را بیشتر به نامنی سوق داده اند. در این میان مردم بیگناه قربانی می شوند چه از طریق توطئه های بازیگران تبهکار و مافیائی  و امنیتی و چه به خاطر تلاش های نومیدانه ای برای محافظت از خود و بستگان خود.

هوشنگ نورائی (ایوب حسین بر) ـ  لندن - ۱۶ جولای  ۲۰۲۵ 

 

گونیچ: وقتی مافیا، طایفه و امنیت در هم می‌پیچند

 

حادثه‌ی تلخ گونیچ در بلوچستان، که به کشته شدن یک زن و زخمی شدن چند تن دیگر انجامید، باز هم پرده از لایه‌های پیچیده‌ی خشونت و رقابت در مناطقی برداشت که قانون، نه در دست نهادهای رسمی، بلکه در قبضه‌ی قدرت‌های محلی، طایفه‌ای و بعضاً مافیایی‌ست. رویدادی که در ظاهر، تقابلی میان نیروهای امنیتی و زنان روستایی به نظر می‌رسید، در واقع روی دیگر نبردی پنهان ولی فراگیر میان شبکه‌های زیرزمینی قدرت و فساد بود.

لایه‌ی نخست: طایفه‌هایی در سایه‌ی تجارت غیرقانونی

 

هر دو طرف این منازعه ــ هم بامری‌های گونیچ و هم رضا شیرازی ایراندگانی و باندش ــ سال‌هاست که در حوزه‌های پرسود ولی خطرناک مانند قاچاق سوخت و مواد مخدر فعال هستند. رقابت میان این گروه‌ها نه صرفاً بر سر حیثیت و نفوذ محلی، بلکه بر سر تصاحب مسیرها و مرزهای قاچاق است؛ مرزهایی که در غیاب نظارت شفاف، به میادین درگیری و حذف فیزیکی تبدیل شده‌اند.

 

لایه‌ی دوم: امنیت رسمی یا پوشش برای بقا؟

 

گزارش‌های محلی و مشاهدات میدانی حاکی از آن است که رضا شیرازی مورد حمایت وزارت اطلاعات است، در حالی که شبکه‌ی بامری‌های گونیچ از پشتیبانی اطلاعات سپاه برخوردارند. این تقسیم‌بندی خطرناک، رقابت میان دو طایفه را از سطح نزاع محلی فراتر برده و به میدان تقابل امنیتی با پیامدهای اجتماعی گسترده بدل کرده است.

در چنین وضعیتی، مرز میان "مجرم" و "مورد حمایت" به طرز خطرناکی درهم می‌رود و عدالت، دستخوش معادلات سیاسی ـ امنیتی می‌شود.

 

لایه‌ی سوم: زنان در صف اول، اما چرا؟

 

آنچه در روز واقعه رخ داد، از زاویه‌ای دیگر، نشان‌دهنده‌ی بهره‌برداری ابزاری از موقعیت زنان است. مستندات و ویدیوهای منتشرشده نشان می‌دهند که زنان روستا در برابر نیروهای امنیتی صف کشیده‌اند. اما طبق شواهد، این حضور خودجوش و منفعل نبوده؛ بلکه به شکلی سازمان‌یافته و با هدف مقابله با ورود نیروها برای بازداشت یک متهم بامری شکل گرفته است.

اگر این تحلیل درست باشد، باید پرسید:

چرا باید جان و حیثیت زنان بلوچ، به سپری برای مافیای قاچاق و طایفه‌ای تبدیل شود؟

کدام نهاد و کدام قدرت محلی، آن‌ها را در این موقعیت آسیب‌پذیر قرار داده است؟

 

لایه‌ی چهارم: قتل، انتقام، و دور باطل

 

این نزاع مسبوق به سابقه است. در گذشته، یکی از اعضای بامری توسط وابستگان رضا شیرازی کشته شد؛ سپس دایی و پدرزن رضا شیرازی یعنی حاج بلوچ میربلوچ زهی توسط بامری‌ها در خاش به قتل رسید. هر بار، توافق‌هایی برای مصالحه و تحویل قاتلان به نهادهای رسمی شکل گرفت اما بی‌نتیجه ماند. هیچ طرفی مسئولیت نپذیرفت، و هیچ مرجعی، توان تحمیل عدالت را نداشت.

این چرخه‌ی خشونت که هر بار نام جدیدی به لیست قربانیان اضافه می‌کند، محصول خلأ حاکمیت قانون و حضور غیررسمی قدرت‌های چندگانه در منطقه است.

 

از گونیچ باید چه آموخت؟

 

گونیچ، تنها یک روستا نیست؛ آینه‌ای است که بخشی از واقعیت عریان بلوچستان را بازتاب می‌دهد:

*وقتی نهادهای امنیتی، طایفه را ابزار قدرت خود می‌کند؛*

*وقتی زنان، در میدان به عنوان سپر برای مافیای محلی فرستاده می‌شوند؛*

*وقتی عدالت، گروگان مناسبات پشت‌پرده می‌شود؛*

 *وقتی جامعه در معرض انحلال اعتماد و فروپاشی اخلاقی قرار می‌گیرد.*

 

دعوت به شجاعت مدنی:

 

ما نیاز به بازتعریف نقش دولت و قانون در مناطق حاشیه‌ای داریم. لازم است که حمایت‌های دوگانه و امنیتی از مافیاهای محلی متوقف شود.

باید زنان بلوچ را نه به‌عنوان ابزار تقابل، بلکه به‌عنوان حاملان حافظه و قدرت مدنی دید. اگر حاکمیت خواهان امنیت واقعی‌ست، باید فراتر از تقسیمات نهادی و طایفه‌ای، عدالت را شفاف، بی‌طرف و قاطع برقرار کند.

اگر نخبگان محلی دغدغه‌ی حفظ عزت منطقه را دارند، باید صداقت را جایگزین معامله‌گری کنند.

در پایان، گونیچ نه‌فقط یک نقطه‌ی بحران، که صدای بلند یک هشدار است:

وقتی مافیا و طایفه و نهادهای امنیتی، بی‌مرز به هم می‌رسند، آن‌که بیش از همه آسیب می‌بیند، مردم بی‌پناه و بی‌صدایی هستند که در تاریکی تاریخ دفن می‌شوند.

امضا محفوظ)

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2025 ©