نامۀ
مهشید شریف
(همسر مجید
شریف) در
آستانۀ پانزدهمین
سالگرد قتل
های سیاسی
در
آستانۀ
پانزدهمین
سالگرد قتل
های سیاسی آذر
1377
نامۀ
سرگشاده به
پرستو فروهر
پرستوی
عزیزم
تلفن
هایت خاموش،
ایمیلت مسدود
شده. نمی توانم
در این ساعتها
با تو حرف
بزنم هر چند
لحظه ای نیست
که خودم را
همراه تو
احساس نکنم.
به مریم (مختاری)
زنگ زدم و
گفتم اختیار
دارد پای هر
اطلاعیه یا
متنی را در
اعتراض به عدم
رسیدگی به پروندۀ
قتلهای سیاسی
آذر 1377 را به جای
من امضاء کند.
پس از
دریافت
اطلاعیه ای که
امسال
فرستادی برایت
نوشتم : "
پرستوی نازنین
در اندوه
پنهان و آشکار
در این
روزهایم مدام
جلوی چشمم
بودی. صمیانه
بخاطر جدیت و
پشتکارت و
تلاشت برای
خاموش نشدن
این صدا به تو
افتخار می
کنم" و تو در
پاسخم نوشتی: "
مهشید عزیزم ممنون
که برایم
نوشتی من هم
این روزها تو
را همراه
خواهم داشت.
با امید به
روزها و سال
های بهتر می
بوسمت پرستو".
پرستوی
عزیزم
سالهاست که تو
در کنار خودت،
همۀ "ما" که به
نتایج دادگاه
رسیدگی به
قتلهای سیاسی
آذر 1377
معترضیم،
صبورانه
همراهی کرده
ای و باور کن
بی دلیل نیست
که به تو
افتخار می کنم.
سالهاست
به همت تو و
بسیار بسیاری
از نویسندگان
و روزنامه
نگاران دقیق و
متعهد و مردم
هوشیاری که به
شیوه های
رسیدگی این
گونه دادگاه ها
معترضند،
جنبشی به راه
اقتاده که بیش
از هر چیز
نشانۀ ایمان و
اعتقاد به
مبارزه مدنی
به شیوه های
مدنی است.
در آذر
1378 که بعد از یک
سال حاضر شدند
پاسپورتم را
تمدید کنند،
برای شرکت در
اولین سالگرد
قتل مجید شریف
به ایران
آمدم. پس از
آنکه افسران
اطلاعات در فرودگاه
مهرآباد صدها
سؤال با ربط و
بی ربط از من
پرسیدند، آخر
سر خواستند "
متوجه" چند
نکته " کوچک"
بشوم: مجید
شریف مُرد و
تمام شد، آنها
هم خودشان را
در این عزا
سهیم می دادند
و آخر سر هم حق
ندارم با هیچ
وسیلۀ ارتباط
جمعی گفتگویی
داشته باشم.
تنها
توانستم
بپرسم پس چرا
او را از
مجموعۀ قتل
های سیاسی حذف
کرده اند؟
پاسخم این بود
که " بهتر است"
ساکت باشم.
پرستوی
نازنین
سالهاست تو
هستی که در
کنار غم بیکران
و اعتراض به
حق برای به مسلخ
کشیدن پدر و
مادرت،
مبارزانی
همچون داریوش
و پروانه
فروهر، باور
نکردی مجید
شریف " مُرد و
تمام شد" و
دادخواهی
برای پروندۀ
او را هم فریاد
کرده ای.
تو
هستی که باور
نکردی تصمیم
ناگهانی حذف
نام او از
پرونده های
رسیدگی به
قتلهای سیاسی
آذر 1377 نمی
تواند سؤال برانگیز
نباشد و یا
سکوت در برابر
آن دقیقاً نیتی
بود و هست که
آگاهانه و
ناآگاهانه
توسط دست اندر
کاران سیستم
وزارت
اطلاعات و
قضایی کشورمان
تبلیغ شد و می
شود.
تو
هستی که باور
نکردی علیرغم
اعتراف
افرادی که حتی
جزئیات کشتن
او را تشریح
کردند، دلایل دیگری
وجود نداشته
باشد که
دستگاه قضایی
و اطلاعاتی
کشورمان
همچنان
خاموشی را در
برابر قتل
مجید شریف ترجیح
دادند و می
دهند.
تو
هستی که باور
نکردی حذف یک
قربانی از
مجموعۀ
قتلهای از پیش
تعیین شده هیچ
نوع مشروعیتی
برای تصمیم
گیرندگان آن
بوجود نمی
آورد و کارشان
را آسانتر نمی
کند.
پرستوی
عزیزم اعتراض
مدنی و
دموکراتیک
مردم کشور ما
به کشتار
درگراندیشان
و محو فیزیکی
آنان که دغدغۀ
مبارزه با
تحجر فکری و
عملی داشته
اند تا با
نگاهی متعال
به مسائل فکری
و زیستی جامعۀ
خود بپردازند
و از
دستاوردهای
جهانی برای
تلاش خود مدد
می جستند،
بزرگترین
امید و دلگرمی
بازماندگان
قتلهای سیاسی است.
در این
راه پر نشیب و
فراز تلاش بی
وقفۀ تو نه تنها
تحسین
برانگیز است
که دربطن خود
سرشار از آموختنی
هاست.
پیگیری
قتلهای سیاسی
آذر 1377 سمبلی از
یک مبارزۀ
مدنی است که
از حق زندگی و
شهروندی
هموطنانمان
با تنوع نظر و
عقاید دفاع می
کند. مبارزه
ای آگاهانه
برای دفاع از
بوجود آمدن
امکان رشد
فردی و جمعی است
که می تواند
در ظرف های
گوناگون
نهادهای دموکراتیک
مردمی بیان
شود. با کشتار
دگراندیشان،
شکل گیری
نهادهای
دموکراتیک
مردمی چه در قالب
مبارزۀ مدنی
سیاسی با
پیشکسوتانی
همچون داریوش
و پروانۀ
فروهر و چه در
قالب مبارزۀ
فکری و فرهنگی
همچون محمد
مختاری و محمد
جعفر پوینده و
مجید شریف و
بسیار
دیگرانی که
صدایشان را
خاموش کرده
اند، بی تردید
متوقف نخواهد شد.
در
یادآوری این
مبارزۀ
حقیقی،
پرستوی عزیزم تو
سالهاست که
پیشگام هستی و
الگویی برای
من و ما. پس
بنابراین با
تو و همراه تو
یاد
داریوش و
پروانه
فروهر، محمد
مختاری، محمد
جعفر پوینده،
مجید شریف،
پیروز دوانی،
حمید حاجیزاده
و فرزند
خردسالش
کارون در
آستانهی
پانزدهمین
سالگرد قتل
های سیاسی آذر
۱۳۷۷ گرامی
باد!
رویت
را می بوسم
مهشید
شریف
جمعه
اول آذر ماه 1392