اعلامیه هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)

آوار خصوصی سازی بر سر کارگران معدن

سی ام فروردین سالگرد حادثه دلخراش مرگ ۱۱ کارگر معدن باب نیزو کرمان ازیاد رفتنی نیست

نقص عضو ومرگ ناشی در حوادث حین کار بخشی از امور روزمره ی کارگران خاصه دربخش هایی از صنایع بزرگ-معادن و کارهای ساختمانی است که اخبارش در سطح نشریات دولتی هم بازتاب می یابد. متاسفانه چنین اخباری در مورد واحدهای کوچک و کارگاه ها حتی منتشر نیز نمی شوند.

سال پیش روز یکشنبه ۳۰ فروردین ۸۸ در ساعت ۱۲ ظهر با وقوع انفجاری درمعدن" باب نیزو" ازتوابع شهرستان زرند، وابسته به شرکت معادن زغال کرمان، تعدادی از کارگران جان خود را از دست دادند . فردای آن روزخبرگزاری کار ایران - ایلنا نوشت : " دبيراجرايی خانه كارگر استان كرمان عباس كاربخش گفت ‌؛ درحادثه معدن باب نيزو حداقل ۱۳ نفر فوت كردند و احتمال دارد تعداد كشته‌شدگان بيشتر شود". هرچند تعداد کارگرانی که زیر آوار ماندند بیش از رقم اعلام شده بود اما هیچ گاه آمار دقیق کشته شدگان معدن انتشار نیافت.در ادامه خبر آمده است : "دبير اجرایی عباس کاربخش تصريح كرد: " به گفته كارگران شاغل در معدن، روز قبل از حادثه مسئوولان ايمني ميزان گاز موجود درمعدن را بيشتر ازحد استاندار اعلام كرده بودند، اما با اين وجود مديريت به اين اعلام  بي‌توجهي كرده و باعث كشته شدن كارگران شد". لازم به ذکراست که در معدن یاد شده طی سال های اخیر سه حادثه انفجاری دیگر هم رخ داده است. کارگران همواره قربانی مال اندوزی سرمایه داران بخش خصوصی این معدن قرارگرفته اند. کارفرمای این معدن یک شرکت خصوصی به نام « دلتا ۱۰۰۰» است و معدن را از وزارت صنایع و معادن جمهوری اسلامی اجاره کرده است. حادثه مرگ آفرین سی ام فروردین ۸۸ اولین حادثه در این معدن نیست .بار اول درشهریور ۱۳۸۴، درجریان انفجارمعدن ۹ نفرجان باختند. باردوم درشهریور ۸۷ نیز ۲ کارگر کشته شدند ودر تمامی موارد، علت انفجار را کهنگی وضعیت ایمنی در برابر تهویه گاز متان اعلام شده است. درمقابل این حد ازکشتاردراین معدن كارشناسان دولتي در سال‌هاي گذشته اين معدن را غيرقابل استفاده اعلام كردند و دليل آن را وجود حفره‌هاي گازي دانستند اما با اين وجود هم چنان شاهد ادامه کاری  و تكرار حوادث تلخ و كشته شدگان كارگران اين معدن هستيم

دولت جمهوری اسلامی برای پیاده کردن اصل ۴۴ که به توشیح ملوکانه ی خامنه ای رسیده است، با واگذاری معادن بزرگ به بخش خصوصی ازخود سلب مسئولیت نموده و بخش خصوصی نیز بدون کمترین توجهی به وضعیت بهبود شرایط ایمنی کار، جان کارگران را می گیرد. واقعیت این است که درجهنم جمهوری اسلامی چیزی که ارزش ندارد، جان کارگر است. بی هیچ تردیدی، قا تل معدنچیان "باب نیزو" را باید در رابطه اجتماعی سرمایه داری بخش خصوصی و نظام مدافع این رابطه دانست. درجهنم سرمایه داری ایران، عملکرد دیگری  از سرمایه ی حریص دبده نشده است. تا زمانی که این رابطه ضدانسانی وجود دارد کارگران نیز این گونه سلاخی و کشتار می شوند. برای پایان دادن دادن به این کشتارها باید به موجودیت این رابطه پایان داد و این امر نیز قبل ازهرچیز مستلزم متشکل شدن وسازمانیابی کارگران دربرابردولت اسلامی بعنوان بزرگترین کارفرما  و بخش خصوصی هارو حریص است. لازم به توضیح است؛ مهندس زينعلی کارفرمای معدن دلتا هزار  که بی توجهی او در بروز چنین  حوادثی  سابقه قبلی  دارد، دستگير و توسط مراجع انتظامی به زندان شهرستان زرند معرفی و روند رسيدگی در اين مورد ادامه دارد.  نامبرده  به عدم نظارت فنی متهم شده و در اين مورد پرونده‌ای تشکيل و در حال رسيدگی است. دادستان کرمان اعلان داشت : "مجازات چنين افرادی در صورتی که ثابت شود مرتکب جرم شدند، به علت عدم رضايت اوليای دم ازيک سال تا سه سال حبس و پرداخت ديه به اوليای دم است". درهمین میان به گزارش ایلنادرتاریخ ۲۱ اردیبهشت ۸۸، خانواده های قربانیان این حادثه دلخراش وفراموش نشدنی طی طوماری اعتراضی  به رئیس جمهور، خواسته های خود رادر۵ بند با بیانی صریح به شرح زیرمطرح وبرتحقق فوری آن ها تأکید کرده اند:

" ۱ـ رد صلاحیت ادامه فعالیت پیمانكار مربوطه  

۲ـ شناسایی و تعقیب افراد خاطی كه با عدم نظارت بر حسن عملكرد بخش خصوصی موجبات وقوع این حادثه را فراهم كرده‌اند

۳ـ توقف كامل عملیات بهره ‌برداری از معدن باب نیزو به علت خطرآفرین بودن محل و حوادث مكرر بعد از واگذاری به بخش خصوصی

۴ـ تسریع در روند رسیدگی به پرونده

۵ـ تامین كمك معیشت خانواده‌های داغدار تا زمان برقراری مستمری و پرداخت كلیه مطالبات قبلی كارگران"

به این ترتیب دربرابرادعای دادستانی کرمان، بحث بازپرداخت دیه به اولیای دم ، ازمنظرخانواده های این قربانیان؛ شناسایی قاتلان، توقف کامل عملیات بهره برداری ازمعدن باب نیزو، تسریع درروند رسیدگی به پرونده این جنایت است. به این مجموعه باید مسئله بیمه سوانح و حوادث را هم افزود.

امروز پرسش اساسی این است که در برابر بی نقشه گی ، بی سیاستی،  بی توجهی  و سهل انگاری  دولت و وزارت کار و صنایع،  در روزها ، هفته ها، ماه های آینده چند نفر ديگر در تونل هاى مرگ معدن باب نيزو یا معادن متعدد زرند- معدن زغال سنگ سنگرود- معدن ماسه پل دختر لرستان و... کشته خواهند شد. روشن است تا زمانی که کارگران نتوانند تشکل های صنفی مستقل خود را ایجاد کنند و اراده ای متشکل در برابر دولت و سرمایه داران سازمان دهند، نمی توانند در برابر تکرار این سوانح از خود دفاع کنند و حتی برای بهبود شرایط کار و ایمنی کار گامی به پیش بردارند. تلاش در راه سازمانیابی و ایجاد سندیکاها و اتحادیه های مستقل کارگران رشته های تولیدی یا واحدهای مستقل تولیدی، در شرایطی که جنبش ضد استبدادی مردم سراسر کشور گام های استواری به پیش برداشته است، می تواند با حمایت مردم و دیگر اقشار همراه گردد. تنها از این طریق است که می توان نسبت به جان های از دست رفته این کارگران ادای احترامی در خور  کرد.  

سازمان ما بر آن است که ؛ در برابر حوادث، سوانح و رخدادهای کاری کارگران درسطح معادن ، صنایح صنعتی و بویژه کارهای ساختمانی، دولت ، کارفرمای بخش خصوصی و وزارت صنایع مسئول و پاسخ گوی جان های از دست رفته هستند.  بازماندگان قربانیان این سانحه حق دارند نسبت به جان های از دست رفته ی عزیزانشان دادخواهی کنند..

 سازمان ما در سالگرد این فاجعه مرگ آفرین و دلخراش به یکایک اعضاء خانواده های این جنایت بزرگ و فراموش نشدنی، یک بار دیگر تسلیت گفته و خود را در غم از دست دادن این عزیزان شریک می داند. 

زنده باد آزادی ، زنده  باد سوسیالیسم

سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی

هئیت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)

۱۹ آوریل ۲۰۱۰ـ  ۳۰فروردین ۱۳۸۹