Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
يكشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۴ برابر با  ۲۵ می ۲۰۲۵
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :يكشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۴  برابر با ۲۵ می ۲۰۲۵

پیام های تبریک به مناسب دریافت نخل طلای جشنواره فیلم کن برای فیلم «یک تصادف ساده»

 

جعفر پناهی: اختلافات را کنار بگذارید

 

پیام جعفر پناهی به ایرانیان

پس از دریافت نخل طلای جشنواره فیلم کن برای فیلم «یک تصادف ساده»

« من از تمام گروه ها با هر عقیده و مرامی در کشورم و خارج از کشورم، تمام ایرانیانی که برای آزادی، و رسیدن به مقام انسانی و رسیدن به دموکراسی تلاش می‌کنند، یک خواهش می‌کنم، تمام اختلافات را کنار بگذارید، الان مهم کشور مان هست، یکپارچگی کشور است. به امید آن که هر چه زودتر برسیم به آزادی. برسیم به جایی که دیگه کسی به ما نگوید چه بپوش و چه نپوش، چه بکن و چه نکن، و سینما که عشق ماست، کسی به ما نگوید چی بساز و چی نساز به امید آن روز. و تشکر از همه شما و تشکر از گردانندگان فستیوال "کن" و همه آنها که برای این کار زحمت کشیدند. ممنونم ».

فیلم «یک تصادف ساده» که بدون مجوز رسمی و به‌صورت مخفیانه در ایران ساخته شده، در بخش مسابقه اصلی هفتادوهشتمین دوره جشنواره کن به نمایش درآمد و موفق به کسب نخل طلا شد. این نخستین حضور رسمی پناهی بر فرش قرمز جشنواره‌های بین‌المللی پس از حدود ۱۵ سال بود.

پناهی در سال ۱۳۸۸ به‌دلیل حمایت از اعتراضات به نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری و جنبش سبز بازداشت و برای مدتی زندانی شد. او پس از آن ممنوع‌الخروج شد و سال‌ها امکان سفر و شرکت در جشنواره‌ها را نداشت. او گفته است که هفت ماه زندان در اوین الهام‌بخش ساخت این فیلم طنز بوده است.

نمایش «یک تصادف ساده» در کن با استقبال گسترده تماشاگران روبرو شد. پناهی در سال‌های گذشته بارها با وجود ممنوعیت‌ها، فعالیت‌های سینمایی خود را ادامه داده و فیلم‌هایی را به‌صورت مخفیانه ساخته است. فیلم «خرس نیست»، ساخته سال ۱۴۰۱، یکی از این آثار بود که در جشنواره ونیز به نمایش درآمد و در حالی که پناهی در زندان بود، جایزه ویژه هیئت داوران را دریافت کرد

جعفر پناهی چهارمین کارگردانی است که پس از آنری- ژرژ کلوزو، میکل‌آنجلو آنتونیونی و رابرت آلتمن، موفق به کسب سه جایزه بزرگ جشنواره‌های سینمایی جهان شده است: نخل طلای کن، خرس طلای برلین و شیر طلای ونیز. همچنین، او نخستین برنده‌ی دوربین طلایی (Camera d’Or) است که موفق به کسب نخل طلا شده است.

با دریافت نخل طلای کن توسط جعفر پناهی (دومین نخل  بهترین فیلم) و مجموعا دریافت ۴۰ جایزه توسط سینماگران ایرانی از جشنواره کن، ۶۱ جایزه از جشنواره ونیز، ۳ خرس طلایی جشنواره برلین، و کسب ۳ جایزه اسکار، می‌توان ایران را کمی بالاتر از کره جنوبی، و صاحب پرافتخارترین سینمای آسیا دانست.

..................................................

وقتی یک روایتِ ساده، جهانی می‌شود

پیام تبریکی از زندان اوین

استاد پناهی عزیز

دریافت نخل طلا برای «یک تصادف ساده» فقط یک افتخار سینمایی نیست؛ پیروزی حقیقت است بر سانسور، مقاومت است در برابر خاموشی، و اثباتی‌ست بر اینکه تصویر، حتی اگر در پستو ساخته شود، می‌تواند بر فراز جهان بدرخشد.

در روزهایی که هنوز در زندانم، این خبر برایم مثل روزنه‌ای از نور بود در میان دیوارهای بسته. افتخار همکاری هرچند اندک با استاد بزرگی چون شما در این فیلم، یکی از ارزشمندترین تجربه‌های زندگی‌ام بوده؛ روایتی که از دل شما در زندان آمد و حالا صدای کسانی‌ست که خاموش‌شان می‌خواهند.

استاد عزیز، تو فقط نخل طلا را نگرفتی، دل بسیاری از ما را هم بردی.

به تو، به تیم بی‌نظیر فیلم، و به همه‌ کسانی که هنوز ایمان دارند روایت انسان، حتی اگر ساده باشد، بی‌انتهاست—صمیمانه تبریک می‌گویم.

مهدی محمودیان

زندان اوین – ۳ خرداد ۱۴۰۴

……………...……….

بیش از به‌دست آوردن نخل طلا،

 به واکنش دوستانم در زندان پس از تماشای «یک تصادف ساده» فکر می‌کنم

جعفر پناهی، فیلمساز

 در گفتگو با «franceinter»:

یکی از افرادی که در نوشتن فیلم‌نامه این فیلم با من همکاری کرد، مهدی محمودیان، در حال حاضر داخل زندان است.

ما مدتی باهم در یک زندان بودیم، پس از مدتی من آزاد شدم و مدتی بعد هم ایشان آزاد شد و سر بعضی از صحنه‌های فیلم حضور داشت و بسیار هم کمک کرد. اما حدود دو ماه پیش، دوباره او را بردند زندان، البته زندان رفتن برای ایرانیان، تبدیل به یک عادت شده است و مساله چندان مهمی دیگر نیست.

برای من واکنش مردم پس از تماشای فیلم و اینکه چه حالی خواهند داشت، بسیار اهمیت دارد.

وقتی با فیلم اولم به کن آمدم، اصلا فگر نمیکردم که کجا دارم می‌روم و چگونه است. تازه فارغ‌التحصیل شده بودم و فکر میکردم مهمترین اتفاق آن است که اساتیدم حس کنند که من شاگرد خوبی بودم و به درس‌هایم خوب جواب دادم.

اما در حال حاضر احساس می‌کنم که با این فیلم می‌خواهم به زندانیان جواب بدهم، و آیا درست عمل کرده‌ام؟ در واقعیت آنچه در حال حاضر در ذهن من است، نخل طلا و… نیست، زندانی‌ها هستند. نه آنکه نخل طلا بد باشد، نه، اما ته ذهنم الان، دوستان زندانی‌ام هستند و فکر کردن به اینکه پس از دیدم این فیلم چه حالی خواهند داشت؟

........................................

پیام تبریک شورای هماهنگی

 به مناسبت اهدای جایزه نخل طلایی به جعفر پناهی

  محمد حبیبی/سخنگوی شورای هماهنگی

شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ،ضمن ابراز شادمانی و افتخار، اهدای جایزه‌ی ارزشمند نخل طلایی به جناب آقای جعفر پناهی را صمیمانه تبریک می‌گوید.

این موفقیت، نه‌تنها پاسداشت شجاعت و خلاقیت یک هنرمند متعهد است، بلکه یادآور قدرت هنر در بیان حقیقت، ایستادگی در برابر سانسور، و دفاع از کرامت انسان در تاریک‌ترین روزهاست.

آثار آقای پناهی، آیینه‌ای است برای جامعه، و صدایی است برای بی‌صداها؛ صدایی که با وجود تمام محدودیت‌ها، در جهان طنین‌انداز شده است.

بی‌شک این دستاورد، افتخاری برای تمام مردم ایران و الهام‌بخش تمامی آنان است که به آزادی اندیشه، عدالت و مقاومت فرهنگی باور دارند.

با آرزوی آزادی، روشنایی، و شکوفایی برای هنر و همه هنرمندانی که در این سرزمین زندگی می کنند.

شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

...............................................

نخل طلای پناهی بیانیه‌ای علیه سانسور

  اسکندر لطفی

نخل طلای کن به جعفر پناهی رسید؛ اما نه فقط به‌عنوان یک افتخار هنری. این جایزه، به مثابه یک بیانیه جهانی علیه سانسور، سرکوب و روایت‌سازی‌های حکومتی است .

در جشنواره کن، بازیگرانی روی فرش قرمز قدم زدند که حجاب‌ اختیاری بر تن داشتند و این تصویر، صدای ایران واقعی بود؛ ایرانی متکثر، و متضاد با آن‌چه سال‌ها سانسور کرده‌اند.

سعید روستایی هم در بخش اصلی جشنواره کن حضور داشت. فیلمش با مجوز رسمی ساخته شده، اما بازیگرانش با همان حجاب اختیاری روی صحنه آمدند. و این یعنی: حتی در دل چارچوب‌های حکومتی نیز شکاف‌هایی باز شده.

و صدایی که نه‌تنها خاموش نشد، بلکه جهانی شد.

قدم‌های بازیگران روی فرش قرمز، قدم روی خط قرمزهای پوسیده‌ای بود که سال‌ها بدن جامعه را زخمی کرده‌ بود.

آن ها شکوهمندانه به ایران بازخواهند گشت ممکن است پاسپورت‌شان را بگیرند، ممنوع‌الخروج‌شان کنند، یا ممنوع‌الکار.  اما چگونه می‌شود صدایی را که حالا در جهان پیچیده، ساکت کرد؟ چطور می‌شود چشم‌هایی را که حالا دنیا را دیده‌اند، دوباره به تاریکی برگرداند؟

نه. دیگر نمی‌شود.

این لحظه، میوه‌ی درختی‌ست که با فریاد و درد و خون هزاران انسان آبیاری شده. از ژینا و جانباختنش گرفته تا رسول اف راوی سال پیش سینمای مستقل در کن و جشنواره های جهان ، تا هزاران نامِ بی‌نام که در زندان، در خیابان، در تبعید و در خاک غریب سوختند.

و حالا پناهی و روستایی روی سکوی کن ایستاده‌اند، اما پشت سرشان هزاران انسان ایستاده‌اند. هزاران صدایی که دیگر نه حذف می‌شوند، نه فراموش.

حکومت دیگر انتخابی ندارد: یا بپذیرد، یا عقب‌ بنشیند. دوران تهدید گذشته.

حقیقت، راه خودش را پیدا کرده.

جامعه، دیگر منتظر نیست؛ خودش را ساخته، گفته، و حالا ایستاده.

این نخل طلا فقط یک جایزه نیست؛

پیروزی‌ای‌ست علیه فراموشی.

اعلام حضوری‌ست آرام، اما عمیق؛

گامی بلند به‌سوی آینده‌ای که دیگر ساخته می‌شود، نه تحمیل.

کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

...........................................................

جعفر پناهی؛ هنرمندی از دل مردم، برای مردم

  محمود بهشتی لنگرودی

این عکس، فقط یک قاب ساده از یک دیدار نیست. برای من، لحظه‌ای‌ست از نفس کشیدن در کنار مردی که سال‌هاست نفس‌های مردم این سرزمین را با دوربینش ثبت کرده؛ بی‌هیاهو، بی‌ادعا، اما با دلی پر از درد و امید.

جعفر پناهی، هنرمندی‌ست که دوربین را نه برای شهرت، که برای گفتن حقیقت به دست گرفته. برای ثبت لبخندهای خاموش، اشک‌های پنهان، و فریادهای بی‌صدا.

 در روزگار ما، صداقت بهای سنگینی دارد. اما او ایستاده، با تمام قلبش، با تمام جانش، با تمام آن‌چه هنوز از انسانیت باقی‌ست.

در حین بریدن کیک تولد کنارم ایستاد. حس کردم هنوز می‌شود به روشنی دل بست. هنوز کسانی هستند که اگرچه زیر فشارند، اما خنیاگران روشنایی‌اند.

پناهی یکی از آن‌هاست که از دل مردم آمده، برای مردم مانده، و به‌خاطر مردم می‌سازد، حتی اگر هیچ پرده‌ای برای نمایش نمانده باشد.

جعفر پناهی، برای من فقط یک فیلم‌ساز نیست؛ صدایی‌ست که در خاموشی‌ها شنیده می‌شود، نوری‌ست که از روزنه‌های بسته عبور می‌کند. و من، مفتخرم که روزی، در میان لحظاتی کوتاه اما ناب، در کنارش ایستاده‌ام.

کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

.....................................

پیام تبریک رضا علامه‌زاده

این متن پیامی است کہ دقایقی پیش برای سینماگر برجستہ جعفر پناھی فرستادم:

«جعفرجان ھمین الان خبر خوش برندہ شدن نخل طلا را شنیدم و از صمیم قلب بہت تبریک میگم۔ گفتہ بودم امیدوارم اولین کسی باشم کہ بہت تبریک میگم۔ میدونم اولین کس نیستم ولی جزو اولین ھا ھستم!

از صمیم قلب بہت تبریک میگم۔ خوش و خرم باشی۔ برات آرزوی سفری موفق و شیرین در بازگشت بہ وطن دارم و آرزو دارم این بار در وطنمان ایران تو را ببینم۔»

.................................

پیام تبریک نیلوفر بیضایی

نخل طلایی کن به جعفر پناهی و فیلم "یک تصادف ساده" رسید. تبریک به آزادیخواهان، تبریک به خانواده‌های داغدار، تبریک به همه‌ی آسیب‌دیدگان این حکومت منحوس، تبریک به سینمای مستقل و زیرزمینی ایران. تبریک به همه آنها که برای مقابله با سرکوب و سانسور بها می‌پردازند و تبریک به جعفر پناهی و همکارانش که صدای معترض ایران را در این فستیوال بازتاب دادند.

نیلوفر بیضایی

بیست و چهارم می ۲۰۲۵

..................................

تبریک برنده جایزه نوبل

به برنده نخل طلای جشنواره فیلم کن

نرگس محمدی:

«جعفر پناهی کارگردان شجاع و برجسته ایرانی برنده نخل طلایی شد.

‏او نه با یک تصادف ساده که در روندی خستگی ناپذیر برای تعمیق مفاهیمی انسانی و حقوق بشری در این جایگاه ممتاز ایستاده است.

‏به ملت ایران به سرزمین پر افتخارمان و به جعفر پناهی تبریک می گویم.

‏مبارک و بیش باد».

..........................................................

پیام کانون هنرمندان ایرانی فیلم و تئاتر برون‌مرز

نمایش فیلم "یک تصادف ساده" در جشنواره فیلم کن و حضور با شکوه جعفر پناهی، فیلمساز معترض و مستقل و همکارانش، بار دیگر امکانی برای انعکاس صدای پرقدرت جنبش آزادیخواهانه‌ی "زن، زندگی، آزادی" فراهم کرد.

تاکید جعفر پناهی بر استقامت بخشی از هنرمندان فیلم و تئاتر در همراهی با مردم معترض و به خصوص زنان شجاع ایران، در کنار بهایی که خود او به عنوان یک فیلمساز آگاه و مستقل پرداخته و می‌پردازد ستایش برانگیز است. جنبش "زن، زندگی، آزادی" در همین تلاش‌ها و حضورهاست که زنده می‌ماند.

ما ضمن قدردانی از جعفر پناهی و همکارانش، افکار عمومی را به حمایت از فیلمسازان و هنرمندان مستقل و معترض فرا می‌خوانیم.

کانون هنرمندان ایرانی فیلم و تئاتر برون‌مرز

۲۲ می ۲۰۲۵

................................

نخل از خاکستر برخاست

عبدالرضا خزایی، روزنامه‌نگار

سینمای ایران، خسته، زخمی، محدود؛ اما هنوز زنده است. در کشوری که فیلم‌ساختن شبیه به عبور از میدان مین است، در سرزمینی که هر پلان باید از تونل تردید و ممیزی بگذرد، نخل طلای جشنواره کن در سال۲۰۲۵ بر شانه‌های فیلمی ایرانی نشست.

جعفر پناهی با یک تصادف ساده، حادثه‌ای خلق کرد که قلبِ هفتاد و هشتمین کن را لرزاند و دوباره نام ایران را بر بلندای هنر جهان نشاند.

این فقط یک جایزه نیست؛ این نخل، فریادی‌ست در سکوت. ثمره سال‌ها ایستادگی در برابر خاموشی. فیلمی که در دلِ محدودیت متولد شد، در دلِ جهان درخشید.

جایی که خیلی‌ها از «نبودِ آزادی» می‌نالند، سینماگری پیدا شد که از همان تنگنا، آزادی تصویر را استخراج کرد. پناهی مثل همیشه، دوربینش را از پنجره تنگ خانه بیرون برد، ولی جهانی را به درون کشید.

بیایید واقع‌بین باشیم؛ سینمای ایران سال‌هاست با کمترین حمایت، بیشترین افتخار را ساخته. بدون اسپانسرهای میلیاردی، بدون فرش قرمز داخلی و حتی گاهی بدون مجوز نمایش. اما این سینما، سینمای خلاقیت است.

سینمای فیلمنامه‌هایی که از دل کوچه پس‌کوچه‌های جامعه می‌جوشد، بازیگرانی که با چشم‌هایشان حرف می‌زنند، و کارگردانانی که می‌دانند دوربین چطور از دیوار هم رد می‌شود.

نخل طلای ۲۰۲۵ را باید قاب گرفت و به دیوار سینمای ایران آویخت؛ نه فقط به‌عنوان افتخار، بلکه به‌عنوان یادآوری. یادآوری اینکه سانسور می‌تواند صدا را خفه کند، اما نمی‌تواند صدا را حذف کند. که دوربین می‌تواند توقیف شود، اما نگاه نه. این نخل، از دل خاکستر برخاسته؛ خاکستر سانسور، بی‌مهری، تحقیر و تبعید.

جعفر پناهی دوباره ثابت کرد که وقتی درها بسته می‌شوند، پنجره‌ها حرف می‌زنند. سینمای ایران هنوز زنده است، چون بلد است در سکوت، فریاد بزند./راهبرد

.......................................

به بهانه نخل طلای جعفر پناهی

هنر متعهد، روایت علیه سلطه

صدرا عبدالهی

هنر متعهد، چیزی جز صیانت از کرامت اندیشه در دل شرایط نابرابر نیست. این هنر، تزیینی نیست، سرگرمی نیست، و حتی گاهی زیبا نیست؛ بلکه ضرورتی است تاریخی برای حفظ حق گفتار در جهانی که حقیقت، اغلب، به نفع امنیت و مصلحت سرکوب می‌شود. هنر متعهد، بازنمایی نیست، بلکه افشاگری است؛ نه بازسازی وضع موجود، بلکه دخالت در آن.

پناهی، در این معنا، فقط فیلم‌ساز نیست؛ او یک استراتژی فرهنگی است در دل ساختار انسداد. کسی که از از درون محدودیت، امکان گفت‌وگو خلق کرد. آثارش نه برای تحسین، که برای مواجهه ساخته شده‌اند. مخاطب او تماشاچی نیست؛ هم‌دست است یا پرسش‌شونده.

..................................

تبریک ۱۵۰ کنشگرسیاسی، فرهنگی و مدنی

به جعفر پناهی

برای دریافت نخل طلای جشنواره کن ۲۰۲۵

ما، جمعی از فعالان سیاسی و مدنی و فرهنگی و هنری ، با شادمانی و سرافرازی، دریافت نخل طلای جشنواره کن ۲۰۲۵ را به جعفر پناهی، فیلم‌ساز برجسته و شجاع ایرانی، صمیمانه تبریک می‌گوییم. این دستاورد تاریخی، که پناهی را به دومین کارگردان ایرانی برنده این جایزه معتبر پس از زنده یاد عباس کیارستمی تبدیل کرده، افتخاری بزرگ برای سینما و جامعه مدنی ایران است.

جعفر پناهی، که سال‌ها با وجود فشارها، زندان و سرکوب‌ به خلق آثار ارزشمند ادامه داده، با این موفقیت‌ها بار دیگر ثابت کرد که هنرمند پیشرو و متعهد به آرمان‌های انسانی می‌تواند حتی در دشوارترین شرایط، الهام‌بخش امید و تغییر باشد.

این نخل طلا، که در کنار جایزه شهروندی جشنواره کن به او اهدا شده، تعهد پناهی به ارزش‌های والای انسانی را برجسته می‌کند و پیامی روشن از استقامت و خلاقیت اوست.

این موفقیت‌ها، نشانه‌ای است از آنکه هنر متعهد و صدای حقیقت، حتی در میان دیوارهای سانسور و فشار، می‌تواند جهانی را به تحسین وادارد. این دستاوردها، افتخاری برای همه ایرانیانی است که در راه آزادی، عدالت و کرامت انسانی مبارزه می‌کنند.

ما به جعفر پناهی درود می‌فرستیم و برایش آرزوی تداوم این مسیر درخشان و الهام‌بخش را داریم. نخل طلای کن ۲۰۲۵، همراه با جایزه شهروندی، گواهی است بر اینکه صدای حقیقت و هنر، هرگز در برابر ستم خاموش نخواهد شد.

 

 اسامی به ترتیب حروف الفبا:

الف: مصطفی آل‌احمد، ابوطالب آدینه وند، حمید آصفی، سیامک ابراهیمی، پیمان احمدی، نوشین احمدی‌خراسانی، حسن اسدی زیدابادی، علی افشاری، شهرام اقبال‌زاده، حسن اعتمادی، مینا اکبری، حمیدرضا امیری،  مژگان ایلانلو، هوشیار انصاری‌فر، محمد اولیایی‌فرد، محسن امیریوسفی

ب: مسعود باستانی، اسماعیل بخشی، رسول بداقی، محمدباقر بختیار، هانیه بختیار، مجید برزگر ، ‏‌علیرضا بهشتی شیرازی، محمود بهشتی لنگرودی، تیرداد بنکدار

پ: مهناز پراکند، محمد پیرهادی، حبیب‌الله پیمان  

ت: مصطفی تاجزاده ،مصطفی تنها، نیره توحیدی، مجید تولّایی

ج: روزبه جامه‌شورانی، محمود جعفری ، ابوالفضل حاجی زادگان

ح: محمد حبیبی

خ: هادی خوانساری

د: بهنام دارایی‌زاده،  امیرسالار داوودی، رضا دُرمیشیان، خسرو دلیرثانی،  سعيد دهقان، معصومه دهقان، آزاده دواچی

ر: ویدا ربانی، علیرضا رجایی،تقی رحمانی، زهرا رحیمی، کیوان رحیمیان، حسین رزاق، ‏‌محمد رسول‌اف، سپیده رشنو، حسین رفیعی، سعید رضوی فقیه

س: نسرین ستوده، بهروز ستوده، خشایار سفیدی، فرج سرکوهی، میثم سعادت، مریم سطوت، عبدالفتاح سلطانی، بلقیس سلیمانی، محمد سیف‌زاده

ش: بهروز شاهرخ‌نیا، صادق شجاعی، احسان شریعتی، آرمین شریفی، صبا شعردوست، مونا شکرریز، بهزاد شیشه‌گران

ص: توماج صالحی، عباس صادقی، فیروزه صابر، کوروش صحتی ، هایده صفی‌یاری، کیوان صمیمی

ض: منظر ضرابی

ف: مهدی فتاپور، مسعود فتحی، سهیلا فرزاد، یغما فشخامی، محمدتقی فلاحی

ق: اجلال قوامی، عزیز قاسم زاده، حاتم قادری، ابوالفضل قدیانی، محسن قشقائی‌زاده، میرا قربانی‌فر، عبدالنبی قیم

ع: شیرین عبادی، داوود عباسی، اسماعیل عبدی، مهدی عربشاهی، فرزانه عظیمی، رضا علامه‌زاده، رضا علیجانی، محمود عمرانی

ک: مهرانگيز كار، مرتضی کاظمیان، خسرو کردپور، مسعود کردپور، کاظم کردوانی، مریم کیان‌ارثی، ساجده کیانوش راد، محمد کیانوش راد

گ: مهدیه گلرو، ‏‌مطهره گونه‌ای، ‏‌فاطمه گوارایی

ل: سوران (اسکندر)لطفی، مونا معافی

م: نرگس محمدی، مهدی محمودیان، سعید مدنی، علی مصفا، عالیه مطلب زاده، عبدالله مومنی ،حافظ موسوی، کیوان مهتدی، مصطفی مهرآئین، خزر مهرانفر، حمید مشایخی، فاطمه معتمدآریا، محمدرضا مویینی، هدا مویینی، میثم مویینی، فرهاد مهرانفر، مهدی مطهرنیا، اسفندیار منفردزاده، فرهاد میثمی، شارمین میمندی‌نژاد، جواد موسوی خوزستانی ، سلمان موسوی، مهدی مظفری

ن: مهشید ناظمی، عبدالله ناصری، محمد نجفی، سعید نعیمی، حسین نقاشی، علی نورانی، مانا نیستانی، مصطفی نیلی، محمدرضا نیکفر

و: صدیقه وسمقی،زمان وفاجویی

ه: مجتبی هاشمی

ی: مهدی یراحی، حسین یزدی ،حسن یوسفی‌اشکوری

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2025 ©