Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
دوشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۱ برابر با  ۰۸ اکتبر ۲۰۱۲
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :دوشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۱  برابر با ۰۸ اکتبر ۲۰۱۲
گزارشی از اختلاف احمدی نزاد و خبرگزاری سپاه

درگیری باندها در ساختار قدرت جمهوری اسلامی

به روایت سایت های حکومتی

 

لرزش زمین زیر پای حاکمان اسلامی، صف بندی های آن ها را نیز به ریخته است. شکست برنامه های خامنه ای در اداره کشور، اکنون مخالفانش را در موضع قوی تری قرار داده است. هاشمی رفسنجانی پا به میدان گذاشته است و از پیش بینی هایش سخن می گوید. موتلفه برای ساخت دولت اسلامی اش روز سکولارزدائی شدید انگشت گذاشته است و پیروان مراجع از طریق خاندان لاریجانی با در اختیار داشتن قوه مقننه و قضائیه، بر رهبر رژیم و دولت امام زمانی اش فشار می آورند و احمدی نژاد نیز در تدارک یارگیری های جدید است و در این میان اصلاح طلبان خود را برای ورود مجدد آماده می سازند.  نگاهی به تحولات سیاسی نشان می دهد که تحولات تازه ای در ساختار قدرت جمهوری اسلامی در راه است.

 

گزارشی از اختلاف احمدی نزاد و خبرگزاری سپاه

جرس:

واکاوی نزاع دولت و خبرگزاری سپاه

مرجان سيادت

افزايش سطح نزاع ميان دولت با اصولگرايان حاکم بر نهادهای حکومتی جمهوری اسلامی به جايی رسيده که رسانه های وابسته به ارکان قدرت به صورت علنی وارد فاز تخاصم با يکديگر شده اند و در اين ميان خبرگزاری فارس که محمود احمدی نژاد آن را وابسته به نهادهای نظامی- امنيتی معرفی کرد به ليدر تقابل اصولگرايان با دولت تبديل شده است.

قضيه چنين آشکار شد که برابر پيش بينی ها، محمود احمدی نژاد در کنفرانس مطبوعاتی خود پيکان تيز انتقادها را به سمت همه ارکان جمهوری اسلامی به جز آيت الله خامنه ای نشانه رفت و هر بخش از حاکميت که اکنون به صورت يکدست در اختيار اصولگرايان قرار دارد را آماج حملات خود قرار داد.

خبرگزاری فارس که پيشتر از سوی رسانه های منتقد جمهوری اسلامی به عنوان رسانه وابسته به "نهادهای نظامی- امنيتی" يا "سپاه پاسداران" لقب گرفته در همان کنفرانس از سوی رييس دولت دهم نيز به کرات عنوان خبرگزاری وابسته به يک نهاد امنيتی- نظامی لقب گرفت و متهم به اقدام عليه دولت از طريق گفتگو با منتقدان يا ارسال پيامک ارزی شد.

احمدی نژاد در آن کنفرانس هنگامی پرسش يکی از خبرنگاران به اظهار نظر علی لاريجانی درباره بی اثر بودن تحريم ها در گفتگو با خبرگزاری فارس رسيد، اظهار داشت: "من متأسفانه مصاحبه ايشان را با خبرگزاری وابسته به يک نهاد نظامی ديدم که همه‌اش عليه دولت بود. يک خبرگزاری که وابسته به يک نهاد امنيتی است، نبايد ورود کند به مسائل سياسی."

او در آن کنفرانس بارها از نام رسانه وابسته به نهادهای امنيتی استفاده کرد و در نهايت هم خطاب به خبرنگار اين خبرگزاری گفت: "خبرگزاری های وابسته به نهاد امنيتی و دستگاه‌ تبليغاتی که از دولت پول مي‌گيرند نبايد اينقدر عليه دولت سياسي‌کاری کنند؛ عيب ندارد ما اين را هم بخشيديم و سخت نمي‌گيريم."

چشم پوشی محمود احمدی نژاد از "سياسی کاری" خبرگزاری سپاه عليه دولت دهم در حالی است که چند سال پيش يعنی سال 84 تا 88، احمدی نژاد و خبرگزاری فارس فصل مشترک بسيار داشتند و فارس حتی بيش از خبرگزاری جمهوری اسلامی(ايرنا) که ارگان دولت محسوب می شود، در انتخابات رياست جمهوری نهم و همچنين انعکاس فعاليت های دولت همگام با صدا و سيمای جمهوری اسلامی نقش فعالی داشت.

احمدی نژاد حتی در يکی از سفرهای استانی خود به نيکی از اين رسانه وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ياد می کند: "فارس از جمله خبرگزاري‌های خوب است. البته همه خبرگزاري‌های داخلی خوب هستند ولی خبرگزاری فارس چيز ديگری است."

فارس اما در طول چهار سال نخست رياست جمهوری احمدی نژاد در رسيدن دولت نهم به اهداف از پيش تعيين شده به عنوان بازوی عمليات روانی دولت -که آن موقع هنوز از اصولگرايان تفکيک نشده بود، فعاليت می کرد.

نگاهی به مرحله دوم انتخابات رياست جمهوری نهم در تاريخ سوم تيرماه 84 نشان می دهد که اين خبرگزاری از همان دقايق پايانی زمان رای گيری از پيروزی محمود احمدی نژاد بر اکبر هاشمی رفسنجانی خبر می دهد و اين اتفاق در سال 88 نيز تکرار شد.

خبرگزاری فارس در ساعت 18:38 روز جمعه 22 خرداد سال 88 در حالی که حدود 5 ساعت تا پايان انتخابات رياست جمهوری زمان باقی مانده بود در خبری کوتاه اعلام کرد که "انتخابات در مرحله اول با 60 درصد آرای کانديدای عدالتخواه به پايان خواهد رسيد."

 

خروج از ليست معتمدين

 

فارس پس از انتخابات رياست جمهوری دهم اما به محض انتقاد از انتصاب اسفنديار رحيم مشايی در سمت معاون اولی احمدی نژاد از ليست رسانه های معتمد دولت خارج و پس از انتشار خبر ضيافت شام پرهزينه در سفر استانی رييس دولت به استان خراسان رضوی از برنامه های خبری حوزه دولت به طور کامل کنار گذاشته شد.

با اين حال خبرگزاری فارس در انعکاس اخبار مربوط به اعتراض های مردم، دادگاه های علنی فعالان سياسي، انحراف افکار عمومی از اهداف جنبش سبز، اخبار تحريف شده رهبران جنبش سبز و هر آنچه در حوزه مشترک دولت- سپاه بود، فعاليت های متعددی داشت. اين خبرگزاری حتی سرويس "جنگ نرم" و "فتنه" را نيز به سرويس های خبری خود افزوده بود که پس از مدتی حذف يا با تغيير ماموريت مواجه شدند.

دانشگاه آزاد که از جمله اهداف تعيين شده دولت و اصولگرايان تندرو برای تسخير اين نهاد علمی و کنار زدن عبدالله جاسبی و اکبر هاشمی رفسنجانی بود به سوژه دائمی خبرگزاری فارس تبديل شد.

روابط دولت- فارس اما همچنان ادامه داشت تا اينکه قهر 11 روزه احمدی نژاد به دليل ناتوانی در عزل وزير اطلاعات و دخالت رهبر جمهوری اسلامی در امور دولت آغاز شد و چنين بود که فصل مشترک رسانه سپاه با دولت احمدی نژاد در سال 89 پايان يافت و با شيب ملايم به فاز انتقاد تغيير موضع داد. اين خبرگزاری در حالی بر ابقای حيدر مصلحی با حکم حکومتی رهبر جمهوری اسلامی اصرار داشت که در سمت مقابل يعنی خبرگزاری جمهوری اسلامي، اين علی اکبر جوانفکر بود از حذف خبر استعفای وزير اطلاعات از وب سايت خبرگزاری ايرنا خودداری می کرد.

فارس در ساعت 57 دقيقه بامداد 29 فروردين ماه سال 89 نوشت "پس از آنكه سايت‌هاى متعلق به دولت از پذيرش استعفاى حجت ‌الاسلام و المسلمين حيدر مصلحى از وزارت اطلاعات توسط احمدي‌نژاد خبر دادند، وى به دليل مخالفت مقام معظم رهبرى با كناره‌گيري‌اش در وزارت اطلاعات ماندنى شد."

با پايان يافتن ماه عسل دولت و حاکميت جمهوری اسلامي، سپاه مجوز برخورد با حلقه اطراف محمود احمدی نژاد معروف به جريان انحرافی را گرفت و کار را از جن گيرها آغاز کرد و تا مديران مناطق آزاد، شورای ايرانيان خارج از کشور و حتی روحانيون نزديک به مشايی ادامه داد و زمزمه بازداشت حلقه نخست رييس دولت يعنی مشايي، بقايی و رحيمی آغاز شد. اينجا بود که خبرگزاری فارس همسو با متولی اصلی خود يعنی سپاه پاسداران پرونده هايی چون اختلاس سه هزار ميلياردي، اختلاس بيمه ايران و تخلفات گسترده مالی دولت دهم را در دستور کار خود قرار داد و با استفاده از تاکتيک جنگ روانی "تکرار" حول موضوع "جريان انحرافی" و پيوند آن با جريان معترض يا همان "فتنه" توانست بخش های قابل توجهی از اصولگرايان را به خصوص در سطح بدنه نسبت به دولت و فعاليت های فرهنگی و سياسی آن بدبين کند.

اين خبرگزاری وابسته به سپاه، همزمان با دولت و جريان انحرافی اما از حوزه ديگر يعنی خبرسازی درباره جنبش سبز و اصلاح طلبان نيز غافل نبود و هر وقت لازم بوده به بهانه های مختلف به خبرسازی های مختلف درباره اين جناح که تعدادی قابل توجهی از هواداران آن در زندان های سپاه به سر می برند، داشته است.

حالا اما شيوه خاص اطلاع رسانی خبرگزاری فارس به جايی رسيده که خود دولتی ها که اکثر آنها برخواسته از نهادهای اطلاعاتي، سپاه و بسيج هستند نيز از عملکرد آن به ستوه آمده و شيوه افشاگرانه در قبال آن پيش گرفته اند.

در کنار فارس، خبرگزاری مهر نيز وجود دارد که آن هم متعلق به سازمان تبليغات اسلامی از ارگان های تحت نظارت رهبری جمهوری اسلامی است که دولت احمدی نژاد را مورد نقد جدی قرار می دهد. همچنين رسانه ملی نيز که در چهار سال نخست فعاليت رياست احمدی نژاد بر دولت، به روابط عمومی دولت تبديل شده بود و مستندهای پر اشک و آه از دولت و سفرهای استانی از شبکه های پخش می کرد اينکه به منتقد جدی دولت تبديل شده است.

نشانه رفتن رسانه های رهبر جمهوری اسلامی به سمت دولت اما به گواه ناظران، تبلور اختلافات جدی رييس دولت و آيت الله خامنه ای است که نتيجه آن در جنگ رسانه ای حاميان و مخالفان دولت خود را نشان می دهند.

محمدرضا تقوی فرد، سردبير روزنامه "خورشيد" متعلق به سازمان تامين اجتماعی و از چهره های نزديک به محمدرضا رحيمي، در گقتگو با شبکه ايران که متعلق به روزنامه ايران است، خبرگزاری فارس را وابسته به يک نهاد امنيتي‌ـ‌ نظامی معرفی کرد که در ايران "قرق فاسد رسانه‌ای" راه‌اندازی کرده است.

وی و گفته که اين خبرگزاری "وظيفه آماده کردن آتش تهيه برای حلقه‌های بسته اطلاع رسانی را بر عهده دارد."

وی افزوده در «فرق رسانه‌ای» که خبرگزاری فارس آن را هدايت مي‌کند "اخبار توليد شده مثل توپ، دست به دست و پاس کاری مي‌شود تا جايی که بي‌اساس‌ترين اخبار به يک باور عمومی تبديل مي‌شود."

تقوی که پيش از اين سردبير روزنامه "بامداد" متعلق به معاون اول احمدی نژاد بوده در اين مصاحبه اعلام کرد "خبرگزاری فارس حاضر نيست بگويد که از کجا ساپورت می شود! اصلا در وصيت نامه امام به آن ارگان اجازه داده نشده که وارد مسائل سياسی شود. به بهانه مقابله با جنگ نرم سخنان امام را نفی می کنند. اين مسئله که رسانه ای که عقبه نظامی دارد و به بهانه جنگ نرم به رئيس جمهور توهين می کند، خيلی معنا داراست."

وی در عين حال تاکيد کرده "نويسندگان انقلابي، شجاع، و مخلص کشور اين قرق فاسد رسانه ای را خواهند شکست."

توسل به وصيت نامه امام در خصوص دخالت سپاه در مسايل سياسی همان درخواستی است که اصلاح طلبان از سال ها پيش با حاکميت در ميان گذاشته اما سرداران سپاه با استناد به اصل 150 قانون اساسي، دخالت خود در سياست را به دليل پاسداری از حريم انقلاب مشروع می دانند.

به اعتقاد پاسداران "معاندان در سطح جامعه مي‌گويند که چرا سپاه در امور سياسى دخالت مي‌کند؟ بايد دانست که اين زمزمه شوم دشمنان نظام است و تجربه نشان داده است که سپاه هر جا مشکلى براى کشور پيش آمده با تمام توان وارد عمل شده و موفق عمل کرده است."

خبرگزاری فارس که اين روزها سخت مورد غضب دولت احمدی نژاد واقع شده تاکنون سه مديرعامل به خود ديده است که هر سه نفر آنها وابستگی سازمانی به سپاه پاسداران داشته اند. مهدی فضائلی نخستين مديرعامل اين رسانه نظامی- امنيتی پيش از اين در اداره فرهنگی سپاه و سازمان صدا و سيما مشغول به کار بود که پس از تغيير فرماندهی کل سپاه برکنار شد. حميدرضا مقدم فر مديرعالمل بعدی نيز از کارشناسان اداره فرهنگی سپاه بود که پس از برکناری به عنوان معاون فرهنگی سپاه پاسداران منصوب شد و صندلی خود در خبرگزاری فارس را به نظام الدين موسوی مديرمسوول سابق روزنامه جوان وابسته به سپاه پاسداران داد.

اين رسانه سابقه فراوانی در اخبار جعلی شده دارد که مدتی پس از انتشار تکذيب شدند: برگزاری رزمايش مشترک روسيه، چين، ايران و سوريه، گفتگوی جعلی با محمد مرسي، خريد موشک اس-۳۰۰ توسط ايران و ... از جمله اخباری هستند که واکنش های زيادی در پی داشتند و در بسياری موارد از سوی دولت يا نهادهای ديگر تکذيب شدند.

هرچند به اعتقاد برخی تحليل گران، اخبار جعلی فارس در راستای جنگ روانی سپاه در سطح منطقه يا برهم زدن برخی برنامه های دولت احمدی نژاد که مغاير نظر آيت الله خامنه ای است انجام می شود.

با اين حال خبرگزاری فارس پس از اعلام رسمی رييس دولت به عنوان مقام اجرايی کشور ديگر وابسته به نهاد نظامی- امنيتی جمهوری اسلامی يا همان سپاه پاسداران است و مشخص نيست آشکار شدن اين موضوع تا چه اندازه در استراتژی های رسانه ای آن تغيير ايجاد می کند. آنچه مسلم است 8 ماه مانده به انتخابات رياست جمهوری و حمله دولتی ها به رسانه های وابسته به نهادهای تحت رهبری نمی تواند بی دليل باشد و اين کينه اثرات ديگری به دنبال خواهد داشت که زمان منتهی به انتخابات و چالش جدی اصولگرايان با يکديگر آن را آشکار خواهد کرد

 

آيت‌الله هاشمي رفسنجاني:

بايد به مسيري كه از اول بوديم باز گرديم

 

آيت‌الله هاشمي رفسنجاني، رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در گفتگويي تفصيلي ضمن بيان ديدگاه‌هاي خود در مورد شرايط اقتصادي كشور، سياست خارجي جمهوري اسلامي و روش‌هاي صحيح مديريت فضاي داخلي، به تبيين ريشه‌ها و علل پيدايش شرايط كنوني در كشور پرداختند و راهكار خروج از وضعيت فعلي را بازگشت به مسيري كه از ابتدا طي مي‌كرديم، دانست.

به گزارش پايگاه اطلاع رساني آيت‌الله هاشمي رفسنجاني، رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در تحليل علل نوسانات ارزي گفت: در مجموع فكر مي‌كنم در شرايط كنوني، هم ضعف مديريت و هم تحريم‌ها هر دو در پيدايش اين شرايط سهم دارند البته بحثي هم بين دولتي‌ها و اصولگراها هست كه بعضي‌ها مي‌گويند مديريت اشكال دارد و بعضي‌ها مي‌گويند كه تحريم‌ها مؤثر است. من تعجب مي‌كنم كه چرا آنها بحث مي‌كنند! هر دو به ضررشان است. اگر تحريم را مؤثر بدانيم، مي‌گويند چرا بايد كاري كنيم كه تحريم تا اين حد براي ما موذي باشد و اگر مديريت را بگوييم، بالاخره اين مديريت از كجا آمده است؟ بهتر اين است كه واقع‌بينانه تحليل كنند و مردم در جريان قرار گيرند و بفهمند كه تقصير و كوتاهي از كجاست.

وي افزود: تحريم‌ها دسترسي ما را به منابع ارزي و تجاري محدود كرده است. سرعت بخش خصوصي را محدود و حمل و نقل‌ها و بيمه‌ها را گران كرده است. معطلي كالاها كه معمولاً با اعتبارات بانكي سروكار دارد و هزينه‌بر است، گران تمام مي‌شود. نمي‌توانيم بگوييم تحريم‌ها بي‌تأثير يا كم‌تأثير است. به هر حال تأثير دارد كه دشمنان به آن دل‌خوش كرده‌اند. اينكه چه كار كنيم، بحث ديگري است. مديريت‌ها هم واقعاً اشكال دارد. من سال‌ها پيش تذكرات جدّي دادم. اين سبك مديريت در نهايت نمي‌تواند خوب باشد. شايد بعضي‌ها به سوءنيت منتسب مي‌كنند اما اين‌گونه نيست.

رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام افزود: معتقدم مسئولان، كشور و انقلابشان را دوست دارند و مسئوليت‌شان را مي‌فهمند ولي عدم كارايي يك مسئله است و بايد در مسئوليت‌ها كارايي باشد و شرايط يك مدير چه در مقدمه يك بحران و چه در خود بحران شرايط ويژه‌اي دارد كه به اصطلاح بحران مديريت و مديريت بحران مي‌گويند. نمي‌توان هر كاري را دست هر انسان بي‌تجربه و يا در حال آموزش داد.

شرايط اقتصادي كشور مساعد نيست

وي با تأكيد بر اينكه در مجموع شرايط اقتصاد كشور مناسب نيست، گفت: بارها و به خصوص اگر يادتان باشد و به منابع مراجعه كنيد، بعد از اينكه جنگ تمام شد، صريحاً گفتم كه موتور حركت‌مان به طرف شرايط عادي، توليد است، توليد مهمترين كار است و رهبري هم امسال در نامگذاري تكيه ويژه به آن كردند. توليد ما اكنون ضعيف است. البته ظرفيت توليد كشور خيلي بالاست.

آيت‌الله هاشمي رفسنجاني با طرح اين پرسش كه زماني كه جنگ تمام شد، چند كارخانه داشتيم، ادامه داد: الان شما شهرك‌هاي صنعتي را مي‌بينيد كه در همه كشور گسترده شده و در بعضي از شهرها هزاران واحد وجود دارد و كارخانه‌هاي بسيار بزرگ در فولاد، سيمان، پتروشيمي و... داريم. تقريباً توليد ما به تناسب نياز كشور، در دوران سازندگي پايه‌گذاري شد و به تدريج هم رشد كرد. علي‌القاعده نبايد مشكل داشته باشيم. لوازم توليد يكي سوخت است كه كم نداريم. يكي مسائل قطعه و قطعه‌سازي است كه قدرت قطعه‌سازي كشور بسيار بالاست. در زمان دفاع مقدس، شرايط توليد كشور به مراتب بدتر از اكنون بود (حالا وضع ما از لحاظ صنعت خيلي بهتر شده است)، آن موقع قطعات حساس را براي هواپيماها، موشك‌ها و وسايل مهم ديگر مي‌ساختيم. چگونه است كه حالا نمي‌توانيم؟ امروز ما كارخانه‌ساز هستيم و قسمت اعظم ماشين‌آلات را مي‌سازيم. طرح‌هاي نيروگاهي و كارخانه‌هاي مهم در خارج مي‌سازيم و در مناقصه‌ها برنده مي‌شويم. مي‌گويند قطعه‌سازي ضربه خورده و تعطيل است و بسياري از قطعه‌سازها مشكل پيدا كرده‌اند. بالاخره يا سرمايه ندارند يا مشكلات ديگري دارند كه بايد اينها را حل كنند.

وي افزود: توليد هنوز هم آسان‌ترين كار براي علاج مشكلات است كه بايد راه بيندازيم. اگر ما توليدات واقعي يعني قدرت توليدي خودمان را كامل به‌كار بگيريم، نيازهاي وارداتي ما بسيار كم مي‌شود. آن موقع ديگر نوسانات نرخ ارز نمي‌تواند به ما آسيب برساند. چون ما در داخل توليد داريم البته ممكن است گفته شود صنعت پيچيده است كه اين‌گونه نيست. كشاورزي چه؟ ما بعد از جنگ 10سال خشكسالي داشتيم و اگر خشكسالي مي‌توانست ما را از پاي دربياورد، درمي‌آورد اما كم‌كم به خودكفايي رسيديم.

وي با اشاره به تأكيد رهبري بر ضرورت خودكفايي در گندم و نان، گفت: ما هم در مجمع تشخيص مصلحت نظام روي اين موضوع تأكيد كرديم. يك سال هم موفق شديم كه گندم صادر كنيم. يعني با ظرفيت خودمان مي‌توانيم از زمين‌هايمان به خوبي استفاده كنيم. خوراك دام و علوفه را مي‌توانيم تأمين كنيم. چه شد و چرا بايد اين‌گونه باشد؟ چه اتفاقي در كشور افتاده است؟ سال‌ها قبل همه تشخيص داديم كه ايران كم‌آب است و راه نجات ما، سيستم آبياري تحت فشار است كه تقريباً راندمان را دو برابر مي‌كند و زمين‌هاي ديم را مي‌توان به زمين آبي تبديل كرد و بي‌شك مي‌توانيم تبديل كنيم. آب را مي‌توان از سرچشمه تا مصرف كنترل و درست مصرف كرد. فكر مي‌كنم كشاورزي ما حتي قابليت صادرات هم دارد ولي چرا امسال اين قدر كم توانستيم گندم از كشاورز بخريم؟ به هر حال در توليد نبايد وضع كشور اين‌گونه باشد. اين موضوع ربطي به تحريم‌ها ندارد و اين از جمله اموراتي است كه مديرها بايد جوابگو باشند.

آيت‌الله هاشمي رفسنجاني با تأكيد بر اين پرسش كه تحريم چه تأثيري مي‌خواهد روي كشاورزي بگذارد، ادامه داد: شايد بگويند واردات سم و كود كم شده است، ولي اين حرف زيبنده ايران نيست. در زمان سابق يك كارخانه سم‌سازي بسيار نيرومند و عالمانه‌اي تأسيس شد كه سموم آفات را توليد مي‌كرد. به همان هم بي‌اعتنايي كردند و الان از كار افتاده و مقروض شده است. مواد اوليه سم و همه سموم را توليد مي‌كرد. چون توجه نشد، الان تأمين سم براي كشاورز يك مشكل است و در يك لحظه به محصولات آسيب مي‌رسد و همه از دست مي‌رود و ضعيف مي‌شود. در مجموع فكر مي‌كنم بايد به توليد توجه شود و حالا هم شايد ممكن‌ترين و لازم‌ترين كار اين است كه بر توليد تأكيد كنند.

توليد، سرمايه مي‌خواهد

رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در پاسخ به اين پرسش كه توليد را چگونه مي‌توان به تحرك درآورد، گفت: توليد، سرمايه مي‌خواهد و اكنون توليدگران سرمايه در گردش ندارند. رهبري هم روي سرمايه تأكيد كرده‌اند. سرمايه بين مردم است. بايد به شيوه‌‌هايي مردم را تشويق كرد كه سرمايه خودشان را در توليد به كار بيندازند و به دنبال كارهاي دلالي در بازار نروند و مثلاً يك روز ارز و يك روز سكه بخرند و دلشان را به سلف‌خري خوش كنند. اينها واقعاً آفات اقتصاد است. نبايد سرمايه‌ها به درآمدهاي محدود نامشروع سوق پيدا كند. در صورتي كه درآمد مشروع در كشور براي سرمايه كاملاً ممكن است.

وي ادامه داد: امروز در دنيا هيچ كشوري به اندازه ايران، سرمايه بازده ندارد البته بايد درست حمايت و با نظم كار شود. در خارج به دو، سه درصد كفايت مي‌كنند اما اينجا صحبت از 20، 30 درصد است. علتش يك مقدار تورم است، چون پولي كه امسال دارند در سال بعد 20درصد ضعيف‌تر شده است. از اين جهت سرمايه به سمت كارهاي مولد سوق پيدا نمي‌كند. اگر توليد بالا برود، مهار تورم كار سختي نيست.

رئيس دولت‌هاي چهارم و پنجم با مقايسه شرايط سال‌هاي پس از جنگ با اوضاع امروز گفت: در سال 68 وقتي جنگ تمام شد، كشور در چه وضعي بود؟ يك ميليارد دلار موجودي ارز داشتيم. 12ميليارد دلار هم بدهي داشتيم كه براي نيازهاي روزانه خودمان يوزانس كرده بوديم. نفت را حدود 7، 8 يا نهايتاً 10، 12 دلار مي‌فروختيم. توليد نفت هم كم بود. چون همه چاه‌ها آسيب ديده بود. به علاوه همان موقع با شرايطي كه آن‌گونه بود، برقي نبود كه كارخانه‌ها كار كنند. اگر هم بود، مواد نداشتند و مواد وارداتي بود. قطعات وارداتي بود. با همه اين شرايط در مدت كوتاهي توانستيم در سال اول، تورم را يك رقمي كنيم البته الان در اين مورد هيچ چيز گفته نمي‌شود اما بعد در اثر اشتباهي كه بانك مركزي و وزارت بازرگاني كردند، يك بار در دو، سه ماه تورم به 49 تا 50 درصد رسيد كه اين را هر روز تكرار مي‌كنند. من در مسافرت بودم، رهبري تلفن كردند و گفتند لازم است دخالت كنيد. من برگشتم و ظرف دو ماه شرايط به وضع قبل برگردانده شد.

وي ادامه داد: وقتي كه بعد از جنگ كشور را تحويل گرفتيم، تورم 30 درصد بود و وقتي كه تحويل آقاي خاتمي داديم 17درصد شده بود. يعني به تدريج تورم را پايين آورديم البته يك يا دو سال زير 10 درصد بود. بعداً به خاطر سياست تعديل كه طبيعي و لازم هم بود و خودمان هم مي‌دانستيم يك كم بالا رفت و دوباره مهارش كرديم و پايين آورديم.

تورم را مي‌توان كنترل كرد اما اهميت نمي‌دهند

وي در ادامه گفت و گو اظهار داشت: سخنانش گفت: مي‌توان تورم را كنترل كرد اما اهميت نمي‌دهند. هزينه براي طرح‌هاي سطحي جواب نمي‌دهد. حدود 600ميليارد دلار در اين چند سال درآمد ارزي داشته‌ايم. اين رقم اگر واقعاً درست مديريت مي‌شد، 200ميليارد آن را در اين هفت، هشت سال خرج مي‌كرديم و بقيه را ذخيره يا سرمايه‌گذاري اساسي مي‌كرديم، مگر تحريم مي‌توانست به ما صدمه بزند؟ ما در مجمع، تأسيس صندوق توسعه ملي را تصويب كرديم كه عمده هدفش اين بود كه ارز را ذخيره داشته باشيم و به پيشواز تحريم‌ها كه پيش‌بيني مي‌شد، برويم. وقتي كه كويت را اشغال كردند، همه چيزشان به هم ريخت و حكومت متفرق شد و رفتند. اما آنها به خاطر ارزي كه ذخيره كرده بودند و در خارج داشتند، در آن زمان خودشان را خوب اداره كردند و حتي آوارگانشان را تأمين و زندگي آنها را اداره كردند تا اينكه دوباره به كشورشان برگشتند. كشور اين‌گونه ذخيره‌اي را مي‌تواند داشته باشد. مي‌توانيم با سرمايه‌گذاري‌هاي مناسب ذخيره‌هاي سودده داشته باشيم. بالاخره از ارز، ظرفيت توليدي و مهمتر از همه اينها از سرمايه نيروي انساني ما استفاده درست نشد.

رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در تحليل چرايي پيدايش اين شرايط گفت: الان بهترين نيروهاي كاردان در ايران هستند. تحصيلكرده‌ها، تجربه‌ديده‌ها، دوره‌ديده‌ها و آنهايي كه در دوران جنگ از دانشگاه جنگ عبور كردند و يا در دوران انقلاب و خدمت در شرايط سخت كارايي به دست آوردند. انسان‌هاي مخلص و انسان‌هايي كه زندگي ساده‌اي دارند. فكر مي‌كنم همين الان كشور ظرفيت عبور از همين بحران را دارد البته الان دشمن خيلي راه‌ها را بسته است ولي باز بايد راهي انتخاب كرد. الان وضع ما بدتر از وضع بعد از جنگ كه نيست؟ 5 استان ما آسيب كلي ديده بود. اقتصاد، كشاورزي و صنعت آن نابود شده بود و مردم آنها آواره بودند و همه كشور مشكلات واقعي داشت. شهرها فرسوده شده بود، ولي كشور ساخته شد. طرح‌هاي اساسي كشور از كارهاي زيربنايي دوران سازندگي در حال ادامه است. نيمه‌ساز هستند و وقتي كه تكميل مي‌شود، افتخار مي‌كنند و تاريخ طرح را اعلام نمي‌كنند. صداوسيما هم كه متأسفانه اعلام نمي‌كند. رسم بر اين است كه هنگام افتتاح هر طرح، تاريخ آغاز آن را بگويند كه از كجا شروع شده است تا مردم بدانند. اما اينها هنوز تمام نشده با افتخار مي‌گويند و آن را افتتاح مي‌كنند و به گونه‌اي هم مي‌گويند كه مثلاً از سال فلان شروع شده است. روي همه چيز اسم اولين بار مي‌گذارند. مي‌خواهم بگويم كه مشكلات كشور را مي‌توان حل كرد. الان كاردانان ما بيشتر از زمان بعد از جنگ هستند. امكانات ما هم بيشتر است.

راه حل هماني است كه رهبري براي شعار سال گفتند

آيت‌الله هاشمي رفسنجاني در پاسخ به اين پرسش كه براي استفاده از سرمايه انساني چه اقداماتي بايد صورت بگيرد، گفت: با توجه به شرايط فعلي اقتصاد راه‌حل همين سه عنواني است كه رهبري مطرح كردند. اينكه از من مي‌پرسيد راهش چيست؟ رهبري گفتند كه سرمايه لازم داريم، درست است و بدون سرمايه كاري را نمي‌شود انجام داد. گفتند كه كار لازم داريم. كار هم بدون سرمايه ايجاد نمي‌شود. بلكه كار بدون سرمايه همان‌طور كه مي‌بينيد روزبه‌روز ريزش مي‌كند. گفتند كه توليد لازم داريم. توليد هم احتياج به نيروي كار و هم احتياج به سرمايه دارد. اگر همين رهنمود ايشان را پيگيري كنيم، مي‌تواند نسخه شفابخش باشد ولي در اجرا صفر است. در اين هفت ماه كه از سال گذشته نگاه كنيد، بيكاري كم نشده، بلكه زيادتر شده، گراني بيشتر شده و توليد كم شده و سرمايه‌ها يا راكد و يا غيربازده هستند.

گويا دولت اصلا نظرات مجمع را قبول ندارد

رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در واكنش به اين پرسش كه آيا مجمع تشخيص مصلحت نمي‌تواند از مديران اجرايي پاسخ بخواهد، عنوان كرد: اين كار مجمع نيست. مجمع سياست مي‌نويسد آن هم جهت مشورت براي رهبري. رهبري سياست‌ها را امضا مي‌كنند و قانوني مي‌شود و ابلاغ مي‌كنند. گويا دولت اصلاً نظرات مجمع را قبول ندارد. موارد خيلي زياد است. يك نمونه را مي‌گويم. برنامه پنج ساله‌ چهارم كه نوشته شد، برنامه خيلي خوبي بود. سياست‌هايش با دقت‌هاي فراوان تنظيم شد و رهبري هم تصويب كردند و مجلس هم تصويب كرد. ولي بعداً در اجرا شنيده شد كه گفته‌اند اين برنامه خمير شود. ببينيد كه چه كسي گفته و چرا گفته است. آخر كار هم وقتي كه مي‌خواستند به مجلس گزارش بدهند، 20 تا 23 درصد برنامه اجرا شده بود. شايد اگر هيچ‌كس كار هم نمي‌كرد، 20درصد اجرا مي‌شد يعني برنامه را قبول نداشتند.

وي افزود: آن چهار سال پايه خيلي چيزها را ضعيف كرد. به برنامه پنج‌ساله كه عمل نشد. در مجمع تشخيص به دستور رهبري تفسير جديدي از اصل44 قانون اساسي به عمل آمد ذيل اصل، خودش پيش‌بيني كرده بود كه صدر قانون تا زماني اعتبار دارد كه دولت تبديل به كارفرماي بزرگ نشود و به اقتصاد آسيب وارد نياورد. به خاطر همين قيد، تفسير كرديم و بعد رهبري هم گفتند كه من از اين اصلاحيه‌اي كه شده، انتظار انقلاب اقتصادي دارم و حقيقتاً هم مي‌شد. شما رسانه‌ها برويد بررسي كنيد، آسان هم هست و ببينيد كه چند درصد آن احكام كه مجمع تصويب كرده بود، عمل شد؟

آيت‌الله هاشمي رفسنجاني ادامه داد: رئيس دولت مي‌گويد كه من قانوني را كه قبول نداشته باشم و به نظر خودم با قانون اساسي سازگار نباشد، اجرا نمي‌كنم. مجلسي‌ها هم گاهي اعتراض مي‌كنند و گاهي نمي‌كنند. سياست‌هايي را كه در مجمع تشخيص مي‌نويسيم، مجلس هم بعد در مصوبات مي‌آورد. آنها ابزار قانوني دارند اما مجمع ابزار ندارد. ما كه ناظر اصلي نيستيم. ناظر بر اجراي سياست‌هاي كلي خود رهبري هستند. ايشان خودشان به مجمع واگذار كردند. ولي ابزار كار دست ما نيست. ما آيين‌نامه‌اي نداريم كه بتوانيم دخالت و نظارت كنيم كه سياست‌هاي ما اجرا شود.

وي گفت: با همه اين تفاصيل غير از شيطان، كسي نبايد از آينده نااميد باشد. البته اميدواريم. خداوند از هيچ، اين انقلاب بزرگ را خلق كرد و اين نعمت آسماني را به ما داد. براي اولين بار در تاريخ اسلام، حكومت مكتب اهل بيت(ع) در ايران بر مباني فقهي اهل بيت(ع) شكل گرفت و همه بلاها را از سر ما دور كرد، شورش‌هاي اوليه، كودتا، جنگ و تحريم‌ها را گذرانديم و راه خودمان را ادامه داديم، بخشي از فراز و نشيب‌هاي اقتصادي تقصير خودمان است و تقصير كسي ديگر نيست. باز بايد اميد به خدا داشته باشيم و قبول كنيم و راهمان را اصلاح كنيم.

اصول اقتصاد مقاومتي بايد تشريح شود

رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در بخش ديگري از اين گفتگو در تشريح اقتصاد مقاومتي گفت: اقتصاد مقاومتي ذاتاً كار درستي بوده است و از اول هم ما دنبال همين بوديم و هيچ وقت هم از اين غافل نبوديم. اقتصاد مقاومتي اصولي دارد اما اشكال كار اين است كه تعريف نشد. رهبري عنواني را فرمودند. بايستي تعريف مي‌شد كه اين مقاومتي يعني چه؟ ابعادش و مجري آن مشخص مي‌شد. چند نفري شعار دادند. وقتي كه رهبري فرمودند، برخي آقايان پاي سخنان رهبري نشسته بودند و يادداشت مي‌كردند، عمل مهم است. يعني بلافاصله بايستي براي آن قانون و آيين‌نامه مي‌نوشتند و تعريف مي‌كردند. براي هر بخشي مسئول نظارت و پيگيري مي‌گذاشتند. هيچ يك از اين كارها نشد. ضد آن عمل مي‌شود. اسراف‌هايي ادامه دارد كه نمونه‌هايش را اخيراً شما مي‌بينيد كه مجلس هم سروصدايش درآمده است. در اقتصاد مقاومتي كسي اين كارها را نمي‌كند. الگوي مصرف مناسبي نداريم. يك‌ جا بيخود تنگ‌نظري مي‌كنيم و جايي دستمان را باز مي‌كنيم و حاتم طايي مي‌شويم.

ديپلماسي، ادبيات خاصي در دنيا دارد

رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در بخش ديگري از سخنان خود به رويكردهاي دولت در سياست خارجي اشاره كرد و گفت: اكثر كشورهاي دنيا مي‌خواهند با ايران كار كنند. همسايه‌هايمان در جنوب و شمال با ما همكاري مي‌كردند. اين‌طور نيست كه نتوانيم اما كشورهايي مثل آمريكا از اول هم بودند و الان هم هستند كه به دلايلي نمي‌توانيم با هم كار كنيم. ديپلماسي ادبيات خاصي در دنيا دارد. نبايد همين‌طوري حرفي زده شود. هر كسي از هر جا به خودش اجازه بدهد كه براي اصلي‌ترين سياست‌هاي كشور، استراتژي اعلام كند، اينها درست نيست. اگر ما از اصول سياست خارجي خودمان مواظبت كنيم، شرايط بهتر مي‌شود.

وي ادامه داد: سياست‌هاي كلي خارجي در مجمع تنظيم شد. خدمت رهبري داديم و روشن است و اگر مراعات كنيم، فكر مي‌كنم به خاطر جذابيت ايران از ابعاد مختلف در دنيا علاقه كار با ايران زياد باشد. بعد از جنگ هم اگر ما توانستيم در دوره كوتاهي، كشور و زيربناها را بسازيم، به خاطر اين بود كه همراه سياست داخلي، سياست خارجي را اصلاح كرديم. ما اين طرح‌ها را كه يا ساختيم و يا زيربناهايش را آماده كرديم، عمده اينها با تسهيلات بود. طرح را به مناقصه مي‌گذاشتيم. تسهيلات از خارج مي‌گرفتيم. بعد هم از محل درآمدهاي طرح، هزينه‌هايش را مي‌پرداختيم. ارزهاي خارجي ارزان تمام مي‌شد كه توانستيم واقعاً كار كنيم.

آيت‌الله هاشمي در باره رابطه با آمريكا گفت: درگيري و قطع رابطه با آمريكا را ما آغاز نكرديم. آمريكا آغاز كرد. اگر از اول يادتان باشد، وقتي كه شاه را به آمريكا بردند، جاي ديگري شاه را نمي‌پذيرفتند، وقتي به آمريكا بردند، ايران اعتراض كرد. ظاهراً براي اين بود كه در آنجا او را براي يك برنامه كاري ديگر آماده كنند. مخالفت با آمريكا در اينجا شروع شد. ولي آنها رابطه را قطع كردند و در داخل اقداماتي شد البته آنها دانشجو بودند. وقتي كه امام تأييد كردند، ديگر مخالفت نشد. تسخير لانه جاسوسي، عكس‌العملي به كارهاي آمريكا بود. يعني آنها آن كار را كردند و اينها اين‌گونه كردند.

آمريكا ابتدا بايد حسن نيتش را ثابت كند

وي افزود: من در تمام دوران مسئوليت اجرايي، وقتي خبرنگارها مي‌پرسيدند، مي‌گفتم اول آمريكا بايد حسن‌نيت خودش را نشان بدهد چون او سوءنيت را آغاز و اموال ما را مسدود كرده است. آمريكا خريدهايي را كه ما كرده بوديم و پولش را نيز داده بوديم، مصادره كرد، پول نفت و همه را مسدود كرده و كالاهاي ما را در آنجا نگه داشته است. اول آمريكا اموال ما را آزاد و رفتار خود را اصلاح كند، بعد ما اين را نشاني از حسن‌نيت مي‌گيريم و مي‌نشينيم و مذاكره مي‌كنيم. مذاكره هم به معناي روابط نيست. مذاكره مي‌كنند و اگر به توافق رسيدند و در صورت تحقق شرايط روابط برقرار مي‌كنند. حرف من اين بود.

وي گفت: الان هم همين است. يعني اگر آمريكا مايل است و مي‌خواهد با ما رابطه داشته باشد، بايد حسن‌نيت خود را نه در لفظ بلكه در عمل نشان دهد. الان شروط مذاكره يك مقدار بيشتر شده است. بايد ظلم‌هايي كه به ما كرده جبران كنند و اموال ما را حداقل آنهايي كه فعلاً وجود دارد، تحويل بدهند. اين حرف من بود و الان هم همين است و ثابت است. امام هم يك بار فرمودند كه اگر آمريكا آدم شود، ما مشكلي نداريم و مي‌توانيم همكاري كنيم. من تعبير آدم شدن را اين‌گونه تفسير مي‌كردم. اينكه در اين شرايط گفته شود بياييد رابطه برقرار كنيم، خوب نيست. در گذشته كه اين‌گونه نبوده است. فكر مي‌كنم هنوز هم مي‌توانيم با عزت از آمريكا طلبكار باشيم. آنها به ما ظلم و اموال ما را مسدود كرده‌اند. ما طلبكار هستيم. طلب ما را بدهيد، رفتارتان را عوض كنيد، بعد بنشينيم و مذاكره كنيم. حسن‌نيت خودتان را نشان دهيد. اگر بتوانيم اين مسائل را حل كنيم. البته تصميم اساسي با رهبري است.

براي ترجمه كتابي در دفاع از فلسطين بارها شكنجه شدم

وي در پاسخ به اين پرسش كه آيا تهديدات رژيم صهيونيستي مبني بر حمله به تأسيسات يا هر نوع حمله‌اي واقعيت دارد، گفت: در زمان مبارزه با طاغوت، كتاب سرگذشت فلسطين را با يك مقدمه درباره كارنامه سياه استعمار ترجمه كردم و نوشتم. هنوز كتابي در ايران نبود و به خاطر آن كلي شكنجه شدم كه اين تابو را شكستم. هنوز هم همان‌گونه فكر مي‌كنم. به هر حال اسرائيل تحت قيمومت و حمايت غرب و شرق يك عده انسان را از سراسر دنيا جمع كرده، امتياز داده و آورده و ملتي را از بين برده و آواره كرده و اموالشان را گرفته و آن همه ستم به اينها مي‌شود. اين ستمديده‌ها آواره هستند و چندين ميليون انسان در اردوگاه‌ها زندگي مي‌كنند. الان اردوگاه‌هاي سوريه مملو از فلسطيني‌هاست كه متأسفانه بمباران هم مي‌شوند. اوضاعي اين‌گونه پيدا كردند.

آيت‌الله رفسنجاني ادامه داد: نظر ما راجع به اسرائيل معلوم است. اينكه اسرائيل تنها بخواهد عليه ما بجنگد، فكر نمي‌كنم چنين امكاني داشته باشد. مي‌تواند يك ضربه آني بزند، اما در نتيجه اين ما هستيم كه مي‌توانيم خوب جواب بدهيم. اسرائيل به تنهايي نمي‌تواند حمله ‌كند. اگر بخواهد حمله كند، بايد مطمئن باشد كه يا از اول و يا در مسير، آمريكا به او مي‌پيوندد. لذا احتياج به اجازه آمريكا دارد. دشمنان الان به هر قيمتي مي‌خواهند ما را متوقف كنند و ضربه بزنند. ولي الان آنچه انسان مي‌فهمد، فعلاً اميد بسته‌اند كه همين وضعي كه با تحريم‌ها و تبليغات در كشور ايجاد كردند، آنها را از جنگ بي‌نياز كند. ولي ما بايد خودمان را براي هر پيشامدي آماده كنيم. هميشه هم بايد آماده باشيم. اولويت كاري ما بايد اين باشد كه فعلاً مسائل خودمان را در داخل حل كنيم. فكر مي‌كنم اگر مردم ايران متحد باشند، مثل زمان جنگ و مثل بعد از جنگ و پشت سر انقلاب حاضر به فداكاري باشند و مسئولان و آدم‌هاي باتدبير كشور همراهي كنند، در آن صورت اين حوادث رخ نمي‌دهد.

وي افزود: آنها دشمن هستند و ما را هم مزاحم خودشان مي‌دانند. آنها نمي‌خواهد كه در اينجا كشوري باشد كه با صراحت جلوي اينها بايستد و ملت‌هاي ديگر را هم تشويق كند. آنها اين‌طور چيزي را نمي‌خواهند و تا به حال اين‌گونه نديدند، آن هم از نوع اسلامي و در يك منطقه حساس و بين دو خزانه‌ عظيم نفت در شمال و جنوب. آنها نمي‌خواهند اين‌گونه شود. مي‌دانند اسلام انقلابي، الهام‌بخش است. ما بايد هميشه احتياط خودمان را در هر جهت داشته باشيم و آمادگي داشته باشيم. ولي الان آنها فكر مي‌كنند با همين سبكي كه انجام مي‌دهند، نياز به جنگ نداشته باشند.

وي در واكنش به سخنان اخير يك وزير صهيونيست كه از وي دو بار در سازمان ملل اسم برد و گفت "آقاي رفسنجاني كه تازه ميانه‌رو هم هست، گفته كه اسرائيل يك بمب بيشتر لازم ندارد."، گفت: اسرائيل حرف مرا تحريف كرد. با اينكه حرف من در نماز جمعه صريح بود. من به اسرائيل و حاميانش گفتم كه شما اشتباه مي‌كنيد كه دنبال بمب هسته‌اي هستيد، اگر بمب هسته‌اي در كشور شما باشد، طبعاً دنياي اسلام هم دنبال بمب هسته‌اي مي‌رود و رقيب شما مي‌شود. آن روزي هم كه جنگ هسته‌اي در بگيرد، اسرائيل با يك بمب از پا در‌مي‌آيد، ولي بمب اسرائيل فقط به گوشه‌اي از جهان اسلام آسيب مي‌زند و اين به نفع آنها نيست. اينها بقيه را نمي‌گويند. صداوسيما هم نمي‌خواهد اين‌گونه دفاع كند و چيزي نمي‌گويد. اگر حرف‌هاي ديگران بود، كلي توضيح مي‌داد و نقد مي‌كرد و مي‌گفت. با اينكه نوار سخنراني من را دارد و بارها هم پخش شده است.

آمادگي رئيس‌جمهور شدن ندارم

آيت‌الله هاشمي رفسنجاني در واكنش به برخي احتمالات از نامزدي او براي انتخابات رياست جمهوري گفت: من ديگر آمادگي اين كار را ندارم. در دوره‌اي هم كه آمدم، صد بار تأكيد كردم كه ترجيح دارد انسان جوان‌تر و تازه نفسي وارد شود و ما حمايتش كنيم. شرايطي پيش آمد كه مجبور شدم خودم را نامزد كنم والاّ براي من آن دوره اول كافي بود و بيش از اين لازم نبود. همه حرف‌هايم را هم زدم و طراحي‌هايم را اجرا كردم و برنامه‌هايم را ريختم. بارها گفته بودم كه نيازي نيست بيايم. الان هم اگر يك رئيس‌جمهور توانا با آراي بالا روي كار بيايد، من به عنوان يك مشاور تا آخر به او كمك مي‌كنم.

سال 84 پيش‌بيني شرايط امروز را مي‌كردم

رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در مورد شرايطي كه بر اساس لازم ديد تا انتخابات سال 84 شركت كند، گفت: من شرايط را مي‌ديدم كه همين مي‌شود. همين كه الان شده است. چند سال قبل دو ساعت و نيم با كميسيون تحقيق مجلس خبرگان بر سر همين افكارم و آينده كشور صحبت كردم و آن نوار پيش من و آقاي يزدي در دبيرخانه خبرگان هست و پياده هم شده است ولي نمي‌خواهم آن حرف را بزنم و شلوغي در كشور به وجود بياورم. نظر من همين بود كه به اينجا مي‌رسد. صريح هم گفتم. در نامه‌اي هم كه به رهبري نوشتم، كه اين مقدار از آن سوءاستفاده مي‌شود به اينجا مي‌رسد. ولي وارد اين دعواها نمي‌شوم. همين الان خيلي حرف‌هاي بي‌‌اساس و كذب و تهمت در روزنامه‌ها يا سايت‌ها و يا جاهاي ديگر مي‌نويسند، اما ما مي‌گذريم.

رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در مورد اخبار منتشر شده درباره جلسه آقاي ناطق‌نوري با وي در رابطه با انتخابات، گفت:

ما هميشه جلسه داريم. بعد از جلسه مجمع، معمولاً چهار، پنج نفر از دوستان مي‌مانند و با هم ناهار مي‌خوريم و مسائل كشور و راهكارها را مطرح و بحث مي‌كنيم. اين حرف را هم من به آقاي ناطق زدم و هم ايشان به من زدند. گفتم: هنوز وضع جسمي و سن شما بهتر از من است و بياييد. ايشان هم برعكس به من مي‌گفت. اما همه حرف بود. گفتم كه ديگر نمي‌توانم بيايم و آقاي ناطق هم عذرهايي داشت.

بحثي در مورد انتخابات با آقاي خاتمي نمي‌كنيم

وي افزود: بعد از آن حوادث، شرايطي است كه ما اين بحث‌ها را با ايشان نمي‌كنيم؛ من همراه با بحث وحدت ملي مسائل ديگر را هم گفتم. ما با وحدت ملت پيروز شديم و آمريكا را بيرون كرديم و رژيم شاه را شكستيم و هزار فاميل را سر جاي خودشان نشانديم. با وحدت توانستيم شرّ آن شورش‌هاي اول انقلاب را كه بسيار خطرناك بود، از سر خودمان كم كنيم. والاّ اگر در آن دو سال اينها را آرام نكرده بوديم، مثل افغانستان و عراق مي‌شديم. جنگ با آن عظمت را كه همه دنياي شرق، غرب و ارتجاع پشت سر صدام بودند و هر چه پول و امكانات خواست به او مي‌دادند با وحدت مردم حل كرديم و هر چه خواستيم مردم به ميدان آمدند و هيچ كوتاهي نكردند. اين مشكلات را هم تحمل كردند و دم برنياوردند. در دوران سازندگي مشكلاتي داشتيم كه از جنگ باقي مانده بود، مردم صبر كردند و آوارگان صبر كردند تا خانه‌هايشان را بسازيم. با صبر و همراهي مردم همه توطئه‌هاي خارجي را خنثي كرديم. من همان حرف را دارم. همين الان هم ما بايد دست از اين سياسي بازي برداريم. اين چه چيزي است كه خط كشيدند؟! اصلاح‌طلب و اصولگرا، هر دو اسم است. اينها اصلاح را مي‌خواهند و آنها هم اصول را قبول دارند. بر سر چيزي دعوا مي‌كنند و كار را به اينجا رساندند كه مي‌بينيد. من نمي‌گويم كه حزب و رقابت نباشد. حزب و رقابت باشد و شعار هم بدهد ولي انتخابات كنند و وقتي كه يكي پيروز شد، همه پشت سر او باشند و كار كنند. اگر اين كار را بكنيم، آمريكا مأيوس مي‌شود. چون مي‌داند در آن فضا نمي‌تواند كاري بكند. مشكلاتمان را هم حل مي‌كنيم.

رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در پاسخ به پرسشي در مورد جلساتش با مقام معظم رهبري هم گفت: در سبك سابق چون كار روزانه داشتيم، هفته‌اي يك بار بود. الان ديگر لازم نيست هفته‌اي يك بار باشد. تقريباً ماهي يك بار ادامه دارد. هر وقت هم حرفي داشته باشم، محدوديتي ندارد. تلفن مي‌كنم و مي‌روم با ايشان حرف‌هايم را مي‌زنم. مشكلي در رابطه با هم نداريم. گاهي كه عجله‌تر باشد، با تلفن حرف مي‌زنيم.

برخورد با خانواده‌ام حتما بدون تبعيض بايد باشد

وي در بخش ديگري از سخنانش گفت: من حتماً مي‌خواهم برخورد با خانواده‌ام بدون تبعيض باشد. واقعاً هيچ فرقي ندارد و اجراي قانون بايد براي همه باشد و من به آن راضي هستم. نمي‌خواهم وضع خاصي براي بچه‌هاي خودم در مقابل ديگران درست كنم. ولي مي‌گويند و فكر مي‌كنند كه اين طور نيست. فائزه 6 ماه محكوم شده بود، گرچه من روي حكمش اشكال داشتم اما بالاخره محكوم شد و بايست مي‌رفت، دوره‌اش را مي‌گذراند. خودش را براي زندان آماده كرده بود كه هر وقت خبر كنند، برود. البته شيوه بردن اشكال داشت. در زندان هم در حال مطالعه و ترجمه است.

وي افزود: درباره مهدي هم مطمئن هستم كه غير از انقلاب و اسلام و ايران و ملت چيز ديگري برايش جاذبه نداشت. مثل خيلي از مسئولان كشور در جاهايي مثل شركت در دفاع مقدس و آوردن تكنولوژي صنايع دريايي عسلويه، پارس جنوبي، بهينه‌سازي سوخت و دفتر هيأت امناي دانشگاه آزاد كار مي‌كرد. از روزي كه 17 ساله شد و اجازه گرفت، به جبهه رفته بود و بعدها درس خواند و مثل همه در اين كشور زندگي مي‌كرد. به هر حال متهمش كردند و بايد جواب بدهد و اتهاماتش را روشن كند. خودش هم مي‌خواست بيايد. دو سال و نيم ما او را پشت در نگه داشتيم. اول به ما گفتند كه چرا در اين شلوغي‌ها مي‌خواهد به ايران بيايد؟ ما هم به حرف گوش كرديم و به او گفتيم و او هم قبول كرد. بعد من اصرار كردم. دوستان مي‌گفتند كه او دارد درسش را مي‌خواند و كار هم دارد. اول ما خودمان او را براي نظارت بر 6 دانشگاه خارج فرستاديم كه نظارت كند. از طرف هيأت مؤسس رفته بود. حكمش از آن هيأت صادر شده بود. وقتي ديد در آنجا وقت دارد، درسش را شروع كرد. مرحله اول را تمام كرده و در حال نوشتن تز است. وقتي كه دانشگاه آزاد‌ آكسفورد تعطيل شد، اصرار كرد كه بيايد در اينجا تز را كامل كند. اگر واقعاً اشكال قانوني دارد بايد جواب بدهد. منتها بعضي‌ها هياهو مي‌كنند و قبل از قضاوت تهمت مي‌زنند.

روزنامه‌هايي كه خود را نظام مي‌دانند، تهمت مي‌زنند

وي افزود: رهبري در نماز جمعه گفتند گناه كبيره است چيزي كه در دادگاه ثابت نشده، به كسي اتهام بزنند ولي مي‌بينيد همان روزنامه‌هايي كه خودشان را نظام مي‌دانند، دارند تكرار مي‌كنند. من نمي‌دانم اينها چطور مي‌گويند كه ما مقلّد هستيم. مهدي در اختيارشان است و من هم هيچ مساله‌اي ندارم. جز اينكه قانون اجرا شود. اگر احساس كنم كه بي‌قانوني رفتار مي‌شود، اقدام مي‌كنم.

آ?قاي هاشمي ادامه داد: وقتي به جبهه هم مي‌رفت، برايش دعاي سفر مي‌خوانديم. مادرش براي او آينه و قرآن مي‌گرفت و من هم دعاي سفر را در گوش او مي‌خواندم. همين آيه معروف "ان الذي فرض عليك القرآن يرادكَّ الي معاد فالله خير حافظا و هو ارحم الراحمين" مثل هميشه وقتي كه مي‌رفت، دعا را برايش خواندم.

وي افزود: بين دو بازداشت فائزه و مهدي يك شب فاصله بود. شبي كه مي‌خواستند فائزه را ببرند، مشكلاتي بود. فرداي آن روز هم مهدي آمد. بنا بود كه از فرودگاه سريع او را به خانه بياورند كه همديگر را ببينيم، ساعت‌ها در آنجا معطل كردند و دير آوردند. ولي بد نبود، ساعت2 وارد خانه شد. احوالپرسي‌هايمان را كرديم. بايستي فردا مي‌رفت. وقت كمي داشتيم. يك مقدار از اينها را در خاطرات مي‌نويسم.

رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در پاسخ به اين پرسش كه علت اين همه صبر در برابر هجمه‌هايي كه به خانواده تان مي‌شود، چيست، گفت: آن چيزهايي كه صبرم را از من مي‌گيرد، چيزهايي است كه به انقلاب، كشور و مردم آسيب مي‌رساند. اين موضوع صبرم را مي‌گيرد. لذا هميشه سعي مي‌كنم در اينجا چيزهايي را بگويم. بقيه مسائل براي هر انساني پيش مي‌آيد. البته مادر مثل من نيست. احساسات مادر خيلي رقيق‌تر است و حق هم دارد. من به او هم نمي‌توانم بگويم كه بيش از اين صبر كن. همان قدري كه صبر دارد، صبر مي‌كند. هر موقع هم ندارد، ابراز احساسات مي‌كند. به هر حال اين صبر سازنده است. ما در قرآن كه نگاه مي‌كنيم، صبر بر مصائب، جزو عوامل انسان‌سازي است. انسان با مقاومتي كه در مقابل حوادث مي‌كند و صبر مي‌كند و داد و بيداد نمي‌كند و به افلاك بد نمي‌گويد، خودش را مقاوم مي‌كند. مقاومت انسان از صبر مي‌زايد. لذا صبر مي‌كنم.

آيت‌الله هاشمي رفسنجاني در مورد سخنان دخترش كه از قول او گفته بود "پدر گفتند اگر بخواهيد من سكوت كنم، شما مي‌توانيد زندگي خيلي خوب و راحتي داشته باشيد. ولي اگر بخواهيد حق را بگويم، احتمال دارد شما هم دچار دردسر شويد"، گفت: الفاظ آن يادم نيست اما به همين مضمون گفتم. البته اين مطلب از زمان مبارزه با رژيم سابق در خانواده ما مطرح بوده، ولي مضمون آن هميشگي است. وقتي حوادث اين‌گونه شد، گفتم در اينجا ناچارم بعضي از حقايق را بگويم و كار كنم، ممكن است به شما هم آسيب برساند. به آنها اخطار كردم كه بدانند. آنها هم نمي‌آيند چيزي را بر من تحميل كنند. نظراتي دارند و به نظرات خودشان عمل مي‌كنند. من هم به وظيفه‌ام عمل مي‌كنم. اين مضمون را من به بچه‌ها گفته‌ام.

اجراي قانون، راه پرشور شدن انتخابات آينده

آيت‌الله هاشمي در بخش ديگري از سخنانش درباره راهكار پرشور شدن انتخابات آتي، گفت: من راهكار را قانون مي‌دانم. قانون اساسي واقعاً معيار انتخابات باشد. آن كساني كه صلاحيت دارند، حق نامزدي داشته باشند و انتخابات هم سالم انجام شود و نظارت درست انجام شود. گروه‌ها و جبهه‌هاي مشخص سليقه خودشان را بر قانون تحميل نكنند. در آن صورت هر كسي را كه مردم بيشتر قبول دارند، سركار مي‌آيد. ممكن است افكار عمومي هم اشتباه كند، اما كمتر از افراد اشتباه مي‌كند. در آن صورت مردم پشتيبان نظام مي‌مانند. من اين‌گونه مي‌بينيم.

رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام ادامه داد: براي من اصلاح‌طلب‌ها و اصولگراها و مستقل‌ها، فرقي ندارد، همه در اين كشور كار كرده‌اند و انسان‌هاي زحمت‌كشيده‌اي هستند. سليقه‌هاي مختلفي هم دارند. اگر شما وزرا، استانداران و معاونان دولت مرا ارزيابي كنيد، مي‌بينيد كه تعادل بين مجموعه سليقه‌ها را در دولتم كاملاً حفظ مي‌كردم.

وي درباره تشكيل نهاد فراقوه‌اي براي نظارت بر اجرا، گفت: اين قابل بحث است. به مجمع آمد، ولي مشكلاتي پيش آمد و بحث آن متوقف شد، اگر به مجمع بيايد، آن موقع بحث مي‌كنيم و هر چه مصلحت بود، مي‌گوييم. روي اين قضيه هنوز به موضعي نرسيده‌ايم و بحث جدّي نكرديم. بالاخره بايد آنهايي كه ناظر و مجري هستند، اعتماد مردم را جلب كنند و متهم نشوند كه براي گروه خودشان كار مي‌كنند.

آيت‌الله هاشمي در پاسخ به اين پرسش كه چگونه مي‌توان اين اعتماد را به مردم نشان داد، گفت: اگر تصميم بگيريم، اين اتفاق مي‌افتد. البته من الان راهكارها را از طريق رهبري مي‌بينم. در اين شرايط غير از ايشان كسي نمي‌تواند مسائل را به مسير برگرداند. ما هم حاضر هستيم در خدمت ايشان - اگر بخواهند- كمك كنيم. بايد به مسيري كه از اول بوديم، برگرديم.

 

 

وضع ما « شربت اندر شربت » نيست !

نويسنده : منصور فرزامي‌

سرمقاله مردم سالاری ۱۶ مهر ۱۳۹۱

 به استناد آنچه از روزنامه‌ها خواندم، پاسخ رئيس محترم جمهوري را بعد از 16 ماه، در مقابل پرسش خبرنگاران، مي‌توان در چند بند خلاصه کرد:

 

1- جامعه گرفتار جنگ رواني و جنگ اقتصادي است.

2- دولت، شب و روز کار مي‌کند.

3- تنها مقام مسئولي که در کشور ما پاسخگوست، رئيس محترم جمهوري است .

4- در اين هفت ساله، در اکثر قريب به اتفاق بخش‌ها، معادل کل تاريخ کشور، کار شده است .

نخست بايد بگويم که شرق و غرب، و دور و نزديک، آن چنان که ما خيال مي‌کنيم، نه دوست ما هستند و نه ذره اي ملاحظه ما را دارند بلکه به منافع خود مي‌انديشند و در سياست و اقتصاد شان، اخلاق و مردمي، جاي ندارد. پس خودمان بايد دردهاي فراوان خود را درمان کنيم و چشم به راه طبيب و حکيم بيگانه نباشيم . زمينه اين برداشت بر مبناي خبرهايي است که از گذشته‌هاي دور و نزديک خوانده ايم و تجربه کرده‌ايم .

جناب رئيس‌جمهوري! اگر از شما مي‌پرسند و شما هم خود را يگانه مسئول پاسخگو در کشور مي‌دانيد به سبب آن است که رئيس و شخص اول اجرايي کشور هستيد، بنابراين منطقي است که شما را مسوول مستقيم عملکردها بدانند و علت نارسايي‌ها را از مجموعه دولت شما بپرسند . اين که امر غريبي نيست!

اگر غير از اين است، پس مسوول نابساماني‌هاي اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي ما کيست؟ اگر قوه قضاييه است از اين قوه بپرسيم‌؛ چنانچه مجلس است، آنجا را مورد سوال قرار دهيم، حضرت عالي هم که در صراحت لهجه شهره‌ايد‌. آن 22 نفري که قيمت ارز را بالا مي‌اندازند، چه کساني‌اند‌؟ چرا مردم نبايد از زبان شما بشنوند ؟ چرا نشاني نمي‌دهيد تا دستگاه قضا پيگيري کند‌؟ جناب رئيس جمهوري‌! آماري که در مورد نقدينگي مي‌دهيد، بر مبناي منطق علمي‌نيست‌. چرا نظر مشفقانه کساني را که شما را دوست دارند و با شما در يک جناح بوده اند و در رياست جمهوري به شما کمک کرده‌اند تا راي بياوريد، نمي‌شنويد؟ حتي برخي از اين صاحب نظران در مجموعه دولت شما بوده‌اند‌. موارد ديگر هم به همين قياس است‌‌!

 

مبادا که يک خط بنويسيد و خداحافظ‌! اين فکر و خيال اضطراري را آنگاه مي‌کرديد که از مردم راي گرفتيد‌. اينک در پيشگاه خداوندي و در محضر تاريخ و آيندگان بايد پاسخ بدهيد. ان‌شاءالله که عاقبتتان خير است .

در مورد رسانه ملي هم خدمتتان بگويم که براي شما و مجموعه دولتتان کم نگذاشته است. عنايتي که به حضرت عالي هست بعد از انقلاب در هيچ دولتي سابقه نداشته و ندارد. بر چشمه خورشيد که نمي‌توان گل ماليد . هم اکنون به جاي اوضاع اقتصادي ما، همه از نابساماني‌هاي اقتصادي غرب مي‌گويد تا بر دامن مجموعه شما غباري ننشيند. مجلس هم در راستاي اهداف دولت نهم و دهم کوشيده است و هر جا هم که به مذاق، خوش نيامده، اجرا نکرده‌ايد و با شهامت، اعلام هم فرموده‌ايد و حتي در طرح سوال مجلس با مزاح، اوضاع را به نفع خود، تلطيف کرده‌ايد!

جناب رئيس‌جمهوري‌! بسياري از قوا و نيروها در زمين شما بازي کرده‌اند تا موفق شويد‌. چرا خيال ناسازگاري ديگران نسبت به شما به مخيله تان راه يافته است؟

به استناد شواهد و قراين موجود، بعد از انقلاب، هيچ رئيس‌جمهوري، پشتوانه شما را نداشته است . چرا کم لطفي مي‌کنيد‌. چرا تمامي‌معايب را متوجه ديگران و همه محاسن را در مجموعه خود مي‌بينيد‌؟

کدام رئيس‌جمهور، پس کوب شما را از مآخذ و مجاري مختلف داشته است که شما داريد‌؟

به صراحت عرض کنم اگر اوضاع جامعه ما مشکلي داشته باشد با توجه به همه پشتوانه‌ها، قصور از جانب مجموعه دولت شماست و اگر نداشته باشد، دست مريزاد به شماست . مراجع و علما هم در عين انتقاد، پاس خاطر دولت شما را داشته‌اند.

جناب رئيس‌جمهوري‌! بله همه بايد به شما کمک کنند تا از اين گردنه پرخطر بگذريم چون اين همه، در زمره خشک و ترند و اگر آتشي افروخته شود، دامن همه را مي‌گيرد، منوط به اينکه اين تفکر هماهنگي را از خود نشان دهيد و پند ناصحان و خبرگان را بشنويد و فقط خود را فعال مايشاء و خبره در همه زمينه‌ها ندانيد‌. چون اوضاع، آن چنان که مي‌پنداريد، مطلوب نيست و آمارهايي که ارائه مي‌شود از پشتوانه علمي‌مايه ندارد . نکته مهم پاياني اينکه بايد بدانيم به ازاي چيزي که از دست مي‌دهيم، چه چيزي را به دست مي‌آوريم .

 

دلايل دو تصميم اقتصادي مجلس

ارسلان فتحي‌پور

رئيس‌ كميسيون اقتصاد

تهران امروز ـ ۱۷ مهر ۱۳۹۱

روز گذشته دو تصميم بسيار مهم از سوي مجلس پيگيري و به تصويب رسيد كه در صورت نهايي شدن مي‌تواند نتايج مثبتي در اقتصاد كشور داشته باشد. يكي از اين تصميمات توقف اجراي فاز دوم هدفمندي يارانه‌ها بود و طرح ديگر واريز مابه‌التفاوت فروش ارز دولتي با نرخ آزاد به خزانه كشور است. مهم اينجاست كه ببينيم اين تصميمات به چه دليل اتخاذ شده‌اند و همچنين تاثيرات و تبعات اين تصميمات چه خواهد بود؟

 

براي سوال اول بايد گفت كه در مدت دو، سه ماه اخير روند افزايش قيمت‌ها تندتر شده و نرخ تورم به پله‌هاي بالاتري رسيده‌است كه اين موضوع يكي از معضلات اساسي اقتصاد كشور در اين مدت بود. بزرگ‌ شدن غول نقدينگي كه همپاي تورم حركت مي‌كرد هم مشكلات بسياري براي ما پيش آورده و نياز بود كه ما راهكاري براي توقف اين دو معضل به دست بياوريم و اين در حالي است كه اگر به هر دليلي از‌جمله اجراي فاز دوم قانون يارانه‌ها زمينه براي تزريق نقدينگي بيشتر به اقتصاد كشور فراهم مي‌شد، بر مشكل فوق افزوده مي‌شد. فاز دوم هدفمندي يارانه‌ها اصلي‌ترين موضوعي بود كه قطعا و در صورت اجرا شدن موجب افزايش نرخ تورم و نرخ نقدينگي مي‌شد. بنابراين مجلس تصميم گرفت در چنين شرايطي از اجراي فاز دوم هدفمندي يارانه‌ها جلوگيري كند تا پيامدهاي اجراي آن معيشت مردم را بيش از پيش با مشكل مواجه نكند. هر كسي مي‌داند كه افزايش قيمت حامل‌هاي انرژي و همچنين افزوده شدن به ميزان يارانه‌هاي نقدي در فاز دوم نقدينگي سرگردان ما را حجيم‌تر كرده و به نرخ تورم مي‌افزود. بنابراين تصميم ياد شده براي جلوگيري از اين اتفاق اتخاذ شد. مهم‌ترين نتيجه تصميم ديروز مجلس را مي‌توان خلاصي از دست يك عامل تورم‌زاي ديگر عنوان كرد. در نبود فاز دوم هدفمندي يارانه‌ها ما مي‌توانيم تمركز بيشتري بر شاخص‌هاي اقتصادي خود داشته باشيم و نگران عامل تورم‌زاي ثانويه نباشيم. از همين ‌رو احتمال بهتر شدن شرايط اقتصادي با اين تصميم بيشتر مي‌شود. البته بايد تاكيد كرد كه اجراي فاز دوم هدفمندي يارانه‌ها ديگر در اين دولت كليد نخواهد خورد و دولت بعدي هم نيازمند اجازه مجلس براي اجراي فاز دوم هدفمندي خواهد بود. تصميم دوم اما واريز تفاوت قيمت ارز دولتي و آزاد به خزانه كشور بود. سرمايه‌هايي كه از تفاوت قيمت ارز دولتي و آزاد به دست مي‌آمد پيش از اين به درستي هزينه نمي‌شد و بيلان دقيقي از نحوه هزينه‌كرد آن به دست مردم و نمايندگان مجلس نمي‌رسيد. از سوي ديگر اين موضوع توانسته بود به رانت‌جويي برخي افراد در بازار ارز دامن زند. تصميمي كه ديروز از سوي مجلس اتخاذ شد مي‌تواند فضاي اعتماد را دوباره به نظام ارزي برگرداند. از سوي ديگر رديف و منبع مالي تازه‌اي براي بودجه‌هاي عمومي برآورده مي‌شود كه اين مبالغ مي‌تواند از اين پس خرج اقتصاد كشور شود و ديگر هدر نرود. در شرايطي كه كشور در شرايط خاص تحريمي قرار دارد به شدت نياز به چنين منبعي حس مي‌شد تا بتوانيم بهتر از پيش اقتصاد كشورمان را در شرايط خاص راهبري كنيم.

 

دو اقدام فوري مجلس براي اقتصاد

تهران امروز ـ ۱۷ مهرماه ۱۳۹۱

نمايندگان به فوريت توقف فاز دوم هدفمندي و طرح واريز مازاد درآمد ريالي فروش ارز به خزانه راي دادند

 

نمايندگان مجلس در جلسه علني ديروز خود با فوريت طرح‌هايي موافقت كردند كه اميدوارند با نهايي شدن اين طرح‌ها راه براي مهار نوسانات شديد در اقتصاد كشور فراهم شود و به رونق توليد منجر شود. الزام بانك مركزي به واريز فوري مازاد درآمد ارزي به خزانه و توقف فاز دوم هدفمندي يارانه‌ها دو طرحي هستند كه فوريت‌شان به تصويب رسيد. نمايندگان هدف از اين دو طرح را اعمال مديريت قوي قانوني بر دولت به منظور جلوگيري از تزريق بيش از حد معمول نقدينگي به اقتصاد كشور و نيز عدم اجراي فاز دوم هدفمندي يارانه‌ها كه متضمن افزايش يارانه نقدي و در نتيجه پيامدهاي تورمي شديد است، اعلام كرده‌اند. تصويب فوريت اين طرح‌ها نشان مي‌دهد مجلس به برنامه‌هاي دولت چندان اطميناني ندارد و خود مي‌خواهد با ابزارهاي قانوني از بروز تلاطم جديد در اقتصاد كشور جلوگيري كند. پيش از اين نمايندگان اعتراض داشتند كه دولت بي‌محابا نقدينگي توليد مي‌كند و مي‌خواهد با افزايش يارانه نقدي كه باعث جلب نظر موافق كوتاه مدت توده‌ها مي‌شود، شرايط سخت‌تري را بر سر راه توليد ايجاد كند.

در جلسه علني ديروز مجلس رخ داد

موافقت مجلس با توقف اجرای فاز دوم هدفمندی

هنوز تولید مورد حمایت قرار نمی‌گیرد و شرایط رو به سقوطی دارد، همچنين با تعطیلی بسیاری از کارخانجات مواجهیم و شاهدیم که بسیاری از کارخانجات کشور کمتر از ظرفیت‌شان فعالیت می‌کنند

 

مجلسيان ديروز با يك فوريت طرحي كه فاز دوم هدفمندي يارانه‌ها را متوقف مي‌كند موافقت كردند. تصويب نهايي اين طرح موجب مي‌شود كه فاز دوم قانون هدفمندي يارانه‌ها فاصله بيشتري تا كليد خوردن پيدا كند و دولت فعلا از پله بعدي اين طرح كه افزايش بيشتر حامل‌هاي انرژي و همچنين افزايش يارانه‌ نقدي خواهد بود كناره‌گيري كند. اين در حالي ‌است كه پيش از اين مجلسيان بر اجراي سريع‌تر فاز دوم هدفمندي يارانه‌ها تاكيد مي‌كردند اما گويا شرايط اقتصادي كشور امكان اجراي فاز دوم هدفمندي را كاهش داده است. بايد توجه داشت كه توقف فاز دوم هدفمندي موجب قطع يارانه‌هاي نقدي و پس‌روي از فاز اول هدفمندي يارانه‌ها نخواهد شد.

 

179 نفر از وكلاي مردم با توقف فاز دوم هدفمندي موافقت كردند و اين موضوع تنها 17 راي مخالف به خود ديد. 20 نفر از نمايندگان هم ترجيح دادند كه به اين طرح راي ممتنع دهند تا در نهايت طرح توقف فاز دوم هدفمندي با اكثريب آرا تصويب شود. البته برخي نمايندگان مخالف هم در اين ميان اعتراضاتي داشتند و توقف فاز دوم هدفمندي را بر خلاف مصوبه‌هاي پيشين مجلس عنوان مي‌كردند. به هر روي بر همين اساس در نمايندگان مجلس جلسه علنی ديروز (یک‌شنبه) یک فوریت طرح اصلاح اجزای 44 و 45 قانون بودجه سال 1391 کل کشور را مورد بحث و بررسی قرار داده و به تصویب رساندند. اجزای 44 و 45 بودجه 91 مربوط به قانون هدفمندسازی یارانه‌ها بود که در صورت تصویب نهایی جزئیات طرح مذکور در مجلس، اجرای فاز دوم قانون هدفمندسازی یارانه‌ها متوقف می‌شود. در این جلسه حجت‌الاسلام غلامرضا مصباحی مقدم نماینده تهران به عنوان طراح، ‌جواد کریمی قدوسی نماینده مشهد به عنوان مخالف و موسی‌الرضا ثروتی نماینده بجنورد در موافقت با یک فوریت این طرح در صحن علنی پارلمان سخنرانی کردند.

 

فاز دوم هدفمندي به شرط كاهش تورم

 

حجت‌الاسلام غلام‌رضا مصباحي‌مقدم رئيس‌ كميسيون برنامه‌وبودجه در مجلس در دفاع از توقف فاز دوم هدفمندي، شرط اجراي دوباره اين قانون را منوط به كاهش نرخ تورم دانست. رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس با تاکید بر لزوم توقف اجرای فاز دوم قانون هدفمندسازی یارانه‌ها، اعلام کرد که قانون هدفمندی ‌یارانه‌ها باید در شرایط نزول نرخ ارز و ثبات اقتصادی اجرایی شود. به گزارش فارس، حجت‌الاسلام غلامرضا مصباحی مقدم نماینده مردم تهران و رئیس کمیسیون برنامه‌وبودجه مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی ديروز در سخنانی به عنوان طراح طرح اصلاح اجزای 44 و 45 قانون بودجه سال 1391 کل کشور که در زمینه توقف اجرای فاز دوم قانون یارانه‌ها بود، اظهار داشت: بنده در مجلس هشتم رئیس کمیسیون ویژه طرح تحول اقتصادی بودم.

 

وی افزود:‌ ما قانون خوبی را در زمینه هدفمند کردن یارانه‌ها تدوین کردیم و در مقام اجرا هم تمام همت‌مان این بود که این قانون با همه ویژگی‌هایش اجرایی شود تا آثار و برکات آن در جامعه دیده شود. مصباحی مقدم بر همین اساس یادآور شد: اصلاح تولید ملی و کاهش اتکا به تولید انرژی، صرفه‌جویی‌های اساسی در تولید و نوآوری‌های جدید در محصولات، ترجیح دادن مصرف تولیدات ایرانی، صرفه‌جویی اساسی در کشور، تامین منابع لازم برای بیمه بیکاری و جوانان جویای کار و... از جمله اهدافی بود که در این طرح پیش‌بینی شده بود اما متاسفانه شرایط به گونه دیگری رقم خورد. نماینده تهران در خانه ملت همچنین خاطرنشان کرد: دولت در راستای اجرای قانون یارانه‌ها، مبلغ 9 هزار میلیارد تومان از بانک مرکزی استقراض کرد و بیشتر یارانه‌ها توزیع شد و میزان یارانه‌های توزیع شده از درآمد حاصل از اصلاح قیمت‌ها بیشتر بود.

 

رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس در بخش دیگری از سخنانش متذکر شد:‌هم‌اکنون در شرایطی هستیم که با تلخی تمام ناگزیریم اجرای فاز دوم قانون یارانه‌ها را متوقف کنیم چرا که معلوم نیست چگونه قرار است اجرای این قانون دنبال شود؛ ما نمی‌خواهیم اینطور شود ولی نمی‌توانیم فاز دوم یارانه‌ها را اجرایی کنیم. وی با اشاره به اینکه ما در شرایطی هستیم که نرخ تورم روبه رشد است تصریح کرد:‌نوسانات نرخ ارز مردم را نگران کرده است و مدیریت خوبی در این زمینه انجام نگرفته؛ قانون هدفمندسازی یارانه‌ها باید در شرایطی که نرخ تورم رو به نزول باشد اجرایی شود و قانون یارانه‌ها باید در شرایط ثبات اقتصادی اجرایی شود.

 

«گرچه همچنان پرداخت‌ها بیش از دریافت‌هاست و هنوز تولید مورد حمایت قرار نمی‌گیرد و شرایط رو به سقوطی دارد، با تعطیلی بسیاری از کارخانجات مواجهیم و شاهدیم که بسیاری از کارخانجات کشور کمتر از ظرفیت‌شان فعالیت می‌کنند، اما متاسفانه ناچاریم تصمیمی‌ بگیریم که نمی‌خواهیم و آن این است که چه پرداخت بیشتر یارانه‌ها و چه افزایش قیمت حامل‌های انرژی متوقف شود.»

 

متن طرح توقف اجرای فاز دوم هدفمندي

 

گفتني‌است متني كه براي توقف فاز دوم هدفمندي يارانه‌ها آماده شده است به امضاي 28 نفر از نمايندگان مجلس رسيده‌است. در زير اين متن امضاي تاج‌گردون، سیدشریف حسینی، جلیلی، مصباحی‌مقدم، قادری، زمانیان، آقامحمدی، هاشمی، نعمتی، دوگانی، غلام‌محمد زارعی، هادی قوامی، حسن‌پوربیگلری، فولادگر، باهنر، محمد دهقان، اسداللهی، پورابراهیمی، امامی، جعفرزاده، نجف‌نژاد، عبدالله زاده، قاضی‌پور، سقایی، نوری و نادران ديده مي‌شود. در اين متن آمده است: در سال‌جاری به دلایل متعدد فشار قیمتی بالایی متوجه جامعه شده است. در راستای جلوگیری از افزایش قیمت‌ها بر شاخص‌های قیمت کالا و خدمات ضروری است مرحله دوم قانون هدفمندسازی یارانه‌ها برای جلوگیری از افزایش قیمت‌ها و پرداخت‌ها در سال جاری اجرا نشود.

 

بدین منظور ضروری است موارد مربوط به هدفمندسازی یارانه‌ها در بودجه سال 1391 اصلاح تا با جلوگیری از افزایش قیمت فرآورده‌ها مانع از فشار بیشتر بر جامعه شود. این طرح به نحوی اجرا شود که هرنوع افزایش قیمت فرآورده‌های نفتی و سایر موارد مطرح در قانون هدفمندسازی یارانه‌ها در سال 91 ممنوع شود تا باعث کاهش فشار بر مردم و اقشار آسیب‌پذیر گردد و از ادامه تورم لجام‌گسیخته حاصل از عدم اجرای صحیح و آغازین قانون هدفمندکردن یارانه‌ها جلوگيري به عمل آید. اين نوشته تصريح مي‌كند: به منظور جلوگیری از افزایش قیمت‌ها و اجرای مرحله دوم قانون هدفمندسازی یارانه‌ها در سال 1391، اجزای 44 و 45 قانون بودجه سال 91 به شرح زیر اصلاح می‌شود و با تصویب این قانون احکام متناظر در ردیف‌ها و در جمع بودجه عمومی در قانون بودجه 91 اصلاح می‌شود. نمايندگان در اين متن خواستار اصلاح رديف‌ها و بودجه عمومي در بخش‌هاي مربوط به فاز دوم هدفمندي يارانه‌ها مي‌شوند و مي‌گويند: درآمد حاصل از اصلاح قیمت‌ها موضوع ماده یک قانون هدفمندی یارانه‌ها در سال 91 حداکثر معادل درآمد سال 90 خواهد بود و هرگونه افزایش قیمت کالاها و خدمات در سال 91 ممنوع است. اين اصلاحيه تصريح مي‌كند، تا مبلغ 10 هزار میلیارد تومان از محل یارانه‌های نان، برق و سایر کالاها و خدمات مندرج در این قانون به منابع اجرای طرح اضافه می‌شود. اين متن ياداور مي‌شود: تا 73 درصد از منابع به منظور اجرای ماده 7 قانون هدفمندسازی یارانه‌ها و یارانه نان و تا 15 درصد از منابع به منظور اجرای مواد 6 و 8 قانون هدفمندکردن یارانه‌ها اختصاص مي‌يابد.

 

 

 آقاي رئيس ‌جمهور! اجناس محله شما هم گران شده است

 واکنش مجلس به اظهارات احمدي‌نژاد

 93 امضا براي سوال از احمدي‌نژاد جمع آوري شده است

مردم سالاری ـ ۱۷ مهرماه ۱۳۹۱

 نماينده بوکان در مجلس گفت: آقاي رئيس ‌جمهور تورم لجام گسيخته ديگر نه قابل انکار است و نه قابل نسبت دادن به غير، باور بفرمائيد که اجناس مغازه سر کوچه خودتان هم گران شده است، اگر باور نمي‌کنيد، بپرسيد. به گزارش فارس، محمد قسيم عثماني در نطق ميان دستور اظهار داشت: مسببان اصلي توهين به ساحت مقدس پيامبر اسلام(ص) صهيونيست‌ها و دولت آمريکا بودند، چراکه آنها همواره از روند فزاينده رسوخ دين مبين اسلام در دل جوانان نيک‌ فطرت اقصي نقاط جهان هراسان هستند.

وي افزود: آنها از اسلام مي‌ترسند چون اسلام دين اياک‌نستعين است ولي آمريکايي‌ها مي‌خواهند که همه از او مدد جويند، از اسلام مي‌‌ترسند چون اسلام دين عدالت و برابري است اما آنها حقوق برابر براي ملت‌ها و انسان‌ها را قائل نيستند. عضو کميسيون بودجه مجلس با اشاره به توهين‌ها و برخورد غيرمنصفانه‌ رئيس‌ جمهور به مجلس شوراي اسلامي بيان داشت: شخص آقاي رئيس‌ جمهور دچار فرافکني اقتصادي و سياسي شده است و او نتايج عملکرد خود را به ديگران نسبت مي‌دهد و خود را مظلوم و بي‌تقصير معرفي مي‌کند.

عضو کميسيون بودجه مجلس افزود: شکي نيست که بخشي از مشکلات اقتصادي ناشي از تحريم است، تحريم يک متغير غيرقابل انکار است که به عنوان يک متغير مداخله‌گر بر اقتصاد کشور تأثير‌ گذاشته است ولي جناب آقاي رئيس‌ جمهور اگر شما درست عمل مي‌کرديد مي‌توانستيد تحريم را طوري کنترل و جهت دهيد که اين تهديد به يک فرصت براي اقتصاد کشور تبديل مي‌شد ولي نه تنها شما درست جهت نداديد بلکه به فشار ناشي از تحريم نيز افزوديد و با ناکارآمدي آب به آسياب دشمن ريختيد و آتش تورم را شعله‌ورتر کرديد. عضو کميسيون بودجه مجلس افزود: بخش قابل توجه و غيرقابل انکار از وضعيت اقتصادي ناشي از ناکارآمدي و ناتواني دولت و تصميمات انتزاعي، تک‌بعدي و ناصحيح شخص آقاي رئيس جمهور است، تصميمات اقتصادي به موقع گرفته نمي‌شود و برخي از تصميمات متناسب با اقتضاي شرايط موجود نيست برخي از تصميمات غلط است و اين مجموعه تصميمات شرايط فعلي را رقم زده است و به فشار ناشي از تحريم افزوده است. عثماني گفت: فشار اقتصادي بر مردم روز به روز بيشتر و قدرت خريد روز به روز کاهش مي‌يابد، چرا از صورت مسئله فرار مي‌کنيد، چرا وظايف ذاتي خود را انجام نمي‌دهيد و هرگونه مشاوره و اظهار‌نظر کارشناسانه و مشفقانه را دخالت مي‌انگاريد و ترجمه مي‌کنيد. نماينده بوکان گفت: جناب آقاي رئيس ‌جمهور شما کاري کرديد که مردم به تصميمات اقتصاديتان هيچ باوري نداشته باشند و هر وقت شما صحبت از کنترل قيمت چيزي را مي‌کنيد، مردم مي‌گويند پس گران مي‌شود.

وي ادامه داد: در سال حمايت از توليد ملي و سرمايه ايراني با تصميمات غلط اقتصادي، توليد را به تعطيلي کشانده‌ايد، در حالي که از شرايط تحريم‌ مي‌توانستيم در جهت حمايت از توليد داخلي بيشترين بهره را ببريم.

عثماني با اشاره به معظل بيکاري گفت: بيکاري را با شعار و ارائه آمار و اعداد واهي چاره سر نمي‌توان کرد، شما در محاسبه بيکاري و آمار نرخ بيکاري در خواب غفلت هستيد، اين همه جوان بيکار که يک ظرفيت عظيم براي توليد و تحريم اقتصادي است شما نتوانستيد اين ظرفيت‌ها را فعال و براي ايجاد اشتغال کار قابل توجهي انجام دهيد. عضو کميسيون بودجه مجلس بيان کرد: چرا اقرار نمي‌کنيد، چرا ناتواني‌ و سياست‌هاي غلط خود را به ديگران نسبت مي‌دهيد، تورم لجام گسيخته ديگر نه قابل انکار است و نه قابل نسبت دادن، باور بفرمائيد که اجناس مغازه سر کوچه خودتان هم گران شده است، اگر باور نمي‌کنيد، بپرسيد.

نماينده بوکان در مجلس گفت: تورم دزدي از جيب فقراست، آقاي احمدي‌نژاد شما دزد نيستيد، پاک هستيد، ولي سياست‌ها و تصميمات شما منجر به دزدي از جيب فقرا شده است، شما ماهانه حدود 50 هزار تومان يارانه به هر نفر از افراد خانواده پرداخت مي‌کنيد و به يک جيب مي‌ريزد، ولي از آن جيب تا 200 هزار تومان خارج مي‌کنيد، چرا در سخنراني‌ها کاستي‌هاي خود را به رئيس مجلس و شهردار که کانديداي رياست جمهوري است و يا وزارتخانه‌هاي امنيتي و نهادهاي مقدس نظام نسبت مي‌دهيد.

عثماني افزود: شما 15 درصد به حقوق کارکنان اضافه مي‌کنيد ولي تورم 40 تا 50 درصدي به قشر آسيب‌پذير وارد مي‌کنيد. وي خاطرنشان کرد: از حالا به عنوان يک کارشناس و متخصص مالي عرض مي‌کنم افزايش نقدينگي که در حال حاضر آقاي بهمني به دستور آقاي رئيس‌جمهور انجام مي‌دهد، تورم کمر‌شکني را در سال آينده ايجاد خواهد کرد و در دولت آينده توازن قابل مهار نخواهد بود. وي ادامه داد: قرار بود مردم پول‌‌ها را بر سر سفرهايشان ببرند در حالي که افزايش نقدينگي باعث ‌شده که نه تنها اين پول‌ها بر سر سفره‌ها نياورند، بلکه بايد سفرهاي خود را نيز در اين راه بدهند.

 

نماينده بوکان گفت: بيکاري و تورم در جامعه بيداد مي‌کند و شما مسئول مستقيم آن هستيد، ريشه اين مشکلات را در ديگران و يا مصاحبه‌هاي 5 صفحه‌اي جستجو نکنيد بلکه آنها را در بي‌قانوني‌ها، قانون‌گريزي‌ها، خودمحوري‌ها، جريان انحرافي و در وزرايي که به تصميم‌هاي غلط شما بله قربان نگفتند، جستجو کنيد.

 

93 امضا براي سوال از احمدي‌نژاد جمع آوري شده است

 

گروه سياسي: مشکلات شديد اقتصادي و نوسانات بازار ارز، سبب شده تا بحث سوال از رييس جمهور دوباره در دستور کار برخي از نمايندگان قرار بگيرد. بر اين اساس، يکي از امضا کنندگان طرح سوال از رئيس جمهور از امضاي 93 نماينده پاي اين طرح خبر داد و گفت: جمع آوري امضا براي طرح مذکور همچنان ادامه دارد.

هفته گذشته اين طرح بيش از 60 امضا داشت و تا آخر هفته به نصاب لازم رسيده بود، اما يکي از امضا کنندگان در گفت‌وگو با مهر از افزايش تعداد امضاها در جلسه امروز مجلس به 93 امضا خبر داد و گفت: طراحان اين طرح به دنبال جمع آوري امضا تا بيش از 100 امضا هستند تا در صورتي که امضاکنندگان تحت فشار، امضاي خود را از طرح برداشتند، طرح مذکور نصاب لازم را براي ارائه به هيئت رئيسه مجلس شوراي اسلامي داشته باشد.

وي يادآور شد: متقاضيان براي امضاي اين طرح روبه افزايش هستند و يکي از دلايل آن اظهارنظر رئيس جمهور نسبت به آشفتگي بازار در نشست خبري هفته گذشته وي است. اين نماينده مطلع خاطر نشان کرد: احتمال ارائه اين طرح به هيئت رئيسه مجلس در جلسه روز چهارشنبه وجود دارد.

طرح سئوال از رئيس جمهور نيازمند 74 امضا است.بنا براين گزارش، در صورت به جريان افتادن اين طرح محمود احمدي نژاد براي دومين بار براي پاسخ به سئوال نمايندگان در جلسه مجلس حاضر مي‌شود. جلسه پيشين سئوال از رئيس جمهور که نخستين تجربه از اين دست در کشور محسوب مي‌شد، اسفند ماه سال گذشته صورت گرفت.

 

پايبندي به قانون

 

گفتني است تاکيد قانون اساسي اين است که نمايندگان مجلس به عنوان نماينده‌هاي مردم اين حق را دارند که با نظارت دقيق بر امور ساير دستگاه‌ها هر زمان که صلاح ديدند، از مسؤولان سؤال کنند، حتي اگر قرار باشد سؤال شونده نفر اول اجرايي کشور باشد. نماينده سابق مردم ايلام در مجلس معتقد است که مخالفان طرح سؤال در اصل مخالفت خود را با يکي از اصول قانون اساسي مطرح مي‌کنند.

داريوش قنبري مي‌گويد: دولت طوري عملکرد داشته است که مشکلات به همه لايه‌هاي جامعه رسوخ کرده و به همين دليل اين حق طبيعي نمايندگان ملت است که از حق قانوني خود استفاده کرده و به عنوان ناظران قانوني از رييس دولت سؤالاتي را بپرسند. اينکه عنوان مي‌شود سؤال از رييس بر خلاف منافع ملي است، تحت هيچ شرايطي نمي‌تواند منطقي باشد.

محمود احمدي نژاد که اسفند سال 90 براي پاسخ به سوال مجلسي‌ها راهي بهارستان شد، جلسه سؤال را به مراسم شوخي و کنايه گويي تبديل کرد و گفت که دور هم هستيم تا خوش باشيم.

او به هيچ کدام از سوالات پاسخ نداد و در عين حال خود مجلسي‌ها را مورد خطاب و عتاب قرار داد و بعد، بدون اين که اين عدم پاسخگويي، برايش هزينه‌اي داشته باشد، خوشحال و خندان، مجلسي‌ها را به حال خود گذاشت و راهي پاستور شد!

اينک هر چند تعداد منفي‌هاي کارنامه احمدي نژاد بيش از 9 ماه گذشته است، اما سؤالي که از سؤال‌کنندگان وجود دارد اين است که اساساً سؤال از رئيس جمهور در شرايط کنوني چه نفعي دارد؟ اگر احمدي‌نژاد همانند اسفند گذشته بيايد و بگويد و بخندد و برود و مجلسي‌ها هم فقط تماشاگر باشند، آيا چيزي جز اتلاف وقت مجلس و مردم به دست مي‌آيد؟!

 

خراسان دوشنبه 1391.07.17

ثروتي: اگر آقاي احمدي نژاد به سوالات نمايندگان بد جواب بدهد، ممکن است نمايندگان به عدم کفايت سياسي هم فکر کنند

يکي از امضا کنندگان سوال از رئيس جمهور مي گويد اين بار مجلس در سوال از رئيس جمهور جدي است.

به گزارش خبرآنلاين، موسي الرضا ثروتي نماينده بجنورد نخستين کسي بود که بعد از تحولات پرشتاب بازار ارز سخن از طرح برخي از نمايندگان براي سوال از رئيس جمهور گفت. طرحي که در ادامه علي مطهري نماينده اي که در دوره هشتم مجلس اين طرح را پيگيري مي کرد بدان پيوست و بار ديگر نماينده تهران مسئول جمع آوري امضا از نمايندگاني شد که با کنفرانس خبري رئيس جمهور مصمم تر شده و تعدادشان به عدد 80 نفر رسيد. ثروتي که از مجلس هفتم نماينده است مي گويد اين بار طرح سوال از رئيس جمهور با دفعه قبل فرق مي کند. ضروت اقدام به اين کار در شرايطي که آرامش نياز جدي کشور است، موضوعي است که خود او بدان تاکيد دارد ولي مي گويد سوالشان با هدف حل مشکلات موجود اقتصادي کشور است. نماينده مردم بجنورد در مجلس شوراي اسلامي درباره سفر رهبر انقلاب به خراسان شمالي هم در گفت و گو با خبرآنلاين به پرسش هايي پاسخ داده است. مشروح اين گفت وگو در ادامه مي آيد: آقاي ثروتي! طرح سوال از رئيس جمهور به کجا انجاميد؟ بنده که آن را امضا کردم، 67 نفر بودم. البته بنده خودم شروع کرده بودم ولي آقاي مطهري گفت من هم راي جمع کردم. بعد تصميم گرفتيم که هر دو را يکي کنيم. فکر نمي کنيد با توجه به اينکه کشور به آرامش نياز دارد و بايد مشکلات اقتصادي را کم کرد، در اين برهه ضرورتي براي پيگيري دوباره طرح سوال از رئيس جمهور وجود دارد؟ ما به خاطر همان مسائل اقتصادي و مسائل مربوط به ارز از رئيس جمهور سوال کرديم. شما تجربه سوال از رئيس جمهور را داريد. بار گذشته هم سخنان آقاي احمدي نژاد به سردي بيشتر روابط دولت و مجلس انجاميد. اين بار با قبل فرق مي کند. بار قبل که آقاي رئيس جمهور به مجلس آمد ما به ايشان احترام گذاشتيم، ولي اين سري مثل قبل صحبت نمي کنيم. اين بار بدون رودربايستي صحبت مي کنيم تا ايشان ديگر جرات نکند با آن ادبيات صحبت کند. وقتي رئيس جمهور حرمت خود و نظام و نماينده ها را نگه نمي دارد، بايد به زبان خودش با او صحبت کرد. طرح سوال از آقاي رئيس جمهور که قرار نيست به موارد بالاتري منجر شود؟ والا در فراکسيون اصولگرايان رهروان اعتراض ها به سخنان آقاي احمدي نژاد در کنفرانس خبري رئيس جمهور زياد بود و نمايندگان از فرافکني ايشان در جريان کنفرانس خبري ناراحت بودند. ما اين همه تاکيد داريم که تحريم ها در اقتصاد کشور اثر بالايي ندارد، بعد ايشان صحبت مي کند و همه گناه ها را گردن تحريم مي اندازد و ما را دشمن شاد مي کند. لذا به دليل اين صحبت ها و برخي موارد ديگر، نماينده ها در فکر عدم کفايت سياسي ايشان هستند. فکر نمي کنيد رفتن به اين سمت براي کشور تبعات سياسي بالايي داشته باشد و بر اساس قاعده لج و لجبازي باشد؟ به هر حال ما وظيفه خودمان را انجام مي دهيم. اگر رهبري بفرمايند صلاح نيست، متوقفش مي کنيم. اگر هم ايشان تذکري ندادند، جلو مي رويم. اما براساس قانون اساسي رسيدن به شرايط عدم کفايت سياسي رئيس جمهور سخت است و شايد فلسفه اش هم جايگاه مهم رئيس جمهور باشد. براساس قانون اساسي محقق شدن اين امر نيازمند امضاي دو سوم نمايندگان است که بايد آن را امضا کنند. يعني حدود چند نفر از نمايندگان؟ حدود 170 نفر از نمايندگان. البته من اين موضوع را جدي نمي دانم. سوال فرق مي کند، الان بحث استيضاح و عدم کفايت مطرح نيست. ولي اگر ايشان به سوالات نمايندگان بد جواب بدهد، ممکن است نمايندگان به عدم کفايت سياسي هم فکر کنند. چون يک بار عدم کفايت سياسي ايشان در زمان خانه نشيني آقاي احمدي نژاد در مجلس هشتم امضا شد و به حد نصاب هم رسيد ولي چون ايشان فرداي آن روز به سر کار برگشت، مساله منتفي شد.

 

پويش مدني براي نوسازي نظام سياسي

1391/07/17

  رسالت

اشاره: روز گذشته در قسمت اول اين نوشتار به دو دوره گفتماني حزب موتلفه اسلامي يعني فاصله سالهاي 1342 تا 1357 و همچنين دوره دوم فاصله 1357 تا 1366 که اين دو دوره را به ترتيب دوران گفتماني مبارزه براي سقوط نظام شاهنشاهي و گفتمان استقرار و تثبيت نظام جمهوري اسلامي ناميديم، پرداختيم. در اين شماره به دو دوره گفتماني اخير خواهيم پرداخت که عبارت اند از: الف): گفتمان تاسيس دولت اسلامي (1366- 1391) ب): گفتمان نوسازي نظام اسلامي(1391)

 

صالح اسکندري                                           قسمت دوم

اشاره: روز گذشته در قسمت اول اين نوشتار به دو دوره گفتماني حزب موتلفه اسلامي يعني فاصله سالهاي 1342 تا 1357 و همچنين دوره دوم فاصله 1357 تا 1366 که اين دو دوره را به ترتيب دوران گفتماني مبارزه براي سقوط نظام شاهنشاهي و گفتمان استقرار و تثبيت نظام جمهوري اسلامي ناميديم، پرداختيم. در اين شماره به دو دوره گفتماني اخير خواهيم پرداخت که عبارت اند از:

الف): گفتمان تاسيس دولت اسلامي (1366- 1391)

ب): گفتمان نوسازي نظام اسلامي(1391)

گفتمان تاسيس دولت اسلامي

پس از انحلال حزب جمهوري اسلامي و عبور مقتدرانه نظام از بحران هاي سالهاي ابتدايي انقلاب و همچنين شرايط سخت جنگ تحميلي، جمعيت موتلفه اسلامي وضعيت عمومي حاکم بر کشور را مساعد  يک حرکت رو به جلو در زنجيره منطقي حرکت اسلامي ملت ايران دانست. در اين زنجيره منطقي که نقشه راه ملت ايران است به تعبير رهبر معظم انقلاب حلقه اول انقلاب اسلامي، حلقه دوم نظام اسلامي، حلقه سوم دولت اسلامي، حلقه چهارم، جامعه اسلامي و حلقه آخر تشکيل امت اسلامي است. در واقع موتلفه اسلامي بر اين پندار که پس از تثبيت و استقرار نظام اسلامي بايد پويشي به منظور تشکيل "دولت اسلامي" در بين مردم، احزاب و جريانات سياسي و کارگزاران نظام به وجود بيايد وارد دوره جديدي از فعاليت هاي خود شد. عمده مجادلات نظري و عملي موتلفه با جريانات فکري و سياسي در اين دوره حول محور گفتماني تاسيس دولت اسلامي، بايسته ها و تهديدات آن

مي چرخد. اعضاي مؤتلفه در سال 1367 تمهيدات لازم را براي تشکيلاتي با سازمان نوين فراهم ساختند که با تصويب اساسنامه و مرامنامه در سال 1369 جمعيت مؤتلفه اسلامي با هيئت مؤسس آن شکل گرفت. در سال 1382 و در چهلمين سالگرد تأسيس جمعيت موتلفه اسلامي با تغيير نام به « حزب مؤتلفه اسلامي » به طور جدي حرکت به سوي دولت سازي اسلامي را ادامه داد. موتلفه اسلامي در اين دوره گفتماني در نحوه مواجهه خود با شش دولت سازندگي، اصلاحات و دولت هاي نهم و دهم کوشيد منويات و مکنونات گفتماني خود در راستاي دولت سازي اسلامي را به عنوان يک ستاره قطبي فراروي خود قرار دهد و مبناي تنظيم همسويي و يا تباين مواضع خود با اين دولت ها را، نسبت آنها با مفهوم دولت اسلامي قرار دهد. انتقادات موتلفه به دولت کارگزاران بخصوص در دور دوم اين دولت در اعتراض به سياست هاي تعديل و توسعه محور آيت الله هاشمي رفسنجاني  با اين ملاحظه صورت گرفت که توسعه به سبک غربي با نسخه هاي فراگير جهاني اگر چه به ظاهر موجب پيشرفت و يا سازندگي در کشور مي شود اما در نهايت با رواج فساد اقتصادي، تجمل گرايي و اشرافي گري مردم و مسئولان، باز گذاشتن دست مافياي قدرت و ثروت در کشور، تحميل فشارهاي بي سابقه اقتصادي به مردم مستضعف به بهانه به گردش درآوردن چرخ هاي توسعه کشور و ... نه تنها ما را به آرمان دولت اسلامي نزديک نمي کند بلکه با ترويج خوي کاخ نشيني و تغيير ذائقه عمومي مردم  روز به روز فاصله نظام اسلامي را با دولت اسلامي بيشتر مي سازد. در دوره اصلاحات نيز تمايل به دولت سازي اسلامي در موتلفه اسلامي تعيين کننده نسبت اين حزب با دولت وقت بود. موتلفه اسلامي در اين دوره به عنوان يکي از مهمترين احزاب منتقد دولت، به نحوه مديريت کشور توسط اصلاح طلبان در عرصه هاي سياسي و فرهنگي انتقادات فراواني داشت. حزب موتلفه بر اين باور بود که در دولت اصلاحات نه تنها هيچ تلاشي براي تشکيل دولت اسلامي نشد بلکه برخي از مسئولان وقت در پوشش توسعه سياسي و تقويت جامعه مدني به دنبال تحقق الگوي دولت مدرن با گرايشات سکولار بودند.

در واقع در نظام اسلامي که مردم به خاطر اسلام و قرآن از آن حمايت مي کنند و حتي حاضرند جانهايشان را کف دست بگذارند و به ميدان هاي خطر بروند عده اي از مسئولين وقت دم از مفاهيم سکولاريستي مي زدند و مبنا و قاعده نظام را زير سئوال مي بردند!"يكى بر سر شاخ و بن ميبريد"

همزمان با روي کار آمدن دولت نهم علي رغم اينکه احمدي نژاد نامزد حزب موتلفه نبود اما رويکردها و عملکرد اين دولت در تحقق شعار دولت اسلامي سبب شد حزب موتلفه اسلامي به عنوان يکي از مهمترين حاميان احمدي نژاد در کشور مطرح شود. دفاتر استاني حزب بدون هيچ چشمداشتي در خدمت تبليغات احمدي نژاد قرار گرفت و از هيچ تلاشي براي راي آوري مردي که مدعي بود به دنبال تحقق شعار دولت اسلامي است دريغ نشد. اما اين حمايت ديري نپاييد و دولت احمدي نژاد نيز بخصوص در دور دهم دچار همان بيماري و توهم شد که دولت هاي پيش از آن درگيرش بودند.

دولت هاي نهم و دهم اگر چه رکورد مطلوبي را در پيشرفت کشور از خود به جاي گذاشتند اما نتوانستند در تحقق آرمان اصولگرايانه تحقق دولت اسلامي موفق شوند. اين روند ادامه يافت تا امروز که دولت دهم بر خلاف مواضع و شعارهاي اوليه تغيير ريل داده و وارد ايستگاه گفتماني تشکيل دولت مدرن با همان گرايشات سکولار شده است. فاصله دولت احمدي نژاد با دولت اسلامي  در عرصه هاي مختلف سياسي، اقتصادي و فرهنگي در چند سال گذشته تعيين کننده نسبت حزب موتلفه با اين دولت بوده است. به نحوي که اگر دولت در عرصه اي  اقدامي انجام مي دهد که به دولت سازي اسلامي کمک مي‌کند حزب حامي دولت بوده و در جايي که مواضع و سياست هاي دولت منجر به فاصله گرفتن از دولت اسلامي مي گردد حزب در جايگاه منتقد دولت قرار مي گيرد.

گفتمان نوسازي نظام اسلامي

دهمين کنگره حزب موتلفه اسلامي در سال 1391 نقطه عطفي در فضاي گفتماني اين حزب تلقي مي شود. چرا که در اين کنگره با آسيب شناسي چرايي عدم موفقيت در حرکت متوازن نظام به سوي دولت اسلامي در سه دوره گذشته اين باور در بين اعضاي موتلفه اسلامي در اقصي نقاط کشور تقويت شده است که پيش از تحقق دولت اسلامي بايد با نوسازي نظام سياسي و سکولاريسم زدايي از نظام بسترهاي موجود براي رويش بذر الگوي دولت مدرن را از بين برد. در واقع بايد زمينه هاي ساختاري اين بيماري که فردي مانند احمدي نژاد که با شعار دولت اسلامي از مردم اخذ راي مي کند اما در نهايت تغيير ريل مي دهد را معالجه نمود و سپس در مسير تحقق الگوي دولت اسلامي گام برداشت.  يکي از نقايصي که در ساختار نظام سياسي در ايران پس از انقلاب وجود داشته رگه هاي سکولاريستي است که يا ميراث رژيم منحوس پهلوي است و يا رسوب انديشه هاي غربي است که برخي به اصطلاح روشنفکران در مقاطع مختلف تلاش کردند ردپاي خود را در مهندسي نظام سياسي به جاي بگذارند.

 تا جايي که برخي از تئوريسين هاي اصلاح طلب بعضي از نهادها در جمهوري اسلامي مانند رياست جمهوري، پارلمان، شورا را بيشتر عرفي مي دانند تا ديني از اين رو نتيجهمي‌گيرند هر شخص يا کارگزاري که در قالب اين ساختار ها قرار مي گيرد ناگزير به عرفي گرايي است و پس از مدتي حتي اگر خود بخواهد ناچار است از وجوه ديني نظام که همان ولايت فقيه است فاصله بگيرد. اين تحليل تا حدودي مغرضانه و مبالغه آميز است چرا که بخش مهمي از کارگزاراني که در مقاطعي از الگوي دولت اسلامي فاصله گرفته اند بيش از آنکه کژرفتاري آنها نتيجه ايرادات وارد بر ساختار باشد محصول خودخواهي ها، سهم خواهي، غفلت ها و غرض ورزي هاي خودشان بوده است. اما در عين حال نمي توان رگه ها و ردپاي سکولاريسم در برخي از نهادهاي عرفي نظام جمهوري اسلامي را ناديده گرفت که در نقش مکمل و مقوم اين خودخواهي ها، حسادت ها و توهمات عرفي قرار مي گيرند و مايه بروز برخي ناسازگاريي ها  و کژکارکردي ها در رفتار توامان کارگزاران و ساختارها مي‌گردند. سال پيش که مقام معظم رهبري در کرمانشاه موضوع نوسازي نظام، لوازم و بايسته هاي آن را مطرح فرمودند اين باور در حزب موتلفه اسلامي تقويت شد که اين فرمايشات مجال خوبي براي پيشبرد پروسه سکولاريسم زدايي از نظام به منظور تامين تدريجي اهداف والاي انقلاب اسلامي است. در اين گفتمان نوسازي نظام برخاسته از اصول اسلامي و پروسه اي  به منظور تحکيم پيوند ديانت و سياست در ايران است که در عين ابتنا بر مقبوليت و اراده مردم اما در عين حال با تاکيد بر عقلانيت ديني از آسيب هاي دموکراسي هاي عرفي در امان است. روشن است که اين نوسازي تنها با اتکا به يک جامعه مدني نوگرا و تحول طلب مقدور است.

 در واقع بايد يک پويش مدني براي نوسازي نظام سياسي شکل بگيرد تا از اين طريق زمينه هاي بازسازي  نظام سياسي به وجود بيايد. دهمين کنگره حزب موتلفه اسلامي لبيک به نداي تحول خواهانه رهبر معظم انقلاب در ساحت تغييرات نظام سياسي بود. حزب موتلفه اسلامي در اين کنگره بازسازي نظام را در گرو نوسازي و پوست اندازي اين حزب و ساير احزاب فعال در کشور دانست تا ضمن تقويت تحزب در کشور زمينه هاي  تغييرات اساسي فراهم گردد. ديگر دوره اي که فردي بخواهد به جاي برنامه محوري و گفتمان سازي صرف بازي با احساسات مردم 8 سال اختيار اداره کشور را به دست بگيرد گذشته است. بايد عقلانيت ديني را در سياست ورزي مومنانه در دهه چهارم انقلاب لحاظ کرد. موتلفه اسلامي با اين گفتمان که تشکيل دولت اسلامي مسبوق به نوسازي نظام سياسي  است و بازسازي نظام مسبوق به نوسازي و پوست اندازي احزاب اسلامي و اصيل است دهمين کنگره خود را برگزار کرد و با يک شيب معقول در جوانگرايي  برخي اعضاي شوراي مرکزي خود را تغيير داد.

 اين پويش مقدس براي نوسازي نظام تلاشي  همسو و در ادامه سياست ورزي مومنانه موتلفه اسلامي در نيم قرن گذشته به منظور صيانت از انقلاب، بسط يد ولايت فقيه در اداره کشور و تلاش براي تحقق واقعي اراده مردم در اداره امور کشور تلقي مي شود.

صالح اسکندري

 

خراسان دوشنبه 1391.07.17

محمد رضا خاتمي:آينده از آن اصلاح طلبان است

 

اصلاح­طلبان هيچ­گاه وارد فاز براندازي نظام نخواهند شد من اعلام مي‌کنم که در هيچ زماني اصلاح‌طلبان براي براندازي اين نظام هيچ‌گونه اقدامي نخواهند کرد و مخالف جدي آن هستند. اصلاح‌طلبان تمام تلاش‌شان را مي‌کنند که اين نظام را اصلاح کنند، اما اگر نظام اصلاح‌پذير نبود و اصلاح نشد وارد فاز ديگري نخواهند شد.

 

روزنامه اعتماد در گفت‌وگويي با محمدرضا خاتمي، نوشت: *اصلاح‌طلبان با وجود همه شرايط سخت و فشارهايي که وجود دارد، هر آنچه را که براي اداره کشور لازم است، نه تنها حفظ کرده‌اند، بلکه آن را پرورش و گسترش هم داده‌اند. اما اين طور نيست که اصلاح‌طلبان در خانه‌هاي خود نشسته باشند و دعا کنند بلکه از تمام توان وامکاناتشان براي اينکه بتوانند اين وضعيت را تغيير دهند استفاده مي‌کنند. *من اين نکته را مي‌خواهم صريحا اينجا اعلام کنم و اين دندان طمع را از همه بکشم. من اعلام مي‌کنم که در هيچ زماني اصلاح‌طلبان براي براندازي اين نظام هيچ‌گونه اقدامي نخواهند کرد و مخالف جدي آن هستند. اصلاح‌طلبان تمام تلاش‌شان را مي‌کنند که اين نظام را اصلاح کنند، اما اگر نظام اصلاح‌پذير نبود و اصلاح نشد وارد فاز ديگري نخواهند شد. *به عقيده من شرايطي که به وجود آمده، نياز به اصلاح‌طلبي را بيش از گذشته کرده است. وضعيتي که الان کشور در آن به سر مي‌برد، مطلوب هيچ‌کس نيست. چه آنهايي که در درون حاکميت هستند و چه منتقدان، همه به نامناسب بودن اوضاع اعتراف دارند. اين بد بودن هم در يک زمينه نيست که مثلا بگوييم اوضاع سياسي بد است. چون به همان ميزان که اوضاع سياسي بد است، اوضاع اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي هم نگران‌کننده است. به همين دليل اين سياست قابل ادامه دادن نيست و وضعيت فعلي نمي‌تواند دوام پيدا کند. اما درباره اينکه چه راه‌حلي براي اين مشکل داشته باشيم، به نظر من تجربه تاريخي به ما مي‌گويد که بايد سنگي روي سنگ بگذاريم. يعني نمي‌توانيم با نفي همه گذشته و شروع از نقطه صفر، به آرزوها و مطالبات خود برسيم. اين تجربه سنگيني بوده که ملت ايران در طول يک قرن گذشته و به ويژه در طول سال‌هاي بعد از انقلاب آن را آزموده است. *به نظر من، اگر ما صبر و حوصله داشته باشيم، آينده به نفع اصلاحات است، مخالفان سرسخت اصلاحات روز به روز عِده و عُده‌شان کمتر مي‌شود، توانشان کاهش مي‌يابد، قدرت سازماندهي و تشکيلات آنها تحليل مي‌رود و مهم‌تر از همه ايده و انگيزه آنها هم رنگ مي‌بازد. من معتقدم حتي در درون حکومت کساني هستند که بسيار در برابر اصلاحات سرسختي مي‌کنند، در کنار همان افراد، نيروهاي ديگري هستند که در حال پذيرش اين واقعيت هستند که راهي جز اصلاحات وجود ندارد و کم و بيش ما آثار و علائم اين را مي‌بينيم. به همين دليل من خيلي اميدوارم به اينکه اصلاحات سرانجام نيکويي خواهد داشت. البته در عين حال باز هم تاکيد مي‌کنم که نبايد عجله داشت و فکر نمي‌کنيم با يک انتخابات يا در عرض کمتر از چهار يا پنج سال، ما بتوانيم به نتيجه برسيم، اما آينده از آن اصلاح‌طلبان است. بايد به اين نکته هم توجه کرد که اصلاح‌طلبان در درون کشور از قدرت فکري و ايده‌پردازي خوبي برخوردارند و تجربه سازماندهي و انسجام خوبي هم داشته‌اند که هنوز هم اين انسجام کم و بيش وجود دارد. گفتمان غالب در جامعه هم گفتمان اصلاحات است. پس ترديدي نيست که اين گفتمان سرانجام به نتيجه خواهد رسيد و کار خود را خواهد کرد. * شما يک مثال خاص مثل راي دادن آقاي خاتمي را مطرح مي‌کنيد. اما من دقيقا مي‌خواهم بگويم در جريان انتخابات مجلس نهم، هماهنگي و انسجام و وحدت رويه‌يي که اصلاح‌طلبان داشتند، در طول تاريخ اصلاحات بي‌نظير بوده است. اگر آن قطعه خاص راي دادن آقاي خاتمي را کنار بگذاريم، که البته آن هم توجيهات و منتقداني دارد، اصلاح‌طلبان يکصدا يک حرف را زدند. آقاي خاتمي يک‌سري شرايط را تعيين کرد، همه آن شرايط را تاييد کردند و گفتند اگر اين شرايط نباشد ما به هيچ‌وجه کانديدا معرفي نمي‌کنيم. شما ممکن است بگوييد يک افرادي به اسم اصلاح‌طلب حرف‌هايي مي‌زنند يا وارد انتخابات شدند. خب مگر آنها در جامعه چقدر برد دارند؟ چه کسي اينها را به عنوان نماد اصلاحات مي‌شناسد؟ ما نبايد در دام رسانه‌هاي وابسته به محافل اصولگرايان بيفتيم که هر روز يک اصلاح‌طلب مي‌تراشند و سعي مي‌کنند اصلاح‌طلبان قلابي را به عنوان اصلاح‌طلبان واقعي به مردم معرفي کنند و البته نقشه‌شان هم نگرفته است. اصلاح‌طلبي يک جريان با هويت است که مرزهاي آن کاملا مشخص است و در طول سه سال گذشته موضع‌گيري‌هاي صريحي راجع به همه مسائل داخلي، خارجي، اقتصادي و ساير مسائل داشته است. ممکن است فشارها مانع از اين شود که مواضع ما به گوش مردم برسد. اما همين امروز شما در جامعه نظرسنجي کنيد و بپرسيد اصلاح‌طلب‌ها يعني چه کساني؟ کاملا مشخص است که نتيجه چيست. من فکر مي‌کنم جريان اصلاحات در طول اين مدت به انسجامي رسيده که بي‌نظير است. وحدت عملي که ما امروز به آن رسيديم در طول سال‌هاي گذشته بي‌نظير بوده است. شما به انتخابات سال 84 نگاه کنيد. تفرق و عدم انسجامي که ما آن زمان داشتيم را با انتخابات‌هاي بعد از سال 84 مقايسه کنيد. ما در انتخابات مجلس هشتم با وجود اينکه يک‌سري از اصلاح‌طلبان شرکت در انتخابات را قبول نداشتند و کانديداهايي که بودند را خيلي مناسب نمي‌دانستند اما باز هم به وحدت رسيدند و کسي ساز مخالف نزد. اوج اين وحدت هم همين انتخابات اخير مجلس بود. * ما هيچ‌وقت نگفته‌ايم يا ما يا هيچ‌کس! اصلا هدف اصلاح‌طلبي نهادينه کردن مردم‌سالاري است، خواه ما رييس‌جمهور باشيم و خواه نباشيم. هدف برگزاري انتخابات آزاد است. /

        

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©