در دفاع
از حق جهانشمول
اعتراض!
گلن
گرینوالد
روزنامهنگار
نامآشنای
جهانی در
پشتیبانی از
حق اعتراض
مردم ایران!
برگردان
از رضا چیتساز
و داریوش
ارجمندی
در
ارتباط با
اعتراضات حقطلبانهی
مردم ایران،
روز سهشنبه
دوم ژانویه،
شبکه خبریچپگرای
آمریکایی (DemocracyNow) مصاحبهای
داشت با گلن
گرینوالد
روزنامهنگار
سرشناس
آمریکا. گرینوالد
برندهی
جایزه
پولیتزر،
فردیست که
نقشی تعیینکننده
در یاریرسانی
به ادوارد
اسنودن در
انتشار
بزرگترین افشاگری
معاصر، یعنی
افشای استراقسمع
شهروندان
آمریکا و جهان
بوسیلهی مقامات
امنیتی
آمریکایی
داشت. ازاینرو
گلن گرینوالد
را باید از
چهرههای
بارز در عرصهی
دفاع از آزادی
بیان و آزادیهای
سیاسی در عرصهی
جهانی نامید.
گرینوالد
در این مصاحبه
ضمن دفاع
قاطعانه از حق
اعتراض مردم
ایران علیه بیعدالتی
و خفقان سیاسی
حاکم بر
کشورمان، به
نگرانیهای
موجود
پیرامون تلاشهای
دولت ترامپ
برای
دخالتگری و
سوءاستفاده از
نارضایتیهای
تودهای در
ایران پاسخ میگوید.
گرینوالد
ازجمله تأکید
میکند که
قیام مردم
ایران میتواند
سرمشقی برای
سایر ملل
ستمدیده
باشد و از این
رو حرکتیست
در تقابل با
با منافع
امثال ترامپ!
گلن
گرینوالد در
پاسخ به
نخستین سئوال
در مورد آنچه
در ایران
میگذرد:
گلن
گرینوالد:
بله، ایران
کشوری پیچیده
و سطحبالاییست
با هشتاد
میلیون جمعیت.
و من فکر میکنم
تا آنجایی که
به ارائهی
تحلیل دقیق از
آنچه در ایران
میگذرد مربوط
میشود و اینکه
عامل پیشبرندهی
اعتراض در
ایران چیست،
ما باید این
امر را به
ایرانیها
رجوع بدهیم،
آنهایی که
نسبت به جامعهی
ایران اشراف
دارند. و باید
از بهاصطلاح
کارشناسانی
که یک شبه
اینجا و آنجا
در غرب سبز میشوند
پرهیز کنیم،
یعنی آنهایی
که از دور در
این رابطه
نظریهپردازی
میکنند بیآنکه
اطلاعات
چندانی داشته
باشند. حتی در
درون نظریهپردازان
ایرانی نیز
شاهد تحلیلهای
متناقضی
هستیم
پیرامون
اینکه آیا
عامل محرک
اولیهی این
حرکت،
محرومیت
اقتصادیست،
یا فقدان
آزادیهای
بیشتر
سیاسی؟ آیا
خواست اصلاح
دولت موجود
مطرح است یا یک
خواست واقعی
برای عوض کردن
نظام؟
بنابراین به
اعتقاد من،
واقعاً، تمام
آنچه ما میتوانیم
از دور بگوییم
این است که حق
اعتراض مردم
علیه دولت
خودی بدون
آنکه در
خیابان به گلوله
بستهشوند و
یا اینکه آنها
را روانهی
زندان کنند،
یک حق جهانشمول
انسانیست، و
ما میبایست
با مردمی که
حاکمیت بهتری
را طلب میکنند،
اظهار
همبستگی کنیم.
اما
آنچه به
اعتقاد من ما
میتوانیم و
میبایست در
مورد آن اظهارنظر
کنیم، موضع
ایالات متحده
و دولتهای
غربی در زمینهی
سیاست خارجی و
واکنش آنها در
قبال وقایع
تهران است. به
نظر من این
چیزیست که
میتوانیم و
باید در مورد
آن بطور اصولی
اظهارنظر
کنیم. به
اعتقاد من
ارزش آن را
دارد که بیاد
بیاوریم که
سیاست تغییر
رژیم در ایران
برای یک مدت
طولانی، یک
اولویت و در
دستور روز
سیاست خارجیی
خیلی از جناحها
بوده است. سال
۲۰۰۵/۲۰۰۶ را
بیاد بیاوریم.
شعار نئوکانها
بعد از ساقطکردن
صدام این بود
که «مردان
واقعی به
تهران میروند».
آنها بهشدت
مشتاق بودند
که تغییر رژیم
در ایران را
سازمان دهند.
یعنی، آنهایی
که به دلسوزی
برای مردم
ایران تظاهر
میکنند،
منافع زیادی
در تبلیغات
برای بیثباتی
در این کشور
دارند، اما در
حقیقت حتی ذرهای
به مردم ایران
فکر نمیکنند.
و در
این باره، میتوان
از دونالد
ترامپ آغاز
کرد. فردی که
همانطور که
شما (خوان
گونزالس و
اِیمی گودمن.
م) اشاره
کردید در
توییت خود از
نگرانی عمیق
خود در مورد
وضعیت ایرانیها
یاد کرد. این
همان رئیسجمهوریست
که کمتر از سه
ماه پیش،
ایرانیان را
از ورود به
ایالات متحده
منع کرد. او
کسیست که
مؤتلف
تبهکارترین
دیکتاتورهای
جهان است،
امثال
عربستان
سعودی و یا
سایر نقاط
جهان. بسیاری
از مفسران
غربی که ژست
طرفداری از
حقوق بشر
ایرانیها را
میگیرند،
آدمهای اتاقهای
فکری هستند که
بنیانگذارانشان،
دیکتاتورها و
مستبدان همان
منطقه هستند.
بنابراین فکر
میکنم باید
برخوردی
بسیار شکاکانه
داشته باشیم
نسبت به
ادعاهای
امثال دونالد
ترامپ و دستاندرکاران
اتاقهای
فکری در
واشنگتن که به
بهانهی
هواخواهی از
حقوق و سعادت
مردم ایران،
خواهان مداخله
در آن کشور
هستند. من بر
این باورم که
تا آنجاییکه
به سیاست
خارجی مربوط
میشود، بیش
از هر چیز میتوانیم
به این امید
باشیم که
ایالات متحده
از دخالت در
آنچه به
اختلافات
سیاسی در درون
ایران مربوط
میشود
خودداری کند.
گرینوالد
در ادامه، در
پاسخ به پرسش
خوان گونزالس
پیرامون
تناقض موجود
در سیاست خارجی
آمریکا، یعنی
پشتیبانی از
دولتهای
دیکتاتوری
همچون
عربستان،
فیلیپین و
مصر، و همزمان
ادعای
طرفداری از
حقوقبشر در
سایر کشورهای
مشابه مانند
ایران، چنین
گفت:
ببینید،
قبل از هر چیز
باید توجه کرد
که کانون
سیاست خارجیی
ایالات
متحده، از بعد
از جنگ جهانیی
دوم و طی جنگ
سرد، حتی پس
از فروپاشیی
شوروی همراه
شدن،
پشتیبانی و
همکاری با دیکتاتورها،
حکومتهای
مستبد و
سرکوبگر
بوده، بهشرطیکه
این حکومتها
در مسیر خدمت
به منافع
ایالات متحده
حرکت کنند.
بنابراین هر
کس که عقلانی
فکر کند و
ادعاهای رسمیی
واشنگتن را
باور کند که
دولتمردان
آمریکا از
سرکوب حقوق
مردم در
کشورهای دیگر
به خشم آمده و یا اینکه
دولت آمریکا خواهان
دفاع از حقوق
دیگران است،
چنین فردی را
در بهترین
حالت باید بیاندازه
سادهلوح
نامید.
به
عنوان نمونه
در هفتهی
گذشته،
یادداشتی
غیررسمی از
سوی وزارت امور
خارجه به وزیر
امور خارجه
رکس تیلرسون
افشا شد که در
نشریهی
پولیتیکو بهچاپ
رسید. این
پیام آنچه را
که مدتها بود
که برای همهگان
روشن بود اما
معمولا با
صراحت بیان
نمیشود، به
روشنی بیان
کرد و آن اینکه
حقوق بشر چیزی
نیست که دولت
آمریکا به آن
باور داشته
باشد، بلکه
چماقیست که
با کمک آن،
کشورهایی که
براساس
منافع آمریکا
حرکت نمیکنند
مجازات میشوند.
نقض حقوق بشر
بهراحتی
مورد
سوءاستفاده
قرار میگیرد
تا دولتهایی
مثل ایران، که
با ساز دولت
آمریکا نمیرقصند
تضعیف شوند.
همزمان که
(دقت کنید که
این حرف را من
نمیزنم، این
را یادداشت
وزارت امور
خارجه اعلام میکند)
آنها به
سرکوب حقوق
بشر از سوی
متحدین خود نه
تنها چشم میپوشند،
که حتی آنها
را تشویق نیز
میکنند.
و این
مسئله از دولت
ترامپ نیز
فراتر میرود.
به عنوان مثال
اگر به اتاقهای
فکریی برتر
در واشنگتن
نگاه کنید، بهعنوان
مثال بنیاد
بروکلین که در
دوران ترامپ یکی
از محبوبترین
اتاقهای
فکری میان
لیبرالهاست،
با دهها
میلیون دلار
از سوی دولت
قطر، یکی از
خودکامهترین
دولتهای کرهی
زمین حمایت میشود.
یا امارات
متحدهی عرب
یکی از اصلیترین
حامیان ملیی
مرکز ترقیی
آمریکاست که
احتمالا مهمترین
اتاقفکریی
برتر حزب
دموکرات در
ایالات متحدهی
آمریکاست.
بنابراین
هرگاه شما
بشنوید که
افرادی از این
دست، یا
افرادی در
دستگاه دولتیی
ترامپ که با
وحشیترین
دیکتاتورهای
کرهی زمین
سالیان سال
است متحدند،
کسانی که از
سوی
جنایتکارترین
مستبدها
پشتیبانی میشوند،
وقتی این
افراد اینگونه
جلوه میدهند
که گویی
خواهان نجات
مردم از ستم
هستند، بایستی
بهسرعت
بدانید که این
افراد اهداف
دیگری را دنبال
میکنند.
و دلیل
اهمیت این
مساله این
نیست که ما
دورویی یا حقهبازی
را افشا میکنیم.
مسئله از این
قرار است که
انگیزههای
پشت دخالت در
سیاست
کشورهای
دیگر، نتیجهی
دخالت را نیز
تعیین میکند.
به لیبی نگاه
کنید و ببنید
که چه شد.
افرادی مانند
آنماری
سلاتر،
هیلاری
کلینتون و جان
کری مدعی بودند
که انگیزهی
آنها در خدمت
منافع مردم
لیبی است.
به محض
آن که قذافی
بهقتل رسید و
از قدرت کنار
گذاشته شد
(چیزی که هدف
اصلیی این
افراد بود)
همه لیبی را
فراموش کردند
و لیبی در
بحران مطلق و
حاکمیت شبهنظامیان
سقوط کرد.
امروزه فروش
برده به لیبی
بازگشته است،
داعش در آنجا
حکمفرمایی میکند.
چراکه زمانیکه
شما واقعاً به
منافع مردم
کشوری که در
مسائل آن
دخالت
میکنید،
اهمیت ندهید،
و تنها از این
منافع به
عنوان ابزاری
برای پیشبرد
اهداف خود
استفاده میکنید،
نتیجهی این
دخالت بهسویی
تغییر میکند
که نمیتواند
باب طبع بوده
باشد.
آخرین
پرسش اِیمی
گودمن از گرینوالد
در مورد اهمیت
وقایع ایران
است و تأثیری که
حرکت مردم
ایران میتواند
بر اعتراضات
تودهای در
سرتاسر جهان
داشته باشد،
تأثیری که بهگفته
گودمن، طبعاً
نمیتواند
چندان
خوشایند
ترامپ باشد.
گلن
گرینوالد در
پاسخ میگوید:
بله،
من فکر میکنم
که یکی از
جنبههای
جالب اینگونه
رفتار
مزورانه و
بهرهجویانه،
وقتیکه
تظاهر میکنند
که هدفشان
حمایت از جنبشهای
اعتراضیست
اما در حقیقت
هدف دیگری را
دنبال
میکنند، این
است که درعمل
و ناخواسته،
شورش، و حق
شورش در جاهای
دیگر را دامن
میزنند. و به
همین خاطر بود
که من در آغاز
برنامه گفتم که
ما از دور
نباید دربارهی
مسائل داخلیی
ایران
اظهارنظر
کنیم، چراکه
این موضوع
برای نا
پیچیدهتر و
بغرنجتر از
آن است که
بتوانیم به
گونهای
معنادار دربارهی
آن نظر دهیم.
اما آنچه ما
میتوانیم و
باید انجام دهیم،
بهرسمیت
شناختن حق
مردم است، که
در هرجا و همه
جا، علیه دولتها
اعتراض کنند،
بیآنکه
دستگیر شوند،
بیآنکه
بازداشت
شوند، بیآنکه
با گاز اشکآور
به آنها حمله
شود، بیآنکه
کشته شوند.
یعنی درست
همان
اتفاقاتی که در
ایران رخ میدهد.
بنابراین
زمانی که
دونالد ترامپ،
هرچند کاملاً
مزوّرانه،
این ارزش را مطرح
میکند،
حقیقتاً
براین باورم
که اینهمه میتواند
به شعلهورشدن
جرقههای
شورش و اعتراض
در کوچه و
خیابانها
علیه دولتهایی
منجر شود،
بسیار فراتر
از آنچیزیکه
ترامپ دنبال
میکند. در
ایالات متحدهی
آمریکا
نیرومندترین
اعتراضات
علیه دولت
ترامپ رخ داده
که در چند دههی
اخیر
اعتراضاتی
چنین گسترده
بیسابقه
بوده است. اما
من گمان نمیکنم
که ترامپ
آنچنان شیفتهی
اعتراضات در
درون ایالات
متحده باشد.
قوهی قضائیهی
او در حال
محاکمهی
تظاهرکنندگان
در آمریکاست.
اما من فکر میکنم
که زمانی که
شما شاهد آنچه
در ایران در
حال رخدادن
است هستید،
زمانیکه میبینید
که تهیدستان
فاقد هرگونه
حقوق سیاسی،
در خیابانهای
شهر در برابر
یک حکومت
مستبد و
سرکوبگر ایستادهاند،
این امر میتواند
الهامبخش
مردم در گوشه
و کنار جهان
باشد تا همینگونه
عمل کنند.
https://www.youtube.com/watch?v=dfqj9Bv7c2c&feature=share