بیانیه
کانون
نویسندگان ایران
فرخنده
باد روز زبان
مادری؛ روز
زبانهای
مردم ایران!
زبان
بهمثابهی
نظامی از
نشانهها و
قاموسی از
قراردادها
برای بیان یا
انتقال افکار
و عواطف، بیکرانی
از اصوات را
به تصورات و
انگارههای
آدمی پیوند میزند
و نیرو و کنشیست
که درک درست
از دیگری در
هستی را شکل میدهد.
بهرغم
باور رایج،
زبان صرفاً
ابزاری جهت
انتقال معانی
و مفاهیم نیست
بلکه فراتر و
والاتر؛ جهانیست
که هستی انسان
در آن تجلی مییابد
و تعین میپذیرد.
هر زبان جهان
را بهشکل
متفاوت و خاص
خود برش میزند
و سامان میدهد
و گسترهای از
معانی و مفاهیم
بدیع و
رنگارنگ را بهروی
انسان میگشاید
و این خود بر
اهمیت تنوع
زبانها میافزاید.
زبان
مادری بخشی
مهم و
انکارناپذیر
از هویت و هستی
آدمی و خویشتن
اوست. انسان،
به میانجی
زبان مادری به
درک و دریافت
از خود و
مآلاً از دیگران
و جهان میرسد
لذا ایجاد
هرگونه ممنوعیت
در مسیر آموزش
زبان مادری،
در حکم ِ بهزنجیر
کشیدن انسان
در دنیایی
ناشناخته و ناامن
است و نیز
تعرض به ساحت
آگاهی و عواطف
اوست. باید
دانست که
همواره توسل
به یک زبان
رسمی اجباری،
مقولهی زبان
مادری را خواهناخواه
به شکلی از
اشکال ستم ملی
و محملی برای
تثبیت سلطهی
فرهنگی و رواج
تکصدایی بدل
میکند.
نهسزاست
با تنگنظری و
تکیه بر وهم ِ
تجزیههراسی
و جداسری و نیز
به بهانهی
بسندگی زبان
فارسی و با
استناد به
دستآوردهای
تاریخی آن، بر
کوس خودبرتربینی
و عظمتطلبی
کوبید و نائرهی
مخاصمت و
منازعت
افروخت و
متوهمانه زوبین
ِ مباد بر
آسباد زد!
یکی
از وجوه بارز
تبعیض و شکلی
از ستم ملی
همانا ستم
زبانیست که این
خود نه پدیدهای
اینزمانی و
متاخر است که
بهطور
سازمانیافته
از موالید و
مواریث ِ
بلافصل ِ
حکومت پهلویست
و دریغا که
تاهماکنون نیز
تداوم یافته
است. انسان ِ
تحت ِ ستم و
سلطهی زبان ِ
رسمی ِ اجباری،
بهطور مداوم
درحال
برگرداندن ِ
خود برای دیگری
و نیز ترجمهی
دوسویهی
معانی و مفاهیم
از زبان رسمی
به زبان مقصد
و بالعکس است
که این ترجمان
ِ دمادم، از
تاب و توان او
میکاهد و بر
ملالت و
فرسودگی ِ ذهن
و زبان و نیز
بر صعوبت و
لکنت در گفتار
او میافزاید.
هم از این
روست که به
گواهی آمار، بیشترین
میزان
بازماندگی از
تحصیل درمیان
گویشوران به
زبانی غیر از
زبان رسمی بهچشم
میخورد.
اخیراً
و در آستانهی
روز جهانی
زبان مادری،
شاهد موج
گسترده و فزایندهی
بازداشتها
در میان
فعالان مدنی و
فرهنگی و کنشگران
حوزهی زبانهای
مادری در
استانهای
مرزی کشور
بودهایم.
بازداشتهای
خشونتآمیز و
خودسرانهی
شهروندان
عرب، ترک،
بلوچ و کرد در
ماههای اخیر
خود گواه روشنیست
بر نگاه
خصمانه و تقلیلگرایانهی
حاکمیت نسبت
به فعالان مدنی
و فرهنگی در
استانهایی
که مردمانش به
زبانی غیر از
زبان رسمی سخن
میگویند.
باید
افزود که
مسئلهی نادیدهانگاری
و نقض حق
آموزش زبانی غیر
از زبان رسمی،
معنایی جز نقض
بارز حق آزادی
اندیشه و بیان
و نیز انکار
آشکار تنوع
فرهنگی در
سرزمین
نابرابر ما
ندارد و حقیقتی
تلخ است که این
نادیدهانگاریها،
تنگنظریها
و بگیر و
ببندهای
هرروزه، در وانفسایی
که قامت ِ
قاطبهی
مردمان این
سرزمین تحت
فشار انواع ستمهای
طبقاتی و تبعیضهای
اقتصادی و معیشتی
و محرومیتهای
فرهنگی و
اجتماعی،
هرروز بیش از
پیش خمود و خمیده
میشود؛ بار
گرانیست بر
دوش خستهی
مردمان بیلبخند
و رنج مضاعفیست
بر انبوه آلام
ایشان.
بهجاست
بر این نکته
انگشت تاکید
بگذاریم که علیالعموم
هیچ زبانی در
تضاد و تعارض
با زبان عمومی
و رسمی یا
همان زبان میانجی
و مشترک ِ
زبانهای
گوناگون در یک
سرزمین نبوده
و نیست بل این
تنوع و تکثر
بر غنا و
بالندگی هرچهبیشتر
زبانها و
تعامل و تفاهم
میان گویشوران
آنها میافزاید
که این خود موید
و مبین اتحاد
و تعامل فرهنگی
ِ جهانمحور ِ
انسانها،
ورای سلطهی سیاسی
دولتها و
مرزهاست.
کانون
نویسندگان ایران
روز جهانی
زبان مادری را
به همهی
مردمان ایران
و جهان صمیمانه
شادباش میگوید
و با اتکا و
استناد به اصل
سوم مندرج در
منشور خود؛
"رشد و شکوفایی
زبانهای
متنوع کشور را
از ارکان
اعتلای فرهنگی
و پیوند و
تفاهم مردم ایران
میداند و با
هرگونه تبعیض
و حذف در عرصهی
چاپ و نشر و
پخش آثار به
همهی زبانهای
موجود مخالف
است" و نیز
خواستار رفع
هرگونه تحدید،
تبعیض،
بازداشت و پیگردهای
غیرقانونی
درخصوص ِ همهی
کنشگران مدنی،
فرهنگی و
فعالان حوزهی
زبانهای
مادریست.
۳ اسفند ۱۴۰۳
کانون
نویسندگان ایران