فصل
جدید مبارزه
کارگران و
دانشجویان
انگلستان
علیه ریاضت
اقتصادی
بهروز
نظری
روز شنبه ۲۶
مارس بیش از ۵۰۰،۰۰۰ نفر
در لندن علیه
سیاست
های
ریاضت
اقتصادی دولت
دست به
تظاهرات زدند.
این تظاهرات
به دعوت
اتحادیه
های
کارگری
انگلستان
برگزار شد.
فراخوان این تظاهرات
از سوی کنگره
اتحادیه
های
کارگری در ماه
اکتبر ۲۰۱۰
داده شد و در
آنزمان
بسیاری از
فعالین
کارگری
انگلستان
معتقد بودند
که در شرایطی
که دیگر کشورهای
اروپا و از
جمله فرانسه و
یونان شاهد اعتراضات
عظیم مردمی
علیه سیاست های ریاضت
اقتصادی
بودند، ۲۶
مارس بسیار
دور بنظر
میرسد.
تظاهرات عظیم
روز شنبه اما
نشان داد که
تصمیم کنگره
اتحادیه
های
کارگری درست
بود. مبارزات
اخیر در
بریتانیا و
دیگر نقاط
جهان آن چنان
الهام بخش
بوده اند که
تظاهرات روز
شنبه در لندن
آشکارا به جنبشی
فرای جنبش
کارگری و به
صحنه ای برای
قدرت نمایی و
ظهور یک جنبش
توده ای تبدیل
شد. تظاهرات
روز شنبه آمال
و آرزوهای
میلیونی را با
خود حمل میکرد
و به یکی از
بزرگترین راه
پیماییهای
جنبش کارگری تبدیل
شد.
در نوامبر ۲۰۱۰
جنبش
دانشجویی
انگلستان بار
دیگر و بعنوان
نیروی غیر
قابل انکار در
رادیکالیزه
کردن جنبش
اعتراضی در
انگلستان
ظاهر شد. در
تظاهرات
دانشجویی در
این ماه بیش
از ۵۰ هزار نفر
شرکت کردند و
دفتر مرکزی
حزب محافظه
کار انگلیس از
سوی
دانشجویان
اشغال شد.
حرکات
اعتراضی
دانشجویی که
علیه کاهش
عظیم بودجه آموزش
عالی در
انگلستان
صورت گرفتند
در زنده کردن
جنبش توده ای
و کارگری نقش
در خوری ایفا
کردند. در
کنار
اعتراضات
دانشجویی
جنبش یو.کی.
آنکات (UK UNCUT) ظاهر
شد، جنبشی که
با اتکا به
رسانه
های
اجتماعی خود
را سازمان
میدهد و علیه
بانکها و
شرکتهای بزرگ
که از پرداخت
مالیات خودداری
میکنند دست به
اقدام میزند.
فعالین این
گروه تابحال
تعدادی از
مراکز و
فروشگاه
های
بزرگ لندن را
به اشغال خود
در آوردهاند.
حجم و عمق
حمله دولت دست
راستی
بریتانیا به
خدمات
اجتماعی و
حقوق کارگران
و زحمتکشان
این کشور
همچنین موجی
از اعتراضات
وسیع محلی را
علیه خصوصی
کردن بهداشت و
آموزش عالی،
قطع بودجه کتاب
خانه ها، خدمات
درمانی برای
بیماران و
معلولین،
خانواده
های
تک سرپرست، و
حمله به حق
حقوق بیکاری و
بازنشستگی را
برانگیخته
است.
جویبارهای
اعتراض در محل
کار و زندگی،
در بیمارستان ها و
کتابخانه ها،
در دانشگاه ها و
شهرداری
های
محلی، در چند
ماه گذشته به
هم پیوسته و
به دریایی اعتراضی
در ۲۶ مارس
تبدیل شدند.
در سطح
جهانی نیز
باید به خیزش های رشک
انگیز در
دنیای عرب و
بویژه
انقلابات تونس
و مصر اشاره
کرد، و همچنین
به اعتراضات توده
ای در فرانسه،
یونان و
اسپانیا، و
نیز مبارزه
شجاعانه
کارگران
ویسکانسین
برای حق تشکل.
تظاهرات روز
شنبه در لندن
در چنین بستری
شکل گرفت و
برگزار شد. بی جهت
نیست که
بسیاری متاثر
و در همبستگی
با مردم عرب
خواهان تبدیل
میدان
ترافالگار
لندن به میدان
تحریر شدند، و
همچنین بی
پایه نبود که
برندن باربر،
رییس کنگره
اتحادیه
های
کارگری،
خواستار بسیج
همه نیروها
برای تبدیل کردن
تظاهرات ۲۶
مارس به یکی
از
برجستهترین و
بزرگترین
حرکت تاریخ
جنبش اتحادیه
ای شده بود.
موج رنگی و پر
شور در
خیابانهای
لندن نشان داد
که این خواست
به تحقق
پیوسته است.
راهپیمایی هایی
هزاران نفره
در انگلستان
بسیار نادر اند،
و اهمیت آنها
دقیقا در همین
واقعیت نهفته
است. جنبش
چارتیستها در
قرن ۱۹ بنیان
گذار سنت
تظاهرات
خیابانی بود.
این جنبش در
سال ۱۹۴۸ بیش از
۱۵۰ هزار نفر
را در پارک
کنینگتن لندن
گرد هم آورد.
اهمیت این
راهپیمایی
برای حق رای
روشنتر خواهد
شد اگر بیاد
بیاوریم که جمعیت
کشور در آن
سال تنها ۱۶
میلیون نفر
بود. جنبش حق
رای برای زنان
در سال ۱۹۰۸ بیش
از ۲۵۰ هزار
نفر را در
هاید پارک
لندن بسیج
کرد. بزرگترین
تظاهرات پس از
آن در سال ۱۹۳۶ و
علیه فاشیست ها
در شرق لندن
برگزار شد که
در آن ۳۰ هزار
نفر شرکت
کردند.
جنبش ضدّ
سلاح های
هسته ای در دو
تظاهرات در
دهه ۸۰ میلادی
بیش از ۲۰۰
هزار نفر را
گرد هم آورد.
حرکات
اعتراضی دیگر،
و از جمله
تظاهرات علیه
جنگ ویتنام در
۱۹۶۳، پول تکس و
در جریان
اعتصاب
کارگران
معادن انگلیس
هر کدام نزدیک
به صد هزار
نفر را گرد هم
آوردند.
بزرگترین
حرکت اعتراضی
در لندن در ۱۵
فوریه ۲۰۰۳ و
علیه اشغال
عراق سازمان
داده شد، حرکت
عظیمی که در
آن نزدیک به
دو میلیون نفر
شرکت کردند. راهپیمایی
روز شنبه
ادامه این سنت
دیرینه و درخشان،
بزرگترین
تظاهرات در ۸ سال
گذشته، و یکی
از بزرگترین
حرکات
اعتراضی تاریخ
جنبش کارگری
انگلستان بود.
تظاهرات
روز شنبه و با
توجه به اینکه
جمعیت شرکت
کننده در
تظاهرات بیش
از دو برابر
پیش بینی رهبران
اتحادیه های
کارگری بود،
میتوان گفت
بسیار موفق بود.
اهمیت حرکت
روز شنبه اما
تنها محدود به
عظمت و تعداد
شرکت کنندگان
نیست. آنچه که
موجب سرشار
شدن خشم عظیم
توده ای در
خیابانهای
لندن شد لمس
واقعیتهای
سیاست ریاضت
اقتصادی دولت ثروتمندان
این کشور و
تاثیر عمیق آن
بر معیشت و
آینده
کارگران و
زحمتکشان است.
شکاف عمیق طبقاتی
در بریتانیا
اکنون آشکار
تر از هرزمان
دیگری چهره
کریه خود را
به نمایش
گذاشته است. نقشه
دولت برای
دزدیدن ۸۱
بیلیون پوند از
بودجه عمومی
در ۵ سال آینده
حق آموزش،
بهداشت،
مسکن، کار و
بازنشستگی
فقیرترین
لایه های
جمعیت را مورد
حمله وحشیانه
قرار داده است.
بنا به آمار
موجود ۱۳
میلیون نفر از
جمعیت
بریتانیا در
فقر زندگی میکنند.
بیش از ۲.۵
میلیون نفر
بیکار اند و
هر روز بر
تعداد بیکاران
افزوده میشود.
بدلیل سیاست های دولت
نزدیک به ۲
میلیون نفر
دیگر از کار
برکنار
خواهند شد. در کنار
این اما دولت
در نظر دارد
تا بیش از ۱۸
بیلیون پوند
از بودجه های
رفاهی را قطع
کند، اقدامی
که با توجه به
بحران بیکاری
بخش بزرگتری
از جمعیت را
به زیر خط فقر
خواهد کشاند.
در حال حاضر
سهم ۵۰ درصد
از جمعیت فقیر
کشور از ثروت
عمومی تنها ۹
درصد است.
مقایسه
واقعیت
های
تلخ زندگی
اکثریت جمعیت
با ثروت عظیم
اقلیت حاکم از
زمینه
ها
و دلایل گسترش
جنبش
مطالباتی در
بریتانیا پرده
برمیدارد.
هزینه نجات
بانکهای
بریتانیا از
خطر ورشکستگی
برای مردم
بریتانیا بیش
از ۱ تریلیون
پوند برآورد
میشود. دارایی
۴
بانک بزرگ این
کشور نزدیک به
۶
تریلیون است و
پیش بینی
میشود که سود
بانک های
این کشور در
سال جاری
معادل ۹۰
میلیون پوند
خواهد بود. همین
اقلیت حاکم
سالانه از
پرداخت نزدیک
به ۷۰ بیلیون
مالیات خودداری
میکنند و در
عوض میلیونها
پوند به خود
پاداش میدهند.
در صورت وجود
یک سیتم
مالیاتی عادلانه
دولت این کشور
با هیچ گونه
کسری بودجه روبرو
نخواهد شد. به
این ارقام
باید هزینه
جنگ در
افغانستان و
عراق که تا
کنون بیش از ۲۰
بیلیون پوند
بوده است،
جایگزینی
سلاح های هسته
ای که نزدیک
به ۷۰ بیلیون
برآورد میشود
را اضافه کرد.
مردم بدرستی
میپرسند که در
شرایطی که
دولت حتی برای
کتاب خانه های
محلی بودجه
ندارد چگونه
است که
میتواند هزینه
یک جنگ دیگر،
و اینبار در
لیبی، را
تامین کند.
هزینه
سالیانه جنگ
در افغانستان
(۴.۵ بیلیون پوند)
میتواند
هزینه ساختن ۲۳
بیمارستان
جدید،
استخدام ۶۰
هزار معلم و
یا استخدام ۷۷
هزار پرستار
را تامین کند.
بعلاوه،
تکبّر دولت
سرمایه داران
در این کشور
در پیشبرد
سیاستهای خود
و نادیده
گرفتن آرا و
افکار عمومی
از بحران عمیق
سیاسی در
بریتانیا نیز
پرده
برمیدارد. اگر
جنبش کارگری
در قرن ۱۹
بزرگترین
راهپیمایی ها را برای
کسب حق رای
سازمان
میداد،
تظاهرات سال های اخیر
علیه جنگ و
ریاضت
اقتصادی در
شرایطی صورت
میگیرد که
اکثریت مردم
دریافته اند
که بدون حضور
در خیابان
ها
نمیتوان با
سیاستهای
دولت مقابله
کرد. بحران
عمیق آنچه که
دمکراسی
پارلمانی
خوانده
میشود، فساد
مزمن پارلمان
این کشور و بی
توجهی و بی
اعتنایی کامل
به نظرات و
خواست
های
شهر وندان،
راه را برای
یک رویارویی
عظیم بین اکثریت
مردم و اقلیت
حاکم هموار
کرده است.
تظاهرات روز
شنبه سر فصل
جدیدی در
مبارزه مردم
علیه دولت و
شکل گیری یک
ائتلاف وسیع
علیه سرمایه
داری و نمایندگان
میلیونر آن در
مجلس و دولت
بریتانیا است.
۷ فروردین
۱۳۹۰ / ۲۷ مارس ر۲۰۱۱