مبلغان
بهشت رویائی،
سازماندهندگان
جهنم واقعی
ارژنگ
بامشاد
تلاش
سی و پنج سالۀ
حکومت اسلامی
برای حاکمیت
دین با شکست
همه جانبه ای
روبرو شده است.
در واکنش به
این شکست
سنگین و راه
های برون رفت
از آن، جدال
در میان
حکومتیان
بالا گرفته است.
مباحث مقامات
حکومتی پیرامون
رابطه دولت و
دین به جنگ
قدرتی جدی میان
جناح های حاکم
در جمهوری
اسلامی مبدل
گشته است.
واقعیت این
است که مبلغان
بهشت رویائی و
آنها که
که وعدۀ "آب و
برق مجانی" به
مردم می دادند
آنچنان
جمهنمی واقعی
را سازمان داده
اند که بخشآ
خود به وحشت
افتاده اند.
به جای جوی
های روان
بهشتی،
رودخانه ها و دریاچه
های کشور را
خشکانده
اند؛
به جای
نهرهای
شیر و عسل
بهشتی، امکان
مصرف ضروری
شیر در کشور
را از میان
برده اند؛ بجای
ایجاد شرایط
حضور "حوری و
غلمان"، پچ
پچه های
عاشقانه
جوانان کشور
را به صلابه
کشیده اند؛ به
جای عمر
جاویدان،
ایران را
صدرنشین
ابتلا به
بیماری سرطان
، کشتار در
جاده های مرگ و اعدام در
زندانها و
ملاء عام
تبدیل کرده اند،
حسرت دست یابی
به دارو را بر
دل میلیون ها
نفر گذاشته
اند؛ به جای
پاکی و صداقت
و یک رنگی، دزدان
اموال عمومی
را بر مسندهای
قدرت نشانده اند
و مچ گیری از
همدیدگر،
مجبورند بخشی
از پرونده های
چپاول و دزدی
و اختلاس
مقامات
حکومتی و
اطرافیانشان
را علنی کنند.
ساختن
جهنم واقعی در
کشوری که
امکانات
تبدیل آن به
بهشت برای
ساکنانش را
داراست، کاسه
صبر مردم را
لبریز کرده
است. خشم
فروخفته مردم
در اعماق، اینجا
و آنجا خود را
نشان می دهد و
تحلیل گران حکومتی،
خود بیش از
دیگران از این
خشم آگاهند. زمانی
که تنها
اعلام
زمان و مکان
یک گردهم آئی
کارگری برای
گرامی داشت
«روز جهانی کارگر»،
آماده باش
گستردۀ
نیروهای
رنگارنگ سرکوب
را بدنبال
دارد، می توان
فهمید که ترس
از اعماق
جامعۀ مزد و
حقوق بگیران
تا کجاست!
وقتی که قبض
های جدید آب و
برق و گاز را
در همان ساعات
اولیه با یک
تلفن از
"بالا" پس می
گیرند، خوب می
دانند که در
اعماق چه می
گذرد. زمانی
که انتشار یک
عکس قدیمی از
آزادی های
یواشکی یک
خبرنگار
جسور، موجی از
حمایت و ارسال
عکس های «آزاد
پوشان» را به
جریان می
اندازد، می
توان فهمید که
چه پتانسیل
انفجاری در
جامعه
انباشته شده
است. همین
خصلت انفجاری
اعماق جامعه،
نگرانی
حاکمان را
برانگیخته
است.
برای
مقابله با این
خطر، در میان
حکومتییان اختلاف
نظر وجود
دارد. دولتی
که در جریان
شورش بخشی از
کاست حکومتی
در انتخابات
گذشته و در
نتیجه دخالت
فعال مردم بر
سرکار آمده ،
تلاش می کند
که راهی برای
برون رفت از
این وضعیت و نجات
کل حاکمیت
بیابد. آنها
نیک دریافته
اند که سیاست
هائی که در
هشت سال
گذشته
به نظرات
رهبر "نزدیک
تر" بود، چه بر
سر این مملکت
آورده است.
آنها که تحریم
ها را "ورق
پاره" می
خواندند و به
به و چه چه
رهبر را
دریافت می کردند،
و از دولت
"مهر" و "پاک"
سخن می گفتند،
نه تنها هفت
صد میلیارد
دلار درآمد
نفتی را حیف و
میل کرده اند
بلکه یک
اقتصاد
ورشکسته بر جای
گذاشته اند.
دولت جدید با
حمایت ائتلاف
پشتیبانش،
برای تصحیح
مسیری که رهبر
رژیم
با دولت
"محبوبش"
کشور را به سراشیب
سقوط کشانده
بود، وارد عمل
شده است. ابعاد
این خطر
آنچنان است که
به نظر می رسد
رهبر رژیم و
بخش هائی از
ارکان قدرت
نظامی رژیم
دریافته اند
بدون توافق با
آمریکا بر سر
مسئله انرژی
هسته ای و
منازعات
منطقه ای، و
بدون خارج کردن
چنگال تحریم
ها از گلوی
اقصاد،
نمی توانند
از این درۀ
خطرناک عبور
کنند و برای عبور
از این مسیر
حساس، بدون
حضور فعال
دولت جدید
امکان
موفقیتی در
کار نیست. از
این روست که
به نظر می رسد
دولت جدید و
ائتلاف
پشتیبانش خود
را در وضعیت
مستحکم تری می
بیند و این جا
و آنجا برنامه
ها و سیاست
های خود را با
جسارت بیشتری
بیان می کند.
همین تعرض های
اینجا و آنجای
دولت جدید و
بویژه رئیس
آن، خشم
بخش های
افراطی تر
حامی رهبر را
برانگیخته
است و بحت
جایگاه دین و دولت و
دین دولتی را
به میان کشیده
است. در واکنش
به همین بحث
هاست که رهبر
رژیم در مراسم
سالمرگ خمینی
وارد می شود و
با دفاع از
اجرای شریعت
می گوید:«شریعت
اسلامی اگر
اجرا بشود در
جامعه به طور
کامل، هم
آزادی های
عمومی و مدنی
را تامین می کند،
آزادی افراد
را، آزادی
فردی را. هم
آزادی ملت را
که اسمش
استقلال است،
تضمین می کند.» با این حال
بالا گرفتن
اختلافات
میان مقامات
حکومتی نگرانی
اش را بر می
انگیزد و او
را مجبور می
کند تا با
برشمردن
اقدامات
آمریکا علیه
"کشورهای
نافرمان" که
جمهوری
اسلامی یکی از
آنهاست، نسبت به
اختلافات
داخلی هشدار دهد
و بگوید: «یکی از
راه ها ایجاد
اختلاف در راس
حاکمیت ها است.
یکی از
کارهایی که
اینها می کنند
این است. آن
دستگاهی، آن
نظامی که با
آنها همراه
نیست سعی می
کنند در آن
راس، اختلاف و
شکاف به وجود
بیاورند،
حاکمیت
دوگانه درست
کنند، خیلی
جاها موفق نمی
شوند، بعضی جاها
هم متاسفانه
موفق می شوند،
یکی از راه ها این
است».
خصلت
انفجاری
جامعه و گسترش
نارضایتی ها
به گونه ای
است که رهبر
رژیم در
سخنرانی اش در
مراسم سالمرگ
خمینی تلاش
کرد که
اقدامات
مردمی را یک
جا به آمریکا
نسبت دهد و
زمینه سرکوب
آن را فراهم
آورد. او در
این رابطه با نگرانی
از نافرمانی
مدنی می گوید: «یکی
از کارهایشان
این است که با
کشاندن گروهی از
مردم به
خیابان ها و
نافرمانی
مدنی؛ آن دولتی
را که مورد
قبولشان نیست
و حاضر نیست
به آنها باج
بدهد، این را
از کار
بیندازند.»
و ادامه
می دهد:« یکی از
راه ها، این
است که با
تبلیغات خود
دل های مردم
را، افکار
مردم را از
مبانی
اعتقادی و
ایمانی شان
منصرف بکنند». این بیان
صریح و آشکار،
ناشی از
نگرانی شدیدی است
که رهبر رژیم
از وضعیت
کنونی حاکمیت
خود دارد. در
واقعیت امر،
بالا گرفتن
شکاف در بالای
هرم قدرت و
تلاش بخشی از
حاکمیت برای
یافتن راه های
تازه در جهت
آرام
نگهداشتن وامیدوار
کردن مردم،
فرصتی ایجاد
کرده که می
توان و باید
برای پیشبرد
امر مبارزات
مدنی و توده
ای از آن بهره
برداری کرد.
اگر امروز
ارسال عکس های
«آزاد پوشان» و
انتشار آنها
در شبکه های اجتماعی، شکلی از
نافرمانی
مدنی و دهن
کجی به باید
ها و نبایدهای
حاکمیت است که
نگرانی و ترس
را در آنها
دامن زده، اما
اگر این اقدام
نتواند بصورت
شبکه های
نزدیک به هم
در میان مردم
تبدیل شود و
از خصلت کاملآ
فردی خود فراتر
رود، دیر یا
زود فروکش
کرده و به
فراموشی
سپرده خواهند
شد. هم چنانکه
زنجیره های
انسانی برای
دفاع از کارون
و زاینده رود و
پارک گیاه
شناسی نوشهر،
اگر نتوانند
به شبکه های
توده ای تبدیل
شوند، دیر و
یا زود قدرت تاثیرگذاری
خود را از دست
می دهند. هم
چنانکه حرکت
ها ، گردهم
آئی ها و
اعتراضات و
اعتصابات کارگری،
اگر نتوانند
به ایجاد شبکه
های به هم
پیوسته میان
فعالان
کارگری بخش
های گوناگون
تبدیل شوند،
حتی اگر
موفقیت آمیز
باشند،
نخواهند
توانست به
نیروئی برای
احقاق حقوق
کارگران بخش
های گوناگون
جامعه کارگری
تبدیل گردند.
اکنون
جامعۀ ایران
در شرایطی
قرار گرفته
است که برای
پیشروی خود و
برای احقاق
حداقل های
حقوقی خود
نیاز به گسترش
نافرمانی مدنی
دارد. این
نافرمانی
مدنی اگر
بخواهد پایدار
و تاثیرگذار
باشد باید
بتواند به
شبکه های به
هم پیوسته و
متحد
بیانجامند.
اکنون مبارزه
برای حقوق
کارگری،
مبارزه برای
یک لقمه نان،
مبارزه علیه
مجازات
اعدام،
مبارزه برای
آزادی پوشش،
مبارزه برای
هوای پاک،
مبارزه برای
آموزش به زبان
مادری،
مبارزه برای
آزادی زندانیان
سیاسی،
مبارزه برای
هر خواستۀ انسانی
و در یک کلام
مبارزه برای « هر چيز
کوچک و هر چيز
پاک » مبارزه
ای است که می
تواند گروه
های بزرگی از مردم
را حول خود
گردآورد و مبارزه
ای توده ای و
نافرمانی مدنی
تاثیرگذاری
را بدنبال
داشته باشد.
این فرصت بزرگ
را نباید از
دست داد.
چهارشنبه
۱۴ خرداد ۱۳۹۳
برابر با ۰۴
ژوئن ۲۰۱۴
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جدال
حکومتی یان بر
سر دین دولتی
و راه رسیدن به
بهشت و
انعکاس آن در
سایت ها و
رسانه ها
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــتـــــــــــــــــــــــــــ
تاریخ
خبر: 10/03/1393 | ساعت: 11:36|
روحانی:
عده ای مدام
غصه دین و
آخرت مردم را
می خورند، اما
نه می دانند
دین چیست و نه
آخرت
تهران -
ایرنا - رییس
جمهوری با
بیان اینکه
بعضی واقعا
بیکارند، کار
ندارند، شغل
ندارند و دچار
توهمات
هستند، اظهار
داشت: این
افراد مداوم
غصه دین و
آخرت مردم را
می خورند، نه
دین را می
دانند چیست و
نه می دانند آخرت
چیست اما
همیشه غصه می
خورند.
روحانی:
عده ای مدام
غصه دین و
آخرت مردم را
می خورند، اما
نه می دانند
دین چیست و نه
آخرت
به
گزارش
خبرنگار
سیاسی ایرنا،
حجت الاسلام و
المسلمین «حسن
روحانی» امروز
(شنبه) که در
دیدار
کارکنان
سازمان حفاظت
محیط زیست و
نهادهای مدنی
در آستانه روز
جهانی محیط
زیست سخن می
گفت، افزود:
دولت در هیچ
یک از مسایل
مهم اجتماعی
خودش نمی
تواند مسایل
را حل کند چه اقتصاد،
چه محیط زیست
و چه دین مردم
باشد.
وی
تصریح کرد:
دولت می تواند
تسهیلات لازم
را فراهم و
حمایت کند؛
کار ، کار
مردم است.همه
اینها کار
مردم است.
وی
تصریح کرد:
دولت دینی
خیلی دولت
خوبی است ولی
دین دولتی را
نمی دانم.
باید بحث
کنیم. دین را
نباید به دست
دولت بدهیم.
دین دست
کارشناسان
خودشان است.
دین دست علما،
حوزه ها،
مراجع، صاحب
نظران، فرهیختگان
و دلسوزان است
و آنها باید
دین را تبلیغ
کنند و دولت
باید حمایت و
کمک کند.
رییس
شورای عالی
انقلاب
فرهنگی با
بیان این که
تنها با تصمیم
دولت یک فیلم
خوب ساخته نمی
شود، خاطر
نشان کرد:
باید هنرمند
به میدان آید
و دولت از او
حمایت کند؛ پس
با جوشش هنر
از ذوق هنرمند
است که یک
فیلم خوب
ساخته می شود.
وی
اضافه کرد:
همچنین در
ساختن اقتصاد
و عبور از
رکود و ایجاد
رونق اقتصادی
مردم باید به
صحنه بیایند و
دولت موانع و
مشکلات را از
پیش پای مردم
بردارد و
چارچوب های
آینده اقتصاد
را ترسیم کند
ولی هرچه صنعت
به مردم
واگذار شود و
دولت حمایت
کند، سرعت
بیشتری را به
سمت هدف طی
خواهیم کرد.
رییس
جمهوری با
بیان اینکه
محیط زیست در
راس همه کارها
است، یادآور
شد: زمانی بود
که محیط زیست
بصورت تشریفات
بود. زمانی
بود که هنوز
همه به باور
نرسیده بودند
که محیط زیست
مدخلیت دارد و
باید روی آن
حساب باز کرد.
فکر می کردند
مسایل محیط
زیستی جزو
تشریفات است و
حالا برای
قشنگی هم می گویند
مساله محیط
زیست پیوستی
هم داشته باشد.
روحانی
افزود: مانند
بهداشت،
زمانی که امد
مردم فکر می
کردند،
تشریفات است.
زمانی می
خواستیم در
خزانه ها، دوش
آب بیاوریم چه
بساطی به پا
شده بود.عده
ای می گفتند
نصف دین از بین
می رود اگر
لوله کشی شود
و دوش بیاید.
رییس
جمهوری گفت:
آن زمان آغاز
طلبگی من بود،
در قم بودم.
همان سال 1340
داشتند حمام
ها را عوض می
کردند، سر و
صدایی درست
شد. دو حادثه
در قم ما
دیدیم که خیلی
مهم است یکی
مربوط به حمام
ها بود یکی
وقتی می
خواستند ساعت
را عوض کنند،
ساعت
تابستانی و
زمستانی.
رییس
دولت یازدهم
اضافه کرد:
بعضی از مردم
واقعا
بیکارند، کار
ندارند، شغل
ندارند، دچار
توهمات هستند.
مداوم غصه دین
و آخرت مردم
را می خورند،
نه دین را می
دانند چیست و
نه می دانند
آخرت چیست اما
همیشه غصه می
خورند.
رییس
جمهوری با
تبریک به
مناسبت میلاد
با سعادت امام
حسین، قمر بنی
هاشم و امام
سجاد و حضرت
ولی عصر که در
پیش رو است،
گفت: ماه شعبان
ماه پیامبر (ص)
است و در این
ماه روحمان را
برای عبادت
واقعی در حق
در ماه رمضان
آماده می کنیم.
وی
درباره اهمیت
محیط زیست
اظهار داشت:
روزگاری بشر
در آغاز صنعتی
شدن مشکلات و
آثار منفی آن
را در زندگی
خود متوجه نمی
شد و حتی
افتخار می
کردند که در
طبیعت مداخله
می کنند و
مدعی بودند
مداخلاتشان
زیبا آفرین است
و زندگی را
برای مردم سهل
می کند.
روحانی
با بیان این
که بسیاری از
پیشرفت های علمی
شرایط زندگی
را برای بشر
آسان کرده
است، اما باید
اقدامات
جبرانی هم در
کنار آن انجام
می دادیم،
افزود: به طور
مثال زمانی
اتومبیل را
نعمت بزرگ
خدادادی می
دانستند که
توسط صنعت
گران پدید
آمده بود، اما
اشکال از
اینجا شروع شد
که وقتی سوار
ماشین شدیم
پیاده روی را
به نحو دیگر
جبران نکردیم.
رییس
جمهوری
همچنین با
بیان این که
در مکان یابی
برای مسکن،
صنعت و جاده
سازی خطا کرده
ایم، تصریح
کرد: باید
مکانی را برای
مسکن سازی و
صنعت انتخاب می
کردیم که
کمترین صدمه
به محیط زیست
را بزنیم اما
زمین های
زراعی و باغ
ها را به
مسکونی تبدیل
کردیم و اشکال
از همین جا
آغاز شد.
وی با
بیان این که
حتی در
مدرنیته هم
اموری از سنت
را باید به
شکل جدید حفظ
کنیم، افزود:
در صورتی می
توانیم راحت
زندگی کنیم که
جنگل و دریاچه
، تالاب و
رودخانه و
غیره داشته باشیم.
روحانی
با بیان اینکه
قوانین مربوط
به محیط زیست
در ایران از
شکاربانی
شروع شده است،
گفت: اولین
قانون برای
نظام دادن
شکاربانی و
صید در دریا
ها وضع شد و
اسم سازمان محیط
زیست از حدود
سال 1350 مطرح شد.
رییس
دولت یازدهم
با بیان اینکه
اصل 50 قانون اساسی
در رابطه با
محیط زیست
است، اظهار
داشت: در
قانون اساسی
راه به روشنی
بیان شده است
که نباید محیط
زیست را تخریب
و آلوده کنیم؛
چرا که آلودگی
و تخریب، محیط
زیست را تهدید
می کند.
رییس
دولت تدبیر و
امید با بیان
این مطلب که در
اولین جلسه
دولت یازدهم
همانطور که
قول داده بودم
راجع به
دریاچه
ارومیه بحث
شد، گفت: خوشحالم
دولت کارش را
با مسایل محیط
زیست آغاز کرد،
اما معتقدم
دولت در هیچ
یک از مسائل
مهم اجتماعی
خودش به
تنهایی نمی
تواند مشکلات
را حل کند،
بلکه دولت می
تواند تسهیلات
لازم را فراهم
کند و مردم را
حمایت کند چرا
که این مهم،
کار مردم است.
رییس
جمهور با
اشاره به
آلودگی هوای
تهران گفت: در
سالهای اخیر
هوای تهران
راه رفتن را
برای مردم سخت
کرده بود؛
همچنین مساله
دریاچه ارومیه
به مشکل بزرگ
تبدیل شد که
البته قدم
هایی برای حل
این مشکل
برداشته شده و
شرایط جوی نیز
تا حدی کمک
کرده است چون
اگر به دریاچه
رسیدگی نشود
زندگی 14
میلیون نفر به
خطر می افتد و
اگراین دریاچه
خشک شود طوفان
های نمک شروع
می شود که
زندگی مردم را
به خطر می
اندازد.
روحانی
در ادامه با
بیان این که
برخی می گویند
این روزها آب
و هوای تهران
خوب شده است و
این کار خدا
است، گفت:
البته باد و
باران از نعمت
های خداوند
است و حتی اگر
دولت
توفیقاتی
پیدا می کند
از رحمت های
خداوند است
اما دولت بر
مساله محیط
زیست به عنوان
مساله اصلی
برای سلامت و
زندگی سالم
مردم به عنوان
اولویت بسیار
مهم تاکید می
کند و در این
راستا برای
عوض کردن
بنزین در
وزارت نفت
کارهای خوبی
انجام شد که
خانم ابتکار
هم واقعا در
این رابطه
احساس مسوولیت
می کنند
اقدامات
مفیدی انجام
دادند و آثار
تغلیظ بنزین
را امروزه در
تهران می
بینیم که
البته باد هم
به آن کمک
کرده است.
وی با
بیان اینکه
برای حل
مشکلات محیط
زیستی اولین
قدم فرهنگ
است، خاطر
نشان کرد:
باید از دبستان
برای فرهنگ
سازی
جوانانمان
کار کنیم که
آموزش و پرورش
در این رابطه
وظیفه سنگینی
دارد چون همه
باید زندگی با
زیست سالم را
بیاموزند.
رییس
جمهوری با
تاکید بر این
که برای حل
مشکلات محیط
زیستی اساس را
باید از فرهنگ
آغاز کنیم
خاطر نشان
کرد: فرهنگ را
باید از
دبستان شروع کرد؛
چرا که بچه ها
می توانند پدر
و مادر خود را
هدایت کنند.
رییس
جمهور با
اشاره به این
که در دوره ای
شاهد مشکلاتی
در آب
آشامیدنی
مردم تهران
بودیم گفت: وقتی
پیگیری کردیم
دیدیم که روی
دریاچه سد کرج
خانه های
شناور ساخته
اند و زندگی
می کنند و حدود
240 خانه شناور
روی دریاچه سد
کرج ساخته شده
بود که من نمی
گویم که متعلق
به چه کسانی
بود اما همه
را جمع کردیم
و در آن زمان
به عنوان
شورای عالی
امنیت ملی
وارد عمل شدیم
و همه رستوران
های لبه
دریاچه را
تخریب کردیم و
خانه های روی
دریاچه را جمع
کردیم و به
خاطر دارم که
در آن روزها
تلفن دفترم
زنگ می خورد که
چرا این
اقدامات
انجام می شود
اما بعد از اینکه
یکسال خون دل
خوردیم همه
آنها را از
بین بردیم.
وی با
اشاره به نقش
صدا و سیما و
رسانه ها در
فرهنگ سازی
برای حفظ محیط
زیست گفت:
مشارکت مردم
نیز برای حل
این مشکل از
اهمیت ویژه ای
برخوردار است
و در این
راستا سازمان
های مردم نهاد
بسیار
تاثیرگذارند.
رییس
جمهور با
تاکید بر این
که نباید مردم
را دست کم
بگیریم،
افزود: دولت و
مقامات دولتی
در هر مقام
نوکر مردم
هستند، چون
کشور حکومت و
نظام متعلق به
مردم است و
دین همه زندگی
به مردم است
همچنین عشق به
خانواده
رسالت در دل مردم
ما است ، پس
باید به صحنه
بیایند و دولت
وظیفه دارد که
کمک کند.
به
گزارش ایرنا،
در این مراسم
معصومه
ابتکار رئیس
سازمان حفاظت
محیط زیست،
محمد
نهاوندیان
رئیس فتر رئیس
جمهور، حسین
فریدون
دستیار ویژه
رئیس جمهور و
تعدادی از
اعضای
فراکسیون
محیط زیست مجلس
شورای اسلامی
نیز حضور
دارند
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گروه
سیاسی
رجانیوز ـ چهارشنبه،
14 خرداد 1393
سخنان
صریح علامه
مصباح یزدی:
کسانی که
نگرانی علما و
تجمع
روحانیون در
فیضیه را به
توهم متهم می
کنند دینشان
را از فیضیه
گرفته اند یا
انگلیس؟/ با
تعارف های
توخالی و نام
بردن از مقام
معظم رهبری
نمی توانند
مردم را فریب
دهند
گروه
سیاسی
رجانیوز: عضو
مجلس خبرگان
رهبري گفت:
حتي برخي از
افراد عمامه
به سر که
داراي مسئوليت
هستند، در
واکنش به
اجتماع مردم
در خصوص
بدحجابي و
نگراني علما
از وضع دين و
فرهنگ و تجمع
روحانيت در
فيضيه، آنها
را کساني
معرفي ميکنند
که اسلام را
نشناختهاند
و آنها را
متهم به توهم
ميکنند. بايد
از وي پرسيد
مگر خود تو
دينت را از کجا
ياد گرفتهاي؟
از فيضيه يا
از انگلستان؟
به
گزارش پايگاه
اطلاع رساني
آثار حضرت آيتالله
مصباح يزدي،
رئيس مؤسسه
آموزشي و
پژوهشي امام
خميني(ره) در
تاريخ ديروز
دوازدهم
خرداد ماه در
جمع اعضاي
کاروان پياده
عازم حرم امام
خميني(ره) با
عنوان «عاشقان
حسيني،
زائران
خميني(ره)» ضمن
تبريک اعياد
شعبانيه
اظهار داشت:
رحلت حضرت
امام خميني(ره)،
مصيبت بسيار
بزرگي براي
ملت ايران
بوده و هست،
اما از رحلت
ايشان برکاتي
به وجود آمد.
همانگونه که
شهادت
سيدالشهدا(ع)
هرچند مصيبتي
غم بار بود،
اما اگر ايشان
شهيد نميشد،
اين برکات
عظيم و احياء
اسلام نيز
ميسر نميشد.
علامه
محمدتقي
مصباح يزدي با
اشاره به اينکه
حضور اين جمع
از برکات رحلت
امام
خميني(ره) است،
اظهار داشت:
اينکه کساني
که اصلا ايشان
را درک نکرده
و نديده اند،
بعد از 25 سال با
پاي پياده از
شهرهاي دور
عازم حرم
امام(ره) شده و
پيام امام(ره)
را به همگان
يادآوري کنند،
برکتي از حضرت
امام
خميني(ره) است
که بعد از
رحلت ايشان
حاصل شده است.
وي
با اشاره به
اينکه پيام
خميني(ره)
همان پيام
امام حسين(ع)
است، خطاب به
اعضاي کاروان
پياده اظهار
داشت:
تصور شخصی من
این است که شاید
ثواب کار شما،
مانند ثواب
کار کساني
باشد که با
پاي پياده به
حرم
سيدالشهدا(ع)
مشرف ميشوند،
لذا با توجه
حرکت کنيد، با
وضو باشيد و کار
خود را کم
مشماريد، چرا
که اين ايام از
بهترين ايام
عمر شما و از
بهترين
توفيقاتي است
که نصيب شما
شده است.
عضو
خبرگان رهبري
يکي از برکات
کاروانهايي
که پياده عازم
حرم امام(ره)
هستند را دريدن
مشغوليتهاي
روزمره و تفکر
در نهضت
امام(ره)،
انقلاب اسلامي
و هشت سال
دفاع مقدس
دانست و
افزود: بايد
توجه داشت که
ويژگي و
امتياز
امام(ره) نسبت
به ساير علما
چه بوده و
خداوند چه
برکتي به اين
مرد داده و در
نفس او چه
اعجازي وجود
داشت که ما
نظير آن را
حتي در بين
علما نمييابيم؟
وي
ادامه داد:
خوب است در
اين مسير
درباره دستاوردهاي
انقلاب و دفاع
مقدس تفکر
کرده و آسيبهايي
را که ممکن
است اين
انقلاب را
تهديد کند،
شناسايي کنيد
تا در حد
امکان از آن
پيشگيري شود و
اگر آسيبي نيز
وجود دارد،
براي مقابله
با آن، خود را
آماده کنيد.
وي
با اشاره به
اينکه اگر
اين آگاهيها
نباشد، کمکم
خط امام(ره)
فراموش ميشود،
اظهار داشت:
خط سيدالشهدا(ع)
با همين
عزاداريها
زنده مانده
است و اگر
نبود اين
عزاداريهايي
که با اشاره
خود اهلبيت
(ع) برپا ميشد،
چه بسا امروز
خط
سيدالشهدا(ع)
فرمواش ميشد
و حتي عدهاي
منکر ارزش کار
امام حسين(ع)
ميشدند و
تفسيري
اشتباه از
حرکت ايشان
ارائه ميدادند.
همانطوري که
امروز نيز
برخي اينگونه
تحليل ميکنند
که حرکت
سيدالشهدا(ع)
براي جنگ،
عجولانه و
اشتباه بود و
ايشان ميتوانست
با توجه به
شخصيت و نسبتش
به پيامبر(ص)،
با دستگاه
حاکم مدارا
کرده و پس از
کسب قدرت و
تربيت مردم،
در صورت لزوم
قيام کند.
وي
با اشاره به
اينکه شبيه
چنين تفسيري،
از قبل از
انقلاب
درباره حرکت امام
خميني(ره)
وجود داشت و
اکنون نيز
وجود دارد،
خاطر نشان
کرد: در
ابتداي نهضت
امام خميني(ره)
عدهاي ميگفتند
نبايد با شاه
در افتاد، چرا
که تنها شاه
شيعه در جهان
است و بايد با
مسالمت و
مدارا از حکومت
وي براي نشر
تشيع استفاده
شود. حتي در
هشت سال دفاع
مقدس نيز عدهاي
معتقد بودند
اين جنگ هرچه
زودتر بايد
تمام شود، چرا
که جنگ غير از
از دست دادن
جوانها و
بيوه شدن زنان
و تخريب منابع
و ضربه به اقتصاد
کشور، حاصل
ديگري ندارد!
استاد
اخلاق حوزه
علميه با
اشاره به اينکه
اين نحوه
تحليلها و
تفسيرها از
صدر اسلام تا
کنون وجود
داشته و دارد،
خاطر نشان
کرد: امام(ره)
هنوز در پاريس
بودند که مهندس
بازرگان که يک
شخصيت اسلامي
و مورد احترام
تلقي ميشد،
از سر دلسوزي
و خيرخواهي به
امام پيشنهاد کرد
که اختلافات
با شاه را
تمام کنند،
چرا که نميتوان
با شاه و
ارتشي که
دارد، مقابله
کرد و اين
مقابله وضع را
بدتر ميکند و
البته امام
(ره)، پس از
سخنان وي، شاه
را رفتني
دانسته و ارتش
را برادران
خود خطاب کردند
که بعد از
رفتن شاه به
جمهوري
اسلامي ميپيوندند.
وي
ادامه داد: از
همان روزي که
امام (ره) در
پاريس بود،
بسياري- چه
بسا از سر خير
انديشي – از امام
(ره) خواستند
تند و سخت
برخورد
نکنند، چرا که
آنها روحيه
برخورد
نداشتند، و ميخواستند
راحتطلبي
خود را با صلح
و مدارا حفظ
کنند و هرگز
اجتماع و
تظاهرات را
برنميتافتند،
چه برسد به
جان دادن.
علامه
مصباح يزدي با
اشاره به اينکه
تعداد کساني
که امروز
حاضرند براي
بقاي نظام
اسلامي جان
خود را فدا
کنند، بسيار
بيش از تعداد
چنين افرادي
در آغاز
انقلاب است،
اظهار داشت:
اين به برکت
تربيت افراد
توسط امام خميني(ره)
و خلف صالح
ايشان که نسخه
بدل خميني(ره) در
دفاع از ارزشها
و آرمان هاست،
ميسر شده است.
وي
با اشاره به
آيه قرآن
کريم، ادامه
داد: به تصريح
قرآن کريم،
دشمنان تا
زماني که شما
دست از دينتان
برنداريد،
دائما با شما
در حال جنگ هستند.
اما امروز
دشمنان هم به
اين نتيجه
رسيدهاند که
از طريق نظامي
نميتوان به
مقابله با
ايران پرداخت،
و لذا جنگ نرم
را در پيش
گرفتهاند.
عضو
خبرگان رهبري
خاطر نشان
کرد: دشمنان
حتي براي لباسهاي
افراد نيز
برنامهريزي
کردهاند، بهگونهاي
که وقتي فردي
ميخواهد
لباس مناسب و
اسلامي تهيه
کند، آن را در
بازار نمييابد.
وي
با اشاره به
نفوذ جنگ نرم
دشمن در تفکرات
افراد افزود:
تقريبا همه
مسئولين ما در
دورههاي
مختلف در ته
دلشان باور
نداشتند که
بتوان حريف
آمريکا شد و
معتقدند که
ايران در علم،
تکنولوژي،
صنعت و نظاير
اينها به
آمريکا نيازمند
است و چارهاي
جز رابطه با
آمريکا وجود
ندارد و البته
اين رابطه،
هزينهاي هم
دارد که
طبيعتا بايد
پرداخت شود.
يعني از يک طرف
عامل فکري و
از طرف ديگر
عامل رواني که
راحتطلبي و
رفاهطلبي
است سبب شده
تا اين افراد،
رابطه با آمريکا
را مصلحت
بدانند!
وي
افزود: حتي
برخي از افراد
عمامه به سر
که داراي
مسئوليت
هستند، در
واکنش به
اجتماع مردم
در خصوص
بدحجابي و
نگراني علما
از وضع دين و فرهنگ
و تجمع
روحانيت در
فيضيه، آنها
را کساني
معرفي ميکنند
که اسلام را
نشناختهاند
و آنها را
متهم به توهم
ميکنند. بايد
از وي پرسيد
مگر خود تو
دينت را از
کجا ياد گرفتهاي؟
از فيضيه يا
از انگلستان؟
آيتالله
مصباح يزدي با
اشاره به
هشدار
امام(ره) در
خصوص نفوذ
نامحرمان،
اظهار داشت:
برخي مسئولين
به گونهاي
رفتار ميکنند
که زمينه عملي
شدن اين هشدار
امام(ره) را فراهم
کنند. جدايي
دين از سياست
و بيان اين
مطلب که دين
وظيفه
روحانيت است،
نه دولت، همان
شعار جبهه ملي
است که متأسفانه
امروز از سوي
برخي مسئولين
عمامه به سر
مطرح ميشود.
وي
با اشاره به
اينکه
امام(ره)
اولين وظيفه
دولت را حفظ
دين مردم ميدانست،
خاطر نشان
کرد: اگر
امام(ره)
احساس خطر ميکرد
و اگر نجف و
مشهد را به
خاطر ساکت
بودنشان مورد
خطاب قرار
داده و سکوت
را بر علما
حرام ميدانست،
به خاطر احساس
خطر براي
اسلام بود، نه
براي اقتصاد،
نفت و تحريم.
عضو
خبرگان رهبري
افزود: اينکه
عدهاي
بگويند دولت
وظيفهاي
براي دين مردم
ندارد، بلکه
وظيفه دولت
فقط برداشتن
تحريمها و آن
هم نه با
مقاومت، بلکه
از راه
ديپلماسي
است، بر خلاف
خط امام(ره)
است. مگر
امام(ره) براي
تحريم و
اقتصاد قيام
کرد؟ مگر اين
همه شهيد براي
شکم و تحريم
جان خود را فدا
کردند؟ مگر نه
اين است که
همه شهدا در
وصيت نامه
هايشان،
اسلام و پيروي
از امام(ره) را
گوشزد کردهاند؟
وي
افزود: امروز
امام سر از
مدفن برآورَد
و ببيند که
مسئولين کشور
چه ميگويند؟
همان
مسئوليني که
از سخنانشان
بر ميآيد که
امام(ره) هم
اسلام را
نشناخته بود؛
همان
مسئوليني که
برخي از
کارهاي اول
انقلاب را اشتباه
عنوان ميکنند،
در حالي که
امام(ره) با
قوت آن را
تأييد کردهاند.
وي
با اشاره به
اينکه
متأسفانه کساني
که اين حرفها
را ميزنند،
عمامه به سر
هستند، خاطر
نشان کرد: آيا اين
عده فکر ميکنند
مردم نميفهمند
و سرشان نميشود؟
آيا فکر
ميکنند با
تعارفهاي
توخالي و
استفاده دائم
از لفظ مقام
معظم رهبري،
در حاليکه
عملشان بر
خلاف صريح
فرمايشات
رهبري است، ميتوانند
مردم را فريب
دهند؟
عضو
جامعه مدرسين
حوزه علميه با
اشاره به اينکه
هدف اصلي بايد
حفظ دين باشد،
اظهار داشت: امروز
دشمن در تلاش
است که ولايت
شيطان را به جاي
ولايت الله به
خورد ما بدهد
و عدهاي نيز
زمينه آن را
فراهم ميکنند.
وي
با بيان اينکه
والله برخي از
بچههاي
خردسال از
سياستمداران
غربزده
بيشتر ميفهمند،
اظهار داشت:
مردم متوجه ميشوند
که دشمن در
برابر
وادادگي
مسئولين، جلوتر
آمده و پرروتر
ميشود، اما
برخي از
مسئولين هنوز
نفهميدهاند.
آيتالله
مصباح يزدي در
پايان با
اشاره به اينکه
به تصريح
رهبري، مراد ايشان
از فرهنگ،
فرهنگ اسلامي
انقلابي است،
اظهار داشت:
بايد شعارهاي
دين و انقلاب
را بيشتر درک
کنيم و بدانيم
فرهنگ، نه رقصهاي
محلي و لهجهها
و گويشها، نه
اسلام
آمريکايي، نه
اسلام سازش و
نه اسلام
ديپلماتيک،
بلکه اسلام
انقلابي است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ایرنا |
تاریخ خبر: 14/03/1393 |
ساعت: 10:4
رهبر
معظم انقلاب:
جمهوری
اسلامی ایران
در سیاست های
منطقه حرف اول
را می زند
تهران -
ایرنا - رهبر
معظم انقلاب
اسلامی فرمودند:
جمهوری
اسلامی ایران
در سیاست های
منطقه حرف اول
را می زند، در
مقابل رژیم
غاصب و مورد
حمایت
زورگویان
عالم یک تنه
می ایستد، با
ظالم نمی سازد
و از مظلوم
دفاع می کند.
رهبر
معظم انقلاب:
جمهوری
اسلامی ایران
در سیاست های
منطقه حرف اول
را می زند
به
گزارش
خبرنگاران
ایرنا، حضرت
آیت الله خامنه
ای در مراسم
بیست و پنجمین
سالگرد
ارتحال
ملکوتی بنیانگذار
انقلاب
اسلامی در حرم
مطهر حضرت امام
خمینی (ره)
اظهار داشتند:
در مکتب امام
قدرتی که از
تقلب و اعمال
زور حاصل شده
باشد مورد قبول
نیست،اما
اقتدار
برخاسته از
انتخاب مردم معنا
دارد.
رهبر
معظم انقلاب
اسلامی فرمودند:
در مقابل قدرت
مشروع، نباید
کسی سینه سپر
کند. اگر چنین
کرد اسم او
فتنه است.
متن
کامل بیانات
رهبر معظم
انقلاب
اسلامی بدین
شرح است:
بسم
الله الرحمن
الرحیم الحمد
لله رب العالمین
و الصلاة و
السلام علی
سیدنا محمد
وآله الطاهرین
سیما بقیة
الله فی
الارضین.
رَبَّنَا
اغْفِرْ
لَنَا
وَلِإِخْوَانِنَا
الَّذِینَ
سَبَقُونَا
بِالْإِیمَانِ
وَلَا
تَجْعَلْ فِی
قُلُوبِنَا
غِلًّا لِلَّذِینَ
آمَنُوا
رَبَّنَا
إِنَّکَ
رَءُوفٌ رَحِیمٌ
رَبَّنَا
إِنَّکَ
آتَیْتَ
فِرْعَوْنَ
وَمَلَأَهُ
زِینَةً
وَأَمْوَالًا
فِی الْحَیَاةِ
الدُّنْیَا
رَبَّنَا
لِیُضِلُّوا
عَنْ سَبِیلِکَ
ۖ رَبَّنَا
اطْمِسْ
عَلَیٰ
أَمْوَالِهِمْ
وَاشْدُدْ
عَلَیٰ
قُلُوبِهِمْ
فَلَا یُؤْمِنُوا
حَتَّیٰ
یَرَوُا
الْعَذَابَ
الْأَلِیمَ.
قال
الله الحکیم
فی
کتابه:أَلَمْ
تَرَ کَیْفَ
ضَرَبَ
اللَّهُ
مَثَلًا
کَلِمَةً
طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ
طَیِّبَةٍ
أَصْلُهَا
ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا
فِی
السَّمَاءِ
تُؤْتِی أُکُلَهَا
کُلَّ حِینٍ
بِإِذْنِ
رَبِّهَا
عرایض
خودم را در
این روز به
یاد ماندنی و
مهم برای شما
برادران و
خواهران عزیز
در سه بخش عرض
می کنم. در بخش
اول یک واقعیت
مهمی درباره
جمهوری اسلامی
وجود دارد که
توجه به آن
واقعیت برای
ما امروز حایز
اهمیت است.
در بخش
دوم یک اشاره
و شرح توصیفی
کوتاهی از مکتب
ماندگار امام
بزرگوارمان
عرض می کنم.
اگر چه درباره
مکتب امام
راحل سخن
بسیار گفته
اند و گفته
ایم و شنیده
ایم ولی این
توصیف کوتاه در
این مقطع برای
ما لازم است
تصویر کوتاهی
از مجموعه آن
چه که امام
بزرگوار به
عنوان یک
پدیده بی نظیر
در دنیای
معاصر به وجود
آورد.
بخش
سوم، اشاره به
دو چالش مهمی
است که بر سر راه
ملت ایران و
نظام جمهوری
اسلامی قرار
دارد. توجه به
این دو چالش
برای ما برای
درست حرکت کردن
ما و درست راه
پیمودن ما مهم
است.
در بخش
اول آن
واقعیتی که به
آن اشاره کردم
این است که 25
سال از رحلت
امام عظیم
الشان (ره)می
گذرد ولی شور
و اشتیاق برای
شنیدن درباره
او و دانستن
از او کم نشده
است؛ مخصوص
کشور ما هم نیست
در دنیای
اسلام بلکه
فراتر از
دنیای اسلام
این واقعیت
وجود دارد.
نه
تنها در کشور
ما که نسل سوم
انقلاب در حال
بالیدن است
بلکه در دنیای
اسلام جوانان
عصر ارتباطات
و عصر اینترنت
که با مسایل
دور از محیط
خود به راحتی
ارتباط می
توانند
بگیرند، دنبال
این هستند که
درباره مسایل
انقلاب
اسلامی و جمهوری
اسلامی و
درباره معمار
این بنای عظیم
مطالب بیشتری
بدانند.
پدیده
مردم سالاری
دینی، نظریه
ولایت فقیه، اینها
مسایلی است که
برای محیط های
فکری دنیای
اسلام حایز
اهمیت و دارای
جاذبه است.
دشمنان ما
تلاش گسترده
ای را از
روزهای اول
آغاز کردند و
هرچه جلو
رفتیم این تلاش
بیشتر شده
است. از صدها
بلکه هزاران
ایستگاه
تلویزیونی و
رادیویی و
اینترنتی
استفاده کردند
برای دشنام
دادن به
جمهوری
اسلامی و به بانی
بزرگ آن و به
طرفداران آن.
خود
این مطلب به
ما کمک کرده
است یعنی حس
کنجکاوی را در
مستمعان و
مخاطبان در
سراسر دنیا برانگیخته
است، می
خواهند
بدانند که علت
این همه دشمنی
کردن، سنگ
پرانی کردن و
لجن پراکنی
کردن چیست و
آن چیزی که،
حقیقتی که
آماج این
دشمنی هاست،
چه ماهیتی
دارد، چه
حقیقتی دارد؟
بنابراین،
دشمنان ما به
قصد دشمنی نام
ما را بردند و
درباره امام
(ره) ما و نظام
ما سخن گفتند؛
اما «انّهم
یکیدون کیدا و
اکید کیدا»
این را خداوند
متعال می
فرماید.
آنها
با این نیت
این حرکت وسیع
را آغاز کردند
اما در نهایت
برای ما یک
فرصتی به وجود
آمد چون حس
کنجکاوی
مستمعان این
دستگاه ها در
سراسر جهان
تحریک شد.
در
کشورهای
اسلامی، در
منطقه ما
بیداری
اسلامی که
احساسات ضد
استکباری در
آن غلبه داشت
بر هر پدیده
دیگری، این
خود نشانه
همان کنجکاوی
و پاسخ گیری و
پاسخ یابی است
و این همچنان
ادامه دارد.
ممکن
است دستگاه
های اطلاعاتی
غربی و آمریکایی
اینجور گزارش
کنند به
بزرگترهای
خودشان که
توانسته اند
بیداری اسلامی
را در منطقه
ما سرکوب
کنند، اگر
اینجور خیال
کنند، این هم
یکی دیگر از
خطاهای
راهبردی و غلط
تحلیل کردن
های دشمنان ما
خواهد بود.
بیداری
اسلامی ممکن
است برای مدتی
در بخشی از دنیای
اسلامی سرکوب
شود اما بلاشک
ریشه کن نخواهد
شد، گسترش
خواهد یافت و
این فهم، این
ادراک، این
دریافت در
کشورها و در
نسل جوان
مسلمان در این
منطقه چیزی
نیست که به
این آسانی ها
بتوانند آن را
از بین ببرند
البته تلاش می
کنند، تلاش
های آنان ممکن
است در بعضی
از بخش ها
برای مدت
کوتاهی
موفقیت آمیز
هم به نظر برسد
اما در نهایت
ابتر است.
این کنجکاوی
که در نسل
جوان امروز در
دنیا به خصوص در
دنیای اسلام
درباره پدیده
مردم سالاری
دینی وجود
دارد ناشی از
این است که
جمهوری اسلامی
یک پدیده ای
بود که 35 سال از
آغاز ولادت آن
گذشت و در
تمام این مدت 35
سال با واکنش
خشن و خصمانه قدرت
های مسلط دنیا
مواجه بود، هم
واکنش نظامی
نشان دادند،
هم واکنش
تبلیغاتی
نشان دادند،
هم واکنش
خصمانه
اقتصادی نشان
دادند، تحریم
ها که از اول
انقلاب آغاز
شد و روز به
روز تا امروز
تشدید شده
است، واکنش
سیاسی نشان
دادند.
این یک
جبهه پرقدرت
غربی در مقابل
جمهوری اسلامی،
35 سال است که هر کاری
از دستش
برآمده، کرده
است، تلاش
نظامی کرده
است، به مهاجم
نظامی به کشور
کمک کرده است،
دشمنان را در
هر نقطه ای
علیه جمهوری
اسلامی حمایت
کرده است،
تبلیغات
پرحجم علیه آن
به کار برده
است، تلاش
تحریمی و
محاصره
اقتصادی در اعلا
درجه ممکن و
بدون سابقه به
کار برده است
اما در مقابل،
جمهوری
اسلامی در
برابر این همه
هجمه و این
همه مخالفت
خشن و بی
ملاحظه هم از
بین نرفت و هم
دچار محافظه
کاری نشد، هم
به غرب باج
نداد و روز به
روز هم کشور
پیشرفت کرد،
این آن چیزی
است که ماهیت
این کنجکاوی
را تشکیل می
دهد.
قدرت
های درجه یک
نظامی و سیاسی
و اقتصادی
دنیا دست به
دست هم دهند
علیه یک کشوری
و علیه یک
حکومتی 35 سال
تلاش کنند، آن
حکومت علیرغم
تلاش آن ها نه
فقط از بین
نرود بلکه روز
به روز قوی تر
شود، به آن ها
باج هم ندهد،
به آن ها
اعتنا هم نکند.
در
عرصه های
مختلف جمهوری
اسلامی اقتدار
خود را و
قابلیت بقای
خود را نشان
داد، امروز
وقتی به
جمهوری
اسلامی نگاه
می کنند نسل
دوم و سوم
انقلاب در این
کشور دارای
چند میلیون دانشجو،
چندین هزار
طلبه علوم
دینی فاضل، چندین
هزار پژوهشگر
و محقق، چند
ده هزار استاد
دانشگاه و
حوزه، هزاران
نخبه علمی و
فکری که بعضی
از آن ها در
عرصه بین
المللی نام
آورند و
شناخته شده
اند، هزاران
فعال سیاسی،
نخبه سیاسی و
فرهنگی و
تولیدی و
اقتصادی؛
واقعیت جامعه
ما امروز این
است.
در
میدان علم و
فناوری
جمهوری
اسلامی با
وجود همه این
تحریم ها
ماهواره به
فضا می فرستد،
موجود زنده به
فضا می فرستد
و بر می
گرداند،
انرژی هسته ای
تولید می کند،
در بسیاری از
دانش های
نوپدید جزو 10
کشور اول دنیا
قرار می گیرد.
شتاب پیشرفت
علم در جمهوری
اسلامی 13
برابر متوسط
دنیا اعلام می
شود از سوی
مراکز مسوول
این کار در
دنیا. خدمات
علمی و فنی به
کشورهای مختلف
صادر می کند،
با وجود تحریم
های بی سابقه
یک کشور 75
میلیونی را
اداره می کند.
در
سیاست های
منطقه حرف اول
را می زند، در
مقابل رژیم
غاصب و مورد
حمایت
زورگویان
عالم یک تنه
می ایستد، با
ظالم نمی سازد
و از مظلوم
دفاع می کند.
هر
انسان آگاهی
به کنجکاوی می
افتد که این
موجود چیست؟
این پدیده چه
پدیده ای است
که این همه
دشمنی و این
همه توانایی
های ذاتی و
نشانه های
حیات و بقا؛
این، ماهیت
این کنجکاوی
این است
این در
زمینه های
مسائل علمی و
فناوری و این
ها، در زمینه
مسائل سیاسی و
اجتماعی جلوه
بالای مردم
سالاری در این
کشور که ما 35
سال است از
انقلابمان
گذشته است، در
طول این 35 سال 32
انتخابات
داشتیم، 32
انتخابات سراسری
در این کشور
به وجود آمده؛
این شوخی است؟
یک
نمونه بی
نظیر،
انتخابات های
جمهوری اسلامی
با مشارکت های
بالا، بعضا از
متوسط میانگین
جهانی بالا و
بعضا بسیار بالاتر.
شرکت 70 درصدی و 72
درصدی،
انتخابات ما
از این قبیل
است جلوه مردم
سالاری؛ بعد،
نمونه بی نظیر
دیگر، دو
پدیده ای است
که ما مردم به
آنها عادت
کرده ایم، اما
برای یک ناظر
جهانی فوق
العاده جذاب و
مهم است و آن
عبارت است از
راهپیمایی 22
بهمن و
راهپیمایی
روز قدس در
ماه رمضان.
جشن
انقلاب را بعد
از 35 سال، مردم
به طور مداوم هر
سال تا این 35
سال، جشن را
گرفته اند با
یک راهپیمایی
عظیم پرشور
پرشکوه در
روزهای سرد
پایان بهمن و
عظمت موضوع به
چشممان نمی
آید اما ناظر
جهانی اینها
را می بیند و
برای او بسیار
خیره کننده است
اینها عوامل
آن جذابیتی
است که
کنجکاوی ها را
تحریک می کند.
راه
نویی را به
ذهن های علاقه
مندان و
افرادی که اهل
سوال و
استفسار و
تحقیقند
ارائه می دهد.
این واقعیت
مهم دوران
ماست که عبارت
است از توجه و
کنجکاوی
عمومی در
دنیای اسلام
از سوی جوان
ها،
روشنفکران،
آگاهان
،کسانی که اهل
فهم مسائلند
نسبت به این
پدیده ای که
در کشور ایران
اسلامی به
توفیق الهی و
به تائید الهی
تحقق یافته
است و روز به روز
رشد کرده است.
این
واقعیت،
ساخته و
پرداخته دست
معمار بزرگ است.
درباره امام
خیلی حرف زدیم
شاید بعضی ها خیال
کردند ما با
اغراق و
مبالغه حرف می
زنیم ولی نه،
آنچه گفتیم
درباره امام
بزرگوارمان
نه اغراق است
و نه مبالغه
است، بخشی از
واقعیت است.
بیش از آنچه
که توصیف
کردیم و
توانستیم
ارائه بدهیم
امام بزرگوار
و عزیز ما
دارای مضمون و
معنا و مغز بود.
آنچه
که در اختیار
ملت ایران و در
معرض دید و
فکر ملت هاست
در سراسر
عالم، ساخته و
پرداخته آن
دست تواناست.
ما برای اینکه
راه را درست
برویم باید
نقشه معمار را
بدانیم. اگر
در یک بنای
متعارف
معمولی، نقشه
در اختیار
نباشد، نقشه
اصلی معلوم
نباشد،
سازندگان و بنایان
هرچه هم چیره
دست باشند،
ممکن است
اشتباه کنند.
باید نقشه
اصلی را دانست
تا بتوان بر
اساس آن نقشه
اصلی، اگر
هنری در
سازندگی و در
احیا هست آن
را به کار برد.
نقشه او نقشه
ای نبود که
فقط از ذهن
انسان صادر
بشود. قطعا موید
من عند الله
بود. خود امام
بزرگوار این
را می دانست و
به آن معترف
بود. خود او می
گفت آنچه پیش
آمده است، با
دست قدرت الهی
است و درست
فهیمده بود و
چشم بصیر و
بینای او درست
دیده بود. ما
مواظب باشیم
آن نقشه را
بشناسیم تا
بتوانیم
ادامه بدهیم
راه را . اگر
نقشه را
ندانستیم،
زاویه پیدا می
کنیم. وقتی
زاویه پیدا
شد، روز به
روز هر چه پیش
برویم از راه
اصلی و صراط
مستقیم دور می
شویم. وقتی از
صراط مستقیم
دور شدیم از
هدف ها دور می شویم
و به هدف ها
نمی رسیم.
برای اینکه به
هدف برسیم
باید راه را
گم نکنیم.
برای اینکه
راه را گم
نکنیم، باید
نقشه اصلی و
اساسی جلوی
چشم ما باشد
آن را بشناسیم
و بدانیم.
نقشه
امام، کار
اصلی امام،
بنای یک نظم
مدنی - سیاسی
بر اساس
عقلانیت
اسلامی بود.
مقدمه لازم
این کار این
بود که نظام
پادشاهی که هم
فاسد بود، هم
وابسته بود،
هم دیکتاتور
بود، این سه خصوصیت
در نظام
پادشاهی وجود
داشت، هم دچار
فساد بود،
فسادهای
گوناگون
اخلاقی و مالی
و غیره، هم
وابسته به
قدرت ها بود.
یک روز وابسته
به انگلیس، یک
روز وابسته به
آمریکا. منافع
خود را و کشور
را در مقابل
منافع
بیگانگان
حاضر بود
فراموش کند که
این وابستگی
بود و هم دیکتاتور
بود، مستبد
بود. رای
مردم، خواست
مردم برای
نظام پادشاهی
مطرح نبود. هر
کدام از اینها
یک فصل است،
یک فصل بلند
است، یک کتاب
است. مقدمه آن
کار بزرگی که
امام می خواست
انجام بدهد،
ریشه کن کردن
این نظام فاسد
وابسته
دیکتاتور بود.
همت را بر این
گماشت و نظام
ریشه کن شد.
مساله
این نیست در
کشور ما، که
نظام پادشاهی
برود به جای
او نظام
پادشاهی یا
شبه پادشاهی
دیگری بنشیند.
مساله این است
که آن
خصوصیاتی که
نظام پادشاهی
داشت، این
خصوصیات باید
ریشه کن می شد
و امام بزرگوار
ریشه کن کرد.
سخنان امام،
رهنمودهای
امام، رفتار
امام همه در
این جهت است.
در
بنای آن نظم
مدنی و سیاسی،
دو نکته اساسی
وجود دارد که
این دو نکته
به هم پیوند
خورده است. به یک
معنا، دو روی
یک حقیقت است. یکی،
عبارت است از
سپردن کار
کشور به مردم
از طریق
مردمسالاری و
از طریق
انتخابات این
یک، و دوم
اینکه این
حرکت که خود
از اسلام
سرچشمه گرفته
بود و هر آنچه
ناشی از حرکت
مردمسالاری و
سپردن کار به
مردم است،
باید در
چارچوب شریعت
اسلامی باشد.
این دو بخش
است یا با یک
نگاه دو بُعد
از یک حقیقت
است.
گمان
نکنند افرادی
که امام
بزرگوار ما،
انتخابات را
از فرهنگ غربی
گرفت، آن را
قاطی کرد با
تفکر اسلامی و
شریعت
اسلامی، نه؛
اگر انتخابات
و مردمسالاری
و تکیه به
آرای مردم جزو
دین نمی بود و
از شریعت
اسلامی
استفاده نمی
شد، امام هیچ
تقیدی نداشت،
آن آدم صریح و
قاطع، مطلب را
بیان می کرد و این
جزو دین است.
لذا شریعت
اسلامی
چارچوب است در
همه قانون
گذاری ها و
اجراها و عزل
و نصب ها و
رفتارهای
عمومی که تابع
این نظم سیاسی
و مدنی است،
باید شریعت
اسلامی رعایت
بشود و گردش
کار در این
نظام به وسیله
مردمسالاری
است.
یعنی
آحاد مردم
نماینده مجلس
را انتخاب می
کنند، رییس
جمهور را
انتخاب می
کنند، وزرا را
با واسطه
انتخاب می
کنند، خبرگان
را انتخاب می
کنند، رهبری
را با واسطه
انتخاب می
کنند، کار دست
مردم است. این
پایه اصلی
حرکت امام
بزرگوار است،
این بنای
عظیمی که این
بزرگوار
گذاشت، این
بنا، متکی به
این دو پایه
است.
التزام
به شریعت
اسلامی روح و
حقیقت نظام
اسلامی است؛
این را توجه
داشته باشند. شریعت
اسلامی اگر
اجرا بشود در
جامعه به طور
کامل، هم
آزادی های
عمومی و مدنی
را تامین می
کند، آزادی
افراد را،
آزادی فردی
را. هم آزادی
ملت را که
اسمش استقلال
است، تضمین می
کند. استقلال
یعنی آزادی در
ابعاد یک ملت
که وابسته به
کسی و جایی
نباشد. یک ملت
آزاد یعنی
ملتی که تحت
نفوذ و سیطره
مخالفین خود
یا دشمنان خود
یا بیگانگان
به هر صورت
قرار ندارد.
اسلام این را
تضمین می کند،
عدالت را در جامعه
تضمین می کند
شریعت
اسلامی،
معنویت را هم
تضمین می کند؛
این چهار تا
عنصر اصلی
است: آزادی،
استقلال،
عدالت ،
معنویت.
اگر
شریعت اسلامی
بر جامعه حاکم
شد این پدیده های
اساسی در نظم
جامعه اسلامی
خود را نشان
می دهند،
بنابراین،
امام بزرگوار
ما شریعت اسلامی
را که روح
جمهوری
اسلامی است،
مورد تکیه قرار
داده است.
مردمسالاری
دینی هم یک
وسیله و ابزار
است که آن هم
متخذ از شریعت
است آن را هم مورد
تکیه قرار
داده است.
هیچ
قدرت و غلبه
ای در مکتب
امام که از
تقلب و از
اعمال زور
حاصل شده
باشد، مورد
قبول نیست. در
نظام اسلامی،
قهر و غلبه
معنا ندارد.
قدرت معنا
دارد، اقتدار
معنا دارد اما
اقتدار
برخاسته از
اختیار مردم،
انتخاب مردم؛
آن اقتداری که
ناشی از زور و
غلبه و سلاح
باشد، در
اسلام و در
شریعت اسلامی
و در مکتب
امام معنا
ندارد. آن قدرتی
که از انتخاب
مردم به وجود
آمد، این محترم
است. در مقابل
آن نباید کسی
سینه سپر
بکند، در
مقابل او کسی
نباید قهر و
غلبه ای به
کار ببرد که
اگر یک چنین
کاری کرد، اسم
کار او فتنه است.
این،
آن نسخه جدیدی
است که امام
بزرگوار ما به
دنیا عرضه
کرد، به
ادبیات سیاسی
عالم این فصل
مهم را افزود
امام بزرگوار.
در این نسخه
جدید، یکی از
عناصر اصلی
همانطور که
اشاره کردیم
به کمک مظلوم
شتافتن و با ظالم
مقابله کردن
است. به کمک
مظلوم باید
رفت که در
دوره ما، در
زمان ما از
مصداق اتم
مظلومیت ملت
فلسطین بود که
شما دیدید
امام بزرگوار
از روز اول تا
آخر عمر راجع
فلسطین تاکید
کرد، تکیه
کرد، حمایت
کرد و وصیت
کرد که این مساله
را ملت ایران
و مسوولان
کشور فراموش
نکنند.
کمک
به مظلوم و
ایستادگی در
مقابل ظالم،
نفی دست
اندازی های
ظالم، انکار
صریح هیبت و
ابهت ظالم و
شکستن این
ابهت این هم
یکی از بخش
های این نظامی
است، این نسخه
جدیدی است که
امام بزرگوار
ما عرضه کرد.
این یک
خلاصه ای است،
یک تصویر و
توصیف کوتاهی
است از مجموعه
آن نظم سیاسی
و مبنایی که
امام بزرگوار
ما پس از
فروپاشی نظام
پادشاهی به کشور
آورد، عرضه
کرد، مورد
قبول قاطع
مردم قرار گرفت
و تحقق پیدا
کرد و این
نسخه مثل خیلی
از حرف های
سیاسی در کتاب
ها نماند، آمد
در واقعیت،
تحقق پیدا
کرد، تبلور
پیدا کرد. ملت
ایران هم همت
کردند،
وفاداری نشان
دادند،
فدارکاری کردند
این را حفظ
کردند و نگه
داشتند و روز
به روز قوی تر
کردند تا به
امروز رسیده
است.
خب، پس
امام موفق شد.
امام در آن
کاری که می
خواست انجام
بدهد به توفیق
کامل دست پیدا
کرد. آیا این
کار بزرگ
ادامه پیدا
خواهد کرد؟
آیا بخش های
خالی این جدول
که به طور
طبیعی بخش های
خالی در این
جدول های
اجتماعی و
تاریخی قرار
دارند، آیا پر
خواهد شد؟
این
بستگی دارد به
این که من و
شما چقدر همت
کنیم. ما چقدر
آگاهی نشان
بدهیم. ما
چقدر آن خط روشن
را مراعات
کنیم و در آن
خط روشن حرکت
کنیم. بله،
کاملا ممکن
است. این ملتی
که ما داریم
مشاهده می
کنیم این
تجربه ای که
این ملت نشان
داده است و
این حرکت موفق
و سیر مستمری
که در این 35 سال
و بعد از رحلت
امام در این 25
سال این ملت
نشان داده
است، بله،
ادامه این راه
ممکن است خانه
های خالی پر
خواهد شد، کار
های بزرگ انجام
خواهد گرفت و
این ملت به
اذن الله و به
حول و قوه
الهی به اوج
قله ها خواهد
رسید.
اما
این راه مثل
همه راه های
مهم که به سمت
هدف های بزرگ
کشیده شده
است، چالش
هایی هم دارد،
موانعی هم
دارد. این
موانع را باید
بشناسیم تا بتوانیم
از آنها عبور
کنیم. اگر
مانع را نشناختیم،
عبور از مانع
یا دشوار
خواهد شد یا
حتی غیر ممکن
خواهد شد.
دو
چالش را من
ذکر می کنم.
اینهایی که
عرض می کنیم،
بنده امروز
دارم به شما
عرض می کنم.
حضار محترم
این مجلس عظیم
و با شکوه و در
واقع به ملت ایران
که این سخنان
را خواهند
شنید. اما
باید جوانان
ما، فرزانگان
ما، زبدگان
فکری ما، روی
هر کدام از
این سرفصل ها
و بخش ها
بنشینند فکر
کنند، کار
کنند، مطالعه
کنند، نه فقط
بحث های ذهنی
شبه
روشنفکری،
بحث های کاربردی،
بحث های
علمیاتی، بحث
های ناظر به واقعیت.
این هایی که
ما عرض می
کنیم سرفصل
هایی است برای
کار های فکری
که انشاء الله
به وسیله
جوانان ما که
از ما خیلی
بهترند، خیلی آماده
ترند، انشاء
الله دنبال
خواهد شد.
من
دو چالش را
عرض می کنم. یک
چالش بیرونی،
یک چالش
درونی. چالش
بیرونی ما
مزاحمت های
استکبار
جهانی است بی
رودربایستی
حرف بزنیم،
مزاحمت های
آمریکاست. سنگ
اندازی می
کنند، درست
است که شاید
در تحلیل های
بعضی از
متفکران سیاسی
خودشان هم این
هست که می
گویند فایده
ای ندارد، نمی
شود با این
حرکت عظیم
مقابله کرد، لکن
سنگ اندازی می
کنند.
باید
این سنگ
اندازی ها را،
نقشه کار آنها
را دانست. این
نقشه لو رفته
آمریکاست،
نقشه کلان آمریکاست
که امروز در
خلال بحث ها و
گزارش ها و
اظهار نظر و
رفتارهای
آنها این نقشه
لو رفته است.
آمریکا،
کشورهای
دنیا، جریان
های دنیا، آدم
های دنیا را
به 3 قسم تقسیم
می کند: یک
قسم گوش
بفرمان ها.
کشورهای گوش
به فرمان،
جریان های
سیاسی و اجتماعی
گوش به فرمان
یا آدم های
گوش به فرمان،
یک عده اینها
هستند. یک
عده، کشورهایی
که گوش به
فرمان نیستند
اما باید با
آنها مدارا
کرد. بعضی از
این کشورها ،
بعضی از شخصیت
ها، بعضی از
جریان ها به
نظر آمریکا
این جوری
هستند که باید
با آنها مدارا
کرد، منافع
مشترکی تعریف
کرد، یک جوری
با آنها فعلا
کنار آمد که
حالا بعد،
توضیح عرض می
کنم. قسم
سوم، کشورهای
نافرمان.
آنهایی که زیر
بار آمریکا
نمی روند، باج
به آمریکا نمی
دهند. یک دسته
هم اینها
هستند.
همه
کشورهای
دنیا، همه
جریان های
سیاسی واجتماعی
ومدنی عالم و
اقتصادی عالم
و همه آدم ها و
شخصیت های
برجسته و
ممتاز و نشان
دار عالم، از
این سه قسم به نظر
آمریکایی ها
خارج نیستند.
یا سرسپرده
اند و گوش به
فرمانند، یا
مستقلی هستند
که باید با
آنها مدارا
کرد و یا
اینکه
نافرمانند و
دلیری نشان می
دهند، گستاخی
نشان می دهند،
جور دیگری
باید با آنها
رفتار کرد .
آن
دسته اول را
آمریکایی ها،
سیاستشان
حمایت کامل
است، حمایت می
کنند. البته
حمایت مفت و
مجانی نیست
بلکه حمایت می
کنند و آنها
رامی دوشند؛
در واقع از
توانایی هایی
آنها، از
امکانات آنها
استفاده می
کنند به نفع
خودشان، برای
تامین منافع
خودشان. از
آنها سواری می
گیرند، از
آنها همه جور
خدمت را می
گیرند.
همانطور که عرض
کردیم، آنها
را می دوشند،
اهمیتی هم نمی
دهند. البته
اگر چنانچه
رفتاری از
آنها سر زد که در
عرف جهانی زشت
بود، آن رفتار
را هم محکوم نمی
کنند، از آن
دفاع هم می
کنند، آن را
توجیه هم می
کنند. مثلا
کشورهای
مستبدی وجود
دارند که با
نظام های
ارتجاعی به
شدت استبدادی
اداره می
شوند، با
آمریکایی ها
خوبند، به آمریکایی
ها باج می
دهند و حاضرند
در خدمت آمریکا،
سرسپرده اند.
جزو گروه
اولند.
آمریکایی ها
وقتی می
خواهند این ها
را توصیف
بکنند نمی گویند
کشورهای
دیکتاتور، می
گویند این ها
کشورهای
پدرسالارند،
دیکتاتوری آن
ها را پنهان
می کنند، می
گویند این ها
دیکتاتور
نیستند،
پدرسالارند،
پدرسالار
یعنی چه در
نظام سیاسی؟
معنایش چیست؟
کشوری که نه
در آن مجلسی
وجود دارد، نه
انتخاباتی
وجود ندارد،
نه قدرت حرف
زدنی وجود
دارد، نه قلم
آزادی وجود
دارد، نه بیان
آزادی وجود
دارد، اندک
تخلفی از خواسته
های حاکم با
شدت و حدّت و
خشونت سرکوب
می شود، این
کشور، کشور
پدر سالار
است؟ این
جوریند، صدام
حسین در یک
بخشی از زندگی
جزو این سرسپرده
ها و گوش به
فرمان ها بود.
در آن مدت همه
حمایت های
لازم را از او
کردند، در
خدمت او قرار گرفتند،
به او سلاح
شیمیایی
دادند، به او
نقشه های
تحرکات نظامی
ما را که با
ماهواره ها
کشف می شد، در
اختیار او
گذاشتند، نقشه
جنگی دادند،
چون در خدمت
آن ها بود،
علیه نظام
متمرد جمهوری
اسلامی بود،
که نظام
جمهوری اسلامی
جزو گروه سوم
بود. یک دسته
اینها هستند.
دسته
دوم، گفتیم
کشورهایی
هستند که
سیاست آمریکا
ونقشه
آمریکا،
مدارای با آن
هاست. یعنی چه
مدارا؟ یعنی
فعلا منافع
مشترکی با آن
ها تعریف می
کند، آن ها را
در کنار خود
قرار می دهد
اما آن وقتی
که فرصتی پیدا
کرد خنجر را از
پشت به قلب آن
ها می کوبد و
قلب آن ها را
می درد، آن ها
را هم ملاحظه
نمی کند، مثل
کی؟ مثل
کشورهای
اروپایی.
امروز کشورهای
اروپایی
وضعشان این
جوریست.
آمریکا با این
ها مدارا می
کند، نه به
معنای این که
منافع آن ها
را رعایت می
کند، نه، آن
جایی که
بتواند لگد هم
می زند، از
شخص اول کشور
همپیمان خود
جاسوسی
اینترنتی هم
می کند،
جاسوسی عرض کنم
به وسیله تلفن
همراه هم می
کند. جاسوسی
می کند، از
زندگی خصوصی
او جاسوسی می
کنند، ابایی هم
ندارند. وقتی
هم که کشف می
شود، می گویند
که بله ببخشید
این کار شد،
دیگر چاره ای
نبود، انجام
گرفت. حاضر
نیستند
عذرخواهی
درست و حسابی
هم بکنند. این
هم دسته دومند.
به نظر
ما، بنده فهمم
از مسایل
سیاست این است
که اروپایی ها
در یک خطای
بزرگ راهبردی
قرار دارند که
خودشان را در
خدمت آمریکا
قرار داده
اند. منافع
آمریکا را
رعایت می
کنند، آمریکا
منافع آن ها
را رعایت نمی
کند و نخواهد
کرد. تا آخر هم
همین جوره.
این هم دسته
دوم.
دسته
سوم،
کشورهایی
هستند که زیر
بار آمریکا
نمی روند،
آمریکا
سیاستش
درباره این ها
این است که از
هر وسیله ممکن
باید علیه این
کشورهای نافرمان
استفاده کرد،
از هر وسیله
ممکن. هیچ حد ومرزی
نمی شناسند.
اگر شما دیدید
کشوری در مقابل
آمریکا
نافرمان است و
آمریکا حمله
نظامی مثلا
نمی کند یا
تحریم نمی
کند، بدانید
یک اشکالی آن
جا وجود دارد،
یعنی مانعی بر
سر راه وجود
دارد، به زبان
ساده نمی
تواند انجام
دهد که انجام
نمی دهد، اگر
بتواند انجام
می دهد. این
کشور
نافرمان،
تنها جرمش هم
این است که در
مقابل آمریکا
حاضر به تسلیم
نیست، حاضر
نیست باج
بدهد، حاضر
نیست منافع او
را بر منافع
خودش مقدم
بدارد. این می
شود کشور
نافرمان؟ و
آمریکایی ها
برای این که
این کشور را
به زانو در
بیاورند از
هیچ کاری
فروگذار نمی
کنند. هر کاری
برایشان ممکن
باشد، انجام
می دهند. اگر
کاری انجام
ندهند به خاطر
نتوانستن است.
خب،
حالا این
کارهایی که
آمریکایی ها
انجام می
دهند، چیست؟
حمله نظامی
امروز از نظر
آمریکایی ها
یک اولویت
نیست. فهمیدند
که در قضیه عراق
و در قضیه
افغانستان که
تهاجم نظامی
کردند، ضرر
کردند.
فهمیدند
که تهاجم
نظامی همان
اندازه ای که
برای کشور
مورد تهاجم
موجب خطر است
گاهی همان
اندازه، گاهی
بیشتر برای
کشور هجوم
کننده و حمله
کننده ممکن است
موجب خطر
باشد، این را
درست فهمیدند.
لذا،
از حمله نظامی
و حرکات
نظامی، می
توان گفت
منصرفند، راه
های دیگری
دارند. یکی از
راه ها این
است که پیشبرد
هدف های
خودشان را در آن
کشور مورد نظر
که آماج دشمنی
آن هاست، به عناصر
داخلی همان
کشورها
بسپارند.
مساله ،مساله
فقط ایران
اسلامی و
جمهوری
اسلامی نیست،
در همه جای
دنیا این ها
این کارها را
می کنند و نمونه
هایش را داریم
مشاهده می
کنیم. یا به
وسیله کودتا،
کسانی را
تقویت کنند که
در کشور کودتا
راه بیندازند
و آن نظامی را
و دستگاه
دولتی و سیاسی
ای را که در
مقابل آن ها
تسلیم نمی شود
با کودتا از
سر راه
بردارند. یکی
از راه ها این
است.
یکی
از راه ها،
کشاندن مردم،
بخشی از مردم
به خیابان
هاست که این
انقلاب های
رنگی که در
جای جای این
منطقه در این
چند سال اخیر
به وجود آمد
از این قبیل
است. یک دولتی
می آید سر
کار، بالاخره
هر دولتی که سرکار
می آید، ممکن
است اگر با 60
درصد آرای مردم
هم آمده باشد،
40 درصد به او
رای نداده
اند، آمریکایی
می روند سراغ
آن 40 درصد،
عناصر و لیدرهایی
را در بین آن
ها انتخاب می
کنند، با
تطمیع ، با
پول، با
تهدید، آن ها
را وادار می
کنند که آن 40
درصد یا بخشی
از آن 40 درصد را
بکشانند توی
خیابان ها که
همین این
انقلاب های
رنگین،
انقلاب
نارنجی در
کشورهای مختلف
در این چند
سال دیده شد.
دست آمریکایی
ها پشت این
کار بود، ما
هیچ قضاوتی درباره
حوادثی که این
روزها در
منطقه ای از
اروپا در
جریان است نمی
خواهیم بکنیم
اما انسان وقتی
نگاه می کند،
می بیند که
سناتور
آمریکایی، مسوول
آمریکایی در
تظاهرات یک
اقلیتی علیه یک
کشور چه نقشی
می تواند ایفا
کند که در آن
جا حضور پیدا
می کند؟
یکی
از کارهایشان این
است که با
کشاندن گروهی
از مردم به
خیابان ها و
نافرمانی
مدنی؛ آن دولتی
را مورد
قبولشان نیست
و حاضر نیست به
آنها باج
بدهد، این را
از کار
بیندازند.
یکی
از کارها،
فعال کردن
گروه های ترور
است. راه
انداختن گروه
های تروریست؛
این را در
عراق انجام
دادند، در افغانستان
انجام دادند،
در برخی از
کشورهای عربی
منطقه انجام
دادند، در
کشور خود ما
هم انجام
دادند، گروه
های تروریست
را راه
بیندازند،
آدم های مشخص
را، چه
دانشمند را که
در کشور ما
دانشمندان را
زدند،
متخصصین
انرژی هسته ای
را زدند و به
شهادت
رساندند. قبل
از آن هم کسان
دیگری،
نخبگان
سیاسی،
نخبگان
فرهنگی، شخصیت
های علمی،
شخصیت های
روحانی را
زدند و اینها
زیر دامن
آمریکا رشد
کردند، بعضی
هم به خاطر
این خدماتی که
به آمریکا
کردند، مورد
قبول و پذیرش
آمریکایی ها
قرار گرفتند.
امروز
منافقین، در
آغوش آمریکا
قرار دارند، در
جلسات
گوناگون، در
کمیسیون های
کنگره آمریکا شرکت
می کنند، همین
عناصر منافق،
همین هایی که
در اینجا آحاد
مردم را
کشتند،
بزرگان را کشتند،
علما را
کشتند،
دانشمندان را
کشتند، سیاسیون
را کشتند و
انفجارات به
وجود آوردند،
امروز آنجا با
آنها هستند.
یکی از راه ها
هم این است.
یکی
از راه ها
ایجاد اختلاف
در راس حاکمیت
ها است. یکی از
کارهایی که
اینها می کنند
این است. آن دستگاهی،
آن نظامی که
با آنها همراه
نیست سعی می
کنند در آن
راس، اختلاف و
شکاف به وجود
بیاورند،
حاکمیت
دوگانه درست
کنند، خیلی
جاها موفق نمی
شوند، بعضی
جاها هم
متاسفانه
موفق می شوند،
یکی از راه ها
این است.
یکی
از راه ها،
این است که با
تبلیغات خود
دلهای مردم
را، افکار
مردم را از
مبانی
اعتقادی و
ایمانی شان
منصرف بکنند و
راه های
گوناگونی از
این قبیل؛ و
همه این کارها
را رژیم
ایالات متحده
آمریکا در
مورد ایران
عزیز ما و
ایران اسلامی
ما؛ همه این
کارها را انجام
داده است و به
فضل الهی در
همه این کارها
هم شکست خورده
است.
کودتای
نظامی، حمایت
از فتنه گران،
کشاندن مردم
به خیابان ها،
مقابله با
انتخابات،
ایجاد شکاف؛
از این کارها
یا انجام
دادند یا تلاش
کردند که
انجام دهند و
بحمدالله در
همه اینها
ناموفق
ماندند. چرا؟
چون ملت بیدار
بود، چون ملت
مومن بود و
اینجاست که من
می روم سراغ
آن چالش دوم
که چالش درونی
است.
چالش
درونی برای
ملت ما،
برادران و
خواهران عزیز،
عبارت است از
اینکه روحیه و
جهت نهضت امام
بزرگوار را از
نظر دور بداریم
و فراموش کنیم
و آن را از دست
دهیم؛ این
بزرگترین خطر
است. در شناخت
دشمنمان
اشتباه کنیم، در
شناخت
دوستمان
اشتباه کنیم،
جبهه دشمن و دوست
را با هم
مخلوط کنیم،
نفهمیم دشمن
کیست، دوست
کیست یا در
شناخت دشمن
اصلی و فرعی
اشتباه کنیم،
این هم خطر
است.
توجه
داشته باشند
برادران
عزیز،
خواهران
عزیز، عموم
ملت ایران،
گاهی یکی با
شما دشمنی می
کند اما اگر دقت
کنید دشمنی او
دشمنی اصلی
نیست، تابعی
است از یک
عامل دیگر، از
یک کس دیگر،
دشمن اصلی را
پیدا کنیم
والا با دشمن
فرعی، انسان
سینه به سینه
بشود هم قوای
انسان تحلیل
می رود، هم
نتیجه کار،
نتیجه مطلوبی
نخواهد شد.
امروز
یک عده ای در
بخش های مختلف
دنیای اسلام
به نام گروه
های تکفیری،
وهابی و سلفی
علیه ایران،
علیه شیعه،
علیه تشیع
تلاش می کنند،
کارهای بد و
زشتی می کنند
اما این ها
دشمنان اصلی
نیستند. این
را همه
بدانند. دشمنی
می کنند،
حماقت می کنند
اما دشمن
اصلی، آن کسی
است که این ها
را تحریک می
کند، آن کسی
است که پول در
اختیارشان می
گذارد، آن کسی
است که وقتی
انگیزه آن ها
اندکی ضعیف شد
به وسایل
گوناگون آن ها
را انگیزه دار
می کند. آن کسی
است دشمن اصلی
که تخم شکاف و
اختلاف را بین
آن گروه نادان
و جاهل و ملت
مظلوم ایران
می افشاند،
این ها آن دست
پنهان سرویس
های امنیتی و
اطلاعاتی
است؛ لذا ما
مکرر گفتیم
این گروه های
بی عقلی که به
نام سلفی گری،
به نام تفکیر،
به نام اسلام
با نظام
جمهوری
اسلامی
مقابله می کنند،
ما به این ها
گفتیم ما شما
را دشمن اصلی
نمی دانیم، ما
شما را فریب
خورده می دانیم.
به این
ها گفتیم «
لَئِن
بَسَطتَ
إِلَیَّ یَدَکَ
لِتَقْتُلَنِی
مَا أَنَاْ
بِبَاسِطٍ یَدِیَ
إِلَیْکَ
لَأَقْتُلَکَ
إِنِّی أَخَافُ
اللّهَ رَبَّ
الْعَالَمِینَ»،
تو اگر خطا می
کنی، اشتباه
می کنی، کمر
به قتل برادر مسلمان
خودت می بندی،
ما توی نادان
و جاهل را کسی
نمی دانیم که
بایستی کمر به
قتل او ببندیم،
البته از
خودمان دفاع
می کنیم. هر
کسی به ما حمله
کند با مشت
محکم ما مواجه
خواهد شد، این
طبیعی است.
ما
معتقدیم این
ها دشمنان
اصلی نیستند،
فریب خورده
هستند و دشمن
اصلی آن دشمن
پشت پرده است،
آن دست نه
چندان پنهانی
است که از
آستین سرویس
های امنیتی
بیرون می آید
و گریبان
مسلمانان را
می گیرد، آن
ها را به جان
هم می اندازد،
این ها چالش
های درونی ماست.
سرگرم
شدن به
اختلافات در
داخل کشور،
اختلافات
فرعی و
اختلافات
سطحی ما را سرگرم
بکند، در
مقابل هم قرار
بدهد، تعارض
بوجود
بیاورد، از
مسایل اصلی و
از خطوط اصلی
ما را غافل
بکند، این یکی
از مصادیق آن
چالش اصلی است
که عرض شد. از
دست دادن
انسجام ملت،
از چالش های
ماست. دچار
شدن به تنبلی
و بی روحیگی،
دچار شدن به
کم کاری، دچار
شدن به یاس و
ناامیدی،
تصور اینکه ما
نمی توانیم،
تصور اینکه تا
حالا
نتوانستیم،
این ها همه آن
چالش های
درونی ماست،
باید با این
ها مقابله
کنیم؛ نخیر،
همان طور که
امام (ره)
فرمودند ما می
توانیم. باید
عزم داشته
باشیم، عزم
ملی و مدیریت
جهادی می
تواند همه این
گره ها را باز
کند.
همانطور
که عرض کردیم
جوانان عزیز
ما، نخبگان
ما، فضلای ما
باید بنشینند
این مسایل را
بررسی کنند،
این ها سرفصل
هایی است. نام
مبارک امام
بزرگوارمان و
یاد آن بزرگ
مرد و نقشه آن
معمار بزرگ می
تواند ما را
در همه این
فصول یاری کند
و به ما امید
ببخشد و نشاط
بدهد و روحیه
بدهد همچنانی
که تا به
امروز چنین
بوده است و به
توفیق الهی در
آینده چنین
خواهد بود.
پروردگارا!
برکات خود را
بر این ملت
عزیز نازل
بفرما.
پروردگارا!
جوانان عزیز
ما را در راه بنای
آرمانی نظام
اسلامی کمک
فرما.
پروردگارا! ما
را از کج روی
ها و انحراف
ها محفوظ
بدار.
پروردگارا!
دست ملت ایران
را از دشمنانش
قوی تر قرار
بده، آن ها را
بر دشمنانشان
پیروز فرما.
قلب مقدس
ولیعصر
(ارواحنا فداه)
را نسبت به ما
مهربان بفرما.
دعای آن بزرگوار
را شامل حال
ما بگردان.
روح مطهر امام
و شهدای عزیز
را با پیغمبر
محشور فرما. و
السلام علیکم
و الرحمه الله
و برکاته.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زیباکلام
و صفار هرندی
هم وارد بحث
شدند
جدل
داغ راه دوزخ
و بهشت
شرق: دوشنبه ۱۲
خرداد ۱۳۹۳
برابر با ۰۲
ژوئن ۲۰۱۴
«روحانی»
فقط یک جمله
گفت، اما همین
یک جمله تا
حالا خیلیها
را به واکنش
وا داشته
است. «نمیتوان
مردم را با
زور به بهشت
برد» بدل به
بخثی «پینگپنگی»
شده که میان
موافقان و
مخالفان بحث
ردوبدل میشود
و گاه ابعاد
جدیدی هم پیدا
میکند. اگرچه
به نظر میرسد
که سهم و فضای
رسانهای
منتقدان رییسجمهوری
بیش ازحامیان
اوست؛ زیرا
وقتی بعد از اعتراض
همزمان
خطیبان
تهران،
اصفهان و مشهد
و برخی دیگر
از شهرها در
نماز جمعه این
هفته، «روحانی»
لازم دید که
پاسخ منتقدان
را بدهد، اما
پاسخ او باز
بیواکنش
نماند. شنبه
«آیتالله
احمد خاتمی»
به فاصله
کوتاهی بعد از
این گلایه
«روحانی» که
برخی از روی
بیکاری غصه
دین و آخرت
مردم را میخورند،
با خبرگزاری
«فارس» مصاحبه
اختصاصی کرد و
توضیحاتی داد
و از منتقدان
خویش گلایه
کرد. چند ساعت
بعد هم وزیر
ارشاد پیشین
دولت «احمدینژاد»
در برنامه
«نگاه یک»
تلویزیون
حاضر شد. او اینبار
با وامگرفتن
از امام(ره) از
سیاستهای
فرهنگی دولت
خرده گرفت و
به «روحانی» هم
کنایه زد.
«محمدحسین
صفارهرندی» در
این برنامه
تلویزیونی
گفت: «چطور
تعدادی میگویند
دولت وظیفهای
برای هدایت
فرهنگی جامعه
ندارد؟ لفظی
در این روزها
بیان میشود
که مردم را
نباید بهزور
به بهشت برد
اما چرا آنها
را باید به
زور به جهنم
ببریم؟ چرا
باید
بسترسازی
کنیم که مردم
به مهلکه
بیفتند و
شرایط را بهگونهای
آرایش دهیم که
انتخاب مردم
به سمت سقوط
باشد. گفتهاند
دولت هیچ
وظیفهای در
ترویج دین
ندارد، این
سخن زمانی
درست است که
دولت سکولار
داشته باشیم و
فاصله دین و
دنیا را به
رسمیت شناخته
باشد. در این
هنگام دولت
هیچ وظیفهای
نداشت اما
انقلاب ما در
مسیر انبیا و
قرآن و گسترش
و توسعه مبانی
دینی و
فرهنگی، جزو
وظایف دولت
است. دولت نقش
راهنما، ناظر
و مرشد را در
عرصه فرهنگی
دارد.»
«صفارهرندی»
در ادامه گفت:
«در نگاه امام
راحل
سیاستمداران
برای دین،
دنیا و فرهنگ
مردم همسو با
دیگر موضوعات
باید برنامهریزی
کنند. طبق
قانون هیچکس
نمیتواند
تصمیم معارض
با دین بگیرد.
آزادی به معنای
بیبند و باری
مورد تایید
امام راحل
نبود.» «سخنان صفارهرندی»
در شرایطی
بیان میشد که
درست چند ساعت
پیش از آن هم
«آیتالله
احمدخاتمی» به
فارس گفته بود:
«موظف نیستیم
مردم را بهزور
به بهشت ببریم
اما موظفیم
جاده بهشت را
برای مردم
هموار کنیم و
در عین حال
هموارکننده
جاده جهنم
مردم هم
نباشیم؛ لذا
این صحبت،
تحلیل یک سخن
بدون هیچگونه
هتکی بود.»
«حسن
روحانی» در
آخرین
سخنرانی خود
در جمع کارمندان
سازمان محیطزیست
و نهادهای
مدنی گفته
بود: «برخی
واقعا بیکارند،
کار ندارند،
شغل ندارند و
دچار توهمات
هستند. این
افراد مداوم
غصه دین و
آخرت مردم را
میخورند.
همانند
بهداشت،
زمانی که آمد
مردم فکر میکردند،
تشریفات است.
زمانی میخواستیم
در خزانهها،
دوش آب
بیاوریم چه
بساطی بهپا
شده بود. عدهای
میگفتند اگر
لولهکشی شود
و دوش بیاید
نصف دین از
بین میرود.»
آیتالله
علمالهدی هم
روز جمعه
تاکید کرده
بود: «شلاق که
سهل است، با
همه قدرت جلو
کسانی که مانع
بهشترفتن
مردم شوند
خواهیم
ایستاد.» آیتالله
احمد خاتمی
نیز همانروز
گفته بود:
«رسالت حکومت
دینی این است
که جاده بهشت
را صاف کند،
حکومت وظیفه
دارد جاده را
برای بهشتیشدن
مردم هموار
کند.» حجتالاسلام
محمدتقی
رهبر، خطیب
جمعه اصفهان
هم گفته بود:
«اینکه مردم
خود راه بهشت
را انتخاب
کنند اصلا
قبول ندارم.» همچنین
حجتالاسلام
عبدالکریم
عابدینی،
خطیب نمازجمعه
قزوین عنوان
کرده بود:
«مردم رای خود
را از افراد
بیلیاقت پس
میگیرند.
اینکه گفته میشود
قرار نیست
مردم را بهزور
به بهشت
ببریم، آیا
دعوت به آیات
الهی زور
است؟»
زیباکلام:
چرا از
30هزارمیلیارد
نهادها نمیپرسید
روحانی
موافقانی هم
دارد اگرچه به
اندازه مخالفان
تریبون
ندارند. «حجتالاسلام
والمسلمین
محسن غرویان»
دیروز به «شفقنا»
(پایگاه بینالمللی
همکاریهای
خبری شیعه)
گفت: «نمیتوان
دین را مثل
قرص، آمپول،
شربت و امثال آن
به بدن مردم
تزریق کرد
بلکه روح
انسان باید
آمادگی این
معرفت به دین
را داشته
باشد. به نظر
میرسد تفسیر
مطلبی که دکتر
روحانی در
مورد با زور
به بهشتبردن
مردم گفتهاند
نیز همین است.
اینکه حکومت
بتواند در این
مورد برای
مردم تصمیم
بگیرد، اصلا
چنین کاری شدنی
نیست و با
شلاق نمیتوان
مردم را به
بهشت برد. در
همین ارتباط
آیتالله «لطفالله
صافیگلپایگانی»
از مراجع
تقلید هم در
پاسخ به استفتایی
با عنوان
اینکه آیا
اساسا در
انجام تکالیف
شرعی، میتوان
مکلف را مجبور
به انجام آن
کرد؟ به «شفقنا»
گفته است:
«اجبار فی
حدنفسه وجه
شرعی ندارد.
آنچه در همه
موارد لازم
است امر به
معروف و نهی
از منکر میباشد
با اجتماع
شرایط آن و
اگر در جامعه
اسلامی کسی
بخواهد علنا
گناه نماید
حاکم شرع باید
جلوگیری کرده
و در بعض
موارد تعزیر
نماید. والله
العالم»
«صادق
زیباکلام» هم
در نقد
منتقدان نامهای
سرگشاده به
«آیت الله
احمد خاتمی»
نوشته و در آن
پرسشی طرح
کرده است. در
این پرسش آمده
است: «از
حضرتعالی و
برخی آقایان
دیگر از جمله
حضرت آیتالله
«سیداحمدعلمالهدی»
امام جمعه
محترم مشهد که
قایل به چنین تکلیفی
برای دولت
هستند
استفتاء
نمایم که آیا
اساسا خداوند
به پیامبر فقط
وظیفه ابلاغ
رسالت را محول
کرده بوده یا
آنکه افزون بر
ابلاغ رسالت،
نبیاکرم (ص)
وظیفه داشته
تا هرطور که
میشده مردم
را به بهشت هم
هدایت نماید؟
همانطور که
عرض کردم بنده
آگاهی در این
فقره نداشته و
بیشتر طرح
سوال کردهام.»
«زیباکلام»
در ادامه با
استناد به
اینکه 15نهاد و
سازمان
فرهنگی بیش از
19هزارمیلیاردریال
در سال بودجه
دارند و سالانه
30هزارمیلیاردریال
مستقیم صرف
امور فرهنگی
میشود،
همچنان خطاب
به خطیب جمعه
تهران و انتقاداتش
به حوزه
فرهنگی دولت
این پرسش را
مطرح کرده که:
«جناب آیتالله
سیداحمد خاتمی؛
بنده یکبار
ندیدم که
جنابعالی یا
سایر ائمه
جمعه بعلاوه
سایر منتقدان
فرهنگی دولت
به سروقت این
نهادها بروند.
یکبار هم که
شده از
صداوسیما،
شورایعالی
انقلاب
فرهنگی و
...توضیح
بخواهند که در
برابر آن 30000 (سی هزار)
میلیارد
ریالی که از
بیتالمال میگیرند،
کدام گام جدی
و اصولی را
برای رشد،
گسترش و ارتقای
فرهنگ کشور
برداشتهاند؟
اگر وضع فرهنگ
کشور آنگونه
که حضرتعالی معتقدید
خراب است، چرا
فقط ارشاد و
قوه مجریه میبایستی
پاسخگو
باشند.»
فاضل
میبدی: دین
خدا اجباری
نیست
«فاضل
میبدی» هم با
ارجاع به
آموزههای
دینی به «شرق»
میگوید:
«شناخت ما از
دین این است
که حرفهای
روحانی به
اسلام نزدیکتر
است تا حرف
کسانی که به
او خرده میگیرند.
ما در قرآن
چند جا داریم
که دین خدا
اجباری و
الزامی نیست.
خدا به پیامبر
میگویند که
تو فقط وظیفهات
ابلاغ دین است
بر مردم سیطره
نداری امروز
دولت هم همین
حرف را میزند
که وظیفه ما
اجبار کردن
مردم به
دینداری نیست.
مسالهای که
جای بحث ندارد
و خیلی از
علما در طول
تاریخ این حرفها
را زدهاند.
اما مخالفان
دنبال سوژه و
بهانهاند.»
موسوی
بجنوردی: نمیتوانند
به امام (ره)
برچسب بزنند
از
سویی مخالفان
دولت درحالی
برای گفتههای
خود سند از
امام (ره) میآورند
که آیتالله
موسوی
بجنوردی
دیروز به
ایسنا گفت:
«سلیقهای
نگاهکردن به
امام (ره)
مذموم است.
امام برای همه
است، برای شخص
خاصی نیست.
همه حرفهای
امام روشن
است. ما نمیتوانیم
به امام برچسب
بچسبانیم.
سخنان او
مکتوب است و
هرجا شبههای
وجود داشته
باشد دفتر نشر
و تنظیم آثار
امام مرجع
رسیدگی به این
موضوعات
خواهد بود.»
این درحالی
است که
«صفارهرندی»
در برنامه
«نگاه یک» گفته بود:
«امام با
آزادیهایی
که به ریشه
اخلاقی و دینی
جامعه لطمه میزد
برخورد میکردند
که نمونه آن
صدور حکم
ارتداد سلمان
رشدی بود. وضع
بهگونهای
شده است که
اکنون مردمی
که در پی لباسهای
مناسب هستند
در فروشگاهها
این لباسها
را نمییابند»
با این حال
«آیتالله» به
تساهل امام در
حوزه فرهنگ
اعتقاد دارد و
گفته است:
«امام در
مساله حجاب
نمیخواستند
چیزی به زن
تحمیل شود.
امام موافق
نبود در مسایل
فرهنگی عدهای
خودسر مزاحم
مردم شوند.
امام هیچوقت
موافق بگیر و
ببند نبودند.» در میان واکنشها،
«نبی حبیبی» هم
حدوسط را
گرفته است.
دبیرکل موتلفه
از یکسو گفتهاست:
«اسلام دین
فطرت است و
اکراهی در
پذیرش آن نیست.»
اما در ادامه
لازم دیده
توضیح دهد:
«حکومت خوب وظیفه
دارد راههای
رفتن به بهشت
را هموار کند.»
لینک
خبر : http://sharghdaily.ir/?News_Id=35722
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رییسپلیس
اصفهان:
برخورد
یدی با بدحجابی
جواب نمیدهد
ایسنا:
دوشنبه ۱۲
خرداد ۱۳۹۳
برابر با ۰۲
ژوئن ۲۰۱۴
فرماندهانتظامی
استان اصفهان
هدف از تشکیل
گشتارشاد را
تنها ارشاد
دانست و تاکید
کرد: گشتارشاد
جنبه برخوردی
ندارد و تنها
در بحث تذکر لسانی
و یادآوری به
افراد آنهم
افرادی که میخواهند
جامعه را
جریحهدار
کنند فعالیت
میکند و
نگفتیم با
خانمها
برخورد یدی
صورت گیرد
زیرا در بحث
بدحجابی برخورد
یدی جواب نمیدهد
و انعکاس
ارشادی پلیس
بیشتر بود. سردار
عبدالرضا
آقاخانی با
تاکید بر
اینکه مشکلات
اجتماعی باید
پیش از اینکه
تبدیل به یک بحران
شود مورد توجه
قرار گیرد،
گفت: بسیاری
از مواردی که
پلیس در آن
مجبور به
برخورد میشود
مباحث
اجتماعی است
که متاسفانه
مسوولان آن را
تبدیل به بحث
امنیتی میکنند.
بهگفته این
مقام انتظامی
انضباط با
باتوم در جامعه
ایجاد نمیشود
و پلیس به این
نتیجه رسید که
برخوردهای اینچنینی
جوابگو نیست،
بلکه باید با
اخلاق پیش
رفت. فرمانده
انتظامی
استان اصفهان
افزود: برای
مثال بهجرات
میتوان گفت
چهارشنبه
آخرسال 92 یکی
از بهترین سالها
بود. سال
گذشته در
کارگروه
عملیاتی پلیس
برای
چهارشنبه
آخرسال به این
نتیجه رسیدیم
که روشنکردن
آتش نه به
اقتصاد ضربه
میزند و نه
تعرضی به
ارگان یا
نهادی است و
نه نظام را
زیر سوال میبرد
بنابراین خط
قرمز پلیس در
این مراسم
تنها تعرض به
نوامیس و آتشزدن
اماکن بود که
خوشبختانه
هیچیک از این
موارد به وجود
نیامد.
لینک
خبر : http://sharghdaily.ir/?News_Id=35724
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
صراط::
۱۲ خرداد ۱۳۹۳
- ۱۶:۰۵
بدحجابی
مخالفت با
نظام نیست
یک رویکرد
بدی که در سالهای
گذشته در بعضی
بوجود آمده و
البته رسانههای
ضدانقلاب نیز
در تقویت آن
نقش داشتهاند،
سیاسی دیدن
حجاب است.
صراط:
حجتالاسلام
غلامی رئیس
مرکز پژوهشهای
علوم انسانی
اسلامی «صدرا»
در همایش
بانوان مبلغ و
فرصتهای پیش
رو در شهرری
با تأکید بر
اینکه یک رویکرد
بدی که در سالهای
گذشته در بعضی
بوجود آمده و
البته رسانههای
ضدانقلاب نیز
در تقویت آن
نقش داشتهاند،
سیاسی دیدن
حجاب است،
گفت: سیاسی
دیدن حجاب
یعنی اینکه
تصور کنیم هر
زنی که بدحجاب
است، لزوماً
با نظام
اسلامی زاویه
دارد. با چه
دلایلی میتوان
به چنین نتیجهای
رسید؟ به نظر
ما، بدحجابی
در ایران
عمدتاً یک
پدیده فرهنگی
است هرچند
ممکن است جنبههای
سیاسی هم در
قسم ناچیزی از
آن دخیل باشد.
نشانه آن هم
حضور خوب همین
افراد بدحجاب
در صحنههای
سیاسی است. در
راه پیماییهای
ملی و
انقلابی، پای
صندوقهای
رأی و در خیلی
از عرصهها
زنان بدحجاب
نیز حضور
دارند چرا که
به نظام
اسلامی و
کشورشان
دلبستگی
دارند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تاریخ
انتشار: ۱۲
خرداد ۱۳۹۳ -
۰۹:۵۶
صفحه
نخست
ناطق
نوری:
قلع
و قمع دختران
و پسران توسط
ناجا اشتباه
است/ حمله به
دولت به سود
آمریکا و به
ضرر اسلام است
/ نیازی به
انتقاد از
دولت بر روی
منبرها نیست/تندروی
اصولگرایان و
اصلاح طلبان
به کشور ضربه
زده است
حجت
الاسلام
والمسلمین
ناطق نوری،
انتقاد به وضع
کنونی کشور را
سبب بهانه
دادن به
آمریکا و
تضعیف اسلام
دانست و گفت:
چرا با انتقاد
از دولت آب به
آسیاب دشمن
بریزیم؟! اگر
مسایلی در درون
وجود دارد،
باید در محافل
داخلی بیان کرد
و دیگر نیاز
به مطرح کردن
آنها روی منبر
و در رسانه های
گروهی و
اجتماعی نیست.
پایگاه
خبری تحلیلی
انتخاب (Entekhab.ir) :
عضو
مجمع تشخیص
مصلحت نظام،
با تأکید بر
این که تند
روی را هیچ کس
حتی رهبری هم
قبول ندارد، اظهار
داشت: اینکه
برخی ها جلوی
سخنرانی سید حسن
خمینی که در
کنار مقام
معظم رهبری
ایستاده بود
را بگیرند،
اقدامی
اشتباه و غلط
بوده و نتیجه
ای جز ضربه به
نظام و انقلاب
را در پیش
نداشت.
به
گزارش
«انتخاب»، حجت
الاسلام
والمسلمین علی
اکبر ناطق
نوری، در
دیدار
صمیمانه با
طلاب و فضلای
حوزه علمیه
خوزستان ، طی
سخنانی در پاسخ
به سؤالی مبنی
بر این که «چرا
جامعه روحانیت
مبارز حرکتی
در رابطه با
دغدغه مراجع
همچون وجود
ناهنجاری های
اجتماعی و
مسأله حجاب و
عفاف انجام
نمی دهد؟»،
اظهار داشت:
موضوع حجاب و عفاف
و سایر مسایل
فرهنگی نیاز
به بحث ها و جلسه
هایی مفصل
داشته و با
یکی دو جلسه قابل
حل نیست، اما
برای حل موضوع
بدحجابی، باید
آسیب شناسی و
ریشه یابی
دقیقی داشت.
وی
با بیان این
که وضعیت
فرهنگی مردم نسبت
به دوران
آغازین
انقلاب در
زمینه مسایل اعتقادی
و دینی ضعیف
تر شده، گفت:
در دوران شاهنشاهی،
اگر جوانی
خواهان
مبارزه با
حکومت بود،
علم اسلام را
بلند کرده و
ظاهر خود را
بر اساس مبانی
دینی تغییر می
داد، به طوری
که پسران
پیراهن های
یقه آخوندی و
ته ریش گذشته
و دختران نیز با
حجاب کامل و
چادر در مکان
های عمومی
همچون دانشگاه
حاضر می شدند.
حجت
الاسلام
والمسلمین
ناطق نوری، در
ادامه بیان
داشت: هم اکنون
نیز اگر جوانی
بخواهد بر
خلاف حکومت عمل
کند و یا به
نوعی اعتراضی
نسبت به دولت
و حکومت داشته
باشد، اعتراض
خود را با
تغییر ظاهر و
بدحجابی نشان
می دهد که
باید برای حل
این موضع آسیب
شناسی دقیقی
صورت گیرد و
تنها به برخورد
با معلول
اکتفا نکنیم.
عضو
مجمع تشخیص
مصلحت نظام،
مقابله
مستقیم با
معضلات اجتماعی
همچون
بدحجابی را
اقدامی غلط و
نادرست عنوان
کرد و گفت:
اینکه نیروی
انتظامی یا
منکرات به طور
مستقیم وارد
کار شده و با
قلع و قمع
دختران و
پسران آنها را
برای ارشاد،
تنبیه و یا
مجازات به
مرکز مبارزه
با مفاصد اخلاقی
ببرد به طور
کامل اشتباه
بوده و در
برخی اوقات
نتیجه عکس و
نامطلوبی نیز
داشته است.
وی
با بیان این
که فشارهای
اقتصادی، مهمترین
عامل بدحجابی
در جامعه است،
بر حل مسایل و
مشکلات اصلی
مردم تأکید
کرد و اظهار
داشت: برای
رفع معضلات
فرهنگی باید مشکلات
و دغدغه های
اصلی مردم را
بر طرف کرد؛
چرا که مشکلات
معیشتی و
اقتصادی
تأثیری
مستقیم بر فکر
و روحیه مردم،
به ویژه
جوانان دارد.
عضو
جامعه
روحاینت
مبارز در پاسخ
به دومین بخش
از سئوالات که
پیرامون
دلایل عدم
موضع گیری وی
در مسایل
سیاسی و نقد
رویکرد دولت
یازدهم بود،
بیان داشت:
پاسخ من نسبت
به این سؤال
همان پاسخ مرحوم
فلسفی است که
بیان کرده
بودند«در
دوران قبل از
انقلاب، حمله
به دولت به
سود اسلام و
به ضرر آمریکا
بود، اما
امروز حمله به
دولت به سود آمریکا و به ضرر
اسلام است».
حجت
الاسلام
والمسلمین
ناطق نوری،
انتقاد به وضع
کنونی کشور را
سبب بهانه
دادن به
آمریکا و
تضعیف اسلام
دانست و گفت:
چرا با انتقاد
از دولت آب به
آسیاب دشمن
بریزیم؟! اگر
مسایلی در
درون وجود
دارد، باید در
محافل داخلی
بیان کرد و
دیگر نیاز به
مطرح کردن
آنها روی منبر
و در رسانه های
گروهی و
اجتماعی نیست.
وی
با بیان این
که من همواره
قاطعانه و
صریح سخن گفته
ام، افزود: من
ترسی از کسی
ندارم و اگر
نقطه ضعفی
باشد، با
صراحت اعلام
موضع کرده و
نقد خود را
بیان می کنم،
اما علت سکوت
فعلی من
مصلحتی است که
در راستای
تقویت نظام
قایل به آن
شدم.
عضو
مجمع تشخیص
مصلحت نظام،
در پاسخ به
سؤالی مبنی بر
اینکه «شما
چندین سال قبل
به عنوان لیدر
جریان
اصولگرایی
بودید! حال چه
اتفاقی روی
داد که از این
جریان خارج
شده و وارد اصلاحات
شدید؟»، بیان
داشت: اساسا
من روش رادیکالی
دو جریان
اصلاحات و اصولگرایی
را به هیچ وجه
قبول نداشته و
مخالف این
گونه حرکات
هستم.
وی
در ادامه با
بیان این که
من در اصول،
اصولگرایی
معتدل هستم،
گفت: درست است
که من اصول گرا
هستم اما اصول
گرایی به
معنای تند روی
و انجام اقدام
های رادیکالی
را به هیچ وجه
قبول نداشته و
مخالف سر سخت
تند روی هستم.
حجت
الاسلام ناطق
نوری، با
تأکید بر این
که تندروی های
جریان
اصلاحات به
انقلاب ضربه
زدند، اظهار
داشت:
همانگونه که
من معتقد هستم
تندروی های
جریان
اصلاحات به
نظام و انقلاب
ضربه زد،
تندروی های
اصولگرایان
نیز انقلاب را
دچار چالش
کرده و به آن ضربه
زد.
عضو
جامعه
روحاینت
مبارز، اقدام
های رادیکالی
دولتی ها را
اشتباه دانست
و گفت: این که
گروهی سرکار
بیاید و گروهی
دیگر را حذف
کند، ممکلت
کار به جایی
نخواهد برد؛
چرا که در این
صورت نظام
تنها با ۵۰
درصد ظرفیت
خود به کار
ادامه می دهد
و باید این
روش اصلاح شود
تا انشاءالله
از همه ظرفیت
های موجود استفاده
کرد.
وی
با اشاره به
شیوه مدیریتی
شهید بهشتی،
تصریح کرد:
شهید بهشتی
معتقد بود که
«جاذبه باید بی
نهایت باشد و
دافع نیز در
در حد ضرورت»،
اما متأسفانه
امروز شیوه
دولتمردان ما
بالعکس شده
است.
عضو
مجمع تشخیص
مصلحت نظام،
با تأکید بر
این که تند
روی را هیچ کس
حتی رهبری هم
قبول ندارد،
اظهار داشت:
اینکه برخی ها
جلوی سخنرانی
سید حسن خمینی
که در کنار مقام
معظم رهبری
ایستاده بود
را بگیرند،
اقدامی
اشتباه و غلط
بوده و نتیجه
ای جز ضربه به
نظام و انقلاب
را در پیش
نداشت.
حجت
الاسلام
والمسلمین
ناطق نوری، با
تأکید بر این
که میزان،
مقام معظم
رهبری است،
گفت: مسؤولان
حرکت خود را
باید بر
معیارهای
مقام معظم رهبری
تنظیم کنند و
مراقب باشند
که نه فراتر
از او قدم
بردارند و نه
عقب تر از او؛
چرا که در این
صورت یا جزء
خوارج خواهند
شد و یا از
قافله عقب
خواهند ماند.
عضو
مجمع تشخیص
مصلحت نظام،
معتقد است: که
باید از همه
جناح ها و
جریانات
موجود در کشور
برای پیش برد
اهداف والای
نظام اسلامی
ایران استفاده
کرد.
حجت
الاسلام
والمسلمین
ناطق نوری، در
پایان با بیان
این که باید
برای پیشرفت
کشور از همه جریانات
و جناح های
سیاسی
استفاده کرد،
اظهار داشت:
هیچ گاه نمی
توان با بدن
نیمه فلج در
دوی ماراتون
شرکت کرد؛ از
این رو باید
برای رسیدن به
قله های رفیع
موفقیت و
پیشبرد،
اهداف نظام،
«ید واحده شد» و
با اتحاد،
کشور را به
پیش برد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تاریخ
خبر: 09/03/1393 | ساعت: 23:36|
پاسخ
آشنا به
اظهارات خطیب
نماز جمعه
تهران
تهران
- ایرنا - مشاور
فرهنگی رییس
جمهوری در پاسخ
به اظهارات
امروز سید
احمد خاتمی
خطیب نماز
جمعه تهران
گفت: دیدگاه
رییس جمهوری
درباره اهداف
و وظایف
فرهنگی دولت
با بسیاری از
عالمان و
سیاستگذاران
کشور همسو
است.
پاسخ
آشنا به
اظهارات خطیب
نماز جمعه
تهران
حسام
الدین آشنا
مشاور فرهنگی
رییس جمهوری در
پاسخ به
اظهارات
امروز (جمعه)
سیداحمد
خاتمی امام
جمعه موقت در
صفحه فیس بوک
خود نوشت: اظهارات
آقای خاتمی،
بیان عمومی
دلواپسی های
بخشی از جامعه
متدین است؛ بدون
شک تفسیر اول
ایشان از
سخنان ریاست
جمهوری کاملا
مطابق صواب
است. دولت
اسلامی هم
موظف به تسهیل
و تسریع تعالی
اجتماع است،
هم مکلف به
کاهش زمینه
های آسیب ها و
مقابله با
تهدیدات
فرهنگی .
دیدگاه
رییس جمهوری
درباره اهداف
و وظایف
فرهنگی دولت
با بسیاری از
عالمان و
سیاستگذاران
کشور همسو است
اما ایشان ضرورت
بازنگری
انتقادی و
آسیب شناسانه
درمورد شیوه
ها و آثار
خواسته و
ناخواسته
اقدامات اجرایی
و قضایی در
مسایل فرهنگی
را یادآوری می
کنند.
وقتی
کارامدی
فیلترینگ،
پارازیت، راپل
و گشت ارشاد
را مورد پرسش
قرار می دهد،
نمی خواهد از
محتوا و اهداف
تلویزیون های
ماهواره ای و
سایت های فضای
مجازی دفاع
کند بلکه به دنبال
راه های
موثرتر،
معقول تر و
مقبول تر برای
دفاع از هویت،
حیثیت و کرامت
مردم و به
خصوص نسل جوان
است. کاهش
حضور و ظهور
اندیشه و
اقدام نظامی و
انتظامی در
مواجهه با این
پدیده ها به
معنای
استقبال
بیشتر از حضور
فن شناسان،
روانشناسان،
جامعه
شناسان،
فرهنگ شناسان
و ارتباطات
شناسان در
عرصه فضاهای
رسانه ای نوین
است.
به
گزارش ایرنا،
سیداحمد
خاتمی، در
خطبه های امروز
نماز جمعه
تهران اظهارداشت:
مسئول محترمی
گفته به زور
شلاق نمی شود
مردم را راهی
بهشت کرد؛ این
جمله سه معنا
دارد؛ یک معنا
را ما هم قبول
داریم و می
گوییم باید
همین باشد و
آن این است که
مکتب ما مکتب
منطق و
استدلال است و
منطق شلاق
نیست. جوان ها
را هدایت
کنید، راه را
به آنها نشان
دهید و سیره
پیغمبر(ص) هم
همین بود.
وقتی قبیله ای
مسلمان می شد
پیغمبر مبلغ
می فرستاد این
معنا درست است
و جنجال هم
ندارد.
خاتمی
اضافه کرد:
اگر این جمله
را این طور
معنا کنیم که
مردم را آزاد
بگذاریم هر
کاری می خواهند
بکنند در عرصه
های اخلاقی،
سیاسی و اقتصادی
آزاد باشند و
حدود الهی را
بشکنند و امر
به معروف و
نهی از منکر
نداشته
باشیم، به
صراحت می گویم
این معنا مورد
تایید هیچکس و
مسئولی در نظام
اسلامی نیست و
این معنای
نادرست مورد
تائید هیچکس
نیست.
وی
همچنین گفت:
اگر معنی این
حرف این باشد،
ما حتی موظف
نیستیم جاده
بهشت را هم
صاف کنیم، این
هم درست نیست.
رسالت حکومت
دینی همین است
که جاده بهشت
را صاف کند و
ماموریتشان
همین است.
خطیب
نماز جمعه این
هفته تهران
گفت: چطور در عرصه
اقتصادی،
مسوولان
محترم مدیریت
می کنند و در
زمانی می
گویند این
کالا وارد
نشود یا زمان
دیگر وارد شود
و یا در یک
زمان این هدیه
به آنها داده
شود یا داده
نشود، این
اسمش هموار
کردن جاده برای
بهشت دنیای
مردم است و با
همین ملاک می
گوییم حکومت
وظیفه دارد
جاده را برای
بهشتی شدن مردم
هموار کند؛
این تحلیل
شفاف، بدون
موضع گیری
یکجانبه در
رابطه با این
سخنی است که
گفته شد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
انتقاد
تند خاتمی از
برپایی برخی
مجالس ضدفرهنگی
با پول بیتالمال
جمعه
۹ خرداد ۱۳۹۳ -
۱۴:۳۲
خطیب
نماز جمعه
تهران از
مسئولان
خواست قانون
جامع و همه
جانبه حجاب که
در شورای عالی
انقلاب فرهنگی
تصویب شده را
اجرا کند.
به
گزارش
خبرنگار
سیاسی
خبرگزاری
دانشجویان
ایران
(ایسنا)، آیتالله
سیداحمد
خاتمی در خطبه
های امروز
نماز جمعه
تهران با
اشاره به
نامگذاری سال
93 از سوی مقام
معظم رهبری با
عنوان سال
اقتصاد و
فرهنگ با عزم
ملی و مدیریت
جهادی گفت:
مقام معظم
رهبری در
سخنان خود
تاکید کردند
که فرهنگ از
اقتصاد هم
مهمتر است و
در واقع این
فرهنگ است که
به اقتصاد و
سیاست خط میدهد.
وی
با بیان اینکه
«مقام معظم
رهبری در
دیدار
اخیرشان با
نمایندگان
مجلس
مقصودشان از
فرهنگ را بیان
کردند» گفت:
مقصود ایشان
از فرهنگ انقلابی،
دینی و ایجاد
حرکت فرهنگی
بر مبنای اسلام
و ارزشهای
اسلامی است و
تقویت باور،
آداب و اخلاق
اسلامی در
جامعه است.
وی
ادامه داد:
براساس این
معنا و همچنین
بر اساس اینکه
من 42 سال است که
طلبه هستم و
در این حوزه
فعالیت میکنم
به صراحت میگویم
مجلس گناه،
کار ضد فرهنگی
است میخواهد
این مجلس گناه
تحت عنوان
کنسرت و موسیقی
باشد یا هر
عنوان دیگری.
اینکه دخترها
و پسرها را
جمع کنیم و
پول بیت المال
را خرج کنیم
دخترها بزک
کرده، آرایش
کرده و با
حجاب بد بیایند
و همچنین
پسرها نیز
بیایند. از
پول بیت المال
برای غافل شدن
از خدا خرج
کنیم این کار
ضد فرهنگی
است.
وی
ادامه داد:
لباسی که ما
پوشیدهایم
لباس امر به
معروف و نهی
از منکر است و
اگر نمیتوانیم
مجلسی منهای
گناه ترتیب
دهیم این مجلس
را ترتیب
ندهیم. چه
ضرورتی دارد
از پول بیت المال
مردم خرج غفلت
از خدا شود.
سیداحمد
خاتمی در
ادامه سخنانش
گفت: کل ائمه
جمعه نسبت به
مسائل فرهنگی
حساس هستند،
موضع ما در
مورد نظام
موضع آقاست،
موضع رهبری
تقویت دولتهاست
و ما نیز بر
اساس این امر
باور داریم که
باید کسانی که
برای خدمت به
مردم تلاش میکنند
مورد حمایت
قرار گیرند.
ولی این به
معنای ترک به
امر معروف و
نهی از منکر
نیست. خود
مسئولان بارها
گفتهاند
سینه گشاده
برای شنیدن
نقدها دارند و
اگر نقدی شود
به معنای موضعگیری
و مخالفت
نیست.
وی
با بیان اینکه
«ما نسبت به
مسائل
اقتصادی نیز
حساس هستیم» گفت:
مردم تهران به
یاد دارند که
وقتی فساد سه
هزار
میلیاردی رخ
داد از همین
تریبون به
صورت صریح و
قاطع از قوه
قضائیه
خواسته شده که
با مفاسد اقتصادی
برخورد کند و
اکنون نیز
همین را میخواهد.
البته از قوه
قضائیه تشکر
نیز میکنیم
که به صورت
قاطعانه عمل
کرد و در دیگر
عرصهها نیز
باید چنین
باشد.
وی
در بخش دیگر از
صحبتهای خود
افزود: این
روزها در کشور
موضوعی مطرح
شده که من میخواهم
به صورت شفاف
و صریح بیان
کنم. مسئول محترمی
گفته است به
زور نمیتوان
مردم را راهی
بهشت کرد. از
این جمله سه
معنا میشود
برداشت کرد که
ما یک معنای
آن را باور
داریم و
معتقدیم که
باید اینگونه
باشد.
خاتمی
در این راستا
افزود: مکتب
ما مکتب منطق
و استدلال است
و شلاق نیست،
ما باید راه
را نشان دهیم
و مسیر درست و
غلط را بیان
کنیم سیره
پیامبر نیز
اینگونه بوده
است. قبیلهای
مسلمان نمیشد
پیامبر مامور
نمیفرستاد
که مردم را
مجبور کند که
به زور مسلمان
بشوند. پیامبر
مبلغ و معلم
قرآن میفرستاد.
این سخن بر
این مبنا درست
است. ولی اگر بخواهیم
این سخن را
اینطور معنی
کنیم که مردم را
آزاد بگذاریم
که هر کاری میخواهند
بکنند، مردم
در عرصههای
اخلاقی،
سیاسی،
اقتصادی آزاد
باشند و حدود
الهی را
بشکنند و امر
به معروف و
نهی از منکر
نداشته باشیم
به صراحت میگویم،
این معنا مورد
تایید هیچ کس
و مسئولی در
نظام اسلامی
نیست و آن را
نمیتوان به
هیچ مسئولی
نسبت داد.
وی
گفت: اگر
معنای این حرف
این باشد که
ما موظف نیستیم
که جاده را
برای بهشتی
شدن مردم
هموار کنیم این
معنا نیز درست
نیست. رسالت
حکومت دینی
این است که
جاده را برای
بهشتی شدن
مردم هموار
کند. ماموریتش
این است. چطور
در عرصه
اقتصادی
مسئولان
محترم امور را
مدیریت میکنند
مثلا در یک
زمان میگویند
فلان کالا
وارد شود یا
نشود، این
اسمش هموار
کردن جاده
برای بهشت
دنیای مردم
است، و بر
همین ملاک میگوییم
حکومت وظیفه
دارد جاده را
برای بهشتی شدن
مردم هموار
کند و این
تحلیل بدون
هیچ موضع گیری
یک جانبهای
درباره این
سخن است.
خطیب
نماز جمعه
تهران در بخش
دیگری از
سخنان خود به
موضوع حجاب
اشاره کرد و
گفت: مساله
حجاب مساله،
مساله روز
جامعه است و
دغدغه قاطبه
متدینین است.
وی
با بیان اینکه
«حجاب از
احکام قطعی
اسلام است و
بیش از 10 آیه قرآن
گویای حجاب
است و دهها
روایت در این
زمینه داریم»
گفت: فقها در
معنای حجاب میگویند،
خانمها باید
خودشان را
بپوشانند و
تنها وجه و
کفین مجاز
است.
وی
با بیان اینکه
«به تعبیر
فقها حجاب از
ضروریات دین و
مسلمات دین
است مثل روزه
و نماز» گفت:
امروز مساله حجاب
از یک حکم
فرعی گذشته
است. دول
غیراسلامی هروقت
میخواهند با
مسلمانان لج
کنند میگویند
حجاب ممنوع.
مثلا در
فرانسه میگویند
بانوان محجبه
باید جریمه
بپردازند.
وی
با بیان اینکه
«حجاب یک
مساله جزیی
نیست و آبروی
اسلام و تشیع
در آن است»
اظهار کرد: در
ارتباط با
حجاب دو
پیشینه بیان میکنیم.
پیشینه اول
حجاب همان
موضوعی است که
قرآن و احادیث
گفته و حجاب
حضرت فاطمه و
حضرت زینب
است.
وی
افزود:
بدحجابی نیز
در این کشور
پیشینه دارد.
اولین پیشینه
آن مربوط به
قرتالعین
بهایی است و
دومی آن مربوط
به رضاخان قلدر
است.
این
عضو مجلس
خبرگان اظهار
کرد: یقین
دارم خانمهای
شیعه و مسلمان
حتما حضرت
زهرا(س) و
زینب(س) را
ترجیح میدهند
بر پیشینه
ننگین دومی که
اشاره کردم.
خاتمی
در ادامه
سخنان خود،
گفت: بارها
گفتهایم در
رابطه با کل
مفاسد از جمله
بد حجابی و بی
حجابی هم کار
فرهنگی لازم
است و هم کار
اجرایی و این
دو باید
همزمان به پیش
برود.
وی
ادامه داد: در
نظام جمهوری
اسلامی ایران
یک قانون
بسیار جامع در
رابطه با حجاب
نوشته شده است
که مصوب شورای
عالی انقلاب
فرهنگی در سال
1386 است. این
مصوبه دارای 300
ماده است و
برای 25 نهاد
وظیفه تعیین
کرده است.
وی
گفت: برای
گسترش حجاب در
این کشور هیچ
راهی جز اجرای
این مصوبه
نیست که
متاسفانه این
مصوبه اجرایی
نشده است.
وی
گفت: از همین
جا به مسئولان
دولتی، قضایی
و قوه مقننه
پیغام میدهم
که باید مشخص
شود مجری این
قانون باید کی
باشد.
خاتمی
گفت: این
قانون جامع و
همه جانبه است
و قطعا با آن
میتوان مشکل
بی حجابی را
به فضل خداوند
کم کرد و یا از
بین برد و انشاءالله
بانوان جامعه
ما نیز حریم
دین را نگه میدارند.
خاتمی
در بخشی دیگر
از صحبتهای
خود با تبریک
اعیاد شعبان و
مناسبهای
پیش رو و
فرارسیدن روز
پاسدار گفت:
سپاه
پاسداران در
عرصههای
مختلف نظام که
مورد نیاز
بوده، خوش
درخشیده است.
وی
همچنین با
اشاره به
فرارسیدن
نیمه شعبان گفت:
جشنهای نیمه
شعبان مردمی
بوده و باید
مردمی بماند
من از پدرها
میخواهم که
بچههایشان
را تشویق کنند
که به سبک
گذشته اقدام به
برپایی جشن
کنند.
وی
ادامه داد: 15
خرداد سال 42 در
واقع بذر
انقلاب اسلامی
کاشته شد، این
روز شناسنامه
انقلاب است و
نباید از
خاطرهها
برود.
وی
افزود: در 19 دی
ماه 56 و اربعینهای
بعد از آن این
بذر آبیاری شد
و در 22 بهمن 57 این
گل به بار
نشست.
وی
همچنین در بخش
دیگری از
سخنان خود، به
برگزاری
مسابقات
قرآنی در
تهران اشاره
کرد و گفت: این
مسابقات
بهترین شاهد
بر این موضوع
است که جمهوری
اسلامی ایران
و تشیع به
قرآن اهتمام دارد.
قرآنی که اهل
تشیع میخواند
همان قرآنی
است که
برادران اهل
سنت میخوانند
و در واقع میتوان
گفت این
مسابقات
بهترین دلیل
بر دروغ بودن
انتساب تحریم
قرآن به شیعه
است.
وی
همچنین با
تسلیت فوت آیتالله
زرندی
نماینده مجلس
خبرگان در
کرمانشاه و
فرا رسیدن 14
خرداد و بیست
و پنجمین
سالگرد
ارتحال امام
گفت: الحمدالله
سراسر کشور در
حال آماده شدن
برای تجلیل باشکوه
و گرامیداشت
امام راحل
رحمتالله
است. این
تجلیل حامل دو
پیام است،
پیام اول،
پیام بیعت با
مکتب امام است
و پیام دوم، پیام
بیعت با
جانشین صالح
امام است.
وی
در ادامه به
پنج ویژگی
مکتب امام
اشاره کرد و
گفت: مکتب امام،
مکتب عشق به
خدا بود، مکتب
امام راحل
مکتب مردم
سالاری دینی
است. امام در
پیشبرد نهضت از
قدرت مردم
استفاده کرد،
آنها را باور
کرد و به آنها
عشق میورزید.
خاتمی
افزود: امام
برای رای مردم
ارزش قائل بود
و رای آنها را
تشریفاتی نمیدانست
به مانند مقام
معظم رهبری.
امام رای مردم
را سرنوشت ساز
و تاثیرگذار
میدید و میفرمودند
میزان رای ملت
است.
وی
همچنین از
ویژگیهای
مکتب امام را
نفرت از
استکبار و
مبارزه با
استکبار
عنوان کرد.
خطیب
نماز جمعه
تهران با بیان
اینکه «مکتب
امام، مکتب
ولایت فقیه
بود» گفت:
ایشان میفرمودند
پشتیبان
ولایت فقیه
باشید تا کشور
آسیب نبیند.
بحمدالله
کشور آسیب
ندیده است که
به این علت
مردم انصافا
دین خود را به
ولایت ادا
کردهاند.
وی
یکی دیگر از
ویژگیهای
مکتب امام را
مراقبت از
انقلاب بیان
کرد و گفت: اگر
مردم مراقب
انقلابشان
نباشند آن
چیزی برسرشان
میآید که بر
سر مصر آمد.
امام نیز میفرمودند
من در میان
شما باشم یا
نباشم نگذارید
این انقلاب به
دست نااهلان
بیفتد و الحمدالله
نیز نیفتاده و
نخواهد افتاد.
خاتمی
با بیان اینکه
«بیعت با
جانشین صالح
امام از دیگر
شاخصههای
انقلاب
اسلامی است»
گفت: مقام
معظم رهبری با
همان شجاعت،
اخلاص و تدبیر
25 سال بعد از
ارتحال امام
راحل همان راه
را ادامه
دادند و در
واقع ایشان
ترجمان خط
امام و مفسر
واقعی خط امام
(ره) است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تلکس
دنياي صنعت:
نامه سرگشاده
صادق
زيباكلام به
احمد خاتمي
یکشنبه، 11
خرداد 1393 - 15:24 کد خبر:
62861
صادق
زيباكلام با
نگارش نامه اي
سرگشاده خطاب
به حجت
الاسلام و
المسلمين
احمد خاتمي
نسبت به
انتقادات
اخير اين خطيب
جمعه تهران به
عملكرد
فرهنگي دولت
حسن روحاني
اعتراض كرد.
متن
نامه
زيباكلام به
اين شرح است:
بسمه
تعالي
محضر
ارجمند حضرت
آيت الله سيد
احمد خاتمي
عضوهيات
رئيسه مجلس
خبرگان رهبري
و امام جمعه
موقت تهران
با
سلام و عرض
احترام،
حضرتعالي
اخيرا در باب وضعيت
فرهنگي كشور و
تكليف ديني
دولت در قبال هدايت
مردم مطالبي
فرموده ايد كه
مايل بودم
توضيحاتي به استحضار
برسانم.
پيرامون
وظيفه دولت در
هدايت اجباري
مردم به بهشت
بنده هيچ
اهليتي براي اظهار
نظرندارم. فقط
مايل بودم از
حضرتعالي و برخي
آقايان ديگر
از جمله حضرت
آيت الله سيد
احمد علم
الهدي امام
جمعه محترم
مشهد كه قائل
به چنين
تكليفي براي
دولت هستند
استفتاء نمايم
كه آيا اساسا
خداوند به
پيامبر فقط
وظيفه ابلاغ
رسالت را محول
كرده بوده و
يا آنكه افزون
بر ابلاغ
رسالت، نبي
اكرم(ص) وظيفه
داشته تا هر
طور كه مي شده
مردم را به
بهشت هم هدايت
نمايد؟
همانطور
كه عرض كردم
بنده آگاهي در
اين فقره
نداشته و
بيشتر طرح
سئوال نموده
ام. اصل
عرايضم در
خصوص
انتقادات
جنابعالي و
ساير منتقدين
به عملكرد
فرهنگي ده
ماهه دولت آقاي
روحاني مي
باشد. شماري
از ائمه محترم
جمعه كشور
بهمراه ساير
منتقدين دولت
يازدهم، دو ايراد
بنيادي نسبت
به عملكرد
دولت در حوزه
فرهنگ دارند.
نخست آنكه
مدعي اند كه
وضع حجاب و
عفاف و فرهنگ
از زمان به
روي كار آمدن
اين دولت رو
به انحطاط
گذارده. سخن
دوم شان آن است
كه مسبب اين
وضعيت دولت
يازدهم و
سياست هاي فرهنگي
آن از جمله
عملكرد وزارت
ارشاد بوده است.
بنده
در صحت هر دو
اين مفروضه ها
ترديد دارم.
اولا
جنابعالي و
ساير منتقدين
بر چه اساسي
مي فرمائيد كه
وضع فرهنگي در
كشور به نسبت
قبل بدتر شده؟
اگر مشاهده
گري در دوران
دولت اصولگرا
در ايران مي
بود و وضعيت
حجاب و عفاف و
فرهنگ و هر
آنچه كه مد
نظر آقايان
است را لحاظ
مي كرد و
امروز وضعيت
را با دوران
آقاي احمدي
نژاد مقايسه
مي كرد، آيا
نتيجه گيري مي
كرد كه وضعيت
فرهنگي
آنگونه كه مخالفين
دولت
معتقدند،
خيلي دچار
انحطاط شده؟ همه
ما داريم در
اين مملكت
زندگي مي
كنيم، مگر
واقعا ظرف 10
ماه ي كه اين
دولت برسر كار
بوده چه تغيير
و تفاوت هاي
فاحشي از نظر
فرهنگي صورت
گرفته كه اين
همه برخي ها
از جمله جنابعالي
دچار نگراني
شده اند؟
اما
فرض بگيريم كه
حق با آقايان
است و وضع فرهنگي
كشور خراب شده
است . سئوال
اساسي جناب
آيت الله
خاتمي آن است
كه مگر وظيفه
دولت (به عنوان
قوه مجريه)
حسب قانون
اساسي اصلاح و
تهذيب فرهنگ جامعه
است؟ اينكه
امور فرهنگي
جامعه، هدايت و
ارشاد مردم،
متدين كردن
آنان ، محجبه
نمودن نسوان و
.... وظيفه دولت
است را
جنابعالي يا
آيت الله سيد
احمد علم
الهدي يا حضرت
آيت الله موحدي
كرماني يا
آقايان ديگر
از كدام يك از
اصول قانون
اساسي
استخراج مي
نماييد؟
اصول
113 تا 142 قانون
اساسي
پيرامون
وظايف و
مسئوليت هاي
رئيس جمهور و
قوه مجريه
است. اين
وظيفه كه امور
فرهنگي و
اشاعه آن
بايستي توسط
دولت انجام
بگيرد را
جنابعالي از
كدام يك از
اين سي اصل قانون
اساسي برداشت
مي فرمائيد؟
قانون
اساسي به
كنار، جناب
آيت الله
خاتمي در كشور
قريب به 26
سازمان،
بنياد، نهاد،
شورا، موسسه،
دانشگاه و
غيره داريم كه
شان نزول تشكيل
شان اشاعه و
گسترش فرهنگ
اسلامي است.
يقيننا
جنابعالي
مستحضر مي
باشيد كه شايد
كمتر كشوري در
دنيا به
اندازه ايران
بودجه براي
تبليغات
فرهنگي و
ايدئولوژيك
هزينه مي كند.
اينكه
آيا اولويت با
آموزش و
پرورش،
بهداشت و درمان،
محيط زيست و
امور عام
المنفعه زير
بنايي است يا
تبليغات
اسلامي ، محل
بحث نيست. اما بودجه
هايي كه صرف
اين دستگاهها
و سازمان ها مي
شود، چندين و
چند برابر
بودجه وزارت
ارشاد است.
جهت استحضار
حضرتعالي
بنده صرفا برخي
از اين
دستگاهها و
بودجه هاي
آنها را ذكر
مي نمايم تا
منصفانه تر
بتوان قضاوت
نمود كه آيا
از قوه مجريه
مي بايستي
انتظار اصلاح
فرهنگ جامعه
را داشته
باشيم يا از
اين 26 دستگاه و
سازمان متولي
فرهنگي. ارقام
ارائه شده
بودجه سال
جاري اين
دستگاهها و
ارگان ها مي باشد
و در انتها
براي مقايسه
بودجه وزارت
ارشاد هم
آمده(رقم هاي
آخر صفر شده
اند)
1-مركز
خدمات حوزه
هاي علميه:4200
ميليارد ريال
2-شورايعالي
حوزه هاي
علميه:4120
ميليارد ريال
3-سازمان
تبليغات
اسلامي :2350
ميليارد ريال
4-سازمان
فرهنگ و
ارتباطات
اسلامي :1800 ميليارد
ريال
5-جامعه
مصطفي
العالميه :1750
ميليارد ريال
6-نهاد
كتابخانه هاي
عمومي كشور:930
ميليارد ريال
7-سازمان
اوقاف و خيريه
:800 ميليارد
ريال
8- دفتر
تبليغات
اسلامي :750
ميليارد ريال
9-كانون
فرهنگي و
نوجوانان:600
ميليارد ريال
10-حوزه هنري
(تبليغات
اسلامي) :430
ميليارد ريال
11-شورايعالي
انقلاب
فرهنگي:400
ميليارد ريال
12-شوراي
برنامه ريزي
حوزه هاي
علميه
خراسان:370 ميليارد
ريال
.13-شوراي
هماهنگي
تبليغات
اسلامي:250
ميليارد ريال
14-موسسه نشر
آثار حضرت
امام خميني:190
ميليارد ريال
15-موسسه
آموزشي و
پژوهشي امام
خميني: 120
ميليارد ريال
بودجه
اين 15 سازمان و
نهاد فرهنگي
بيش از 19000 ميليارد
ريال درسال
است. به اين
مقدار اگر 9700
ميليارد ريال
بودجه صدا و
سيما را
بيافزاييم
بعلاوه بودجه
سازمان ها و
مراكز فرهنگي
ديگري همچون "
دانشگاه علوم
و معارف قرآن
كريم"،
"دانشگاه
اصول الدين"،
"بنياد
پانزده
خرداد"،
"بنياد انقلاب
اسلامي" و ..... را
هم در نظر
بگيريم بودجه
ايي كه
ساليانه رسما
صرف امور
فرهنگي مي شود
به سرعت از
مرز 30000 ميليارد
ريال در سال
بالاتر مي
رود. اين 30000
ميليارد ريال
بصورت مستقيم
براي امور فرهنگي
در سال هزينه
مي شود. يك سري
دستگاههاي
ديگرهم بصورت
غير مستقيم براي
فرهنگ هزينه
مي كنند از
جمله بسيج ،
سپاه پاسدارن
،اداره جات
سياسي -
عقيدتي،
شهرداري ها و
غيره. اگر همه
اين هزينه
هايي كه صرف
امور فرهنگي
مي شود جمع
آوري شود رقم
واقعي خيلي بيشتر
از 30000 ميليلرد
ريال در سال خواهد
شد.
بحث
بر سر آن نيست
كه آيا مردم
راضي هستند از
مالياتي كه مي
پردازند و از
درآمد كشور
اين همه براي
تبليغات و
امور فرهنگي
هزينه شود.
بحث بر سر آن
است كه رقم
رسمي 30000
ميليارد ريال
تقريبا 5
برابر بودجه
رسمي ساليانه
وزارت ارشاد
مي باشد( كل
بودجه ساليانه
وزارت ارشاد
بعلاوه تمامي
نهادهاي
وابسته به آن
در حدود 6000
ميليارد ريال
مي باشد). اين
فقط 5 برابر
بودن بودجه
نهادهاي
فرهنگي و
تبليغاتي
نيست كه شگفت
انگيز است.
وزارت ارشاد و
زير مجموعه
هاي وابسته به
آن هر يك
ريالي كه
هزينه مي كنند
با حساب و
كتاب بوده و
به دستگاههاي
نظارتي
ازجمله مجلس
پاسخگو هستند.
در حاليكه
بسياري از
نهادهاي
فرهنگي و تبليغاتي،
به هيچ دستگاه
و ارگاني در
قبال نحوه هزينه
ها و مخارجات
شان موظف به
پاسخگويي و
حساب پس دادن
نيستند.
عليرغم
همه اينها،
جناب آيت الله
سيد احمد خاتمي،
بنده يكبار
نديدم كه
جنابعالي يا
ساير ائمه
جمعه بعلاوه
ساير منتقدين
فرهنگي دولت
به سروقت اين
نهادها بروند
و محض خالي
نبودن عريضه
هم كه شده
يكبار از صدا
و سيما،
شورايعالي
انقلاب
فرهنگي، يك دوجين
دستگاهها و
نهادهاي
تبليغاتي،
شورايعالي
حوزه هاي
علميه،
سازمان
تبليغات
اسلامي و ....
توضيح
بخواهند كه در
برابر آن 30000
ميليارد ريالي
كه از بيت
المال مي
گيرند، كدام
گام جدي و اصولي
را براي رشد،
گسترش و
ارتقاء فرهنگ
كشور برداشته
اند؟
اگر
وضع فرهنگ
كشور آنگونه
كه حضرتعالي
معتقديد خراب
است، چرا فقط
ارشاد و قوه
مجريه مي بايستي
پاسخگو باشند
و جنابعالي
حاضر نيستيد
بالاتر از گل
به آن 26 نهاد
ديگر كه 5
برابر ارشاد
بودجه شان است
و به احدي هم
پاسخگو
نيستند تذكري
بدهيد و چيزي
بفرمائيد؟
اگرهم به آنان
انتقادي
نداريد چون كارشان
را درست انجام
داده اند، پس
خيلي هم وضع
فرهنگي كشور
نمي تواند
آنگونه كه مي
فرمائيد
آشفته و
نابسامان
باشد. شخصا از
جنابعالي و
ساير منتقدين
فرهنگي دولت
ممنونم چون
حملات و
انتقادات شما
سبب طرح
مسائلي گرديد كه
تا قبل از آن
مطرح كردني
بنظر نمي
رسيدند.
ايام
بكام باد
صادق
زيباكلام
يازدهم
خرداد
يكهزاروسيصدونودوسه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
«انتخاب»،
ـ تاریخ
انتشار: ۱۲
خرداد ۱۳۹۳ -
۱۹:۰۷
گروهی
درهای فرهنگی
خودش را می
بندد که احساس
ضعف می کند؛
سیدحسن
خمینی: دیگر
نمیتوانیم
به عصر قبل از
اینترنت
برگردیم/
نمی
توان جلوی
تکنولوژی
ایستاد/ابتدای
ساخت هر وسیله
ای، همه فکر
می کنند دین
را از بین می
برد/به جوهره
ایمان مردم
اعتقاد داشته
باشیم
یادگار
امام گفت: ما
دین داران
توجه بیشتری
به این هدف
داریم و ادیان
آمده اند که
هم ما را به آخرت
رهنمون کنند و
هم دنیای ما
را بهتر سازند
و ساختن دنیا
جز به این
نیست که دست
در دست هم
دهیم به مهر؛
و مسلمان و
غیر مسلمان،
ایرانی و غیر
ایرانی دلسوز
یکدیگر باشیم.
پایگاه
خبری تحلیلی
انتخاب (Entekhab.ir) :
حجتالاسلام
والمسلمین
سیدحسن خمینی
با اشاره به
موضوع
تکنولوژیهای
نوین، اظهار
کرد: ما باید
یادمان بماند
که دیگر نمیتوانیم
به عصر قبل از
اینترنت
برگردیم.
به
گزارش
«انتخاب»، حجتالاسلام
والمسلمین
سیدحسن خمینی
در مراسم رونمایی
از تمبر
پنجاهمین
سالگرد قیام 15
خرداد گفت:
فضای
تکنولوژی به
گونهای است
که نمیتوان
جلوی آن
ایستاد اما به
هر حال میتوان
از تکنولوژی
استفاده خوب
یا بد کرد؛ یک
چاقو هم میتواند
در جراحی مورد
استفاده قرار
گیرد و هم میتوان
با آن سر برید.
وی
ادامه داد:
زمانی که هر
وسیلهای در
ابتدا وارد
بازار میشود،
همه از آن میترسند
و فکر میکنند
خطراتی برای
دین به دنبال
دارد در حالی
که دین موضوعی
است که در
درون انسان
وجود دارد و
ذات انسان به
آن نیاز دارد؛
بنابراین دست
من و شما نیست.
سیدحسن
خمینی افزود:
در نظامهای
کمونیستی 70
سال مقابل
مردم
ایستادند اما پس
از این مدت،
زمانی که فضا
باز شد، 80 درصد
مردم اینگونه
گفتند که به
خدا اعتقاد
دارند؛ چراکه
خدا و اعتقاد
به آن از
درونیات و نیازهای
درونی انسان
است و به همین
دلیل نه دیروز
و در گذشتهها
رسانهها
توانستند آن
را تغییر دهند
و نه امروز میتوانند.
وی
با تاکید بر
اینکه "نمیتوان
به عصر قبل از
رسانه
برگشت"،
تصریح کرد: البته
لازم است
رسانهها به
خدمت انقلاب
گرفته شوند.
انقلاب ما با
آگاهیبخشی
همراه بوده و
استمرار آن هم
با آگاهی خواهد
بود. به همین
دلیل آنهایی
که درها را میبندند،
احساس ضعف میکنند،
در حالی که
اگر اندیشهای
مولد داشته
باشیم از
ابزارها برای
توسعه آن
استفاده
خواهیم کرد.
یادگار
امام همچنین
با بیان اینکه
"اندیشه ائمه
اندیشهای
مولد است و
فردا قرار است
که این
اندیشه، جهان
را بگیرد"،
اظهار کرد:
اگر سخن ائمه
را با دلهای
پاک دنیا در
میان
بگذاریم،
قطعاً ایمان خواهند
آورند. چه کسی
وجود خواهد
داشت که علی(ع) را
بشناسد و کلاه
خود را از سر
برندارد و در
برابر او خاضع
نباشد.
سیدحسن
خمینی ادامه
داد:
شناساندن
علی(ع)، حضرت
فاطمه(س) و
امام حسین(ع) به
دنیا، نیاز به
ابزار دارد.
در این میان
اگر ابزار در
دست دشمن باشد
قطعاً
مخاطراتی به
دنبال دارد
اما لازم است
که این ابزار
در دست دوستان
هم به راحتی
قرار بگیرد؛
چراکه همانطور
که گفتم،
انقلاب ما با
آگاهی بوجود
آمده و با
آگاهی ادامه
پیدا خواهد
کرد و بر همین
اساس لازم است
به لطف خدا و جوهره
مردم ایمان
داشته باشیم.
وی
در بخش دیگری
از صحبتهای
خود، به بیان
توضیحاتی
درباره انواع
انقلابهای
دنیا پرداخت و
افزود: میشل
فوکو جملهای
دارد که البته
ممکن است آن
را هم از
دیگران نقل
کرده باشد اما
جایی میگوید
انقلاب ایران
انقلاب «نوار»
است. در واقع این
انقلاب با
آگاهی شروع میشود
و به آگاهی
تکیه میکند و
مانند برخی
انقلابها
اینگونه
نیست که متکی
به سرنیزه و
حرکتهای
چریکی باشد.
این انقلاب
متکی به جنگ و
کودتا نبوده و
از درون خانهها
و با اتکا به
آگاهی جوشیده
است و اگر نام
انقلاب نوار
را روی آن
گذاشتهاند
به این دلیل
است که در آن
زمان که امام
خمینی در
فرانسه بودند
صحبتهای
ایشان به طور
تلفنی خوانده
و ضبط میشد و
در روز بعد
این نوارها به
طور وسیعی در
کشور پخش میشد.
یادگار
امام اضافه
کرد: بر همین
اساس میتوان
گفت که انقلاب
اسلامی ایران
اولین انقلابی
است که از
تکنولوژی
برای پیروزی
استفاده کرده
و در این راه
ابزارهای
مدرن را مورد
استفاده قرار
داده است. در
واقع پیامهای
امام با رادیو
به مردم میرسید؛
در حالی که
پیش از این
انقلابهای
دیگر دنیا یا
از رسانهها
استفاده نمیکردند
یا آنها را
جهت تبلیغات
مورد استفاده
قرار میدادند
اما اصل و
اساس انقلاب
ما براساس
آگاهی شکل
گرفته است.
سیدحسن
خمینی اظهار
کرد: اکنون در
حوزه تکنولوژی،
تغییرات به
گونهای شده
که شاید بصورت
ماهانه این
تغییرات
ایجاد میشود
و در این میان
ما باید این
نکته را به
خاطر داشته
باشیم که دیگر
نمیتوان به
عصر قبل از
اینترنت
بازگشت.
وی
با بیان اینکه
امروز هم این
مسئله به شکل
دیگری ادامه
دارد و پیشرفت
درتکنولوژی
به گونه ای
است که شاید
هر ماه در این
زمینه تحول ایجاد
می شود،
تأکید کرد:
ما به عصر قبل از
اینترنت نمی
توانیم
برگردیم و
فضای فناوری
به گونه ای
است که نمی
توان آن را از
بین برد بلکه
باید آن را
مدیریت کرد.
یادگار
امام با بیان
اینکه این
مدیریت در مورد
هر ابزاری
لازم است گفت:
ابتدا که هر
وسیله ای
ساخته می شود
همه می ترسند
و فکر می کنند
که دین را از
بین می برد،
در حالیکه دین
و ایمان نیاز
مردم است و از
درون آنها می
جوشد؛ لذا
دیدید که در
شوروی بعد از
چند دهه که
تمام درها به
روی دینداری
بسته شد بعد
از فروپاشی 80
درصد مردم به
خدا اعتقاد
داشتند زیرا
نیاز به دین، خدا
و
ماوراءالطبیعه
نیاز فطری از
آنهاست و رسانه
ها نه دیروز
توانستند آن
را از بین
ببرند و نه در
آینده خواهند
توانست این
کار را انجام
بدهند.
وی
با تأکید بر
اینکه
امکانات
تکنولوژیک و
رسانه ای را
باید در خدمت
آموزه های
دینی و انقلابی
قرار داد،
تصریح کرد:
شاکله انقلاب
با آگاهی بخشی
و استمرار آن
هم با آگاهی
بخشی خواهد
بود؛ آن گروهی
درهای فرهنگی خودشان
را می بندند
که احساس ضعف
می کنند در حالی
که اگر یک
اندیشه مولد
داشته باشند
از ابزار بیان
آن استفاده می
کنند.
یادگار
امام ادامه
داد: ما مدعی
هستیم که اندیشه
پیامبر(ص) و
اهل بیت(ع) یک
اندیشه مولد
است و قرار
است فردای
جهان را بگیرد
و مدعی هستیم
که اگر این اندیشه
را در اختیار
دلهای پاک
قرار دهیم همه
به آن گرایش
پیدا می کنند؛
چه کسی است که
علی (ع) فاطمه
زهرا (س) و
سیدالشهداء(ع)
را بشناسد و
به آنها خضوع
و احترام
نکند؟ شناخت
این بزرگان به
ابزاری لازم
دارد که البته
ابزار اگر در
دست دشمن باشد
ضرر کرده ایم
اما باید به
راحتی در دست
دوست قرار
بگیرد.
وی
در پایان
سخنان خود با
تأکید بر
اینکه انقلاب
اسلامی با
آگاهی بخشی
استمرار می
یابد گفت:
هرچه در این
بعد
توانمندتر
شویم پیروزیم و
راه آن این
است که از این
عرصه نترسیم و
به جوهره
ایمان مردم
اعتقاد داشته
باشیم و قبول
کنیم که دین و
ایمان یک عنصر
وارداتی درون
آنها نیست
بلکه از درون
آنها می جوشد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آیتالله
زنجانی: تفکر
به زور فرستادن
مردم به بهشت
قرون وسطایی
است
آیتالله
بیات زنجانی
از مراجع
تقلید ایران
در واکنش به
اظهارات برخی
ائمه جمعه
مبنی بر
«اعمال زور
برای فرستادن
مردم به بهشت»
گفته است که این
تفکر «قرون
وسطایی» است.
آیتالله
بیات زنجانی
روز دوشنبه ۱۲
خرداد ماه در گفتوگو
با خبرگزاری
کار ایران،
ایلنا، گفت:
«من وقتی این حرفهای
برخی از
آقایان را که
گفتند به زور
شلاق هم که
شده باید مردم
را به بهشت
فرستاد دیدم٬
یاد دوران
قرون وسطی
افتادم. عدهای
در دوران قرون
وسطی دنبال
این بودند که
بهشت و جهنم
بفروشند؛ در
حالی که بهشت
و جهنم دست خداست».
وی
در خصوص
افرادی که
آزادی را به
عنوان تهدید
قلمداد میکنند
اظهار کرد:
«افرادی که در
مقام
اظهارنظر از
تعابیری از
این دست
استفاده میکنند،
باید بدانند
که این عبارات
نه متناسب با
امام خمینی
است، نه
متناسب با
انقلاب است، نه
متناسب با
نظام اسلامی
است و نه
متناسب با این
مردم فرهیخته
و فرهیخته پرور
است، بلکه این
تعابیری که به
کار میبرند
متناسب با
شاکله فکری
خودشان است.»
اظهارات
پیرامون
اعمال زور
برای بهشت
فرستادن
مردم زمانی
آغاز شد که
برخی ائمه جماعت
و اصولگرایان
نسبت به گفتههای
سوم خرداد حسن
روحانی رئیس
جمهوری ایران
مبنی بر «عدم
دخالت در زندگی
مردم» واکنش
نشان دادند.
آقای
روحانی طی یک
سخنرانی گفته
بود که «نمیشود
با زور شلاق
مردم را به
بهشت برد».
در
واکنش به گفتههای
وی، احمد
خاتمی، امام
جمعه موقت
تهران و احمد
علمالهدی،
امام جمعه
مشهد، ۹
خردادماه موضع
گرفتند.
احمد
علمالهدی
اعلام کرد که
«شلاق که سهل
است، با همه قدرت
جلوی کسانی که
قصد دارند
جلوی بهشت
رفتن مردم را
بگیرند٬
خواهیم
ایستاد» و
احمد خاتمی نیز
گفت که «رسالت
حکومت دینی
این است که
جاده بهشت را
صاف کند و
ماموریتش هم
این است.
حکومت وظیفه
دارد جاده را
هموار کند
برای بهشتی
شدن مردم».
آیتالله
بیات زنجانی
در گفتوگو
با ایلنا خاطر
نشان کرد که
امروز جریان
خاصی که در
گذشته مورد بیمهری
امام خمینی
بود٬ فعال و
تصمیمگیر
شده است.
وی
افزود افراد
مرتبط با این
جریان «طوری
ادعا میکنند٬
مثل اینکه
خلاق انقلابند»
و این در حالی
است که به
گفته آیتالله
زنجانی این
اشخاص «نه
زندان رفتند٬
نه تبعید شدند
و نه فشار
دوران گذشته
را دیدند؛ همیشه
راحت زندگی
کردند، و
امروز هم با
کمال تأسف، از
تمام امکانات
مالی و
اقتصادی این
نظام، که
محصول تلاش
مردم و
انقلابیون
است، به راحتی
استفاده میکنند».
وی
در ادامه
تاکید کرد که
«بهشت و جهنم
مربوط به دین
است، دین
مربوط به حوزههای
علمیه است و
ربطی به
حاکمیت ندارد
و حوزهها نیز
مدعی این
نیستند که کسی
را به زور به
بهشت
بفرستند».
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
"عماریون"- بهروز
شده در: ۱۲
خرداد ۱۳۹۳ -
۱۵:۵۶
تناقض
آشکار سخنان
روحانی با
مواضع امام
راحل؛
امام
خمینی(ره): ما
باید گردن
کلفتها را با
زنجیر بکشیم
طرف بهشت و
سعادت
ما
صلاح جامعه را
می خواهیم؛
ما تَبَع
پیغمبرهایی
هستیم که آمده
اند برای
اصلاح جامعه،
آمده اند
برای اینکه
جامعه را به
سعادت برسانند.
آنهایی که
کورند و نمی
فهمند، آنها
را با زور می
خواهد به
سلامت و به
سعادت
برساند؛ آنها
که بینا هستند
می روند
دنبالش. ما به
تَبَع آنها
می خواهیم
این جامعۀ
خودمان را سعادتمند
کنیم.
"عماریون"-
بازخوانی
آخرین
سخنرانی امام
خمینی (ره) در
نوفل لوشاتو
که هشتم بهمن
۱۳۵۷ ایراد
گردید، نشان
می دهد که تناقض
آشکاری میان
اظهارات اخیر
رئیس جمهور محترم
با سیره
پیامبر اکرم
(ص) و شیوه
مدنظر بنیانگذار
جمهوری
اسلامی ایران
وجود دارد؛ در
کلام امام
خمینی آمده
است که حکومت
اسلامی وظیفه
دارد که به
تبعیت از
انبیاء الهی،
همه را به سمت
سعادت و بهشت
دعوت کند،
آنهایی که خود
دنبال
حقیقتند
اطاعت می کنند
ولی در برابر آنهایی
که کورند و
نمی فهمند
باید زور به
کار برد. لذا
از این کلام
استفاده می
شود که اولا انبیاء
الهی از جمله
پیامبر اسلام
(ص) برای دعوت
همه مردم به
بهشت و سعادت
آمده اند و
اینکه ـ به
قول آقای
روحانی ـ مردم
خود راه بهشت
را تشخیص می
دهند غلط است
و ثانیا در
برابر آنهایی
که لجاجت می
کنند باید زور
به کار برد و
اگر اینگونه
نبود فلسفه
تمام احکام
تعزیرات در
اسلام زیر
سوال بود.
بخشهایی
از سخنرانی
امام راحل (ره):
«در نقلی
است که پیغمبر
اکرم ـ صلی
اللّه علیه و
آله و سلم ـ
دیدند که عده
ای از این
کفار را دارند
می آورند،
اسیر کردند
می آورند و
عبور می
دهند؛
فرمودند که
اینها را ما ـ
قریب به این
معنا ـ می
خواهیم به
بهشت ببریم، و
اینها را با
زنجیر می
کشند طرف
بهشت. انبیا ـ
علیهم السلام
ـ برای سعادت
بشر مبعوث شده
اند؛ یعنی سعادت
همه جانبۀ
بشر: سعادت
دنیای بشر،
سعادت حیات
دیگر بشر.
آنها می
خواستند که
انسان ها را به
کمال لایق به
انسانیت
برسانند. بشر
زیر این بار
بسیاری شان
نمی روند و
نرفتند. ما هم
به تبع نبی
اکرم ـ صلی
اللّه علیه و
آله و سلم ـ
قیام کردیم
برای اینکه
این ملت محروم
را به کمال
لایق خودش
برسانیم...
ما
می خواهیم
این دولتها را
مستقل کنیم،
راضی نمی
شوند! ما می
گوییم شما
خودتان
مستقلاً در
مملکت
خودتان، در
مقدرات مملکت
خودتان باید
دخالت داشته
باشید، آنها
می گویند ما
می خواهیم
نوکر باشیم!
لفظاً نمی
گویند، عملاً اینطور
است. ما می
خواهیم ارتش
را از این مستشارهای
امریکایی و
آقابالاسرها
نجات بدهیم،
این گردن
کلفتهای ارتش
راضی نمی
شوند به این
امر، می
خواهند زیر
بار باشند.
این همان چیزی
است که پیغمبر
اکرم فرمود که
با زنجیر ما
اینها را
داریم می
کشیم طرف
بهشت، طرف
سعادت. ما
باید این گردن
کلفتها را با
زنجیر بکشیم طرف
سعادت. ما می
خواهیم شما
آقا باشید،
شما می گویید
میخواهیم
نوکر باشیم!
ما می گوییم
شما باید
خودتان کشور
خودتان را اداره
بکنید،
خودتان لشکر
خودتان را
اداره بکنید،
منافع مملکتْ
مال خودتان
باشد، ذخایر
مملکت برای
این بیچاره
هایی باشد که
در زاغه ها
نشست هاند،
شماها راضی
نمی شوید.
راضی نیستید
که خودتان هم
آدم بشوید! ما
می خواهیم
شما را آدم
کنیم، شما آدم
نمی خواهید
بشوید...
ما
صلاح جامعه را
می خواهیم؛
ما تَبَع
پیغمبرهایی
هستیم که آمده
اند برای
اصلاح جامعه، آمده
اند برای
اینکه جامعه
را به سعادت
برسانند.
آنهایی که
کورند و نمی
فهمند، آنها
را با زور می
خواهد به
سلامت و به
سعادت
برساند؛ آنها
که بینا هستند
می روند
دنبالش. ما به
تَبَع آنها
می خواهیم
این جامعۀ
خودمان را
سعادتمند
کنیم. ما از
این گرفتاری
هایی که ایران
دارد و جامعۀ
ما دارد
متأثریم،
متأسفیم.
جامعۀ
روحانیت می
خواهد نجات
بدهد شما را.
شما را با
موعظه می
گوییم که
تبعیت کنید از
اسلام و قواعد
اسلام؛ اگر
پذیرفتید، آنهایی
که جنایاتشان
زیاد نیست از
ما هستند، توبه
اگر کردند؛ و
اگر
نپذیرفتید،
با زور به شما
تحمیل می
کنیم که
بپذیرید یعنی
حق را بپذیرید...»
به
گزارش ایسنا،
حجتالاسلام
والمسلمین
حسن روحانی
روز شنبه ۳ خرداد
۹۳ در همایش
بیمه سلامت
همگانی با
تاکید بر این
که نباید مردم
را بیهوده و
بدون جهت
نگران کرد و
باید بگذاریم
مردم راحت
باشند، گفت:
اینقدر در زندگی
مردم مداخله
نکنید، ولو به
خاطر دلسوزی؛
بگذاریم مردم
خودشان راه
بهشت را
انتخاب کنند،
نمیتوان با
زور و شلاق
مردم را به
بهشت
برد.پیامبر (ص)
شلاق در دست
نداشت،
پیامبر (ص)
بشیر و نذیر
بود و ما نیز
باید بشیر و
نزیر باشیم.
همه باید کاری
کنیم که آرامش
در جامعه حاکم
باشد.
همچنین
خبرگزاری
دولتی ایرنا
گزارش داد: نوبخت
در پاسخ به
سوال
خبرنگاری
درباره
اظهارات یکی
از خطیبان
جمعه تهران
درباره وظایف
حاکم اسلامی و
مغایرت آن با
نظر رییس
جمهوری پاسخ
داد: نظر رییس
جمهوری بسیار
شفاف و روشن
است، پیامبر
اکرم(ص) که
بشیر و نذیر
است کسی را به
ضرب شمشیر به
سمت بهشت
نبرده است
بلکه با ارایه
منطق افراد به
اسلام گرویدند
و اساسا
پیامبر از راه
قلوب اسلام را
گسترش داد...
نظر رییس
جمهوری همین
است و آن
بیانی را که
شما از خطیب
محترم جمعه
بیان کردید،
قصدشان به
صحبت های آقای
رییس جمهوری نبوده
است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دعوا
بر سر بهشتی و
جهنمی کردن
مردم در ایران
بالا گرفته
است
تاریخ
انتشار: ۱۱
خرداد, ۱۳۹۳
تقاطع:
جدال کلامی
میان حسن
روحانی و
گروهی از
حامیان و منصوبان
رهبر جمهوری
اسلامی بر سر
بهشت و یا جهنمی
کردن مردم
ادامه دارد.
احمد خاتمی،
امامجمعهی
تندروی
تهران، در راس
مخالفان دولت
قرار گرفته
است.
به
گزارش وبسایت
رسمی ریاست
جمهوری
اسلامی در
ایران، آقای
روحانی، روز
شنبه (۱۰
خرداد-۳۱ می)
در یک سخنرانی
در جمع کارکنان
“سازمان حفاظت
محیط زیست”
گفت: «نمیدانم
چرا بعضیها
که از سر بیکاری
دچار توهم
هستند مدام
غصه دین و
آخرت مردم را
میخورند در
حالی که نه میدانند
دین چیست و نه
آخرت.»
رییس
جمهوری
اسلامی، یک
هفته پیشتر،
در روز سوم
خردادماه در
“همایش بیمه
سلامت همگانی”
که در محل
نهاد ریاست
جمهوری
برگزار شد، با
بیان اینکه
«نمیتوان به
زور و شلاق
مردم را به
بهشت برد»،
گفته بود: «این
قدر در زندگی
مردم مداخله
نکنیم، ولو به
خاطر دلسوزی؛
بگذاریم مردم
خودشان راه بهشت
را انتخاب کنند.»
سخنانی
که در یک هفتهی
گذشته واکنشهای
متعددی را در
میان حامیان
علی خامنهای
برانگیخت و
این واکنشها
روز جمعه (۹
خرداد) از سوی
خطیبان “نماز
جمعه” در
شهرهای مختلف
ایران به اوج
خود رسید.
از
جمله، احمد
خاتمی، “امامجمعه”ی
این روز
تهران، در
سخنانی با
بیان اینکه
«مکتب ما مکتب
شلاق نیست»
گفت که «وظیفه
و رسالت حکومت
دینی این است
که جادهی
بهشتی شدن
مردم را صاف و
هموار کند».
او
همچنین به
برگزاری
کنسرتهای
موسیقی در
کشور نیز
انتقاد کرد و
افزود: «اینکه
جوانان را
دختر و پسر
جمع کنیم.
دخترها آرایش
کرده و بزک
کرده و با
حجاب کاملا
بد. پول بیتالمال
را خرجشان
کنیم که غافل
از خدا بشوند؛
این قطعا کار ضد
فرهنگی است.»
همزمان،
احمد علمالهدی،
“امامجمعه”ی
مشهد در
واکنشی
تندتر، سخن
حسن روحانی
مبنی بر اینکه
«نمیخواهیم
با شلاق مردم
را به بهشت
ببریم» نادرست
خواند و گفت:
«شلاق که سهل
است با همهی
قدرت جلوی
کسانی که مانع
بهشت رفتن
مردم شوند
خواهیم
ایستاد.»
در
اصفهان نیز
محمدتقی
رهبر، “امامجمعه”ی
این شهر به
رییس جمهوری
اسلامی هشدار
داد که «برای
رضای لیبرالها»
کاری نکند که
«جامعه و
بسیجیان فکر
کنند که نظام
اسلامی از
مواضع خود عقبنشینی
کرده است».
همزمان
با این
اظهارات،
مهدی طائب،
رییس “قرارگاه
عمار” در
گفتگوی با
خبرگزاری
“نسیم” وابسته به
سپاه
پاسداران با
تاکید بر اینکه
«وظیفهی
حکومت
جلوگیری از
عادی شدن گناه
در جامعه است»
گفت: «وظیفهی
رییس جمهور
اجرای
دستورات اسلام
است و مبارزه
با مظاهر بیدینی
از دستورات
اسلام محسوب
میشود.»
در
همین روز،
احمد سالک،
رییس کمیسیون
فرهنگی مجلس
شورای اسلامی
نیز در گفتگو
با خبرگزاری
“مهر”، متعلق
به “سازمان
تبلیغات
اسلامی”، به این
سخن حسن
روحانی مبنی
بر اینکه
«دورهی
منبرهای یکطرفه
به پایان
رسیده» واکنش
نشان داد و
گفت: «ما در این
قضیه محکم
ایستادهایم
و اجازه نمیدهیم
منابر حذف
شود.»
مجموعهی
این واکنشها
بود که حسن
روحانی را
وادار کرد تا
در واکنشی
کوتاه،
منتقدان خود
را افرادی «بیکار»
و «متوهم» و بیاطلاع
از «دین» و «آخرت»
بخواند.
اظهارنظری
که پاسخ سریع
احمد خاتمی را
به همراه داشت
که روز شنبه
(۱۰ خرداد) در
گفتگویی با خبرگزاری
“فارس”، متعلق
به سپاه
پاسداران،
ضمن تکرار
سخنان روز
گذشتهاش در
“نماز جمعه”ی
تهران گفت که
در مقابل
«مستبدان
مدرن» کوتاه نخواهد
آمد و «از
میدان به در
نخواهد رفت».
در
این میان،
تازهترین
واکنش به
سخنان روحانی
از سوی
محمدحسین صفارهرندی،
وزیر اسبق
“فرهنگ و
ارشاد اسلامی”
و مشاور
فرهنگی کنونی
فرمانده سپاه
صورت گرفته که
شب گذشته
(شنبه ۱۰
خرداد) در
سخنانی در برنامهی
“نگاه یک” که از
شبکهی یک
تلویزیون
دولتی ایران
پخش میشود با
طرح این پرسش
که «چرا باید
مردم را به زور
به جهنم
ببریم»، تصریح
کرد تنها دولت
سکولار است که
«هیچ وظیفهای
در ترویج دین
ندارد».
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نبود
امنیت روانی و
فیزیکی موجب
توقف فعالیتهای
مردم میشود
وزیر
اطلاعات:
دانشجو را
باید قانع
کنیم، نه ساکت
ایرنا:
وزیر اطلاعات
با بیان اینکه
«امنیت زیرساخت
فرهنگ و
اقتصاد جامعه
است» گفت:
«ایجاد امنیت
در جامعه در
پویایی
فرهنگی و
شکوفایی اقتصادی
تاثیرگذار
است. بنابراین
اگر خواهان
رشد و پویایی
فرهنگی و
اقتصادی
جامعه هستیم
باید امنیت
جامعه را
فراهم
کنیم.»حجتالاسلاموالمسلمین
سیدمحمود
علوی پنجشنبه
در اجلاس معاونان
و مدیران
فرهنگی
دانشگاههای
سراسر کشور
افزود: «اگر
مردم از امنیت
روانی و
فیزیکی
برخوردار
نباشند نمیتوانند
به برنامههای
خلاق و
نوآورانه
بپردازند و
نبود امنیت موجب
توقف فعالیتهای
فرهنگی و
اقتصادی مردم
میشود.»او
گفت: «امنیت
جامعه از
فرهنگ،
باورها و ایمان
مردم نشات میگیرد.»
وزیر اطلاعات
هماندیشی در
عرصه پویایی
فرهنگی در
دانشگاهها
را یک ضرورت
دانست او با
تاکید بر
اینکه «دستگاههای
امنیتی
جایگاه حساسی
در مقوله امنیت
در کشور
دارند»، گفت:
«وظیفه وزارت
اطلاعات این
است که امنیت
را بر همه
اقشار جامعه
فراهم کند نه
اینکه امنیت
بر مردم و
محیطهای
فرهنگی فراهم
کند.» وزیر
اطلاعات
افزود: «مردم
باید در همه
زمینهها یک
احساس امنیت
داشته باشند.
این مقوله را باید
مهندسان
امنیتی جامعه
فراهم کنند که
ما این کار را
انجام دادهایم
و آثار مثبت
آن را نیز
مشاهده کردهایم.»
او گفت: «در
حکومت اسلامی
مقوله امنیت
باید با نشاط
و شادکامی
همراه باشد و
باید توجه داشت
وقتی قاطبه
مردم با
اعتماد و
همدلی درخصوص
ایجاد امنیت
در جامعه
همراهی کنند
امنیتی مطلوب
و بدون هزینه
در جامعه به
وقوع میپیوندد.»علوی
با بیان اینکه
«اسلام در همه
جا و همه
موارد به
رعایت اخلاق
توصیه میکند»،
گفت: «ما باید
در تشکیلات
اطلاعاتی و
امنیتی همیشه
اخلاق را
سرلوحه
کارهایمان
قرار دهیم و
کارکرد این
دستگاهها را
در چارچوب
آموزههای
اسلامی تعریف
کنیم زیرا
مقوله امنیت
باید شرع
محور، ارزش
محور، اخلاق
محور و برپایه
قانون
باشد.»وزیر
اطلاعات گفت:
«در دانشگاه
که یک محیط
علمی است باید
سبقه علمیبودنش
بر سبقه دیگری
برتری داشته
باشد.»او ادامه
داد: «در محیط
دانشگاهها
بزرگان
دانشگاهی
باید با سعهصدر
و در فضایی
علمی در شکلگیری
فرهنگی سیاسی
و رشد علمی
دانشجویان
تاثیرگذار
باشند و در
چنین شرایطی
است که دانشجو
میتواند با
طیب خاطر و
آرامش کامل و
به صورت شفاف
در مسیر آرمانگرایی
فعالیت کند.»
علوی گفت: «ما
باید دلسوزی پدرانه
با دانشجو
داشته باشیم و
باید جوابی به
سوالات بدهیم
که او را قانع
کند نه ساکت
کند و اگر غیر
از این باشد
اشتباه از
عملکرد ماست.»
لینک
خبر : http://sharghdaily.ir/?News_Id=35508
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پایان
سکوت در
«کانون توحید»
مگر
امام نگفت
شنود حرام
است؟
شرق
ـ مرجان
توحیدی: از
کوچه ورود
ممنوع که به
خیابان «پرچم»
سرازیر میشوم،
با تجمع
جوانانی روبهرو
میشوم که
میهمانان را
به سالن همایش
دعوت میکنند،
انگار که
«کانون توحید»
جانی دوباره
گرفته است؛
بعد از آن
رکود و رخوتی
که طی هشتسال
گذشته بر آن
حاکم شده بود...
پنجشنبهای
که گذشت؛
کانون میزبان
همایش بررسی
اندیشههای
امام(ره) بود؛
همایشی که
برگزارکنندگان
آن همه از
جوانان نسل
دوم و سوم
انقلاب
بودند؛ همایشی
که از سوی
سازمان
دانشجویی حزب
اسلامی کار
برگزار شد و
قرار بود آیتالله
موسویبجنوردی،
رییس مرکز دائرهالمعارف
بزرگ اسلامی
(مرکز پژوهشهای
ایرانی و
اسلامی) و آیتالله
موسویتبریزی،
دبیر مجمع
محققین و
مدرسین در این
همایش
سخنرانی کنند.
آیتالله
موسویبجنوردی
که کمتر در
معرض رسانهها
قرار دارد،
اینبار هم بهخاطر
وصیت آیتالله
زرندی،
نماینده
کرمانشاه در
مجلس خبرگان
رهبری به این
شهر سفر کرده
بود تا نماز
میت مرحوم را
بهجا آورد و
بهجای او
«غلامعلی
رجایی» مشاور
رییس مجمعتشخیصمصلحتنظام
بههمراه آیتالله
موسویتبریزی
به ایراد سخن
پرداختند؛
همایشی که هربار
نام آشنایی در
آن شنیده میشد
یا تصاویر
آشنایی در
کلیپهایی که
پخش میشد، به
نمایش درمیآمد،
صدای دست همه
سالن را پر میکرد.
ابتدا دو نفر
از جوانان
سازمان،
سخنانی را
خطاب به اصلاحطلبانی
که در جمع
حضور داشتند
از جمله علی
شکوریراد،
فخرالسادات
محتشمیپور،
شهربانو
امانی از
اعضای مجمع
زنان اصلاحطلب،
جهانبخش خانجانی
و نجفقلی
حبیبی مطرح
کرده و به نقد
دوران
اصلاحات
پرداختند. بعد
از پخش کلیپی
که دوران
انقلاب، دوره
جنگ، اصلاحات
و وقایع مربوط
به انتخابات 92
را به تصویر
کشیده بود،
غلامعلی رجایی
سخنان خود را
شروع کرد.
مگر
امام نگفت
شنود حرام
است؟
مشاور
آیتالله
هاشمیرفسنجانی
در سخنان خود
ضمن انتقاد از
شرایط حاکم بر
کشور طی دولتهای
احمدینژاد
به بیان نکاتی
درباره رفتار
امام(ره) و شرایطی
که امام(ره) در
قید حیات بود
پرداخت. غلامعلی
رجایی با
تاکید بر
اینکه «باید
بیش از آنکه
الان هست قدر
امام(ره) و راه
ایشان را
دانست» گفت: «امام(ره)
عقیده داشت که
همه مردم
انقلاب کردند
و باید همه
سلایق در
جامعه وجود
داشته باشند.»
مشاور هاشمیرفسنجانی
در ادامه به
جملهای از
امام اشاره
کرد، که در
هواپیما و
هنگام آمدن به
ایران از
ایشان پرسیده
شده چه احساسی
دارید و ایشان
گفتهاند؛
هیچ. رجایی
افزود: «اصل
فیلم به این
صورت نیست، به
امام میگویند
به خبرنگاری
که کنار شماست
کاری نداشته
باشیم و امام
گفتند هیچ.» او
تصریح کرد:
«مگر میشود
امام برای بهمیانمردمآمدن
احساسی
نداشته
باشند.» مشاور
هاشمیرفسنجانی
گفت: «امام بهندرت
از خود میگفت
و هرچه میگفت
از کرامت و
ارزش مردم
بود. از نظر
امام و شاگردان
او حکومت
امانتی است
دست حاکم و
رای مردم تزیینی
نیست.» او
ادامه داد:
«نگاه آن مرد
به مردم کاربردی
نبود، به
بندگان خدا
نگاه میکرد.
ایشان بهندرت
از خود سخن میگفتند
و در تمام حرفهایشان
ارزش را به
مردم میدادند.
از نظر امام
حکومت امانتی
بود در دست
حاکم. مگر
امام نگفت
شنود حرام
است؟ مگر امام
نیروهای مسلح
را از دخالت
در سیاست منع
نکرد؟» او با
بیان اینکه
«مردم مثل دوم
خرداد رای خود
را پیدا کردهاند»
گفت: «اگر
هوشمندی آیتالله
هاشمی نبود،
اتفاقات
ناخوشایندی
برای نظام
تکرار میشد.
مگر آقای
هاشمی و آقای
خاتمی
فرزندان امام
نیستند؛ مگر
امام(ره) برای
سلامتی آقای
هاشمی دعا نمیکردند،
پس چرا در
تلویزیون
آنها را تخریب
میکنند؟»
رجایی گفت: «...
حقوق ملت از
نظر امام(ره)
مسلم و قطعی
بود و امام
نگاه توحیدی و
عرفانی به مساله
حاکمیت
داشتند.»
رجایی در
ادامه گفت:
«گاهی در
دیدار امام با
دولت موسوی که
در دهه فجر
پخش میشود،
امام(ره) به
یکایک اعضای
دولت اشاره میکند
و میگوید که
هیچ یک از شما
نقشی در
انقلاب
ندارید و برای
خودم هم هیچ
نقشی قایل
نیستم، این در
حالی است که
امام(ره) خود
سلسله جنبان
انقلاب
هستند.» او با
اشاره به این
نکته که «امام
همواره تاکید
داشتند به
مردم دروغ نگویید»،
گفت: «اما چقدر
در این سالها
دروغ گفتند و
مدعی شدند که
پاکترین و
کارآمدترین
دولت را
دارند. اگر
اینها برای
حافظه تاریخی
ملت ارزش قایل
باشند
اینگونه حرف
نمیزنند.» به
اعتقاد رجایی
«دولت روحانی
۲۰ سال زمان نیاز
دارد تا طرحهای
نمایشی دولت
قبل و چالشهای
ایجادشده در
سیاست خارجه
را درست کند.»
خبر
خوش رجایی
مشاور
هاشمیرفسنجانی
افزود: «دولت
روحانی باید
بداند دولتی
است که بر
اساس تغییر به
آن رای داده
شده و مردم
نمیپذیرند
که به خصوص در
مورد وزارت
فرهنگ و ارشاد
اسلامی و
وزارت کشور با
نیروهای
طرفدار دولت با
تمسخر رفتار
شود.» او گفت:
«مردم به
دولتی رای ندادند
که بترسد و
مماشات کند،
فرصتها از
دست میرود.
همان طور که
در سیاست
خارجی قدمهای
خوبی برداشته
شده، در داخل
هم این قدمها
سریعتر و
انقلابیتر
برداشته شود.»
رجایی در
پایان
پیرامون پایان
حصر و گشایش
در وضعیت
زندانیان
ابراز امیدواری
کرد.
تاکید
امام بر ضرورت
احترام به
انتخاب مردم
سخنران
بعدی آیتالله
سیدحسین
موسویتبریزی
بود. او در
سخنان خود با
بیان اینکه
«تمام هم و غم امام،
حضور همه
جریانها و
گروههای
سیاسی در
انتخاباتها
بود»، گفت:
«امام همیشه
تاکید داشتند
که بگذارید
مردم خود
انتخاب کنند.»
دبیر
مجمع محققین و
مدرسین حوزه
علمیه قم درباره
جایگاه مجلس
در اندیشه
امام(ره)
افزود: «یکی از
مهمترین
مسایل ما بعد
از انقلاب
مساله اشغال
سفارت آمریکا
بود که وقتی
مجلس شروع به
کار کرد امام
پیگیری این
مساله را بدون
هیچ پیششرطی
به مجلس سپرد
و واقعا مجلس
را در راس امور
میدانستند.»
او با اشاره
به تعبیر امام
از «اسلام آمریکایی»
گفت: «در آن
زمان، آقای
مهدویکنی
نزد امام
رفتند و گفتند
آیا منظورتان
از اسلام
آمریکایی ما
هستیم که امام
گفتند خیر و
سپس آقای
مهدویکنی
گفتند که پس
جملهای
درباره ما
بگویید که
امام اعلام
حمایت خودشان
را موکول به
بعد از
برگزاری
انتخابات کردند
و حتی وقتی
آقای شیخ محمد
یزدی نتوانست
به مجلس راه
یابد وی را به
عضویت شورای
نگهبان در
آوردند.» آیتالله
موسوی تبریزی
با اشاره به
گسترش مفاسد اقتصادی
طی هشت سال
گذشته تصریح
کرد: «نمایندهای
که بدون رقابت
وارد مجلس شود
و از رد صلاحیت
بترسد، نمیتواند
در مقابل
مفاسد نیز
بایستد.» وی
همچنین در
زمینه رفع حصر
ابراز
امیدواری کرد.
لینک
خبر : http://sharghdaily.ir/?News_Id=35509
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یادداشت/
عبدالله
عبداللهی
آیا
دولت در قبال
بهشتی و جهنمی
کردن مردم مسئولیت
دارد؟
خبرگزاری
تسنیم ـ هشتم
خرداد 93
خبرگزاری
تسنیم:"در
اندیشه
سکولار غربی،
بهدلیل حذف
خدا و معاد از
زندگی و
جایگزینی
انسان بهجای
خدا،دولتها
هیچ وظیفهای
درباره
سرنوشت انسانها
ندارند بلکه
بهتعبیر
توماس هابز،
دولتها غولهایی
هستند که فقط
باید مردم از
آن بترسند!".
به
گزارش
خبرگزاری
تسنیم،
عبدالله
عبداللهی طی
یادداشتی با
عنوان "آیا دولت
در قبال بهشتی
و جهنمی کردن
مردم مسئولیت دارد؟"
نوشته است:
با
توجه به سخنان
اخیر ریاست
محترم جمهوری
مبنی بر اینکه
"بهزور شلاق
نمیشود مردم
را راهی بهشت
کرد" در این
یادداشت بهاجمال
به این سؤال
پاسخ داده میشود
که آیا اساساً
دولت و حکومت
درباره سرنوشت
و بهشت و
جهنمی شدن
مردم خود
وظیفهای
دارد یا خیر؟
«ماهیت
حکومت» از
جمله مباحث
بسیار مفصل و
طولانی طی
تاریخ است که
از دیرباز
مباحث بسیار
زیادی حول آن
شکل گرفته و
نظریات
بسیاری در این
خصوص ارائه
شده است؛ و
عمدتاً پاسخ
به ماهیت حکومت
در جواب به
پرسش اساسیتر
دیگری شکل گرفته
است که آن
همانا ماهیت
طبیعت انسان
(اعم از آنکه
انسان طبعاً
سیاسی است یا
غیرسیاسی؟ انسان
طبعاً
فردگراست یا
جمعگرا؟
انسان طبعاً
کمالپذیر
است یا کمالناپذیر
و ...) و همچنین
مباحثی حول
معرفتشناسی
و هستیشناسی
است که سخن
گفتن از
جزئیات این موارد،
قطعاً در
حوصله و مجال
این یادداشت
نخواهد بود.
با
این حال در یک
گونه جمعبندی
کلی، امروزه
نظامها و
حکومتهای
دنیا را به 2
گونه نظام میتوان
تقسیمبندی
کرد. یک دسته
از نظامها که
سکولاریسم را
پیشه خود کردهاند
و دسته دیگر
نظامهای
توحیدی که بر
اساس یک سلسله
مباحث عمیق
معرفت شناسی،
هستی شناسی و
انسان شناسی،
جهانبینی
توحیدی را در
پیش گرفتهاند
که نظام
جمهوری
اسلامی
ایران،
معتبرترین و
اصیلترین
نظام موجود از
این نظامهای
گونه اخیر
است.
اما
تفاوت این
نظامها
دقیقاً در
کجاست؟ پاسخ
به این سؤال
میتواند گره
این مسئله را
بگشاید که آیا
حکومتها در
سرنوشت
انسانها
وظیفهای
دارند یا خیر؟
در
نظامهای
مبتنی بر
اندیشه بهاصطلاح
مدرن (مدرن بهمعنای
اندیشهای و
نه تکنولوژیک)
که "فردیت"
جوهره اساسی
آن را تشکیل
میدهد،
هرگونه
"مرجعیت
بیرون از
انسان" نفی میشود
و خود انسان
تبدیل به غایت
میشود؛ نهاینکه
انسان بهدنبال
غایت یا هدفی
در این دنیا
باشد؛ چه آنکه
اساساً در این
نوع نظامات
هدفی غایی
برای خلقت
جهان بهطور
کامل نفی میگردد
(رجوع کنید به
آرای
اسپینوزا
فیلسوف یهودی).
و از طرف دیگر
در اندیشه
فیلسوفان
اصلی این
اندیشه (نظیر
کانت) وجود
خدا نیز مسئلهای
غیرقابل
اثبات تلقی میگردد.
خلاصه آنکه در
اندیشه حاکم
بر جهان غرب امروز،
هستی و خلقت
بهمثابه
کتابی در نظر
گرفته میشود
که صفحه اول
(مبدأ) و صفحه
آخر (معاد) آن
افتاده و بهمعنایی
و عبارتی دیگر
از 4 علت
(فاعلی، مادی،
صوری و غایی)
دو علت فاعلی
و غایی برای
جهان حذف و
صرفاً علتهای
مادی و صوری
باقی میماند.
بدین
ترتیب در
اندیشه رژیمهای
سکولار غربی،
بهدلیل حذف
مبدأ (خدا) و
معاد از زندگی
و جایگزینی
انسان بهجای
خدا، اصولاً
دولتها هیچ
وظیفهای
درباره
سرنوشت انسانها
ندارند بلکه دولتها
بهتعبیر
توماس هابز
(از فلاسفه
مشهور غربی)،
در حقیقت
صرفاًلویاتان
(غول) هستند که
مردم فقط باید
از آن بترسند
و از ترس این
غول، به
یکدیگر ضرر و
زیان نرسانند.
چراکه اساساً
در چنین اندیشهای
انسانها نه
یک سری
مخلوقاتِ بهدنبال
سعادت، بلکه
گرگهایی هستند
که وقتی روبهروی
هم میخوابند
باید یک
چشمشان باز
باشد تا
همدیگر را ندرند.
(تعبیر "انسان
گرگ انسان
است" در
اندیشه هابز)
در
چنین شبهاندیشههای
انحرافیِ
منکرِ مبدأ و
معاد، دولتها
بهعنوان "شر
ضروری" تلقی
میشوند که
تنها وظیفه
آنها تأمین
امنیت و رفاه
است و هیچ
وظیفهای در
راستای سعادت
انسان ندارند.
بین
فلاسفه اخیر
غربی نیز، جان
استوارت میل فیلسوف
انگلیسی بهعنوان
یکی از بنیانگذاران
لیبرالیسم
مدرن، بهصراحت
در رساله
مشهور خود
(رساله آزادی)
که جزو کتابهای
مقدس! لیبرالها
است، در ذیل
بحثی با عنوان
مشروعیت
حکومت، بر
لزوم نادیده
گرفتن مسئلهای
با عنوان
"سعادت (کمال)
انسانها"
تأکید کرده مینویسد:
"تنها دلیلی
که در اعمال
قدرت نسبت به
یک عضو جامعه
متمدن و بهرغم
میل او قابل
توجیه است،
همانا برای
بازداشتن او
از اضرار به
دیگران است.
اما سعادت شخص
او، چه مادی و
چه معنوی، به
هیچ وجه دلیل
موجهی نمیباشد".
(رساله درباره
آزادی، جان
استوارت میل،
ویرایش ماری
وارنوک، 1962،
صفحه 153).
مستندات بسیار
فراوانی از بیتوجهی
به این مؤلفه
اساسی یعنی
سعادت در آثار
فلاسفه
برجسته غربی
از
جمله هابز،
لاک، رالز و ...
وجود دارد اما
با توجه به
آنکه میل را
مهمترین
بنیانگذار
لیبرالیسم
مدرن میدانند،
تنها به ذکر
مستندی از
رساله مشهور
وی بسنده میکنیم.
اما
در جهانبینی
الهی که نظام
جمهوری
اسلامی ایران
بر اساس آن
شکل گرفته،
جهان هستی و
جهان خلقت،
کتابی که اول
و آخرش افتاده
و انسان در
این دنیا بهصورت
حیران و
سرگشته و بیهدف
باشد قلمداد
نمیشود،
بلکه هستی،
خالق مدبری
دارد و انسانها
نیز سرنوشتی
دارند و حکومت
نیز بهطور
قطع در این
زمینه وظیفهای
دارد که همانا
فراهم آوردن
امکانات و
شرایط لازم
برای نیل
انسانها به
سعادت، آنهم
بر اساس تمایل
فطری انسانها
به سعادت است.
از
جمله نتایج
اساسی این 2
رویکرد
متفاوت در اندیشه
و حکومت در 2
جهانبینی
متفاوت مادی و
معنوی نیز
آنجاست که در
جوامع غربی،
که فردیت
انسان بر
هرچیز غلبه
دارد، هدف
اصلی، رسیدن
به سود
حداکثری مادی
در این دنیاست
و همانطور که
از زبان جان استوارت
میل نیز اشاره
شد، سعادت هیچ
نقشی در قانونگذاریها،
نظارتها،
هدایتها و ...
ندارد. و این
در حالی است
که همهچیز در
نظام اسلامی
در راستای
سعادت بشری
تنظیم میشود
و حتی
فقرزدایی از
جامعه و تلاش
برای رفاه
انسان در این
دنیا نیز در
راستای نیل
انسان به سعادت
شکل میگیرد.
بر
همین اساس است
که در جامعه
اسلامی عدالت
اجتماعی بهعنوان
زمینهای
برای سعادت
همگان، اهمیت
محوری مییابد
و در مقابل
علیرغم برخی
تلاشها در
غرب برای
تئوریزه کردن
این موضوع،
بعضاً همین
تلاشها با
تخطئهها و
هجمههای
شدیدی روبهرو
میشود با این
مضمون که
"اساساً
عدالت ارزش
نیست و مفهومی
پوچ و بیمعناست!
وظیفه حکومت
تنها فراهم
کردن رفاه و امنیت
است". در این
زمینه میتوانید
به هجمه
فیلسوف
نئولیبرالی
همچون فونهایک
به جان راولز،
دیگر فیلسوف
لیبرال که سعی
داشت عدالت را
ــ آنهم بر
اساس اصالت
سود غربی ــ
تئوریزه کند،
مراجعه کنید.
در
جامعه
اسلامی، حتی
نوع پوشاک و
تغدیه مردم نیز
برای دولت و
حکومت بهعنوان
یک مسئله مهم
مطرح است، نه
از باب سختگیری
و شلاق؛ بلکه
از این باب که
نظام اسلامی برآمده
از رأی مردم و
با مشروعیت
الهی رهبری آن،
درباره
حلّیت، طهارت
و سلامتی
خوراک و پوشاک
مردم نیز
مسئول است.
پ.ن.1:
متأسفانه
امروز برخی از
مشاوران و
تصمیمسازان
در دستگاهها،
همزبان با
اندیشه مادی
غربی، وظیفه
حکومت را چیزی
جز "تأمین
امنیت" و
"نظارت کلان
اقتصادی" نمیبینند
و بهطور
تلویحی با هیچگونه
وظیفه دولت در
راستای تأمین
سعادت مردم
توافقی
ندارند. «هر
حکومتی در
دنیا تنها دو
وظیفه اصلی
دارد: یک
تأمین امنیت،
و دو نظارت
کلان اقتصادی»
(دکتر محمود
سریعالقلم
در همایش
مربوط به
توسعه در رشت،
22 اردیبهشت 93)
پ.ن.2:
درباره این
جمله رئیسجمهور
مبنی بر اینکه
"بهزور شلاق
نمیشود مردم
را راهی بهشت
کرد" باید
تأکید شود که
هیچگاه
جمهوری
اسلامی معتقد
به بهکارگیری
شلاق برای
هدایت مردم
نبوده، بلکه تمام
تلاش بر فراهم
آوردن
امکانات و
شرایطی است که
مردم را بهسمت
سعادت سوق دهد
و از سوی دیگر
برخی برداشتهای
ناصحیح از
سخنان رئیسجمهور
که بوی اباحهگری
از این برداشتهای
ناصحیح به
مشام میرسد،
نتیجهای جز
اینکه "حکومت
باید مردم را
بهزور به
جهنم ببرد!" به
بار نمیآورد.
کما اینکه در
برخی رژیمهای
سکولار غربی
که هرگونه
تظاهر به
دینداری در
سطح جامعه با
مجازات روبهرو
میشود،
دقیقاً مصداق
به جهنم بردن
اجباری مشهود
است!
تبلیغ
و ترویج همجنسبازی،
تئوریزهکردن
شهوتگرایی،
تئوریزه کردن
خودکشی،
تئوریزه کردن استعمار
و استثمار
مردم در نظامهای
کاپیتالیستی
و ... از جمله
موارد تشویق و
سوق دادن مردم
بهسمت جهنم
است که در
نظامهای
غربی رواج
دارد و هرکدام
از آنها
سرفصلی است که
میتوان ساعتها
درباره آن سخن
گفت و کتابها
نوشت.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بازگشت
«ايران فردا»
به دکهها پس
از 14 سال
شرق:
نشريه «ايران
فردا» بعد از
۱۴سال به
دنياي مطبوعات
ايران بازگشت.
اين نشريه پس
از آنکه در
ارديبهشت سال
1379 توقيف شد؛ از
انتشار
بازماند. اما
اکنون، پس از
مرتفعشدن
موانع
قانوني،
اولين شماره
از سري جديد خود
را منتشر کرد.
ايران فردا در
دور جديد انتشار
خود با صاحبامتيازي
حامد سحابي،
سردبيري
بدرالسادات مفيدي
زيرنظر شوراي
سهنفره
سردبيري شامل
بدرالسادات مفيدي،
بهروز
گرانپايه و
کاظم شکري
منتشر خواهد
شد. تحريريه
اين نشريه
همچنين شامل
پنج بخش
سياست،
اقتصاد،
اجتماعي،
فرهنگ و
انديشه و تاريخ
خواهد بود. در
اولين شماره
منتشرشده از «ايران
فردا» در دور
جديد مطالبي
بهمناسبت
سالگرد وفات
مهندس عزتالله
سحابي و
همچنين در
مورد تحولات
سياسي ايران و
بحث هدفمندي
يارانهها
منتشر شده
است. آنگونه
که از جلد
ايران فردا
مشخص است
پرونده اصلي
اين شماره از
نشريه با طرحي
از مرحوم عزتالله
سحابي و در
کنار تيتري با
عنوان «براي
فرداي ايران
نگرانم» منتشر
شده است. اين
مطلب بهمناسبت
يادمان سومين
سالگرد
درگذشت مهندس
سحابي است و
در ذيل اين
پرونده نوشتههايي
به قلم مرضيه
آذرافزا،
حبيبالله
پيمان،
محمدمهدي
جعفري، هادي
خانيکي، تقي
شامخي،
فيروزه صابر و
محمدجواد
غلامرضاکاشي
آمده است.
«ايران فردا»
در اولين
شماره دوره
جديد انتشار
خود همچنين
مطالبي دارد
به قلم
ابراهيم
اصغرزاده،
عمادالدين باقي،
محمدحسين بنياسدي،
ابراهيم
توفيق، حسين
راغفر، محمد
رضايي، حسام
سلامت، محسن
صفاييفراهاني،
بهروز
گرانپايه،
فرشاد مومني و
ابراهيم
يزدي.
از
ديگرمطالب
اصلي اين نشريه
گزارشي
اختصاصي از
اردوگاه
پناهندگان سوري
در کشور لبنان
است، اين مطلب
نيز با تيتر
«جنگ سرطان
است» منتشر
شده. علاوه بر
اين در
ديگرصفحات اين
نشريه
ميزگردي تحتعنوان
رشد طبقه
متوسط
اقتصادي در
سايه قدرت با
حضور محسن
رناني و
حميدرضا
جلاييپور
ديده ميشود،
همچنين احسان
شريعتي و محمد
بستهنگار در
مورد نسل چهارم
روشنفکري
ديني نقطهنظرات
خود را در
قالب گفتوگو
بيان کردهاند.
در مطلبي ديگر
نيز که بخش
اقتصادي
ايران فردا
منتشر کرده
است مطلبي به
قلم سعيد
ليلاز،
اقتصاددان در
رابطه با
تاثير منفي
شکست هدفمندي
يارانهها بر
وضعيت فقرا به
چشم ميخورد.
حکم رفعتوقيف
نشريه ايران
فردا سال
گذشته صادر
شد، مجوز اين
نشريه در دورههاي
پيشين انتشار
خود بهصورت
هفتهنامه
بود اما در
پارهاي از
مواقع بهصورت
ماهانه يا
دوماهانه نيز
منتشر ميشد.
در دوره جديد
انتشار قرار
است ايران
فردا بهصورت
ماهنامه
منتشر شود. به
گفته اعضاي
شوراي سردبيري
اين نشريه،
تحريريه
ايران فردا در
دوره جديد
انتشار از
تيمي مستقل و
حرفهاي از
روزنامهنگاران
تشکيل شده که
کار خود را
بدون جهتگيري
خاص سياسي
ادامه خواهند
داد. بر اين
اساس؛ قرار
است اين نشريه
در چارچوب
فکري مشخص، مطالبي
فراگير در
حوزههاي
خبري و گزارشي
منتشر کند و
از تبديلشدن
به تريبون
انحصاري يک
جريان سياسي
خاص، پرهيز
دارد.
لینک
خبر : http://sharghdaily.ir/?News_Id=35513
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حمله
کیهان به
وزارت ارشاد
بخاطر اجازه
انتشار
نشریات «زنان
امروز» و
«ایران فردا»
خرداد
۱۰م, ۱۳۹۳ |
کیهان: دو
نشریه توقیف
شده وابسته به
گروهکها
بدون سروصدا
مجوز انتشار
مجدد گرفتهاند.
به
گزارش ایسنا،
کیهان در
ادامه مینویسد:
ماهنامه
ایران فردا
وابسته به
گروهکهای
نهضت آزادی و
ملی – مذهبی که
۱۴ سال پیش به
خاطر تخلفات
عدیده و
تحرکات
ساختارشکنانه
توقیف شد، پنجشنبه
گذشته شماره
جدید خود را
منتشر کرد و
این در حالی
است که رضا
علیجانی و تقی
رحمانی از گردانندگان
اصلی نشریه پس
از نقشآفرینی
در فتنه و
آشوب سال ۸۸
از کشور
گریختند و در
فرانسه
پناهندگی
گرفتند. عزتا…
سحابی مدیر
مسئول ایران
فردا ۳ سال
پیش درگذشت.
ایران
فردا یکی از
تغذیهکنندگان
روزنامههای
زنجیرهای در
دوره اصلاحات
نیز بود.
در
همین حال شهلا
شرکت همکار
گروهکهای ضد
جمهوری
اسلامی در
حوزه فمنیسم
با دریافت
مجوز نشریه
زنان امروز،
اقدام به
انتشار این
نشریه به جای
نشریه توقیف
شده «زنان»
کرده است. مجله
زنان ۱۵ سال
پیش به دلیل
اخلال در حقوق
عمومی و تضعیف
نهادهای
نظامی و
انقلابی از
جمله بسیج
مستند به اصل
۲۴ قانون
اساسی و صدر
ماده ۶ قانون
مطبوعات و
مصوبه نشست
۲۹۸ شورای
عالی امنیت
ملی به تاریخ
۷۹/۸/۲۸ و
تبصره ۲ از
ماده ۵ قانون
مطبوعات مبنی
بر لازمالاجرا
بودن این
مصوبات به
دلیل بیتوجهی
به تذکرات
کتبی و شفاهی
که پیش از این
مکررا به مدیر
مسئول نشریه
در باب رعایت
قانون مطبوعات
و سایر مقررات
و دستورالعملهای
مربوطه داده
شده است، بنا
به رای اعضای
هیئت نظارت بر
مطبوعات لغو
مجوز شد.
وزارت
ارشاد پیش از
این نیز به
برخی
گردانندگان
نشریات
زنجیرهای
توقیف شده
(نظیر محمد
قوچانی و…)
اجازه داد هفتهنامه
آسمان را
تبدیل به
روزنامه کنند
که خروجی این
کار، اهانت
روزنامه
مذکور به ساحت
امیرمومنان(ع)
و نفی ولایت
آن حضرت در
آستانه روز عید
غدیر بود.
اکنون
سوال این است
که اگر طبق
قواعد جاری
حقوقی، تکرار
ارتکاب جرم از
سوی افراد
موجب تشدید
مجازات آنان
میشود، چرا
این قاعده
درباره
نشریات
زنجیرهای
(پایگاه
مطبوعاتی
دشمن) به شکل
وارونه اجرا
میشود و
مجرمان سابقهدار
و ماموریتدار،
به جای
مجازات، با
تشویق و
امتیازهای جدید
مواجه میشوند.
این امر دقیقا
قانونستیزی
و ترویج
افراطیگری و
ساختارشکنی
است که
متاسفانه با
نقشآفرینی
وزارت ارشاد
انجام میشود
و توجیه آن
نیز تظاهر این
نشریات به
حمایت از دولت
میباشد حال
آن که آنها
ذیل این پوشش،
ماموریت نیابتی
ساختارشکنی و
هنجارشکنی و
ستیزهجویی
با ارزشهای
انقلابی را
پیش میبرند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مارتین
لوتر و خرید
جهنم
در
قرون وسطی
کشیشان، بهشت
را به مردم می
فروختند و
مردمان نادان
هم با پرداخت
پول، قسمتی از
بهشت را از آن
خود می کردند.
فرد دانایی که
از این نادانی
مردم رنج می
برد دست به هر
عملی زد
نتوانست مردم
را از انجام
این کار
احمقانه باز
دارد تا اینکه
فکری به سرش
زد. به کلیسا
رفت و به کشیش
مسئول فروش
بهشت گفت:
- قیمت جهنم
چقدره؟
کشیش تعجب
کرد و گفت:
جهنم؟!
مرد
دانا گفت: بله
جهنم.
کشیش بدون
هیچ فکری گفت: 3
سکه
مرد
فوری مبلغ را
پرداخت کرد و
گفت: لطفا سند
جهنم را هم
بدهید.
کشیش روی
کاغذ پاره ای
نوشت: سند
جهنم
مرد
با خوشحالی آن
را گرفت از
کلیسا خارج
شد. به میدان
شهر رفت و
فریاد زد:
- ای مردم! من
تمام جهنم را
خریدم و این
هم سند آن است.
دیگر لازم
نیست بهشت را
بخرید چون من هیچ
کسی را داخل
جهنم راه نمی
دهم.
اسم
ان مرد،
مارتین لوتر
بود
مارتین
لوتر، در ۱۰
نوامبر ۱۴۸۳
در آیزلبن آلمان
بدنیا آمد
کشیش متجدِد و
یک
تجدیدنظرطلب مذهبی
بود. او یکی از
تاثیرگذارترین
شخصیتها در
تاریخ آیین
مسیحیت و از
پیشوایان
نهضت اصلاحات
پروتستانی به
شمار میرود.وی
بسیاری از
تشریفات
کلیسای
کاتولیک را زائد
اعلام داشت و
با اصلاحات
خود پیروان
فراوان یافت
به گونه ای که
پروتستان
مذهبان (پیروان
آموزشهای
لوتر و کالون
فرانسوی) در
چند کشور و
ازجمله در
ایالات متحده
اکثریت دارند.
یکی از
اصلاحات لوتر
آزادکردن
ازدواج کشیش
ها و منع
بخشودن
گناهان افراد
از سوی کلیساها
پس از اعتراف
و احیانا با
پرداخت پول و
اعانه بود.
لوتر
می گفت که منع
ازدواج یک مرد
[کشیش] و نیز نامشروع
خواندن طلاق و
ازدواج مجدد
عملی مغایر
منطق، آزادی
[حق انسان] و
نظم طبیعت
است. مگر می
شود دو نفر (زن
و شوهر)را که
نمی خواهند
باهم باشند
مجبور به ادامه
زندگی مشترک
کرد، این
اجبار نوعی
مجازات بسیار
شدید، بدون
ارتکاب جرم
است.
همچنین
چرا باید به
یک مرد که
کشیش شده است
تا خدمت کند و
راهنمای
اخلاقی مردم
باشد اکیدا گفت
که با غرائز
طبیعی اش دریک
جنگ دائمی
باشد و ازدواج
نکند. غریزه
زناشویی
ودیعه خداوند
است.
اصلاحات
مذهبی لوتر
بعدها زمینه
ساز تحولات تاریخی
بزرگ شد؛ به
گونه ای که
ماکس وبر،
جامعه شناس
آلمانی، مذهب
پروتستانتیسم
را سازنده روج
سرمایه داری
قلمداد کرد.
امروزه
عموم مسیحیان
در کشورهای
پیشرفته تر جهان
غرب، نظیر
آمریکا،
انگلستان و
کانادا،
پروتستان هستند.
او در ۱۸
فوریه ۱۵۴۶
درگذشت.
آرامگاه او در
شهر ویتنبرگ
است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تاریخ
انتشار: ۱۲
خرداد ۱۳۹۳ -
۱۵:۴۸
کدام قانون
حجاب را الزامآور
میکند؟
پس
از روز ۱۲
فروردین که
مردم ایران به
جمهوری
اسلامی رای
دادند دیگر
افراد بی حجاب
فهمیدند که
مردم جامعه اسلامی
را می خواهند
و افراد بی
حجاب در این
جامعه
جایگاهی
ندارند.
صراط:
حجاب در تاریخ
ایران جزء
جدایی ناپذیر
فرهنگ
ایرانیان
بوده است. اما
اینکه چرا عده
ای در پی از
بین بردن آن
بودند قابل
توجه است. آیا
اقدامات
رضاخان مزدور
در خصوص کنار
گذاشتن حجاب
سبب شد تا حجاب
در ایران از
بین برود؟ بعد
از انقلاب چه
گروه هایی در
پی ترویج بی
حجابی در
جامعه بودند و
چه چیز باعث
شد تا آنها
نتوانند به
هدف خود برسند
و قانون حجاب
و عفاف تصویب
شد؟
در
ابتدای
انقلاب
اینگونه نبود
که بلافاصله بعد
از وقوع
انقلاب آثار
کشف حجاب
رضاخانی در ایران
از بین برود.
بلکه در
ابتدای
انقلاب هنوز
قانون عفاف و
حجاب مطرح
نشده بود و
علیرغم اینکه
ارزش های
جامعه عوض شده
است و حجاب به
یک ارزش تبدیل
شده است اما
افراد وابسته
به برخی از
گروهک ها که
احساس می
کردند در انقلاب
شکسته خورده
اند سعی
داشتند با خود
نمایی در
جامعه از
فراموشی خود
جلوگیری کنند
و پوشش دادن
شکست خود را
در بی حجابی
زنان دیدند به
همین علت به
اعضای زن خود
گفتند تا در
جوامع بدون
حجاب حضور
پیدا کنند. به
این ترتیب در
ابتدای
انقلاب عده ای
از زنان مورد
سوء استفاده
برخی از گروه
های قرار
گرفتند و عفت
خود را از دست
دادند.
حضور
زنان بی حجاب
در مجامع
عمومی و
ادارات و سازمان
ها باعث شد تا
امام خمینی ره
به این موضوع
واکنش نشان
دهند. در
15اسفند سال 57
امام خمینی در
این خصوص تذکر
می دهند و می
فرمایند:
«وزارتخانه
اسلامی نباید
در آن معصیت
بشود. در
وزارتخانههای
اسلامی نباید
زن ها
لخت بیایند.
زن ها
بروند؛ اما با
حجاب باشند.
مانعی ندارد
بروند کار
بکنند، لکن با
حجاب شرعی
باشند.» در پی این
تذکر امام
خمینی عناصر
گروهک های ضد
انقلاب دست به
اعتراض علیه
این سخنان
امام می زنند. برخی
از زنان در
برخی از
ادارات دست
به اعتراض
زدند و در
برخی موارد
گردهمایی
هایی نیز رخ
داد. در این
شرایط که ممکن
بود مردم در
اثر سخنان
امام به بی
حجاب ها متعرض
شوند و هرج و مرج
به وجود بیاید
دفتر امام
پیامی صادر
کرد و در آن
فرموده بودند
کسی حق تعرض
به بی حجاب ها
را ندارد و
تنها دستگاه
های مرتبط و
مسئول باید با
آنها برخورد
کنند. در این
زمان که دولت
خود وابسته به
افراد ملی
مذهبی هست
اعتقادی به
اینکه باید در
جامعه حجاب
اجباری باشد ندارد
و علی رغم
فرمان امام
مبنی بر اینکه
دستگاه های
مرتبط مسئول
برخورد با بد
حجابان هستند
را از طرف خود
نفی می کند.
پس
از روز 12
فروردین که
مردم ایران به
جمهوری اسلامی
رای دادند
دیگر افراد بی
حجاب فهمیدند که
مردم جامعه
اسلامی را می
خواهند در بی
حجاب در این
جامعه
جایگاهی
ندارد. رأی
دادن به
جمهوری
اسلامی با
درصد رأی
بسیار بالا
افراد بی حجاب
که پوششی برای
ضد انقلاب
بودند را در موضع
انفعال قرار
داد. اما
همچنان مظاهر
بی حجابی در
جامعه وجود
داشت. به همین
علت امام در 13 تیر
59 به دولت تا ده
روز وقت می
دهند تا مظاهر
غیر اسلامی را
در ادارات
دولتی از بین
ببرند. بعد از
این سخنرانی
امام از صبح روز
14 تیر ورود
زنان بدون
حجاب به
ادارات ممنوع می
شود.
با
این پیام های
امام و همچنین
عزم مردم بر
اصلاح این
بیماری
اجتماعی این
مشکل بسیاری
از مظاهر فساد
در جامعه از
بین رفت. تنها
عده ای خاص بر
این امر اصرار
داشتند. اما
پس از مدتی
تحت تبلیغات
جنبش های
فمنیستی خارج
از کشور
دوباره موج
جدیدی از بی
حجابی در کشور
رواج یافت.
سرانجام در 4
مرداد سال 63
دادستانی
عمومی انقلاب
اطلاعیه ای
صادر کرد مبنی
بر اینکه «به
تمام مسئولان
در ادارات و
سازمانهای
دولتی و شرکتها
و سایر واحدهای
دولتی و
خصوصی، اماکن
عمومی از قبیل
هتلها،
مسافرخانهها،
تالارها و
باشگاه های
برگزارکننده
مجالس جشن
عروسی،
غذاخوری ها و
سایر اماکن
عمومی اعلام و
ابلاغ میدارد،
از تاریخ
انتشار این
اطلاعیه
موظفند از
ورود بانوانی
که رعایت حجاب
و پوشش صحیح
اسلامی را نمیکنند،
جلوگیری به
عمل آورند.» سر
انجام در 11 آبان
سال 63 مجلس
قانون مجازات
اسلامی را
تصویب کرد. به
موجب ماده 102
این قانون هر
کس در معابر
عمومی حجاب را
رعایت نکند به
72 ضربه شلاق
محکوم می شود.
در
28 اسفند سال 1365
قانون نحوه
رسیدگی به
تخلفات و
مجازات
فروشندگان
لباس هایی که
استفاده از
آنها در ملاء
عام خلاف شرع
است و یا عفت
عمومی را جریحه
دار می کند در
مجلس شورای
اسلامی تصویب
شد بر اساس
ماده یک آن
«کسانی که
عالماً لباس
ها و نشانه هایی
که علامت
مشخصه گروه
های ضد اسلام
یا انقلاب است
تولید کنند یا
وارد کنند و
یا بفروشند و
یا درملاء
عام و انظار
عمومی از آنها
استفاده نمایند
مجرم شناخته
میشوند و
البسه و اشیاء
مذکور در حکم
قاچاق محسوب
میشود» بر
این اساس برخی
از لباس هایی
که در بازار
مربوط به گروه
های هیپی و ... می
باشد فروش
آنها غیر
قانونی بوده و
ضابط قضایی می
تواند با آنها
برخورد نماید.
همچنین لباس
هایی که ممکن
است در برهه
ای علامت گروه
های برانداز و
... باشد.
در
ماده 4 قانون
مذکور آمده
است: «کسانی که
در انظار
عمومی وضع
پوشیدن لباس و
آرایش آنان
خلاف شرع و یا
موجب ترویج
فساد و یا هتک
عفت عمومی باشد،
توقیف وخارج
از نوبت در
دادگاه صالح
محاکمه و حسب
مورد به یکی
از مجازاتهای
مذکور در ماده
2 محکوم میگردند»
مجازاتهای
ماده 2 از تذکر و ارشاد
شروع شده و تا
لغو پروانه
کسب و 20 تا 40 ضربه
شلاق یا جریمه
نقدی 20 تا 200 هزار
ریال هستند.
سر
انجام در
قانون مجازات
اسلامی مصوب
سال 1375 بازنگری
شد. طبق ماده 638
«هرکس علنا در
انظار واماکن
عمومی و معابر
تظاهر به عمل
حرامی نماید
علاوه بر کیفر
عمل به حبس از
ده روز تا دو
ماه یا تا 74
ضربه شلاق
محکوم میگردد
و در صورتی که
مرتکب عملی
شود که نفس آن
عمل دارای کیفر
نمی باشد ولی
عفت عمومی را
جریحه دار
نماید فقط به
حبس از ده روز
تا دو ماه یا
تا 74 ضربه شلاق
محکوم خواهد
شد.
تبصره
- زنانی که
بدون حجاب
شرعی در معابر
و انظار عمومی
ظاهر شوند به
حبس از ده روز
تا دو ماه و یا
از پنجاه هزار
تا پانصد هزار
ریال جزای نقدی
محکوم خواهند
شد.»
* نتیجه
گیری
بی
حجابی سبب
شیوع فساد در
جامعه می شود
و حکومت
اسلامی مسئول
جلوگیری از
شیوع و رواج
فساد در جامعه
است پس حکومت
باید با
افرادی که در
ملاء عام بدون
حجاب حضور
پیدا می کنند
برخورد نماید.
و این امر با
این آیه قرآن
که می فرماید
«لا اکراه فی
الدین» در
تعارض نیست
زیرا حکومت
اسلامی نمی
خواهد در عرصه
شخصی فرد وارد
شود بلکه می
گوید که کسی
که در جامعه
حضور پیدا کند
برای حفظ حقوق
دیگران و جلوگیری
از شیوع فساد
در جامعه باید
پوشش کامل داشته
باشد. حال آن
فرد خودش می
تواند برای
خود هر عقایدی
که دارد داشته
باشد اما حضور
او در جامعه
باید به نحوه
پوشیده باشد
زیرا حکومت
اسلامی در
خصوص فضای
عمومی جامعه
حق اعمال نظر
دارد. با توجه
به قوانین
موجود در این نیروی
انتظامی، قوه
قضائیه و قوه
مجریه باید وارد
صحنه شوند و
از ترویج بی
بند و باری در
زمینه حجاب در
جامعه
جلوگیری
نمایند.
منبع:
دیدبان