جنبش
جدید مهرنگ
بلوچ
و لزوم
توجه نیروهای
مترقی ایران
به این پدیده
هوشنگ
نورائی (ایوب
حسین بر)
در
کشتارهای بیرحمانه
دستگاه امنیتی
و نظامی
پاکستان که
بعنوان پدیده
“بکش و بینداز”
معروف بود
تعداد بسیار زیادی
از مردم بلوچ
و براهوئی که
تعدادشان بر
اساس گزارشات
به چند هزار
نفر می رسد گم
شده و خبری از
آنها نیست و یا
بعد از مدتی
تنها
اجسادشان را
در جاده و بیابان
و یا بی نام و غیر
قابل شناسائی
در تعدادی از
گورهای جمعی یافته
اند. انها
اغلب با این
ظن که ممکن
است دارای
فعالیت سیاسی
و یا نظامی
باشند بوسیله
باندهای غیر
قانونی و
تبهکار
وابسته به
دستگاه امنیتی
ربوده شده و
ناپدید شده و
مشمول هیچ
پروسه محاکمه
عادلانه هم
قرار نگرفته
اند. هزاران
خانواده از این
گمشدگان قهری
با اعترضات و
دادخواهی
مداوم خود
تلاش کرده اند
به این پدیده
جنایتکارانه
خاتمه بدهند
اما تاکنون هیچ
موفقیتی بدست
نیاورده اند.
اخیرا در
ماه نوامبر ۲۰۲۳
بالاچ
مولابخش جوان
۲۴
ساله ای از
خانه اش ربوده
شد و حتی با
آنکه این
مورد به
دستگاه قضائی
فرستاده شده
بود، یک شب
بعد از حضور
در دادگاه
کشته شد و
جسدش به بیمارستانی
در تربت داده
شد.
در تربت ۳۰۰
خانواده،
عمدتا شامل
زنان برهبری
دکتر مهرنگ
بلوچ یک
دانشجوی جوان
پزشکی که پدرش
هم بهمین صورت
ناپدیده شده
بود از تربت ـ
شهری در مکران
بلوچستان تا
اسلام آباد
دست به یک
راهپیمائی
طولانی
بفاصله ۱۶۰۰
کیلومتر
زدند. آنها در
اسلام آباد
کمپین خود را
بصورت مسالمت
آمیز شروع
کردند ولی نیروهای
نظامی به آنها
حمله و ۲۹۰
نفر از
معترضان از
جمله مهرنگ
بلوچ را با
خود بردند ولی
با توجه به
ادامه
اعتراضات عده
ای از آنها و
از جمله مهرنگ
بلوچ را رها
کردند. او با
انزژی و حرارت
مسئله
گمشدگان و جنایا
ت صورت گرفته
از جانب
دستگاه امنیتی
و نظامی
پاکستان را
افشا می کند.
اکنون در
همبستگی با
حرکت مهرنگ
حرکات اعتراضی
بسیار گسترده
ای در بسیاری
از شهر های
بلوچستان
پاکستان و حتی
در مناطقی از
شهر کراچی شکل
گرفته است.
این پدیده
با احساس نا
امنی و محرومیت
و تبعیض مردم
بلوچستان پیوند
خورده است.
بلوچستان با
آنکه ۴۳
درصد خاک
پاکستان را
تشکیل می
دهد، جمعیت
کل این ایالت
پهناور با جمعیتی
چند فرهنگی و
چند قومی حدود
۶
درصد کل
پاکستان است.
با آنکه مهم
ترین منطقه
معادن مورد
استخراج در
پاکستان است ولی
سهم آن از این
ثروت بسیار
ناچیز است
وبه فقیرترین
منطقه
پاکستان تبدیل
شده است.
هر چند پدیده
مهرنگ بلوچ را
نمی توان
براحتی ادامه
ساده مستقیم
و خطی حرکات سیاسی
ـ نظامی ناسیونالیسم
قومی بلوچ دید.
او وارد میدانی
شده است که از
اشکال سنتی
مبارزه و
جبهه سنتی
حاکم در
بلوچستان
فراتر رفته
است و اکنون
با حرکت خود
اعتراضات
توده ای عظیمی
را بمیدان
آورده است. او
با آنکه
اعتراض به
مسئله کشتارها
و سرکوب های
دستگاه امنیتی
پاکستان را در
هسته فعالیت
های خود می بیند
ولی در صحنه
ارتباطات و ایجاد
جبهه واحد
فراتر از
تنگنا های قومی
رفته است و
اکنون همه نیروهای
مترقی را در
سراسر
پاکستان مورد
خطاب قرار می
دهد. این یک
گام مهم در
جهت پذیرش یک
فرهنگ و سیاست
نسبتا
پولورالیستی
نه تنها در
ارتباط با دیگر
مردم پاکستان
بلکه نسبت به
تنوعات فرهنگی
و قومی در خود
بلوچستان نیز
هست..
دکتر
مهرنگ بر اهمیت
حرکات مدنی پا
فشرده ،
ارتباط با
رسانه ها،
تحصن، راهپیمائی
و اعتراض و حتی
صحبت با
مقامات سیاسی
و قضائی و
پارلمانی را
بخشی از این
مبارزات خود می
بیند. او
توانسته است
از ساختار سیاسی
و اجتماعی بسیار
پیچیده و نا
متمرکز
پاکستان (خارج
از حیطه قدرت
متمرکز نظامی)
استفاده کند و
با مهارت
لازم فعالیت
مدنی را
گسترش بدهد.
مهرنگ بخوبی
توانسته است
از این شرایط
استفاده کند و
صدای مردمی
را که قربانی
تبعیض و
نابرابری دستگاه
بسیار بیرحم
امنیتی نظامی
شده اند،
بالا ببرد و
تا حدودی به
گوش مردم پاکستان
و تا حدودی
جهانیان
برسانند.
البته
سطح ارتباط
آنها هنوز با
جوامع غیر
بلوچ و
منجمله پنجابی،
سندی و پشتون
در آغاز راه
است ولی
همانقدر که دیده
میـشود امیدبخش
است. ایجاد
رابطه با مردم
ایالات دیگر و
فراتر از مردم
بلوچ این جنبش
را پایدار تر
و شکست آن را
دشوارتر و
بسوی نتایج
ملموس تر و پر
بار تری خواهد
برد. مهرنگ
بلوچ بصورت
ستایش انگیزی
در این مسیر
حرکت کرده است
ولی اگر
بتواند هدف
روشن و
متمرکز خود
را روی آزادی
و تحقیق روی
قربانیان و
گمشدگان و
پاسخگو کردن
دستگاه حاکم
برای پذیرفتن یک
راه حل اساسی
حقوق بشری در
این رابطه
قرار بدهد امکان
موفقیت و
همدردی مردم
در پاکستان و
جهان بیشتر
خواهد شد.
حرکات نظامی
گروههای مسلح
در شرایطی که
جنبش مدنی به
این شکل اوج
گرفته است
بنفع این
جنبش نیست و
عملا پیشرفت
کار آنها و
رشد هرچه بیشتر
جنبش مدنی را
دشوار خواهد
کرد.
وجود
زنان در هسته
این اعتراضات
مسالمت آمیز
بیانگر یک
آغاز بسیار امیدبخش
در گسترش ارزش
های دموکراتیک
و مترقی در
جامعه
بلوچستان و تا
حدودی جامعه
پاکستان است.
این حرکت او موجب
الهام گیری
هزاران زن در
سراسر
بلوچستان
پاکستان که
روابط سنتی
پدرسالارانه
بر آن حاکم
بوده است شده
و آنها را در
وسعت بسیار بیسابقه
ای به خیابان
آورده است
انعطاف
پذیری و ایجاد
همبستگی با نیروهای
مترقی سراسر
پاکستان و از
جمله سازمان
های زنان و
حقوق بشری و
اتحادیه های
کارگری و
سازمان های
دانشجوئی راهی
است که آنها
را بسوی هدف
نزدیک تر می
کند. پیشرفت این
حرکت که بصورت
یک جنبش در
آمده است می
تواند نتایج
بسیار عمیق و
مترقیانه ای
در جامعه
بلوچستان
داشته باشد.
مثلا می تواند
حرکات تنگ
نظرانه و خالص
گرایانه قومی
و خشونت گرا
را تضعیف کند،
موقعیت زنان
را در این
منطقه وسیعا
تقویت کند و شیوه
های مبارزه
مدنی و مسالمت
آمیز را ارج
بگذارد و
رابطه مردم
بلوچ را با
همه مردم و نیروهای
مترقی در
پاکستان تقویت
کند. و در همان
حال آمدن زنان
بمیدان و تقویت
مبارزات
دموکراتیک و
مدنی می
تواند گسترش
نیروهای رادیکال
مذهبی را در این
منطقه تضعیف
کند. روشن است
که چنین جنبشی
می تواند بر
حکومت
پاکستان فشار
بیشتری وارد
کند تا به تبعیضات
و کشتار ها پایان
بدهد و در جهت
توسعه
عادلانه در این
منطقه قدم
بگذارد.
نکته مهم
دیگر در دیدگاههای
مهرنگ همبستگی
با جنبش زن،
زندگی آزادی
در ایران بود.
ولی متاسفانه
و بنظرم بدرستی
عده ای از
فعالان سیاسی
بلوچ اظهار
کرده اند که
چرا نیروهای
مترقی ایران و
فعالان زن در
ایران از آنها
حمایت نکرده و
یا در این
رابطه بسیار
کم کاری کرده
اند؟ آنها
سوال کرده اند
که آیا زنان و
نیروهای مترقی
در ایران
آگاهانه و یا
ناآگاهانه به
دام شونیسم
حاکم در تحقیر
مردم حاشیه ها
نپرداخته
اند؟
حرکات بسیار
گسترده زنان
بلوچ پاکستان
درست در همسایگی
بلوچستان ایران
خود بخود
ارزشهای بسیار
مهمی در تقویت
و رشد ارزش های
دموکراتیک و
برابری
طلبانه و تضعیف
روابطـ
مردسالارانه
در کل منطقه
دارد و خواهد
داشت. بنظرم
وقت آن هست که
همه نیروهای
مترقی و زنان
مبارز در ایران
از این حرکت
عظیم دکتر
مهرنگ بلوچ
توجه کرده و
از آن حمایت
کنند. مسلما این
حمایت مانعی
برای ارزیابی
این حرکات و
انتقاد
سازنده هم
نخواهد بود .
هوشنگ
نورائی ( ایوب
حسین بر) – لندن ۱۱
ژانویه ۲۰۲۴