رخداد ٧
ژوئن و حزب
دموکراتیک
خلقها
عباس
حسین کاکه
یی
کسی
نمی داند در
کشور همسایه (ترکیه) چه می گذرد. همه
مشغول تماشای
بازی خونین و
جنون آمیز شیعه
ـ سنی
یا همان ایران
و عربستان
هستند. همه
مشغول مدح
پیروزی
سیاستمداران
دروغگو در سریال
بی انتهای
مذاکرە با غرب
بر سر هیچ اند.
اما در کشور
همجوار
رخدادی سیاسی
روی دادە که
هنوز خوشبختانه
دلالان بنفش به فکر
مصادرە آن
نیفتادەاند
زیرا بر عکس
سیریزای بی
نوا مصادرە
این رخداد
توام با
مخاطرە است.
بازگشت
سیاست
سیاست
را باید از
همین ابتدا از
سیاست ورزی منفک
کرد. سیاستمداران
به عنوان
نمایندگان
مردم با
همکاری
بوروکراسیهای
عظیم و
ساز و کارهای
عمدتا فاسد مشغول
سیاست ورزی یا
به معنایی
مدیریت خشونت
و حراست از
منافع طبقۀ
حاکم هستند.
برای شناخت و
تایید تمایز
سیاست از
سیاست ورزی
باید سراغ
مفهومی دیگر
رفت. "مردم" آن
مفهوم کلیدی و
اساسی است که در
سخن گفتن از
سیاست باید
پیش رو قرار
گیرد. این
"مردم" هستند که پا به
تاریخ می
گذارند و از
این طریق
سیاست متولد میشود.
به قول
مراد فرهاد
پور"همۀ تجارب
تاریخی ما
...موید همین
حقیت اند که
سیاست فقط
زمانی آغاز می
گردد که طرد
شدگانی کە عضو
جامعه یا آدم
محسوب نمی
شوند، نه در
مقام یک بخش
یا جزء، بلکه
به عنوان
کل جامعه یا همان
مردم دولت را به
چالش
میکشند".
از این
رو باید گفت
"پسماندەهایی"
که از کشتارها و
کوچ های
اجباری دو دهه ی
اول قرن بیستم
جان سالم به در
بردە و دهەها
زیر فشار و
اختناق در جامعه
ترکیه
به
سر بردند
اکنون به میان
آمدە و تاریخ
را مکشوف گشته اند.
بی دلیل نیست
کە رجب طیب
اردوغان البته
به
قصد تخریب،
هواداران حزب
دموکراتیک
خلقها
را کُردها،
علوی ها،
ارمنی ها
وهمجنسگرایان
می داند. او بی آنکه
بخواهد به
حقیقت اشارە
دارد.
در
اینجا این سوال
پیش می آید که
مردم کیستند؟
یا در واقع
تفاوت مردمی گخ
سیاست را این بار
در ترکیه از
زهدان بیرون
کشیدند با
"مردم"
پوپولیست هایی
از جنس حزب
عدالت و توسعه
چیست؟
در
پاسخ می توان
گفت که مردم
اینجا آن
تودەی بی شکل
پوپولیستی
نیست کە تحت
لوای ملت ترک
یا کُرد و یا
امت اسلام تعیّن
یافته باشد،
بلکه در عین
حضور تودەها
آنها شکل گرفته اند
و صدا و هویت
خاص خود را
دارند. آنها
فرآیند تفکیک
سیاسی-اجتماعی
را از سر
گذراندە اند و
تن به "تفکیک
زدایی مجدد"
در قالب با
شکوه و در عین
حال کاذب ملت
ندادەاند.
اینجا و دقیقا
همینجا تفاوتهای
موجود به لحاظ
قومی، مذهبی،
جنسی و حتی
گرایش جنسی در
عین عمل مشترک
سیاسی به رسمیت
شناخته می
شوند. به این
دلیل است کە
مثلا
همجنسگراها
می توانند به
همان حزبی رای
بدهند که
دراویش
طرفدار آنند.
زیرا در این
مدل قرار نیست
کسی گم شدە و
از کل طرد و بە
انزوا کشیدە
شود.
از
کوهستان تا
خیابان
درست
است کە رخدادی
سیاسی روی
دادە و مردمی به
میان آمدە و
پیوستار
موجود را به
چالش کشیدە
اند، اما
نباید
آنقدرها هم
این امر را
استعلایی و در
عین حال توضیح
ناپذیر کرد که
تماما از
واقعیت کندە
شدە و در مقام
معجزەای تکرار
ناشدنی رخ
بنمایاند. این
پیروزی یا در
واقع این رخداد
سیاسی نتییجه بیش
از سی سال
مبارزەی بی
امان با
فاشیسم عملا
موجود در ترکیه
است.
پ ک ک نقشی
تعیین کنندە
در این فرآیند
داشته، نام
دیگر پ ک ک
سازماندهی
رهایی بخش
است. بدون شک
این پدیدە را
نمی توان از
تاریخ (سرزمینی
که پ ک ک بخش
مهمی از آن
است) منتزع
کرد و با
اسطورەهای
لیبرالی/ سرمایه
دارانۀ انتخابات
و دموکراسی و
مقاومت غیر مسلحانۀ
آن
پرداخت. امروز
نشان دادە شد که
فرزندان
مردم کرد و
بعضا ترک بی
دلیل خون ندادەاند.
شاید بهتر است
بگوییم این
راه از قندیل شروع
شد، پس از
گذشتن از
کوبانی اکنون به
خیابان
های آنکارا،
استانبول و
دیاربکر
رسیدە است.
بدون پ ک ک
کردستان
شمالی اکنون پس از
سال ها
آسمیلاسیون بی امان
و بی رحمانه
منجلابی
متعفن بود نه سیلی
خروشان کە
کاخهای آتا
ها، سلاطین و
خلفا را تهدید
به ویرانی
می کند.
چه کسانی
به حزب
دموکراتیک
خلقها رای
دادند؟
این
بخش بر گرفته از
آمار و ارقام
به سبک
کاملا ابزورد
و بی نتیجه پوزتیویست ها
نیست. ما برای
پاسخ به این
سوال به تاریخ
ترکیه و خود
حزب ه.د.پ رجوع
می کنیم. به طور
کلی می توان
این فرض را
پیش رو نهاد که رای
دهندگان به ه.د.پ
همان مطرودان
جامعۀ ترکیه هستند
کە مکانیسم
حضور تام و
تمام در انتخابات
را برای گام
نهادن در
تاریخ بر
گزیدە اند.
این حزب به طور
مشخص دارای سه اصل
است:
١
سوسیالیسم و
مبارزە با
کاپیتالیسم
٢
ضدیت با
ناسیونالیسم
٣
حمایت از ال
جی بی تی (یا
همان گی ها،
لزبین ها،
بایسکسوالها
و ترا
سکسوالها)
از این
طریق می توان
سنخ اکثر رای
دهندگان به ه.د.پ را
مشخص کرد.
الف:
نیروهای
چپگرا
دوازدە
سپتامبر ١٩٨٠
بیانیه ای از
سوی
ستاد مشترک
ارتش ترکیه
به
ریاست ژنرال
"کنعان اورن"
با این مضمون
منتشر شد: "بر
اساس وظیفه حراست
و حفظ منافع
ملت والای ترک
تصمیم به
کنترل امور و
ادارە کشور
گرفته ایم". به این
ترتیب خونین
ترین کودتای
تاریخ ترکیه به انجام
رسید.
این
کودتا در
شرایطی بسیار
حساس روی داد.
در ایران
انقلاب شدە و
شوروی
امپریالیست
افغانستان را
اشغال کردە
بود. فرصتی
استثنایی پیش
آمدە بود که
ژنرالهای
راست گرا حساب
خود را با
نیروهای چپ در
ترکیه تسویه
کردە و دست به
امحای احزاب و
شخصیتهای چپ
بزنند. همان
کاری که پیش از
این در
کشورهای عربی
به ویژە عراق
با کشتار
کمونیست ها
شروع شدە بود
از قرار معلوم
در ترکیه باید پی
گرفته می شد
و پس از آن به زندان های
ایران در دهه شصت
می رسید.
کشتار
با به دار
آویختن مصطفی
پهلوان اوغلو
روشنفکر ایدەئالیست
و نجدت آدالی
فعال مدنی چپ
کلید خورد.٢٣٠
هزار نفر که
اکثرا از
وابستگان به احزاب
چپ بودند به پای
میز محاکمه
رفتند.
دادستان های وظیفه
شناس خواستار
اعدام هفت
هزار نفر
شدند، از این
تعداد، حکم
اعدام ٥١٧ نفر
تایید و ٥٠
حکم اجرا شد. این
غیر از تعداد
کثیر مفقود
شدگان و کسانی
است که زیر
شکنجه جان
دادند. از این
به بعد
آهن و خون بود
که در ترکیه حکم می
راند و فضای
اختناق داخلی
به همراه
تحولات جهانی
چپ های ترکیه را
روز به روز بی
رمق تر و
منزوی تر می
کرد. اما
اکنون این
احزاب و شخصیت
ها از انزوا
بیرون آمدە و
در قالبی نو
در حال احیای
خود هستند.
ب:
همجنسگرایان
سال
٢٠٠٨ میلادی در یک
قتل ناموسی
چندین گلوله
جوانی کرد به نام
احمد ییلدیز
را در خون
غلتاند. او
تنها به جرم
همجنس گرایی به دست
پدرش به قتل
رسید و هیچ
کدام از اعضای
خانوادەی او
حاضر نشدند
جنازە اش را
تحویل بگیرند.
چنین فاجعه ای
در کشوری رخ
داد که در جرم
زدایی از
همجنسگرایی
از بسیاری از
کشورهای
اروپایی
مقدمتر است،
در ترکیه ی
عثمانی در سال
١٨٥٣ از
همجنسگرایی
جرمزدایی شدە
و قوانین ترکیه در این
زمینه همیشه درخشان
بودەاند اما
جامعه ی ترکیه پروندەی
سیاهی در زمینه ی
هموفوبیا
دارد. از این
رو کوئیرهای
شجاع ترک و
کرد از سال ها
پیش تلاشی
مستمر و روز
افزون را در
راستای رسیدن
به حقوق
انسانی شان در
پیش گرفته اند.
آنها در سال
١٩٩٣ با تشکیل
گروه "لامبدا
استانبول" و
در ١٩٩٤
با تشکیل گروه
"کی ئاس" در
آنکارا قدم در
راه ارگانیزە
کردن
مبارزاتشان
گذاشتند. در
سال ٢٠٠٣ آنها
به راهپیمایی
پرداختند و
اکنون پس از
دوازدە سال
راهپیمایی
آنان با شرکت
ده ها هزار
نفر بر گذار
می شود. این
انجمن ها در
سال های
بعد به شهرهای
کردستان هم
رسیدند و در
دیاربکر
انجمنی بە نام
"هێڤی"
اعلام
موجودیت کرد.
باز هم این
سیاستمداران
کرد و طرفدار
حقوق کُردها
بودند که نخستین
بار در حمایت
آشکار از
همجنس گرایان
در پارلمان
صحبت کردند و
شهردار اسبق دیاربکر
عثمان
بایدمیر به دیدار
همجنس گرایان
شهرش رفت.
قمار بزرگ
کُردها این بار
بر سر کوییرها
شکل گرفت،
همانگونه که سالها
پیش زنان از
پستوی خانه ها به عرصه ی
سیاست و
اجتماع کشیدە
شدند این بار
باید همجنسگرایان
از خفا و ترس
بیرون بیایند
و در جشن بی
کرانی که اکنون
بر پاست شرکت
کنند.
کاندیداهای حزب
ه.د.پ علنا خود
را نمایندەی
خواسته های
مشروع و
انسانی اهالی
کوییر اعلام
کردەاند و قول
دادەاند که در
اصلاحات
قانون اساسی
قدم هایی
برای قانونی
شدن ازدواج
آنان بر
دارند. هر چند
تا تحقق چنین
رویایی راه
درازی در پیش
است اما باید
این حرکت را
ستود و این
تلاش ها را
سر مشق قرار
داد.
کُردها،
علویها و سایر
اقلیت های
قومی و مذهبی
اگر
نام و
نامگذاری وجه
مشخصه ی نظام
نمادین باشد،
نام ترکیه خود به قدر
کافی در پاسخ
به پرسش ترکیه (مانند
هر کشور
دیگری)چگونه به وجود
آمدە یا در
واقع چه چیزی
وجود ترکیه را ممکن
کردە است؟
گویاست.
داستان
به وجود
آمدن کشور
ترکیه از دل
امپراتوری
عثمانی
داستانی تراژیک
است. ترک های
جوان با حذف و
امحای بیش از
یک میلیون
ارمنی و ده ها
هزار کُرد و
یونانی کشوری
جدید به وجود
آوردند.
علاوە
بر امحای فیزیکی
و کوچ های
اجباری
مکانیسم هایی
مانند همگون سازی
زبانی و
فرهنگی در پیش
گرفته شد. در
مورد اول
ارمنی ها
قربانی اصلی بودند
و در مورد دوم
کُردها و علوی ها
آماج حمله قرار
گرفتند .پس
بنابراین
ضدیت با
ناسیونالیسم
به درستی
نظر قربانیان
ناسیونالیسم
ترکی را به خود جلب
کردە است آنان
میخواهند از
این پس با نام
خود حضور داشته باشند نه در مقام
پسماندە های
ملت والای
ترک.
ناسیونالیسم
ترکی چنان
افسارگسیخته و بی رحم
و ساختاری است
که با
گذشت سال ها
از آن دوران
سیاه هنوز هم
١٦ درصد رای
دهندگان در
انتخابات
اخیر به حزب
فالانژ حرکت
ملی "م.ه.پ" رای
دادەاند. البتە
پروندەی
احزاب دیگر
مثل ج.ه.پ
و حزب اسلام
گرای عدالت و
توسعه هم در
این زمینه سیاه
است. با این
اوصاف ضدیت با
ناسیونالیسم
ترکی و یا
کُردی و در
عین حال حمایت
بی حد و مرز از
اقلیت کُرد در
ترکیه خلاقیتی
سیاسی در خاور
میانه ای است
کە در آتش
تضادهای
خونبار مذهبی
و قومی می
سوزد.
به هر حال
آنچه انتخابات
٧ ژوئن ترکیه را
از انتخابات
رایج در
کشورهای
مختلف جهان متمایز
کردە و به رخدادی
واقعی تبدیل
نمود خواست و
ارادەی
مطرودان
کشوری بزرگ در
منطقه ای پر
آشوب برای
پیوستن معقول
و انسانی به تاریخ
است و این در
حالی رخ می
دهد که رقیبشان
از بمبگذاران
و تروریست های
فالانژ
اسلامگرا
بهرە می برد.
اینجاست که باید
امید داشت؛
البته نه از آن
نوعی که برخی ها به دولت های
تا مغز و
استخوان فاسد
و
نئولیبرالهای
وطنی دارند.
برگرفته
از :«سایت خبری
ـ تحلیلی روز»
|
دوشنبه
۱۸خرداد۱۳۹۴/
۲۰:۴۸
http://nnsroj.com/fa/article.aspx?id=8932&ID_map=29&outhorID=328