بیانیه
ی شورای
هماهنگی تشکل های
صنفی
فرهنگیان
ایران
درباره
ی برداشتن
نماد دختران
از روی جلد
کتاب های درسی
هموطنان
ارجمند،
پدرها،
مادرها،
اندیشمندان و
دلسوزان
آموزش و پرورش
همانطور
که شما خود در
طول چهار دهه
ی گذشته باحاکمیت
و سیستم آموزش
و پرورش
آشنایی دارید،
برخلاف همه ی
سیستم
های
نوین مدیریتی
وسازمانهای
اجتماعی که ماهیت
روابط
اجتماعی ،
تعیین کننده ی
نوع کنش و واکنش
و ارتباط
متقابل آنان
با همدیگر
است.
همانطور
که علم مدیریت
می گوید:
"سازمانهای رسمی
اندیشه ها
وابزارهایی
هستند ،که
برای برطرف
کردن نیازهای
اساسی جامعه
بوجود می
آیند، و برای
جلب همراهی و
هماهنگی و
مشارکت عوامل
اجرایی از یک
طرف و مدیران
و برنامه
ریزان آن
سازمان از
سویی دیگر،
بایستی روابط
اقناعی و
دوطرفه
برقرارباشد،
تا آن سازمان
در اجرای
برنامه ها
ورسیدن به
اهداف خود
پیروزشود."
شوربختانه قدرت
مدیران سیستم
کنونی ، نه
برمبنای اصول
علم مدیریت -
هم اندیشی،
پاداش ،
قانونمندی،
تخصص
یا نفوذ
شخصیت -
بلکه فقط
برپایه ی
تنبیه و زور
وسرکوب پی
ریزی شده است،
و ساختار این
سیستم برپایه
ی دستور
قاطعانه
ازبالا به
پایین، تحکم و
دیکته ، تحمیق
مجریان ، بدون
کوچکترین
توجه و
اهمیتی به
نتیجه و
بازخورد
اجرای برنامه
ها انجام می
شود.
این
شیوه های
مدیریتی
فرسوده
ازهرگونه نگاه
علمی
برای برنامه
ریزی ، تصمیم
گیری،
سازماندهی ،
نظارت و کنترل
بی بهره است. مدیریت
و رهبری بر
مبنای هیچکدام
از روابط
انسانی و علمی
(انسان مدار و
وظیفه مدار)
تنظیم
نگردیده بلکه فقط
برپایه ی زور
و کنترلهای
غیرعلمی و غیر
انسانی پایه
ریزی شده اند.
همانطور
که در روند
کار و در گام
های اجرایی نیز
می توان
کمبودهای
اینگونه
برنامه ریزی
ها ی
غیرعلمی(حتی
غیر دینی) و
صرفا احساسی و
سلیقه ای را
دید .
این
گونه مدیریت
ورهبری
سازمانی ،
بویژه در آموزش
و پرورش
که دهه هاست
حکمران یک ملت
است، ریشه در
دردی عمیق و
اندیشه ای منحرف
دارد، که
هرگزبا
توجیهات غیر
معقول،
برطرف کردن
ایرادات جزئی
و پوزش خواستن
افراد ی در
سطح وزیران
ناکارآمد
اصلاح شدنی
نیست.
از
برداشتن نماد
دختران روی
جلد کتابهای
درسی گرفته، تا
وارونه جلوه
دادن تاریخ
کشور و تاریخ
سازیهای
دروغین، تا
حذف
دستاورهای
جامعه شناختی،
روانشناختی،
فلسفی و سایر
تجربیات علمی
نوع بشر، و
پولی سازی
تعلیم و تربیت
، ریشه در باوری
کهنه دارد ،
که قرنهاست می رود
تا پس از
انهدام
عقلانیت ،
انحطاط اخلاق
و عواطف انسانی،
مانند
موریانه روح
انسان ایرانی
را از انسانیت
تهی نموده، و
انسان را به
"برده ای سخت کوش
" یا
"حیوانی
کاربلد" دگرگون
سازد.
ازاین
رو شایسته
است، برای
رهایی از این
سقوط قرن، که
هیچ انسان و
شهروندی را
ازخطر نابودی
آن پناهی
نیست، چاره ای
دیگراندیشید،
و دست در دست
هم، برای کاهش
هزینه ها راهی
بزرگ جستجو
نمود.
در این
راستا شورای
هماهنگی
تشکلهای صنفی
فرهنگیان
ایران، همگام
با سایر اقشار
و اصناف جامعه،
نسبت به
برداشتن نماد
دختران از جلد
کتابهای
درسی، وارونه
نمودن تاریخ ،
ناکام گذاشتن
جوانان از
علوم بشری
مانند جامعه
شناسی،
روانشناسی،
فلسفه
و.... ابراز
ناخشنودی
نموده و
آمادگی خود را
برای هرگونه
مشارکت و هم
اندیشی
وهمراهی
اعلام می نماید.
با سپاس
شورای
هماهنگی
تشکلهای صنفی
فرهنگیان
ایران
30
شهریور 1399