Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
يكشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ برابر با  ۱۵ دسامبر ۲۰۲۴
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :يكشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳  برابر با ۱۵ دسامبر ۲۰۲۴

 

الف- سوریه به کجا می رود؟

هوشنگ نورائی (ایوب حسین بر) 

قدرت میل به فساد دارد و قدرت مطلق مطلقا* فاسد می شود (لرد اکتون)

با سرنیزه می توان هر کاری کرد بجز اینکه نمی توان روی آن  نشست (تالیران وزیر خارچه ناپلئون)

تحولات سوریه هنوز در سرخط اخبار و گزارشات جهانی است. سرعت خیره کننده  سقوط دیکتاتوری  خونخوار٬ فاسد و پوشالی بشار اسد  که از حمایت رژیم جمهوری اسلامی و نیروهای نیابتی ان  و نیز روسیه پوتین برخوردار بود،  با موج عظیمی از شادی و امید برای همه قربانیان این سیستم و نیز همه آزادیخواهان در سراسر جهان همراه بود. وضع زندان ها و زندانیان و شکنجه و کشتار های سیستماتیک تنها گوشه ای از خصوصیات این سیستم فاشیستی را نشان می دهد.

این تحول  موجب شادی و منشا امید فراوان برای آینده ای آزاد  و یک زندگی شرافتمندانه و دارای رفاه و امنیت  و دموکراسی شد. ولی  تکیه به امید همانقدر که ممکن است نیروئی عظیم و مطالبه گر برای ساختن یک آینده آزاد و پرنشاط بوجود بیاورد، می تواند   توانائی آفرینندگی را از مردم سلب کند  و آنها را از  توجه جدی نسبت به گذشته تاریک و  پر از خلاء و منشا     ترس و نا امیدی موجود  باز دارد،  آنوقت راه برای افتادن  به  دام سرنوشت باز می شود  و به   وقوع یک آینده تاریک کمک می  کند.

با آنکه مردم سوریه طی ۱۳ سال گذشته تجربیات زیادی در داخل و خارج کسب کرده اند ولی در  درون سوریه نهادهای دموکراتیک،  فرهنگ و ارزش های دموکراتیک در چنان شرایط وحشتناکی امکان  رشد نداشته اند  و این وضع می تواند   زمینه را  برای رشد  نیروهای بشدت سرکوبگر دیگری تسهیل  کند. البته از ابتدای کار نباید تسلیم بدبینی  شد و اندکی هم از اهمیت تحولاتی که رخ داده است کاست. ساختار قدرت مخوف سابق فرو ریخته است، زندانها باز و زندانیان آزاد شده اند، بسیاری بدنبال یافتن عزیزان خود بی صبرانه  در تلاشند،  مردم آزادنه از سرگذشت خود و خانواده های خود سخن می گویند و آوارگان هم موج موح به خانه ها و محل سکونت خود بر می گردند. اینها به اندازه کافی ارزشمندند که لازم می شود در مورد حدسیات نسبت به آینده با احتیاط بیشتر  سخن گفت٫ هر چند که  اتفاقاتی هم همین حالا به چشم دیده می شوند  که بشدت نگران کننده اند.

کلیپ های زیادی دیده می شوند که نیروهای اطاق عملیات هیئت تحریر الشام  و یا ارتش آزاد سوریه و یا نیروهای دیگر در  دیر  الزور و حلب به کردها بعنوان کافر  و مرتد حمله می کنند و یا در جاهائی  افرادی تحت عنوان افسر سابق دستگیر و در جا اعدام می شوند. و یا افرادی که گفته میـشود افغان و یا طرفدار اسد بوده اند لت و پارشده و  با شلیک گلوله در جا  کشته می شوند. و یا از همین حالا به زنان تذکر می دهند که بر سرشان روسری بگذارند.  

حملات بشدت کینه توزانه بر نیروهای دموکراتیک سوریه، قسد،  و تروریست و مرتد دانستن  آنها باحتمال زیاد  از موضع داعش و چه بسا افراد داعش صورت می گیرد. درگیری های شدیدی بین نیروی دموکراتیک سوریه و مهاجمان مخالف آنها در رقه(کرد نشین و حتی مورد حمله داعش در سال  ۲۰۲۲  برای آزادی زندانیان داعشی در زندان الصناعه) که سابقا از مناطق  مهم  بین داعش و قسد  بودند صورت گرفته است.  در صورتی که این حملات به آزاد کردن زندانیان شناخته شده داعش  و القاعدده بینجامد سازماندهی و رهبری این جریانات جهادی  تسهیل  می شود (البته امکان آن زیاد است که در پروسه آزاد سازی زندانیان در سراسر سوریه که امری  لازم و ناگزیر هم بود ، تعداد زیادی ازجهادیان تندرو هم وجود داشته باشند) . 

هنوز نمی توان این نوع رفتار های خشن وحملات انتقام جویانه و وحشیانه را امری سازمان یافته و سیستماتیک دید ولی کاملا نگران کننده اند. نمی توان تغییر لباس  و ژست کاستروئی ابو محمد جوالانی ( احمد  الشرع)  و یا   پوشیدن  کت و شلوار و  بستن کراوات  محمد  البشیر نخست وزیر موقت و اعضای کابینه او را   اساس   قرار داد،  هرچند ممکن است  هم بیانگر تغییراتی اساسی باشند ولی هنوز بسیار  زود است که به قضاوت جدی پرداخت. 

موضوع بسیار مهم دیگر که مستقیما به جولانی و هیئت تحریر الشام بر می گردد  ترکیب و خصوصیات  دولت موقت  برهبری محمد البشیر است.  این دولت افراد وفادار  خود را از ادلب فرا خوانده و دولت را از انها تشکیل داده است بطوری که  از مشارکت نیروهای دیگر ( مثل نیروهای دموکراتیک سوریه  و  حتی ارتش آزاد سوریه)   و نیروهای دیگر و  اقلیت ها و زنان  سر باز زده است.  همه  تقریبا  یازده وزیر  محمد البشیر از اعضای تحریر الشام بوده و همه هم مَردهستند.

در ضمن باید در نظر داشت که  تحولات بعدی سوریه را نمی توان از منافعی که قدرت های منطقه ای و جهانی در سوریه دنبال کرده و می کنند  جدا کرد. ترکیه فعلا در مرکز این وقایع قرار دارد ولی سیاستی بشدت سرکوبگرانه و سلطه جویانه دارد و در صدد کوبیدن قسد عمل می  کند.

کشورهای عربی بویژه عربستان سعودی، قطر و امارات هم قبلا با بخشی از این نیروهای اسلامی رابطه داشته و درصدد باز کردن جای پای محکمی هستند. نمی توان مصر را هم از این معادلات خارج کرد. آنچه بسیار نگران کننده است حملات گسترده  دولت نتانیاهو  اسرائیل بداخل سوریه و حتی اشغال مناطق بیشتری  در بلندی های جولان است. این نوع اشغالگری ها و حملات سبعانه بنحوی در ادامه  اشغالگری و سر کوب ها و جنایات   نتانیاهو  در غزه و لبنان است. این عملیات می تواند سوریه را بشدت بسوی هرج و مرج وبی ثباتی بیشتر براند وبهانه بیشتری به  نیروهای رادیکال جهادی بدهد  تا در سوریه بیشتر تقویت شوند. چنین وضعی با سیاست های نتانیاهو  کاملا خوانائی دارد.

نقش  آمریکا،  که تاکنون به قسد کمک می کرده است،   با توجه به شروع ریاست جمهوری ترامپ درماه آینده چندان روشن نیست ولی مذاکره آن با ترکیه  می تواند بمعنی ضعیف شدن  و یا حتی توقف  حمایت از قسد باشد. حمایت آمریکا از حملات و اشغالگری های اخیر نتانیاهو در سوریه به احتمال زیاد بدبینی نسبت به آمریکا را در سوریه هم تشدید خواهد کرد. اما در هرحالتی چه مستقیم و چه غیر مستقیم سیاست آمریکا ( و در کنار ان اروپا) نقشی اساسی و چه بسا تعیین کننده در تحولات آتی سوریه خواهد داشت.

حمایت و تبریک گوئی احزاب و نیرو های بنیاد گرای اسلامی  مانند تحریک طالبان پاکستان و حکومت طالبان و گروههای سنی و بعضا جهادی سنی از ایران به ابو محمد جولانی و هیئت تحریر الشام هم بیانگر تمایلات و انتظارات  آنها از یک  سوریه جدیدی است که در آن یک حکومت اسلامی متکی به شریعت ایجاد شود.

هرچند ایران و روسیه  تا این مرحله حذف و تحقیر شده اند ولی دور نرفته اند و کمتر می توان تردید کرد که در صورت بی ثباتی و هرج و مرج ،  که سعی می کنند به آن دامن هم بزنند، تا جائی که برای شان ممکن است یار گیری کرده و جای پای خود را دو باره باز کنند. البته برای رژیم جمهوری ورود به سوریه بمراتب دشوارتر خواهد بود چون هم اسرائیل و هم آمریکا بشدت مانع آنها  خواهند شد  و  کشورهای عربی و ترکیه هم میل ندارند ایران دوباره وارد منطقه شود. البته در صورت نا امنی و فشار   نیروهای سابق نظامی و امنیتی  وفادار به بشار اسد  هم می توانند  با سرعت از تجربه و امکانات گذشته خود استفاده کرده و خود را سازمان بدهند و از جانب ایران و روسیه هم مورد حمایت قرار بگیرند.

  اگر یک توافق محکم داخلی و بین المللی و با مشارکت  همه جانبه دموکراتیک و  پشتوانه حمایت مالی گسترده ای همراه نباشد که این کشور تخریب شده  را نوسازی کند و توقعات مردم بسیار آسیب دیده سوریه  را در سطح نسبتا معقولی بر آورده کند، اوضاع در سوریه بسرعت می تواند بشدت بحرانی بشود. تلاش های زیادی برای ساختن جامعه ای دموکراتیک در کشورهای خاورمیانه شده است ولی تا کنون موفقیتی بدست نیامده است. مسلما  ساختن دموکراسی و تداوم آن در همه جا دشوار بوده و هست. آنتونی گیدنز جامعه شناس انگلیسی در جائی  می گوید «یک دموکراسی با کار کرد خوب بدرستی با یک سه پایه  مقایسه می شود. دولت، اقتصاد و جامعه مدنی لازم است با هم در تعادل باشند. اگر یکی بر آنهای  دیگر تسلط پیدا کند عواقب تاسف بار بدنبال آن می آیند.  در اتحاد جماهیر شوری سابق ، دولت بر بیشتر حوزه های زندگی سلطه یافت. بنابراین یک اقتصاد  پر انرژی  وجود نداشت و جامعه مدنی هم تقریبا  کشته شد ». حال باید دید که آیا سوریه می تواند به ساختن چنین سه پایه ای نزدیک شود؟

 در هرصورت ترس و امید در مورد آینده سوریه بطور  گسترده ای در هم آمیخته اند.

*ب - وحشت خامنه ای از وقایع سوریه* 

نکته مهم دیگر در این میان جمهوری اسلامی ایران است. بوضوح دیده می شود که رژیم اسلامی در ایران دچار وحشت شده است. اظهارات خامنه ای در مورد  تحولات سوریه نشان وحشت و سراسیمگی یک دیکتاتور است که نمی خواهد کسی در مورد آنچه در سوریه گذشت صحبت کند.  و حتی بنوعی گزارشگران خارجی را هم تهدید می کند. او قادر نیست اندکی به ریشه این تحولات فکر کند. تئوری توطئه همیشه ذهنش را اشغال کرده است و سپس دستور تعقیب و سرکوب گزارشگران منصف   وقایع  موجود سوریه را صادر می کند . این همان منطقی است که  بشار اسد نزدیکترین متحد خامنه ای دنبال می کرد  و بر اساس همین منطق دستگیر می کرد،   شکنجه می کرد ومی کشت و سرانجامش این شد.  مطبوعات رسمی ایران  و مقامات اصلاح طلب و اصول گرا  با ترس و هراس از تاثیرات این شکست ها و تحقیراتی که محور مقاومت،  این پای تحکیم قدرت رژیم در منطقه، متحمل شده است  می گذرند و یا صرفا این  را یک شکست موقتی و نتیجه یک توطئه خارجی می بینند.   و یا با این دید که این تحولات بعدا منبع  نا امنی و هرج و مرج خواهد شد  ادامه وضع موجود را در ایران توجیه کنند.

این استدلالی است که این رژیم تمامیت خواه،  دیکتاتوری، سرکوب،   کشتار و اعدام  و حتی فساد  سیستم و فقر و فلاکت را  در ایران  همواره توجیه کرده است.  همواره گفته اند اگر تغییر می خواهید دروازه را برای داعش باز می کنید. این را نمی گویند که چگونه بسیاری از افسران و رهبران القاعده در تهران مورد پذیرائی قرار گرفته اند.  و این را هم فراموش می کنند که مردم در اعتراضات گسترده خودآگاهانه  فریاد می زدند داعش ما شمائید.

بدنبال سخنان خامنه ای و دستورات او  دادستانی کل بلا فاصله اعلام کرد که: اگر کسی در تحلیل یا بیان خود به‌گونه‌ای سخن بگوید که معنای آن خالی کردن دل مردم باشد، جرم است و باید با آن برخورد شود/ فعالان رسانه‌ای و مجازی کشور از پرداختن به موضوعاتی که امنیت روانی جامعه را مخدوش می‌کند، پرهیز کنند/ در روز‌های اخیر با یک روزنامه و دو فعال مجازی سیاسی برخورد شده.

در بیانات تهدید آمیز خامنه ای و دنباله روانش تنها چیزی که می توان دید وحشت و ترسی است که تحولات سوریه  ایجاد کرده و در این رابطه مردم سوالهای جدی را شروع کرده اند. مردم سوال می کنند که ۳۰ تا ۵۰ میلیارد دلار که گفته می شود رژیم در سوریه هزینه کرده است چه نتیجه ای جز یک شکست و تحقیر برای  رژیم و فقر و فلاکت و سرکوب بیشتر برای مردم ایران و سرکوب و کشتار مردم سوریه بوسیله نیروهای این رژیم و بشار اسد در سوریه داشته است.  چرا چندین هزار نفر از میان ایرانیان و مردم آسیب پذیر و نگون بخت شیعه افغانستان و پاکستان را تحت عنوان فاطمیون و زینبیون و یا حزب اللهی لبنانی  و حشد الشعبی عراقی  برای حفاظت جلاد سوریه  به کشتن دادند؟

 

هوشنگ نورائی (ایوب حسین بر)  لندن- ۱۳ دسامبر ۲۰۲۴

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©