نکاتی
پیرامون کتاب
" تاریخ
تحولات سیاسی
و اجتماعی
بلوچستان
(۱۳۵۰-۱۳۶۸)
جریان
چپ در
بلوچستان"
تالیف
دکتر محمد ریگی
درخشان
انتشارات
ارزان
استکهلم چاپ
اول ۲۰۲۳،
چاپ دوم ۲۰۲۴
ایوب
حسین بر
(هوشنگ نورائی)
دکتر
ربگی درخشان
کار جالبی را
در مورد چپ در
بلوچستان در
زمان مناسبی
شروع کرد و می
توان گفت تنها
کار نسبتا
جامعی است که
در این رابطه
موجود است . در
ابتدا ایشان
در نظر داشت
در مورد یکی
از اقوام نزدیکشان
جانباخته
محمد گل ریگی
اطلاعاتی جمع
کرده و بنویسد
ولی بعد تصمیم
گرفت پروژه را
به کل جنبش چپ
در سیستان و
بلوچستان
گسترش دهد و
از من هم
مشورت و کمک خواست
که من هم علیرغم
پیچیدگی و
ووسعت موضوع
گفتم پروژه خیلی
خوبی است.
او
در ظرف مدت
نسبتا کوتاهی یعنی
چند ماه بعد
از داشتن
مصاحبه های
متعدی از خود
من و دیگران و
نیز تبادل
نظرات چند
نفر از ما، در یک
کانال واتساپی،
اطلاعات را
جمع و بصورت
کتاب تنظیم و
نسخه اولیه
را برای من
فرستاد. او از
من خواست که
بخوانم و با
اختیار کامل
هر آنچه لازم
است کم و زیاد
کنم و مقدمه ای
برآن بنویسم.
من بخود اجاز
ندادم چیزی کم
و زیاد کنم و
چنین اختیاری
را بپذیرم نه
تنها از این
جهت که کسان دیگری
با مصاحبه های
خود مشارکت
داشتند بلکهه
مهمتر از هرچیز
اینکه این کار
محصول زحمات
خود او و مسؤلیت
نهائی انتشار
آن هم نیز طبیعتا
بعهده خود او
بود. البته
بخشی از
مصاحبه
شوندگان را هم
همانطوری که
دکتر ریگی
مطرح کرده
است من معرفی
کرده بودم . باید
بگویم که در
ان مرحله تنظیم
مطالب از نظر
ساختار ی بسیار
کار می خواست.
بسیاری مطالب
نیاز به چک
کردن و تصحیح
مجدد داشت و
بسیاری از
جملات و ترجمه
ها که از بلوچی
به فارسی و یا
نقل و قول
مستقیم بود
گاه نا مفهوم
و گاه نا دقیق
بنظر می رسید
و در ضمن نه
تنها هنوز به
مصاحبه های بیشتری
برای تدقیق
مسائل نیاز
داشت بلکه
هنوز از
مصاحبه
شوندگان
اجازه انتشار
نقل و قول های
آنها را
نگرفته بود. این
را هم اضافه
کنم که کتاب
کمتر جنبه
تحلیلی داشت
بلکه بصورت
مجموعه ای از
اطلاعات بود
که بعدا هم
بعضی ایراد
گرفتند که این
مجموعه
اطلاعات چه
کاربردی
دارد. با این
وصف بنظرم
شرایط سیاسی و
اجتماعی که در
عنوان آمده
است بسیار
کمرنگ بود
البته این ناشی
از درکی بود
که دکتر ریگی
از تاریخ شفاهی
داشت.
من
با خواندن این
نسخه و با
تشکر از
اعتمادی که
بمن داشت.
گفتم اولا من
فقط نظرات
خودم را در
مورد این نسخه
می دهم ولی من
شخصا چیزی کم
و زیاد نمی
کنم ومعمولا
مسؤلیت یک اثر
تماما بخود
مؤلف بر می
گردد . همینطور
مطرح کردم که
برای آماده
کردن کتاب باید
وقت زیادی را
هنوز صرف کند
و نباید در
انتشار آن این
قدر عجله شود
چون نقایص آن
می تواند
ضربات جبران
ناپذیری به
کار و اعتبار
خود او بزند. و
همینطور گفتم
وقتی تمام این
اشکالات بر
طرف بشود
آنوقت من
مقدمه را
خواهم نوشت ولی
چون اصرار کرد
که همان وقت
مقدمه آماده
شود من مقدمه
ای برای آن تهیه
کردم . او بدون
فرستادن نسخه
نهائی بمن و
تقریبا بسیار
سریع گفت کتاب
را برای چاپ
فرستاده است و
این موجب تعجب
من شد. من
همانزمان
سوال کردم آیا
اشکالاتی که
مطرح شد
توانست بهمین
سرعت بر طرف
کند گفت بله
چون شبانه روزی
کار کرده است
و حتی مصاحبه
های بیشتری هم
انجام داده
است . سؤال شد
که آیا با
توجه به شرایط
امنیتی بعضی
از افراد که
ممکن است در
داخل ایران
باشند و یا به
ایران رفت و
آمد دارند، با
اجازه خود
آنها اسامی
مستعار بکار
گرفته است گفت
همه این کار
ها را کرده
است و حتی تا
آخرین لحظات
از او ( از طرف
من و دو رفیق دیگر
در همان گروه
واتساپی)
خواسته شد که
اگر مسائل امنیتی
وجود دارد
انتشار کتاب
را بلا فاصله
متوقف کند که
گفت اشکالی
وجود ندارد.
او کتاب را
بوسیله
انتشارات
ارزان در
استکهلم
منتشر کرد و
با توجه به
لطفی که بمن
داشت مقدمه
مرا و یک بخش
از مطلب مرا
در پشت جلد هم
آورد. او نسخه
نهائی را هم
قبل از
انتشار برای
من نفرستاد.
بعد
از انتشار
کتاب از چندین
جا بمن طوری
نوشتند که گویا
مسؤلیت
انتشار این
کتاب پای من
هم هست. بعضی
مطرح کردند
که ذکر بعضی
اسامی از نظر
امنیتی اشکال
دارد. و یا اینکه
نقل و قولها
از آنها دقیق
نبوده و بعضی
هم احتمالا
بصورت
مغرضانه
مطالب نه
چندان معتبر و
احتمالا
ساختگی طرح
کردند که
روابط خود
دکتر ریگی را
بزیر سؤال
برده بودند.
من با توجه به
این نگرانیها
با او تماس
گرفتم و او
احساس کرد من
با آنکه او را
تنها طی مدت
کوتاهی از طریق
رسانه های
مجازی و بعضی
مکالمات ویدئوی
و اودئوی می
شناختم تنها
رها کرده ام و بطور
جامعی در هر
زمینه از او
دفاع نکرده
ام. انتظار
داشت من تمام
و کمال در
مقابل هر نوع
اتهامی نسبت
به او شخصا
دفاع کنم.
هرچند
احتمالا بسیاری
از تهمت ها
مغرضانه بود و
من تا حدود زیادی
از ریگی دفاع
کرده بودم.
من
حتی پیشنهاد
تشکیل و مدیریت
اطاق "نوکین
دور" و کانال
واتساپی بهمین
نام را به او
داده بودم و
در آنها از او
حمایت می
کردم ( البته
با مشورت یکی
از دوستان دیگر).
و او بدرستی
در مدیریت هر
دو موفق بود.
ولی من در
موقعیتی
نبودم که
بتوانم تمام
و کمال کار
دفاع از او و روابطی
که مطرح شده
بود و شناخت
کافی هم
نداشتم و هنوز
هم ندارم
بعهده بگیرم.
این
گویا شدیدا
مورد رنجش
دکتر ریگی شد.
بعد کتاب را
در چاپ دوم در
اورد و مقدمه
مرا بدون توضیح
برای
خوانندگان
خود حذف کرد و
نقل و قول مرا
از پشت کتاب
هم بر داشت.
البته
او بعنوان
مؤلف و با
توجه به شرایط
حق داشت هر
طور که لازم می
دید با کتابی
که او روی آن
کار کرده بود
عمل کند. اما
او در مطالب دیگری
این جا و آنجا
این طور
برخورد می کند
که به من و
کارهای من
آشنائی ندارد
در حالی که در
کتابش نقل و
قول های متعددی
را از من و
مقالات و
کتابهای من
آورده و در
مصاحبه هائی
که با من در یک
پروسه چندین
ماهه داشت و
حتی از قبل
مرا می شناخت.
من
با آنکه هر دو
چاپ کتاب را
اکنون دارم ولی
هنوز کاملا
نخوانده و مقایسه
نکرده ام ولی
بنظر می رسد
بخشی از
اشتباهات
بازهم تکرار
شده اند.
اما
با وجود این،
بنظرم این
کتاب همانطور
که در مقدمه
بر همین کتاب
نوشته بودم
ارزشمند است
چون به آغاز یک
تاریخ کوتاه
ولی پربار
روشنگری و
زندگی و فعالیت
انهائی می
پردازد که در
سیستان و
بلوچستان در این
راه مبارزه
کردند و بسیاری
دستگیر،
زندانی و
شکنجه شده و
حتی جان خود
را از دست
دادند. در
همان حال که
خط بطلانی بر
روایات مبتذل
، دروغین و یا
حتی سکوت این
رژیم می کشد،
بخشی از تاریخ
سفاکیت و بیرحمی
رژیم استبدادی
جمهوری اسلامی
را در این
استان نشان می
دهد. هرچند
لازم است آن
را با دیدی
انتقادی و سازنده
خواند ولی
خواندن آن یک
نیاز است. امید
است دکتر ریگی
درخشان هم در
چاپ های بعدی
اشتباهات را
به حد اقل
برساند.
ایوب
حسین بر
(هوشنگ نورائی)-
لندن ـ ۲۷
اوگوست ۲۰۲۴