پشت
پرده کودتای
پارلمانی در
پاراگوئه !
علی
یوسفی
مجلس سنای
پاراگوئه ، که
اکثریتش را
راست ها ،
زمین داران بزرگ و
طرفداران
کشورهای غربی
مدعی
دموکراسی ، بر
عهده دارند ،
رئیس جمهور
این کشور،
لوگو ، که مستقیما
از سوی مردم و
در یک
انتخابات
دموکراتیک انتخاب
شده بود ، را
از طریق یک
کودتای
پارلمانی از قدرت
خلع کردند .
براساس قانون
اساسی " واقعا
موجود " این
کشور ، رئیس
جمهور
مستقیما از
سوی مردم
انتخاب می شود
وبه همین دلیل
این تنها آنها
هستند که می
توانند رای به
برکناری او
بدهند . اینکه
حالا
سیاستمداران
رسوا و حامیان
غربی شان ،
بهمراه
زمینداران بزرگ
در بوق و کرنا
کرده و بر
قانونی
بودن تصمیم
گیری شان در
مورد برکناری
وی دم می زنند
، عاری از
هرگونه
واقعیتی ست .
انجام چنین کودتای
رسوائی در یک
زمان کوتاه و
بی سابقه انجام
گرفته است .
فرناندو لوگو
، رئیس جمهور
برکنار شده
براساس اسناد
و شواهد ،
فرصت هیچگونه
دفاعی از خود
را نداشته است
. تا همین حالا
کشورهائی
همچون برزیل ،
آرژانتین ،
شیلی ،
اروگوئه و
ونزوئلا ، ضمن
اعلام وقوع یک
کودتا در این
کشور ، سفرای
خود را از
پاراگوئه
فراخوانده و
در نظر دارند
اقدامات
تنبیهی دیگری
نیز انجام
دهند . اخراج
از بازار
مشترک
کشورهای آمریکای
لاتین و عدم
برسمیت
شناختن رئیس
جمهور جدید ،
فدریکو
فرنادو ، از
جمله این
اقدامات خواهند
بود . اینها
همه در حالی
است که برخی
از سیاستمداران
آلمان ، همچون
نیبل ، وزیر "
کمک به
کشورهای در
حال توسعه "،
در یک اقدام
سراسیمه
انتخاب " رئیس
جمهور" جدید ،
را در کنار
کشورهائی چون
کانادا ،
اسپانیا و
واتیکان
برسمیت
شناخته و به
وی تبریک گفته
اند .
براستی
پشت پرده چنین
کودتائی چه پارامترهائی دخیل
بوده اند؟
در ۲۱ ژوئن ۲۰۱۲
پارلمان خلع
ید رئیس جمهور
را در دستور
قرار داد و
همان روز هم
سنای این کشور
در یک اجلاس
فوق العاده با
اقامه دعوا
علیه رئیس
جمهور، حکم برکناری
وی را صادر و
تنها نوزده
ساعت به وی مهلت
دفاع از خود را داد .
مهلتی که سپس
به دو ساعت
تقلیل داده شد
. سنا در
آغازدر ۹
مورد لوگو را
متهم به عدم
صلاحیت کرد که
در اقدام بعدی
به پنج مورد
کاهش یافت .
نتیجه رای گیری
از همان آغاز
روشن بود .
لوگو بهر شکل
باید خلع قدرت
شود . در این
میان نه دلایل
وکلای لوگو
شنیده شد و نه
دلایل اقامه
شده از سوی
رئیس جمهور
گوش شنوائی
داشت . همه
موارد اتهامی
تنها ادعاها و
مواردی بودند
که به آنها می
توان
تنها با دیده
حدس و گمانه زنی نگریست .مثلا آنها
ادعا می کردند
که فرناندو
لوگو به اتحادیه
جوانان
سوسیالیست در
یک تظاهرات
کمک مالی کرده
است .
تظاهراتی که
از نظر آنان
سرود هائی
علیه قانون
اساسی کشور
خوانده شده
بود . یا اینکه
لوگو در
چارچوب برنامه
رفرم ارضی ،
از ابزار و
آلات ارتش
استفاده کرده
تا زمین های
زمینداران
بزرگ را
اندازه گیری
کند . بر این
اساس
قرار بوده است
تا معلوم شود
که ایا این
زمین ها واقعا
به آنان تعلق
دارد و یا نه ؟ یکی
دیگر از موارد
اتهامی
ارتباط و کمک
های مالی و
لجستیکی به
گروههای
چریکی بود . و
سرانجام
اینکه گویا وی
" پروتکل
اوشوآیا "ی
بازار مشترک
آمریکای
جنوبی را
امضاء کرده ،
بدون اینکه
چنین منشوری
را به اطلاع
پارلمان
برساند .
آنها در
مجموع و بر
اساس چنین
داده هائی ،
که تردیدهای
بسیاری در
درستی آنها وجود دارد
، لوگو را به
به بی کفایتی
متهم کرده و
از این طریق
می خواستند
ثابت کنند که
لوگو به وجهه
قانون اساسی
کشور و از این
طریق به
منافع
" مردم " ضربه
زده و خیانتی
بزرگ را مرتکب
شده است . مسلم
است که چنین
ادعا هائی غیر
واقع و پوچ
است . چرا که
فرناندو
لوگو ، در
سالهای اخیر ،
با وجود
مقاومت و
کارشکنی های
عدیده مجلسین
، زمینداران
بزرگ و حزب
دست راستی
کولورادو ،
خدماتی هر چند
ناچیز به نفع
دهقانان خرده
پا ، فقیر و
همچنین
تهیدستان و
حاشیه نشینان
شهری انجام
داده است .
اینها اکثریت
مردم این کشور
را تشکیل می
دهند . آنها
لوگو را از
قدرت کنار
گذاشتند ، چرا
که او به
مبارزه با
زمینداران
بزرگ ، پدیده
اعتیاد و
مافیای
قدرتمند این کشور
پرداخته بود .
مبارزه با
آنهائی که 60
سال تمام بر
کشور حکم
راندند . بیش
از ۹۰ در صد
زمینهای
حاصلخیز این
کشور در دست
چند درصد
زمینخوار
قرار دارد . با
وجودی که لوگو
نتوانست
برنامه رفرم
ارضی
را بدلیل بلوکه
کردن پارلمان
به پیش ببرد ،
با اینحال هنوز که
هنوز اکثریت
عظیمی طرفدار
او هستند .
خدمات درمانی
عمومی و مجانی
، تغذیه رایگان
در مدارس ،
تسهیل شرایط
کارآموزی های فنی
پس از
دبیرستان ،
مبارزه با
بیسوادی مزمن کشور
، راه
اندازی سیستم
بازنشستگی برای
نیازمندان ،
مبارزه با
فساد مالی
فراگیر طبقات
بالا ،
سیاستمداران
راستگرا و
پاکسازی قوه
قضائیه کشور
از باندهای
مفتخور و
بیعدالت ، از
عمده خدماتی
بود که او از
پس پیروزی در
انتخابات
ریاست جمهوری
اش در سال ۲۰۰۸
انجام داده
است . همین
خدمات دلیل
اصلی برکناری
او بود . یکی از
اقدامات مهم
لوگو در
راستای اجرای
رفرم ارضی ،
افشای دزدی
های کلان در
نیروگاههای آب ، برق
رسانی و صنعت
سیمان بود . در مدت
ریاست جمهوری
او هزاران نفر
از هواداران راستها
که سیستم
قضائی این
کشور جا خوش
کرده و حقوق
های کلان ،
بدون انجام
کاری دریافت
می کردند ،
اخراج شدند .
مخالفت با
کودتای
پارلمانی در
پاراگوئه اکثریت
عظیمی از
هواداران
لوگو را به
خیابانها کشانده
و خواهد کشاند
. برای روزهای
آینده قرار
است آکسیون
های اعتراضی
مختلفی
برگزار گردد .
در یک
نظرسنجی
انترنتی که
در روز 23 ژوئن
انجام شد ، ۶۰
درصد شرکت
کنندگان ضمن
مخالف با
برکناری لوگو
، همچنین با
نظروی که گفته
بود : " با
انجام چنین
کودتائی به
سنت های
دموکراتیک
پاراگوئه ضربات
جبران
ناپذیری وارد
آمده است " ،
موافق بوده
اند . اینها
همه در حالی
است که اگر
اکثریت عظیم
دهقانان کم
زمین و
تهیدستان ، که
هیچگونه امکان
دسترسی به
انترنت را
ندارند ، را
بر این آمار
بیافزائیم ،
آنگاه با یک
مخالفت
همگانی با
کودتا
روبرو
خواهیم بود .
اینها همه و
نیز عدم
مقبولیت دولت
جدید در میان
کشورهای
آمریکای
لاتین ، در
روزها و
ماههای آینده
نشان خواهد که
فرانکو
نخواهد
توانست به " دولت
ثبات "
ادعائی خود
جامه عمل
بپوشاند .
ابتکارات
توده ای از
جمله "
نافرمانی و
مقاومت های
مدنی در دستور
روز گروههائی
قرار گرفته
است که مردم
را به همکاری
برای اجرای
این پروژه
دعوت می کنند .
دبیرکل
حزب " فرنته گوآسو"
، حزب متعلق
به لوگو ،
گفته که ما با
انجام
تظاهرات
مسالمت آمیز ،
آزادی های
اجتماعی و
عمومی را به
کشورمان باز
خواهیم
گرداند.
به گزارش "
جبهه ملی برای
احیای
دموکراسی "
حمایت توده ای
از لوگو در
مناطق
روستائی بیشتر
شده است
. به همین
دلیل آهسته
آهسته ، اما
با اعتماد
خاطر ، مقاومت
در پاراگوئه
در حال
شکلگیری ست .
علاوه بر
تظاهرات
خودجوش روز اول
کودتا ، درروز
سه شنبه گذشته
، ۲۶ ژوئن ، در ۳۰
نقطه ، یعنی
در هفده استان
این کشور،
دهقانان به
خیابانها
آمدند و علیه
دولت جدید به
تظاهرات
پرداختند . در
جنوب
پاراگوئه دهقانان
برای مدتی
خیابانها را
بسته و به
کنترل خود
درآوردند .
گفتنی ست که
این جبهه شامل
دهقانان کم
زمین ،
سرخپوستان ،
زنان خانه دار
، روشنفکران و
جوانان فعال
همه شهرها می
باشد . محل
گردهمائی
آنها ، همچون
میدان تحریر در
مصر ، مقر
تلویزیون این
کشور در ، آسون
سیان ، پایتخت
پاراگوئه ،
است . تجمع
کنندگان از
طریق
میکروفون
آزاد محل تجمع
به تبلیغ نظرات
خود می
پردازند .
لازمه
اعلام
همبستگی با
مردم
پاراگوئه !
کودتای
انجام گرفته
در پاراگوئه
نشان داد که
این سنت قدیمی
در آمریکای
لاتین ، که
برکناری
روسای جمهور
مخالف با اقلیت
زمین خوار ،
سرمایه داران
و احزاب دست
راستی ، از
قدرت هنوز که
هنوز به حیات
خود ادامه می
دهد . کودتای
های نظامی در
این کشورها و
نمونه آخر آن در
هندوراس و خلع
ید از زالایا
در سه سال پیش
آینه تمام
نمای آن بود .
این کودتا با
کمک و همیاری
بیدریغ
آمریکا و
کشورهای غربی
انجام گرفت .
اینبار اما بدون یک
کودتای نظامی
و همچنین و
بظاهر بدون
نقش و حضورکشورهای
غربی
یکی دیگر از
دولتهای
طرفدار مردم
تهیدست را از
کار برکنار
کرده اند .
کودتاچیان در
قد و قواره
کاملا جدید ، یعنی
بکارگیری
"حقه ای ناب "
ابزار و ادوات
دموکراسی را
علیه همان
دموکراسی
سازمان داده و
دارند پیروزی
شان را جشن می
گیرند.
چپ و
نیروهای
مترقی نمی
تواند علیه
کودتا در پاراگوئه
نباشد .
همبستگی بین
المللی حکم می
کند که خود را
در کنارمردم
پاراگوئه ، که
نمی خواهند
دوباره شاهد
بازگشت
دیکتاتوری ۶۰
ساله حزب راست
گرای «
کوولورادو »
باشند ،
بیابیم . باید
به آنها
بگوئیم که
درمبارزه شان
تنها نیستند و
نخواهند بود و
ما نیز در
تلخکام کردن
این « پیروزی
چشمگیر » بر
کودتاچیان
همراه آنانیم
. مبارزه
اکنون و آتی
در پاراگوئه
جزئی از همان
جنبش های
اجتماعی ، یا
همان جنبش های
نوین
ضدسرمایه
داری ، جهانی
و بویژه
کشورهای آمریکای
لاتین است .
۸
تیرماه ۱۳۸۹ـ
۲۸ ژوئن ۲۰۱۲