سال
ستيز طبقاتی
به جای جهاد
اقتصادی
بيانيهی
شماره ۱
شورای
برگزاری
مراسم روز
جهانی کارگر
سال ۱۳۹۰
در آستانه
ی روز جهانی
کارگر، اول
ماه مه در سال ۱۳۹۰
قرار داريم. سالی
که رهبر
ِحاکميت
سرمايهداری
ايران در
ادامهی طرحها
و اقدامات هر
چه بيشتر برای
سرکوب مطالبات
و منافع طبقهی
کارگر و برای
تکميل برنامهی
سرمايه داري،
آن را سال
"جهاد
اقتصادی" اعلام
کرده است. اما
طبقهی کارگر
در اين سال
بايد بيش از
پيش در مقابل
اين حاکميت
سرمايه داری
ايستاده و سال
۱۳۹۰ را به سال
تقويت و گسترش
" ستيز
طبقاتی" و "
نبرد کارگری"
تبديل کند.
کارگران
در ايران در
بدترين وضعيت
معيشتي، اقتصادی
و سرکوب سياسی
قرار گرفته
اند؛ قراردادهای
موقت، بيکارسازي،
دستمزدهای
تا چند مرتبه
زير خط فقر و
شرکتهای
پيمانکاری و
قراردادهای
اسارت آورشان
به طبقهی
کارگر تحميل
ميشود؛ با
طرح حذف
يارانهها
حاکميت
سرمايهداری
در ايران همگام
و مطابق با
نسخههای
نهادهای
جهانی سرمايه
داری همچون
صندوق بين
المللی پول و
بانک
جهاني،هجوم گسترده
و وحشيانهتری
را به زندگی و
هستی کارگران
آغاز کرده است
وهم اکنون
قيمت های برخی
اقلام اساسی
تا ده برابرافزايش
يافته درحالی
که دستمزد ها
کماکان برده
وارانه است و
پرداخت مبالغ
اندک و مضحک
يارانه ی نقدی
حتا چاره ی يک
دهم هزينه ی
زندگی
کارگران را
نميکند؛
کارگران و
فعالان
کارگری و
فعالين تشکلهای
مستقل در جنبش
کارگری به
حبس، اخراج،
تهديد، ارعاب
و بيکاری
محکوم ميشوند؛
هر گونه اعلام
نظر، بيان
انديشه،
اعتراض،
تظاهرات و هر
نوع فعاليت
اجتماعی-سياسی
سرکوب ميشود.
برای دعوت
کارگران به
تحمل استثمار
و بردگی و از
طرفی برای حفظ
سودآوری
سرمايهداران،
کارگران را به
"جهاد
اقتصادی"
دعوت ميکنند
و با استفاده
از اين واژگان
مذهبی- ناسيوناليستی
قصد تخدير و
فريب کارگران
را دارند تا
شايد کسی فکر
کند تحمل اين
فلاکت " جهاد"
است و لازم! نه!
کارگران فريب
اين بازيها
را نميخورند!
در ساير
نقاط جهان نيز
کم و بيش و با
همين محتوا،
وضعيت به همين
صورت است و
کارگران به
صورت روز
افزون به
مبارزه مشغولاند.
در بسياری کشورها
کارگران عليه
افزايش سن
بازنشستگي، افزايش
ساعت کار،
اخراج
کارگران،
کاهش دستمزدها
و ... دست به
اعتراض و
اعتصاب زدهاند؛
درست شبيه به
همپالکيهای
سرمايه داری
اسلامی
ايران،
سرمايهداران
در ديگر نقاط
جهان نيز
کارگران را به
"رياضت
اقتصادی" و در
واقع به تحمل
فلاکت و نکبت
موجود دعوت ميکنند.
نظام
سرمايهداری
و دموکراسيهای
صوری و ننگين
آن که عامل
فقر و بدبختي،
فلاکت، حبس،
ديکتاتوري،
سرکوب، جنگ
افروزی و خرافهپروری
است و به
خاطر سود
محوری و
پاسبانی از
نظام استثمار
گرانه اش،
امروزه در
سرتاسر دنيا
شرايطی بی
نهايت غير
انساني
ايجاد کرده و
موج اعتراض
مردمی به
مشکلات و مصائب
در نقاط مختلف
دنيا از جمله
آمريکا، انگليس،
ساير نقاط
اروپا، مصر و ...
بر انگيخته
شده است. لازم
است به
کارگران و هم
طبقهايهايمان
هشدار بدهيم
که آنان بايد
اصل نظام
سرمايه داری
را آماج حملات
خود قرار دهند
و نه فقط جناحهای
اکنون حاکم
را؛ بايد به
هوش باشيم که
ما کارگران
نبايد نيروی
اعتراضی و
طبقاتی خود را
تبديل به
ابزاری برای
سرنگونی يک
جناح سرمايهداری
و به قدرت
رسيدن جناحی
ديگر و
احتمالن خوش
رنگ و لعاب
سرمايهداری
کنيم. کارگران
بايد با اتکا
بر نيروی
طبقاتی خود و
با حملات
سازماندهی شده
و متشکل عليه
نظام سرمايهداري،
هم به سرنگونی
حاکميتهای
موجود و
ديکتاتوری
های حاکم
بپردازند و هم
بتوانند
نيروی طبقاتی
و سياسی خود
را به جای آن
حاکم کنند. در
صورتی که
اعتراضات و
نبرد و ستيز
کارگران به
صورت متشکل و
سازمانيافته
باشد در
کمترين حالت
ممکن، آنان
خواهند
توانست
بسياری از
خواستهها و
مطالبات خود
را به حاکميتهای
سرمايه داری
تحميل کنند.
ما
کارگران برای
دگرگون کردن
وضعيت
سياسی-اقتصادی
در ايران، به
هر جنگ خارجی
عليه خود نه ميگوييم،
ما هرگز تسليم
فريب و توهم
پراکنی هيچ
کدام از جناحهای
داخلی و خارجی
سرمايهداری
نميشويم. ما
به کمک و ياری
هيچ دولت
سرمايهداری
اعم از
آمريکا، چين،
روسيه،
انگليس، فرانسه
و... باور
نداريم. برای
ما سرمايهداری
احمدی
نژاد-خامنه
ای- سپاه با
جناح ديگر که
فعلن اندکی از
قدرت رانده
شده يعنی
اصلاحطلبان
و ليبراالها
از جمله
کروبی- موسوی-
خاتمی و يا
هرگونه سرمايهداری
از نوع
کراواتي،
ليبرال،
نوليبرال، ناسيوناليست،
مذهبي،
سلطنتی و يا
هر شکل ديگری از
سرمايهدارن
فرقی نميکند!
ما تنها و
تنها بايد با
اتکا بر نيروی
طبقاتی
خودمان و با
ايجاد و تقويت
و گسترش تشکلهای
خودساخته و
مستقل از
دولت،
کارفرما و سرمايه
داران و با
ايجاد و يا
تقويت سازمانها
و نهادهای
سياسی و
کارگری خود،
با نبردی
فراگير عليه
کليت نظام
سرمايهداری
ستيز کنيم.
ما
کارگران بايد
به دقت اَشکال
مبارزه
سازمانيافته
و متشکل خود
را بر اساس
شرايط و بر
اساس توازن
قوا انتخاب
کنيم. اکنون
علاوه بر
مبارزات
علني، متشکل،
متحد،
گسترده، توده
ای و اجتماعی
و فراگير و به
موازات آن،
بعضی از ما
کارگران بايد
بتوانيم هستههای
مخفي، کميتهها
و محافل مخفی
را در محل کار
و زندگی خود
ايجاد کنيم.
ما نبايد تمام
نيرو و
امکانات خود
را در معرض
ديد و حملهی
نظام سرمايهداری
قرار دهيم.
بار ديگر
تاکيد ميکنيم
که برای
مقابله با
معضلات پيش
رو، ما کارگران
هيچ چارهای
جز ايجاد تشکلهای
خود ساخته و
مستقل نداريم
و لازم است به
افشا و مبارزه
با باورهای
آشتيجويانه
با نظام
سرمايه داری
بپردازيم
زيرا خواستههای
ما با چانهزنی
و اميد و توهم
به سرمايهداری
و با مذاکره و
خواهش به دست
نميآيد!
در اين
راستا و در
آستانهی روز
جهانی کارگر "
يازده
ارديبهشت " که
روز جشن و
خروش جهانی
کارگران و
اعلام و تجديد
همبستگی بينالمللی
طبقهی جهانی
کارگر است،
ضمن اين که
تمامی
کارگران را به
مبارزهی
متشکل و
سازماندهی
شده عليه نظام
سرمايهداری
در ايران فرا
ميخوانيم،
در تقابل با
نام گذاری اين
سال به "سال
جهاد
اقتصادی"
توسط رهبر حاکميت
سرمايه داری
اسلامي، ما
سال ۱۳۹۰ را سال
تقويت و گسترش
"ستيز
طبقاتی" و "
نبرد کارگری"
اعلام ميداريم
و مطالبات هشت
گانه ی ذيل را
به عنوان اهم
مطالبات
کارگران
ايران اعلام
ميداريم.
ما از
تمامی
کارگران،
فعالان
کارگري، تشکلها،
رسانهها،
نهاد ها و
سازمانهايی
که به امر
تقويت مبارزهی
طبقاتی
باوردارند ميخواهيم
که با انتشار
و گسترش
بيانيههای
اين شورا و
مطالبات هشت
گانهی اعلام
شده، ما و
مبارزهی
مشترکمان را
ياری رسانند.
به علاوه
هرگونه نظر و
يا پيشنهاد
درباره ی مفاد
بيانيهها،
مطالبات هشت
گانه و يا هر
پيشنهاد
دربارهی
برگزاری
مراسم در روز ۱۱
ارديبهشت از
طريق ايميل
رسمی ما
(may1390@gmail.com 1) قابل
دريافت،
بررسی و اقدام
است.
مطالبات
هشت گانهی
کارگران
ايران ، سال ۱۳۹۰
۱ـ ما
کارگران برای
مقابله با
قراردادهای
موقت، سفيد
امضا و
قراردادهای
شرکتهای
پيمانکاری
با اتحاد و
آگاهی و با
ايجاد تشکل
های خود دست
به مبارزه
خواهيم زد.
۲ـ حذف
يارانهها
هجوم به سفرهی
خالی کارگران
است؛ ما ضمن
گسترده کردن
اقدام برای
نپرداختن قبضهای
آب، برق، تلفن
و گاز از هر
طريق ممکن
ديگر و به
صورت متحد و
متشکل با اين
اقدام و طرح ِ
ضد کارگری
مبارزه
خواهيم کرد.
۳ـ ما اعلام و
تعيين حداقل
دستمزد ۳۳۰
هزار تومان که
چندين برابر
زير خط فقر
است و توسط
نهاد سرمايهداری
شواريعالی
کار تعيين شده
و نيز روش ضد
کارگری و خائنانهی
سه جانبه
گرايی را
محکوم ميکنيم؛
در روش سه
جانبه گرايي،
مذاکره و
توافق بين
نمايندگان
کارفرمايان و
نماينده دولت
(که همگی از
طبقهی
سرمايهدار
هستند) از يک
سو و ازسوی
ديگر نمايندهی
کارگران
انجام ميگيرد
و کارگران در
مقابل دو رای
سرمايه داری بازنده
خواهند بود.
ما اعلام ميداريم
که افزايش
دستمزد با
خواهش و توافق
و مذاکره حاصل
نميشود.
کارگران بايد
با اعتراض و
نمايش قدرت و
اعتصاب و با
مبارزهی
متشکل و متحد
دستمزدهايی
متناسب با
استاندارهای
زندگی را به
سرمايهداری
تحميل کنند.
۴ـ
کارگران
و فعالان
کارگری
زندانی بايد
آزاد شوند و
ما هر گونه
دستگيري،
اخراج و تحت
فشار قرار
دادن کارگران
را محکوم
نموده و به
صورت گسترده
برای آزادی آنان
مبارزه
خواهيم کرد.
۵ـ ما
کارگران برای
دستيابی به
آزادی بيان،
آزادی تشکل،
تحزب، اعتصاب،
آزادی قلم و
آزادی تمامی
زندانيان
سياسی و پايان
يافتن احکام
ضد انسانی
اعدام ،همزمان
با ديگر
مطالباتمان
مبارزه
خواهيم کرد.
۶ـ پيروزی
کارگران جز با
اتحاد متشکل و
سازمانيافتهی
تمامی اقشار
طبقهی کارگر
اعم از
کارگران
صنعتي،
معلمان، پرستاران،
کارگران بخش
خدمات،
معادن،
کارگران کشاورزی
و ... ممکن نيست.
ما ضمن اتحاد
با تمام کارگران
ايران و منطقه
و حمايت از
مطالبات
کارگران مهاجر
در ايران از
جمله کارگران
افغانی ، خود
را متحد و
پشتيبان
مبارزات
کارگران در سراسر
جهان ميدانيم.
۷ـ ما
برای دستيابی
به مطالبات
اقتصادی-
سياسی خود بر
عليه تمامی
جناحها و
حاکميتهای
داخلی و خارجی
سرمايهداری
اعم از اصولگرا
و اصلاحطلب
در ايران و
اعم از دولتهای
سرمايهداری
آمريکا،چين،
روسيه،
اروپايی و ...
تنها و تنها
با اتکا بر
نيروی طبقاتی
کارگری خود،
مبارزه
خواهيم کرد.
۸ـ نظام
سرمايهداری
از تبعيض
جنسيتی-اقتصادی-
سياسی- اجتماعی
عليه زنان
بهره و سود ميبرد،
همچنين کار
کودکان منبع
سودهای
سرشار برای نظام
انگلی سرمايه
داريست؛ ما
برای متشکل
کردن هر گونه
مبارزه برای دستيابی
زنان به
مطالبات
طبقاتی خود و
نيز برای تقويت
جنبش لغو کار
کودک از هيچ
مبارزهای
فروگذار
نخواهيم کرد.
شورای
برگزاری
مراسم روز
جهانی کارگر
سال ۱۳۹۰
بيانيه
شماره۱ -
سال ستيز
طبقاتی به جای
جهاد اقتصادی
۱۸ فروردينماه
۱۳۹۰
1may1390@gmail.com