هشت مارس
روز جهانی زن
گرامی باد!
روزهای
سال بسیار زیادند
ولی روزهای بسیار
بزرگ جهانی خیلی
کم. روز جهانی
زن از آن
روزهای بزرگ
است که اثرش
در زندگی
جوامع مدرن و
منجمله زنان
جاودانه شده
است. نمی توان
همین میزان از
پیشرفت در
برابری و
حقوق زنان را
از ۸
مارس جدا کرد.
میزان مشارکت
زنان در عرصه
های گوناگون
زندگی و بویژه
تصمیم گیری های
کلان هم نتیجه
تحولات سیاسی
و اجتماعی
دموکراتیک
است و هم معیاری
برای درک از پیشرفت
دموکراسی.
البته همراه و
در کنار روز
جهانی زن روز
جهانی کارگر
بوده است. هر
دو زندگی میلیونها
مردمی را که
از ستم و
استثمار رنج
برده اند دچار
تحول کردند و
به آنها در
جوامع امروزین
جایگاه دادند.
هرچند هنوز
راه درازی در
پیش باشد. تاریخ
پیدایش این
روز تاریخ
مبارزات خونین
و شبانه روزی
است که برابری
و عدالت را در
همه ابعاد
اجتماعی می این
روز می طلبید.
زنان بزرگی
را که عمدتا
با درک سوسیالیستی
و ضد سرمایه
داری این روز
را جاودانه
کردند نمیـتوان
و نباید
فراموش کرد.
کلارا زتکین،
آلکساندرا
کولونتای و
روزالوگزامبورگ
از پیشگامان
آوردن این روز
بودند ولی فراموش
نکنیم که بسیاری
از زنان و
زنان کارگر
که در کارخانه
ها کشته شدند (
منجمله واقعه
۱۹۱۱
کارخانه چیت نیویورک)
و بی نام و
نشان ماندند
این روز را با
خون خود آبیاری
کرده بودند.
امروز این
روز جهانی است
وحتی سازمان
ملل آن را با
تاخیر زیاد
بعنوان روز
جهانی پذیرفته
است و کمتر کسی
به انکار اهمیت
این روز می
پردازد ولی
زنان بویژه در
کشور های کمتر
توسعه یافته
منجمله
کشورهای
خاورمیانه
هنوز از
ابتدائی ترین
حقوق خود
محرومند.
مبارزه زنان
به پایان نرسیده
بلکه با توجه
به آگاهی و
دستاوردهائی
که در جهان
بدست آمده است
آنها توان بیشتری
برای ادامه
مبارزه خود
دارند.
با اتکا
به دستاورد های
گذشته زنان
مهمترین نیروی
تغییر در در
اواخر قرن بیستم
و اوایل قرن بیست
و یکم در آمده
اند. زنان
مبارز و آگاه
توانسته اند تصویر
عمومی از تاریخ
و ادبیات
گذشته را با دیدی
انتقادی باز
تعریف کنند.
زنان با این
درک آمدند که
زنان زن آفریده
نشده بلکه زن
ساخته میـشوند
و از نگاههای
اولیه بسیار
فراتر رفتند،
و تعریف جدیدی
از قدرت ارائه
کردند. اینکه
قدرت دیگر
تنها یک موضوع
عمومی در سطح
جامعه و دولت
نیست بلکه بخش
بسیار مهمی از
قدرت در خانه
و خانواده است
جائی که شوهر
بر زن حکم می
راند و
خانواده بر بچه
ها و این هم بسیار
ریشه دار است .
آنجاست که
رابطه بین
زنان و مردان
شکل گرفته و
نهادی میـشوند
و ارزش های
فرهنگی بر همین
اساس انتقال پیدا
می کنند و
حالت بدیهی
بخود میـگیرند.
زنان بما
آموختند که
معنی پاتریارکالیسم
یا پدر/ مرد
سالاری را در
ابعاد بهم پیوسته
عمومی و خصوصی
آن درک کنیم
در عین حال که
لازم است
عوامل مهم
طبقه و نژاد (
قوم و رنگ) را
در تبعیضات و
نابرابری ها
درک کنیم.
اکنون زنان را
نمی توان به
گوشه ای راند
آنها در مرکز
مبارزات جهان
مدرن حضور دارند.
اما در
کنار این روز
جهانی باید
از یک پدیده
عظیم در ایران
نیز یاد کرد.
جنبش مهسا/ ژینا
امینی که در
ارتباط و در
راستا و در
تکمیل جنبش
جهانی زن معنی
پیدا می کند.
در ایران زنان
زیر سلطه یک
رژیم توتالیتر
دینی, تحت ستم
بوده و از
ابتدائی ترین
حقوق خود
محروم مانده
اند ولی هرگز
از مبارزه بر
علیه این سیستم
دست نکشیده
اند. جنبش
انقلابی مهسا
در مقابل این
رژیم به زنان
ایران نیروی
دو چندان بخشید
و آنها را در
رهبری جنبشی
قرار داد که
اهمیت تاریخی
ماندگار
دارد. این
واقعه نشان
داد که زنان میـتوانند
نقشی اساسی و
هژمونیک در
جامعه مبتنی
بر خصوصیات
انترسکشنال یک
جامعه امروزی
بازی کنند.
زنان بیش از
هرنیروئی به
اهمیت برابری
و مساوات و
عدالت و آزادی
و زندگی در
جوامع کنونی
آگاهی پیدا می
کنند و این بیانگر
اهمیت جایگاهی
است که در
مبارزات کسب
کرده اند. زنان
هم درگیر تعریف
و باز تعریف
هویت چند لایه
ای قرار دارند
که در بر اساس
مکان و زمان
هم مضمون و هم
ترتیب اشان تغییر
می کند اما
بنظرم اکنون
زن بودن شاید
بالاترین
مقام را در
چنان سلسله
مراتبی از هویت
ها بازی کند.
از این زاویه
زنان بیش از
هر زمانی به
سازمان های
مستقل خود نیاز
دارند.
رروز
جهانی زن یک
روز برای
برگزاری
مراسم سفره های
رنگین و کالائی
شده برای
فراموش کردن نیست
بلکه روز
بزرگداشت
مبارزه و تلاش
و برنامه ریزی
برای مبارزه ای
جهانی است.
زنان نیروئی
جهانی اند و
برای مبارزه
در هر جائی که
باشند نیاز به
اتحادی جهانی
دارند.
هوشنگ
نورائی (ایوب
حسین بر) لندن- ۷
مارس ۲۰۲۴