يك
تهديد واقعى
عليه بشريت!
به
بهانه توافق
نامه تاريخى
سازمان ملل در
زمينه خلع
سلاح اتمى!
داريوش
ارجمندى
روز
جمعه هفتم
ژوئيه، اجلاس
عمومى سازمان
ملل متحد گام
تاريخى و مهمى
را در راستاى
واقعيت
بخشيدن به
روياى جهان
عارى از سلاح
هاى اتمى
برداشت. ۱۲۲
كشور جهان با
تصويب اين قطع
نامه، نگرانى
عميق بشريت
نسبت به خطر
نابودى جهان
در اثر بروز
جنگ اتمى را
به نمايش
گذاشتند.
"اليان
وايت گومز"
نماينده
كوستاريكا كه
رياست كميته
تنظيم اين
پيمان را
برعهده داشت،
در سخنان خود
پس از تصويب
توافق نامه
گفت: "اين يك
لحظه تاريخى
براى جامعه
بين المللى
ست. اين
نخستين پيمان كثيرالجانبه
در زمينه خلع
سلاح اتمى ست
كه در طول
بيست سال اخير
به ثمر نشسته
است...بعد از استفاده
از بمبهای
اتمی در
هيروشيما و
ناكازاكى در
آگوست ۱۹۴۵ در
پایان جنگ
جهانى دوم،
جهان ۷۰ سال
در انتظار این
تصویب اين عهدنامه
بوده است...ما
موفق شدیم تا
نخستین بذرهای جهان
عاری از سلاحهای
هستهای را
بکاریم."
بزرگترين
تهديد عليه
بشريت و كره
زمين! امروزه
جنگ هاى منطقه
اى و نيابتى
در گوشه و كنار
جهان، امنيت و
حيات ميليون ها نفر از
ساكنان كره
خاكى را به
خطر انداخته اند.
اما متأسفانه
بايد اعتراف
كرد كه فجايع
دردناكى كه در
افغانستان،
عراق، يمن و
سوريه شاهد
هستيم، در
مقابل عظمت
خطرى كه جنگ
اتمى متوجه
جامعه بشرى و
كره زمين مى
نمايد، رنگ مى
بازند. امروزه
در كنار فاجعه
زيست محيطى،
خطر جنگ اتمى،
بزرگترين
تهديدى ست كه
بر آينده جهان
سايه افكنده
است.
همچنان
كه گفته شد
روز جمعه ۱۲۲
كشور جهان با
تصويب توافق
نامه تاريخى
خلع كامل سلاح
هاى اتمى، گام
مهمى در مسير
جهان عارى از
اين سلاح
قيامت آفرين
برداشتند. اين
توافق نامه
نتيجه سال ها
تلاش و
مبارزات
خستگى ناپذير
افراد و سازمان هاى
صلح خواه، همچون
كارزار بين
المللى براى
خلع سلاح
اتمى، فدراسيون
جهانى پزشكان
براى جلوگيرى
از جنگ اتمى،
بنياد صلح در
عصر اتمى،
بنياد آمپلى
فاى: شبكه صلح
نسل ها براى
جهان عارى از
سلاح اتمى، مى
باشد. مطابق
این پیمان،
کشورهای
امضاءکننده،
تحت هیچ
شرایطی اجازه
نخواهند داشت
كه تسلیحات
اتمی یا مواد
انفجاری اتمی
یا تهدید
کاربرد چنین
تسلیحاتی را
توسعه دهند،
اقدام به
آزمايش يا
توليد اين
سلاح ها
نمايند، و يا
به اشكال
گوناگون در
صدد توليد ،
خريد و يا ذخيره
اين سلاح ها
برآيند.
براساس این
پیمان هرگونه
انتقال یا
کاربرد
تسلیحات اتمی
و یا هر وسیله
انفجاری اتمی
و همچنين
تهدید کاربرد
آن ممنوع
خواهد بود. به
عبارت ديگر
"جهانى عارى
از هرگونه
سلاح و تهديد
اتمى".
اما
همچنانكه
انتظار مى
رفت، در برابر
اين اقدام اميد بخش
"بشريت"، ۹
دولت اتمى
جهان، يعنى
ايالات متحده
آمريكا، روسيه،
بريتانيا،
فرانسه، چين،
هند،
پاكستان، كره
شمالى و
اسرائيل، ايستادگى
كرده و حاضر
به شركت در
پروسه تنظيم
نشدند. سه
قدرت عمدهٔ
هستهای،
يعنى آمريكا،
بريتانيا و
فرانسه، ضمن
تحريم
مذاکرات
مربوط به
تنظيم
قرارداد، از
امضاى آن
خودداری
کردند. این سه
کشور با صدور
يك بیانیه
مشترک مدعى
شدند كه "این
ابتکار عمل
آشکارا
واقعیت اوضاع
امنیتی در
جهان را انکار
کرده و نادیده
میگیرد."
اين
درحاليست كه
پيمان اخير
دقيقاً در
راستاى
قرارداد منع
گسترش سلاح
هاى هسته اى
ست كه اكثر
قريب به اتفاق
دولت هاى عضو
سازمان ملل، منجمله
سه دولت
آمريكا،
بريتانيا و فرانسه،
به امضاء
رسانده اند.
توافق
نامه منع
گسترش سلاح
هاى هسته اى!
تعهدنامه
موسوم به (ان
پى تى) يا منع
گسترش سلاح
هاى هسته اى،
در سال ۱۹۶۷
ميلادى تنظيم
شد و در طول
سال هاى پس
از آن تا
كنون، ۱۹۱
كشور عضو
سازمان ملل
متحد، بدان
پيوسته اند. چهار
دولت هند، پاكستان،
سودان جنوبى و
اسرائيل (كه
هيچگاه به داشتن
سلاح اتمى
اعتراف نكرده
است) حاضر به
پذيرش اين
تعهدنامه
نشده اند. كره
شمالى نيز پس از
يك دوره
كوتاه،
بدنبال عدم
پذيرش طرح صلح
پيونگ يانگ از
سوى دولت
آمريكا، در
سال ۲۰۰۳ از
پيمان خارج
شد.
براساس
معاهده (پى ان
تى)، دولت هاى
غيراتمى
متعهد مى شوند
كه هرگز در
جهت دستيابى
به سلاح اتمى
تلاش نكنند.
در مقابل،
دولت هاى صاحب
سلاح هاى
اتمى، تضمين
مى كنند كه
كشورهاى گروه
اول را در
مسير دستيابى و
بهره بردارى
صلح آميز از
تكنولوژى
هسته اى يارى
رسانند. درعين
حال دولت هاى
دارنده سلاح
اتمى متعهد
هستند كه در
مسير هدف نهايى
اين پيمان
يعنى خلع سلاح
كامل اتمى و
نابودى كامل
زرادخانه هاى
اتمى خود حركت
كنند. بايد اضافه
كرد كه منظور
از دولت هاى
صاحب سلاح
اتمى در اين
قرارداد،
تنها كشورهايى
هستند كه پيش
از تاريخ اول
ژانويه ۱۹۶۷
به سلاح اتمى
دست يافته
اند، يعنى
آمريكا،
روسيه، فرانسه،
بريتانيا و
چين.
به اين
ترتيب توافق
نامه جديد
كاملاً در
راستاى پيمان
(ان پى تى) بوده
و دولت هاى
نامبرده از
هيج دليل
قانونى و
منطقى براى
مخالفت با آن
برخوردار
نيستند، بلكه
برعكس و مطابق
تعهد اين دولت
ها مبنى بر حركت
در مسير خلع
كامل سلاح هاى
اتمى، قاعدتاً
مى بايست از
پيمان جديد
استقبال كنند!
با اين وجود
دولت هاى اتمى
علاوه بر تحريم
اين پروسه،
تلاش زيادى را
برای
جلوگیری از به
ثمر رسيدن آن
بخرج دادند.
آيرا
هلفاند،
برنده جايزه
صلح نوبل سال ۱۹۸۵
و از پايه
گذاران فدراسيون
بين المللى
پزشكان براى
جلوگيرى از
جنگ اتمى، در
ميزگردى در
شبكه
اينترنتى (therealnews.com)
ضمن تأكيد بر
اهميت تاريخى
پيمان اخير مى
گويد: "عدم
شركت دولت هاى
داراى سلاح
اتمى در پروسه
تنظيم توافق
نامه اخير،
مانعى جدى در
برابر امكان
دستيابى به
نابودى واقعى
خطر جنگ اتمى
ايجاد مي كند.
اين دولت ها
حاضر نيستند
به تعهدات خود
گردن
بگذارند،
آنها جهان را
با زرادخانه
هاى خود به
گروگان گرفته
و با خطر
واقعى نابودى
تهديد
ميكنند، اما
به نظر ميرسد
كه اكنون كاسه
صبر ساير
كشورهاى جهان
لبريز شده و آنها
ديگر حاضر به
پذيرش اين
وضعيت
نيستند." او با
اشاره به
ادعاى دولت هاى
آمريكا،
بريتانيا و
فرانسه در
غيرواقع بينانه
بودن مصوبه
جديد سازمان
ملل مى گويد:
"دولت هايى
نظير آمريكا،
مى خواهند
برخلاف تمايل
جهانيان، تا
جاى ممكن سلاح
هاى مرگبار
خود را حفظ
كنند... با اين
ادعا كه گويا
سلاح اتمى مي تواند
به نوعى امنيت
ملى كشور را
تأمين ميكند،
حال آنكه
دقيقاً
برعكس، تنها
نابودى كامل اين
سلاح هاست كه
نه تنها امنيت
ملى، بلكه
تظمين كننده
امنيت جهانى
خواهد بود."
ريك
ويمن يكى ديگر
از شركت
كنندگان در
ميزگرد يادشده
و عضو شبكه
بنياد صلح در
عصر هسته اى،
با اشاره به
تلاش هاى قدرت
هاى هسته اى
عضو ناتو مى
گويد: "بايد گفت
كه يكى از
وجوه شايان
توجه اين
پروسه، نقش مهمى
بود كه جنبش
هاى اجتماعى
در شكل گيرى
آن داشتند.
همزمان بايد
از ملت هايى
كه در به سرانجام
رساندن اين
پروسه نقش
داشتند نيز
تقدير كرد.
اين حركت
اميدبخش،
براستى در تاريخ
سازمان ملل بى
سابقه بود و
درحقيقت
انقلابى بود
در زمينه و
چگونگى
انعقاد
قرارداد ها و
ديپلماسى بين
المللى. اما
قدرت هاى هسته
اى و بويژه
پيمان ناتو،
تلاش زيادى
براى اعمال فشار
به دولت هاى
كوچكتر درگير
در اين پروسه
بخرج دادند.
به اعتقاد من
همه ما در سطح
جهان بايد
هوشيارانه
مراقب باشيم
كه دولت هايى
كه پيمان روز
جمعه را
پذيرفتند، به
تعهد خود پايبند
بمانند. بايد
انتظار داشت
كه خيلى از
قدرت هاى
اتمى، فشار
دوچندانى را
بر اين دولت
ها وارد كنند."
آيرا
هلفاند در
تأييد اين
سخنان و با
اشاره به
شباهت سياست
دولت اوباما و
ترامپ در اين
زمينه مى
گويد: "دولت
اوباما نيز
نخستين بارى
كه موضوع اين
عهدنامه به
ميان آمد بشدت
به مخالفت با
آن برخاست. در
برخورد به اين
موضوع، يك
تداوم سياست
از دوره
اوباما تا
ترامپ را شاهد
هستيم. در پشت
صحنه، سياست
اعمال فشار و
تهديد با
استفاده از
ابزار
اقتصادى و
نظامى
درجريان بوده
است." وى سپس به
خطر واقعى
بروز جنگ هسته
اى اشاره كرده
مى گويد: " مدت هاى
مديدی اين
تصور عموميت
داشت كه نبايد
نگران وقوع درگيرى
هسته اى ميان
روسيه و
آمريكا باشيم.
ايده وقوع
چنين جنگى،
غيرعقلانى
تلقى ميشد.
تحولات اخير
به ما نشان
داد كه اين
باور درست
نيست. منازعات
منطقه اى
همچون سوريه و
اوكراين، مى
توانند به يك
رويارويى
هسته اى
آمريكا و
روسيه منجر
شوند. درصورت
وقوع جنگ هسته
اى ميان اين
دو كشور، صدها
ميليون
نفر تنها در
عرض سى دقيقه
اول و در
نتيجه مستقيم
انفجارات و
تشعشعات اتمى
جان خود را
ازدست خواهند
داد. شهرهاى
بزرگ دو كشور
با خاك يكسان
خواهند شد.
عَلاوه براين
شاهد ويرانى
فوق العاده
محيط زيست
خواهيم بود.
كاهش حرارت در
كل كره زمين
به ١٥ درجه
فارنهايت، و
سقوط ٥٠ درجه
اى آن در شمال
آمريكا و
يوروآسيا،
باعث نابودى
اكوسيستم
خواهد شد. با
نابودى سيستم
توليد آذوقه،
اكثريت نوع بشر
با خطر مرگ در
اثر قحطى
روبرو خواهند
شد...علاوه
براين بايد
تأكيد كرد كه
حتى اگر اين
دو كشور قصد
آغاز عامدانه
جنگ اتمى را
نداشته باشند،
به هيچ وجه
نبايد امكان
بروز اتفاقى آن
را منتفى
دانست. در طول
دوران هسته
اى، حداقل در
شش مورد، مسكو
يا واشنگتن تا
يك قدمى حمله
اتمى پيش رفته
اند، چرا كه
به غلط تصور
ميكردند كه
حريف شان در پى
حمله به
آنهاست. جنگ
اتمى درنتيجه
نقص فنى در
كامپيوتر و
اشتباهات
مشابه، هرآن
امكان وقوع
دارد. از اين گذشته
نبايد خطر
حمله سايبرى
به تأسيسات و
زرادخانه هاى
هسته اى را
ناچيز دانست.
امروزه خطر
تروريسم
اتمى، به
معناى دزديدن
يك بمب اتمى ازسوى
تروريست ها و
انفجار آن در
نيويورك يا مسكو،
نيست، بلكه
خطر واقعى و
هراسناك،
پرتاب موشك
هاى هسته اى
درنتيجه حمله
سايبرى خواهد
بود."
آيرا
هلفاند برنده
جايزه صلح
نوبل و
نويسنده گزارش
"قحطى هسته
اى، خطرى كه
دو ميليارد
نفر را تهديد
ميكند"،
ادامه ميدهد:
"حتى يك جنگ محدود
و نه تمام
عيار اتمى،
بعنوان مثال
ميان هند و
پاكستان نيز
به قحطى جهانى
و خطر مرگ دو
ميليارد
انسان منجر
خواهد شد...با توجه
به تداوم
روزانه
درگيرى هاى
نظامى اين دو
كشور در
كشمير، نبايد
وانمود كرد كه
چنين خطرى
چندان واقعى
نيست."
ريك
وايمن در
تكميل سخنان
آيرا هلفاند
ميگويد: "از
ميان ١٥هزار
سلاح هسته اى
موجود در سراسر
جهان، روى هم
رفته بيش نود
درصد در تملك
آمريكا و
روسيه مى
باشد. ازاين
ميان گفته مى
شود كه بيش از
هزار موشك
هسته اى در
سيستم واكنش
سريع موسوم به
(hair-trigger alert)
قرار دارند.
حمله سايبرى،
هشدار خطا و
يا نقص فنى و
هر دليل ساده
اى ديگرى
ميتواند به
پرتاب موشك ها
منجر شود..ما
در كشورمان
رئيس جمهورى داريم
كه تحت فشار
شديدى قرار
دارد و به نظر
نمى رسد كه او
اصولاً فردى
باشد كه قادر
به اتخاذ
تصميمات صحيح
باشد. اين
مايه نگرانى
شديد است كه
هم اكنون هيچ
مانع و
محدوديت
قانونى اى
براى صدور فرمان
پرتاب موشك
هاى اتمى از
سوى رئيس
جمهور وجود
ندارد. او
امروز اين
اختيار را دارد
كه خودسرانه و
بدون كسب
اجازه از
كنگره، دستور
شليك موشك هاى
هسته اى
آمريكا را
صادر كند. اين
مسئله ايست كه
بويژه در
شرايط كنونى
موجب نگرانى
ست."
بايد
اضافه كرد كه
دولت اوباما
بيش از هزار
ميليارد دلار
را به نوسازى
و مدرنيزه
كردن تأسيسات
و تجهيزات
اتمى آمريكا
اختصاص داده
بود. دونالد
ترامپ نيز
بلافاصله پس
از پيروزى
انتخاباتى
اش، وفادارى
خود به پيگيرى
اين پروژه را
اعلام داشت.
به عبارت ديگر،
هرچند تصويب
توافق نامه
خلع سلاح هسته
اى را بايد يك
گام تاريخى و
مهم به جلو
قلمداد كرد،
اما جنگ و
تجارت مرگ
بويژه نوع
هسته اى آن،
سودآورتر از
آن است كه به
سادگى بتوان آنرا
از صحنه تاريخ
حذف نمود. در
برابر اين ماشين
مرگبار و
جهنمى، بايد
به نيروى توده
ها پناه برد و
باور داشت.
همچنانكه در
جريان تنظيم اين
قرارداد شاهد
بوديم، تنها
حضور گسترده و
شركت فعال و
همگانى جنبش
هاى اجتماعى صلح
خواه و مترقى
ست كه ميتواند
زمينه هاى عينى
دستيابى به
صلح جهانى را
فراهم كند.