قدرت و ثروت
برای توده ها
بیانیه
سوسیالیست
های انقلابی
مصر
مترجم
:صادق افروز
سال
گذشته در 25
ژانویه ،
انقلاب مصر
علیه دیکتاتوری
حسنی مبارک ،
که از پشتگرمی
ایالات متحده
برخوردار
بود، آغاز شد . 18
روز بعد از آن ،
مبارک سرنگون ، و به
حکومت سی ساله
اش پایان داده
شد .
از
آن به بعد ، یک
شورای نظامی ،
که ظاهرا قدرت
را تا
تصویب
قانون اساسی
جدید توسط
پارلمان
،بطور کامل در
اختیار دارد ،
بر
کشور حکومت می
کند .اما
بسیاری از شهروندان
مصر به دلیل
آنکه پس از
سرنگونی
مبارک ، اوضاع
زندگی شان
بهبود نیافته
، کلافه
هستند . افزون
بر این ،
نظامیان
آنچنان
جسارتی پیدا
کرده اند که
بر شدت سرکوب
ها افزوده ، و
اکنون
همیارانی چون
اخوان
المسلمین در
صفوف مخالفین
مبارک پیدا کرده
اند .
در
یک سالگی
انقلاب ،
سوسیالیست
های انقلابی مصر
، بیانیه ای
در مورد چالش
های کنونی که
جنبش انقلابی
مصر با آن مواجه
هستند ،
انتشار داده
اند .
در
مقاله ای که
ما پیش از
انتخابات
پارلمانی مصر ،
منتشر کردیم ،
گفیتم که سه
نیروی رقیب ، سرنوشت
انقلاب مصر را
رقم خواهند زد
. نخست ،
ضد انقلاب است
که می خواهد
با تمام قدرت
، زیر پوشش تغییرات
ظاهری ، رژیم
کهنه را محفوظ
نگاه دارد
.شورای نظامی
حاکم به همراه
بقایای رژیم
در موسسات
دولتی ، ضد
انقلاب را
نمایندگی می
کنند . پشت سر
این ها بیزنس
های بزرگ (
هزار فامیل
ثروتمند مصر)
، دولت ایالات
متحده
امریکا،
صهیونیست ها و
دولت سعودی
قرار دارند .نیروی
دوم ، ترکیبی
است از احزاب
سیاسی و جنبش
های رفرمیستی
که با مبارک
مخالف بودند و
اغلب ریشه در
طبقات متوسط
جامعه دارند .
در راس این
نیروها ،
اخوان
المسلمین و حزب
عدالت و آزادی
قرار دارند
.اینان علاقه
به تقسیم
قدرت و
ثروت با رژیم
قدیمی را دارند
بدون آنکه
تعییری
رادیکال و پایه
ای در
سیاست های
اقتصادی و
اجتماعی بدهند
و بدون آنکه
در سرمایه
گذاری بین
المللی خللی
ایجاد کنند .
سرانجام ، نیروهایی
را داریم که
برای عمیق تر
کردن و
رادیکال تر
کردن انقلاب
تلاش می کنند
.آنان خواهان
دمکراسی
سیاسی و
تغییرات
اقتصادی و اجتماعی
هستند . این
نیروها می
خواهند که
رژیم پیشین و در راس
آن شورای
نظامی بطور
کامل، کنار
گذاشته شود ،
و موسسات
سیاسی نیز
کاملا
پاکسازی شوند
. و قدرت و ثروت
مصر به اکثریت
مردم آن اعطا
شود .یعنی به
کارگران و
کشاورزان و فقرا
.
تعادل
بین این
نیروها در
آستانه ورود
به دومین سال
پس از انقلاب
، پس از
انتخابات
پارلمانی
چگونه خواهد
بود ؟
در
ابتدا ،
همانطور که
انتظار
داشتیم جنبش
رفرمیستی
اسلامی به
رهبری اخوان
المسلمین ، پیروزی
در انتحابات
پارلمانی را
از آن خود کرد .
بخش وسیعی از
توده های مصر،
رای خود را با
اطمینانی که
انقلاب به
آنان داده بود
در صندوق ها
ریختند ، برای
نخستین بار در
زندگی شان رای
آنان به حساب
می آمد و
تقلبی نمی شد .
به همراه این
، توهمی بود
که این مردم
به دمکراسی
پارلمانی داشتند
، و می
پنداشتند این
دمکراسی قادر
خواهد بود
خواست های
انقلابی در
مورد عدالت
اجتماعی ، آزادی
و کرامت
انسانی را ،
محقق سازد.
ثانیا
، تعادل کنونی
نیروهای
اسلام گرای رفرمیست
و ضد انقلاب
بسیار حساس و
متزلزل است
.از یک سو ، تمایل
اخوان
المسلمین در
استفاده از
پیروزی
پارلمانی
برای ابراز
قدرت و از سوی
دیگر ، تمایل
آنان برای
نگاهداری
ثبات از طریق
معامله با شورای
نظامی و
بقایای رژیم
کهنه می باشد .
این
به دو دلیل
است .نخست این که
اخوان
المسلمین بیم آن دارد
که ممکن است
شورای نظامی ،
نتایج
انتخابات را
باطل اعلام کند
(تکرار تجربه
الجزائر) . یا
نظامیان
کودتایی را
براه
بیاندازند تا
رژیم کهنه را
ازنو
بازگردانند . دلیل
دوم این است
که قشر های
وسیعی از توده
ها ،از
رفرمیست ها
جداشوند و بصورت
تهدیدی برای
یک انقلاب
جدید درآیند
.این ، تعادل
لرزان بین
اخوان
المسلمین و شورای
نظامی را حتی لرزان
تر خواهد کرد .
قابل
توجه است که
در این مقطع
بحرانی ،
اخوان
المسلمین
حاضر است به
شورای نظامی
امتیازات
بسیاری بدهند
تا بتوانند
آنچه را پس از
انتخابات
پارلمانی
بدست آورده
اند ، حفظ
کند، اگرچه
این دست آورد
ها ظاهری
هستند . اخوان ،
ادامه دولت
گنزوری را
پذیرفته و
آزادی سران عالی
رتبه ارتش و
عدم بازخواست
از آنان را در
مورد کشتار های
چند ماهه
گذشته
، تضمین کرده
است .
در
واقع تضمینی
که از سوی رهبری
اخوان
و حزب
پیروزمندش
ارائه می شود
، به
شورای نظامی
محدود نمی گردد
، بلکه این
تضمین شامل
حال سرمایه
داران بزرگ
نیر می شود و
آنان را تشویق
به ادامه
سرمایه گذاری
می کند و به
آنان قول می
دهد که سیاست
اقتصادی
نئولیبرال
رژِیم گذشته ،
ادامه خواهد
یافت . آنان
همچنین به
رژیم
صهیونیستی و
دولت امریکا
قول می دهند
که قرار داد
کمپ دیوید را
محترم شمرده و
همکاری
استراتژیک با
آمریکا را
ادامه خواهند
داد . اخوان
همچنین
موافقت کرده
اند با صندوق
بین المللی
پول باهمان
شرایط خفت آور
گذشته ، همکاری
کنند .
شاید
عکسی که ژنرال
سامی عنان – کسی
که دستش به
خون صد ها
شهید مصری
آلوده است – را در
حال دست دادن
با رهبران
اخوان همچون
محمد مصری و
سعد قحطانی
نشان می دهد ،
بیانگر ترس
این دو نیرو ، از
نیروی سوم ،
یعنی نیرویی
که خواهان عمق
دادن به
انقلاب در
عرصه سیاسی و
اجتماعی آن
است می باشد .
ترس این دو
نیرو از نیروی
سوم ، بسیار
بزرگتر از
اختلافاتی
است که این دو
نیرو ، بر سر
تقسیم قدرت
سیاسی بین خود
دارند .
اما
اینان از چه
می هراسند
؟وقت آن نیست
که انتقال
قدرت صلح آمیز
به دمکراسی را
،
آنگونه که در
تونس رخ داد
جشن بگیریم ؟.باید
بگوییم که مصر
تونس نیست ،
که دلائل گوناگونی
دارد .
نخست به دلیل
بحران
اقتصادی است .
هیچکدام از
دولت هایی که
پس از مبارک
روی کار آمدند
، نتوانستند که چیز
قابل لمسی به
توده ها بدهند
، در عوض ، موقعیت
روز به روز
بدتر شده است .
ذخیره
ارزی خارجی به
سرعت رو به
پایان است ، و
در عرض یک سال
پس از انقلاب ،
از 36 میلیارد
دلار به 15
میلیارد دلار
رسیده است .تورم
در شرایط
فقدان
مکانیسم
کنترل کننده
قیمت ها ، رو
به افزایش است
. بیکاری نیز فزونی
می گیرد
.هیچکدام از
این دولت های
پس از مبارک ، پیشنهادی
در مورد
افزایش بودجه
برای مسکن ، تعلیم
و تربیت ،
بیمه بهداشتی
، یا برنامه
استخدام
جوانان
و افزایش
دستمزدها و
بهبود خدمات
عمومی برای
اکثریت مردم
مصر ف ارائه نداده
اند .
تمام
این ها در
بستر بحران
جهانی سرمایه
داری اتفاق می
افتد که موجب
کاهش درآمد
سرمایه داری
در مصر شده
است .کاهشی که
خود را در صنعت
توریسم ،
کانال سوئز و
سرمایه گذاری
خارجی نشان می
دهد .در نتیجه
تعهدات آنها
به به نئولیبرالیسم
، دولت نظامی
اسلام گرا
دولتی ریاضتی
خواهد بود که
چیزی جز فقر
بیشتر ، اخراج
از کار
، بیکاری و از
بین رفتن خدمامت
عمومی برای
توده های مردم
مصر ، به
ارمغان
نخواهد آورد .
اینان
احتمالا از رژیم
قبلی خشن تر
خواهند بود .
این به آن
معناست که ماه
عسل بین توده
ها و احزاب
اسلام گرای رفرمیستی
که
انتخاب کردند
به این امید
که در جهت
منافع آنان
کار کنند و
استاندارد
زندگی را بالا
ببرند ، بسیار
کوتاه خواهد
بود . این به
سرعت نا
کارآمدی
پارلمان را عموما
و اخوان را
خصوصا برای حل
مشکلات توده
ها ، نشان
خواهد داد و
آلترناتیو
صحیح جایگزین
رژیم قبلی را در
معرض دید مردم
خواهد گذاشت.
ما
پارلمانی را
برگزیده ایم که قدرت
چندانی ندارد
و بی دست و
پاست .نیروهای
سیاسی مسلط ،
متحد شورای
نظامی و بقایای
رژیم کهنه
هستند .هم در
عرصه داخلی و
هم در عرصه
خارجی ، سیاست
های اقتصادی و
سیاسی رژیم
قدیمی را به پیش
می برند .
پارلمان
جدید و شورای
نظامی ، تنها
ریاضت
اقتصادی ای تولید
می کنند که
دشمن کارگران
و دهقانان و فقراست
. همچون رژیم
پیشین ، آنان از
منافع سرمایه
داران بزرگ ،
سرمایه داران
خارجی حمایت
می کنند .
ومهمتر از همه
، آنان
خدمتکاران
وفادار
اربابان رژیم
پیشین در
واشنگتن ، تل
آویو و ریاض
باقی خواهند
ماند .
مرحله
بعدی انقلاب
مصر که از
ژانویه 2012 آغاز
خواهد شد ، نه
تنها علامت
گذار شکست ضد
انقلاب و تلاش
خشن آن برای
احیای گذشته
ای که مردم
مصر زیر پای
خود له کرده
بودند خواهد
بود ، بلکه همچنین
آغاز نبرد با
نیروهای رفرمیستی
و توهم
پارلمانی است
.
نبردی
خواهد بود تا با عمق
دادن انقلاب ،
انقلاب
دمکراتیک را
به پروژه
توزیع ثروت (
از طریق
سرنگونی
انحصار
اقتصادی
نظامیان و 1000 خانواده
ثروتمند مصری)
و ساختار یک
رژیم جدید ،
که منافع
کارگران و
دهقانان مصری
را نمایندگی
کند پیوند ،
زند .
انتقال
قدرت از دست
نظامیان به
شهروندان موضوعی
نیست که
نیروهای انقلابی
آن را نادیده
بگیرند یا به
آن بی توجهی
کنند . اما
سوال اینجاست
که قدرت ، به چه
کسانی حتی
برای یک دوره
موقت و
انتقالی سپرده
می شود . آیا به
یک شورای
ریاست جمهوری
از شهروندان
یا پارلمان
انتخاب شده
این کار را بر
عهده خواهد
گرفت ؟
در
واقع این هردو
احتمال ، بسیار
فرمال و کوتاه
مدت به نظر می
آیند . ایده
شورای ریاست
جمهوری ، فاقد
هرگونه محتوی
دمکراتیک است
.چه کسانی اعضای
این شورا را
انتخاب می
کنند و با چه
مکانیسمی ؟ در
مورد پیشنهاد
دوم ، انتقال
قدرت به
پارلمان
منتخب حتی
دراماتیک تر
است . در این
صورت نیز معنی
خود را از دست
خواهد داد
در
این لحظه
بسیار حساس ،
ما روی خواست
هایی که منافع
انقلاب مصر را
بیان می کند
متمرکز خواهیم
بود . این ، با
شعار های بی
معنی درباره
انتقال قدرت
دروغین حاصل
نخواهد شد ،
بلکه از طریق
یک موج جدید
از بسیج توده
ای صورت خواهد
گرفت . این در
خواست ها بطور
خلاصه به این
قرارند :
اول
، استعفای
دولت گنزوری
بعنوان دولت
دارو دسته
مبارک
دوم
، محاکمه
شورای نظامی
به رهبری فیلد
مارشال
طنطاوری به
اتهام کشتن ،
مجروح کردن و هتک
حرمت هزاران
انقلابی مصری
در میدان های
عمومی مصر
.بدون محاکمه
شورای نظامی
هیچگونه صحبتی
از دمکراسی
نخواهد بود .
سوم
، پاک کردن
کامل بقایای
رژیم کهنه
وشبکه هایی که
آنها را
نمایندگی می
کنند از موسسات
دولتی مصر
.این پاک کردن ها
از ارتش باید
آغاز شود .
این
درخواست ها بخشی
از به محک
گذاشتن رفرمیست
ها در برابر انظار
توده هاست .
این درخواست
ها همچنین
دروازه مرحله
بعدی مسیر انقلاب
مصر را که
باید از آن
عبور کند ، با شعار
همه قدرت و
ثروت به توده
ها نشان می
دهد .
وظیفه
انقلابیون در
این مرحله
جدید ارتباط
دادن بین قیام
ها و بست
نشینی در
میدان ها ، با
اعتصابات و
اعتراضات
کارگران و فقراست
.
کسانی
که می خواهند
انقلاب
دمکراتیک را
کامل کنند و
از حصار ها و
محدودیت های
دمکراسی پارلمانی
عقیم و بی
قدرت بگذرند و
دمکراسی توده
ای و مستقیم
را در شکل
کمیته های
کارگران و
دهقانان سازمان
بدهند باید
این کمیته ها
را با
اعتصابات و
بست نشینی
هایی که به
منظور عدالت
اجتماعی و
بازپس گیری
ثروت مردم مصر
از هزار فامیل
ثروتمند و
نظامیان
انجام می شود
پیوند بزنند ،
و این ثروت
وقدرت را بین
کارگران و
دهقانان و فقرا
دوباره تقسیم
کنند .
تاریخ
ترجمه :چهارم
فوریه 2012