به
فرمان خامنهای
از سال "رونق
تولید"(۱۳۹۸)
به
سال "جهش
تولید" (۱۳۹۹) پرتاب
شدهایم و
دیگر
هیچ!
امیرجواهری
لنگرودی
ای
خزانهای
خزنده در عروق
سبز باغ
کاین چنین
سرسبزی ما
پایکوبان
شماست
از تبار
دیگریم و از
بهار دیگریم
میشویم آغاز
از آن جایی که
پایان شماست
محمد
رضا شفیعی
کدکنی
اگر از آسمان
سنگ شرر و فتنه
ببارد، این عجوزکانِ
از قبورِ قرون
و اعصار
رهاشده، همان
مینمایند که
هر سال در نو ترین
روز سال بر
منجنیق فتنه
میبارند و مشت
بر سندان میکوبند
و لاطائلاتی
را به نام
پیام نوروزی
تحویل مردم
دهند و دیگر هیچ!
امسال
نرخ مزد
کارگران
تعیین نشده،
خامنهای با
نام گزاری «جهش
تولید» سال ۱۳۹۹
را با منفعت
چرخۀ سرمایه
داری گره زد و
اکثریت تودۀ
کارگران و
زحمتکشان
جامعه را به
هیچ گرفت!
به سال ۱۳۹۹
ورود کردهایم؛
میگویند
سالی که نکوست
از بهارش
پیداست.
با ادای
احترام به
تمامی
کارگران، معلمان،
بازنشستگان، فعالان
حقوق زن، دانش
آموزان و دانشجویان
و کنشگران محیط
زیست وهمۀ فعالان
مدنی زندانی و
ادای احترام
به خانوادههایشان،
که در تمامی
سال گذشته، از
زندانی به
زندانی دیگر در
طلب آزادی
عزیزانشان
بودند. همچنین
با اعلان همبستگی
با کارگران
اخراجی بدلیل
مبارزه برای
احقاق حقوق
برحقشان، با
ابرازهمدردی
با کارگرانی
که ماهها
درطلب وصول حقوقهای
معوقۀ خود
مبارزه کرده وبس
هزینه
پرداخته، به
شلاق وتبعید
وحبس های
طولانی مدت
محکوم شدند ومتقاضیان
بازگشت به
کارواشتغال،
خانوادههایشان
که با سفرههای
خالی وپستوی
بیماری
وقرنطینۀ ویروس
کرونایی، سال
را تازه میکنند،
به سال جدید
ورود میکنیم.
امیدم فرزانگی
نیروی اردوی
چند ده
میلیونی رنج وکارجامعه
است.
امسال هم به
مانند چند
سالِ پیش، خامنهای
با نام گذاریِ
سال، همان ادا
و اطوارهای
سالهای
گذشته را ادامه
داد. اوکه برای سال ١٣۹۶شعار:«اقتصاد
مقاومتی،تولید
واشتغال» را برگزید
وبرای سال بعد
۱۳۹۷ سرفصل
جدیدی را باعنوان
سال «حمایت
ازکالای
ایرانی» عنوان
کرد وبرسال ۹۸نام وشعار«رونق
تولید» نهاد، سال
۹۹ را «جهش
تولید» نام
گذارده است.
چنانجه این
نام گذاریها را
مبنای ارزیابیهای
خود ازفعل
وانفعالات
جنبش کارگری
سالیانه
بشناسیم، آنچه را
که طی سالهای
۹۶ و۹۷ و ۹۸ شاهد
بودیم؛ سالهایی
بودند که
درحوزۀ
اقتصاد،
سیاست و درحوزۀ
معیشت، خاصه
امنیت شغلی و دیگرعرصههای
زندگی مزد
بگیران؛ هیچکدام
از وعدههایی
که دولت
روحانی و همۀ
کارگزاران
وزارت
کارداده بودند،
عملی نشد که
هیچ، بلکه درعوض
به اردوی
میلیونی
کارگران همه
جا تعرض و فشار
وارد گردید که
هرسه سال گذاشته،
بمانند ویرانسرایی
بیش نبوده است. حال
با این شمای
پشت سرگذاشته
وارد سال «جهش
تولید» میشویم.
آنچه
طی سال گذشته
برجامعۀ ما گذشت،
خاصه زندگی کارگران
و زحمتکشان را
بس هولناک
ترساخت. سال
پیشِ رو (۱۳۹۹)
باتمام
شواهدی که
ازهمه مشهود
است، چه مصیبت
هولناکی در برابر
جامعۀ ما دهن
بازکرده است. سال
نو با ضربآهنگ
ابعاد فاجعه
بار ویروس
کرونا، کامِ بخشِ
وسیعی از مردمان
رنج و کار را در
آستانۀ سال
جدید تلخترنمود؛
رخدادهای
اسفبار کنونی
نشان میدهد که
انگار جای هیچگونه
تبریک سال
نویی در کار نیست.
شادی و شادمانی
بر زبان مردم
متبادر نمیگردد.
به ناگزیر تنها
برای شما
عزیزان رنج و کار
جامعه و سفرههای
خالی مردمان
بی چی؛
خواستار توان
تحمل و پایداری
همراه باسلامتی
برای یکایک
آنان در تمامی
سال ۹۹ به
انتظار مینشینیم
و برای یکایک
آنان آرزوی سر
افرازنه مینمایم!
آنچه
درسال گذشته
یعنی سال
موسوم به «رونق
تولید» خامنهای
شاهدش بودیم،
رشد بلامنازع
خصولتی کردن
صنایع و خصوصی
سازی بخشهای
دولتی، بلایی
که طی سالهای
گذشته عملاً سرِ
نیشکرهفتتپه
و فولاد
اهواز، هپکو، ماشین
سازی تبریز و بخش
زمینهای دشت
مغان، تعطیلی پنجاه
وپنج کارخانۀ
آسفالت، تعطیلی
شرکت نکا چوب
یکی ازبزرگترین
تولیدیهای
استان
مازندران و یا
درپاییزسال
گذشته که ۱۱۳ واحد تولیدی،
بهدلیل
ناتوانی در
بازپرداخت
وامهایی که
از بانک گرفته
بودند، به
ارزش ۴۷۰۰
میلیارد
تومان به تملک
بانکها
درآمدهاند و ۱۰۴ واحد با
ارزش ۶۰۰۰
میلیارد
تومان به چرخه
تولید
بازنگشت و....، چه
تضمینی است که
باشعارِ سالِ
«جهش تولید» به
جهشی دست
یابیم که با
وسعت یافتن
بخش خصوصی
ودامنۀ خصولتی
سازی ها، همۀ منابع
و امکانات تولید
کشور، فنا نیابد؟
با توجه به
اینکه بین
چرخش تولید و
رونق آن، پیوندی
ناگسستنی وجود
دارد، باید
پرسید: دربرابرنام
گذاریهای بی
پایۀ سالیانه
خامنهای، چه
«جهش تولید»ی، در
برابر نیروی
رنج و کار جامعه
که همۀ توان
او را طی سالهای
گذشته گرفته و
با بیکارسازی،
قراردادهای
موقت کاری،
نپرداختن
دستمزدها و به
زندان کشاندن
آنان، عملاً
کارگران را از
پیشروی بازداشتهاند،
چگونه جهشی میسراست؟
محتاطانهترین
حالت در سطح
صنایع کشور برای
سال آینده از ناحیۀ
گستردگی تحریمهای
بینالمللی، سقوط
قیمت نفت و کاهش درآمد
نفتی است. چرا که
هنوز بخش
بزرگی از درآمدهای
موجود در بودجه،
از محل تولید
و فروش نفت
است. از طرف
دیگرهنگامی
که رکود وجود
دارد، بحث
تحقق
درآمدهای
مالیاتی از
بخشهای
سرمایۀ مالی
نیز دچار تردید
میشود.
بنابراین بهطور
کل درآمد دولت
تحت تأثیرقرارمیگیرد.
به همین علت این
امکان وجود
دارد که دولت
سال آینده با
کسری بودجۀ
قابل توجه
مواجه است و
کشور در دورۀ
پسا کرونا با ورشکستگی
تمام عیاری
روبرو خواهد
شد.
امروز بیشمار
پرسشها در برابر
حاکمیت و کارگزاران
رژیم
قراردارد، از آن
جمله: در
شرایطی که نظام
با تحریم
گستردۀ جهانی
روبرو است، تولید
با کدام مواد
اولیه انجام
میشود؟ سال ۹۷ و
خاصه ۹۸،
دهها وصدها
واحد تولیدی
بالکل تعطیل
شدهاند و بیش از نیم
میلیون نفر کارگر
صنعتی، تنها
درصنعت خودرو سازی
و بخش قطعهسازی
بدلیل نداشتن
مواد اولیه،
کارخود را ازدست
دادند و امنیت
شغلی آنان به
خطرافتاد و به
ارتش میلیونی
بیکاران
کشورافزوده
شدند.
درشرایطی بیش
ازصدها
کارخانه ازگردش
تولید
بازماندند،
با کدام
کارخانه و واحد
تولیدی باید «جهش
تولید»ی معنی
پیدا کند؟ وقتی
میزان
بیکاران
جامعه به مرز سونامی
دو رقمی بالای
یازده میلیون
نفررسیدهاند.
جدا از این
مخالفان یا
منتقدان دولت
از آمار «واقعی»
تا ۱۵میلیون «بیکارپنهان»
در ایران خبرمیدهند.
مرکزپژوهشهای
مجلس پیشبینی
کرده بود که
نرخ بیکاری در
سال ۱۴۰۰ در«سناریوی
خوشبینانه»
به حدود ۱۶ درصد و در«سناریوی
بدبینانه» به حدود
۲۶ درصد
خواهد رسید. قرار
گرفتن صندوقهای
بازنشستگی در آستانۀ
ورشکستگی،
ناتوانی دولت
بدهکار در پرداخت
مخارج جاری،
وجود ۱۲
میلیون نفر زیر
خط فقر و ۲۵ تا ۳۰
میلیون
نفر زیر «خط
نسبی فقر»
ازجمله جلوههای
ابر چالشها
در ایران
هستند. چگونه «جهش
تولید» را
شاهد میگردیم؟
حاصل
کلام آنکه
رهبری که توان
بازپرداختن و متحقق
کردن شعارهای
سالهای پیش
خود، مبنی بر جاری
نمودن «اقتصاد مقاومتی،
تولید و اشتغال»
یا «حمایت
ازکالای
ایرانی» تا به
امروز نداشته،
چگونه و برچه
پایهای به
سمت شعار «رونق
تولید» میرود
و آنرا به
پرش یا «جهش
تولید» میکشاند؟
دولت کارگذار
ایشان با همه
حشم، عمله و اکرۀ
ریز و درشتش
تا به امروز
نتوانستند
درعمل اجتماعی
این شعارها را
معنی کنند
بلکه به اتفاق
هم، جامعه را
به گند
کشیدند. تا به
امروز هم شعار
«رونق تولید» سال
گذشته را
پیاده نکرده،
دارند برای
پنجاه سال
آینده مملکت
نقشه میریزید
و همۀ دستگاه
مملکت را پشت
خود به خط میکنند
که جامعه
ایران را در سال
۱۴۴۴ از نظر
سطح کلی
پیشرفت و عدالت
«در شمار
چهار کشور برتر
آسیا» و «هفت
کشور برتر
دنیا» به
جهانیان
بشناسانند؟
مردم
جامعۀ ما در روزهای
آخرهفتۀ آبان
ماه ۹۸، طی
درگیری های
خیابانی شعار دادند
وبردرودیوارنوشتند:
«۴۰ سال خون
گریستیم؛ بسه
دیگه میایستیم!»
مردم
ازدست یکایک
شما و وعده
وعیدهایتان
به تنگ آمدند
و حاضرند که جامعه
به همان سطح
اول انقلاب
برگردد تا از شر
وجودی شماها
راحت گردند.
پیام
نوروزی خامنهای
و نامگذاری امسال،
نشان میدهد
که نظام ولایت
مطلقه فقیهاش
خطرناکترین
ویروسی است که
به جان مردم
ایران افتاده
و همۀ ارکان
جامعه را به
تباهی کشیده
است.
خامنهای
در این پیام گفته است: «سیل،
کرونا، زلزله
و تحریمها
سال ۹۸ را سال
پرتلاطم برای
ملت ایران
کرد، ولی «اوج این
حوادث» «شهادت
سردار نامدار
ایران و
اسلام، شهید
سلیمانی بود».
از نظر
خامنهای
کشتن حداقل ۱۵۰۰
نفر و اسارت
حدود ۱۰۰۰۰
هزار نفر در
زندانهای
سراسر کشور طی
آبان گذشته،
گرفتن جان ۱۷۶
مسافر پرواز هواپیمای
اوکراینی، با
موشک زدن آتش
بهاختیاران
رهبر، آوارگی
میلیونی مردم
در اثر سیل
ویرانگر آغاز سال،
زلزله و مصیبتهای
مردم گرفتار،
و حتی قتلعام کرونا
که تا همین جا
دهها پزشک و پرستار
را به کام مرگ
فرستاده و به
تخمین روحانی
میتواند ۵۰
میلیون نفر را
هم مبتلا کند
و در کمترین
برآورد بیش از
یک و نیم میلیون
نفر را بکشد،
«اوج» حوادث
سال، مصائب دامنگیر
مردم جامعۀ ما
نیست! ازنظر
خامنهای
هلاکت قاسم
سلیمانی اوج
حادثه است. کسی
که سرنوشت یک
فرد را به
خاطر باورهایش
از سرنوشت
صدها هزار انسان
بالاتر میداند،
نمیتواند منافع
اکثریت عظیم
ایرانیان را
در«اوج»
بگذارد؛ نمیتواند
برای سرنوشت
این اکثریت
دلسوز باشد. امروزهمچون
دیروز،
دیکتاتوری ولایت
فقیه، ویروسی هزاران
بار خطرناکتر
از کروناست که
در پیکر ملت
نشسته و همه
چیز را به
نابودی
کشانده. قرائن
وجودی شما
نشان داد که
رژیم ننگین
شما موشک برای
انداختن
هواپیمای
مسافربری
دارد، ولی
ماسک و دستکش
ندارد. ادعای
محو کردن
اسرائیل و
آمریکا را
دارید، ولی
الکل برای ضد
عفونی کردن
ندارید. زندان
به اندازۀ
تمام مردم
دارید، ولی
درمانگاه و بیمارستان
برای بیماران
ندارید. شما خود
ویروس اید،
ویروس وحشت،
ویروس بی پناهی
، ویروس مرارت
وجان سختی تن
کارگران .شما با
تبخترِشبهِ
دانایان به زندهگانِ
روزمزد می
گویید:«
درخانه
بمانید!» تنها
ازهمین روست
که ویروس
بیگانه باهستی
مردم، جزمرگ
ونیستی، فساد
وتباهی، دروغ
و نیرنگ، هیچ
«جهش» دیگری را
برای جامعه ما
بدنبال
نداردونیک
درمی یابیم که
دراین روزانِ
سخت به طبقه
ما چه گذشت
وشما جزحرص،
درد ودروغ
ودروغ برای ما
چیزی نداشتید!
کارگران
ما میگویند:
طبقه ما متعاقب
ورود ویروس
کرونا بە
ایران و پنهانکاریهای
معمول نظام
حاکم، و بعدتر
اطمینان خاطرجامعە
ازاستیصال دولت
وتمامی
کارگزاران
حاکمیت
اسلامی وعدم
ارادە وحتی توان
مقابلە با
کرونا،انجمنهاونهادهای
خودجوش
وکارگروههای
یاری به
یکدیگررا،بە
سان رخدادهاوفجایع
طبیعی
وغیرطبیعی
چند دهەی
اخیردرمقابل
فجایعی چون
سیل وحتی
زلزلە بە کاربردیم،دیگرباردرنقاط
مختلف کشور؛
گیلان -
کردستان وجنوب
ایران دست به
کارشدندوبامراجعە
بە جامعە
وسازماندهی
مردمی، اس
واساس تمامی
طرحهای این
نهادها بود.
ما باشناخت
مان ازشما دریافتیم؛
با توجه به تاخیرشما
دراطلاع
رسانی وپیشگیری
های لازم، میزان
تاثیرگذاری
اقدامات
دولتی
درازدیاد وحتی
بروزاین
فجایع واضحترازآن
است کە نیازی
بە توضیح
داشتە باشد.
لذا
ما کارگران می
پرسیم :
وقتی ما را در
شرایط جنگ کرونایی
تشویق به خانه
نشستن می
کنید؛ پاسخ به
معیشت ما
کارگران
درکجاست وچه
کسی پاسخگوست؟
ما اعلام می
داریم:عزت وآبروی
وکرامت درفقرنشستۀِ
ما، هیچ جای
مصادره ندارد.
«رونق تولید» ازدل
سقوط بیش ازصدها
تعطیلی واحدهای
تولید درسال های ۹۷ و۹۸به یکباره به«جهش
تولید» سال ۹۹منتهی شد.زندگی
مادربرابراین
جهش کاغذی
چگونه پاسخ میگیرد؟
امروزهمچون
دیروز،تجربۀ زندگی
بخورونمیرما
کارگران وزحمتکشان
نشان میدهد
که حتی تولید
خشک وخالی؛بسته
شدن وتعطیلی کارخانهها
و واحدهای
تولید یکی پس
ازدیگری، ندادن
مزد درازای
کارانجام شده
که همه جزوامورواقعاً
عادی شما است،آنچنان
بانظام
ایدئولوژیکی
که اوج
افتخارش«قاسم
سلیمانی» ومشتی
رانت خوارغارتگرواختلاس
گران پست، که سرنوشت
تولید را دردست
دارند، هیچگاه
برای گذران
زندگی ما
کارگران محلی
ازاعراب
ندارد. به
اینها باید تئوری
توهم توطئه خامنه
ای را هم افزود.آنجا
که می گوید :« ما دشمن
زیاد داریم.هم
دشمنان جن،
جنی، هم
دشمنان انسی.
اینها به هم
کمک هم میکنند»،ازجنس
طنزسیاه
تاریخ برای
گذران زندگی
ما کارگران
ومحرومان
جامعه ما است
با پشت
سرگذاشتن
تعطیلات
نوروزی وسیزده
سال، زمان
زیادی برای
استقبال از روزجهانی کارگر،
اول ماه مه، نمانده
است. اگر
وضعیت دوره
کرونایی
بگذارد که
گردهم آییم،
خیزبرمیداریم
ودرروزجهانی
کارگرامسال
با وسعت
همگرایی ها، هم پوشانی
ها، اتحادعمل
پایداروهمبسته
بین اردوی
میلیونی تودۀ
رنج وکارجامعه
به هرسطح
ازافتراق،
پشت کرده و
با
افق اتحادعمل
وسیع برای رودررویی
های
سازمانیافته
تر گام
بر می داریم ولی
انگارزمان
مجال به
خیابان آمدن
را برای مان
میسرنمی سازد. با اینهمه
درکاریم!