استیصال
و عدم عقلانیت
دستگاه
امنیتی
اردیبهشت
بر همه کس سبز
و خرم است //
اردیبهشت ماست
که اردیجهنم
است
روایت
خدیجه پاک ضمیر
همسر محمد حبیبی
از هجوم
ماموران به
خانهشان
در
حالیکه بیست و
سه روز از
بازداشت
همسرم محمد
حبیبی توسط
وزارت
اطلاعات میگذرد همکاران،
فعالین صنفی و
مدنی و دوستان
بسیاری در این
مدت به منزل
ما آمده و ضمن
همدردی از
مواضع و
فعالیت های
صنفی همسرم
حمایت کردهاند
روز
جمعه هشتم
اردیبهشت
۱۴۰٢، نیز
شماری از دوستان
و همکاران
عزیز، برای
دیداری
دوستانه به
منزل شخصی ما
آمدند. در
همان دقایق
اولیه حضور
میهمانان بیش
از ۱۵ نفر از
ماموران
وزارت
اطلاعات با
پتک و با
ایجاد رعب و
وحشت وارد
منزل شدند
موجب آزار و
تشویش و
آشفتگی دوستان
عزیزمان
شدند؛ به طوری
که دو نفر از
دوستان حاضر
در جمع به شدت
بدحال
گردیدند،
وخامت حال یکی
از آنها به
حدی بود که
بیهوش شد و
علیرغم اصرار
و درخواست
دوستان از
ماموران برای
تماس با
اورژانس،
هیچگونه
تماسی گرفته
نشد.
پس از
انجام کمکهای
اولیه، توسط
دو نفر از
دوستان حاضر،
ایشان کمی به
هوش آمدند.
باز با وجود
وضعیت وخیم این
دوست عزیز،
توسط ماموران
به دفتر
پیگیری وزارت
اطلاعات در
شهریار برده
شد اما در پی
وخامت مجدد
حال ایشان به
بیمارستان
امام سجاد
شهریار منتقل
شدند. سایر
دوستان حاضر
نیز پس از ضبط
تلفنهای
همراهشان
توسط
ماموران، به
مکانی که به
گفته ماموران
دفتر پیگیری
وزارت
اطلاعات در
شهریار بود؛
منتقل
گردیدند.
پس از
حدود یک ساعت
تفتیش،
بازرسی و بهم
ریختن نقطه به
نقطهی خانه
از جمله لوازم
شخصی و خصوصی،
توسط ماموران،
و نیز ضبط لپتاپ
و گوشی همراه
اینجانب، من
را نیز به
دفتر پیگیری
وزارت
اطلاعات در
شهریار
انتقال دادند.
در
دفتر پیگیری
وزارت
اطلاعات
شهریار، پس از
چندین ساعت
بازجویی در
خصوص این
دیدار از من و
سایر دوستان
بازداشت شده،
سرانجام
نزدیک به ساعت
۱ بامداد روز
۹ ازدیبهشت؛
من به همراه
تعداد زیادی
از دوستان آزاد
شدیم. اما
متاسفانه ۹
نفر دیگر از
دوستان به بند
۲۰۹ اوین
فرستاده شدند
و تا این لحظه
همچنان در
انفرادی بهسر
میبرند.
علیرغم
اینکه در این
سالها همواره
حریم خصوصی و
شخصی زندگی
اینجانب و همسرم
#محمد_حبیبی،
بارها مورد
تعرض نیروهای
امنیتی واقع
شده است؛ آنچه
که در روز
جمعه اتفاق افتاد
و من را وادار
به نوشتن این
چند سطر نموده
است این است
که اینبار
تنها من و
همسرم نبودیم
که مورد تعرض
و آزار دستگاه
امنیتی واقع
میشدیم بلکه
متاسفانه
نیروهای
امنیتی این
بار پا را از
پیش فراتر
گذاشته و با
ورود رعبآور
خویش و ایجاد
جو و فشار
روانی
میهمانان و دوستان
عزیز ما را
مورد ظلم و
تعدی قرار
داده و با
بهانههای
واهی و نخنمای
همیشگی از یک
دیدار صرفا
دوستانه، با
نام تجمع و جلسه
یاد کردند؛
میهمانان ما
را با بازداشت
و چندین ساعت
بازجوییهای
بیاساس،
مورد فشار
جسمی و روانی
قرار داده و
اضطراب زیادی
بر خانوادههایشان
وارد کردند.
بدون
تردید این
برخورد توهینآمیز،
خشونتبار و
ستمگرانه
ماموران
امنیتی با
چنین جمعی فرهیخته
که موجب به
درد آمدن هر
وجدان بیداری
میشود، نشان
از نوعی
استیصال و عدم
عقلانیت کافی
از سوی دستگاه
امنیتی است که
دیدن حمایتهای
دوستانه و
همدلانهها
را تاب نمیآورد.
اما حاصل این
مکانیسمهای
تنشزای کور،
ناخواسته، بر
استواری
اراده و عزم مشترک
هرچه بیشتر
صنف زحمتکش و
شریف معلمی و
کارگری میافزاید.
اینجانب،
ضمن ابراز
تاسف بسیار از
اتفاق پیش آمده
برای همراهان
همیشگی به
ویژه دوستانی
که همچنان در
بازداشت و
بلاتکلیفی به
سر میبرند و
نیز خانوادههای
ارجمندشان،
مراتب
قدردانی،
سپاس صمیمانه
و خالصانه خود
و محمد حبیبی
را از تمامی
این عزیزان و
دیگر
بزرگوارانی
که در این سالها
همواره همراه
و پشتیبان ما
بودهاند
ابراز میدارم
و نیک میدانم
که اتفاق روز
جمعه و مقاومت
برحق شما؛ برگ
زرین دیگری بر
افتخارات
انسانهای
آزاده و شریفی
چون شما
همراهان
همیشگی تمامی
معلمان دربند
و خانوادههایشان
افزوده است.
به
امیدی آزادی و
برابری برای
همه مردم
ایران
با
احترام خدیجه
پاک ضمیر
دهم
اردیبهشت ماه
هزار و چهارصد
و دو
اسامی
افرادی که در
بند ۲۰۹،
انفرادی،
اوین محبوس
شدهاند:
#ژاله_روحزاد
#احمد_حیدری
#الدوز_هاشمی
#ریحانه_انصاری_نژاد
#عسل_محمدی
#هیراد_پیربداقی
#آنیشا_اسداللهی
#سروناز_احمدی
#کامیار_فکور
#حسن_چرتابی