پیام
نوروزی از
زندان اوین
رضا
شهابی، کیوان
مهتدی و امیر
سالار داوودی
محکمتر
دستان هم دیگر
را بگیریم
کس
لب به طرب به
وز خنده نگشود
امسال
وز
فتنه دمی جهان
نیاسود امسال
در
خون گلم که
چهره بنمود
امسال!
با
وقتِ چنین چه
وقت گل بود
امسال
بهار
خونین ۱۶۹ عطا
ملک جوینی
نیاز
به تکرار
سیاههی
مشکلات امروز
نیست.
بجز
اقلیتی بسیار
کوچک، همه از
این وضعیت صدمه
دیدهاند و
آسیب های آن
علاوه بر
زندگیهای
امروز، میتواند
آینده و گذشتهی
ما را نیز به
ویرانی بکشد؛
آیندهای که
از نسلهای
بعد دریغ
خواهد شد، و
گذشتهای که با
تمام آرزوها،
تلاش ها و رنج
هایش در هزار
توی اکنون ما
نیست و نابود
میشود.
با این
حال، بهار را
گرامی میداریم.
نه تنها از
این رو که
تاریخ ما حتی
پس از حملهی
مغول نیز راه
خود را پیدا
کرده است و در
این میان،
بهارها را پشت
سر گذاشتهایم
و آموختهایم
که درست در
تلخترین
شرایط محکمتر
دستان هم دیگر
را بگیریم. و
نه صرفاً از
آن رو که بهار
تولد دوبارهی
طبیعت است، و
طبیعت بسیار
بیدریغ و
تقریبا بی
تفاوت به کردههای
گاه شرم آور
بنیبشر به
همه لبخند میزند.
بهار
را گرامی میداریم،
هم از این رو
که شکوفههای
بهاری انسانیتر
قابل مشاهده
است، یعنی
موسِمِ
بیداریِ طبیعتِ
انسانی ما؛ زمان
پذیرش
مسئولیتِ
زندگیِ حال،
گذشته، و آینده
این سرزمین،
موعدِ خروج ما
از دنبالهروی
و کودکی
تحمیلی یا خود
خواسته. شاید
در یکی از این
بهارها شاهد
بلوغ تاریخیِ
جامعه ی خود
باشیم: زمانی
که هم دیگر را
با تمام تفاوتها
بپذیریم و ارج
بنهیم، و بهرهکشی،
خشونت، و
تبعیض را علیه
هیچ فرد،
گروه، یا طبقهای
نپذیریم؛
زمانی که رنجهای
امروز ما
همچون مرحلهای
ضروری، همچون
زمین خوردنها
و بلند شدن
های
اولیه پیش از
ایستادن روی
پاهای خود
جلوه کند؛
زمانی
که ایثار
جانفشانانِ
این راه معنای
کامل خود را
با تغییر
زندگی همهی
ما بیابد.
آیین
نوروز فرصتی
است تا به
کهنه و نو
بیاندیشیم،
به آیندهای
که برای خود و
برای یکدیگر
می خواهیم،
و مسیرهایی که
برای رسیدن به
آن متصوریم.
آیین
نوروز فرصتی
است برای التیام
زخمهای کهنه
و نو با دیدار
و همدردی با
داغ دیدگان
این مسیر
ناهموار،
زمانی که
دردها و آرزوهای
مشترک را با
یکدیگر در
میان بگذاریم.
هروزتان
نوروز،
نوروزتان
پیروز
با
امید و
همبستگی
کیوان
مهتدی
رضا
شهابی
امیر
سالار داوودی