بیانیه
شورای
هماهنگی تشکل
های صنفی
فرهنگیان
ایران
به
مناسبت فاجعه
سقوط
هواپیمای
مسافربری اوکراین
و جان
باختن انسان
های بیگناه
به نام
خداوند جان و
خرد
بنی
آدم اعضای یک
پیکرند
که
در آفرینش ز
یک گوهرند
چو
عضوی به درد
آورد روزگار
دگر
عضوها را
نماند قرار
در
روزها و ماه
های اخیر،
حوادث تلخ و دردناک
متعددی
برصفحه
سرنوشت ملت
ایران رقم خورده
که کلیدواژه
همه آنها با
نسبت های
متفاوت، بی
تدبیری و سوء
مدیریت بوده
است. قیمت
بنزین را می
شد با تدبیر
بهتر و در
شرایطی مناسب
ترتغییر داد
تا بار زندگی
مردم گران تر
از پیش نشود.
با اعتراضات
طبیعی مردم در
زمینه گرانی
بنزین و بار
طاقت فرسای آن
می شد به گونه
ای سنجیده تر
عمل کرد تا
حوادث تلخ
بعدی رقم نخورد.
اما
حادثه تلخ و
جگرسوز سقوط
هواپیمای
مسافربری و
جان باختن
تعداد زیادی
از هموطنان
عزیز و
مسافران
بیگناه دیگر
کشورها در
میان حوادث
اخیر آنچنان
جانکاه و
دردناک است که
فکر کردن به
آن هم بر روح
لطیف انسانی،
ناخن تنفر و
بیزاری می کشد
و این سوال
مهم را به ذهن
متبادر می کند
که آبشخور این
اتفاقات
بنیان کن و
هستی سوز که
یکی از پس
دیگری، حیات
یک ملت را به
بازیچه گرفته
اند، در کجاست
و ریشه در
کدام کویر بی
تدبیری و کج
اندیشی دارد؟
بدون
تردید خطای
انسانی جزیی
از ذات گفتار
و کردار بشر
است اما سقوط
هواپیمای
مسافربری و
متلاشی شدن
پیکر دهها
انسان بیگناه
را که صرفا
براساس
اعتماد به
تخصص و تعهد
مسئولان و
متولیان امر،
قدم بر پلکان
هواپیما گذاشته
بودند، نمی
توان در قالب
ارزان و مسئولیت
گریزانه «خطای
انسانی» تعریف
و خلاصه کرد و
چنین القا
نمود که از
این اتفاق،
گریزی نبوده
است.
باتوجه
به حوادث هفته
های اخیر، حتی
کودکان این
مرز و بوم نیز
می دانستند و
احتمال می
دادند که هر
لحظه تیری از
کمان خصم فرود
آید و جان
فرزندان این
مرز و بوم را
نشانه بگیرد.
پس چگونه است
که صاحب
منصبان ریز و
درشت این کشور
که درقبال
برخورداری از
مزایای منصب و
موقعیت خود،
مسئولیت
مدنی، اخلاقی
و قانونی دارند،
به این موضوع
بدیهی فکر هم
نکرده بودند
که بعد از
پرتاب موشک به
پایگاه
آمریکایی احتمال
پاسخگویی،
لااقل در سطح
حداقلی آن را
پیش بینی کنند
و برای آن در
حد امکانات و
مقدورات
موجود،
تمهیدات لازم
را به عمل
آورند و برای
مدتی معقول،
پرواز
هواپیماهای
مسافربری را
ممنوع کنند؟
چرا و بر اساس
چه منطقی، مدیرانی
که قابلیت و
توانایی
تشخیص
اتفاقات ابتدایی
و بسیار محتمل
در حوزه
فعالیت خود را
ندارند، حق
تکیه زدن بر
کرسی هایی را
برای خود روا
می دارند که
ردای آن بر
قامت
توانمندی هایشان
بسیار
نامتناسب و
نامتقارن
است؟
این
اتفاق
نابخشودنی
نشان می دهد
مثل بسیاری از
امور دیگر به
دلیل تعدد
مراکز تصمیم
گیری، فقدان
مدیریت علمی و
تخصصی و سپردن
مسئولیت های
مهم به سهمیه
های عدالت
سوز، این مردم
رنج کشیده
باید همچنان
منتظر قسمت
های بعدی سریال
تکراری حوادث
تلخ و دهشتناک
بعدی باشند. به قول
فردوسی :
که هرگز به
نادان و بیراه
و خرد
سلیح
بزرگی نباید
سپرد
که چون
بازخواهی،
نیاید به دست
که دارنده
ز آن چیز گشته
است مست
اتفاقی
که نباید، رقم
خورده
است.مسلماً
هیچ انسان
عاقلی آن را
عامدانه نمی
داند اما از
این خطای فاحش
و پنهان کاری
پس از آن هم
نمی توان و
نباید گذشت
چون حقوق
انسانی، مدنی
و اجتماعی
عامه مردم به
آن وابسته
است. کسانی که
سکان کشتی
زندگی یک ملت
را در دست
گرفته اند نمی
توانند و حق
ندارند بدون
تدبیر و چاره
اندیشی لازم،
قدم در راه و
عرصه ای بگذارند
که برای آن
قابلیت و
استعداد لازم
را ندارند.
شورای
هماهنگی تشکل
های صنفی
فرهنگیان
ایران،
دوشادوش همه
هموطنان شریف
خود، در اندوه
پرپرشدن گل
وجود فرزندان
وطن و سایر
جان باختگان
حوادث اخیر،
در فضای زندگی
فرهنگیان
کشور مارش عزا
را طنین افکن
می کند و در
کنار خانواده
های جان
باختگان
بیگناه، خود
را عزادار و
سوگوار می
داند و از
متولیان امور
موکدا می
خواهد ضمن
رسیدگی شفاف و
بدون اغماض به
گناه
نابخشودنی
خاطیان و
مسببین این فاجعه
انسانی، عرصه
مدیریتی کشور
را از بیماری مزمن
بی تدبیری و
مدیریت قبیله
ای و غیرعلمی
برهانند.
شورای
هماهنگی تشکل
های صنفی
فرهنگیان
ایران
چهارشنبه
۲۵ دی ۱۳۹۸