با انتشار
مانیفست
فمینستی قرن
بیست و یکم
با
آزادی زنان در
روز جهانی زن
تجدید پیمان
می کنیم
اندسی
جرمان و نینا
پاور
ترجمه
آزاده ارفع
این
مقاله که در
سایت نشریه
گاردین به
مناسبت هشتم
مارس روز
جهانی زن
منتشر شده است
حاوی نکات
جالبی در
ارتباط با
پیوند جنبش
زنان با جنبش
کارگری و امر
رهائی زنان در
قرن بیست و
یکم است که با
توجه به نزدیک
شدن اول ماه
مه
ترجمه آن در
اختیار
علاقمندان قرار
می
گیرد.(مترجم)
امروز
صدمین سالروز
بنیان گذاری
روز جهانی زن
میباشد. برای
اولین بار
در"کنفراس
زنان سوسیالیست"
در کپنهاک، در
سال ۱۹۱۰، بر روی
اعلام هشتم
مارس به عنوان
روز جهانی زن
برای دفاع از
حقوق زنان
کارگر توافق
شد. امروز،
زندگی زنان در
مقایسه با
مادر بزرگان و
اجداد مادری
مان به طور
غیرقابل
تصوری تغییر کرده
است . اما
نیازهای
بازار سرمایه
داری دگرگونی
های بوجود
آمده در کار و
زندگی شخصی
راچنان مسخ
نموده که مانع
از رهائی زنان
شده است.
در
انگلستان قرن
بیست و یکم ،
تنها برای تعداد
کمی از زنان
تجربه کار پر
انگیزه و جذاب
می باشد اما
برای بیشتر
زنان شاغل در
فروشگاه ها،
ادارات،
مراکز تلفن و
کارخانه ها -
کار مترداف
است با ساعات
طولانی
فعالیت شغلی،
فشار دائمی،
تدابیرپایان
ناپذیر برای
بالابردن
بهره وری کار
و مکیدن سود هر
چه بیشتر از
آنها. افزایش
چشم گیر تعداد
زنان کارگر
(امروزه بیش
از ۱۲ میلیون)
حاصل فعالیت
شغلی زنانی
است که در همان
حال
مادر و صاحب
فرزند هستند.
اما شرایط
زندگی
خانوادگی و
نگهداری از
کودکان به
همین نسبت
برای زنان تغییرنکرده
است.
بنابراین
در حالی که
مادران در
خارج از خانه اغلب به
طور تمام وقت
کار می کنند
از آنها
انتظار می رود
که کار خرید
خانه و تغذیه
و نگهداری
کودکان را هم
بدوش بکشند ؛
حتی اگر زمان
کار آنها
طولانی باشد و
یا ناچار
باشند خود را
با نیازهای
تغییر در شیف
کار انطباق
دهند. در
حالیکه در
گذشته در دهه
50قرن بیستم زن
یا باید خانه
دار بود و یا
شاغل( خوش
ظاهر و یا خوش
فکر) اکنون
انتظار این
است که ما
زنان هردورا
باهم داشته
باشیم؛ آشپزی
مان در سطح
شرکت کنندگان
درمسابقات
تلویزیونی
آشپزی باشد و
چهار چشمی به
طور همیشگی
مواظب
کودکانمان
باشیم.
و البته
انتظار این
است که زنان
همه جوانب زندگی
شان را رتق و
فتق کنند و
بهمین خاطر
برای هر کمبود
پدیدآمده در
کارو
یا
زندگی
خانواده گی
انگشت اتهام
به طرف آنها
دراز می شود.
زنانی از عهده
انجام همه این
مسئولیت ها بر
می آیند که
قدرت مالی
لازم برای
احاله برخی از
این مسولیت ها
به دیگران( که
آنها هم
معمولا" زن
هستند) را
داشته باشند. بدین
ترتیب ارتشی
از زنان طبقه
کارگر به کار
آشپزی،
نگهداری
کودکان،
نظافت، شستشو
و اتو درعرصه
کار خانگی پرداخته
در سوپر مارکت
ها،رستوران
ها و بخش خدمات
عرق می ریزند
برای آن که
زندگی راحتی
را، برای
زنانی که همه
این نعمات را
یکجا
دارند،تضمین
کنند. اغلب
این زنان
کارگر قادر
نیستند همین
خدمات را به
خانواده های خود
ارائه دهند.
تصویری
که از زندگی
شغلی زنان
ارائه می شود
منعکس کننده
همین واقعیت
است. معمولا"سخن
از قصر شیشه
ای پرزرق و
برق زنان موفق
می رود اما
کسی به
زیرزمین این
قصر که زنان
کارگر در آن
زندانی بوده و
باید با جان
کندن از طریق
دستمزدهای
فقیرانه
خانواده اشان
را حفظ کنند،
توجه
نمیشود.تجربه
زندگی زنان( و
مردان) بطور
بنیادی با هم
متفاوت است با
این وصف اقلیت
ناچیزی در سود
حاصل از کار
زنان و مردان
کارگر سهیم
اند.
در کنار
مسئله بهره
کشی زنان در
عرصه کار، بهره
برداری از
عامل
سکس
در جامعه فزونی
یافته است—
تجارتی که
توسط
تبلیغات،
رسانه ها و
محر کهای
سوداندوزی دامن
زده می شود
بویژه اکنون
که کسب و کار پرنو و
کافه های رقص
زنان عریان به
تجارت بزرگ و
پرسود تبدیل
شده است. این
آن جنبه از
سوءاستفاده
از زنان است
که به مذاق
زنان موفق
طبقه متوسط
خوش نیامده و
واکنش آنها را
بر می انگیزد. جنبه
دیگر بهره
برداری از سکس
در جامعه خود
را بصورت
تجاوز، خشونت
خانگی و سوء
استفاده جنسی
که اکنون
ابعاد بسیار
بالایی پیدا کرده
است منعکس می
سازد.ما هنوز
راه طولانی در
پیش داریم تا زنان
قادر باشند
اداره زندگی
شخصی و جنسی
خود را به دست
گیرند.
روز
جهانی زن باید
تجدید
پیمانی باشد با
آزادی زنان که با
جنبش عظیم برای
رهایی بشریت و
اداره
ثروت تولید
شده در جامعه به
وسیله طبقه
کارگرپیوند
خورده است.
بهمین خاطر
است که زنان و
مردان
ناچارند برای
رهائی به طور
مشترک به
مبارزه
برخیزند. ما
بدون مبارزه
پیروز
نخواهیم شد
زیرا منافع
عمیقی در متوقف
کردن ما وجود
دارد. اکنون
تعداد هر چه
بیشتری
مبارزه برای
تغییر آب و
هوا،علیه جنگ
و نابرابری را با
مبارزه برای
آزادی زنان
پیوند می دهند.
به همین خاطر
است که ما
برای شروع
سازماندهی برابری
واقعی اقدام
به انتشار مانیفست
فمینستی قرن
بیست و یکم را
می نمائیم.
مانیفست
فمینستی قرن
بیست و یکم
تغییرات
بزرگی در
زندگی زنان در
چند دهه گذشته
صورت گرفته-
اما هنوز خیلی
چیزها باقی
مانده است که
باید برای آن
ها مبارزه
کرد.این است
مانیفست
فمینیستی
پیشنهادی
برای قرن بیست
ویکم!
۱ـ جهانی
شدن و
نئولیبرالیسم
تاثیر عمیقی
بر زندگی
میلیون ها زن
داشته است.
سرمایه داری
خود اشکال و
تجلیات جدیدی
از ستم و ظلم
بر زنان آفریده
است.
۲ـ ستم
زنان محصول
جامعه طبقاتی
است که هزاران
سال تداوم
داشته است.
تنها با
تکامل
سرمایه داری
بود که تعداد
زیادی از زنان
نسبت به موقعیت
خود آگاه شده و
توانستند دست
به اقداماتی
بزنند.
۳ـ میلیون
ها زن جذب
نیروی کار
شدند ، اما
علیرغم
دگرگونی هائی
که کار
در کارخانه ها
، ادارات و
فروشگاه ها به وجود
آورده زنان
هنوز راه
زیادی تا
رهائی در پیش
دارند. زنان در
محیط کار
استثمار می
شوند و در عین
حال ناچارند
فشار مضاعف مسئولیت
خانواده و نگه
داری کودکان و
در عین حال
کار در برابر
دستمزد را بر
دوش بکشند.
۴ـ نقش
سنتی زنان
بعنوان همسر و
مادر از بین
نرفته
بلکه به گونه
جدیدی برای
انطباق با نیاز
های استثمار
بازسازی شده
است. انتظار
این است که
زنان همه امور
زندگی شان را
رتق و فتق
کنند و در
ارتباط با هر
کمبودی انگشت
اتهام به سوی
آنها دراز می
شود.
۵ـ سخن
گفتن از
مزایای غیر
منصفانه زنان
بانکدار(
درمقایسه با
مردان
بانکدار به
عنوان تبعیض علیه
زنان- مترجم)
تحریف امر
رهائی زن است
که معنای آن
رهائی برای
همه زنان
کارگرمی باشد
و نه تعداد اندکی
از زنان صاحب
امتیاز.
۶ـ اگرچه
همه زنان از
ستم جنسی رنج
می برند و با تبعیض
جنسی مواجه
هستند اما
تجارب زندگی
آنها بطور
عمیقی از هم
متفاوت است .
زنان به عنوان
یک جنس با هم
متحد نیستند
بلکه آنها بر
اساس طبقه از
هم متمایز می
شوند. زنان
طبقه متوسط و
ثروتمند در
سود ناشی از نظام
مبتنی بر
استثمار، که
ما در آن
زندگی می
کنیم، سهیم
بوده و از مزایای
آن برای تخفیف
ستم علیه خود
بهره برداری
می کنند. زنان
طبقه کارگر
معمولا کسانی
هستند که برای
این زنان امور
آشپزی، نظافت
و خدمات خصوصی
را با دریافت
کمترین
دستمزد انجام
داده و اغلب
قادر نیستند
همین خدمات را
برای خانواده
های خود انجام
دهند.
۷ـ امروز
زنان بیش از
هر وقت دیگر
به وسیله
جنسیت خود
تعریف می
شوند. تجاری
سازی جنسیت با
ترویج
فرهنگ خوش
گذرانی، کلوپ
های استرپتیز،
مسابقات پست
مدرن ملکه
زیبائی جهان،
زنان را بیش
از همیشه به
وسیله سکس
مبدل نموده
بطوری که گوئی
از دهه ۱۹۵۰ به
این سو هیچ
چیز تغییر
نکرده است.
۸ـ این
گونه شی سازی
زنان و در
کنار آن
برخورد با زن
به مثابه جزئی
از دارائی مرد
به خشونت خانگی،
تجاوز وسوء
استفاده جنسی
از زنان می
انجامد. این
سوء استفاده
ها به اندازه
کافی
بازشناشی و
گزارش نشده
است. تنها در دهه
۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ بود
که این مسائل
در سطح سیاسی
مورد توجه
قرار گرفت.
۹ـ زنان
برای کنترل
زندگی اشان
باید بر بدن
خود و جنسیت
شان کنترل
داشته باشند
۱۰ـ ایدئولوژی
سرمایه داری
خانواده را در
اولویت قرار
داده
ونقش زنان و
کودکان را
تابع آن می
سازد اما
همزمان یکایک
اعضای
خانواده را
ناچار می
سازد
زندگی
خانوادگی شان
را قربانی
فشارهای ناشی
از کار و
مهاجرت
نمایند.
۱۱ـ تقدم
نظام سوددهی و
خصوصی سازی
خانواده به این
معناست که ستم
برزنان در
سرمایه داری
خصلت ساختاری
دارد. رهائی
واقعی زنان
باید با جنبش
فراگیر برای
رهائی بشریت و
جنبش طبقه
کارگر برای
کنترل ثروت هائی
که خود در
جامعه تولید
کرده است، در
هم آمیزد.
بهمین خاطر
است که
زنان و مردان
باید بطور
مشترک به
مبارزه
برخیزند.
سوسیالیسم و
آزادی زنان
ارتباطی
ناگسستنی
باهم دارند.
۱۲ـ ما
بدون مبارزه
پیروز
نخواهیم شد.
هر جنبش اجتماعی
بزرگ مسئله
زنان را مطرح
می کند. در قرن
نوزدهم "جنبش
رهایی زنان" اسم خود را
از اسم جنبش
الغاء بردگی
برگرفت . در
قرن بیستم"
جنبش آزادی
زنان" اسم خود
را از جنبش های
ضداستعماری
جهان برگزید.
در قرن بیست و یکم
جنبش آزادی
زنان باید
برای تغییر
جهان و پایان
دادن به جامعه
طبقاتی، که
عامل اصلی ستم
و استثمار
است، پیکار
کند.
*************************************************************************
اندسی
جرمان و نینا
پاور
indsey German and Nina Power
منبع
سایت گاردین