آبان
۹۸،
گامی به
پیش با خشم و
خون وجسارت
تریبونی
برای زنان چپ
آبان
۹۸، خیزش نود
و نه درصدیها،
شورش
گرسنگان،
عصیان
جوانانی که از
فقر و بیکاری،
خفقان و
دیکتاتوری و
نداشتن هیچ
امیدی به
آینده، جان به
لب شده و با
تنها سلاح خود،
جانشان، به
میدان نبرد
آمدند. جنبشی
خودبخودی که
طیف وسیعی از
فرودستان و
حاشیهنشینان
را به میدان
آورد. جنبش ۹۸
حاصل و دنباله
جنبشهای
قبلی است، دی
۹۶، خرداد ۸۸،
تیر ۷۸، جنبشیهایی
که هربار با
آگاهی بیشتر
مردم رادیکالتر
شده و میشود،
مردم از اصلاحطلبی
۸۸ گذر کردند،
از شعارهای
مذهبی و
شاهنشاهی ۹۶
گذر کردند، و
امروز رژیم را
یکپارچه و در
مقابل خود میبینند،
آنها در
خیابانها
سینه سپر
کردند و
نترسیدند.
صدها تن جان
باختند،
هزاران تن در
زندانها
بلاتکلیفند،
مفقودین
زیادی که
تعدادشان نامعلوم
است و مشخص
نیست به چه
سرنوشتی
مبتلا شدهاند.
اما و بهرغم
این جنایات،
مردم به کمتر
از سرنگونی
رژیم راضی نمیشوند.
این مردم
بزودی خیابانها
را از رژیم پس
خواهند گرفت و
ناقوس مرگشان را
به صدا خواهند
آورد.
سیستم
دچار بحران
است: بحران
اقتصادی،
سیاسی و
اجتماعی،
فروپاشی
اقتصادی،
تعطیلی بازارها،
ورشکستگی
کارخانهها و
تولیدیها،
بحران بی پولی
و.... نظام فلج
شده و با قطع
کامل فروش نفت
شرایط بدتری
هم خواهد
داشت. از سویی
دیگر مخالفت و
حرکات
اعتراضی
اقشار مختلف مردم طی سالهای
گذشته امان
حکومت را
بریده است.
مزید بر اینها،
موقعیتی است
که به دلیل
دخالتهای
آشکار و پنهان
در منطقه و
جهان بدان
دچار شده، از
اینرو برای
بقای خود از
هیچ اقدامی
رویگردان نیست. در ظاهر
دم از مخالفت
با غرب میزند
اما در واقع
مشغول خوش
رقصی برای
بانک جهانی
است، از طریق
خصوصیسازی و
اعمال سیاستهای
ریاضتی، حذف
سوبسیدها
وهمگن کردن
قیمت بنزین با
قیمت جهانی، و
با بیشرمی و
به هزینه جان
و مال مردم
لاف میزند که
ما یک شبه
توانستیم
قیمت بنزین را
سه برابر کنیم
و فرانسه
نتوانست! برکسی
پوشیده نیست
که بقای نظام
در گرو تامین
مناسبات سود
آورسرمایه
داری است.
سرکوب
اعتراضات
آبان کاملا از
قبل برنامهریزی
شده بود.
با قطع
اینترنت که به
منظور مختل
کردن ارتباط
معترضین و عدم
اطلاعرسانی
در مورد
اعتراضات و
اقدامی بی
سابقه بود میخواستند
شوکتراپی
کنند، گران
کنند، بکشند و
ساکت کنند، کشتند
ولی
نتوانستند
ساکت کنند. تخریب و
آتشسوزی
گسترده توسط
عوامل خودشان
و با هدف خشنتر
کردن جو،
پراکندن مردم
و سرکوب آسانتر
و به زعم
خودشان
«مشروع» جلوه
دادن سرکوب، صورت
گرفت و در این
بین با آتشزدن
بانکهای
ورشکسته و
غارت آنها،
چه بسا چارهای
هم برای
ورشکستگی
بانکها دست و
پا کردند. اما بهرغم
شوکتراپی و
تبعات آن، موج
جدیدی از
اعتراضات
شروع شده، حتی
بخشی از صفوف
حاکمیت که
همچون بقیه
حاکمیت، دستش
به خونآلوده
است کشتار را
محکوم میکند.
بخشی به دروغگویی
و تناقضگویی
آشکار
افتاده،
روحانی بیشرمانه
میگوید که بی
اطلاع بوده و
رئیسی میگوید
فقط موافقت
اصولی خود را
اعلام کرده و
چگونگی اجرای
آن وظیفه دولت
بوده است. همه
از ترسشان، از
ترس خشم مردم،
توپ را به
زمین دیگری میاندازند. فسیلهایی،
به روش عهد
عتیق خواستار
قطع کردن دست
و پای مردمند
تا مردم آرام
شوند!
نظامِ حاکم
کشتی در حال
غرقی است که
هریک از
راهبرانش از
ترس غرق شدن
به سویی می
دوند!
خشونت
شدید و کم
سابقه در
سرکوب مشخصا
ناشی از ضعف
نظام است،
انتقال
مجروحین از
بیمارستانها
به زندان، دفن
شبانه کشته
شدگان، گرفتن
پولِ تیر یا
پول برای
تحویل جسد به
خانوادهها،
لاپوشانی
تعداد کشتهشدهها،
مفقودین و
زندانیان،
فاجعههای
بیشماری از
جمله کشتار
ماهشهر که لکهی
ننگی شد بر
تارک رژیم،
نمایش مضحکِ
اعترافگیری
که رسوایی آن
عالم را فرا
گرفته و... که
همه را
میخواهند با طرح
یارانه
معیشتی و دادن
اندک پولی که
از جیب مردم
دزدیدهاند (
تازه اگر
بدهند ) ماستمالی
کنند وبر مردم
منت بگذارند.
یکی
از دلایل
اعتراض مردم گرانی و
فقر روزافزون
آنان است. اما
گرانی بهرغم
تمامی وعده
وعیدهای
بیهوده
حاکمیت برای ممانعت
از گرانی
(البته تا آخر
امسال)، از
همان روز اول
آغاز شد، روز
بروز سرعت میگیرد
و نهادهای
صنفی و رسمی نیز
افزایش قیمتها
را رسما تایید
میکنند.
از
ویژگیهای
این جنبش
همانند سایر
جنبشهای
اخیر، نقش
پررنگ زنان در
آن است.
بیشک گران
شدن بنزین و
تورم ناشی از
آن بصورت مستقیم
بر زندگی زنان
تاثیر داشته،
فقر زنانه عمیقتر
و وسیعتر شده
و زندگی زنان
را بیشتر به
مخاطره میاندازد.
زنان در این
اعتراضات
حضور و نقش
موثری
داشتند، آمار
کشتهشدگان،
زندانیان و
مفقودین زن هنوز در
حال بررسی و
افزایش است،
رژیم به منظور
تخریب نقش
زنان به دروغ
پردازی میپردازد،
از جمله اینکه
بیگانگان از
زنان استفاده
کرده و نقش
رهبری
اغتشاشات را
به آنها دادهاند. قطعا
زنان در جنبش
نقش مهم و چه
بسا رهبری
داشتند اما
آنی که برای
بیگانگان خوشرقصی
میکند
حاکمیت
سرمایهداری
جمهوری
اسلامی است و
نه مردم. زنان نیز
همچون سایر
اقشار و طبقات
فرودست نگه داشته
شده جامعه در
صف اول
مبارزات علیه
سرمایهداری،
سلطهگری و
مردسالاری
هستند و بدیهی
است که در
جنبشهای
اعتراضی از
جمله جنبش ۹۸
نقشی بسیار
تاثیرگذار
داشتهاند. حضور
رادیکال،
متشکل،
هدفمند و مداوم
زنان در جنبشها،
نه تنها
راهکاری در
جهت کسب
مطالبات خود زنان،
بلکه راهگشای
مطالبات سایر
اقشار و طبقات
نیز هست.
با
توجه به شرایط
خطیر موجود و
در خطر بودن
جان بسیاری از
زندانیان ما
خواهان خواستهای
فوری زیر
هستیم:
* اعلام
تعداد کشته
شدگان،
مفقودین،
زندانیان و
زخمیها
* تحویل
بدون قید و
شرط کشته
شدگان به
خانوادهایشان
* عدم تعقیب
زخمیها و
بستری شدگان
در بیمارستانها
* توقف سریع
دستگیری
فعالین صنفی،
مدنی و سیاسی
* آزادی
فوری و بیقید
و شرط کلیهی
زندانیان
سیاسی از جمله
دستگیرشدگان
اعتراضات
اخیر
* خاتمه
دادن به مضحکههای
اعترافگیری
* محاکمه و
مجازات آمرین
و عاملین
جنایات چهاردهه
گذشته،
ازجمله
کشتارهای
اخیر.
* ...
با
امید به
پیروزی
آذر
٩٨
تریبونی
برای زنان چپ