بحران قطر
و تاثیر
آن بر صف بندى
ها در
خاورمیانه پر
آشوب
داريوش
ارجمندى
«روز
پنجم ژوئن، در
پى بروز تنش
ميان كشورهاى
عضو شوراى
همكارى هاى
خليج (فارس)،
سرگى لاوروف
وزير امور
خارجه روسيه
با صدور
بيانيه اى، بى
طرفى دولت
متبوع خود در
اين رابطه را
اعلام كرد. به
گفته لاوروف
اختلافات
درونى ميان
اين كشورها
امرى طبيعى
بوده و موضع
گيرى
جانبدارانه روسيه
از يكى از
طرفين دعوا،
مشكلى را حل
نميكند».
خبرگزارى
«الجزيره»
با اعلام این
خبر در
تفسيرى، می
نویسد:« قطر از
همبستگى
بالاى روسيه
برخوردار است.
بنا بر اين
تفسير، روسيه
به دليل روابط
گسترده
اقتصادى خود
با هر دو طرف
اين منازعه،
قادر به
طرفدارى رسمى
از هيچ
يك
از طرفين نيست
و همزمان اين
بحران
موقعيتى را
براى روسيه
فراهم كرده كه
با استفاده از
آن، از
سويى
به متحد مهم
ايالات متحده
در منطقه نزديكتر
شود و از ديگر
سو به تقويت
بيش از پيش
مناسبات خود
با كشورهاى
ايران و تركيه
بپردازد.
الجزيره
در ادامه در
توضيح دلائل
روسيه از عدم
موضع گيرى
آشكار در
منازعه خليج فارس
يادآورى
ميكند كه كشور
قطر يكى از
سرمايه گذاران
بزرگ در
اقتصاد روسيه
است. از
سرمايه گذارى
هاى كلان در
بانك (VTB)، و
فرودگاه
پولكوو در سن
پترزبورگ
گرفته تا خريد
سهام شركت
نفتى دولتى «روس نفت» در
پايان سال
گذشته. اين
مورد آخر كه
در پى فروش
نزديك به بيست
درصد سهام
شركت يادشده
صورت گرفت،١٢ميليارد
دلار به خزانه
دولت روسيه سرازير
كرده، كسرى
بودجه دولت و
ضرورت
استفاده از
ذخيره هاى
ارزى كسور را
برطرف كرد. روسيه،
ايران و قطر
درعين حال
صاحبان
بزرگترين
منابع گاز
جهان هستند
و
مدتهاست كه
تلاش مشتركى
را براى ايجاد
سازمان موسوم
به (Gas
OPEC) يا
اوپك گازى
دنبال
ميكنند،
تلاشى كه با
مخالفت آشكار
عربستان،
امارات
متحده، و
آمريكا روبرو
بوده است».
«الجزیره»
ادامه می دهد:«از
طرف ديگر
باتوجه به نقش
عربستان در
اوپك، روسيه
ناچار است كه
روابط
دوستانه اى با
اين كشور
داشته باشد.
الكساندر
نواك و خالد
الفليح وزراى
نفت دو كشور
در ديدار خود
درجريان
اجلاس اخير
اوپك در وين
توافق كردند
كه به منظور
جلوگيرى از سقوط
بهاى نفت، سطح
توليد را تا
ماه مارس سال
آينده محدود
نگه دارند،
تصميمى كه از سوى
وزراى نفت
ساير كشورهاى
عضو اوپك نيز
مورد تأييد
قرار گرفت.
توافق يادشده
از اهميت بالايى
براى ثبات
اقتصادى
روسيه
برخوردار است.
اما از آن جايى
كه اين توافق
يك پيمان رسمى
و لازم الاجرا
نيست، دولت
عربستان مي تواند
هر لحظه آن را
بطور يكجانبه لغو
کند. عربستان
پيش از اين
نيز به
درخواست
ايالات متحده
و به منظور
تحميل بى
ثباتى
اقتصادى (بيش
از همه) بر
كشورهاى
ايران،
ونزوئلا و
روسيه، سطح
توليد نفت خود
را بالا برده
بود، امرى كه
به سقوط آزاد
بهاى نفت در
بازار جهانى،
و ايجاد بحران
اقتصادى براى
كشورهاى
يادشده و (و
البته خود
عربستان و
متحدينش)
انجاميد. هرچند
نزاع اخير
ميان كشورهاى
حوزه خليج فارس،
از برخى لحاظ
موقعيت
مناسبى را
براى روسيه فراهم
نموده، اما
شكنندگى
اوضاع، دولت
اين كشور را
وادار ميكند
كه با احتياط
قابل دركى در
اين رابطه عمل
كند. با اين
حال واضح است
كه ترجيح قلبى
روسيه، نزديكى
و تقويت محور
قطر، تركيه و
إيران مي باشد.
عليرغم اعلام
بيطرفى در
روزهاى
نخستين تنش،
در روزهاى پس
از آن شاهد
روابط
تنگاتنگ و
پياپى مقامات
روسى با
همتايان قطري
شان بوده ايم
كه ازجمله مي توان
به اين موارد
اشاره كرد:
ديدار
ميخائيل بوگدانف
معاون بخش
خاورميانه و
آفريقاى وزارت
امور خارجه با
سفير قطر در
مسكو، گفتگوى
تلفنى پوتين
با شيخ الثانى
امير قطر، و
در پى آن اعلام
آمادگى وزارت
كشاورزى
روسيه براى
تأمين آذوقه
قطر، و بالاخره
سفر
عبدالرحمن
الثانى وزير
امور خارجه قطر
از مسكو و
گفتگوى او با
لاوروف».
نخستين
سفر خارجى
دونالد ترامپ
رئيس جمهور آمريكا
تبعات منفى و
زيان بارى را
براى ايالات
متحده در بر
داشته است. اين
سفر كه قرار
بود ازجمله به
ايجاد «ناتو
عربى» و
استحكام
موقعيت آمريكا
در منطقه
بيانجامد،
درعمل موجبات
شكاف بيشتر
درميان
متحدين منطقه
اى آمريكا تا
سرحد ازهم
پاشى احتمالى
شوراى همكارى
كشورهاى خليج
فارس، و تقويت
بيش از پيش
روسيه در
خاورميانه را
فراهم كرد.
ترامپ كه
فرداى بعد از
اين نزاع در
يك توئيت و
بدون مشاوره
با ديگران، افتخار
اين آشوب را
به شخص خودش
اختصاص داده
بود، تقريباً
بلافاصله
ناچار به عقب
نشينى شد. كشور
قطر ميزبان
بزرگترين
پايگاه نظامى
آمريكا در
خاورميانه (و
حتى گفته
ميشود در
جهان) ميباشد.
براى هيئت
حاكمه
آمريكا،
ديپلمات هاى آن
و پنتاگون،
هيچ چيز، حتى
افتخارات و پُز
دادن هاى
كودكانه رئيس
جمهور آمريكا
نيز نمي تواند
و نبايد باعث
به مخاطره
انداختن
آينده اين
پايگاه شود.
تكرار چنين
اشتباهاتى مي تواند
هزينه سنگينى
را به ترامپ
تحميل كند، آنهم
در شرايطى كه
ترامپ روز
بروز بيشتر در
محاصره
منتقدين و
مخالفين
داخلى خود در
كنگره آمريكا
قرار مي گيرد،
و بويژه پس از
ضربه اى كه
شهادت جيمز كومى
رئيس سابق (اف
بى آى) در
مقابل کمیته
امنیتی سنا به
حيثيت او وارد
كرد. از سوى
ديگر آمريكا
براى جبران
نزول اعتبار و
قدرت خود در
خاورميانه
(بخصوص پس از
ورود روسيه به
جنگ داخلى
سوريه)، تلاش
ميكند كه حضور
نظامى خود در
منطقه را گسترش
دهد. اين
مسئله كه با
اعزام رسمى و
غيررسمى نيروهاى
جديد به منطقه
همراه بوده،
همزمان آتش جنك
را به شكل كم
سابقه اى بالا
برده است. به
گزارش سازمان
(airways) آمريكا
امروز با پيشى
گرفتن از
داعش، روسيه و
دولت اسد،
بزرگترين سهم
را در كشتار
غيرنظاميان
در سوريه
برعهده دارد.
همين تراژدى
دردناك در
عراق نيز در
ميان سكوت
رسانه هاى جهانی
سرمايه بین
المللی
درجريان است.
آمريكا براى
پيروزى بر
رقيب نوظهور
خود، از
استفاده از
بمب فسفرى نيز
رويگردان
نيست. حتى اگر
موج جديدى از
اعتراضات
جهانى شبيه
اعتراضات به
فاجعه
شیمیائی در فلوجه
را به همراه
داشته باشد.
دراين ميان
عليرغم همه
اختلافات
موجود در هيئت
حاكمه آمريكا،
وجود رئيس جمهورى
كه به شكل
بيمارگونه اى
تنها به فكر
"اول بودن" و
"بهترين" و
"بزرگترين
بودن" است،
خيلى مفيد و
كإرساز
ميباشد!
تنش
موجود ميان
كشورهاى
شوراى
همكارى، بسرعت
ابعاد گسترده
اى بخود گرفت،
پارلمان
تركيه با
تصويب لايحه
اى، ايجاد
پايگاه نظامى
اين كشور در
قطر را در
دستور كار
دولت اردوغان
قرار داد.
بلافاصله پس
از تصويب اين
لايحه، دولت
تركيه اعلام
داشت كه شش
هزار نيروى
نظامى خود را
در پايگاه
مذكور مستقر
خواهد كرد. با توجه
به نزديكى
ايدئولوژيك
محور تركيه،
قطر و اخوان
المسلمين در
مصر و همچنين
حماس در غزه،
ابعاد بحران
به سرعت از
حوزه خليج
فارس به كل
خاورميانه
سرايت كرد و
دولت هاى
مصر، اسرائيل
و فلسطين را
نيز دربر
گرفت. عربستان
كه پس از
ديدار ترامپ و
چراغ سبز وى، روياى
رهبرى جهان
اسلام و عرب
را در سر مي
پروراند، حتى
قادر نشد كه
تمام كشورهاى
شوراى همكارى
را با خود
همراه كند.
عمان و كويت
رسماً موضعى
آشتى جويانه
با هر دو طرف
را در پيش
گرفتند و تنها
دولت هاى
امارات متحده
و بحرين در
خليج فارس، و
مصر و اسرائيل
در بقيه
خاورميانه از
سياست سعودى ها
حمايت كردند.
امرى كه بخودى
خود، يك شكست
بزرگ
تبليغاتى
براى عربستان
و خاندان
سعودى محسوب
مى شود. بويژه
به اين دليل
كه قطر در اين
ميان از بازوى
قوى تبليغاتى
خود يعنى شبكه
خبرى «الجزيره»
برخوردار است.
«الجزيره» در
طول سالهاى
اخير نفوذ
خارق العاده
اى در جهان و
بويژه
كشورهاى عرب
زبان براى خود
ايجاد كرده،
بطوريكه
موفقيت اين
رسانه، نمونه
و سرمشقى براى
ايجاد رسانه
هاى مشابه
همچون (RT)
روسيه بوده
است. اين
رسانه كه با نفوذترين
و مؤثرترين
شبكه خبرى در
ميان افكارعمومى
عرب مى باشد،
چندى پيش بر
اثر فشار عربستان
و شركاء و به
دستور شخص
امير قطر، به
اصطلاح
فيتيله
انتقادى خود
را پائين
كشيده بود. بطوريكه
دهها نفر از
كاركنان حرفه
اى اين شبكه
در اعتراض به
سياست و
مديريت جديد
آن دست به
اعتصاب زده و
در نهايت
اخراج شدند.
اما اكنون و
در پى تنش ميان
عربستان و
قطر، بارديگر
شاهد حملات
توپخانه اى «الجزيره» به
طرف رقباى قطر
مى باشيم،
بطوريكه در
روزهاى اخير
ازجمله شاهد تعطيل
شدن اين رسانه
(و ٤٧ رسانه
ديگر) در مصر
بوديم. مصر
پيش از اين
نيز ده ها
خبرنگار «الجزيره» را
به اتهام
هوادارى و
تبليغ براى
دولت مُرسى
دستگير و حتى
براى تعدادى
از آنها حكم
مرگ غيابى
صادر كرده
است.
در يك
سوى ديگر
مناقشات،
رژيم جمهورى
اسلامى
ایران قرار دارد
كه حداكثر
تلاش خود را
براى توسعه و
تعميق بحران
ميان كشورهاى
عربى به خرج
ميدهد. سفر ترامپ
به عربستان و
اسرائيل،
انعقاد
بزرگترين
قرارداد
تسليحاتى
ميان رياض و
واشنگتن و اعلام
رژيم ايران
بعنوان
"بزرگترين
كشور صادركننده
تروريسم در
جهان" از سوی
ترامپ و ملک سلمان،
هيئت حاكمه
رژيم اسلامى
را با تهديدى
جدى و كم
سابقه مواجه
كرده بود.
اكنون با اوج
گيرى نزاع
ميان كشورهاى
عربى و معلق
ماندن طرح
ايجاد «ناتو
عربى» كه چه
بسا قرار بود
ايران را هدف
نخستين حمله خود
قرار دهد، به
نظر ميرسد كه
رهبران رژيم
اسلامى حداقل
تا مدتى قادر
خواهند بود از
مشقات "ايران
ستيزى" عربستان
مصون بمانند.
اعلام تصميم
دولت بارزانى و
شركاء براى
برگزارى
رفراندم
استقلال كردستان
عراق و
پشتيبانى
عربستان،
امارات و اسرائيل
از اين طرح
نيز يكى ديگر
از محورهايى
ست كه باعث
تقويت موقعيت
رژيم اسلامى و
نزديكى بيش از
پيش آن با
كشورهاى
منطقه نظير
تركيه، سوريه
و دولت مركزى
عراق مى شود.
همه
اين نكات،
بيانگر
تغييرات جدى
در صف بندى ها
و در پى آن،
توازن قواى
قطب هاى قدرت
در منطقه مى
باشد. دراين
ميان وظيفه
نيروهاى
آزاديخواه،
عدالت طلب
منطقه حكم
ميكند كه بدون
روى آورى به طرفين
ارتجاعى اين
نزاع، و تنها
با تكيه بر قدرت
توده ها، به
سازماندهى صف
مستقل مبارزه
براى
دمكراسى،
آزادى و عدالت
اجتماعى در
كشورهاى
منطقه اقدام
كنند. هرگونه
نزديكى
سازمان ها و
احزاب سياسى
به يكى از قطب
هاى ارتجاع
منطقه اى يا
جهانى تحت
عنوان "رئال
پوليتيك " و يا
بهره بردارى
از اختلافات
بالايى ها و
امثالهم،
خطايى
نابخشودنى از
سوى اين
جريانات بوده،
عواقب جبران
ناپذيرى را
براى مردم ما
و منطقه
بدنبال خواهد
داشت.
بیشتر
بخوانید:
زیر پوست
خبر
بحران قطر در
آتشفشان
خاورمیانه