Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
شنبه ۹ خرداد ۱۳۹۴ برابر با  ۳۰ می ۲۰۱۵
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :شنبه ۹ خرداد ۱۳۹۴  برابر با ۳۰ می ۲۰۱۵
از پرونده اسید پاشی تا گشت های ارشاد

از پرونده اسید پاشی تا گشت های ارشاد

نگار محسنی

 

درمیان خبرهای منتشر شده د رحوزه زنان دو خبر برجستگی خاصی در رابطه با مسایل زنان دارد که می تواند سیاست جمهوری اسلامی در مورد زنان را در کانون توجه قرار دهد. مورد اول خبر راه افتادن دوباره گشت های ارشاد در خیابان ها است و مورد دوم، اظهار نظر سردار محمدرضا مقیمی، رییس پلیس آگاهی ناجا است مبنی بر اینکه وی شخصا روی  پرونده اسید پاشی های زنجیره ای اصفهان کار می‌کند. این سردار گفته به "احتمال کشف" متهم اصلی امیدوار است و در این رابطه  از دستگیری یک سارق اصفهانی خبر داده که شرایطش با متهم اسیدپاشی "هماهنگی" داشته  اما او مظنون اصلی نیست وگفته است که  تحقیقات در این زمینه ادامه دارد . اما موضوع این سارق از این قراراست که این سارق اصفهانی بعد از سرقت ازمنازل انجا را به آتش می‌کشیده است. پلیس مدعی شده است که با دستگیری‌ این سارق، آمار سرقت در اصفهان کاهش یافته است.  اما پلیس هیچ توضیحی نداده که چرا یک سارق سابقه‌دار ممکن است به زنان سوار بر خودرو با اسید حمله کند. سردار مقیمی تاکید کرده است  که مشخصات این سارق با مظنون اسید پاشی ها هماهنگی دارد ولی او مظنون اصلی نیست. البته اگر رییس پلیس آگاهی ناجا حتا اعلام می کرد که او مظنون اصلی است باز ما می بایست مطمئن می شدیم که قرار است شخص دیگری را به جای متهم اصلی اسیدپاشی ها، معرفی کنند. به همان سیاقی که متهم اصلی پرونده قتل های زنجیره ای پیدا شد قرار است متهم اسید پاشی ها نیز پیدا شود. در جمهوری اسلامی دهها پرونده این چنینی وجود دارد که هیچ گاه متهم اصلی پیدا نخواهد شد. تردیدی وجود ندارد که متهم اصلی خود دست اندرکارارن نظام اسلامی است و اصلا بعید نیست که این اسید پاشی ها برای تامین رضایت رهبر صورت گرفته باشد.

 

از همان مهرماه و از نخستین روزهای رسانه‌ای شدن اسیدپاشی‌های سریالی اصفهان، این فرضیه در اذهان عمومی قوت گرفت که اسید پاشی ها با انگیزه مبارزه با بدحجابی بوده و پای "امر به معروف و نهی از منکر" به میان آمده است، اما در این بین فعالان اجتماعی و رسانه‌ها  تهدید شده اند که در صورت پیگیری این موضوع، با آنها برخورد خواهد شد.

 

با وجود بسیج همه نهادهای امنیتی و نظامی و انتظامی و در حالی که عنوان می‌شد سه وزیر کابینه، معاون اول قوه‌قضاییه، نیروی انتظامی و سپاه به طور ویژه پیگیر این پرونده هستند، تنها موفقیت به دست آمده، دستگیری روزنامه‌نگاران اصفهانی و برخی حاضران در تجمع‌های اعتراضی مردمی این شهرو هم چنین برخی از فعالان زن در تهران بود. تحدید رسانه ها از پیگیری اسیدپاشی‌های سریالی اصفهان هم یکی دیگر از موفقیت‌های نهادهای قضایی، امنیتی و نظامی است. 

 

  بیشتر از هفت ماه است  که از اسید پاشی های زنجیره ای اصفهان می گذرد ، اما نه تنها سرنخی نداده اند که اصلا از اول هم معلوم بود که کار، کار خودشان است، وگرنه چگونه است که هرگاه  هدف دستگیری فعالان جنبشهای اعتراضی است، در کمتر از بیست و چهار ساعت موفق میشوند اما در پرونده ی اسیدپاشی های زنجیره ای اصفهان بعد از هفت ماه هنوز هیچ سرنخی از عاملین اسید پاشی پیدا نشده است؟ البته در اینجا یکی دیگر از نکات قابل توجه آن است که جناح اصلاح طلب در مورد قتل های زنجیره ای مجبور شده بود مساله را تا حدی پیگیری کند، ولی جناح روحانی نشان داد که در این مورد هم به رغم وعده ای که داده بود حاضر نیست مساله را پی گیری کند.

 

و اما در مورد راه افتادن دوباره گشت های ارشاد، باید گفت که گشت‌های ارشاد ، امسال از وضعیت حجاب سرنشینان ماشین ها شروع کرده اند. خامنه‌ای در دیدار با فرماندهان نیروی انتظامی، تأمین امنیت روانی جامعه را از مقابله با ناامنی‌های فیزیکی مهم‌تر دانسته  و "نگرانی خانواده‌ها از حضور فرزندانشان در خیابان‌ها و بوستان‌ها به دلیل احتمال کشیده شدن آنها به سمت مواد مخدر و فحشا و منکرات" را مخل امنیت روانی جامعه توصیف کرده بود. بعد از این هشدارهای خامنه ای بود که گشت های ارشاد و دسته های نهی از منکر دوباره به جان مردم افتادند. خبرگزاری فارس هم با انتشار عکس‌هایی از برخورد ماموران با سرنشینان خودروهایی که به زعم آن‌ها "بدپوشش" هستند نوشت که گشت‌های ارشاد بزرگراهی کارشان آغاز شده و با "کشف حجاب" و "بدحجابی" برخورد می‌کنند.  خبرگزاری‌های رسمی هم  از آغاز "برخورد پلیس با بدپوششی" خبر داده‌اند و گفته اند "پلیس تهران بزرگ با استقرار گشت‌های امنیت اخلاقی با بدپوششی و کشف حجاب سرنشینان خودروها در بزرگراه‌های سطح شهر تهران برخورد می‌کند." اما آنچه که در این دو خبر قابل توجه است موضع دولت روحانی است.

حسن روحانی پیش از این و در زمان کاندیداتوری  گفته بود نمی‌ توان با نيروی پليس، مشکلات فرهنگی را حل کرد و وعده داده بود "کاری می کنم دختران احساس امنیت کنند". او تاکید کرده بود: "نخواهم گذاشت ماموری بی نام و نشان از کسی سئوال کند. دختران جامعه خودشان حافظ حجاب و عفاف هستند." اما بعد  از روی کار آمدن دولت یازدهم برخوردهای انتظامی با آنچه نیروی انتظامی "بدپوششی" می‌داند نه تنها کم نشد، بلکه شدت نیز گرفت. و ثابت شد که قرار نیست در جمهوری اسلامی فشار بر روی زنان جامعه کاهش یابد. دهها طرح امنیت اخلاقی، مبارزه با بی حجابی و بد حجابی، امربه معروف و نهی از منکر، حجاب و عفاف ... همه و همه برای سرکوب زنان جامعه ما طرح شده و به اجر درآمده است. اما سوال این است که آیا تا بحال موفق شده اند زنان ایرانی را  از عرصه حیاط اجتماعی حذف کنند؟ اعتراف مسوولین، خود به حد کافی گویاست .عبدالرحمان رحمانی فضلی تابستان پارسال گفته بود: "تاکنون دویست و بیست هزار نفر به نیروی انتظامی برده شده و از آنها تعهد گرفته شده است. این اقدام باعث باز شدن پای نهصد هزار نفر به کلانتری‌ها و دادسراها شده. تأثیر این حضور در آینده این خواهد شد که حسن سابقه برای اشتغال و تحصیل این افراد صادر نمی شود."

به گفته فضلی تنها در سه ماهه اول پارسال هیجده هزار و هفتصد و هشتاد و پنح مورد تذکر به زنان بدحجاب، بازداشت هشت هزار و ششصد و بیست و نه زن، صدوپنحاه و هفت مورد توجیه، تعویض لباس و اخذ تعهد، معرفی چهل و پنج  نفر به دادسرا، تذکر به سه هزار و هفتصد و هفتاد مالک ماشین و برخورد با پنج هزار و ششصد و هفتاد و دو نفر خودروی ناهی عفاف و حجاب در کارنامه گشت ارشاد ثبت شده است. این آمارها بمعنی آن است که حاکمیت برای مهار زنان هر سال یک جنگ بزرگ توده ای با لشکرکشی خیابانی پلیس و همه دسته های سرکوبگر دیگر علیه حقوق و آزادی های فردی نیمی از جامعه و حضور اجتماعی زنان در جامعه راه می اندازد و دوباره و چندباره شکست خفت باری  را تجربه کرده و خواهد کرد

شنبه ۹ خرداد ۱۳۹۴ برابر با ۳۰ می ۲۰۱۵

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©