اصولگرایان؛
شکافی که عمیق
تر می شود
شکل
گرفتن شکاف
گسترده در
جبهه ی
اصولگرایان به
روایت سایت
های حکومتی
سایت
خبری راه
کارگرـ
ائتلاف حاکم
در سال های گذشته
در تلاش بود
تا پس زا قلع و
قمع اصلاح طلبان
و چیدن پرهای
خاندان هاشمی
رفسنجانی، اصولگرایان
و بویژه نزدیکان
به دستگاه
روحانیت را
نیز به صف کند.
اما شکست های
پی در پی
داخلی و خارجی
این ائتلاف سه
گانه (بیت
رهبری، باند
احمدی نژاد و سپاه)
زمینه رشد این
جریان را
فراهم کرد.
انتخابات
مجلس، شکست
اصولگرایان
ذوب در ولایت
را رقم زد. درو
کردن پست های
هیئت رئیسه
موقت توسط
نزدیکان
لاریجانی و
حذف کامل
نزدیکان جبهه
پایداری و
طرفداران
حداد عادل،
موقعیت برتر
اصولگرایان
سنتی را در
مجلس قطعی
کرده است. از
این پس باید
شاهد درگیری
های بیشتری در
میان جناح های
حکومتی و
بویژه دولت با
مجلس و قوه قضائیه
باشیم.
دوقطبي
منفي؛ تهديدي
براي مجلس
كارآمد
ادامه
وضعيت فعلي
فضاي مجلس به
نفع چه كساني
خواهد بود؟
تهران
امروز ۱۰
خرداد ۱۳۹۱
بهرغم
پايان كشمكشها
براي انتخاب
رئيس قوهمقننه
و نشستن علي
لاريجاني بر
كرسي رياست موقت
مجلس همچنان
فضاي سنگين دو
قطبي حاصل از
اين كشمكشها
بر روابط
مجلسيها سنگيني
ميكند. در
عين حال اين
احتمال وجود
دارد كه ادامه
فضاي دو قطبي
«اصولگرايان-
رهروان» باعث
شود مجلس و
نمايندگان
قوه مقننه از
وظيفه اصلي خود
دور شوند.
آغاز
دو قطبي
«ايثارگران-
رهروان ولايت»
ايجاد
فضاي دو قطبي
در مجلس نهم
از انتخاب رئيس
قوه مقننه
آغاز شد؛هنگامي
كه حاميان علي
لاريجاني
براي حفظ كرسي
رياست راه خود
را از
ايثارگران و
پايداري جدا كرده
و اقدام به
تشكيل
فراكسيوني
مستقل از فراكسيون
اصلي
اصولگرايان
كردند. البته
در ابتدا نيز
كسي پيشبيني
نميكرد
دوستان لاريجاني
بتوانند
جمعيت كثيري
را شناسايي و جذب
اين فراكسيون
كنند.
در آن
طرف ماجرا نيز
ايثارگران به
دور از تصور
اقليت شدن
فراكسيون
اصولگرايان
مقدمات رياست
حداد عادل را
فراهم ميكردند؛
غافل از آنكه
اين فراكسيون
بايد با اكثريت
بودن
خداحافظي كند.
در
همين راستا
«ايثارگران»
با پايداريها
ائتلاف كرده
و تمام توجه و
توان خود را
صرف مصاحبه در
حمايت از رياست
حداد و نقد
عملكرد هيات
رئيسه مجلس
هشتم كردند.
ولي وقتي به
خود آمدند كه
فراكسيون
رهروان ولايت
روز شنبه در
نخستين نشست
خود ميزبان حدود
165 نماينده
مجلس نهم شد.
نكته جالب اين
نشستها كه به
عنوان جدال
فراكسيونها
شهره شده،
همزماني آنها
بود؛ نمايندگان
در يك ساعت
واحد، دو
گزينه براي انتخاب
داشتند؛ يا
ميتوانستند
در نشست
حاميان
لاريجاني در
ساختمان قديم
مجلس حضور
پيدا كنند يا
اينكه مهمان ايثارگران
و پايداري در
مجموعه
بهارستان و ساختمان
مشروطه باشند.
با اين حساب 165
نماينده به
ساختمان قديم
مجلس و 80 نفر به
ساختمان
مشروطه رفتند
و از اين جا
بود كه دو
قطبي «رهروان
ولايت» و
«اصولگرايان»
عينيت يافت.
انتخاب
لاريجاني از
سوي 150 نماينده
در نشست فراكسيون
رهروان ولايت
قطب
ايثارگران و
رهپويان را
غافلگير كرد.
به همين خاطر
به تكاپو
افتاده و
ترتيبات نشست
ديگري را
گذاشتند. به
رغم آنكه در
نشست روز شنبه
اصولگرايان
راي گيري
استمزاجي
براي رياست
حداد عادل
انجام شده بود
ولي مقدمات
نشست ديگري در
صحن مجلس ترتيب
داده شد . با
وجود آنكه خبر
اين نشست
ديرهنگام
اطلاع رساني
شد ولي با
استقبال
نمايندگان
بيشتري، يعني
144 نماينده
مواجه شد. اين
بار حداد عادل
بود كه توانست
با كسب 132 راي به
عنوان رئيس
پيشنهادي
فراكسيون
اصولگرايان
مجلس انتخاب
شود.
البته
اين همه ماجرا
نبود. چرا كه
رسانههاي
اين دو طيف
همانند
توپخانه عمل
كرده و با الفاظ
و ادبيات
غيرقابل قبول
موجبات دوري
هر چه بيشتر
اين دو طيف را
بنا نهادند.
شايعه پردازي
و بزرگ جلوه
دادن اخبار و
رويدادها
توسط رسانههاي
حامي دو طرف
از جمله
مسائلي بود كه
نمايندگان
مجلس را به
سمت يك شكاف
اساسي رهنمون
ميساخت. اسام
اسهاي
تخريبي نيز بر
اختلافات دو
گروه افزود تا
جايي كه حتي
بعد از انتخاب
هيات رئيسه
موقت نيز
ادامه يافت.
ادامه
دو قطبي در
روز انتخاب
هيات رئيسه
نشست
علني مجلس
براي تعيين
هيات رئيسه
موقت بارها
شاهد تذكرهاي
حاميان
لاريجاني و
حداد عادل
بود. نادران،
توكلي و... تلاش
ميكردند با
تذكرهاي آيين
نامهاي
نارضايتي خود
را از جو صحن
علني مجلس و
لابيهاي
حاميان
لاريجاني
هنگام راي
گيري نشان داده
و از طرف ديگر
چهرههايي
همچون
قاضي
پور و سنايي
تذكر ميدادند
كه اينكه
كاركنان بر
راي
نمايندگان تاثير
ميگذارند
توهين به شعور
نمايندگان
محسوب ميشود.
ولي با تمامي
اين اوصاف علي
لاريجاني
توانست با كسب
170 راي در مقابل
100 راي غلامعلي
حداد عادل
رياست موقت
مجلس را كسب
كنند. البته
حاميان حداد
نتوانستند به
جز يكنفر،
نمايندگان
خود را راهي
هيات رئيسه
كنند كه اين
علني شدن همان
دو قطبي بود.
اين در
حالي بود كه
انتظار مي رفت
اين راي گيري
پاياني براي
دو قطبي شكل
گرفته بين
نمايندگان
باشد ولي نه
تنها پايان
نيافت بلكه
تشديد نيز شد.
تا آنجا كه
رسانههاي
حامي اين دو
طيف با انتخاب
تيترهاي خاص و
انتشار
شايعاتي
همچون احتمال
تاثير كارمندان
مجلس بر
انتخاب
نمايندگان
و...بر اين دو
قطبي افزودند.
آنچه مسلم
است اينكه تا
زماني كه دو
قطبي فعلي
فضاي مجلس نهم
حاكم باشد
نبايد انتظار
داشت اختلافها
رخت بر بندد.
چرا كه قطعا
راي 170 نماينده
بر راي 100
نماينده
برتري دارد و
در مواقع حساس
تعيين كننده
خواهد بودو
نتيجهاي جز
دامن زدن به
رقابتها و
تنشها ندارد.
با توجه
به اين مسئله
به نظر ميرسد
بايد بزرگان و
چهرههاي
معتدل مجلس هر
چه زودتر به
فكر چارهاي
براي فضاي
فعلي مجلس
بوده و تلاش
كنند با به
خرج دادن
تعامل بيشتر
با يكديگر در
راستاي از بين
بردن فضاي دو
قطبي در مجلس
گام بر دارند.
محمد
نبي حبيبي:
رقابت
درون گفتماني
در انتخابات
هيات رئيسه
مجلس اخلاقي و
کارآمد بود
1391/03/09
بزرگنمایی:
دبيرکل
حزب موتلفه
اسلامي با
اشاره به شکلگيري
هيات رئيسه
موقت مجلس
گفت: رقابت
اخلاقي اصولگرايان
براي
انتخابات
هيات رئيسه
موقت مجلس يک
تجربه جديد در
رقابت درون
گفتماني اصولگرايان
است، اين مدل
از رقابت ميتواند
مبناي کارآمد
و خوبي نشاط
سياسي در مجلس
باشد.
به
گزارش
خبرگزاري
مهر، محمدنبي
حبيبي در پايان
نشست دبيران
حزب موتلفه
اسلامي افزود:
بيش از دو دهه
از رحلت امام
خميني(ره) و
عروج روحاني
روح بزرگ آن
مرد تاريخساز
ميگذرد و
امروز ما شاهد
پيروزيهاي
روزافزون امت
اسلام در صحنههاي
جهاني هستيم و
فرهنگ مقاومت
و ظلمستيزي
در سراسر جهان
از مکتب امام
خميني(ره) انتشار
يافته است.وي
تصريح کرد:
امام
خميني(ره) يک
شخصيت کمنظير
در تاريخ و
تحولآفرين
بينظير در
قرن ماست. همه
تحولات در
دنياي امروز به
سرانگشت
هدايت او بر
ميگردد و ما
افتخار داريم
رهرو جنبش
امام(ره) هستيم.دبيرکل
حزب موتلفه
اسلامي با
اشاره به قيام
تاريخي 15
خرداد تاکيد
کرد: امام(ره)
کار بزرگ خود
را از 15 خرداد
شروع کرد و
جانشين بر حق
او هم در همين
روز ماموريت
الهي خود را
آغاز فرمودند
و اين امانت
بزرگ خدايي را
تحويل
گرفتند.وي
افزود: طي دو
دهه گذشته،
مقام معظم
رهبري با
صلابت و
هوشمندي امامگونه
خود، انقلاب
را از گردنههاي
سختي عبور
دادند و بحرانهاي
عظيمي را
مديريت کردند
و کشتي انقلاب
را در طوفانهاي
سياسي در
منطقه، جهان و
نيز توطئههاي
دشمن در داخل
هدايت و به
ساحل نجات
رساندند. شجاعت
فوقالعاده
مقام معظم
رهبري در
مواجهه با
زورگوييهاي
قدرتهاي
جهاني و عدم
سازش با
استکبار جهاني
به عزت و عظمت
انقلاب
اسلامي افزود
و اقتدار ملي
را در منطقه و
جهان افزايش
داد. امروز انقلاب
اسلامي
قدرتمندترين
روزهاي حيات
خود را ميگذراند
و ملت از نبردهاي
سخت و نرم با
قدرت عبور
کرده و با
بصيرت کامل
چون کوه پشت
سر مقام معظم
رهبري
ايستادهاند
و تهديدها را
با به فرصت
تبديل ميکنند.وي
در بخش ديگري
از سخنان خود،
با تبريک به
مردم به دليل
شکلگيري يک
مجلس
نيرومند، به
پيام مقام
معظم رهبري در
بازگشايي
مجلس نهم
اشاره کرد و
گفت: مجلس بر
اساس
رهنمودهاي
رهبر معظم انقلاب
بايد اولويت
مسائل کشور را
مشخص کند و همت
نمايندگان به
آن معطوف شود،
اگر نمايندگان
به وظايف
نمايندگي
بينديشند اين
مهم امکانپذير
است. بازنگري
در قوانين و
تصويب قوانين
جامع،
روزآمد،
شفاف، کارآمد
و معطوف به نيازهاي
مردم و نيز
پرهيز از چالشهاي
ناموجه با
ديگر قوا از
کليديترين
رهنمودهاي
رهبري به مجلس
بود.حبيبي با
بيان اينکه
"اميدواري
کامل داريم که
نمايندگان در
دور جديد
فعاليت خود در
پاسخ به
مطالبات مقام
معظم رهبري و
مردم تلاش
مضاعف کنند"،
به شکلگيري
هيات رئيسه
موقت مجلس
اشاره کرد و
ضمن تبريک به
علي لاريجاني
اظهار کرد:
رقابت اخلاقي اصولگرايان
براي
انتخابات
هيات رئيسه
موقت مجلس يک
تجربه جديد در
رقابت درون
گفتماني اصولگرايان
است. اين مدل
از رقابت ميتواند
مبناي کارآمد
و خوبي نشاط
سياسي در مجلس
باشد.
هیئت
رئیسه مجلس
نهم در اشغال
خاندان
لاریجانی
علي
لاريجاني
رييس قوه
مقننه شد
اصولگرايان
مجلس سهپاره
شدند
شرق،۹
خرداد ۱۳۹۱ـ
سروش
فرهادیان:
رييس مجلس نهم
رسما مشخص شد؛
علي
برغلامعلي
غلبه كرد؛ اصولگرايان
سهپاره شدند:
«رهروان ولايت»،
«جمعيت
ايثارگران» و
«جبهه
پايداري». اين
سهپارگي را
آرايش
اصولگرايان
در مجلس نشان
ميدهد؛
مجلسي كه اين
روزها تنها
عرصه براي
ديدن واقعيتهاي
اصولگرايي
است. دولت مدتهاست
خودش را از
دايره كه هيچ،
از نيمدايره
اصولگرايي
خارج كرده و
راهش را ميرود؛
جدا جدا.
فراكسيون
اصولگرايان
مجلس هم حالا
بعد از هشت
سال در اكثريت
مطلق بودن
آردش را بيخته
كه نه، ريخته؛
الك هم كه
ديگر به كارش
نميآيد.
اصولگرايان
در اكثريت
مطلق هستند
اما فراكسيونشان
نه. اصلا فعلا
فراكسيوني به
نام اصولگرايي
كه چتري باشد
براي هر280
اصولگرا، روي
سرشان نيست.
هر گروهي از
اصولگرايان
راهي در پيش
گرفتهاند كه
در خوشبينانهترين
حالت گاهي با
هم موازي ميشود؛
فقط موازي.
هرچه هم به
انتخابات
رياستجمهوري
يازدهم نزديكتر
شوند، هم
موازي بودنشان
كمتر ميشود
هم اين راههاي
موازي دور و
دورتر ميشوند.
اينكه راههاي
موازي به هم
برسند هم نه
اينكه
غيرممكن باشد
اما ممكن
بودنش خيلي
دور از ذهن
است. مگر آنكه
وضع ويژهاي
پيش بيايد.
اصولگرايان
اين نبود
فراكسيون اصولگرايي
را البته رد
نميكنند. اما
ژست دموكراسيخواهي
را براي همين
روزها گذاشتهاند
ديگر. ميگويند
اين تكثر باعث
پويايي مجلس
ميشود؛ اما
نميگويند كه
براي رسيدن به
اتحاد تا در
خانه دو پايگاه
سنتي روحانيت
هم رفتند اما
دست خالي بازگشتند.
پاي آيتالله
مهدويكني و
آيتالله شيخمحمد
يزدي را به
ميان نكشيدند
كه كشيدند. با
اعداد بازي
نكردند و مدل
اوليه جبهه
متحد اصولگرايي
يا همان 6+5 را به
7+6 و بعد هم به8
+7ارتقا
ندادند كه
دادند؛ هرچه
زدند به در
بسته «اتحاد»
خورد. در زمان
انتخابات
مجلس نهم
اصولگرايان
دو گروه شدند؛
بعد هم در
ماجراي
انتخابات
رياست مجلس
نهم سه گروه.
يكي جبهه متحد
كه الان دو
فراكسيون
رهروان ولايت
و جمعيت ايثارگران
از دل آن
بيرون آمده و
ديگري جبهه پايداري
كه خودش براي
خودش
فراكسيوني
است. حالا پس
از رياست علي
لاريجاني
ديگر
اصولگرايان وارد
بازي بيبرگشت
شدهاند؛
بازي بياتحادي.
اين را ميشود
از فتح تمام
كرسيهاي
هياترييسه
مجلس توسط تيم
لاريجاني
فهميد؛ فتحي كه
از يك«خيز» خبر
ميدهد.
فراكسيون
رهروان ولايت
ديروز تمام 12
كرسي هياترييسه
را درو كرد. از
رييس تا آخرين
ناظر. دريغ از
يك سهم كوچك
براي دو
فراكسيون
ديگر. خودشان
بريدند و
دوختند. فهرست
آنان راي آورد
و بس. ديروز
ساعت از هشت
گذشته بود اما
درهاي صحن
براي خبرنگاران
باز نشد. خبر
آمد سيستم
الكترونيكي
ورود و خروج
نمايندگان
خراب است.
انگار در و
ديوار مجلس هم
آخرين تلاشها
را براي
جلوگيري از
ساكتنشيني
حداد عادل ميكرد.
همين در و
ديوار شاهد
سكوت طولانيمدتش
در مجلس هشتم
بود. سكوتي
طولاني بعد از
نطقهاي
روزانه در مجلس
هفتم و از
جايگاه رياست.
مشروح مذاكرههاي
مجلس گواهي ميدهد
كه حداد عادل
در دوران پس
از رياست مجلس
و نقل مكان به
رياست
كميسيون
فرهنگي از
فعاليت گذشته
برخوردار
نبوده است. به
هر حال از
سرنوشت،
گريزي نبود.
نمايندگان را
با روش سنتي
شمردند. جلسه
رسمي شد. «عليرضا
مرندي» به
عنوان رييس
سني مجلس از
نمايندگان
پرسيد كه چه
كساني را
نامزد صندلي
رياست ميكنند.
سوالي از سر
تعارف و براي
اجراي آييننامه.
وگرنه مردمي
كه از كنار
مجلس رد ميشدند
هم ميدانستند
كه امروز
لاريجاني و
حداد با هم
رقابت ميكنند.
قرار شد رايهاي
انتخاب اعضاي
هياترييسه
را دو نفر از
نمايندگان
طرفدار
لاريجاني و دو
نفر از
نمايندگان
طرفدار حداد
عادل شمارش
كنند تا گلهاي
نماند و راهي
براي زير سوال
بردن نتيجه
هموار نشود.
«الياس
نادران» و
«حسين نجابت»
از جانب حداد
عادل و «كاظم
جلالي» و «جواد
جهانگيرزاده»
از طرف
لاريجاني. رايها
كه جمع شد و
اين چهار نفر
شروع به شمارش
كردند تذكرهاي
طرفداران
حداد عادل هم
در جلسه شروع
شد. انگار ميدانستند
كه برگههاي
داخل گلدانها
خبر از باخت
ميدهد؛ خبر
از ديدن
دوباره
لاريجاني در
قامت رييس
مجلس. چنان كه
خاطرههاي
تلخي از جلوي
چشمشان
بگذرد؛ «احمد
سالك» و «احمد
توكلي» جديتر
از بقيه تذكر
ميدادند.
طرفداران
لاريجاني كه
ميدانستند
برنده شدهاند،
نگران بودند
كه هيچ بهانهاي
باعث برهم
خوردن بازي
نشود. دستمايه
نگرانيها هم
فاصله رايهاي
داده شده و
برگههاي
امضا شده براي
ورود بود.
نهايتا چند
دقيقه قبل از
اينكه نتيجه
رايها اعلام
شد تابلوي
الكترونيكي
مجلس هم مشكلش
حل شد. 275 نفر راي
داده بودند.
علي لاريجاني
با 173 راي رييس
شد؛ باهنر و
ابوترابي
نايبرييس؛
بعد هم منشيها
و دبيران.
البته اين
هياترييسه
موقت است. اما
تجربه نشان
داده تغيير زيادي
اتفاق نميافتد.
اسامي كه
اعلام ميشد
نمايندگان
طرفدار حداد
يكييكي سر
جايشان
بازگشتند. بعد
مرندي از هياترييسه
جديد خواست
قسم بخورند و
صندلي را به
لاريجاني و
اطرافيانش
داد. حالا
لاريجاني
خيالش راحت
است. از جايش
كه بلند شود
يكي از اعضاي
فراكسيونش
جاي او مينشيند.
به چپش كه
نگاه كند سه
نفر از
همراهانش نشستهاند
و به راست
هياترييسه
هم كه نگاه
كند دو نفر
اول از او
هستند و نفر
سوم هم كه
دهقان باشد
بيشتر به او
نزديك است.
درواقع نشست
«باغ گيلاس» و
«مجلس قديم»
نشست «سازمان
تبليغات» و
«تالار
مشروطه» را
ناكام گذاشت.
رهروان فهرستشان
را در مجلس
قديم بستند.
آن هم براي هر 12
كرسي هياترييسه.
اما طرفداران
حداد عادل فقط
او را به عنوان
رييس معرفي
كردند و گفتند
نامزد باقي صندليها
را بعدا اعلام
ميكنند.
ديروز
فراكسيون
رهپويان
ولايت سهمي به
رقيبش نداد،
رقابت تمامعيار
بود و جاي
مصالحه
نمانده بود.
وقتي
لاريجاني نطق افتتاحيهاش
را بيان ميكرد
همه نشسته
بودند به جز
يك نفر؛
«مرتضي آقاتهراني.»
گويا او كه از
طرفداران جدي
حداد عادل است
هنوز رياست
لاريجاني را
باور نكرده
بود. ديروز
لاريجاني در
نطق افتتاحيهاش
در قامت يك
پيروز از نمايندگان
خواست با يك
«صلوات»
گردوغبار
رقابت را پاك
كنند؛ چيزي كه
بيشتر به يك
تعارف پيروزمندانه
ميماند. تا
نطق رياست
لاريجاني
تمام شود
آقاتهراني
همراه با
نماينده اي كه
به راه رفتن
در انتهاي صحن
بهارستان از
مجلس هشتم
عادت دارد پنج،
شش دوري نيمدايره
صحن را از اين
طرف هياترييسه
تا آن طرف
هياترييسه
طي كرده بود.
لاريجاني اما
خيالش هم از اين
طرف هياترييسه
راحت بود هم
از آن طرف.
حداد عادل هم
سرجايش بود.
درست كنار يكي
از نمايندگان
جوان طرفدار
رياست
لاريجاني
واگرايي
همگرايانه؛
از حرف تا عمل
صالح
اسکندري ـ
سرمقاله
رسالت ـ ۱۰
خرداد ۱۳۹۱
در
ادبيات
کلاسيک روابط
بين الملل
معمولا پژوهشگران
واگرايي "divergence"
را بر عليه
همگرايي "convergence"
تحليل و
ارزيابي مي
کنند اما در
مورد مطالعاتي
اتحاديه
اروپا نوعا
اعتقاد بر اين
است که واگرايي
در خدمت
همگرايي قرار
گرفته است.
ظرفيت تقويت
تمايلات
واگرايانه
کشورهاي عضو
اتحاديه
اروپا در حوزه
روابط با ساير
کشورها، روابط
تجاري و
اقتصادي،
ملاحظات
فرهنگي و اجتماعي
در گردونه و
کوره مذاب
همگرايي
جغرافيايي،
نظامي، سياسي
و حتي اقتصادي
قرار گرفته و امروزه
مي توان مدعي
شد در اتحاديه
اروپا نوعي
آلياژ تحت
عنوان
"واگرايي
همگرايانه"
به وجود آمده
است.
اين
موضوع از آن
رو اهميت دارد
که ثابت مي
کند مي توان
در عين
واگرايي در
روبنا، بنيان
مرصوص
همگرايي در
زيربنا را
پايه گذاري کردو
حتي واگرايي
را در خدمت
همگرايي قرار
داد.
اما
آيا مي توان
اين واگرايي
همگرايانه را
به حوزه سياست
داخلي جوامع و
رقابت احزاب و
گروهاي سياسي
نيز تسري داد
و در عين بهره
بردن از
مزاياي تکثر
سياسي و تضارب
افکار و سلايق
مختلف از
فوايد
همگرايي و
اشتراکات و توافقات
بهره مند شد؟
در اين خصوص
ديدگاه اسلام
چيست؟ آيا
تکثر احزاب
جزء ذاتيات
اسلام است و
يا بالعرض
است؟
بناي
جامعه در
اسلام بر دو
چيز است "کلمه
توحيد" و
"توحيد کلمه"
از اين رو در
جامعه اسلامي
يگانه پرستي
و وحدت
اصالت دارد.
وَاعْتَصِمُواْ
بِحَبْلِ
اللهِ
جَمِيعًا
وَلاَ تَفَرَّقُواْ...
اما
همه مي دانيم
در متن کائنات
تکثر نهفته است.
به تعبير
فلاسفه واجب
الوجود اين
وحدت وجودي را
در قالب آيات
متکثر به
نمايش گذاشته
است. در جهان
خلقت وحدت و
کثرت يا همان
واگرايي و
همگرايي غير
قابل انکار
هستند. امروز
در جهان 102 عنصر
شناخته شده که
جميع اين
عناصر در
کالبد انسان وجود
دارد و يک
فرماسيون
همگرايانه در
قامت انسان مي
سازد. از اين
رو وجود تکثر
در نظام خلقت
امري کاملا
طبيعي است.
تکثر و واگرايي
موجب رشد و
سازندگي است.
موجب رفع
خستگي و کسالت
است. مهمترين
فلسفه تکثر و
تنوع رشد در آورد
گاه تعاطي
افکار و
انديشه هاي
مختلف است. البته
اين تکثر براي
اينکه سازنده باشد
بايد داراي
عناصر وحدت
بخش باشد.
تکثر گرايي بي
ملاحظه
زيانبخش و خطر
آفرين است. در
تمام عرصه ها
از جمله عرصه
هاي سياسي
بايد مبادي و
مناشي ، مقاصد
و اهداف يکي و
واحد باشد.
انا لله و انا
اليه راجعون.
مبدا و مقصد
بايد يکي باشد.
البته ممکن
است در مسير
حرکت از نقطه
الف به ب
سازوکارها و
مکانيسم هاي
متکثري طراحي
شود. در شيوه
ها، روشها و
راهکار ها براي
رسيدن به مقصد
تفاوت ها
طبيعي است.
خداوند
رحمان در آيه
شريه 22 سوره
مجادله مي فرمايند:
لا تَجِدُ
قَوْماً
يُؤْمِنُونَ
بِاللهِ
وَالْيَوْمِ
الْآخِرِ
يُوَآدُّونَ
مَنْ حَآدَّ
اللَهَ وَ
رَسُولَهُ
وَلَوْ
كَانُواْ
آبَآءَهُمْ
أَوْ
أَبْنَآءَهُمْ
أَوْ إِخْوَ
انَهُمْ أَوْ
عَشِيرَتَهُمْ
أُوْلَئِكَ
كَتَبَ فِى
قُلُوبِهِمُ
الْإِيمَانَ
وَأَيَّدَهُم
بِرُوحٍ
مِّنْهُ
وَيُدْخِلُهُمْ
جَنَّاتٍ
تَجْرِى مِن
تَحْتِهَا
الْأَنهَارُ
خَالِدِينَ فِيهَا
رَضِىَ اللهُ
عَنْهُمْ وَ
رَضُواْ عَنْهُ
أُوْلَئِكَ
حِزْبُ اللهِ
أَلَا إِنَّ
حِزْبَ اللهِ
هُمُ
الْمُفْلِحُونَ
هيچ
قومي را
نمييابي كه
به خدا و
قيامت مؤمن باشند
و (در همان حال)
با كسي كه در
برابر خدا و رسولش
موضع گرفته
است، مهرورزي
كنند، حتي اگر
پدران يا
پسران يا
برادران يا
خويشانشان
باشند. آنها
كساني هستند
كه خداوند،
ايمان را در
دلهايشان
ثابت فرموده و
با روحي از
جانب خويش
آنان را تأييد
نموده است و
آنان را در
باغهايي كه نهرها
از پاي
(درختان) آنها
جاري است،
وارد ميكند
در حالي كه در
آنجا جاودانه
هستند،
خداوند از
آنان راضي است
و آنان نيز از
او راضي
هستند. آنان
حزب خدا
هستند، آگاه
باشيد كه تنها
حزب خدا پيروز
و
رستگارند.ذات
اقدس الله در
اين آيه شريفه
در توصيف حزب
الله
مي
فرمايند حزب
الله قومي
هستند که به
مبدا و معاد،
مبادي و مقاصد
ايمان دارند.
در حزب الله قبيله
گرايي و عشيره
گرايي و ترجيح
پدر و مادر و
زن و فرزند
وجود ندارد.
اعضاي اين حزب
در برابر
کساني که در
برابر خدا و
رسولش موضع
دارند ايستادگي
و پايداري
مي
کنند و هيچگاه
با استکبار
کنار نخواهند
آمد.حال هر
ساز و کار و
مکانيسمي که
بر مبناي اين همگرايي
بتواند اقبال
عمومي را به
خود جلب نمايد
مثل اتوبوسي
مي ماند که مي
گويد من شما
را ساير از
ديگران از
نقطه الف به
نقطه ب مي
رسانم. در
جامعه اسلامي
و حرکت
اجتماعي
مسلمانان نيز
که مبدا و
مقصد حرکت
مشخص است گروه
ها و جريانات
سياسي ضمن همگرايي
در زير بنا و
اتحاد در اصول
مي توانند در
روبنا سلايق
مختلف در کشور
را براي رسيدن
به نقطه نهايي
نمايندگي
کنند. دکتر علي
لاريجاني در
مرحله عمل پس
از رقابت
نفسگير با
دکتر حداد
عادل به خوبي
اين موضع را
تبيين کرد.
بر
اساس تحليل وي
اصولگرايان
همه در يک
کشتي نشسته
اند و به يک سو
حرکت
مي
کنند و پيشواي
آنها يکي است.
مجلس و اصولگرايان
يک رقابت
دموکراتيک و
اخلاقي را به
نمايش
گذاشتند و
نشان دادند که
مي توان به
رقابت و رفاقت
توامان از
ظرفيت هاي
يکديگر به
خوبي استفاده
کرد.
آقای
لاریجانی!
مراقب باشید
تجربه تلخ
دیگران را
تکرار نکنید
۹
خرداد ۱۳۹۱
منبع :
ندای انقلاب
آقای
لاریجانی
مراقب باشد که
تجربه احمدینژاد
را تکرار نکند
و اکنون که
برخلاف نظر
فراکسیون
اصولگرایان
در مجلس که
حدادعادل را
کاندیدای خود
برای ریاست
مجلس نهم میدانستند،
به عنوان رئیس
موقت مجلس
انتخاب شده
است به فکر
تداوم و ثبات
قدرت خویش از
مسیر رو در
رویی با دیگر
اصولگرایان نباشد
و خود را جدای
از فراکسیون
فراگیر اصولگرایان
نداند.
مجلس
نهم :
انتخابات
هیئت رئیسه
موقت مجلس نهم
در دومین جلسه
علنی برگزار
شد. در این
انتخابات، علی
لاریجانی با
کسب ۱۷۳ رأی
از مجموع ۲۷۵
آرای مأخوذه
به عنوان رئیس
موقت مجلس نهم
برگزیده شد که
غلامعلی حدادعادل
هم ۱۰۰ رأی
منتخبان جدید
ملت را از آن خود
کرد و ۲ رأی
سفید هم به
صندوق
انداخته شد.
انتخاب
علی لاریجانی
به عنوان رئیس
موقت مجلس نهم
با ۱۷۳ رای
گرچه به معنای
ریاست دائم وی
بر مجلس نهم
نیست و برای
این موضوع انتخاباتی
جداگانه در
نظر گرفته شده
است، ولی در این
جایگاه موقت
نیز نکاتی
باید مورد
توجه ایشان
قرار گیرد.
استفاده
از انتقادات
سایر
نمایندگان
خصوصا نمایندگانی
که به ایشان
رای ندادهاند
یکی از مواردی
است که باید
مورد توجه
ایشان قرار
گیرد. بر این
اساس یکی از
انتقاداتی که
از سوی
مخالفان
ریاست ایشان
بر مجلس نهم
مطرح میشود،
تشکیل یک
فراکسیون
اصولگرایی با
نام «رهروان
ولایت» در
مقابل
«فراکسیون
فراگیر اصولگرایان»
است که این
اقدام باعث
کثرت
اصولگرایان
به جای وحدت
آنها در مجلس
نهم شده است.
آقای
لاریجانی
احتمالا به
خاطر دارند که
در انتخابات
نهم ریاست
جمهوری در سال
۸۴ وقتی محمود
احمدینژاد
برخلاف نظر
موردقبول
جبهه
اصولگرایان که
شخصی غیر از
احمدینژاد
را مورد حمایت
قرار داده
بودند، وارد
رقابت شد و
در نهایت هم
به پیروزی
رسید، آنچنان
طعم قدرت زیر
زبان وی شیرین
بود که تصور
کرد تنها راه
ماندگاری در
صندلی قدرت،
ایستادن در
مقابل
اصولگرایان و
تشکیل یک جبهه
جداگانه اصولگرایی
مقابل جبهه
یکپارچه
اصولگرایان است.
این روش اگرچه
در ابتدای کار
برای وی منافعی
را حاصل کرد
اما رفته رفته
آن جبهه
جداگانه
اصولگرایی با
تفکراتی روی
محور قدرت و
ثروت تبدیل به
جریانی
انحرافی شد که
امروز به شدت
دامنگیر رئیس
دولت دهم شده
است.
بنابراین
آقای
لاریجانی
مراقب باشد که
تجربه احمدینژاد
را تکرار نکند
و اکنون که
برخلاف نظر
فراکسیون
اصولگرایان
در مجلس که
حدادعادل را
کاندیدای خود
برای ریاست
مجلس نهم میدانستند،
به عنوان رئیس
موقت مجلس
انتخاب شده
است به فکر
تداوم و ثبات
قدرت خویش از
مسیر رو در
رویی با دیگر
اصولگرایان
نباشد و خود
را جدای از
فراکسیون
فراگیر
اصولگرایان
نداند. ایشان
میتواند از
انتقادات
دوستان خود در
مسیر سازنده
استفاده کند و
خلوص نیت و
تلاش برای
خدمتگزاری
صادقانه را در
نظر گیرد و
اگر چنین
نباشد ممکن
است همچون
تجربیات تلخ
گذشته به دام
کسانی بیافتد
که در پوشش
دوست و
اصولگرایی
قصد سوءاستفاده
از قدرت و
ریاست افراد
را دارند.
نسبتلاریجانیوحدادباشعار"استقلال،آزادی،جمهوریاسلامی"
چهارشنبه,
10 خرداد 1391
به
گزارش آخرین
نیوز، عصر
ایران نوشت:
غلامعلی
حداد عادل،
سرانجام
رقابت بر سر
ریاست مجلس
نهم را به علی
لاریجانی
واگذار کرد و احتمالاً
دوباره باید
به نشستن بر
یکی از صندلی
های پایین
مجلس، اکتفا
کند.
درباره
شکست حداد
عادل در برابر
علی لاریجانی،
این روزها
تحلیل های
زیادی در
رسانه های
داخلی و خارجی
مطرح می شود
که برخی از
آنها منصفانه
و برخی دیگر
مغرضانه اند.
در این
یادداشت
کوتاه می
کوشیم تا
نتیجه رقابت
حداد عادل و
لاریجانی را
از lمنظر
آرمان های
اصلی و اولیه
انقلاب
اسلامی، بررسی
کنیم.
در
جریان انقلاب
سال 57، شعارهای
زیادی از سوی
مردم و رهبران
انقلاب سر
داده شد که
"استقلال،
آزادی،
جمهوری
اسلامی"، مهمترین
آنها و در حکم
رئوس مانیفست
انقلاب اسلامی
بود.
مفهوم
استقلال در
این شعار، به
طور خاص در
اشاره به
فقدان
وابستگی در
سیاست خارجی
به کار می رفت.
در سال 1357، عموم
ایرانیان
حکومت پهلوی
را حکومتی
فاقد استقلال
در برابر جهان
غرب می
دانستند و به
طور کلی،
تاریخ سیاسی
معاصر ایران
را، تاریخی
سرشار از وابستگی
سیاسی دولت ها
و رجل سیاسی
داخلی به قدرت
های خارجی می
دانستند. این
شد که
انقلابیون سال
57، شعار
استقلال را از
سویدای جان
فریاد کردند.
اما
استقلال معنا
و مصداق عام
تر و موسع تری
هم دارد.
استقلال به
معنای فقدان
سرسپردگی و بی
ارادگی در
برابر قدرت
های به ظاهر
یا حقیقتاً
برتر و فراتر
است. از این
منظر، اگر
کشوری به نام
ایران وجود
دارد،
استقلال طلبی
ایرانیان اقتضا
می کند که
جهان غرب در
امور داخلی
این کشور
دخالت نکند و
اگر نهادی به
نام مجلس وجود
دارد که
قانوناً منفک
و مستقل از
قوای دیگر
است، مقتضای
استقلال
مجلس، دست
بسته نبودن
این نهاد در
برابر سایر
نهادهای
حکومتی است.
مجلس
سرسپرده،
عاری از روحی
است که انقلاب
سال 57 می خواست
در مجلس بدمد.
از
منظر اهمیت
شعار آزادی در
انقلاب سال 57
نیز، می توان
به این نکته
اساسی اشاره
کرد که آزادی
در تصمیم
گیری، یکی از
مدلولات شعار
آزادی بود.
رفع موانع
آزادی در تحقق
این مفهوم
فربه و شریف
اهمیت اساسی
دارد. اگر
قرار باشد هر
روز مانع تازه
ای برای تصمیم
گیری آزادانه
مشروع و
قانونی رجل
سیاسی یک کشور
و یا
نمایندگان
مجلس آن کشور
وجود داشته
باشد، بدیهی
است که در
چنین فضایی،
نمی توان از
تحقق آزادی در
آن کشور و یا
در مجلس آن
کشور سخن گفت.
یکی
از جلوه های
آزادی، آزادی
در بحث و
تصمیم گیری
است.
نمایندگان
مجلس شورای
اسلامی در
ایران، مطابق
قانون، می
تواند
آزادانه درباره
همه امور بحث
کنند و قانون
وضع کنند. اگر
هم این قوانین
با احکام شرع
یا مفاد قانون
اساسی در تضاد
باشد، شورای
نگهبان به
عنوان مرجعی
قانونی،
مصوبات مجلس
را رد می کند.
از این منظر،
بستن دست و
پای مجلس، با
استدلال های
به ظاهر مصلحت
اندیشانه اما
به واقع خائفانه
ای چون ضرورت
پرهیز از
اصطکاک دولت و
مجلس، علاوه
بر نقض
استقلال
مجلس، مصداق
بارزی از نقض
آزادی مجلس
نیز به شمار
می رود.
اگر
"جمهوری
اسلامی" در غیاب
"استقلال" و
"آزادی" ممکن
نیست، منطقاً
می توان نتیجه
گرفت که مجلسی
که استقلال و
آزادی اش از
جهات عدیده و به
شیوه های
تعریف نشده در
قانون، مخدوش
شده باشد،
مجلس ایده آل
جمهوری
اسلامی نیست.
یعنی نویسندگان
قانون اساسی
جمهوری
اسلامی ایران،
به تاسیس
مجلسی دست و
پا بسته و
مطیع نیندیشیده
و چنین مجلسی
طراحی نکرده
اند.
مجلس شورای
اسلامی،
مطابق قانون
اساسی جمهوری
اسلامی
ایران، فقط به
قید شورای
نگهبان مقید
است.
نمایندگان
این مجلس،
قانوناً باید
بتوانند در
کمال استقلال
و آزادی، نطق
کنند و رای دهند
و طرح و لایحه
تصویب کنند و
نتیجه کار
آنها نیز راهی
شورای نگهبان
قانون اساسی
می شود. چنین
مجلسی، مجلس
شایسته و
بایسته در
نظام جمهوری
اسلامی ایران
است.
عملکرد
حداد عادل و
علی
لاریجانی، در
مقام رئیس
مجلس، ظاهراً
نشان می دهد
که لاریجانی
بیش از حداد
عادل، دغدغه
استقلال و
آزادی مجلس را
دارد. ممکن
است کسانی با
نقد انگیزه
های لاریجانی،
استقلال طلبی
و آزادیخواهی
او در قبال
نهاد مجلس را،
محصول موقعیت
سیاسی خاص او
در این برهه
زمانی بدانند
یا انتقاداتی
موجه نیز بر
لاریجانی وارد
کنند اما حتی
اگر چنین هم
باشد، نتیجه
کار این بوده
که مجلس تحت
ریاست
لایجانی،
لااقل اندکی،
از مجلس تحت
ریاست حداد
عادل، لااقل
در مواجهه با
دولت، آزادتر
و مستقل تر
بوده است.
شاید
هم طرفداران
ریاست حداد
عادل بر مجلس،
معتقد باشند
که در نفس
الامر چنین
نبوده و مجلس
هفتم دست بسته
تر از مجلس
هشتم نبوده
است. این مدعا
حتی اگر درست
هم باشد، باز
در اصل قصه تفاوتی
ایجاد نمی
شود. اصل قصه
هم این است که
اکثریت
نمایندگان
مجلس احساس می
کردند که اگر
لاریجانی
رئیس آنها
باشد، استقلال
و آزادی شان
بیشتر از وقتی
است که حداد
عادل رئیس
آنها باشد.
اما به
دو دلیل نمی
توان پذیرفت
که مجالس تحت ریاست
حداد و
لاریجانی، از
حیث استقلال و
آزادی، هیچ
فرقی با
یکدیگر
نداشته اند.
دلیل
ضعیف تر، با
مبنا قرار
دادن عقل جمعی
نمایندگان
اصولگرای
مجلس نهم به
دست می آید.
عقل جمعی
اصولگرایان
راه یافته به
مجلس نهم، اصولگرایانی
که با حداد
عادل و علی
لایجانی همسویی
ایدئولوژیک
دارند، مجلس
تحت ریاست
لاریجانی را
مستقل تر و
آزادتر از مجلسی
می دانست که
حداد بر صندلی
ریاست آن تکیه
زده باشد ( ولو
که این
استقلال و
آزادی، با حد
مطلوب خیلی
فاصله داشته
باشد).
دلیل
قوی تر اما،
با مبنا
قراردادن
گفته ها و کرده
های حداد عادل
و علی
لاریجانی به
عنوان دو رجل
سیاسی ( و نه
صرفا دو رئیس
مجلس ) به دست
می آید.
مجموعه موضع
گیری های علی
لاریجانی در قبال
حوادث سیاسی
چند سال اخیر
کشور، که
تقریباً همه
آنها به نحوی
از انحاء با
دولت احمدی نژاد
مرتبط بودند،
به خوبی نشان
می دهد که
لاریجانی در
قیاس با حداد
عادل، در مقام
عمل، آزادی و
استقلال
بیشتری برای
خودش قائل است.
باری،
اگر آزادی و
استقلال را،
با هر قرائتی،
ارزش هایی
محترم (ولو
تحقق نیافته
یا مخدوش شده)
برای قاطبه
کنشگران
سیاسی داخل
کشور، چه اصلاح
طلب چه
اصولگرا،
بدانیم، به
نظر می رسد که
در قیاس با
حداد عادل، در
قول و فعل علی
لاریجانی، چه
به عنوان رئیس
مجلس و چه به
عنوان یک رجل
سیاسی، فاصله
کمتری با این
دو اصل آرمانی
انقلاب
اسلامی دیده
می شود و به همین
دلیل است که
هم اصلاح
طلبان،
لاریجانی را بیش
از حداد عادل
به عنوان رئیس
مجلس می
پسندند و هم
اکثریت
نمایندگان
اصولگرای
مجلس نهم لاریجانی
را به حداد
عادل ترجیح می
دهند.
رئیس
مجلس هشتم
دوباره به
کرسی ریاست
موقت رسید؛
لاریجانی
ازنمایندگان
رای موافق
گرفت/کاهش25درصدی
آرای وی
دوشنبه
۸ خرداد ۱۳۹۱
انتخابات
هیئت رئیسه
موقت مجلس
اولین دستورکار
دومین جلسه
مجلس نهم بود
که طی آن
غلامعلی
حدادعادل و
علی لاریجانی
برای ریاست
مجلس نهم
کاندیدا شدند.
به
گزارش جهان ـ ۸
خرداد ۱۳۹۱ـ به نقل
از خبرگزاری
ها، پس از رأیگیری
برای ریاست
موقت مجلس که
به دلیل خرابی
سیستم
الکترونیک
رأیگیری، به
صورت دستی
انجام شد و
به همین دلیل
مقداری از وقت
مجلس را گرفت،
علی لاریجانی
با کسب 173 رأی از
مجموع 275 آرای
مأخوذه به
عنوان رئیس
موقت مجلس نهم
برگزیده شد.
غلامعلی
حدادعادل هم 100
رأی منتخبان
جدید ملت را
از آن خود کرد. 2
رأی سفید هم
به صندوق
انداخته شد.
رای
گیری نهایی
درباره رئیس
مجلس، پس از
تصویب
اعتبارنامه
نمایندگان
صورت می گیرد.
یه
گزارش جهان،
علي لاريجاني
در آغاز
فعالیت مجلس
هشتم موفق به
کسب 232 رأي موافق
از مجموع 263 رای
ماخوذه و رئیس
موقت شده بود.
آرای او پس از
تصویب اعتبار
نامه، به 237 رای
از 259 رای
ماخوذه
افزایش یافت.
در
شرایطی که
آرای ماخوذه
در جلسه امروز
به 275 رای
افزایش پیدا
کرد اما آرای
آقای لاریجانی
با کاهش فاحش 59
رایی مواجه
شد.
انتخابات
هیئت رئیسه
مجلس هشتم در
دومین سال فعالیت،
در روز 6
خرداد 1388
برگزار شد که
در نتیجه آن
علی لاریجانی
با 216 رای رئیس
مجلس باقی
ماند.
وی در
سال سوم 214 رای و
در آخرین سال
عمر مجلس پرحاشیه
هشتم هم 212 رای
کسب کرد تا
شیب نزولی رای
اعتماد
نمایندگان به
وی سرعت
بیشتری پیدا
کند به طوری
که امروز با
وجود شکسته
شدن رکورد
شرکت
نمایندگان در
رای گیری، آرای
وی با کاهش 27
درصدی(64 رای)
مواجه شد.
در
واقع چنین به
نظر می رسد که
آقای
لاریجانی روزهای
سختی را در
مجلس نهم پیش
رو خواهد داشت
و جهت گیری
مجلس را نه
علایق شخصی که
بحث و بررسی
های جدی
نمایندگان در
مجلس تعیین خواهد
کرد؛ موضوعی
که دست کم می
توان نتیجه آن
را حرکت خانه
ملت در جهت
نردیک شدن به
خواسته مردم
توصیف کرد.
ارزيابي
«محمود
ميرلوحي» از
ضرورت وجود
احزاب فراگير
در كشور:
تكصدايي
در كشور
جوابگو نيست
شرق-
۱۰
خرداد ۱۳۹۱ـ نفيسه
زارع كهن: چند
سالي هست كه
اوضاع و احوال
و شرايط احزاب
جزو محوريترين
انتقاداتي
است كه شخصيتها
و چهرههاي
سياسي گاه و
بيگاه بر زبان
ميآورند و از
نابساماني آن
گلايهمندند.
اما اين گلايهها
اغلب از سوي
جريان اصلاحطلب
جامعه مطرح
شده است و در
مقابل آن برخي
چهرههاي
اصولگرا از
عدم ضرورت
حضور احزاب و
نابجابودن
خواستهها
درباره آنها
سخن گفتهاند
و اين شايد
يكي از محوريترين
اختلافات
ميان برخي
چهرههاي
اصولگرا با
اصلاحطلبان
بوده است. با
همه اينها اما
روز پيش «علي
سعيدي»،
نماينده ولي
فقيه در سپاه
با تاكيد بر
ضرورت «اتحاد
ملي» در گفتوگويي
گفته است:
«مشكل ما در
كشور اين است
كه يك يا دو
حزب فراگير در
كشور نداريم،
البته تحزب معايب
و محاسني را
در جامعه بهدنبال
دارد»؛ جملهاي
كه نشان از
ضرورت حضور
احزاب در كشور
دارد. چنين
است كه «محمود
ميرلوحي»،
معاون حقوقي و
پارلماني
وزير كشور
دولت اصلاحات
در گفتوگوي
خود با «شرق»
ضمن استقبال
از اين سخن
سعيدي ميگويد:
«بايد پذيرفت
كه تكصدايي
در كشور
جوابگو نيست و
نميشود
جامعه را با
يك ایده و
نظريه اداره
كرد.» به گفته
اين فعال سياسي
اصلاحطلب،
اوضاع و احوال
احزاب در كشور
اصلا خوب نيست،
با اين حال
اما همين كه
شكلگيري حزب
فراگير از سوي
اصولگرايان
هم مطرح ميشود،
خود نشانهاي
مثبت است.
آقاي
سعيدي،
نماينده وليفقيه
در سپاه در
گفتوگويي كه
با يكي از
خبرگزاريها
داشته
درباره ضرورت
شكلگيري دو
حزب فراگير در
كشور سخن گفته،
ارزيابي شما
از چنين
پيشنهادي
چيست و آن را چقدر
مفيد فايده
ارزيابي ميكنيد؟
بايد
پذيرفت كه تكصدايي
در كشور
جوابگو نيست و
نميشود
جامعه را با
يك ایده و
نظريه اداره
كرد. مهم نيست
كه دو جريان
يا بيشتر حضور
داشته باشند،
مهم اين است
كه حداقل دو
جريان در
اداره كشور وجود
داشته باشند.
در كشورهاي
توسعهيافته
خود به خود يك
حالت دوقطبي
براي انتخاب و
تصميمگيري
ايجاد شده. در
واقع تكصدايي
در دنياي
امروز منسوخ
شده است و در
كشورهايي مثل
آمريكا،
انگليس،
فرانسه و
هندوستان نقش
احزاب را در
دولتهايشان
هم بهعينه ميبينيم.
بنابراين
اگرچه انتقاد
دارم كه كاش
اين حرف را
شخصي مثل وزير
كشور يا رييس
دولت به جاي
ایشان بر زبان
ميآورد و
پسنديدهتر
اين بود كه از
زبان آنان
مطرح شود، اما
با توجه به
شرايط آن را
ميتوان به
فال نيك گرفت.
طرح چنين
پيشنهادي از
سوي چنين چهرهاي
را چگونه ميبينيد؟
در مجموع و
با توجه به
اينكه
درنهايت به
حرفهايي
رسيدند كه
اصلاحطلبان
بارها بر زبان
راندند. برخي
افراد اصولگرايي
را معادل كل
انقلاب ميدانستند،
درحالي كه
اصولگرايي هم
يك نوع نگاه و
ديدگاه است.
آنها نگاهي
مطلقگرايانه
داشتند ولي
خوشبختانه با
گذشت زمان به
چنين نتيجهاي
رسيدهاند و
اين نكته
مثبتي است.
آثار آن را ميتوان
در جريان
انتخاب رياست
مجلس و حتي
انتخابات
مجلس ديد. اين
اتفاقها
پيام دارد و
نشان ميدهد
ديگر تكصدايي
جوابگو نيست.
منتها در
ابتدا اين
موضوع را
اصلاحطلبان
مطرح ميكردند
اما با آن
مخالفت ميشد
ولي الان از
زبان خود
اصولگرايان
مطرح ميشود و
اين نشانه
خوبي است.
با توجه
به اين سخن،
ارزيابي شما
از شرايط فعلي
احزاب چيست؟
يعني اوضاع
احزاب چگونه
است كه برخي
از ضرورت
پرداختن به
احزاب سخن ميگويند؟
متاسفانه
شرايط احزاب
اصلا خوب نيست
و در اينباره
ما حتي در
قانون اساسي
هم ضعفهايي
داريم. در
ساير كشورها
نظام حزبي
جايگاه ويژهاي
دارد و سهمبنديشده
عمل ميكنند؛
اما متاسفانه
در شرايط فعلي
قانون احزاب
مسكوت مانده و
احزاب در
شرايط سختي
هستند، منبع
درآمدي
ندارند و امكان
كمك مالي هم
به آنها وجود
ندارد. اصلاحطلبان
كه امكان
برگزاري
كنگره هم
ندارند و حتي
خود احزاب
اصولگرا هم در
شرايط خوبي
نيستند. در
دولت اصلاحات
به احزاب
يارانه تعلق
ميگرفت و اين
يارانه به
آنها اندكي در
پيشبرد امور
اجراييشان
كمك ميكرد،
اما متاسفانه
اين امكان در
دولت نهم و
دهم سلب شد.
حتي برخي بر
اين كه عضو
حزب نيستند هم
تاكيد و به آن
افتخار كردند.
آيا با
اين وضع اصلا
شرايط ايجاد
چند يا حداقل،
دو حزب فراگير
فراهم هست؟
خوشبختانه
زيرساختهاي
آن البته نه
به طور كامل
در كشور هست و
همين كه دو
گروه اصلاحطلب
و اصولگرا
وجود دارند
خود نشانگر
وجود زيرساخت
و از سال 61 -60 اين
زيرساخت
تاكنون ادامه
داشته است.
اين دو گروه
مرام و سلسله
مراتب دارند.
بنابراين
اگر شرايط در
كشور فراهم
شود ميتوان
به ايجاد آن
اميدوار بود.
لازمه آن هم
نخست اين است
كه بزرگان
بيايند و به
حزب و حزبيبودن
خود افتخار
كنند نهاينكه
آن را تخطئه
كنند.
بنابراين اين
فرهنگ و اين
موضوع بايد
عوض شود، مثل
بيشتر
كشورهاي پيشرفته
دنيا كه رييسجمهور
دبيركل حزب هم
است.
بنابراين
معتقديد
فعاليت جدي
دوحزب فراگير ميتواند
زمينهساز
تكثر شود؟
بله، اين
حداقل تاثيري
است كه ميتواند
داشته باشد.
الان در كشور
بيش از صد حزب شناسنامهدار
داريم، اما
جنبه فراگيري
ندارند و فضاي
كشور براي
آنها بسامان
نيست. اخيرا
در انتخابات
مجلس از سوي
اصولگرايان
دو جريان جبهه
متحد و جبهه
پايداري
حضورداشتند و
از همين زاويه
است كه به نظر
ميرسد دارد
اين اتفاق كمكم
ميافتد.
بنابراين
چهرههاي
شناخته شده و
شناسنامهدار
بايد با
ديدگاههاي
مختلف وارد
صحنه شوند و
به شكلگيري
اين جريانهاي
فراگير كمك
كنند. در كشور
الان احزابي
داريم كه
خانوادگي
هستند يا مختص
زنان يا مختص
جواناناند
درحالي كه
اينها نشانهاي
از فراگير
بودن ندارند.
در يك حزب
فراگير بايد
هر قشر و
گروهي سهم
داشته باشد،
چيزي شبيه
شوراي
هماهنگي جبهه
اصلاحات يا
ائتلاف نيروهاي
خط امام و
رهبري.
تعويق
برگزاري
انتخابات
هيات رئيسه
به رغم
آنكه در
ابتداي نشست
علني ديروز
مجلس محمد
حسين فرهنگي
عضو هيات
رئيسه موقت
مجلس اعلام
كرده بود كه
ضمن بررسي
اعتبارنامههاي
ارجاعي از شعب
15 گانه،انتخابات
هيات رئيسه
دائم نيز
برگزار ميشود
ولي به دلايل
مختلف از جمله
عدم پايان نيافتن
بررسي
اعتبارنامهها
اين مسئله به
نشست آينده
يعني سه شنبه
موكول شد. طبق
آیین نامه
داخلی مجلس در
صورتی که
اعتبارنامه
نمايندگان به تصویب
نرسد نمی توانند
براي
انتخابات
هيات رئيسه
مجلس کاندیدا
شده و یا در
رای گیری شرکت
کنند. با توجه
به ابهام
درباره
اعتبارنامه 30
نماينده
تهران و 3 نماينده
شهرستانها
اين انتخابات
به روز سه
شنبه موكول
شد. حداقل دو
نفر از
منتخبان
تهران يعني
محمدرضا
باهنر و محمد
حسن ابوترابي
فرد كانديداي
نايب رئيسي مجلس
نهم هستند.
این در حالی
است که خود
کاتب نیز جزو
کاندیداهای
احتمالی
عضویت در هيات
رئیسه دائمی
مجلس شورای
اسلامی است.
بنابراين ادامه
بررسي
اعتبارنامه
نمايندگان و
همچنين
انتخابات
هيات رئيسه به
روز سه شنبه
موكول شد.
البته اين
تصميم هيات
رئيسه موقت
مجلس با اعتراض
و تذكر برخي
نمايندگان
مجلس مواجه
شد. عزیز
اکبریان
نماينده مردم
کرج در مجلس
نهم در جلسه
علنی ديروز طی
تذکری
خواستار
برگزاری انتخابات
هيات رئیسه
دائم مجلس با
توجه به تايید
اعتبارنامه
بیش از دوسوم
منتخبین ملت
شد.
همچنين
بهروز نعمتی
منتخب مردم
اسدآباد در
مجلس نهم نیز
در تذکری با
استناد به ماده
13 آيیننامه
داخلی
پارلمان،گفت:
هيات رئیسه
موقت مجلس
موظف است پس
از تايید
اعتبارنامههای
حداقل دوسوم
منتخبین ملت،
اقدام به برگزاری
انتخابات
هيات رئیسه
دائم مجلس کند
اما در واكنش
به تذكرات
نمايندگان،محمدرضا
باهنر نايب
رئیس اول مجلس
گفت: طبق آيیننامه
از زمانی که
حداقل دوسوم
اعتبارنامه
منتخبین مجلس
تصویب شود،
هيات رئیسه
موقت باید انتخابات
هيات رئیسه
دائم را
برگزار کند.
وی افزود: در
حال حاضر بیش
از پنج ششم
اعتبارنامه
نمایندگان
مطرح و تصویب
شده ولی تعداد
اندکی از اعتبارنامههای
منتخبین هنوز
به تصویب
نرسیده است.
نايب رئیس اول
مجلس همچنین
گفت: نمایندگانی
که
اعتبارنامههای
آنها تصویب
نشود، حق رای
ندارند از این
رو میتوانیم
منتظر بمانیم
تا
اعتبارنامه
سایر منتخبین
نیز تصویب شود
و سپس
انتخابات
هيات رئیسه
دائم را
برگزار کنیم.