در
گرامی داشت ۸ مارس ، روز
جهانی زن
۸
مارس
، ( ۱۷ اسفند )
روز اتحاد و
همبستگی بین
المللی زنان ِ
سراسر جهان ،
برای مبارزه
در راه آزادی
، برابری ،
صلح و دمکراسی
است . این روز
در واقع روز مبارزه
علیه
نابرابری و
استثمار ،
شکنجه و زندان
، اعدام و
سنگسار ، جنگ
و نابودی محیط
زیست و
انواع ستمگری
و بی حقوقی
تحمیل شده از
جانب سرمایه ،
به زن و مرد
کارگر و تحت
ستم
است . ۸
مارس روز
بیداری زنان و
روز کیفر
خواست نیمی از
انسان های
ستمدیده و
استثمار شده جهان ،
علیه ستم و
بهره کشی
سرمایه بوده
است . این روز
در واقع با نام
کارگر و آرمان
انسانی این
طبقه برای
نابودی ظلم و
بیدادگری
عجین شده و با
ان پیوند خورده
است .
زنان آگاه و
مبارز در این
روز با گردهمایی
های خود در
اقصی نقاط
جهان ، بانگ
حق طلبی خود
را علیه تحمیل
ستم و بی
حقوقی نسبت به
خیل عظیمی از
انسان های روی
زمین ــ زنان
ــ به گوش
جهانیان می
رسانند و عزم
خود را برای
مبارزه با
ریشه و بنیاد
این ستم و
بهره کشی از
زن ، یعنی
سرمایه و
سرمایه داری
جزم می کنند .
میدانیم
که ستم و بهره
کشی از زن
قدمتی طولانی
دارد و در
واقع با تاریخ
پیدایش
مالکیت خصوصی
و به وجود
آمدن طبقات در
جامعه همراه و
همزاد بوده
است . بدین نحو
که با تغییر
شیوۀ تولید و
به وجود آمدن
مالکیت خصوصی
و طبقات در
جامعه ، به
تدریج نقش
پررنگ زنان در
تولید
اجتماعی
کمرنگ و کمرنگ
تر می شود و
این بخش از
جامعه
درموقعیتی
تضعیف شده و
فرودست قرار
می گیرد .
فرودستی زنان
و وضعیت شکنندۀ
آنان البته
درطول تاریخ ،
هربار با تقسیم
کار جامعه به
طبقات ِ
متخاصم جدید (
برده و برده
دار ، رعیت و
فئودال ،
کارگر و
سرمایه دار )
اشکال تازه تر
و فریبنده تری
به خود می
گیرد و به
ویژه در نظام
سلطه و
استثمار
سرمایه ، پیچیده
تر و مزورانه
تر می شود .
زنان
کارگر در یک
چنین نظامی ،
به مثابۀ
بردگان مزدی
سرمایه از یک
سو همچون
مردان کار و
زحمت ، در
کارخانه ها
ومراکز کار و
تولید، به شکل
بی رحمانه ای
استثمار می
شوند و از سوی
دیگر در زیر
سلطۀ قوانین و
فرهنگ مرد
سالار و
ارتجاعی ،
انواع
توهین ها و
تحقیر ها را
تحمل می کنند .
از سویی با
ارایه کار
خانگی رایگان
، شرایط باز
تولید نیروی
کار را با
کمترین هزینه
فراهم می
نمایند واز
دیگرسو به
اجبار ، در
همان خانه و
بیرون از آن ،
به انواع و
اقسام
خشونت ها تن در می
دهند . هم به بخش
وسیعی از ارتش
ذخیره کار
ارزان تبدیل
می شوند ، تا
هر زمان که
سرمایه
بخواهد و
اراده کند ،
آن ها را به
بازار کار
گسیل دارد و
با پایین ترین
دستمزدها به
خدمت بگیرد و
وقتی هم که
منافعش ایجاب
کند مجدداً به
کنج خانه ها
براند و هم
مسئولیت
سنگین و
پرمشقت کار
خانگی را با
همۀ زیر و بم
های آن بر دوش
کشد و بی وقفه
به پیش برد و . . .
آری زن ، به
مثابۀ نیمی از
نیروی کار
جامعه ، باید
که در نظام
بهره کشی و
استثمار
سرمایه همواره
تحت سلطه و
انقیاد باشد ؛
به قوانین و
فرهنگ
مردسالارانه
و ارتجاعی
تمکین نماید و
خود را با آن
ها همسو و
هماهنگ سازد ؛
انواع خشونت ها
و توهین و
تحقیرها را
تحمل کند و در
یک کلام
فرودست باشد ،
تا به همۀ
اشکال ستم و
بهره کشی
سرمایه تن در
دهد و بخشی از
ارتش ذخیرۀ
کار باشد ،
برای انباشت
بی وقفه و
پایان ناپذیر
سرمایه و کسب
سودهای نجومی
و افسانه ای و . . .
و جنبش
آگاه و بیدار
زنان ، در سال
های پایانی قرن
نوزدهم ، به
مثابۀ سمبل
جنبش های
اعتراضی تودۀ
زنان کارگر ،
عیناً بخشی از
ستمگری و بی حقوقی
سرمایه را
همچون : "
ساعات طولانی
و شرایط غیر
انسانی کار" ،
" دست مزد های
کم " ، "
نداشتن حق رای
" را به همراه
خواست هایی
چون " حق
اشتغال " ، " حق
برخورداری از
آموزش حرفه ای
برای زنان " و " پایان
بخشیدن به
تبعیض های
شغلی " به
مثابه مظاهر و
نمادهایی از
ستم و استثمار
سرمایه ،
نشانه می رود
و در معرض خشم
و تنفر تودۀ
کارگران و همۀ
مردم تحت ستم
و استثمار
قرار می دهد .
این جنبش به درستی
همۀ این بی
عدالتی ها و
ستمگری ها را
از چشم سرمایه
می بیند و
تمامی توده
های تحت ستم و
استثمار را به
مبارزه با آن
فرا می خواند .
و ۸ مارس ،
در واقع خود
نتیجه و ماحصل
یک چنین روندی
است که نام آن
را زنان کارگر
کارخانه های نساجی
شهر نیویورک
در آمریکا ،
با مبارزه و
جانفشانی های
خود بر صحیفه تاریخ
ثبت کرده اند. ۸
مارس در واقع
نقطه اوج
مبارزۀ جهانی
زنان ، علیه
ستم و بهره
کشی اقتصادی ،
سیاسی ،
فرهنگی ،
جنسیتی و
مردسالارانه
موجود در
جامعه است که
زنان کارگر ،
آن را با رنج و
خون خود بنیان
گذاشته و با
مبارزه ای
پیگیر به کرسی
نشانده اند .
جنبش زنان
در ایران نیز
همچون جنبش
زنان در دیگر
کشورهای سرمایه
داری از شمول
و گستردگی
فراوانی برخوردار
است . بخشی از
زنان ، به
پیروی از جنبش
آگاه و بیدار
زنان در هشت
مارس و سنت
انقلابی و رادیکال
آن ، با تکیه
بر جنبش
کارگری و
مبارزات توده
های کارگر و
مردم تحت ستم
، مبارزه برای
کسب آزادی های
دموکراتیک ،
مدنی و
قانونی را از
رو در رویی با
سرمایه و ستمگری
و استثمار
طبقاتی جدا
ندانسته و ضمن
قبول و پذیرش
تنوع در اشکال
مبارزه ،
سرانجام ، رهایی
از ستم سرمایه
را تنها راه
نجات از همۀ مصائب
و نابسامانی
های مبتلا به
زنان می دانند
و این دو شکل
تلاش و مبارزه
را تحت هیچ
عنوانی از هم
جدا نمی کنند . و
بخشی دیگر که
در مجموع با درکی
بغایت راست و
رفرمیستی ، در
تلاشند تا بدون توجه
به ریشه های
عمیقاً
طبقاتی خواست
ها و مطالبات
زنان و ارتباط
آن با مناسبات
سرمایه داری ،
استراتژی و
افق جنبش زنان
را در چهارچوب
مبارزه با "
فرهنگ
مردسالار " و
برخی خواست ها
و مطالبات
صرفاً مدنی ،
محدود نموده و
در نهایت به
یکسری برابری
های حقوقی و
قانونی با
مردان ، تقلیل
دهند . آنان
درک نمی کنند
که فرودستی زنان
نیز یکی از
ارکان نظام
سرمایه داری
است و تا آن
زمان که
سرمایه داری
پابرجاست و
سرمایه
حکومت می کند
؛ زن موجودی فرو دست
و درجه دوم
باقی خواهد
ماند .
زمان آن
فرارسیده است
که جنبش
رادیکال زنان
در پیوند با
مبارزه
طبقاتی وجنبش
کارگری، رو در
رو با سرمایه
، به اهداف
انسانی و برحق
خود جامه عمل
پوشانده و به
ویژه در شرایط
و اوضاع و احوال
کنونی ، آن ها
را متحقق کند .
این واقعییتی
است که اکثریت
زنان جامعه ی
ما را زنان
محروم و کارگر
تشکیل می دهند
و این بخش از
زنان بیش از
سایر اقشار و
طبقات
اجتماعی از
ستم و
نابرابری جنسیتی
و طبقاتی رنج
می برند . زنان
کارگر و تحت ستم
جامعه ،
در زیر بار
ستم و بهره
کشی سرمایه و
نابرابری های
اقتصادی و
سیاسی و
اجتماعی و
فرهنگی و
جنسیتی
اهدایی این
نظام قرار
گرفته و به
سختی روزگار
می گذرانند .
این بخش از
زنان اگر
متشکل شوند و
به علل و
اسباب بی حقوقی
و محرومیت
خویش آگاه
گردند ، بهتر
از هر قشر و گروهی
این توانایی
را دارند که اهداف
ضدسرمایه
داری و
رادیکال جنبش
زنان را تا از
میان برداشتن
همۀ اجزاء
نابرابری های
جنسیتی و
طبقاتی به پیش
برده و در
همراهی با دیگر
اقشار و طبقات
تحت ستم و
استثمار
جامعه برای
رهایی جامعه
از منجلاب
سرمایه نقش
پررنگ و تأثیر
گذاری بازی
کنند بنا بر
این ، جنبش زنان
بدون به حساب
آوردن
میلیونها زن
کار گر و خانه
دار و . . . نخواهد
توانست تا
برابری کامل
زن و مرد در
جامعه
پیش روند .
" کمیته
هماهنگی برای
کمک به ایجاد
تشکل های کارگری"متشکل
از زنان و
مردان کارگر و
فعال کارگری ،
با اعتقاد به
این اصل اساسی
که : تا زمان
سلطۀ مناسبات
سرمایه داری و
حاکمیت سرمایه بر همۀ
ارکان جامعه و
تمامی
تار و پود آن
، قوانین و
فرهنگ
مردسالارانه از
جامعه رخت بر
نخواهد بست و
لذا برابری زن
و مرد بطور
کامل و در همۀ
ابعاد زندگی
اجتماعی و
اقتصادی و
سیاسی و
فرهنگی و
جنسیتی
و . . . تأمین
نخواهد شد ،
خواست ها و
مطالبات خود
را در روز 8
مارس ، روز
جهانی زن ، به
این شرح زیر
اعلام نموده و
برای تحقق یک
به یک موارد
آن تلاش و مبارزه
خواهد کرد :
۱
ــ
برابری کامل
حقوق زنان و
مردان در همۀ
عرصه های
زندگی
اقتصادی و
سیاسی و
اجتماعی و
فرهنگی و
جنسیتی و . . . و
لغو هر نوع قوانین
زن ستیزانه و
جنسیت محور ،
که زنان را از
دستیابی به
حقوق خویش در
عرصه های
مختلف محروم
می نماید .
۲
ــ
برخورداری از
حق اعتصاب و
حق ایجاد
تشکلهای
مستقل زنان و همین
طور آزادی های
دموکراتیک و
مدنی .
۳
ــ
لغو قرار
دادهای موقت
کار ، که
بیشترین فشارها
و پیامد های
آن ، مستقیم یا
غیر مستقیم متوجه
زنان محروم و
تحت ستم جامعه
خواهد بود .
۴ ــ لغو
مجازات اعدام
و آزادی
زندانیان
سیاسی و
عقیدتی .
۵
ــ
حمایت از
تمامی جنبش
های
آزادیخواهانه
و برابری طلب
و جلوگیری از
بازداشت ،
محاکمه ، تهدید
و تعقیب
فعالین جنبش
های اجتماعی .
۶
ــ
برخورداری از
حق طلاق ، حق
عائله مندی ،
حق حضانت از
فرزندان ، حق
انتخاب پوشش و
محل زندگی ،
حق انتخاب
همسر ، حق
تحصیل ، حق
آزادانۀ سفر
به مناطق مختلف و . .
.
۷
ــ
در نظر گرفتن
دستمزد و حقوق
ماهیانه ،
برای زنان
خانه دار که
به کار شبانه
روزی ، تکراری
و طاقت فرسای خانگی
مشغولند و
برخورداری از
حق استفاده از
مزایای بیمه
های اجتماعی و
برخورداری
ازمهد کودک
رایگان برای
این بخش از
زنان .
۸
ــ
برخورداری از
حقوق و مزایای
کامل برای
هر نوع
بازنشستگی ِ
پیش از موعد ،
از جمله باز
نشستگی با ۲۰ سال
سابقۀ کار و ۴۲ سال
سن .
۹ ــ با توجه به
کار طاقت فرسا
و مسئولیت
سنگین ِ شغل
پرستاری ، این
حرفه می بایست
جزء مشاغل و حرفه
های سخت و
زیان آور
محسوب شده و پرستاران
باید بتوانند
از
بازنشستگی پیش از
موعد ، با
حقوق کامل
برخوردار
شوند .
۱۰ ــ حقوق زنان
کارگری که در
طول مدت کار ،
در صد حق بیمۀ
آن ها ، از
حقوق شان کسر
شده است ، در
صورت فوت باید
عیناً مثل
مردان ، به
فرزندان آنان تعلق
گیرد .
۱۱ ــ از میان
برداشتن و لغو
هر نوع
خشونت علیه
زنان ، از
جمله سنگسار
آنان .
۱۲
ــ
تأسیس خانه
های امن برای
زنان آسیب
دیده در جامعه
و حمایت های
ویژۀ بهداشتی
و روانی و
آموزشی و حرفه
ای از آنان .
۱۳
ــ
به رسمیت
شناختن
ممنوعیت کار
کودکان و محاکمۀ
هر آن که
اقدام به
استخدام و به
کار گماردن
کودکان باشند .
۱۴
ــ
محکوم کردن
جنگ افروزی و
مسابقۀ
تسلیحاتی ،
تحریم های
اقتصادی ناشی
از رقابت های
سرمایه داری ،
که به طور قطع
بیشترین زیان
های آن متوجۀ
طبقۀ کارگر و
توده های تحت
ستم مردم می
شود .
۱۵
ــ
حمایت از جنبش
مادران عزا
دار و همراهی
و همدلی با
انان در هر
کجا که لازم باشد .
زنده
باد ۸
مارس ، روز
جهانی زن
برقرار
باد آزادی و
برابری
کمیته
هماهنگی برای
کمک به ایجاد
تشکل های
کارگری
۱۱
اسفند ۱۳۸۹