دیدگاه
ها پیرامون
مباحثات
کنگره ۲۷
سازمان
قطعنامه
پیشنهادی
جمعی از اعضای
سازمان
به
کنگره ۲۷ سازمان
کارگران
انقلابی
ایران (راه کارگر)
در باره
مهم ترین و
مبرم ترین
وظایفِ شرایط
کنونی
بیش از ۴۳
سال حاکمیت
نظام جمهوری
اسلامی،
مجموعه ای از
بحران های
ساختاری مزمن
در حوزه های
سیاسی، اقتصادی،
اجتماعی، زیست
محیطی،
مدیریتی و
روابط بین
المللی با انبوهی
از زیرشاخه
های ترکیبی
پدید آورده و
شرایطی جهنمی
بر زندگی مردم
ایران تحمیل
کرده است. این
بحران ها
عمیقا درهم
گره خورده اند
و حل هر یک
کمابیش به حل
سایر حلقات
بحران و حل مجموعه
آنها به
سرنگونی نظام
جمهوری اسلامی
پیوند خورده
است. اکثریت
عظیم مردم
ایران از
وضعیت فاجعه
بار معیشتی،
سرکوب حقوق و
آزادی های
مدنی و
شهروندی،
تبعیض همه
جانبه، بیکاری،
فقر، فقدان
سرپناه مناسب
و فساد و رانت
خواری بشدت
ناراضی اند.
بر پایه این
نارضایتی عمیق،
مطالبه گری در
میان مزد و
حقوق بگیران
گسترش یافته و
جنبش
مطالباتی در
سطوح و لایه
های مختلف
جامعه برای
بهبود شرایط
زندگی، رفع
تبعیض و
برخورداری از
عدالت
اجتماعی، حاکمیت
را به چالش
گرفته است. از
نظر طبقاتی،
اصلی ترین و
مهم ترین
نیروی اعتراض
در شرایط کنونی
طبقه کارگر
(در معنای
وسیع مفهوم
طبقه) و اقشار
زحمتکش و
فرودست هستند
که اکثریت عظیم
جامعه را
تشکیل می
دهند. اما این
نیرو با وجود
آن که پایه
اصلی اعتراض
علیه وضع
موجود است هنوز
نتوانسته است
به عنوان
آلترناتیوی
مستقل، برآمد
کند. با توجه
به گسترش
اعتراضات مردم،
بن بست های
لاعلاج نظام
کنونی و هم سرشتی
و اشتراکات
مهم برنامه ای
و سیاسی مدعیان
آلترناتیو در
طیف راست
اپوزیسیون با
این نظام،
وارد دوره ای
شده ایم که
شکل دادن به
آلترناتیو
مستقل اکثریت
عظیم مردم، در
برابر نظام
جمهوری
اسلامی و در
برابر
آلترناتیوهای
راست و
ارتجاعی
دراپوزیسیون،
و همه الزامات
اساسی مرتبط
با آن، مبرم
ترین وظیفه
نیروهای چپ و
سوسیالیست را
تشکیل می دهد.
رئوس
این الزامات
به شرح زیر
است:
الف : شکل
گیری
آلترناتیو
مستقل کارگری
در گام نخست
با همگرایی
پایدار
مجموعه
نیروهایی
آغاز می شود
که در درون
جنبش های
اعتراضی و
مطالباتی
کنونی ریشه داشته
و از توان و
ظرفیت مبارزه
جمعی در
چهارچوب فصل
مشترک هایی
توافق شده
برخوردار
باشند. پلاتفرم
14 ماده ای
منتشره از سوی
تشکل های
مستقل کارگری
در یازده
اردیبهشت سال
1398 یک نمونه از این
ظرفیت است.
جمع منسجم و
سامان یافته
ای که این
همگرایی
پایدار میان
تشکل های
مستقل ایجاد
می کند، شرایط
را به تدریج
برای تشکل
یابی بخش های
بی تشکل و
پراکنده در
میان آحاد
جامعه بزرگ
کارگری بهبود
می بخشد؛ سقفی
برای همراهی
توده اعماق با
فراخوان ها و
کارزارهای
اعتراضیِ این
مجموعه ایجاد
می کند و امکان
کسب حمایت های
موردی و یا
پیوستن تشکل
های مستقل
دیگر را هم
پدید می آورد.
در کمک به شکل
گیری اتحاد
رزمجویانه،
سراسری و
فراگیر
طبقاتی سه
حوزه مهم و
درهم تنیده از
وظایف مبرم
مبارزاتی
نیروهای چپ،
سوسیالیست و
کارگری عبارت
است از
یک : رفع
موانع
گوناگون
عزیمت از سطح
تشکل یابی مستقل
کنونی در اردوی
کار برای
همگرایی و
اتحاد عمل
پایدار ( نظیر گسترش
ارتباطات
میان تشکل های
کارگری دارای ظرفیت
همگرایی
پایدار، خنثی
کردن فشارهای
سرکوبگرانه و
تفرقه
افکنانه
دستگاه سرکوب
، مقابله با
گرایش های
فرقه گرا و
مبلغ
خودگستری برپایه
وحدت
ایدئولوژیک
به جای
همگرایی پایدار
مبارزاتی در
یک سقف چند
گرایش )
دوم: تدارک
عملی و
سازماندهی
سازوکارهای
همگرایی
پایدار (نظیر
ایجاد سامانه
ای از تشکل
های مستقل
همگرا برای
تصمیم سازی و
اقدام بر پایه
سطح توافقات)
سوم: تلاش
برای تدوین
پلاتفرمِ
اقدامات
مشترک و ضوابط
ناظر بر
همگرایی
پایدار
ب: شکل
دادن به اتحاد
فراگیر
طبقاتی در
مبارزه علیه
دیکتاتوری و
برای آزادی،
دموکراسی و
سوسیالیسم از
طریق ایجاد
جمع منسجمِ
همگرایی پایدار
میان تشکل های
مستقل کارگری
در جنبش های اعتراضی
و مطالباتی
موجود در گام
نخست، شرط آغازین
لازم برای شکل
گیری
آلترناتیو
مستقل اکثریت
عظیم مردم است
اما به هیچ
وجه شرط کافی
نیست. وقتی
طبقه کارگر و
هم سرنوشتانش
وارد میدان
مبارزه می
شوند، خاموشی
و عدم تحرک
کلیه
نیروهایی که
سازماندهی
مبارزات سیاسی
و طبقاتی
کارگران و
زحمتکشان
برای سرنگونی دیکتاتوری
حاکم و ایجاد
نظامی عاری از
بهره کشی و
استثمار و
متکی و مبتنی
بر خودحکومتی اکثریت
عظیم آحاد
جامعه
را
از جمله دلایل
وجودی خود
اعلام کرده
اند، تحت هر
بهانه ای بکلی
غیرقابل
توجیه خواهد
بود.
شکل
دادن به سطوح
مختلفی از
همگرایی ها
میان احزاب،
سازمان ها،
گروهها،
محافل و تشکل
های کارگری و
فعالین منفرد
در خارج از
کشور مشروط به
این که در خدمت
گسترش جنبش
های اعتراضی و
مطالباتی در
داخل کشور و
تقویت تشکل
های مستقل
همگرا قرار بگیرد
و جنبه های
اجرایی و عملی
پیدا کند، به
مثابه بخشی از
مبارزه برای
شکل گیری
آلترناتیو مستقل،
از وظایف مهم
مبارزاتی در
شرایط کنونی
است ج:
آلترناتیو
مستقل اکثریت
عظیم مردم نه
با سکوت و بی
تفاوتی در
برابر سرکوب
سیستماتیک
حقوق نیمی از
آحاد جامعه
یعنی زنان شکل
می گیرد نه با
بی توجهی به
سایر اشکال
ستمگری در حق
مردم و نادیده
گرفتن شکاف
های حاد افقی
در جامعه. برجستگی
مطالبات
اقتصادی در
جنبش
مطالباتی
کنونی به
معنای نادیده
گرفتن
مطالبات جنبش
های محیط
زیستی، جنبش
زنان، جنبش
های ملی و
جنبش
دادخواهی
نیست. مبارزه
برای
سوسیالیسم و
پایان دادن به
بهره کشی از
مبارزه پیگیر
علیه اصلی
ترین شکل های
اعمال ستم در
حق همه لایه های
اجتماعی جدا
نیست و بدون
پیوند مبارزه
برای نان و
آزادی،
آلترناتیو
مستقل اکثریت
عظیم مردم
برای سرنگونی
نظام جمهوری
اسلامی و
استقرار
نظامی مبتنی
بر دمکراسی
مشارکتی و
خودحکومتی
مردم متحقق
نخواهد شد.
ایجاد ارتباط
میان کنشگران
جنش های هم
سرنوشت و شکل
دادن به
همگرایی های
مبارزاتی بر
پایه توافقات
از وظایف مبرم
در راستای
آلترناتیو
مستقل اکثریت
عظیم جامعه
است.
ج:
مبارزه
برای شکل گیری
آلترناتیو
مستقل به حضور
فعال و
کنشگرانه در
جنبش های
اعتراضی و مطالباتی
متناسب با
امکانات،
توانایی ها و
نیازهای
پیشروی
بلافصل این
جنبش ها در
برابر دیکتاتوری
حاکم و در جهت
گسترش مطالبه
گری گره خورده
است. یکی از
مهم ترین این
امکانات،
بهره برداری
از شبکه های
اجتماعی در
حوزه رسانه
ها، ارتباطات
و سازماندهی
است. شبکه های
اجتماعی حلقه
واسط تازه ای
در حد فاصل
تشکل های محیط
کار و محیط
زیست در حوزه
ایجاد روابط
نوین، کاهش
دامنه
تاثیرات گسست
های تحمیلیِ
ناشی از
امنیتی کردن
فرایندهای
همگرایی در
میان کنشگران
از سوی دستگاه
سرکوب، و
ساختن فرصت
های جدید برای
سازماندهی و
تشکل یابی
ایجاد کرده است.
مهم ترین
محورهای
وظایف مبرم
شرایط کنونی
به شرح زیر
است:
یک: مشارکت
در اعتراضات اعم
از
سازماندهی،
تبلیغ و حضور
خیابانی
دوم: ایحاد
کارگروههای
همفکری،
هماهنگی و
اقدام خاصه در
رویارویی های
موضعی طبقاتی
با هدف اتحاد
و انسجام
بیشتر
کنشگران و
اتخاذ
راهکارهای
مبارزاتی
متناسب با
توازن قوا
سوم: حمایت
های رسانه ای،
از همپوشانی
خبری و تحلیلی
در سطح شبکه
های اجتماعی
تا همکاری و
مشارکت در
ایجاد رسانه
مشترک
چهارم: سازماندهی
کمک های مالی
به فعالین
اخراجی و خانواده
های فعالین
زندانی
پنجم: سازماندهی
و حمایت از
کارزارهای
مستقل مبارزاتی
در جهت جلب
حمایت بین
المللی از
نیروهای مترقی
و اتحادیه ها
و سندیکاهای
کارگری که
نمونه
تاثیرگذار آن
را در ماههای
اخیر در محکوم
کردن بازداشت
فعالین کارگری
و فرهنگی و
سناریوسازی
امنیتی علیه
این فعالین،
از سوی ده ها
اتحادیه،
سندیکا، و
نهاد کارگری
بین المللی
شاهد بوده ایم.
محورهای
برشمرده برخی
از مهم ترین
حوزه های حضور
کنشگرانه
فعالین در
شرایط کنونی
است. در حقیقت
تاکید نظری
صرف بر مختصات
عمومی نظام
جایگزین جمهوری
اسلامی، بدون
مشارکت همه
جانبه در مبارزه
عملی برای آن
و ترسیم نقشه
راهی روشن از مسیر
راه پیمایی در
دوره جدال
برای
آلترناتیوها
راهگشا نیست و
فقط حضور فعال
در جنبش های
اعتراضی و
مطالباتی
موجود می
تواند راه پیشروی
به سوی
آلترناتیو
اکثریت عظیم
مردم به سود
همین اکثریت
عظیم را هموار
کند و آنها را
در جایگاه
شایسته فاعل و
کنشگر و تعیین
کننده سرنوشت
خود قرار دهد.
د: سیاست
آلترناتیوهای
راست و
ارتجاعی، در
اساس بر
مصادره نارضایتی
های توده های
مردم ، تبدیل
کارگران و زحمتکشان
به گوشت دم
توپ دستگاه
سرکوب برای به
قدرت رسیدن
خودشان،
تبلیغ تجاوز
نظامی خارجی، آوازه
گری برای
تحریم های
مرگبار
اقتصادی، وابستگی
به قدرت ها و
بلوک های
امپریالیستی
و اتکا به پول
و حمایت های
رسانه های
آنان استوار
است. مبارزه
علیه این
سیاست ها و
تلاش برای
سازماندهی
همکاری شبکه
ای در جهت
تقویت صدای
مستقل
کارگران،
معلمان،
بازنشستگان و
سایر
زحمتکشان و هم
سرنوشتان
آنان بخشی از
مبارزه
برای
شکل دادن به
آلترناتیو
مستقل اکثریت
عظیم مردم
ایران است
ه: اگر
عنصر مرکزی وظایف
دوران کنونی
نیروهای چپ و
سوسیالیست همگرایی،
اتحاد بزرگ
طبقاتی،
تقویت جنبش
های مطالباتی
و اعتراضی،
اتحاد نیروها
و فعالین چپ
بر پایه حمایت
از جنبش های
کارگران و
زحمتکشان
کشور برای
آزادی و
سوسیالیسم و
شکل دادن به
آلترناتیو
مستقل اکثریت
عظیم مردم
است، عنصر
مرکزی سیاست
های دستگاه
جهنمی
اطلاعات و امنیت
و قوه قضایی
رژیم جمهوری
اسلامی تحمیل
واگرایی و
انزوا به
فعالین جنبش
های مطالباتی
و اعتراضی هم
سرنوشت است که
از جمله از
طریق جرم
انگاری
ارتباطات
فردی، شخصی و
مستقیم میان فعالین
و کنشگران در
سطوح مختلف
صورت می گیرد.
در حالی که
دسته بندی های
تحمیلی بر
ارتباطات
مبارزاتی
میان فعالان و
کنشگران با
اتکا به زور و
اجبار، محکوم
به شکست است.
زیرا چگونگی
ارتباطات
مقدم بر همه
از سطح رشد
جنبش های
اعتراضی و
مطالباتی،
درجه گستردگی
خصلت علنی و
توده ای
مبارزه،
امکانات
ارتباطی واقعا
دسترس پذیر و
سطح توانایی
در بهره
برداری موثر
از آنها و مهم
تر از همه
نیازهای
بلافصل پیشروی
جنبش های
اعتراضی و
مطالباتی
پیروی می کند،
نه از میل
عوامل امنیتی
و اطلاعاتی یا
نیاز حاکمیت
به گسترش
جدایی و
واگرایی در
میان فعالان و
کنشگران.
مقابله با جرم
انگاری
ارتباطات
میان فعالین و
تقویت مبارزه
در جنبش بزرگ
علنی و توده
ای جاری در
جهت جرم زدایی
از ارتباطات
میان فعالین و
کنشگران،
بخشی از مبارزه
برای شکل دادن
به همگرایی
های پایدار مبارزاتی
در جهت
آلترناتیو
مستقل اکثریت
عظیم مردم
ایران است.