صف
آرئی ها جدی
تر می شوند؟
ارژنگ
بامشاد
صف
آرائی های
جناح های
حکومتی، روز
به روز جدی تر
می شود.
پیروان رهبر
در هفته های
اخیر، تهاجم
گسترده ای را
علیه دولت
روحانی و
حامیانش سازمان
داده اند.
برگزاری
همایش
«دلواپسگراها»،
با "اشغال"
مجدد و تحریک
آمیز سفارت آمریکا
؛ سازماندهی
تظاهرات علیه
«بدحجابی» جلو
وزارت کشور،
مخالفت آیت
الله صافی
گلپایگانی با
فرماندار شدن
زنان، هشدار موحدی
کرمانی خطیب
نماز جمعه
تهران به
وزارتخانههای
ارشاد و علوم
که :«مبادا
کشور به
انحطاط
فرهنگی و
اخلاقی دوران اصلاحات
بازگردد..!»،
بایکوت
نمایشگاه
کتاب از سوی
خامنه ای؛
حملات سنگین «کیهان»،
«عماریون»،
«برهان» و دیگر
سایت ها و وبلاگ
های زنجیره ای
بیت رهبری و
گروه های
سرسپرده به
دولت روحانی و
حامیانش،
توقیف «قانون»
، انتشار
گسترده فیلم
«من روحانی
هستم» و
احضار ورزا به
مجلس توسط
نمایندگان
جریانات تحت
رهبری حداد
عادل و جبهه
پایداری، همه و
همه نشان از
یک تهاجم همه
جانبه به دولت
روحانی و
ائتلاف
رفسنجانی،
روحانی و خاتمی
دارد.
اما
جبهه مخالف هم
بی کار ننشسته
است. محمد جواد
ظریف در
دفاعیه خود در
مجلس، به شکل
بی سابقه ای
انکار
هولوکاست که
به مدت هشت
سال سیاست
رسمی جمهوری
اسلامی بوده و
مورد حمایت
رهبر رژیم
قرار داشته
است را پروژه
ای صهیونیستی
می داند و می
گوید: «لذا تا
وزیر خارجه
هستم نخواهم
گذاشت پروژۀ صهیونیستی
امنیتی سازی
ایران،
منجمله از طریق
تخریب وجهه و
حیثیت ملی تحت
بهانۀ واهی
انکار
هولوکاست تحقق
یابد. ما ...به
مبارزه با
شبهه افکنی
صهیونیست ها
در باره انکار
هولوکاست
ادامه خواهیم
داد». حسن
روحانی نیز در
برابر نظرات
علی خامنه ای
پیرامون علوم
انسانی با
صراحت می
گوید:« باید
توجه داشته
باشیم که کجا
را باید
اسلامی کنیم و
راه را اشتباه
نپیماییم چون
پایهها و
مبانی علم و
دانش،
اسلامی،
مسیحی و یهودی
ندارد و پایههای
علم جهانی است
و جغرافیا نمیشناسد.
متدها هم
جهانی هستند».
همین موضع
گیری سرراست،
خشم طرفداران
رهبر را
برانگیخته
است. هم زمان
نیز هاشمی
رفسنجانی با
حمله به وزارت
اطلاعات و
سازمان های
همسو می گوید: « ما حق
نداريم وارد
زندگي شخصي
مردم شويم و
حق نداريم
اسرار مردم را
بفهميم، چه
برسد به آنکه
آن را افشا
کنيم و به اسم
امنيت مرتکب
چنين خطايي
شويم. ما حق
شنود در منازل
و ماشينهاي
مردم را
نداريم و همه
اينها
ضداخلاقي است ضمن
اينکه غيبت
کردن و بدنام
کردن هم گناه
دارد.» و سپس
ادامه می دهد: « رهبري هم
راضي نيستند
که در سال
فرهنگ ما دنبال
اين باشيم که
کساني که خوب
ميخوانند را
از ميدان به
در کنيم و يا
خانمهايي که
قيافه زيبايي
دارند را
نگذاريم ظاهر شوند.»
هم زمان هم
یونسی
با سنت شکنی
تعجب برانگیزی،
ضمن حمله به
درک امنیتی
جناح مقابل در
مورد ملیت های
کشور می گوید: «پرچم
سهرنگ ایران
سابقه بسیار
قدیمی دارد.
این یک نماد
ملی است. عدهای
خیال میکردند
نماد شیر و
خورشید در
میان پرچم
ایران یک نماد
سلطنتی است
اما اینگونه
نیست. شیر
نماد حضرت
علی(ع) و
خورشید نماد
حضرت محمد(ص)
است و تنها
تاجش مربوط به
شاه بود. اگر
به من باشد،
هلال احمر را
تغییر میدهم
و شیر و
خورشید را
جایگزین آن میکنم؛
البته برای
هلال احمر هم
احترام قائلم.».
در عرصه
اقتصادی نیز
دولت لیست ۵۷۵
نفر از کسانی
که از بانک ها
مبالغ کلانی
گرفته و باز
پس نداده اند
را در اختیار
قوه قضائیه
قرار داده است
و مدام رسوائی
های مالی و
اختلاس های
باندهای دولت احمدی
نژاد و
حامیانش را
افشاء می کند
و وزیر نفت
نیز از قطع
واگذاری نفت
به نهادها و
شرکت ها و
افراد که نفت
را با قیمت
چند برابر می
فروخته اند و
پول آن را به
وزارت نفت نمی
پرداختند سخن
گفته است.
روشن است که
بخش وسیعی از
نفت کشور،
بدون نظر
وزارت نفت،
توسط سپاه و
گاه نیروی
انتظامی به
فروش می رسیده
است و مبلغ و
میزان فروش آن
نیز حتی به
وزارت نفت اطلاع
داده نمی شده
است.
این
موضع گیری ها
نشان می دهد
که علیرغم
آنکه روحانی
در آخرین
مصاحبه
تلویزیونی اش
گفته بود که
پاسخ به انتقادات
را برای شرایط
مناسب می
گذارد، اما ائتلاف
پشتیبان او
قصد ندارند
میدان بازی را
به رقیب
واگذار کنند.
واقعیت این
است که این موضع
گیری ها،
آشکارا شکل
تهاجمی روشنی
دارد. وبه نظر
می رسد که
جناح مقابل را
در موضع ضعف
می بینند.
دلواپسی
حامیان رهبر
نیز نشان از
آن دارد که در
بسیاری از
زمینه ها،
اجبار به عقب
نشینی را
دریافته اند.
اما علت این
وضعیت در
چیست؟ واقعیت
این است که
دولت روحانی
تلاش ویژه ای
به خرج داده
است که تا
مذاکرات هسته ای
به نتیجه ای
برسد و با لغو
تحریم ها، فضا
و فرصتی برای
راه اندازی
اقتصادی بیابد. هر چند
مذاکرات هسته
ای با تائید
علی خامنه ای
صورت گرفته و
می گیرد، اما
پیشرفت این
مذاکرات که
توسط وزارت
خارجه انجام
می گیرد، تا
حد زیادی
وضعیت دولت
روحانی را
مستحکم تر
کرده است. مسافرت سوزان
رایس مشاور
امنیتی باراک
اوباما و وندی
شرمن مذاکره
کننده اصلی
امریکا در
مذاکرات هسته ای
به اسرائیل،
نشان می دهد
که این
مذاکرات به
مرحلۀ حساسی
رسیده است.
حساسیت
مذاکرات از یک
سو و تحولات
اکرائین و
نگرانی شدید
کشورهای اتحادیه
اروپا از
ادامه تامین
انرژی از
روسیه، زمینه
ای شده است که
تلاش برای
استفاده از
امکانات انرژی
ایران نیز مد
نظر قرار
گیرد. واقعیت
این است که نزدیکی ایران
به اروپا و میزان ذخایر
نفت و گاز
کشور به گونه
ای است که می
تواند انحصار
انرژی روسیه
در اروپا را در
هم بشکند.
همین نکته را
بیژن نامدار
زنگنه وزیر
نفت نیز به
گونه ای بیان
کرده بود که
خشم «کیهان»
شریعتمداری و
روزنامه «وطن
امروز» را
برانگیخته بود
که گویا به
پوتین و روسیه
خیانت شده
است. به هر حال
ادامه موفقیت
آمیز مذاکرات
هسته ای ، و
اجبار خامنه
ای به تن در
دادن به آن،
به احتمال
زیاد موقعیت
دولت روحانی
را تقویت
کرده و
مستحکم تر
خواهد کرد.
همین امر بر
خشم و نگرانی
دلواپسگراها
افزوده است و
اقدامات
زنجیره ای
اخیرشان، این
نگرانی را
بیان می کند.
از
سوی دیگر،
نتایج
ویرانگر
سیاست های هشت
سالۀ گذشته
دولت محبوب
رهبر رژیم، در
تمامی عرصه ها
و بویژه در
عرصه اقتصادی
آنچنان آشکار
شده است که
حالا دیگر حتی
گرایشاتی
همچون علی
لاریجانی هم
به حمایت از
دولت روحانی
برخاسته اند.
حمله آشکار
رئیس مجلس به
منتشر
کنندگان فیلم
«من روحانی
هستم» و پائین
کشیدن فتیله
سئوالات از
ورزا در مجلس،
نشاندهنده
این همسوئی
آشکار است. به
نظر می رسد که
بخش هائی از
کاست حکومتی
به این نتیجه
رسیده اند که
سیاست های
رهبر رژیم، کشور را
به سوئی برده
که می تواند
فاجعه آمیز
باشد. بی جهت
نیست که هاشمی
رفسنجانی می
گوید: « مذاكره
با آمريكا،
مصداق اعتدال
است . عاقبت
روال ٨ سال
گذشته، شبیه
صدام بود! ».
درست
در شرایطی که
درگیری های
جناح های
حکومتی حادتر
می شود، فرصت
هائی هم برای
مردم ایجاد می
شود که می
توانند از
آنها برای به
صحنه آوردن
نیروی خود
استفاده کنند.
حرکت های
کارگری در اول
ماه مه، نشان
داد که جامعه
کارگری ایران
تا چه حد زیر
فشار است و تا
چه حد از بی
حقوقی رنج می
برد. ثبت نام ۹۷
درصدی مردم
برای دریافت
یارانه ها
نشان داد که
فقر چگونه
گلوی مردم
کشور را در
چنگال خود گرفته
است. فجایع
زیست محیطی و
بحران آب و
انرژی نشان می
دهد که کشور
در چه وضعیت
خطرناکی قرار
گرفته است.
جنبش های
نیرومند زنان
و جوانان در
کشور نشان می
دهند که جامعۀ
جوان کشور تا
چه حد از
بایدها و
نبایدهای این
حکومت
واپسگرا به
تنگ آمده است.
اقلیت های
ملی، قومی،
دینی و فرهنگی
نیز از هر
گوشۀ این کشور
صدای اعتراض
خود را
بلند کرده
اند. دنیای
فرهنگ و هنر
نیز، دیگر نمی
خواهد به آن
فشارها تن در
دهند. این ها همه
عرصه هائی است
که می توانند
با استفاده از
اختلافات
میان جناح های
حکومتی و با
استفاده از
فرصت های
محدودی که
ایجاد می شود،
البته بدون
وابستگی به آن
ها و قطعآ
مستقل از جناح
های حکومتی،
برای تبدیل
این نیروی
عظیم اعتراضی به
یک جریان
قدرتمند
اجتماعی از
آنها بهره
جست.
يكشنبه
۲۱ ارديبهشت
۱۳۹۳ برابر با
۱۱ می ۲۰۱۴
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نگاهی
به صف آرائی
های جناح های
رژیم از
زاویه سایت
های حکومتی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دو
تجمع و آنچه
باید دلواپس
باشیم
کشکول الف،
20 اردیبهشت 93
تاریخ
انتشار : شنبه ۲۰
ارديبهشت ۱۳۹۳
ساعت ۱۳:۲۸
طی
چند روز گذشته
دو تجمع
خیابانی
برگزار شده است.
اولی به بهانه
حجاب و دومی
به حساب
مذاکرات هسته
ای. برگزار
کنندگان هر دو
تجمع نیز
شعارشان این است؛
"ما دلواپسیم".
اولا
به این فهم هر
دو موضوع نیز
جای دلواپسی دارد.
هم حجاب و هم
مذاکرات. اصل
تجمع هم قابل
دفاع است. واکنش
مردمی به
رفتارهای اهل
قدرت به روش
تجمعات آرام،
سنت حسنه ای
است که نظام
باید قدر بداند
و ای کاش دولت
برای مجوز
دادت به این
تجمعات
دلسوزانه
تعلل نمی کرد.
اما
یک دلواپسی
مهمتر نیز
وجود دارد و
آن اینکه نسبت
نحوه برگزاری
این تجمعات با
نظام جمهوری
اسلامی چیست؟
و جریان مذهبی
کشور چه میزان
نسبت به این
دلواپسی،
دلواپسند.
توضیح
بیشتر؛
بدفهمی
بخشی از جریان
انقلابی کشور
از اهداف اصلی
نظام باعث می
شود هرازگاهی
راهی را برود
که هزینه آن
بیش از نفعش
است. مثل
تسخیر سفارت
انگلیس و یا
شعارهای
مقابل مجلس در
موضوع
دانشگاه آزاد
و یا بی
اخلاقی در روز
۲۲ بهمن تهران
و قم و غیره...
تشخیص
بجا و دقیق و
منطقی
مطالبات
مهمتر از اصل
مطالبه گری
است. فرض کنید
فردی برای
برگزاری یک
مراسم مذهبی،
وارد منطقه
غصبی شود. ماجرا
خنده دار نمی
شود؟
جوانان
انقلابی
جامعه ابتدا
باید ملاحظات
اصلی نظام را
مدنظر قرار
دهد و نسبت به
پاسداری از آن
اهتمام ویژه
داشته باشند. اخلاق
و عدالت خواهی
و اصلاح طلبی
در چارچوب قوانین
جمهوری
اسلامی، اصلی
است که مقدمه
هر نوع مطالبه
گری است. جامعه
انقلابی ما
باید به این
سطح از بلوغ
برسد که برای
اصلاح گرائی
انقلابی، نباید
نقش
اپوزیسیون را
بازی کند.
مگر
ممکن است که
برای دفاع از
حجاب، قانون
شکنی کرد؟ چه
معنی دارد که
برای پی گیری
مطالبات هسته
ای، به قانون
و مجری قانون
بی اعتنائی
شود؟
حضور
در خیابان
بدون مجوز
قانونی عقلا و
شرعا و قانونا
جایز نیست. در
چنین بستر
نامشروعی
چطور می توان
داعیه انقلابی
گری داشت؟
مگر
فتنه گران سال
۸۸ چه کردند؟
فتنه مگر چه
بود؟ ادعای
تقلب؟ خیر. فتنه
قانون شکنی و
دعوت از مردم
برای شکستن این
حرمت بزرگ بود.
اگر
نظام در قبال
این قانون
شکنی سکوت کند
هم بر قانون
شکنی مهر
تائید زده است
و هم بر بی عدالتی.
دومی
عارضه بسیار
خطرناکی است
که اثرات اجتماعی
آن جبران پذیر
نیست. مردم
بحق می پرسند
چرا وقتی
تعدادی کارگر
تجمع می کنند
با آنها
برخورد می شود
اما با جمع دیگری
با هر عنوان و
لباس و سمتی
برخورد نمی شود؟
قانون مگر رنگ
می شناسد؟ چه
با دستبند سبز
و چه با لباس
سفید.
اگر
مملکت را بی
حجابی بردارد
و کل تشکیلات
هسته ای کشور
به غارت رود
بهتر از این
است که جامعه
برداشت ظلم و
جور از حاکمان
کند. "برداشت
ظلم و جور"؛ و
نه حتی خود
جور و ظلم.
جریان
متدین کشور
بیش از هر چیز
باید دلواپس این
مهم باشند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
میدان
فریب!
(یادداشت روز)
حسین
شمسیان
کیهان
ـ شنبه ۲۰
ارديبهشت
۱۳۹۳ برابر با
۱۰ می ۲۰۱۴
حتما
دیده یا شنیدهاید
که وقتی یک
گروه سارق
حرفهای، قصد
انجام سرقت مهم و
بزرگی دارند،
ترفندهای
مختلفی به کار
میبرند تا
هرچه بیشتر
موفقیتشان
را تضمین کند.
یکی از این
ترفندها،
صحنهسازی و
ایجاد حوادث
صوری و ساختگی
است. حوادثی
که باعث میشود
حواس مردم و
نگهبانان محل
مورد نظر به
سوی آن حادثه
ساختگی پرت شده
و سارقان با
بهرهگیری از
این غفلت، به
راحتی مقصود
خود را عملی
کنند. در این
روش معمولا
فرد یا افرادی
از باند
سارقان
در قالب مردم
عادی و حتی در
هیات مامور
محافظ به قصد
کمک کردن و حل
مشکل یا برقراری
نظم و... در بین
مردم عادی و
در محل حضور دارند
و اتفاقا همانها
هستند که
هدایت جریان و
افکار عمومی
را بر عهده میگیرند
و با زرنگی
صحنه را برای
حلقه اصلی
ماجرا آماده
میکنند.
این
شگرد، تنها در
سرقتها و
فیلمهای
ژانر پلیسی و
کارآگاهی
کاربرد
ندارد، بلکه
کاربرد بسیار
مهم و اصلی آن
در عالم
سیاست،
بمنظور جهت
دادن و در اصل
انحراف افکار
عمومی و
مسئولان
کشورهاست.
شگردی که غرب
به خاطر سابقه
استعماری و سراسر
خباثت و
جنایتش در آن
متبحر و
کارکشته است و
بارها و بارها
آن را در جهان
به کار گرفته
و در بسیاری
از موارد نیز،
به نتیجه
مطلوب رسیده است.
برای آنها
مقدمات این
روش مهم نیست!
مهم این است
که مردم و
حافظان آن
گوهر گرانبها،
حواسشان از
حادثه اصلی
پرت شود. در
همه این
موارد، از
حوادثی
استفاده میشود
که فی نفسه
مهم و خطیر
است اما در
مقایسه با
حادثه اصلی و
آنچه انتظار
مردم را میکشد،
هیچ است و
اصلا نباید آن
حادثه فرعی را
به هیچ انگاشت!
و این فقط در
سایه شناخت
این شگردها
حاصل میشود.
در
مدل سیاسی این
شگرد، برخی
خواص و
جریانات با
همراهی
مطبوعات و
رسانههای
آلوده، نقش
همان کسانی را
ایفا میکنند
که با صحنهسازی
حواس مردم را
پرت میکنند
تا دزدان به
راحتی به غارت
و دستبرد دست بزنند.
و البته در
این بین نقش
رسانهها
بسیار برجستهتر
از سایر اجزا
است. به نحوی
که قاطعانه میتوان
گفت بدون حضور
آنها، امکان
شکلگیری اینچنین
سناریوهای
خیانتآمیزی
وجود ندارد.
در
ایام اخیر
شاهد زنجیرهای
از حوادث و
حواشی هستیم
که پی در پی
سپهر سیاسی
کشور را دربر
گرفته و هر یک
برای مدتی
انرژی و توان
جامعه را به
خود مصروف
کرده و پس از
مدتی گرد و
غبار منازعه
سیاسی و جناحی
فروکش کرده و
البته هنوز
فروکش نکرده،
مضمون تازهای
از گوشه
دیگری کوک شده
و ماجرای تازهای
شکل گرفته
است!
چند
نمونه دم دستی
و آشکار از
این حوادث
عبارتند از:
1- سخنان
سخیف وزیر
اسبق اطلاعات
و دستیار کنونی
رئیسجمهور
در تقدیس شیر
و خورشید و
آرزوی
بازگرداندن
آن که در
تقابل صریح و
بیچون و چرا
با فرمایشات
امام راحل
عظیمالشأن
بود.
2- اظهارات
عجیب رئیس
مجمع تشخیص
مصلحت نظام درباره
مسائل فرهنگی
و مباح دانستن
برخی منکرات
عینی، به
بهانه
پرداختن به
امور به
اصطلاح ریشهای
و مبنایی!
3- برپایی
جشنی در روز
میلاد حضرت
زهرا(س) در کاخ سعدآباد
و نقل روایات
گوناگون از
اشرافیت یا سادگی
مبالغهآمیز
آن.
4- واکنشهای
تعجبآور
نسبت به تولید
و پخش یک فیلم
مستند و دعوت از
مسئولان
قضایی برای
برخورد با
سازندگان آن،
از سوی کسانی
که حتی فیلم
را ندیده
بودند!
به
این فهرست میتوان
دهها مورد و
نمونه دیگر
اضافه کرد.
نمونههایی
که گاه از سوی
حامیان و گاه
از سوی منتقدان
دولت شکل میگیرد
و در جامعه
منعکس میشود.
با نگاهی وسیعتر
میتوان حتی
برخی
رفتارهای
قانونی در
مقطعی خاص را
هم حرکت
ناخواسته در
این الگو
دانست. مثل
سوالات پیاپی
و بعضا بیثمر
از وزرا یا
بعضی تغییرات
مدیریتی بیموقع
در برخی قوا.
اما
ماجرا چیست!؟
آیا همه کسانی
که رفتارهای این
چنینی را در
پیش گرفتهاند
عامل مستقیم
دشمناند؟ قطعاً
چنین نیست و
نمیتوان به
همه آنها چنین
نسبتی داد. میتوان
گفت که برخی
عامدانه
سخنان خلاف
اصول و مبانی
نظام اسلامی و
حتی احکام شرع
میزنند تا
خشم و خروش
مردم مومن
انقلابی را
برانگیزند! امام
راحل(ره) در
این خصوص
هوشیارانه
اندرز دادهاند:«
اهانت به بعض
احکام اسلام...
من باب اتفاق
نیست، نقشه
است، توطئه
است. نقشه
برای اینکه
شما را از راه
مستقیمی که
دارید منحرف
کنند و به
امور دیگر غیر
از این امر
مهم منحرف
کنند. ملت
ایران باید با
هوشیاری این
توطئه را خنثی
کنند.»
اما برخی هم
نسبت به نتیجه
سخن و
رفتارشان بیاطلاعند
و نمیتوانند
چند گام
جلوتر، تاثیر
آن را ببینند!
اما آنچه مهم
است پژواک و
انعکاس این
رفتار و گفتار
در مقطع خاص
جامعه است.
این همان هدف
مهم دشمن است.
رهبر
معظم انقلاب
سالها قبل
فرمودند: «گاه
دشمن حرف خود
را با ده واسطه
از دهان یک
فرد موجه میزند».
این همان وضع
امروز ما در
بسیاری از
اظهار نظرها و
اقدامات است.
اما ماجرا به
همین جا ختم
نمیشود. بیان
یک سخن در
جمعی محدود یا
انجام یک کار
در گوشهای
متروک انعکاس
اجتماعی
ندارد و
گردانندگان و
صحنهپردازان
را به هدفشان
نمیرساند! پس
باید حلقه دوم
وارد کارزار
شود و موضوع
را با سر و صدا
و جار و جنجال
رسانهای
تبدیل به
موضوع اول
کشور کند!
اینجاست که دشمن
به زنجیرهای
از رسانههای
همسو و
غوغاسالار
نیاز دارد!
اگر
فیلم مستندی
ساخته شده،
باید تمام
نظام متهم به
توطئه علیه
رئیسجمهور
شود! اگر از
وزیری سوال میشود،
باید دهها
یادداشت و
گزارش خبری با
ذکر تعداد،
جزئیات، جناح
و سابقه
نمایندگان
سوالکننده
نگاشته شود تا
موضوع کاملا
سیاسی و حاکی
از کینه و غرض
جلوه کند! اگر
کسی حرفی زد
باید دهان او
را با بیسواد
و بیشناسنامه
خواندن بست و
آن کلمات را
هزاران بار در
روزنامهها
تکرار کرد و
لاجرم در همه
این موارد - و
دیگر موارد مشابه
- گروهی که خود
را مظلوم و
مورد حمله
قلمداد میکند
به دفاع از
خود میپردازد
و جنگ مغلوبه
میشود!... و این
همان لحظه
مطلوب و مورد
انتظار غارتگران
و دزدان است!
البته
این حوادث،
برای نخستین
بار نیست که
در ایران
اتفاق میافتد!
سالها قبل
همان وقتی که
رهبر معظم
انقلاب،
صراحتا برخی
نشریات
زنجیرهای را
پایگاه دشمن
معرفی کردند و
البته مدتی بعد
مقامات غربی
صراحتا به
حمایت مالی از
این زنجیرهایها
اعتراف و
اذعان کردند،
رئیسجمهور
وقت مدعی بود
که هر 9 روز در
کشور با یک
بحران مواجه
است! گرچه آن
روز هم
برای خیلیها
معلوم بود،
اما بعدها بر
همگان و حتی
هواداران خود
او هم معلوم
شد که بحران
را خودشان میساختند،
مدیریت میکردند،
به اوج میرساندند
و پس از آنکه
هزینههای
فراوانش را به
نظام تحمیل میکردند،
به کناری مینهادند
و بحران تازهای
به راه میانداختند!
آن روزها چنین
میکردند تا
مردم نفهمند
چه بر سر ارزشها
میآید! تا
کسی خبردار
نشود که در
عرصه سیاست
خارجی و
دیپلماسی
هستهای چه میگذرد!
تا خبردار
نشویم که از
ترس تشر دشمن
و قرار گرفتن
در محور
شرارت، چه
نرمشهای
غیرموجهی پشت
صحنه صورت میگیرد
و چه نامههایی
به التماس و
پوزش نوشته میشود!
... و البته
خدا چیز دیگری
میخواست و
مثل همیشه
حافظ این
انقلاب بود.
اما
اکنون چه باید
کرد!؟ آیا
باید منفعل
بود و نسبت به
هر حرف سخیف و
ضد دین و یا هر
حرکت خلاف اصول
و مبانی نظام
چشمها را بست
و دم
برنیاورد!؟
آیا باید با
جوش و خروش،
کشور را به
صحنه نبرد و
تقابل دائمی
تبدیل کرد و
هر روز، پیگیر
و درگیر بحرانهای
ساخته و
پرداخته
شیاطین داخلی
و خارجی و رسانههای
زنجیرهای
آنها شد!؟ و
آیا راه میانهای
هم وجود دارد؟
آیا نمیتوان
از ظرفیتهای
تجربی و خسارتهایی
که پیش از این
همین روش به
کشور و انقلاب
وارد کرده،
بهره گرفت و
بازی شعبدهبازان
را با هوشیاری
خنثی کرد و
ناکامشان گذاشت؟
فراموش نکنیم
عمده واکنشها،
بر حق و از روی
غیرت دینی و
انقلابی است،
درست مثل
ضرورت کمک به
مصدومان
واقعی همان
تصادف ساختگی!
اما اولویتبندی
و دید باز
داشتن، اقتضا
میکند که
برای حفظ
ارزشی عظیمتر
و گوهری قیمتیتر،
قربانی شدن آن
چند نفر را با
چشم اشکبار شاهد
باشیم و
آن نقد جان
را برای حفاظت
از آن گوهر پسانداز
کنیم! به بیان
دیگر هیچ
اقدام پلشت و
آسیبرسان را
بیپاسخ
نگذاریم، اما
مراقب باشیم
که اینگونه
اقدامات و
حاشیهسازیها
نگاهمان را از
مسائل اصلی
منحرف
نکند.
باید
به هوش بود و
فراموش نکرد
که عقبههای
مهم و تعیینکنندهای
در پیش داریم.
مذاکرات هستهای
به حساسترین
روزهای خود
نزدیک میشود
و بهانههای
غرب وحشی برای
پنجه کشیدن به
روی انقلاب هر
روز جدی و
جدیتر میشود.
رویکرد به
اقتصاد
مقاومتی برای
مقابله
با توطئههای
دشمن و گشایش
و رونق
اقتصادی کشور
ضرورتی حیاتی
دارد و... باید
برای آن روزها
و آن صحنهها
مهیا باشیم و
فریب صحنهسازیها
را نخوریم و
از یاد نبریم
که شیطانکهای
بنده شیطان
بزرگ، اگرچه
از داخل و
خارج به حرکت
درآمدهاند،
اما لشکر کلاغها
را سنگی کافی
است.
حسین
شمسیان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نامه
نیوز ـ زمان
مخابره: 1393/2/17 ساعت: 07:45
لاریجانی
در «بزنگاه»،
به حمایت از
روحانی
برخواست /
شطرنج
بازی رییس
مجلس دیپلمات
با منتقدان تندروی
دولت
لاریجانی
در «بزنگاه»،
به حمایت از
روحانی برخواست
/شطرنج بازی
رییس مجلس
دیپلمات با
منتقدان
تندروی دولت
رییس
دیپلمات مجلس
یک تنه به
حمایت از دولت
روحانی
برخواسته
است؛ به دیدار
مراجع میرود
و از دولت
حمایت میکند،
به تندروها
هشدار می دهد
و فراکسیون
تحت امرش را
در مسیر حمایت
از دولت به صف
میکند.
به
گزارش نامه
نیوز، علی
لاریجانی؛ از
پیله سکوت
بیرون آمده
است و این
روزها از چپ و
راست به دفاع
از دولت برمی
خیزد، نه تنها
او که مردان
در سایه رییس
مجلس دیپلمات
هم به میدان آمده
اند و از
جناحین همراه
و همگام با
علی آقای
لاریجانی و به
نفع دولت شیخ
حسن روحانی
قدم بر
میدارند،
مردانی از جنس
محمدرضا
باهنر و کاظم
جلالی.
رییس
مجلس که از
نخستین
روزهای روی
کار آمدن حسن
روحانی از در
همراهی و هم
صدایی با شیخ
وارد شده بود،
و تلاش های بی
وقفه او و هم
طیفانش در
فراکسیون
رهروان در
روزهای رای
اعتماد به
وزرا، حاشیه
امنی را دور
وزرای
پیشنهادی
دولت کشاند،
در ادامه مسیر
گام هایش را
یکی بعد از
دیگری رو به
عقب نهاد و در
پیله سکوت و
اظهارنظرهای
محافظه کارانه
فرو رفت.
چه
آنکه منتقدان
روحانی در
بهارستان که
با صدای بلند
روحانی و
دولتمردان را
با هر بهانه
ای خطاب قرار
می دادند،
آنقدر در
تندروی ها و
واکنش های
افراطی علیه
دولت پیش
رفتند که گاها
برخی آراء
فراکسیون
منسوب به
لاریجانی را
هم به نفع خود
مصادره می
کردند.
منتقدان دولت
که روزگاری در
قامت حمایت از
احمدی نژاد،
رییس جمهور
سابق
فریادشان در
تریبون مجلس
می پیچید، به
تذکر و اخطار
اکتفا نکرده و
وزرا را یکی
بعد از دیگری
به مجلس فرا
می خواندند تا
پاسخگوی
سوالات آنها
باشند. سوالاتی
که تا دادن
چندین کارت
زرد در عمر
کوتاه مدت
دولت هم پیش
رفت تا
منتقدان دولت
اینگونه فضا
روابط بین دو
قوه را سرد و
سردتر کنند.
لاریجانی
گرچه در این
مدت تلاش می
کرد با یکی به
نعل زدن و یکی
به میخ زدن
منتقدان دولت
را آرام کند،
اما شاید آنچه
او را از
رویارویی مستقیم
و یک تنه در
مقابل این طیف
از نمایندگان
بر حذر می
داشت،
انتخابات
خرداد ماه 93
هیئت رییسه
پارلمان بود.
لاریجانی که
به وضوح تاثیر
آرا این دسته
از نمایندگان
را در دادن
کارت زردهای
پی در پی به
وزرا و حتی
عدم رای اعتماد
به چند وزیر
باقیمانده
روحانی خصوصا
وزیر ورزش
دیده بود،
شاید به ترس
سیاسی محافظه
کارانه ای
دچار شده بود
که اجازه نمی داد
مستقیما وارد
بحث و مجادله
با منتقدان دولت
روحانی یا
همان پایداری
ها و طیف
رهپویان و
ایثارگران
مجلس شود.
رییس
دیپلمات مجلس
اما در همین
روزهای نه چندان
دور به علی
لاریجانی چند
ماه قبل تبدیل
شده و سیاست
یک بام و دو
هوای خود در
قبال دولت را
به کناری
نهاده و با
همان کلمات
خاص و فلسفه
گونه اش به
دفاع از حسن
روحانی و
دولتمردان
خصوصا مذاکره
کنندگان هسته
ای بر خواسته
و منتقدان
دولت را با کلمات
کنایه دارش می
نوازد.
لاریجانی
و مردان
همراهش در
پارلمان، اما
اینبار در
بزنگاهی به
کمک دولت آمدهاند
که تندروها از
چپ و راست
ضربه های محکم
خود به دولت
را وارد می
کنند. همین
چند هفته پیش
بود میهمانی
همسر رییس
جمهور به
مناسب تولد حضرت
زهرا (س) و با
حضور همسران
سفرای
کشورهای خارجی
در ایران به
حاشیه ای
جنجالی برای
دولت تبدیل
شد. مهمانی که
در یک سوی آن
پایداری ها
بودند که لب
به انتقاد از
این مراسم
گشوده و
ماجراهایی را
از این مهمانی
روایت می
کردند و حتی
روحانی را
تهدید به
انتشار فیلم
هم کردند، بگم
بگم پایداریچی
ها اما از سوی
دولتی ها بی
پاسخ نماند
برخی دولتی ها
هرگونه
جوسازی علیه
این مراسم را
رد کردند. اما
دفاع دولتی ها
از همسر رییس
جمهور و
مهمانی اش
آنقدر
تاثیرگذار
نبود که سخنان
محمدرضا
باهنر. مرد
پشت پرده مجلس
به یکباره به
میدان آمد و
این مراسم
ونحوه
پذیرایی در آن
را مطابق عرف
دیپلماتیک
دانست و روایت
ها از این
مراسم را نوعی
حاشیه سازی عنوان
کرد.
بعد
از باهنر،
نوبت
لاریجانی بود
که در ماجرایی
دیگر به دفاع
از روحانی بپا
خیزد. انتشار
فیلم «من
روحانی هستم»
که در آن
روایت هایی از
ماجرای مک
فارلین و
مذاکرات هسته
ای سال های
دبیری حسن
روحانی در
شواری عالی
امینت ملی شده
بود لاریجانی
را مجبور به
واکنش کرد تا
صراحتا این
فیلم را
جوسازی و
درغوگویی
علیه روحانی
عنوان کند.
لاریجانی
اما در سخنانش
هشدارهایی
جدی به تندروهای
منتقد دولت
داد و ضمن
دروغگو
دانستن روایت
آنها از
ماجرای مک
فارلین تاکید
کرد« برخی
ها فکر می
کنند با تهیه
این سی دی
انتقام گرفته
اند اما این
کارها برای
مردم نان و آب
نمی شود. دروغ
گفتن و سی دی
درست کردن و
متهم کردن
افراد کاری ناصحیح
است. این چه
کاری است که
برای کسی که
مسوولیت
اجرایی کشور
را برعهده
دارد سی دی
دروغ تهیه می
کنید. این
مردانگی نیست
که برای رسیدن
به اهدافمان
از هر حربه ای
استفاده
کنیم.»
لاریجانی
دیپلمات که
روزگاری مرد
اول هسته ای
کشور بود در
فازی دیگر به
میدان دفاع از
ظریف و
همکارانش در
مذاکرات با 5+1
وارد شد و ضمن
قابل قبول
دانستن روند
مذاکرات،
عنوان کرد.»
دفاع
محکم
لاریجانی از
دولتمردان طی
هفته های اخیر
اما آنجا بود
که او با انتقاد
از قانون
گریزی های
دولت سابق،
این رویه دولت
را عامل اصلی
برخی زیان ها
به کشور دانست
و گفت«اگر
کشور با قانون
اداره شود، و
دعواهای
حیدری نعمتی
حاکم نشود
زندگی مردم
قابل پیش بینی
میشود؛ مثلا
کسی که میخواهد
سرمایهگذاری
کند میداند
که با چه
معیاری میتواند
این کار را
انجام دهد.
ولی اگر قانون
اجرا نشود
زندگی مردم
قابل پیش بینی
نخواهد بود.
با این حال
قانون راحت
زیر پا گذاشته
میشد و خیلیها
هم دعوت به
سکوت میکردند.
»
وی
ضربه کاری
دیگری را هم
به دولت سابق
زد، آنجا که
گفت« مشکلات
اقتصادی کشور
مربوط به مدیریت
سال های قبل
است.»
اما
علی آقای مجلس
گویی نه تنها
دیگر نگرانی از
بابت رییس شدن
یا نشدن در
خرداد 93 را هم
به کناری
نهاده، که
قدرت یافتن
زیرپوستی
فراکسیون تحت
ریاست
حدادعادل او
را به واکنش
واداشته و بنا
را بر مدیریت
تندروهای
مجلس گرفته
است. فراکسیون
رهروان که در
ابتدا محکم
جلو رفته بود،
در برهههای
حساس از حمایت
حداکثری از
وزرا بازماند
و در دام
مصلحت اندیشی
و وا دادن به
تندروها و منتقدان
دولت افتاد.
در سایه همین
وادادن ها و محافظه
کاریها بود
که در یک سو
زمزمه های
انشعاب در
درون این
فراکسیون و سر
برآوردن فراکسیونی
تحت عنوان
اعتدال بالا
گرفت و در
سویی دیگر
فراکسیون
اصولگرایان
به ریاست
حدادعادل در
کنار پایداری
های مجلس روز
به روز قدرت و
فضای مجلس را
به نفع خود در
دست گرفتند.
لاریجانی
اما گویی
اینبار در
بزنگاه
انشعاب در
فراکسیون و
قدرت یابی
تندروها به
میدان آمده
است که همچون 7
سال گذشته
مدیریت
بهارستان را
در چنگ خود
حفظ کند.
او
در همین
روزهایی که
وزرای کلیدی
دولت چون وزرای
راه و شهرسازی
و نفت و ...باید
به مجلس پاسخگو
می بودند،
اعضای
فراکسیون
منسوب به خود
را دعوت کرد
با این وزرا
زیر یک سقف
بنشیند و به دور
از تریبون باز
مجلس ابهامات
و احیانا
اختلافاتشان
را رفع و رجوع
کند تا بیش از
این روابط دو
قوه دستخوش
تنش و سردی
نشود.
لاریجانی
که به خوبی می
دانست احتمال
قانع نشدن
سوال کنندگان
از وزرا که
عمدتا منسوب
به جبهه
پایداری
هستند وجود
دارد، فضای
مجلس را به نحوی
ساماندهی کرد
که در رای
گیری نهایی
زاز صحن آنها
از سوالات
وزرا قانع
شوند و کارت
زرد به دولت
منتفی شود.
امری که در
جلسه دیروز رخ
داد و علی رغم
قانع نشدن
نماینده سوال
کننده، صحن
مجلس از توضیحات
آخوندی قانع
شد.
در
این میان نقش
کاظم جلالی
دیگر بازوی
تاثیرگذار
لاریجانی در
بین
نمایندگان و
رایزنی های او
با حدادعادل
قابل توجه می
نمود.
موضوع
ریاست مجلس
باشد یا
توافقات پشت
پرده برای
ایستادن
مقابل
تندروها یا ...
علی لاریجانی
از تهران تا
قم و دیدار با
مراجع و در
دیگر اظهاراتش
پرچم حمایت از
روحانی را
بالا برده است
و همگام با شیخ
قدم بر می
دارد. چه او
هنوز هم همان
مرد برخواسته
از درون سنتی
های راست
گراست که
مصلجت اندیشی
و اندیشه
اعتدالی را
باید وجه بارز
آنان دانست.
http://namehnews.ir/News/Item/132662/2/132662.html
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
: ۱۴
ارديبهشت
۱۳۹۳ - ۱۲:۴۵
صفحه
نخست
اظهارات
عجیب دستیار
ارشد رئیسجمهور
در امور اقوام
یونسی: «شیر
و خورشید» در
پرچم ایران
نماد علی(ع) و
حضرت محمد(ص)
است/ اگر به من
باشد، شیر و
خورشید را به
پرچم برمی
گردانم
عده
معدودی میخواستند
جلسه را بر هم
بزنند که موفق
نشدند. هدف آنها
این بود که
جلسه را به هم
بریزند که
نتوانستند به
هدفشان برسند
و در عین حال
به کسانی که
انتقاد و
سئوال
داشتند،
اجازه و فرصت
داده شد تا
حرفهایشان
را بزنند.
البته اکثریت
جلسه پاسخ بسیاری
از سئوالات را
دادند.
پایگاه
خبری تحلیلی
انتخاب (Entekhab.ir) :
دستیار
ارشد رئیسجمهور
در امور اقوام
و اقلیتهای
دینی و مذهبی
گفت: پرچم سهرنگ
ایران سابقه
بسیار قدیمی
دارد. این یک
نماد ملی است.
به
گزارش سرویس
سیاسی
«انتخاب»، حجتالاسلام
والمسلمین
علی یونسی
شامگاه شنبه در
پایان سفر دو
روزهاش به
شیراز، در یک
کنفرانس
خبری، گفت:
عدهای خیال
میکردند
نماد شیر و
خورشید در
میان پرچم
ایران یک نماد
سلطنتی است
اما اینگونه
نیست.
یونسی در
ادامه
اظهارات
عجیبش ادامه
داد: شیر نماد
حضرت علی(ع) و
خورشید نماد
حضرت محمد(ص)
است و تنها
تاجش مربوط به
شاه بود.
وزیر
سابق اطلاعات
اضافه کرد که
«اگر به من باشد،
هلال احمر را
تغییر میدهم
و شیر و
خورشید را
جایگزین آن میکنم؛
البته برای
هلال احمر هم
احترام
قائلم.»
وی
در ادامه
سخنانش که
توسط ایسنا
مخابره شده،
در پاسخ به
پرسشی درباره
استفاده از
اهل تسنن سیستان
و بلوچستان در
پستهای
سیاسی، اظهار
کرد: بسیاری
از تابوها را
استاندار
سیستان و
بلوچستان
شکسته و حتی
پست فرمانداری
را به مدیر زن
و اهل تسنن
سپرده است.
وی
ادامه داد:
برای تأمین
امنیت نقاطی
نظیر سیستان و
بلوچستان و
کردستان،
کاری بهتر از
این که به
مردم اعتماد
کرده و از
خودشان
استفاده کنیم
وجود ندارد.
این حاصل
تجارب کسانی
است که سالها
در آن استانها
فعالیت کردهاند.
سپاه
پاسداران از
این تجربه
استفاده کرده
و امنیت بخشهایی
از مرز را به
بسیجیان اهل
تسنن سپرد اما
سایر ارگانها
و نهادها عقب
ماندهاند.
یونسی خاطرنشان
کرد: نگاههای
تنگنظرانه
معدودی وجود
دارد و افرادی
ذهن متوهم امنیتی
دارند ولی این
مسائل را
نباید ملاک قرار
داد. عدهای
نمیتوانند
به قومیتها
اعتماد کنند،
اما باید باور
کنیم که ایران
یعنی همین
اقوام و کسانی
که به ایرانی
بودن خود
افتخار میکنند.
همینها در
انتخابات
بیشترین حضور
را داشتهاند،
آنان به دولت
اعتماد کردند
و مدیران و دولت
هم باید به
آنان اعتماد
کنند.
دستیار
ارشد رئیسجمهور
در امور اقوام
و اقلیتها
گفت: از طرفی
ظلم مضاعف
تاریخی نسبت
به زنان روا
شده است و
مدیریت و
قانون ما
مردسالارانه
است، بطوریکه
وقتی یکجا
اعتماد میشود
و یک زن به
عنوان
فرماندار
انتخاب میشود،
عدهای ترش میکنند.
این یک مشکل
فردی است.
زنان در ایران
برای مدیریت،
سالمتر از
مردان عمل
کردهاند،
کمتر در مقابل
رشوه وسوسه
شدهاند و
کمتر مزاحمت
برای اربابرجوع
ایجاد کردهاند،
قانونمدار،
اخلاقی و صبور
هستند ولی
برخی مردها نمیخواهند
این را
بپذیرند و این
یک حس
خودپسندی مردانه
است.
وی
با اشاره به
برخی نگاههای
نادرست به
مسأله اقوام،
گفت: مشابه
همین موضوع در
رابطه با
اقوام نیز صدق
میکند. در
سیستان و
بلوچستان این
موضوع رنگِ
دینی دارد و
در خوزستان
رنگِ قومی؛
حال آنکه
اینگونه نیست
و قانون امکان
حضور تمام
اقوام در ردههای
مدیریتی را
فراهم کرده
است و نمونه
آن را میتوان
در سطح وزرا و
فرماندهان
نظامی دید.
دستیار
ارشد رئیسجمهور
افزود: شاید
اگر تمام بلوچها
شیعه هم
بودند، عدهای
برنمیتابیدند
و این حس
خودپسندانه
است. برای
دولتی که متعلق
به همه است،
اگر اینگونه
رفتار کند،
شایسته نیست.
تجربه نشان
داده که هرجا
اعتماد کردیم،
موفق بودیم؛
البته باید
دقت کرد تا
افراد لایق
انتخاب شوند
یونسی در
بخش دیگری از
صحبتهای خود
گفت: پرچم
سهرنگ ایران
سابقه بسیار
قدیمی دارد.
این یک نماد
ملی است. عدهای
خیال میکردند
نماد شیر و
خورشید در
میان پرچم
ایران یک نماد
سلطنتی است
اما اینگونه
نیست. شیر
نماد حضرت
علی(ع) و
خورشید نماد
حضرت محمد(ص)
است و تنها
تاجش مربوط به
شاه بود. اگر
به من باشد،
هلال احمر را
تغییر میدهم
و شیر و
خورشید را
جایگزین آن میکنم؛
البته برای
هلال احمر هم
احترام قائلم.
عده
معدودی میخواستند
جلسه را بر هم
بزنند
وی
همچنین
درباره سفر
خود به شیراز
و برخی اتفاقاتی
که در دومین
نشست عمومی
این سفر رخ
داد و برای
سخنرانی وی
مشکلاتی
بوجود آمد،
گفت: من برای
این اتفاقات
اهمیتی قائل
نیستم. به
نظرم اتفاق
مهمی در جلسه
نیفتاد و ما
طبق برنامه
عمل کردیم و
بسیاری از
افراد هم
اجازه پیدا
کردند حرف
بزنند.
یونسی
اضافه کرد:
البته عده
معدودی میخواستند
جلسه را بر هم
بزنند که موفق
نشدند. هدف
آنها این بود
که جلسه را به
هم بریزند که
نتوانستند به
هدفشان برسند
و در عین حال
به کسانی که
انتقاد و
سئوال
داشتند، اجازه
و فرصت داده
شد تا حرفهایشان
را بزنند.
البته اکثریت
جلسه پاسخ بسیاری
از سئوالات را
دادند.
وی
در ادامه،
مهمترین
خواستههای
اقلیتهای
دینی ساکن در
استان فارس و
بویژه شیراز
را یادآور شد
و گفت: ارامنه
ساکن در شیراز
خواستار
احیای کلیسای
400 ساله خود
توسط سازمان
میراث فرهنگی
بودند که
البته حق هم
دارند، چراکه
این یک اثر
تاریخی است و
قبل از آنکه
کلیسا باشد،
یک میراث به
شمار میرود و
متعلق به تمام
ایرانیان است.
دستیار
ارشد رئیسجمهور
در امور اقوام
و اقلیتهای
دینی و مذهبی
همچنین
خواسته جمعیت
کلیمیان را
تعطیلی مدارس
در روزهای
شنبه و اعیاد
مذهبیشان
اعلام کرد و
افزود: آنان
میخواهند
همانگونه که
در تهران این
مهم حاصل شده
است، در شیراز
هم که دومین
جمعیت یهودی
را در کشور
دارد، محقق
شود.
وی
با تاکید بر
اینکه "تمام
اقلیتهای
دینی در ایران
اعتقاد دارند
که اول ایرانی
هستند، بعد یک
اقلیت دینی
یهودی یا
مسیحی"، گفت:
با تمام اقلیتها
که صحبت
داشتیم، آنان
کاملاً از
برخورد شهروندان
و مسئولان
ابراز رضایت
میکردند و
تاکید داشتند
که به هیچ
عنوان سر سازش
با رژیم
اشغالگر
اسرائیل
ندارند و مخالف
آنان هستند و
از ما خواستند
که این موضوع را
اطلاعرسانی
کنیم.
یونسی به
دیدار خود با
علمای اهل
تسنن اشاره و
این دیدار را
بسیار مؤثر
خواند و
افزود: حرفهای
زیادی مطرح شد
و مهمترین
موضوع اینکه
آنان اعتقاد
داشتند اینکه
مدام بگوییم
وحدت داشته
باشیم، بهگونهای
القا کننده آن
است که اکنون
وحدتی نیست؛
حال آنکه
بهترین شرایط
وحدت در بین
مسلمانان در ایران
وجود دارد.
دستیار
ارشد رئیسجمهور
در امور اقوام
و اقلیتهای
دینی و مذهبی
در پایان
خاطرنشان کرد:
هیچکدام از
آنها موافق
جریانهای
سلفیگری،
وهابیت و ...
نیستند و
همواره در
دفاع از حکومت
اسلامی پیشرو
و پیشقدم
هستند و مثل
هر شهروندی
انتظاراتی
داشتند که
پیگیری
خواهیم کرد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خبرگزاری
تسنیم: سیاسی
، تاریخ:
۱۹/اردیبهشت/۱۳۹۳
- ۱۴:۱۴ ، شناسه
خبر: ۳۶۴۵۵۷
علیزاده
/یادداشت/ حجت
الاسلام
علیزاده
فقط
مانده شیر و
خورشید؟!
خبرگزاری
تسنیم: گویا
دولت یازدهم
همه مسئولیتهایش
را بهخوبى
به پایان
رسانده است و
تنها باقىمانده،
بازگرداندن
شیر و خورشید
به پرچم سهرنگ
ایران! که
البته با نفوذ
اصلاحطلبان
به بدنه
اجرایى دولت ،
تفسیر اعتدال
را نیز بهروشنى
دریافتیم.
به
گزارش
خبرگزاری
تسنیم، متن
یادداشت حجت الاسلام
والمسلمین
ابوالقاسم
علیزاده معاون
سیاسی شورای
سیاستگذاری
ائمه جمعه با
عنوان « الگوى
پیشرفت و
حواشى مزاحم»
به شرح ذیل
است:
قال
امیرالمؤمنین
على(علیهالسلام):
«لایَمْنَعُ
الضَّیْمَ
الذَّلیلُ وَ
لایُدرَکُ
الحقُّ الَّا
بالجِّد»؛ ذلت
و خوارى از
قوم و ملتى
رخت بر نمىبندد
و حق (رشد و
تعالى و
پیشرفت در
مسیر حق) تحقق
نمىیابد
مگر با جدیت و
تلاش.
دغدغه
همیشگى امام
خامنهاى(مدظلهالعالى)
و عامه مردم
شریف ایران،
توسعه و پیشرفت
همهجانبه
طبق الگوى
پیشرفت
ایرانى
اسلامى بوده و
هست. این امر
مهم همواره با
جدیت و تلاش
همگانى
تاکنون جریان
داشته است و
علىرغم
فراز و
فرودهاى
بسیار، بهفضل
الهى برخى
قلههاى
پیشرفت در
عرصههاى
گوناگون
علمى،
پژوهشى،
اقتصادى،
رفاهى،
اجتماعى،
فرهنگى و
سیاسى پشت سر
گذارده شده است.
بدیهى است
پیشرفتهاى
ملت ایران ضمن
اینکه بارقه
امیدى در دل
ملتهاى
مظلوم منطقه و
جهان بهوجود
آورده، یأس و
ناامیدى را به
جبهه استکبار
نیز تزریق نموده
است. بهترین
نشان یأس
دشمنان،
دندانهاى از سر
غیظ به هم
فشرده آنان
است که بهخوبى
مىتوان اوج
استیصال را از
آن در مقابل
عظمت ملت ایران
مشاهده کرد.
آنچه در این
راستا حائز
اهمیت است،
الزامات خاص
الگوى پیشرفت
است که علاوه
بر دانش و
تبحر و تخصص و
تجربه لازم،
باید مجاهدان
عرصه خدمت به
آن توجه
نمایند؛ از آن
جمله است:
1. روحیه
خستگىناپذیر
2. جدیت
مستمر و بىوقفه
و مفید
3. مدیریت
مجاهدانه و با
تفکر بسیجى
4. همت بلند و
روحیه ریسکپذیرى
5. روحیه
اصلاحگرى و
نقدپذیرى
6. انگیزه
الهى،
خالصانه و بهدور
از منت و ریا
7. سعه صدر و
روحیه تعاون و
تعامل
8. احترام،
وثوق و اعتماد
به سیاستها و
هدایتهاى کلى
ابلاغى
9. پرهیز از
خودرأیى و
اجتهادهاى
فردى
10. تلاش و
مجاهدت در
چارچوب مصالح
ملى و آرمانهاى
نظام و...
در
چنین الگویى،
جدیت و تلاش
جهت مطلوبى
مىیابد بهگونهاى
که از تمامى
فرصتها و
سرمایهها،
بهینه و بهموقع
استفاده مىشود
و لذا از
هرگونه
اسراف، هرز و
هدر رفتن سرمایهها
و فرصتها
پیشگیرى مىگردد
زیرا این نوع
نگاه، تمرکز
استعدادها و توانمندیها
را در متن
مسأله پیشرفت
معطوف مىدارد
و کمتر دچار
حاشیهزدگى
شده و در
نهایت پرت
هزینهها
صورت نمىپذیرد.
متأسفانه
یکى از
آسیبهاى جدى
جامعه همین امر
مرموز است،
یعنى علىرغم
داشتهها و
سرمایههاى
مادى و معنوى
بهویژه
نیروى انسانى
قابل و مستعد،
ولى در تمامى
عرصههاى
اقتصادى،
فرهنگى و حتى
مدیریتى،
دچار تنگنا،
چالش و
معضلاتى
همچون پرت
سرمایه هستیم.
غفلت از متن
مأموریتها و
هدفها و
راهبردها،
بهدلیل
تمرکز روى
حواشى، عدم
مدیریت صحیح
منابع و داشتهها
و البته آفت
سیاستزدگى
جناحى و طیفى
نیز مزید بر
علت گشته است
و آنچه کمتر
مورد توجه
قرار مىگیرد،
الگوى پیشرفت
در مدار مصالح
ملى مىباشد
تا جایىکه
بهنظر مىرسد
علىرغم
داشتن قانون
اساسى و
اندیشههاى
امام راحل به
ویژه
وصیتنامه
سیاسى الهى ایشان
و... (بهعنوان
میثاق ملى)،
بازتعریفى از
مصالح ملى، لازم
و ضرورى است
تا ملاک و
معیارى روشن
براى تفکیک
دلسوزان صادق
انقلاب و
مدعیان
انقلابىگرى
بهدست آید.
دولتها
با هر گرایش و
روش مدیریتى
در حال آمد و
رفتاند، از
قدیم گفتهاند
عمر مدیریتها
و ریاستها
همچون عمر خود
انسان بسیار
کوتاه است،
ولى آنچه باید
همواره جاودانه
بماند، جوهره
انقلاب و هویت
دینى، مکتبى و
انقلابى ملت و
نظام اسلامى
است که به فضل
الهى مىرود
تا زمینهساز
ظهور امام
عصر(ارواحنا
فداه) باشد.
هرچند گاهى
سوءتدبیر بهجاى
تدبیر و گاهى
شیوههاى
ناامیدانه بهجاى
امید و گاهى
نیز عصبیت و
بىانصافى
بهجاى
اعتدال در
ادبیات به نعل
و به میخ زدن
برخى مدعیان
خدمت در حاشیه
دولتمردان
یازدهم حاشیهها
مىآفریند.
برخى
چهرههاى
کینهتوز که
البته رد پایى
در فتنه 88 نیز
از خود بهجاى
گذاردهاند
اکنون در فرصت
دیگرى که به
دستشان
افتاده است
بهجاى
اتخاذ تمسک به
تقوى و جبران
ظلمى که به انقلاب
و امام و شهدا
و مردم کردند
(من یتق الله
یَجْعَلْ
لَهُ
مَخْرَجاً -
مِنَ الفِتَن)
باز هم دچار
خطا و اشتباه
استراتژیک
گردیده و در
نتیجه بهجاى
یارى نظام و
کلیت دولت، در
مقام خلق
حاشیههاى
کلافهکننده
و بروز
چالشهایى بر
سر راه پیشرفت
کشور، از
هرگونه
اقدامى دریغ
نمىنمایند.
راستى
از آنان که
روزى
اعتقادات
لیبرالى را
افتخار خود مىدانستند
و یا ولایت
مطلقه فقیه را
ولایت مستبده
دینى قلمداد
مىنمودند،
چه انتظارى جز
این مىرود!
در
حوزه قومیتها
و مذاهب، در
حالىکه به
برکت انقلاب
اسلامى و
هدایتهاى
رهبر کبیر
انقلاب و خلف
صالحش امام
خامنهاى(مدظلهالعالى)
ملت بزرگ
ایران علىرغم
ویژگى منحصر
به فرد داشتن
تنوعات قومیتى
و مذهبى،
همواره
یکپارچه و
متحد در کنار
هم زندگى آرام
و توأم با
ارزشهاى
انسانى را
داشته است تا
حدى که در
بسیارى از
مناطق کشور،
وصلتهاى
فامیلى
بینشان جریان
داشته و در
دوران دفاع
مقدس در کنار
هم با خصم
جنگیده و شهید
دادهاند
ولى پیرامون
دولت یازدهم
افرادى
حاشیهساز
را مىبینیم
که کاسه داغتر
از آش گردیده
و در مقام
دوستى خاله
خرسه برآمده و
غافل از
اینکه
شهروندان
ایرانى از هر قومیت
و ملیت و دین و
مذهبى که
باشند، سوار
بر یک کشتى
آنهم سفینة
النجاة
انقلاب
اسلامى هستند
و مصلحت و
سلامت کشتى،
دغدغه اصلى
آنهاست. حال
اگر در برابر
اظهارات
غیرمسئولانه
و حاشیهساز
وابستگان به
دولت، بهموقع
و قاطعانه
برخورد مىگردید،
دوباره شاهد
اظهارات
حاشیهساز
دیگرى نمىشدیم،
تأسف اینکه
در حالى از نماد
شیر و خورشید
در محفلى
متعلق به
هموطنان یهودى
در شیراز،
توسط دستیار
ارشد رئیس
جمهور یاد مىشود
که گوئیا دولت
یازدهم همه
مسئولیتهایش
را بهخوبى
به پایان
رسانده است و
تنها باقىمانده،
بازگرداندن
شیر و خورشید
به پرچم سهرنگ
ایران! که
البته با نفوذ
اصلاحطلبان
به بدنه
اجرایى دولت و
آشکارسازى
مصادیق
اصلاحطلبى،
تفسیر اعتدال
را نیز بهروشنى
دریافتیم. این
در حالى است
که امام راحل(ره)
بهروشنى در
این خصوص
هشدار دادهاند،
اما کجاست گوش
شنوا و چشم
بینا که وفادارى
به خط امام را
صادقانه ادعا
کند! امام
خمینى(ره) 36 سال
پیش در تاریخ
10/12/57 در مدرسه
فیضیه قم و در جواب
به افرادى که
خواهان
ماندگارى
نمادهاى سلطنتى
در کشور
بودند، مىفرمایند:
«ما مبارزه با
فساد را با
دایره امر به
معروف و نهى
از منکر که یک
وزارتخانه
مستقل بدون
پیوستگى به
دولت، با یک
همچو
وزارتخانهاى
که تأسیس
خواهد شد انشاءالله
مبارزه با
فساد مىکنیم،
فحشا را قطع
مىکنیم،
مطبوعات را
اصلاح مىکنیم،
رادیو را
اصلاح مىکنیم،
تلویزیون را
اصلاح مىکنیم،
سینماها را
اصلاح مىکنیم.
تمام اینها
به فرم اسلام
باید باشد. تبلیغات،
تبلیغات
اسلامى،
وزارتخانهها،
وزارتخانههاى
اسلامى،
احکام، احکام
اسلام، حدود
اسلام را جارى
مىکنیم،
خوف از اینکه
غرب نمىپسندد،
نمىکنیم.
غرب ما را
خوار کرد، غرب
روحیات ما را
از بین برد. ما
را غربزده
کردند، ما این
غربزدگى را
مىزداییم.
ما با ملت
ایران، با
همراهى ملت
ایران، با
پشتیبانى ملت
ایران، تمام
آثار غرب را -
تمام آثار
فاسده، نه
آثارى که تمدن
است - تمام اخلاق
فاسده غربى
را، تمام
نغمات باطله
غربى را
خواهیم
زدایید. ما یک
«مملکت محمدى»
ایجاد مىکنیم.
بیرق ایران
نباید بیرق
شاهنشاهى
باشد، آرمهاى
ایران نباید
آرمهاى شاهنشاهى
باشد، باید
آرمهاى
اسلامى باشد.
از همه وزارتخانهها،
از همه
ادارات، باید
این «شیر و
خورشید» منحوس
قطع بشود،
عَلَم اسلام
باید باشد.
آثار طاغوت
باید برود.
اینها آثار
طاغوت است،
این تاج آثار
طاغوت است،
آثار اسلام
باید باشد.»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برخلاف
چهار سال
گذشته
علی
خامنهای از
نمایشگاه
کتاب تهران
بازدید نکرد
۱۶
اردیبهشت
۱۳۹۳
دیگربان
ـ http://www.digarban.com/node/17997
علی
خامنهای٬
رهبر جمهوری
اسلامی
برخلاف چهار
سال گذشته از
بیست و هفتمین
نمایشگاه بینالمللی
کتاب تهران
بازدید نکرد.
محمد
محمدی
گلپایگانی٬
مسئول دفتر
آقای خامنهای
روز سهشنبه
(۱۶ اردیبهشت)
علت این مسئله
را «تراکم کاری»
رهبر جمهوری
اسلامی اعلام
کرده است.
آقای
محمدی
گلپایگانی
همچنین در
پاسخ به پرسشی
مبنی بر اینکه
آیا بازدید وی
از نمایشگاه
کتاب به
نمایندگی از
علی خامنهای
صورت گرفته٬
پاسخ منفی
داده است.
رهبر
جمهوری
اسلامی در
شرایطی از
بیست و هفتمین
نمایشگاه بینالمللی
کتاب تهران
بازدید نکرد
که در چهار سال
گذشته از این
نمایشگاه
بازدید کرده
بود.
به
نظر میرسد
انتقاد به
عملکرد
مسئولان
وزارت ارشاد
دولت حسن روحانی
مهمترین علت
این تصمیم
خامنهای
باشد.
خامنهای
پیشتر از
وضعیت سیاستهای
فرهنگی دولت
یازدهم ابزار
نگرانی کرده و
گفته بود
امیدوار است
«مسولان
فرهنگی
بدانند که چه
کار دارند میکنند.»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رهبر
معظم انقلاب
در ديدار
هزاران نفر از
معلمان سراسر
كشور:
نگاه
سياسي به آموزش
و پرورش سم
است
حضرت
آیت الله
خامنه ای با
بیان اینکه
هرچه مقام
معلم بالاتر
رود، مقام
جامعه بالا می
رود، خطاب به
مسئولان
آموزش و پرورش
تاکید کردند:
در نیروهایی
که در این
شبکه عظیم
بکار گرفته می
شود باید
اولویت با
نیروهای
متدین،
بانشاط و انقلابی
باشد.
جوان
آنلاين:
به
گزارش گروه
سیاسی
خبرگزاری
فارس به نقل
از پایگاه
اطلاعرسانی
دفتر مقام
معظم رهبری،
حضرت آیت الله
خامنه ای رهبر
معظم انقلاب
اسلامی صبح
امروز (چهارشنبه)
در دیدار
هزاران نفر از
معلمان و فرهنگیان،
علم آموزی،
یاد دادن تفکر
و آموختن رفتار
و اخلاق را سه
عنصر اصلی
حرفه شریف و
افتخارآمیز
معلمی
خواندند و با
تأکید بر
برنامه ریزی
عملیاتی برای
اجرای سند
تحول آموزش و
پرورش
افزودند:
حمایت همه
جانبه از این
دستگاه عظیم،
سرمایه گذاری
مؤثر برای
آینده درخشان
فرزندان ملت و
پیشرفت
پرشتاب مادی و
معنوی ایران
عزیز است.
رهبر
انقلاب، هدف
اصلی از دیدار
با معلمان را ابراز
ارادت به
جامعه معلمان
و احترام به
مقام تعلیم و
تربیت خواندند
و خاطرنشان
کردند: همه ما
زیر بار منت
معلمان هستیم
بنابراین
تکریم حرفه
معلمی باید در
جامعه،
همگانی و
نهادینه شود
به گونه ای که
سلام دادن و
احترام به
معلم یک
افتخار محسوب
شود.
ایشان
بچه های مردم
را امانتی نزد
معلمان خواندند
و در تشریح
ابعاد اصلی
حرفه معلمی
گفتند: تعلیم
علم و دانش،
وظیفه مهمی
است اما مهمتر
از آن، یاد
دادن تفکر به
کودکان و نوجوانان
است.
رهبر
انقلاب «سطحی
نگری و سطحی
آموزی» را
موجب زمین گیر
شدن جامعه
برشمردند و
افزودند: اگر
دانش آموز
روحیه تفکر و
روش فکر کردن
صحیح را از
معلم خود یاد
بگیرد آینده
کشور نیز بر
پایه تفکر و
منطق استوار
می شود
بنابراین
معلمان عزیز
در این زمینه،
وظیفه سنگینی
بر عهده
دارند.
حضرت
آیت الله
خامنه ای
«آموزش عملی
رفتار و اخلاق»
را سومین بعد
حرفه
افتخارآمیز
معلمی خواندند
و تأکید
کردند: تحقق
اهداف و
آرمانهای بلند
ملت احتیاج به
انسانهای
صبور، عاقل،
متدین،
مبتکر، مهربان،
شجاع،
پرهیزکار،
مؤدب و پرتلاش
دارد که «معلم»
در پرورش چنین
انسانهایی،
نقش درجه اول،
عمیق و
ماندگار دارد.
رهبر
انقلاب در
همین زمینه یک
نکته مهم را
به جامعه
معلمان
خاطرنشان
کردند و آن
اینکه درس اخلاق
و سبک زندگی، تنها
با کتاب و
بیان منتقل
نمی شود، بلکه
نیازمند
رفتار
صادقانهی
اخلاقی است.
حضرت
آیت الله
خامنه ای
همچنین با
بیان چند نکته
در زمینه ها ی
مدیریتی،
توجه جدی
مسئولان این
دستگاه عظیم
را به سند
تحول آموزش و
پرورش خواستار
شدند و
افزودند:
اجرای این سند
اساسی و راهگشا،
نیازمند نقشه
راه و برنامه
عملیاتی است
که لازم است
با نظر شورای
عالی انقلاب
فرهنگی تهیه و
قدم به قدم
اجرا شود.
ایشان
مسئله نیروی
انسانی را از
دیگر مسائل مهم
آموزش و پرورش
برشمردند و
افزودند: این
دستگاه
سرنوشت ساز
مستقیم و
غیرمستقیم با
دهها میلیون
نفر از مردم
ارتباط دارد
بنابراین
مدیران و نیروهای
سطوح کلان آن
باید دارای
ویژگی های
خاصی باشند.
رهبر
انقلاب تأکید
کردند:
نیروهای
جوان، انقلابی،
متدین، با
نشاط،
پرانگیزه و
عاشق کار را
در اولویت
قرار دهید و
توجه جدی کنید
که تمرکز بر
اهداف آموزش و
پرورش «تنها
مسئله»
مسئولان و
مدیران این
دستگاه باشد.
ایشان،
در تبیین
ضرورت تکیه
آموزش و پرورش
بر نیروهای
انقلابی و
متدین،
افزودند: هدف
اصلی ملت و
مسئولان این
است که به
برکت اسلام و
قرآن، در این
کشور جامعهی
نمونه و
پیشرفته ای از
لحاظ «مادی و
معنوی و اخلاقی»
ایجاد کنند که
پیمودن راه
طولانیِ
دستیابی به
این هدف مهم،
نیازمند
پرورش نسلی
«بالنده و
متفکر و مصمم» در
آموزش و پرورش
است و این
مسئله نیز از
عهده مدیران و
نیروهای
متدین و
انقلابی برمی
آید.
حضرت
آیت الله
خامنه ای نگاه
و توجه به
جریانهای
سیاسی، جناحی
و حزبی را
«سمّی برای آموزش و
پرورش»
خواندند و
افزودند: متأسفانه
در دورانی،
این نگاه غالب
شد و خسارتهای
فراوانی به
همراه آورد.
ایشان،
پشتیبانی همه
دستگاهها
بویژه بخشهای
بودجه ای دولت
را از آموزش و
پرورش،
کاملاً ضروری
برشمردند و
خاطرنشان
کردند: هر قدر
در آموزش و
پرورش هزینه و
سرمایه گذاری
شود، نسبت به
دستگاههای
دیگر، نتیجه
مضاعف خواهد
داشت چرا که
این دستگاه، ریشه
و مبنای همه
پیشرفتهای
حال و آینده
کشور است.
ایشان،
همچنین
مراقبت از
متون و
کتابهای درسی
را مهم
خواندند و
افزودند:
مطالب کتابها
باید اتقان و
استحکام
داشته باشد و
از هرگونه حرف
سست و
انحرافی، چه
سیاسی و چه
دینی و از
هرگونه
انحراف از
واقعیتها، به
دور باشد بنابراین
مسئولان
تدوین
کتابهای درسی
باید در «نهایت
دقت و امانت»،
وظایف خود را
به انجام برسانند.
حضرت
آیت الله
خامنه ای در
پایان
سخنانشان دو نکته
دیگر را به
مسئولان
آموزش و پرورش
متذکر شدند:
اول توجه
مضاعف به
دانشگاه
فرهنگیان که
محل تربیت
نیروهای مورد
نیاز است و
دوم: غفلت
نکردن از
اهمیت و نقش
تأثیرگذار
معاونت
پرورشی در
سطوح وزارتی و
مدیریتی.
رهبر
انقلاب
همچنین با
توصیه به
استفاده از برکات
ماه رجب به
عنوان فرصتی
برای بندگی و
خودسازی، یاد
معلم شهید آیت
الله مطهری را
گرامی داشتند
و افزودند:
این متفکر و
معلم بزرگ و
مجاهدِ راه
فکر و عقیده
اسلامی، با
شهادت خود،
سند قبولی
مجاهدتهای
طولانیش را از
پروردگار
دریافت کرد.
ایشان
شهیدان رجایی
و باهنر را دو
معلم و مجاهد
پارسا و مخلص
برشمردند که
عمری را در
خدمت به تعلیم
و تربیت سپری
کردند.
در
ابتدای این
دیدار وزیر
آموزش و پرورش
در گزارشی با
اشاره به
جمعیت یک
میلیونی
فرهنگیان کشور
گفت: دستگاه
آموزش و پرورش
بزرگترین دستگاه
کشور در حوزه
ی فرهنگی است
و 12 میلیون
دانش آموزش را
تحت پوشش
دارد.
دکتر
فانی ارتقاء
کیفیت آموزش و
پرورش را
مهمترین راهبرد
این
وزارتخانه
توصیف کرد و
افزود: تبدیل
حافظه محوری
به خلاقیت
محوری، تقویت
کتاب خوانی،
تقویت روحیه ی
پرسشگری،
توسعه ی فرهنگ
عفاف و حجاب،
انس با قرآن و
اهل بیت علیهم
السلام و
نهادینه کردن
سبک زندگی
اسلامی – ایرانی
از برنامه های
مورد اهتمام
آموزش و پرورش
است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1393/02/17 -
مردم سالاری
هاشمي
رفسنجاني:
حق
نداريم به اسم
امنيت وارد
زندگي شخصي
مردم شويم
رئيس
مجمع تشخيص مصلحت
نظام تجسس را
از بدترين
رويههاي ضد
اخلاقي عنوان
کرد و گفت: ما
حق نداريم وارد
زندگي شخصي
مردم شويم و
حق نداريم
اسرار مردم را
بفهميم، چه
برسد به آنکه
آن را افشا کنيم
و به اسم
امنيت مرتکب
چنين خطايي
شويم. ما
حق شنود در
منازل و ماشينهاي
مردم را
نداريم و همه
اينها
ضداخلاقي است
ضمن اينکه
غيبت کردن و
بدنام کردن هم
گناه دارد.
به
گزارش تسنيم
آيتالله
هاشمي
رفسنجاني در
ديدار با
اصحاب فرهنگ و
هنر در
کتابخانه ملي
با بيان اينکه
جامعه از حالت
سنتي عبور
کرده است،
اظهار داشت:
به فضل وجود
افراد
تحصيلکرده در
حوزه و دانشگاه
ما الان جامعه
فرهيختهاي
داريم و بنيان
اين جامعه
فرهيخته را
بايد جديتر
گرفت.
رئيس
مجمع تشخيص
مصلحت نظام با
بيان اينکه در
تعقل نبايد
سنتها را
فراموش کنيم،
اظهار داشت:
بايد شرايط زمان
و مکان را
مراعات کنيم.
از اين رو
مهمترين کار
در اين زمينه
عقلاني کردن
مديريت جامعه
در امور اساسي
همچون خانواده
و مدرسه است.
جاي اين نوع
مديريت در
خيلي از جاها
خالي است.
هاشمي
رفسنجاني
ادامه داد: در
اسناد، ما دو
پيامبر
داريم؛
پيامبر ظاهر و
پيامبر باطن
که پيامبر
باطن همان عقل
است. پيامبر
اسلام آمدند و
بنا نيست دين
جديدي بيايد،
از اين رو
بايد عقل را و
عقلانيت را
مورد توجه
قرار داد. وي
با اشاره به
نامگذاري سالجاري
به عنوان
اقتصاد و
فرهنگ افزود:
يکي از آرزوهاي
من اين است که
براي نجات
فرهنگ کاري را
انجام دهم
براي اينکه در
بحث فرهنگي
وقتي در قشر
سنتي پيرامون
زن، آرايش زن،
موسيقي و يا
فيلم صحبت ميشود
جلسه را به هم
ميزنند و
خيال ميکنند
که فرهنگ اين
است در حالي
که اين از
هزارمين
مسائل فرهنگ
است.
رئيس
مجمع تشخيص
مصلحت نظام
اظهار داشت:
ما بايد مکارم
اخلاقي را در
جامعه شکل
دهيم در اين صورت
در راستاي
جامعه موعود و
مدينه فاضله
حرکت کرديم.
هاشمي
رفسنجاني با
بيان اينکه
همه ما بايد
براي فرهنگ
خدمت کنيم
ادامه داد:
البته بايد
فرهنگ اسلامي
را هم تعريف
کنيم و بدانيم
کار ضداخلاقي
خيانت است. به
همين جهت بايد
اخلاق را
مراعات کنيم.
اگر دستدرازي
به اموال مردم
نکنيم، فساد
صورت نميگيرد.
وي تصريح کرد:
چه کسي منکر
امانت، دو به
هم زدن و تهمت
است؟ البته
تهمت جامعه را
به فساد ميکشاند
و سوءظن هم
مثل خوره
جامعه را ميخورد.
رئيس مجمع
تشخيص مصلحت
نظام تاکيد
کرد: رهبري
هم راضي
نيستند که در
سال فرهنگ ما
دنبال اين
باشيم که
کساني که خوب
ميخوانند را
از ميدان به
در کنيم و يا
خانمهايي که
قيافه زيبايي
دارند را
نگذاريم ظاهر شوند.
وي
با بيان اينکه
بايد مصداق
فرهنگي را که
رهبري در نظر
دارند پيدا و
انجام دهيم،
خطاب به اصحاب
فرهنگ و هنر
گفت: من کمک ميکنم
و شما هم اين
کار را شروع
کنيد. رئيس
مجمع تشخيص
مصلحت نظام در
ادامه به نحوه
تاسيس و
فعاليت
کتابخانه ملي
ايران پرداخت
و با بيان
اينکه «اين
مرکز يک سال قبل
از تولد من
يعني سال 1312
کلنگ زده شد و 3
سال بعد از
تولد شروع به
کار کرد»، گفت:
در آن زمان
پيشرفت خوبي
نداشت تا
اينکه انقلاب
پيروز شد و ما
براي
کتابخانه
قانوني را در
مجلس
گذرانديم و
اولين رئيس
اين مرکز آقاي
رجبي بود و پس
از او جناب
آقاي خاتمي که
از وزارت
ارشاد دولت من
استعفا داده
بود، اين
مسئوليت را
برعهده گرفت.
البته خاتمي
را اذيت کردند
و او مجبور به
استعفا شد.
هاشمي
رفسنجاني با اشاره
به اينکه رئيس
اول اين
کتابخانه از
رياست خاتمي
حمايت کرده
بود، افزود:
او اولويت را
به خاتمي داد
و گفت که من به
اندازه خاتمي
صلاحيت ندارم.
وي
اضافه کرد:
وقتي آقاي
خاتمي اينجا
آمدند دست ما
خالي بود، اما
طرحي را براي
اين مرکز طراحي
کرديم و آقاي
حبيبي هم که
هويت فرهنگي
داشت پيشتاز
اين قضيه شد.
رئيس
مجمع تشخيص
مصلحت نظام با
اشاره به اينکه
ما اسناد
بسيار با
ارزشي داريم
گفت: ما خيلي سند
داريم و کشور
تازه رسيدهاي
هم نيستيم.
هزار سال
سابقه تمدن
داريم. به همين
جهت اسناد
زيادي پيدا ميشود
به طوري که
اسناد
باستاني ما در
برخي از کشورها
ديده ميشود ضمن
اينکه در دورهاي
آقاي حبيبي
ماموريت پيدا
کرد اسناد
مربوط به دوره
شاه طهماسب را
از وين به
اينجا بياورد
و در اين
زمينه هم تلاشهايي
را انجام داد.
هاشمي
رفسنجاني
خاطرنشان کرد:
يهوديها
کارشان اين
بود که در
ايران اسناد و
کتب را پيدا
ميکردند و در
موزههاي دنيا
ميفروختند
به همين جهت
ما وظيفه
داريم که اين
اسناد و کتب
را شناسايي و
به مردم معرفي
کنيم.
وي
با اشاره به
اينکه در روز 2
هزار نفر به
کتابخانه ملي
مراجعه ميکنند،
افزود: بايد
محقق بتواند
با اينترنت به
کنگره آمريکا
وصل شود يعني
بايد امکانات
خوب را در اختيار
او گذاشت.
رئيس مجمع
تشخيص مصلحت
نظام با بيان
اينکه ما بايد
فرهنگ را درست
تعريف کنيم،
خاطرنشان کرد:
در زمان رياستجمهوري
من آقا موضوع
تهاجم فرهنگي
را مطرح کرده
بودند و در
نماز جمعه و
جاهاي ديگر
جور ديگر
گفتند. آقا
گفتند من چي
گفتم و اينها
چي ميگويند.
ما بايد
صداقت،
راستگويي،
انفاق و مال
مردم نخوردن
را جزو فرهنگ
بدانيم
http://www.mardomsalari.com/Template1/News.aspx?NID=189951
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
وطن
امروز ـ 17
اردیبهشت 1393
حامیان
اصلی دولت این
روزها حرفی از
اقتصاد و حل
مشکلات مردم
نمیزنند
رفسنجانی:
نباید زنان
زیبارو را از
میدان بهدر
کنیم!
گروه
سیاسی: همه در
انتظار شکستن
سکوت هاشمی در
ماجرای مستند
«منروحانی
هستم» بوده و
هستند. افکارعمومی
در ایران چند
هفتهای است
شاهد هجمه دولتیها
و حامیان آنها
علیه یک روایت
مستند از برشهایی
از زندگی
سیاسی حسن
روحانی است.
در این هجمه
وجهه شخص حجتالاسلام
هاشمیرفسنجانی
مخدوش شده
است. دولتیها
و حامیان آنها
روایت مربوط
به حضور
روحانی در
ماجرای مک
فارلین را که
هاشمیرفسنجانی
در کتاب «اوج
دفاع» مطرح
کرده دروغ و
کذب میدانند.
با این موضع
عملا روایت
هاشمی را از
آن ماجرا و به
طور کلی روایت
هاشمی از
مقاطع مهم در
تاریخ جمهوری
اسلامی را
مخدوش کردهاند.
این رفتار
نزدیکان و
حامیان آقای
هاشمی بدون
توجه به تبعات
آن برای وی
همچنان دنبال
میشود. به
گزارش «وطنامروز»،
طی روزهای
گذشته روایتهای
تایید نشدهای
به نقل از
آقای هاشمی
منتشر شد که
وی نسبت به
این رفتار
دولتیها و
رسانههای
حامی دولت
بشدت انتقاد
کرده و تداوم
این رفتار را
ضربه به وجهه
خود دانسته
بود. با این حال
سکوت هاشمی در
قبال این
جریان به یک
علامت سوال
بزرگ تبدیل شد
و تقریبا ضربه
جبرانناپذیری
به وجهه و
اعتبار این
روحانی
سیاستمدار
وارد کرد. با
این حال و در
شرایطی که همه
در انتظار
موضعگیری
هاشمی و دفاع
او از اعتبار
سیاسی خود بودند؛
آقای هاشمی
دیروز سکوت
خود را شکست
اما درباره
ماجرای مک
فارلین و
جنجالی که
روایت او از
حضور روحانی
در آن ماجرا
به پا کرد سخن
نگفت بلکه او
از دیدگاه خود
درباره مخالفت
با طرد زنان
«زیبارو» و
افراد «خوشصدا»
از جامعه حرف
زد. حجتالاسلام
هاشمیرفسنجانی
دیروز در
دیدار با
اصحاب فرهنگ و
هنر که در
کتابخانه ملی
برگزار شد؛ از
دغدغههای
فرهنگی خود
گفت. هاشمی با
بیان اینکه
جامعه از حالت
سنتی عبور
کرده، اظهار
داشت: به فضل
وجود افراد
تحصیلکرده در
حوزه و
دانشگاه ما
الان جامعه
فرهیختهای
داریم و بنیان
این جامعه
فرهیخته را
باید جدیتر
گرفت. هاشمی
در ادامه به
دغدغههای
فرهنگی خود
اشاره کرد. به گزارش
تسنیم، وی
افزود: یکی از
آرزوهای من
این است که
برای نجات
فرهنگ کاری را
انجام دهم برای
اینکه در بحث
فرهنگی وقتی
در قشر سنتی
پیرامون زن،
آرایش زن،
موسیقی یا
فیلم صحبت میشود
جلسه را به هم
میزنند و
خیال میکنند
که فرهنگ این
است در حالی
که این از
هزارمین
مسائل فرهنگ
است. رئیس
مجمع تشخیص
مصحلت نظام
اظهار داشت:
ما باید مکارم
اخلاقی را در
جامعه شکل
دهیم در این
صورت در
راستای جامعه
موعود و مدینهفاضله
حرکت کردهایم.
هاشمیرفسنجانی
با بیان اینکه
همه ما باید
برای فرهنگ
خدمت کنیم،
ادامه داد:
البته باید
فرهنگ اسلامی
را هم تعریف
کنیم و بدانیم
کار ضداخلاقی
خیانت است. به
همین جهت باید
اخلاق را
مراعات کنیم.
اگر دستدرازی
به اموال مردم
نکنیم، فساد
صورت نمیگیرد.
رفسنجانی در
ادامه به
موضوع زنان
زیبارو و
افراد خوشصدا
اشاره کرد. وی
در اینباره
تاکید کرد:
رهبری هم راضی
نیستند که در
سال فرهنگ ما
دنبال این
باشیم که کسانی
که خوب میخوانند
را از میدان
به در کنیم یا
خانمهایی که
قیافه زیبایی
دارند را
نگذاریم ظاهر شوند.
2005 یادشان
رفته!
این
اظهارات
هاشمی
همانگونه که
گفته شد در شرایطی
بیان شد که
همه در ایران
در انتظار
شکستن سکوت وی
در ماجرای
مستند «من
روحانی هستم»
بودند اما
آقای هاشمی با
این اظهارات
در واقع
موضوعی که میتواند
مورد توجه
رسانهها
قرار گیرد را
مطرح کرد. با
این حال اما
اظهارنظر
آقای هاشمی در
همین سطح و
قالب نیز به
هیچ عنوان
قابل قبول
نیست. طرح این
موضوع که نظام
با ظاهر شدن
بانوان خوشسیما
مخالف نیست
اساسا محلی از
اعراب ندارد.
گویا آقای
هاشمی اصلا
اطلاعی از
شرایط اجتماعی
ندارند. اکنون
در جامعه فضا
به گونهای
است که ظهور
انواع پوششهای
نامطلوب باعث
ناهنجاری و
سلب امنیت
روانی برای
خانوادهها
شده است. این
البته مربوط
به امسال و
سال گذشته
نیست. از همان
دوران ترویج سیاستهای
فرهنگی دولت
اصلاحات
جامعه ایرانی
با چنین
ناهنجاری
مواجه شده
است. آقای
هاشمی نباید با
این پدیده
بیگانه باشد.
ماجرای «هاشمی
2005» و شوی دختران
بیحجاب حامی
آقای هاشمی در
خیابانهای
تهران همچنان
یکی از سوژههای
سیاسی است.
دختر آقای
هاشمی یعنی
فائزه به خوبی
با این
اقدامات
آشناست و آقای
هاشمی میتوانند
از نزدیک در
جریان فعالیتهای
ایشان در حوزه
زنان قرار
گیرند. به هر
حال سطح دغدغه
فرهنگی آقای
هاشمی واقعا
سالهاست که
در ایران دیگر
موضوعیتی
ندارد. قطعا دغدغه
فرهنگی آقای
هاشمی برای کسی
در ایران دیگر
دغدغه نیست
ضمن اینکه
نامگذاری سال
جدید به نام
فرهنگ ناشی از
یک معرفت عمیق
نسبت به
مختصات
رفتاری در
زندگی مردم ایران
است. آنچه
رهبری مورد
توجه قرار
دادهاند و
سالهاست
نسبت به آن
دغدغه دارند،
تغییر الگوی
فرهنگی مردم
است. ایشان
نسبت به تحکیم
مبانی معرفتی
مردم در قالب
سبک زندگی
ایرانی–
اسلامی
مطالبه داشته و
دارند. حال
حضور زنان
زیبارو در
جامعه نه یک معضل
فرهنگی است و
نه یک هدف
فرهنگی،
اساسا سطح این
قبیل مسائل
بسیار نازلتر
از آن چیزی
است که فلسفه
نامگذاری سال
جدید بوده است.
قبلا
بوی تعفن میدادند!
اما
اظهارات آقای
هاشمی و دغدغه
وی برای ظاهر شدن
بانوان خوشسیما
در سال 93 در
حالی است که
آقای هاشمی
پیشتر مواضع
روشن و
غیرقابل
انکاری در اینباره
داشته است.
آقای هاشمی
سال 65 در
نمازجمعه درباره
آرایش زنان در
جامعه با
انتقاد میگوید:
«خانمی که
خودش را درست
کرده، موهایش
را آنجور
درست کرده،
دستش را،
صورتش را،
پایش را آنجور
زینت کرده و
بهترین لباس
را پوشیده،
این هیکل را
درست کرده
آمده توی
خیابان، تصور
اینکه این
هیکل توی
جامعه میآید
تبدیل میشود
در آخرت به یک
موجود متعفنی
که هرکس نزدیکش
میشود باید
دماغش را
بگیرد که از
بوی تعفن او
اذیت نشود از
اعتقاد به
رابطه بین
دنیا و آخرت سرچشمه
میگیرد که ما
نمیتوانیم
این را منکر
بشویم. ما نمیتوانیم
اینها را
نادیده
بگیریم.» این
اظهارات آقای
هاشمی در آن
زمان در
شرایطی بوده
که قطعا نحوه
پوشش در سال 65
بسیار متفاوت
از سال 93 بوده
است و اساسا
پوششها قابلمقایسه
نیست. یعنی
آقای هاشمی به
پوششی معترض شده
بود که در
جامعه امروزی
اعتراض به آن
پوشش به هیچ
عنوان
پذیرفته نیست.
از
نان هم
بگویید!
آقای
هاشمیرفسنجانی
اصلیترین
حامی دولت
مستقر است و
بدون تردید
فراز و
فرودهای دولت
روحانی موجب
فراز و فرود
جایگاه سیاسی
او خواهد شد.
قطعا باتوجه
به اتفاقاتی
که در
انتخابات 24
خرداد 1392 رخ
داد، هاشمی را
پاسخگوی
عملکرد دولت
روحانی میدانند.
این روزها
آقای هاشمی
اگر نسبت به
مخدوش شدن
اعتبار سیاسی
خود در ماجرای
مستند «منروحانی
هستم» دغدغهای
ندارد اما
قطعا باید در
اندیشه
پاسخگویی به
سوالات
فراوانی باشد
که نسبت به
وضعیت معیشت
مردم به وجود
آمده است. اگر
آقای هاشمی از
زنان میگوید–
حال دغدغه او
درست باشد یا
غلط– قطعا باید
از وضعیت نان
هم بگوید. طرح
موضوعات
نمایشی برای
رسانهها و
حاشیهسازی
برای انحراف
افکارعمومی
از مسائل اصلی
برای مردم نان
نمیشود. آقای
هاشمیرفسنجانی
باید این
روزها درباره
وعدههای
اقتصادی که به
مردم داده شد،
سخن بگوید. اینکه
چرا گرانی
بیشتر شده
است؟ چرا مردم
تاثیر
اقدامات این
دولت در سفره
خود را احساس
نمیکنند. چرا
بهرغم وعدههای
داده شده
درباره تحریمها
قیمت خودرو
افزایش یافته
است؟ درآمد
حاصل از
افزایش حاملهای
انرژی در کدام
حوزهها مصرف
میشود؟ چرا
بهرغم
افزایش قیمت
حاملهای
انرژی یارانهها
افزایش
نیافت؟ چرا به
رغم وعدههای
داده شده
میانگین شیب
افزایش قیمتها
بین 50 تا 70 درصد
بوده است؟ چرا
بهرغم توقف
غنیسازی 20
درصد و
امتیازات
هستهای
فراوانی که به
غرب داده شد،
هنوز حتی یک
دلار نیز از
محل آزادسازی
4 درصد از
داراییهای
بلوکه شده،
وارد کشور
نشده است؟ چرا
بهرغم وعدههای
انتخاباتی
رئیسجمهور،
هر روز شاهد
ارائه طرحهای
دولتی برای
برچیدن
یارانه نقدی
هستیم؟ و سوالات
بیشمار دیگری
نیز وجود دارد
که مردم در
حوزه معیشت
خود مطرح میکنند
و هنوز هیچیک
از مسؤولان
دولتی و
حامیان آنها
به آن پاسخ
ندادهاند.
افکار عمومی
انتظار دارد
به جای طرح
مسائل حاشیهای
به این موضوعات
و به طور ویژه
به معیشت مردم
پرداخته و توجه
شود. این دولت
برآمده از
وعدههای
متنوع معیشتی
است. حال
موضوع معیشت
به حاشیه رفته
و هر روزه
شاهد اظهارات
حاشیهای از
سوی دولتیها
هستیم که
موضوع معیشت
را به حاشیه
میبرد. آقای
هاشمی بهتر
است به این
سوالات پاسخ دهد
و بهتر است
دغدغه خود را
نیز بر دغدغه
مردم منطبق
کند.
http://www.vatanemrooz.ir/Newspaper/Page/1311
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جعفری
دولتآبادی:
گزارشی از سوی
دولت درباره
«من روحانی هستم»
ارائه نشده
است
هیاهو
برای هیچ؟!
وطن
امروز ـ 18
اردیبهشت 1393
گروه
سیاسی: «دولت
هنوز گزارشی
درباره موارد
ادعایی تخلف
در مستند من
روحانی هستم
ارائه نکرده
است»، این را
دیروز عباس
جعفری دولتآبادی،
دادستان
عمومی و
انقلاب تهران
مطرح کرد. به
گزارش «وطنامروز»،
این اظهارنظر
از سوی
دادستان
تهران در حالی
صورت گرفت که
پیش از این
دولتیها در
اظهارات
مختلفی
خواستار
برخورد قضایی با
مستند «من
روحانی هستم»
شده بودند.
بررسی واکنش
دولتیها به
این مستند که
شامل سخنگوی
دولت، معاون حقوقی
و وزیر فرهنگ
و ارشاد میشود
از اصرار دولت
بر برخورد با
عوامل سازنده
«من روحانی
هستم» خبر میدهد
تا جایی که
الهام امینزاده،
معاون حقوقی
رئیسجمهور
پیش از این با
کذب خواندن
بخشهایی از
این مستند، از
پیگیریهای
مکرر و یکهفتهای
خود در تماس
با دادستان در
روند پیگیری
این موضوع خبر
داده بود. بهرغم
فشار دولت به
قوه قضائیه در
برخورد با این
مستند اما
آنچه دیروز
جعفری دولتآبادی
مطرح کرد
گویای آن است
که هیچ
استدلال یا
گزارشی مبنی
بر تخلف این
مستند از سوی
دولت به
دادستانی
ارائه نشده
است. به گزارش
فارس، دادستان
تهران که در
حاشیه مراسم
تودیع و معارفه
سرپرستان
دادسراهای
نواحی 21 و 27 به
سوالات
خبرنگاران
پاسخ میداد
در پاسخ به
پرسشی مبنی بر
اینکه اخیراً
معاون حقوقی
رئیسجمهور
از دادستانی
تقاضای
رسیدگی به
مستند من
روحانی هستم
را داشته است،
آیا جنابعالی
در این باره
اقدامی کردهاید،
اظهار داشت:
قرار شده
معاونت حقوقی
رئیسجمهور
مواردی که
مدعی هستند
خلاف واقع است
را به ما
گزارش دهند تا
آن را مورد
بررسی قرار دهیم
اما تاکنون از
سوی معاونت
حقوقی گزارشی
به ما ارائه
نشده است. پیش
از این الهام
امینزاده،
معاون حقوقی
رئیسجمهور
درباره این
مستند و در
پاسخ به این
سوال که «آیا
دولت از مستند
من روحانی
هستم شکایت
کرده و در
صورت شکایت
پرونده در چه
مرحلهای
است؟» به نسیم
گفته بود:
دولت از این
مستند شکایت
نکرده است و
دادستانی
تنها به عنوان
مدعیالعموم
در این مسأله
ورود کرده است
و به دلیل ابهامات
موجود در
مستند از هفته
گذشته به صورت
مرتب با
دادستان در
حال تماس
تلفنی هستیم و
با آنها
همکاری میکنیم.
وی در پاسخ به
این سوال که
با توجه به
اسناد موجود،
دولت دقیقا با
چه قسمتی از
این مستند
مخالف است؟
تصریح کرد:
دولت اصلا
شکایتی نکرده
و طبق قانون،
دادستانی به
عنوان مدعیالعموم
در این پرونده
وارد شده است.
معاون حقوقی
رئیسجمهور
در پاسخ به
سوالی دیگر
مبنی بر اینکه
ابهاماتی که
از نظر دولت
در این مستند
وجود دارد به
کدام بخش آن
مربوط میشود؟
خاطرنشان کرد:
ابهاماتی در
این مستند وجود
دارد که به
طور مثال آقای
روحانی اصلا
در ماجرای مک
فارلین حضور
نداشته و حضور
ایشان کذب
است. اکنون و
بعد از ورود
دادستان
تهران به
موضوع مستند
«من روحانی هستم»
و اظهارات
صریح دولتیها
مبنی بر توهینآمیز
و خلاف واقعبودن
این مستند،
افکار عمومی
جامعه منتظر
گزارش رسمی
دولت درباره
بخشهایی از
این مستند است
که بنا بر
ادعای دولت
خلاف واقع
مطرح شده است.
دولتی که حتی
در عالیترین
جایگاه، یعنی
رئیسجمهور
نسبت به این
مستند روایی
انتقادات و هجمه
شدیدی وارد
کرد؛ اکنون
باید توضیح
دهد کدام بخش
از این مستند
و بر اساس چه
استدلالی دارای
ابهام یا
ایراد بوده
است. جامعه طی
چند هفته اخیر
با موجی از
اتهام و افترا
علیه عوامل
این مستند درگیر
بوده در حالی
که بهرغم
درخواست
دادستان،
هنوز هیچ
استدلالی برای
برخورد با این
مستند از سوی
دولت ارائه
نشده است.
جدای از اصل
واکنش دولت به
مستند «من روحانی
هستم» و تقاضا
از قوه قضائیه
برای ورود به این
موضوع نوع واکنش
دولتیها هم
به این مساله
قابل توجه
است. علی
جنتی، وزیر
فرهنگ و ارشاد
اسلامی که در
حقیقت متولی امور
فرهنگی در
دولت یازدهم
محسوب میشود
و برخی
اقدامات این
روزهای وزارت
تحتنظر وی
موجی از
اعتراض در
میان جامعه به
ویژه مراجع
تقلید و علما
ایجاد کرده
است در حالی
چندی پیش
درخواست صریح
خود مبنی بر
برخورد قوه
قضائیه با این
مستند را مطرح
کرد که مستند
را ندیده بود(!)
وی درباره
انتشار این
مستند به
ایسنا گفته
بود: این فیلم
یک توهین
آشکار به شخص
رئیسجمهور
است و دستگاه
قضایی باید با
عوامل آن برخورد
کند. وی
همچنین افزود:
انتشار فیلم
«من روحانی
هستم» بدون
مجوز و طی
مراحل قانونی
صورت گرفته
است و یک
توهین آشکار
به شخص رئیسجمهور
است. بعد از
این اظهارنظر
جنتی در حاشیه
افتتاحیه
خانه فرهنگ
ایثار و
مقاومت در
نمایشگاه
کتاب، وی در
پاسخ به این
سؤال که آیا
خودتان این
مستند را دیدهاید،
گفته بود: من
فیلم را ندیدم
اما پیرامون این
مستند مطالبی
را خواندهام.
وزیر ارشاد
همچنین
درباره مستند
«من روحانی
هستم» و اینکه
دستور پیگیری
این مستند را
دادهاید اما
دو دانشجو آن
را ساختهاند
گفته بود: هیچ
کس مانع نقد
نیست. هرکس
نقدی داشته
باشد میتواند
ارائه کند و
هیچ کس مانعش
نمیشود. وزیر
فرهنگ و ارشاد
اسلامی توضیح
داد: این
اتهامات
نارواست آن هم
به شخصیت بارز
و برجستهای
مثل دکتر
روحانی که
سابقه ایشان
در انقلاب از
سال 1340 تا به
امروز کاملاً
روشن و شفاف
است. محمدباقر
نوبخت،
سخنگوی دولت
نیز چندی پیش
در نشست هفتگی
خود مستند من
روحانی هستم
را مغرضانه
خواند و
خواستار
پیگیری قضایی
در اینباره
شد. وی در پاسخ
به سوالی
درباره علت
مخالفت دولت
با پخش مستند
«من روحانی
هستم»، گفته بود:
این فیلم که
به صورت سیدی
منتشر شده با
اهدافی
مغرضانه تهیه
شده و مجموعهای
تحریف شده است
که قابل پیگرد
قضایی است. از
قوه قضائیه
انتظار داریم
نسبت به این
موضوع رسیدگی
لازم را انجام
دهد، البته
دادستان کل
کشور اعلام
کرده در
راستای پیگرد
قضایی و
قانونی اقدامات
لازم را انجام
خواهند داد.
زیباکلام:
خاطرات هاشمی
درست است
صادق
زیباکلام از
حامیان دولت
در پاسخ به
این سوال که
آیا شما خاطرات
آقای هاشمی را
به عنوان یک
سند قابل استناد
قبول دارید،
اظهار داشت:
خاطرات آقای
هاشمی را به
صورت کامل
قبول دارم،
فقط ممکن است
ایشان یکسری
مسائل را به
خاطر مصلحت
کشور نگفته
باشد. به
گزارش نسیم،
وی در پاسخ به سوال
دیگری مبنی بر
اینکه آیا
ماجرای مک
فارلین که در
مستند «من
روحانی هستم»
به نقل از
خاطرات آقای
هاشمی مطرح
شده، درست
است؟ گفت:
درباره مکفارلین
اصل بحث مطرح
نشده است، این
مستند جریان
مکفارلین را
به صورت یک
خیانت
درآورده که
همه دارند از
آن فرار میکنند
و ماجرای «کی
بود کی بود من
نبودم» شده
است. این فعال
اصلاحطلب
البته در پاسخ
به این سوال
که آیا شما
این مستند را
دیدید؟ پاسخ
منفی داد. وی
در پایان در
پاسخ به این
سوال که با
وجود سندیت
خاطرات هاشمیرفسنجانی،
آیا حضور
روحانی در مک
فارلین را
تایید میکنید،
خاطرنشان کرد:
بله! یقینا
درست است.
http://www.vatanemrooz.ir/?nid=1312&pid=2&type=0
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ایسنا
ـ یکشنبه ۱۴
اردیبهشت ۹۳ |
۱۵:۱۱
پایهها
و مبانی علم و
دانش،
اسلامی،
مسیحی و یهودی
ندارد
انتقاد
روحانی از
نحوه اسلامی
کردن علوم انسانی
اگر
صبح تا شب
شعار دهیم هیچ
مشکلی حل نمیشود
البته من با
شعار مخالف
نیستم اما
شعار را راهحل
نمیدانم،
بلکه باید
بفهمیم در
دنیا چه میگذرد
و راهحلهای
گذشته چقدر
غلط بوده است.
البته به
گذشته خود اشاره
میکنم یعنی
همین هشت ماهی
که از آغاز
دولت میگذرد،
مگر ما
معصومیم و غلط
و اشتباه
نداریم؟
رییسجمهور
گفت: این دولت
از آغاز تاکید
داشته است و
امروز هم
تاکید میکند
راهی جز
اعتدال، دوری
از افراط،
تفریط، تحجر و
تسلیم دیگران
نبودن و راهی
جز عقلانیت نمیشناسد.
حجتالاسلام
و المسلمین
حسن روحانی که
به مناسبت روز
معلم در جمع
اساتید و
معلمان نمونه
کشور سخن میگفت،
با اشاره به
تجربه خود در
دوران سیاست و
زمان نهضت
انقلاب
اسلامی تا
امروز، اظهار
کرد: در این
دوران همیشه
مسئولیتی در
حوزههای
مختلف بر عهده
داشتهام و آنچه
که میفهم این
است که تندروی
و افراط به ما
لطمه زده است
و تندروی و
افراط برای
مملکت نفعی
نداشته است.
وی
با تاکید بر
اینکه باید
مسیر اعتدال و
عقلانیت را در
پیش بگیریم،
خاطرنشان کرد:
باید فضای
آرام بحث و
انتقادپذیری
در دانشگاهها
وجود داشته
باشد و اگر اشکالی
مطرح شد، باید
به آن پاسخ
بدهیم، نه اینکه
منتقدان را به
کمیته
انضباطی
ببریم، بلکه
باید از اشکال
و نقد استقبال
کنیم و به آن
پاسخ بدهیم.
رییسجمهور
تصریح کرد:
آنچه من میفهم
این است که
این کشور با
تقابل نمیتواند
در دنیا موفق
باشد و راه
این دولت راه
تعامل سازنده
با دنیاست، اما وقتی
ما حرف از
تعامل سازنده
میزنیم، میگویند
میخواهید با
دنیا بسازید؟
نخیر، پس میخواهیم
در برابر دنیا
خنجر بکشیم.
روحانی
افزود: ما میخواهیم
با دنیا منطقی
صحبت کنیم،
البته ممکن است
در مواردی
مشکلات حل
نشود، اما
صددرصد راهحلی
دارد که باید
به دنبال راهحل
بگردیم.
رییسجمهور
با بیان این
که این دولت
معتقد است در
این کشور
تحریم، ظلم
بزرگ برای ملت
ایران است، خاطرنشان
کرد: اگر کسی
از تحریم خوشش
میآید
استدلالش را
بگوید، اما ما
میگوییم
تحریم یعنی
نتوانیم جنسی
را صادر یا وارد
کنیم یعنی رفت
و آمد اساتید
و حضور در
مراکز علمی
محدود شود.
روحانی
با طرح این
پرسش که مگر
کشوری در دنیا
میتواند
بگوید در حوزه
علم از دنیا
بینیاز است؟
گفت: باید از
دیگران
بیاموزیم و
باید رفت و
آمدهای علمی
داشته باشیم و
در کنفرانسهای
علمی حضور
داشته باشیم،
اما شاهدیم
وقتی استادی
با یک خارجی
حرف میزند
عدهای میگویند
نکند جاسوسی
شده است و
بعضیها
انگار سلولشان
با شک ساخته
شده است در
حالیکه باید
به اساتیدمان
اعتماد کنیم و
بگذاریم
بیاموزند و
یاد بگیرند. در همین
راستا آقایی
را میشناسم
که میگفت
باید کاری
کنیم زبان انگلیسی
جایی تدریس
نشود، چون
خطری بزرگ
است، من این
حرفها را نمیفهمم
و شاید از
قدرت درک من
خارج است.
وی
با بیان اینکه
در دنیای
امروز تربیت
دانشجو به
مفهوم آموزش
دادن متدهای
تحقیق و
مطالعه است،
خاطرنشان کرد:
استاد باید
متد و نحوه
استفاده از
علم را به
دانشجو
بیاموزد و اینکه
چطور میتوانیم
از دنیای علم
و دانش بهره
ببریم. همچنین
استاد باید یک
زبان علمی را
به دانشجو یاد
بدهد که من
غیر از این را
نمیفهمم و
درک نمیکنم.
رییسجمهور
به عنوان فردی
که سالها در
کار پژوهش و
در حوزه و
دانشگاه حضور
داشته است،
گفت: کلید را
در این میدانم
که به دانشجو
متد، زبان و
راه تحقیق و
مطالعه یاد
بدهیم که
مجتهد همین
کار را میکند
و در حوزه نیز
به طلاب متد
را یاد میدهند.
روحانی
با بیان اینکه
ما باید در
شرایط امروز
ببینیم
دانشگاه چگونه
میتواند
مفیدتر باشد
تا در نهایت
به تولید، خدمات
کارآمد، ثروت
ملی، قدرت ملی
و بهبود زندگی
مردم تبدیل
شود، اظهار
کرد: اگر
دانشجو تبدیل به
کاغذی به نام
مدرک و مدارکدار
بیکار در
جامعه شود یک
ایراد است که
باید آن را
رفع کنیم و ما
برای حل این
مشکلات به شما
معلمان و
اساتید
امیدواریم
چون شما تجربه
دارید و همه
باید دست به
دست هم دهیم و
به این مشکلات
رسیدگی کنیم
پس از شورای
عالی انقلاب
فرهنگی تا دولت،
هیاتهای
علمی،
دانشگاهها و
اساتید همه
باید با هم
راه بهتر را
یاد بگیریم تا
از راه بهتر
به کشور،
نظام، انقلاب
و تاریخ خود
خدمت بیشتر
کند
به
گزارش ایسنا،
حجتالاسلام
و المسلمین
حسن روحانی در
آغاز دیدار
خود با اساتید
و معلمان
نمونه کشور که
به مناسبت روز
معلم در سالن
شهید بهشتی
ساختمان
ریاستجمهوری
برگزار شد، با
بیان اینکه
هفته معلم،
هفته تجلیل از
شخصیتهای
والایی است که
کلید علم،
دانش و پژوهش
و توسعه و
پیشرفت کشور در
دستان پرتوان
آنان است،
اظهار کرد: به
همه اساتید و
معلمین عزیزی
که افتخار
استاد نمونه
را کسب کردند
تبریک میگویم
گرچه استاد
همواره نمونه
است، اما شخصیتهای
فرهیخته و
استاد نمونه،
نمونه نمونه
هستند یعنی
نور علیالنور.
وی
در ادامه با
گرامیداشت
یاد استاد شهید
آیتالله
علامه مطهری،
ایشان را به
راستی شخصیتی نمونه
دانست و گفت:
شهید مطهری
خوب فهمید و
درک کرد و درس
خود را خوب
خواند و همه
افتخارات از
همین پایه
نشات میگیرد
یعنی آنکه خوب
میخواند و
خوب میفهمد و
میتواند
نمونهای
باشد که برای
نسل جوان ما
راه فهم علم و
درک دانش را
هموار کند.
رییسجمهور
با بیان اینکه
بالاتر از
فهم، درک،
اخلاق، ایمان
و ایثار،
آمادگی برای
حل معضلات و
مشکلات فکری،
دینی،
اخلاقی،
سیاسی و
اجتماعی
جامعه است،
گفت: حلالمسائل
و حلالمشکلات
بودن مهم است.
اینکه در کدام
کلاس، دانشگاه
یا شهرستان
باشیم مهم
نیست، بلکه
باید بدانیم
مشکل امروز
کشور و جامعه
کجاست و آستینها
را بالا بزنیم
و در رشتهای
که تخصص داریم
به گونهای
شاگرد پرورش
دهیم و افکار
نسل جوان را
هدایت کنیم تا
حداقل مشکلات
را کم کنیم.
روحانی
با بیان اینکه
باید بدانیم
امروز جامعه
ما به چه دانش
و رشته و راهحلی
نیاز دارد،
یعنی علم را
کاربردی
کنیم، تصریح
کرد: دانشگاه
ما انباشت
اطلاعات برای
دانشجویان در
شب امتحان
برای نمره و
در نهایت برای
دریافت مدرک
نباشد و در
واقع دانشگاه
ما نباید مدرکگرا
باشد و مراکز
دانشگاهی ما
تنها آموزشی
نباشند بلکه به
پژوهش نیز بها
داده شود تا
دانشگاه
بتواند مطالبات
اجتماعی
کشوری را پاسخ
دهد و بتواند
به عنوان
بهترین یار
برای دولت در
حل مشکلات جامعه
باشد پس
دانشگاه
نیازمند
تغییر و
تحولات فراوان
است و نیاز
دارد از این
صورت به مغز و
معنا دست
یابد.
وی
با بیان اینکه
از دید قرآن
بالاترین
افتخار انسان
و معیار ترجیح
انسان بر
فرشته، قدرت
تعلم و سپس
تعلیم انسان است،
گفت: امتیاز
انسان آن است
که از طریق
علامت میآموزد
و آنکه از
طریق علامت و
علم به تمام
دانشهای
جهان میرسد،
انسان است پس
حال که خداوند
این استعداد را
در ما قرار
داده است باید
از آن استفاده
کنیم و در
دنیای بیکران
علم و دانش
بیاموزیم چون
هر چه که
آموختهایم و
خواهیم آموخت
ناچیزی از این
دنیای بیکران
است.
رییسجمهور
با تاکید بر
اینکه هیچ
صفتی برای
انسان برتر از
صفت انتخاب و برگزیدن
نیست، گفت:
امروز باید
رشتههای
علمیمان را
نیز گزینش
کنیم.
روحانی
با طرح این
پرسش که
دانشجویان پس
از فارغالتحصیلی
از دانشگاه
کجا جذب میشوند؟
و چه کسانی در
انتظار پایان
دوران تحصیلی
دانشجویان
هستند تا برای
کارآفرینی از
آنها بهره
بگیرند؟
افزود: باید
دانشگاه را به
مقام و منزلتی
برسانیم که در
پایان سال
تحصیلی دلهای
فراوانی
خوشحال شوند
که مهندس،
پزشک و متخصصی
را که نیاز
داشتهاند
پیدا کردهاند،
اما اگر پایان
ترم تحصیلی
تبدیل به اندوهی
برای دانشجو و
پدر و مادرش
شود یک ایراد
است که این
پایان غمانگیز
مسیر علم و
دانش در کشور
ما باید برایش
چارهاندیشی
شود.
وی
با بیان اینکه
امروز صدها و
هزارها متخصص
را نیاز داریم
تا بتوانیم
معضلات کشور
را حل کنیم،
تصریح کرد: به
همه اساتید،
بزرگان و
دانشگاهیان
احترام میکنم
چرا که خود
نیز هم حوزه و
هم دانشگاه را
میشناسم و
بیش از ۱۰ سال
در حوزه و کمی
کمتر در دانشگاه
درس خواندهام
پس در حد یک
طلبه و
دانشجو، حوزه
و دانشگاه را
میشناسم و
اعتقاد دارم
حوزه و
دانشگاه باید
به کمک دولت و
نظام به پا
خیزند.
رییسجمهور
افزود: وقتی
دولت اعلام میکند
در شرایط رکود
تورمی هستیم و
راهی جز اینکه
در مرحله اول
تورم را کاهش
دهیم و سپس به
دنبال رکود
رویم نمیبینیم،
اساتید
دانشگاه باید
نقد و
راهنمایی کنند
و دانشگاهها
مقاله و نامه
به وزرای
اقتصادی،
معاونان و رییسجمهور
ارسال کنند
اما در تمام
هشت ماهی که
دولت فعالیت
خود را آغاز
کرده است و
پیچیدگیهای
اقتصادی را
مطرح کرده
تعداد نامهها
و راهنماییها
از طریق
اساتید
دانشگاهها
زیاد نبوده
است البته
نامههایی که
به دستم رسید
و همه آنها را
محترم میدانم
که بعضی آنها
با لحن تشویق
و امید و برخی با
لحن نقد بوده
است را خواندهام
و اشکال را در
لحن نامهها
نمیدانم اما
به نظر من
اشکال در این
است که تعداد
آنها کم بوده
است.
روحانی
افزود: آیا از
دید شرعی،
قانونی، ملی، انقلابی
وظیفه استاد
سر کلاس این
است که متن را
به دانشجو
بیاموزد و
تمام وظیفه یک
استاد این است
که فصولی از
یک کتاب را
انتخاب کرده و
طی پانزده تا
هفده جلسه
برای
دانشجویان
تبیین کند و
پس از آن از
دانشجو
امتحان
بگیرد؟
وی
با اشاره به
گزارشهایی
که رسیده است
مبنی بر اینکه
اساتیدی در
هفته ۲۵ یا ۳۵
ساعت در چند
شهرستان
تدریس میکنند،
گفت: آیا
استادی که ۲۵
تا ۳۵ ساعت در
چند شهرستان
تدریس میکند
اصلا وقت این
را دارد که
ببیند بر سر
علم چه آمده
است؟ و بداند
از زمانی که
او دانشجو
بوده است و
حالا که تدریس
میکند، علم
ساعت به ساعت
در حال تحول
بوده است.
رییسجمهور
افزود: استادی
در هفته دو
مقاله سطح بالا
در رشته تخصصی
خود مطالعه
نکند به گذشته
تعلق دارد و
نمیداند چه
خبر است پس
اساتید باید
پژوهش کنند و دانشجو
را هم وادار
به پژوهش
کنند، نه فقط
متنی را به او بیاموزند
و بعد از او
امتحان
بگیرند.
روحانی
با بیان اینکه
تا حدودی از
دنیای سیاست
خارجی اطلاع
دارم، گفت: با
یک دنیای
پیچیده روبرو
هستیم و در یک منطقه
پیچیده قرار
گرفتهایم و
قدرتهای
بزرگ هر روز
نه تنها برای
ما، بلکه برای
دوستان و
همسایگان و
رقبایشان برنامه
میریزند، پس
ما چه باید
بکنیم؟ و چطور
دانشجوی ما
باید بداند در
دنیا چه میگذرد
و چطور باید
با مسائل
سیاسی جهان و
منطقه برخورد
کنیم؟
وی
با بیان اینکه
حل معضلات
سیاسی، شعار
نیست، بلکه
باید راهحل
پیدا کنیم،
خاطرنشان کرد:
اگر صبح تا شب
شعار دهیم هیچ
مشکلی حل نمیشود
البته من با
شعار مخالف
نیستم اما
شعار را راهحل
نمیدانم،
بلکه باید
بفهمیم در
دنیا چه میگذرد
و راهحلهای
گذشته چقدر
غلط بوده است.
البته به
گذشته خود
اشاره میکنم
یعنی همین هشت
ماهی که از
آغاز دولت میگذرد،
مگر ما
معصومیم و غلط
و اشتباه
نداریم؟
رییسجمهور
خاطرنشان کرد:
باید افرادی
که دنیا، سیاست،
حقوق و منطقه
را میشناسند
و عظمت و زجر
این ملت را میفهمند
انتقاد کنند و
اشکالات را
بیان کنند و بگویند
که راه غلط
بوده و راه
صحیح این است
پس انتقاد حق
همه است بخصوص
اساتید که
تجربه لازم را
دارند.
روحانی
با اشاره به
اینکه گفته
میشود باید
علوم انسانی
را اسلامی
کنیم، گفت: حتما
باید این کار
بشود اما باید
توجه داشته
باشیم که کجا
را باید
اسلامی کنیم و
راه را اشتباه
نپیماییم چون
پایهها و
مبانی علم و
دانش،
اسلامی، مسیحی
و یهودی ندارد
و پایههای
علم جهانی است
و جغرافیا نمیشناسد.
متدها هم
جهانی هستند
اما اهداف
متفاوتند و هر
کشوری اهداف
خود را دارد
پس اگر میخواهیم
علم در کشور
کاربردی شود
باید آن را بومیسازی
کنیم.
وی
اضافه کرد:
اگر میگوییم
بخشهایی از
علم از بنیان
برای مبارزه
با اسلام
ساخته شده است
باید بررسی
کنیم و اگر
چنین بود
مبارزه کنیم
اما اینکه بگوییم
بانکداری میتواند
اسلامی باشد
به این معناست
که مبانی، شیوهها
و اهدافی دارد
که باید آن را
به مبانی، فرهنگ
و اهداف
کشورمان بومیسازی
کنیم.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
انتقاد
حجتالاسلام
غلامی از
اظهارات رئیسجمهور
درباره علوم
انسانی
نظر
آقای روحانی
با مطالعه
تغییر میکند
گروه
سیاسی ـ وطن
امروز :
اظهارات چندی
پیش حسن
روحانی، رئیسجمهور
درباره اسلامیشدن
علوم انسانی
با اعتراض
اساتید و
متخصصان این
حوزه مواجه
شده است. حجتالاسلام
رضا غلامی،
رئیس شورای
سیاستگذاری کنگره
بینالمللی
علوم انسانیِ
اسلامی دیروز
نسبت به اظهارات
آقای روحانی
اعتراض کرد و گفت: اظهارنظر
اخیر رئیسجمهور
محترم درباره
علوم انسانیِ
اسلامی فاقد
وجاهت علمی
بود. ایشان
ظاهراً با نظریههای
رایج فلسفه
علم و نقش
کلیدی جهانبینی
و باورهای
بنیادین در
شکلگیری
مبانی و
متدلوژی علوم
انسانی و
اجتماعی آشنایی
چندانی
ندارند. به
گزارش
خبرگزاریها،
وی اظهار
داشت: از طرف
دیگر، انتظار
میرود جناب
آقای دکتر
روحانی به جای
قضاوت یکسویه
و برخورد تحکمآمیز
با ساحت دانش
که ظاهراً
قرار است به
یک رویّه
تبدیل شود،
اظهارنظر
درباره امکان
یا عدمامکان
شکلگیری
علوم انسانیِ
اسلامی، یا
کارآمدبودن یا
نبودن آن را
به اساتید
حوزه و
دانشگاه و کرسیهای
نقد و مناظره
بسپارند و
برای چندین
هزار استاد و
محققی که
لااقل طی 35 سال
گذشته در این
مسیر گامهای
بلندی
برداشتهاند،
احترام قائل
شوند. حجتالاسلام
غلامی افزود:
جالب است که
امروز علوم انسانیِ
اسلامی نه
تنها در
ایران، بلکه
در شماری از
دانشگاههای
مهم جهان
اسلام،
طرفداران جدی
دارد و برای
گسترش آن،
دپارتمانهای
علمی متعددی
دایر شده است.
رئیس کنگره
علوم انسانیِ
اسلامی ادامه
داد: ما طی ماههای
اخیر خبرهایی
شنیده بودیم
که مدیریت بعضی
دانشگاهها،
از ادامه همان
حمایتهای
ناچیز خود از
فعالیت
اساتید در
زمینه علوم
انسانیِ
اسلامی نظیر
اقتصاد
اسلامی سر باز
میزنند و
امروز با
فرمایشات
رئیسجمهور،
ریشه رفتار
مدیریت جدید
این معدود دانشگاهها
مشخص میشود.
از نظر ما،
مواجهه شبهسیاسی
با علم و
ایجاد
محدودیت برای
رشد اندیشههای
خارج از علایق
جریان
روشنفکری
سکولار، جزو
همان خطقرمزهایی
است که چندی
پیش جناب آقای
روحانی، آنها
را مانع
پیشرفت علوم انسانی
در ایران
معرفی کرده
بودند. حجتالاسلام
غلامی تاکید
کرد: استدعای
اینجانب از
جناب آقای
دکتر روحانی
این است که
وقتی را به
شماری از
اساتید و
پژوهشگران
فعال در این
عرصه اختصاص
دهند تا ضمن
تقدیم دهها
مقاله و کتاب
درجهیک در
موضوع امکان و
چگونگی شکلگیری
علوم انسانیِ
اسلامی و مزیتهای
آن، نسبت به
علوم انسانیِ
سکولار،
درباره معنا و
مبنای تحول
بنیادین در
علوم انسانی و
اثرات بازشدن
چتر جهانبینی
اسلامی در
بالای سر آن،
آزادانه به
گفتوگو
بنشینند. وی
در پایان
اظهار امیدواری
کرد با
برگزاری این
جلسه در حضور
آقای روحانی و
البته انجام
مطالعات کافی
از سوی رئیس
محترم جمهور،
در نظرات
ایشان
تجدیدنظر اساسی
صورت گیرد.
http://www.vatanemrooz.ir/?nid=1312&pid=2&type=0
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در
حاشیه
اظهارات رئیسجمهور
درباره علوم
انسانی؛
آقای
روحانی!
حواستان به
امپریالیسم
علمی هست؟
تاریخ
انتشار : سه
شنبه ۱۶
ارديبهشت
۱۳۹۳ ساعت
۱۳:۴۸
دینی
شدن یا اسلامی
شدن علوم در
معنای حداقلی خود،
مستلزم تغییر
در مبانی است،
حال آن که
رییس جمهور به
اشتباه مبانی
علوم را جهانی
خواندند؛
نگاهی که
یادآور نگاه
منسوخ و ممسوخ
شده
پوزیتیویسم
کلاسیک است.
آقای
روحانی!
حواستان به
امپریالیسم
علمی هست؟
سرویس
اندیشه جهاننیوز
- محسن سلگی:
اخیراً آقای
حسن روحانی در
دیدار با
اساتید، با
اشاره به اینکه
گفته میشود
باید علوم
انسانی را
اسلامی کنیم،
گفته است:
«پایهها و
مبانی علم و
دانش،
اسلامی،
مسیحی و یهودی
ندارد و پایههای
علم جهانی است
و جغرافیا نمیشناسد.
متدها هم
جهانی هستند
اما اهداف
متفاوتاند و
هر کشوری
اهداف خود را
دارد پس اگر
میخواهیم
علم در کشور
کاربردی شود
باید آن را
بومیسازی
کنیم.»
در
پاسخ رییس
جمهوری محترم
باید گفت که
دست بر قضا
مشکل بنیادین
و اصلی ما با
علوم غربی در
مبانی و پایه
های آنهاست و
نیز این ادعای
امپریالیسم
علمی، که مدعی
جهانی بودن،
جهانی سازی و
حذف نظریه های
دیگر است. از
این رو، این
بیان رییس
جمهور که پایه
های علم را جهانی
می داند، همان
چیزی است که
از آن تحت
عنوان
امپریالیسم
علمی یاد
کردیم. گرچه
خود این انگاره
که مدعای اصلی
پوزیتیویسم
کلاسیک است، امروزه
در خود غرب
نیز با چالش
هایی جدی
مواجه گشته و
بسیاری
دانشمندان و
نظریه پردازان
غربی منکر و
منتقد نظریه
جهانیبودن
مبانی علم
هستند.
مشکل
اصلی علوم
غربی نسبت به
ما و مسائل
ما، در مبانی
و ریشهها یا
همان
زیربناست. در
حقیقت حداقل
کاری که میتوان
برای بومیسازی
کرد،
تغییردادن
مبانی است که
به مراتب سهلتر
از تغییرات
رویّهای- و
نه رویهای-
است (در سطح و
از حیث رویه
ای به مراتب
آسانتر میتوان
متوقع علم
بومی و اسلامی
بود تا در
رویّه یا سازو
کارها).
«بومیسازی
حداقلی» به
معنای تغییر
نگاه و حیث
نیت دانشمندان
و صاحبان علم
است؛ اینکه
برای هدفی الهی
دانشمندان به
سراغ علم
بروند و بدان
نگاه کنند، نه
برای اهداف
مادی،
اقتصادی و حتی
برای خود علم
(علم برای علم
به عنوان
انگاره عصر
قرن نوزدهمی).
ساز
و کار دست
یابی به علم
دینی
برای
طرح علم دینی
ضروری است که
مبانی اصلی دین
را استخراج
کنیم و آن
مبانی را
مفروض دانشمندان
در حوزههای
مختلف علمی
قرار دهیم تا
دانشمندان
نظر به آن
مبانی اظهار
نظر کنند. در
این جا به این
مبانی می
پردازیم.
ضرورت دارد تا
ابتدا به
مبانی علم
دینی به مثابة
بنیان و ستون
فقرات
ساختمان و
بنای علم دینی
پرداخته شود.
مبانی:
۱. جامعیّت
دین و وحدت در
روابط علم و
دین
مؤلفه
و مبنای اساسی
که در بحث علم
دینی مطرح
است، بحث هویت
دین و معرفت دینی
است که با
نظریات ارائه
شده در بحث
علم دینی
پیوند خورده
است. مهم ترین
دیدگاه و
نظریه در باب
هویت دین و
معرفت دینی،
جامعیّت دین است.
یکی از مؤلفهها
یا مبانی علم
دینی این است
که چه رابطهای
بین علم و دین
فرض بگیریم.
اگر طبق مدل
ایان باربور
به رابطة تعارض
یا استقلال
قائل شويم،
نمی توانیم به
علم دینی
اعتقاد داشته
باشیم و حتّی
بسته به این
که از دو مدل
گفتگو و وحدت
کدام یکي را
برگزینیم، در
نظریه پردازی
در علم دینی
مؤثر واقع می
شود.
آیا
دین جامع است؟
اگر جامع است
به چه معنایی؟
در این باب
نظریههای
مختلفی و گاهی
متعارض مطرح
شده است و در این
نوشتار
نظریاتی را مد
نظر قرار می
دهیم که با
بحث علم دینی
در بین نظریه
پردازان
پیوند خورده
است. بر مبناي
جامعيت دين و
نيز وحدت علم و
دين به عنوان
نظريهاي
استوار بر
نگاه جامعيت
دين، نمي توان
ديدگاه تعارض
علم و دين و يا
حتّي نگاه
حداقلي گفتگو
را پذيرفت.
از
آن جایی که
شهید مرتضی
مطهری دین را
جامع و کامل
میداند، در
مورد علم دینی
میگوید:
«اساساً این
تقسیم درستی
نیست که ما
علوم را به دو
رشته تقسیم
کنیم؛ علوم
دینی و غیر دینی.
تا این توهم
برای بعضی پیش
بیاید که
علومی که
اصطلاحاً غیر
دینی نامیده
میشود از
اسلام بیگانهاند.
جامعیت و
خاتمیت اسلام
اقتضا میکند
هر علم مفید و
نافعی را که
برای جامعه
اسلامی لازم و
ضروری است علم
دینی
بخوانیم.»
آیتالله
جوادی آملی
نیز که قایل
به جامعیّت
دین است، بر این
اساس تمام
معارف و علوم
را مرتبط با
دین می داند:
«با اثبات دین
به عنوان
مجموعه ی
قوانین و
مقررات ثابتی
که مبین انسان
و جهان و
پیوند میان آن
دولت؟ نقش دین
نسبت به جمیع
معارف و علوم
آشکار میگردد
بر این مبنا
دین نه تنها
مخالف با عقل
نیست بلکه
مدلول اصول و
قوانین مبرهن
عقلی است.»
وی
بدان دلیل که
دین را جامع
می داند، در
مورد علم دینی
میگوید:
« علم اگر
علم است نمی
تواند غیر
اسلامی باشد زیرا
علم... تفسیر
خلقت و فعل
الهی است و
تبیین کار خدا
حتماً اسلامی
است... ».
ایشان
به مسانخت علم
و ایمان معتقد
بوده و بر آن
است که دین نه
تنها مغایر با
علم نیست،
بلکه میزانی
اساسی برای
قوانین علمی
می باشد. او
دربارۀ منظور
از علم دینی
میگوید که
اسلامی کردن
علوم به معنای
رفع عیب و نقض
حاکم بر علوم
تجربی رایج
است و اینکه
علوم طبیعی را
هماهنگ و
سازکار با
دیگر منابع
معرفتی
ببینیم، نه آن
که بنیان علوم
رایج را ویران
نموده و محتوای
کاملاً جدیدی
را در شاخههای
علوم انتظار
بکشیم.
همچنین
نگاه علامه
حسن زاده آملی
که مبتنی است
بر وحدت مطلق
و ملازمه علم
و دین، وحدتي
كه برخاسته از
جامعيت دين
است نیز قابل
طرح است. علامه
در دیدگاه
وحدت گرایانه
خویش تا
بدانجا پیش می
رود که علم را
از ذاتیات دین
معرفی می کند
و نیز همه
آداب و متون
دین را محض
علم می داند
از این رو از
نظر علامه هیچ
جدایی میان
علم و دین
وجود نداشته،
بلکه نسبت این
همانی میان آنها
مترتب است. در
واقع نگاه
علامه به علم
دینی و واقعی
بودن آن ریشه
در نگاه
جامعیّت و
عمومیت دین در
نزد وی دارد.
۲.
تفسیرالهی
نسبت به عالم
هستی:
در
نگرش سنتی سعی
می شد از جهان
تفسیر غایت گرایانه
ارائه شود و
جهان به عنوان
یک نظام اخلاقی
توصیف می شد،
در حالی که
علوم جدید
نگرش غایت
مدارانه از
عالم را حذف
کرد و امروزه علم
و عالِم
غالباً به علل
مادی توجه
دارد. اگر از
موضعِ علوم
جدید به جهان
نظر کنیم، در
جهان چنان
ضرورتی حاکم
شده که دیگر
به عنوان یک نظام
اخلاقی برای
فعل الهی تلقی
نمی شود.
نگرش
الهی را در
چهار محور زیر
می توان در
اندیشه و عمل
تحقق بخشید:
الف:
اعتقاد به اینکه
انسان دارای
یک بُعد معنوی
و روحی است و
نباید انسان
را به یک ساحت
مادی تقلیل
دهیم (این مسئله
در روان شناسی
مورد غفلت
قرار گرفته است).
ب:
تمام موجودات
دارای هدف و
غایتی هستند.
رَبَّنا ما
خَلَقْتَ هذا
باطِلاً
سُبْحانَكَ فَقِنا
عَذابَ
النَّار. (و
مي گويند)
بار الها اين
را بيهوده
نيافريدهاي،
منزهي تو، ما
را از عذاب
آتش نگاه دار
(آل
عمران/آیه۱۹۱).
ج:
أَفَحَسِبْتُمْ
أَنَّما
خَلَقْناكُمْ
عَبَثاً وَ
أَنَّكُمْ
إِلَيْنا لا
تُرْجَعُون:
آيا پنداريد
که شما را
بيهوده
آفريدهايم و
شما به نزد ما
بازگردانده،
نمی شويد؟ (مومنون/
آیۀ ۱۵).
د:
نفی
ماتریالیسم و
ماده باوری
(این باور ناصحیح
که جهان غیر
از ماده چیزی
نیست). وَ
قالُوا ما
هِيَ إِلاَّ
حَياتُنَا
الدُّنْيا
نَمُوتُ وَ
نَحْيا وَ ما
يُهْلِكُنا
إِلاَّ الدَّهْرُ
وَ ما لَهُمْ
بِذلِكَ مِنْ
عِلْمٍ إِنْ هُمْ
إِلاَّ
يَظُنُّونَ: آنها
گفتند: چيزى
جز همين زندگى
دنياى ما، در كار
نيست؛ گروهى
از ما می
ميرند و
گروهى جاى آنها
را میگيرند و
جز طبيعت و
روزگار ما را
هلاك نمىكند!
آنان به اين
سخن كه مىگويند،
علمى ندارند؛
بلكه تنها حدس
مىزنند!(جاثیه/
آیه ۲۴).
این
موارد بخشی از
مبانی مهم
دینی است که
باید آنها
را مفروض
گفتمانهای
خود قرار دهیم
تا به تدریج
ذائقة علمی ما
تغییر کرده و
به سبب آن
علمی دینی به
مرور زمان پدید
بیاید.
آن
چنان که گذشت،
دینی شدن یا
اسلامی شدن
علوم در معنای
حداقلی خود
مستلزم تغییر
در مبانی است،
حال آن که
رییس جمهور به
غلط مبانی
علوم را جهانی
خواندند؛
نگاهی که
یادآور نگاه
منسوخ و ممسوخ
شده پوزیتیویسم
کلاسیک است که
در خود غرب
انتقادات
مختلفی دیده
است و مسخ و
نسخ و فسخ را
تجربه خواهد
کرد. هم اکنون
رهیافت
انتقادی
(فرانکفورتی)،
رهیافت
مطالعات
فرهنگی،
رهیافت های
کیفی و پدیدارشناسانه
و ... به خوبی
توانسته اند
انگاره جهانی
بودن مبانی
علوم را به
چالش گرفته و باژگونه
کنند.
به
نظر میرسد،
جناب روحانی
گرچه خود
روحانی است،
اما به عنوان
بالاترین
مدیر اجرایی
کشور، بهتر است
وارد میادین
سخت نظریهپردازی
نشود.
http://www.jahannews.com/vdcbswbfsrhbswp.uiur.html
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نقدی
بر نگاه رئیس
جمهور به
«پایهها» و
«مبانی علوم»:
آیا
مبانی علم،
اسلامی و غیر
اسلامی دارد؟
مناظرههای
انتخاباتی
باید بگونهای
باشد که تبیینکننده
«ممیزاتِ
گفتمانی»
کاندیداهای
محترم بوده تا
بتواند احاطهی
پردههای
غبار بر
شعارهای پر
طمطراق را از
«ساحت اندیشهی
ملت» زدوده و
مردم با
شناختی واقعیتر،
انتخاب کنند.
هر چند مناظرههای
انتخابات 92
گفتمانیتر
از سال 88 بود
اما به دلیل
«غلبه شعارهای
اقتصادی» بر
سایر شعارها،
«نحوه برگزاری
جلسه مناظره»،
«عدم احساس
نیازِ
اجتماعی» به
چنین رویکردی
و... از شکل ایدهالِ
خود، فاصله
گرفت.
سرویس
اندیشه دینی
پایگاه 598 -
میثم گودرزی/
پس از سخنان
حجت الاسلام
دکتر روحانی
در مراسم
تقدیر و تجلیل
از اساتید نمونه
و برتر کشور ،
بسیار خرسند
شدیم که فضای
علمی کشور به
سویی روی
نهاده که
مسئولین
ارشد، ریشه حل
مشکلات را در
تبیین "مبانی
علوم" جستجو
میکنند. و
این یعنی
معطوف شدن
نگاهها به
ژرفترین
لایهی علم؛
لایهای که
منشا اختلاف
آراء و نظرات
است و تحول در آن،
بستری برای
«تولید علم»
خواهد بود.
مناظرههای
انتخاباتی
باید بگونهای
باشد که تبیینکننده
«ممیزاتِ
گفتمانی»
کاندیداهای
محترم بوده تا
بتواند احاطهی
پردههای
غبار بر
شعارهای پر
طمطراق را از
«ساحت اندیشهی
ملت» زدوده و
مردم با
شناختی واقعیتر،
انتخاب کنند.
هر چند مناظرههای
انتخابات 92
گفتمانیتر
از سال 88 بود
اما به دلیل
«غلبه شعارهای
اقتصادی» بر
سایر شعارها،
«نحوه برگزاری
جلسه مناظره»،
«عدم احساس
نیازِ
اجتماعی» به
چنین رویکردی
و... از شکل ایدهالِ
خود، فاصله
گرفت. این
ممیزات، در
بیانات مقام
معظم رهبری
«حفظه الله» به
سه محور تقسیم
میگردد؛
1-
نحوه اجرای
عدالت
اجتماعی
2-
سیاست خارجی
3-
مسائل
فرهنگی
جالب
اینکه امروز
نسبت به دورههای
قبل، سه محور
مذکور در
«رویکرد» دولت
محترم، نمود
عینیتری
یافته تا آن
جا که میبینیم؛
1- هدفمندی
یارانهها،
به عنوان
ابزاری برای تحقق
عدالت
اجتماعی
2- توافقنامه
ژنو، به عنوان
رویکرد سیاسی
دولت محترم
3- انتقادات
عمومی از
سیاستهای
فرهنگی دولت،
به سرفصل
محاورات
عمومی بدل شده
است.
آنچه
مسلم و محسوس
است؛ تمایزِ
رویکرد دولتها
–بالاخص چهار
دولت اخیر- در
نحوهی ورود
به این سه
محور است به
گونهای که
گاها سیاستهای
دولتی با 180
درجه چرخش
مواجه میگردد.
به
نظر می رسد
باید ریشه این
تمایزات را در
«تعریف علم» و
«متد عالم
شدن»، «تعریف
عقل» و «متد
عاقل شدن»،
«تعریف وحی» و
«متد عابد شدن»
و... جستجو کرد. لذا
تعاریف مختلف
از عناوین
فوق، سبب
تعاریف مختلف
از «مبانی
علم»، «العالم
به زمانه»،
«علم کاربردی»،
«متد علمی» «علم
اسلامی»،
«زبان و تاثیر
فرهنگی آن»،
«علوم انسانی
اسلامی»
«اسلامی کردن علوم»
و... خواهد شد که
در کلام ریئس
جمهور محترم به
آن اشاره شده
بود. و از آنجا
که هدف اصلی
انقلاب
اسلامی «تمدنسازی»
و «بسط توحید»
در سراسر گیتیست،
این مهم،
رابطهای
تنگاتنگ با
مفاهیمِ
مذکور دارد،
لذا بسیار
طبیعی به نظر
میرسد که
چنین «دستهبندیهای
فکری»، «دستهبندیهای
سیاسی» را به
دنبال آورد.
در
نگاهی کلان به
اقوال
پیرامون «پایهها»
و «مبانی علوم»
-به عنوان یکی
از ارکان تمدنسازی-
به سه جریان
فکری برجسته
میرسیم؛ که
ضمن تفاوتهای
جزئی در هر
دسته،
طرفدارانی در
حوزه و دانشگاه
و حتی دنیای
اسلام دارند؛
1- گروهی
ذاتِ علم را
«خنثی» و «تجربهی
بشری» دانسته
و در این میان
«مطلقِ علم» را
خالی از «ارزش»
و «جهت» میدانند.
نهایتا قائل
به «بومیسازی»
- نه تحول در
مبانی- و رفع
«تعارضات
آشکار با دین»
شدهاند.
تقابل انقلاب
اسلامی و
مدریته را
صرفا تقابلی
«سیاسی و
اخلاقی»
دانسته و ضمن
نگاه خوشبینانه
به غرب –غربِ
فرهنگی- با
«منطقیانتزاعی»
به استقبال
مدرنیته
رفته، و
معتقدند به
سادگی میتوان
بخشهای خوب
آن مثل «علم
مدرن» و
«تکنولوژی» را
گرفت و در عین
حال از مضرات
اخلاقی آن دور
بود.
2- گروهی نه
تنها مدرنیته
را «جزیرههای
جداگانه» نمیپندارند
و تفکیک خوب و
بد آن را
محال، بلکه معتقدند
بشر، محکوم به
پذیرش
«عقلانیتِ
مدرن» در همه
ابعاد زندگی
فردی و
اجتماعی است و
اساسا تقابل
انقلاب اسلامی
و مدرنیته را
«لجبازی
سیاسی» دانسته
و معتقد به
لزوم تبعیتِ
«قرائت دینی»
از اعتقادات و
شریعتِ
مدرنیته شدهاند.
3- گروهی
تقابل انقلاب
اسلامی با
مدرنیته را «درگیری
تاریخی جبهه
حق و باطل»
دانسته و ضمن
نگاه مجموعهای
به غرب،
«اهداف»،
«مبانی»، «علم» و
سایر اجزاء آن
را مجموعهای
به هم پیوسته
میدانند که
بر محور
«اومانیسم» و
«سکولاریسم»
میگردد. و
اساسا پذیرش
هر جزء آن به
معنی پذیرش «اخلاق»
و «فرهنگ» آن
مجموعه است و
بسیاری از
مشکلات
فرهنگی کشور
را ناشی از
غلبه این
رویکرد بر
تحلیل
دولتمردان
اسبق میدانند
لذا در مسیر
مجاهدت برای
توسعه دامنهي
عبودیت خدای
متعال، نه
تنها ذات علم
را خنثی
ندانسته بلکه
در صدد اسلامیسازی
«مبانی» و «متد»
برآمدهاند.
دامنه اضطرار
به ولیّالله
را در همه
شئون زندگی
فردی و
اجتماعی دانسته
و در این میان،
هم با «سنتهای
غیر الهی»
مخالفاند و
هم با
«تجددهای غیر
مومنانه».
به
نظر میرسد
کلام رئیس
جمهور محترم
بر دیدگاه اول
منطبق است. در
بیان جناب
دکتر روحانی
–به نقل از تسنیم-
آمده است؛
- چطور
دانشجوی ما در
یک دانشگاه
مهم و بنام دوران
علمی و تحصیلیاش
حتی در رشته
علومانسانی
میگذراند،
اما دیده میشود
که اطلاعاتش
کامل نیست بعد
میگویند که
اینها باید
اسلامی شوند.
کجایش اسلامی
شود.
-
پایهها و
مبانی علم
اسلام، مسیحی
و یهودی
ندارد.
-
پایههای
علم جهانی است
و جغرافیا نمیشناسند
که بخشی از
این پایهها
نیز متد هستند
که این متد
نیز جهانی
است. حال اگر
یک سری اهداف
داریم آن بحث
دیگری است.
- اگر
میگوییم این
بانکداری میتواند
اسلامی باشد
لذا شیوههایی
دارد که باید
آن شیوهها را
اجرایی کنیم.
-
وقتی به
دنبال علم
کاربردی
هستیم باید
بومیسازی
کنیم.
شاید
نقد علمی و
آکادمیک
بیانات
ایشان،
نیازمند جلسهای
مطوّل و
موضوعی برای
اساتید در
«کرسیهای
آزاد اندیشی»
باشد اما غرض
از این مقال،
تفحصی اجمالی
در کلام رهبری
معظم انقلاب و
تطبیق آن با
سخنرانی اخیر
رئیس جمهور
محترم بود تا
با «ریشهیابی»
علت اختلاف
نگاه دولتها
و جریانات
علمی در حوزه
و دانشگاه با
نگاه مقام
معظم رهبری، سه
محور اصلی در
بیانات
تاریخی معظمله
در نماز جمعه
29/3/88 احیاء، و از
حافظه تاریخی
ملت پاک نگردد
تا از این
رهگذر، مسیر
رشدِ سیاسی
ملت ایران، با
قدرت ادامه
یابد. چراکه
نوعِ تفسیر از
«مبانی علم»،
«تقابل اسلام
و مدرنیته»،
«محدودهی
حضور دین» و...
تعیین کنندهی
«نحوهي اجرای
عدالت
اجتماعی»، «
سیاست خارجی»
و «رویکرد
فرهنگی» خواهد
بود. {کما
تُشاهَدون}
1- ما میبینیم
که در زمینههای
مختلف، تحقیق
و پژوهش و
رسیدن به
نظریه در
دنیای مادی و
دنیای غرب،
مبنای قابل
قبول و مورد اعتمادی
نبوده؛ بخصوص
در زمینهی
علوم انسانی،
که در علوم
تجربی و در
فناوری هم اثر
خودش را نشان
میدهد. 26/9/83
2- اصلاح در
علوم انسانی و
تحول در سینما
و تلویزیون
بدون اصلاح
پایههای
معرفتی علوم
انسانی غربی
امکانپذیر
نیست و اصلاح
این پایهها
نیز در گرو
ارتباط موثر
با حوزههای
علمیه و علمای
دین است. 1/12/91
3- علوم
انسانی هوای
تنفسی مجموعههای
نخبه کشور است
که هدایت جامعه
را بر عهده
دارند
بنابراین
آلوده یا پاک
بودن این هوای
تنفسی بسیار
تعیین کننده
است.1/12/91
4- وقتی علوم
انسانی منحرف
شد و بر پایههای
غلط و جهانبینیهای
غلط استوار
شد، نتیجه این
میشود که همهی
تحرکات جامعه
به سمت یک
گرایش
انحرافی پیش میرود.
13/7/90
5- اینکه
بنده دربارهی
علوم انسانی
در دانشگاهها
و خطر این
دانشهای
ذاتاً مسموم
هشدار دادم -
هم به دانشگاهها،
هم به مسئولان
- به خاطر همین
است. این علوم انسانیای
که امروز رائج
است،
محتواهائی
دارد که ماهیتاً
معارض و مخالف
با حرکت
اسلامی و نظام
اسلامی است؛
متکی بر جهانبینی
دیگری است؛
حرف دیگری
دارد، هدف
دیگری دارد.
وقتی اینها
رائج شد،
مدیران بر
اساس آنها
تربیت
میشوند؛ همین
مدیران میآیند
در رأس
دانشگاه، در
رأس اقتصاد
کشور، در رأس
مسائل سیاسی
داخلی،
خارجی،
امنیت، غیره و
غیره قرار
میگیرند. 29/7/89
6- ما علوم انسانیمان
بر مبادی و
مبانی متعارض
با مبانی
قرآنی و
اسلامی بنا
شده است. علوم
انسانی غرب
مبتنی بر جهانبینی
دیگری است؛ 28/7/88
7- خوب، این
علوم انسانی
را ترجمه
کنیم، آنچه را
که غربیها
گفتند و
نوشتند،
عیناً ما همان
را بیاوریم به
جوان خودمان
تعلیم بدهیم،
در واقع
شکاکیت و
تردید و بیاعتقادی
به مبانی الهی
و اسلامی و
ارزشهای خودمان
را در قالبهای
درسی به
جوانها منتقل
کنیم؛ این چیز
خیلی مطلوبی
نیست. این از
جملهی
چیزهائی است
که بایستی
مورد توجه
قرار بگیرد؛
هم در مجموعههای
دولتی مثل وزارت
علوم، هم در
شورای عالی
انقلاب
فرهنگی، هم در
هر مرکز تصمیمگیری
که در اینجا
وجود دارد؛
اعم از خود
دانشگاهها
و بیرون
دانشگاهها.
8/6/88
8- جامعهشناسی،
روانشناسی،
فلسفه. نظریههای
جامعهشناسی
غرب، مثل قرآن
برای بعضیها
معتبر است؛ از
قرآن هم
معتبرتر! 27/2/88
9- ما
میخواهیم
علما و
دانشمندان
ما، راههای میانبر
را پیدا کنند؛
راههای کشف
نشده را از این
بینهایت
مسیرهایی که
در عالم طبیعت
وجود دارد و
بشر باید یکی
پس از دیگری
کشف بکند. ما
میخواهیم
راههای کشف
نشده را کشف
بکنیم. 13/7/85
10- بعضی از
مجلات I.S.I اصلاً
مقالهی محقق
ما را چاپ نمیکنند؛
چرا؟ به خاطر
اینکه با
مبانی آنها
سازگار نیست.
17/10/83
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
درباره
تعریفهای
متناقض آقای
هاشمی از
اعتدال؛
همامام(ره)مصداق
اعتدال استو
هممذاکرهبا
آمریکا!
تاریخ
انتشار :
دوشنبه ۱۵
ارديبهشت
۱۳۹۳ ساعت ۱۵:۲۰
سوالی
که این روزها
از آقای هاشمی
و حامیان او،
باید پرسید
این است که با
کدام منطق
کوتاه آمدن در
برابر غرب را
اعتدال معرفی
میکنند و به
همین واسطه بر
تمامی دولتهای
گذشته در
ابتدا و در
ثانی به امام
و رهبری،
برچسب
ضداعتدال میزنند؟
همامام(ره)مصداق
اعتدال استو
هممذاکرهبا
آمریکا!
سرویس
سیاسی جهاننیوز-
عبدالکریم
دلدار: این
روزها هر کس
که از تاریخ
چیزی نداند و
آیتالله
هاشمی
رفسنجانی سالهای
۱۳۴۰ تا ۸۰ را
نشناسد، با
دیدن اظهارات
این روزهای
آقای هاشمی احساس
می کند که
رئیس دولت
سازندگی هیچ
سابقه ای از
انقلابی گری
در آن سال ها
ندارد. البته
سایت آقای
هاشمیرفسنجانی
هم به تبعیت
از ایشان در
این راه قدم
برداشته و
گویا عجله
بیشتری در
فاصله گرفتن از
ارزشهای
انقلابی دارد.
برای
توضیح بهانه
نوشتن این
یادداشت،
باید رجوع
کنیم به
ابتدای دولت
یازدهم و
آنجایی که به
ظاهر، شعار
«اعتدال» حجت
الاسلام حسن
روحانی،
پیروز رقابت
میلیمتری
انتخابات شده
بود. بلافاصله
بعد از پیروزی
دولتی که نام
تدبیر و امید
را بر خود
نهاده بود،
کلیدواژه اعتدال
بیش از پیش
شنیده شد، تا
پس از «توسعه»،
«آزادی» و
«عدالت» این
بار نوبت به
اعتدال برسد
تا چماقی باشد
در دست
وابستگان به
دولتها برای
کوبیدن بر سر
منتقدان...
در
این میان،
بازار ارائه
تعریف از واژه
«اعتدال» داغ
شد و متفکران
و سیاسیون
بسیاری سعی کردند،
برخلاف اینکه
بازشناسی هر
گفتمان سیاسی
باید دارای
ویژگی
فرازمانی و
فرامکانی
باشد؛ متناسب
با شرایط
زمانی و منافع
خود به ارائه
تعریف
دلخواهی از
این گفتمان
جدید پرداخته
و به قول
معروف زودتر
از بقیه بر
روی موج
اعتدال سوار
شوند.
نکته
قابل تأمل
دیگری که در
این میان دیده
شد، این بود
که مدعیان
اعتدال و
اعتدالگرایی،
در عمل طوری
رفتار و موضع
گیری کردند که
گویا در تمامی
سالهای پس از
انقلاب افراط
و تفریط حاکم
بوده و آنها
قرار است
اعتدال را در
تمامی شئون
مرتبط با دولت
روحانی
جایگزین آن
کنند! البته
قابل پیش بینی
بود که بزرگترین
اتفاقی که در
این دولت رخ
داده نیز به
سرعت شاه ماهی
اعتدال گرایی
شود؛ به گونهای
که توافق هسته
ای با ۱+۵ نماد
اعتدال محض شود
و بالتبع هر
کس کوچکترین
نقدی بر آن
داشت افراطی
قلمداد شد!
وقتی
امام نشانه
اعتدال بود و ...!
«توافقنامه
ژنو» -آنچنان
که اشاره شد-
یکی از
آوردگاههای
اصلی چالش در
چند ماه اخیر
بوده به گونهای
که هر حرکت
منتقدانه
مردم و یا
مسئولان دیگر
علیه توافق
ژنو که در هر
سطحی انجام میشد،
با واکنش سخت
دولتیها (اعم
از مقامات
دولت،
وابستگان و
رسانه های
حامی) همراه
میشد. آقای
هاشمی
رفسنجانی که
بسیاری او را
پدر معنوی این
دولت میدانند
نیز یکی از
کسانی بود که
علاوه بر
حمایت رسمی و
علنی از رفتار
دولت در
مذاکره با
آمریکا،
توافق با ۱+۵ و
امتیاز دادن
به غربیها؛
از همان
ابتدای روی
کار آمدن دولت
روحانی، برای
تبیین واژه
«اعتدال» پای
در میدان گذاشته
بود.
در
طرف مقابل،
منتقدان
رفتار
ساختارشکنانه
دولت در
مذاکره
مستقیم با
آمریکا، بر
این باورند که
دلواپسی آنها
درباره نتایج
توافق هستهای،
نه تنها بر ضد
دولت و تیم
مذاکره کننده
نیست، بلکه میتواند
باعث تامین
نظرات جمهوری
اسلامی در مذاکرات
نیز بشود؛ چرا
که بازخورد
غرب از این
رفتار
منتقدانه این
است که افکار
عمومی
ایرانیان
نسبت به مسئله
مذاکرات هستهای
حساس هستند.
اما
سوالی که این
روزها از آقای
هاشمی و حامیان
او باید پرسید
این است که با
کدام منطق
کوتاه آمدن در
برابر غرب را
اعتدال معرفی
میکنند و به
همین واسطه بر
تمامی دولتهای
گذشته در
ابتدا و در
ثانی به امام
و رهبری،
برچسب
ضداعتدال میزنند؟
در
همین رابطه
توجه آقای
هاشمی را که
این روزها
علاوه بر
خاطرهگویی،
گوی تناقضگویی
را نیز از
سایرین ربوده
به سخنرانی
خود در تاریخ
اسفند ماه ۹۲
جلب میکنم،
آنجا که رئیس
مجمع تشخیص
مصلحت نظام،
امام
خمینی(ره) را
مظهر اعتدال دانسته
و گفته است:
«امام از همان
روزهای آغازین
مبارزه علیه
طاغوت،
همواره از
گروههای
افراطی و
تندرو دوری
کردند و
پافشاری و تأکید
ایشان بر نقش
مردم در تصمیمگیریها
بود که با
اتکا به همین
سرمایه عظیم
پیروزی
انقلاب اسلامی
با کمترین
هزینه را به
همراه داشت.»
تناقض
بزرگی که در
سخنان رئیس
مجمع، به
راحتی قابل
تشخیص است این
است که اگر با
تعریف آقای هاشمی
از اعتدال ،
شخصیتی چون
امام خمینی
(ره) که
پرچمدار
مبارزه با
آمریکا و نفی
استکبار بود،
نماد اعتدال
معرفی میشود؛
چگونه است که
سایر کسانی که
دغدغه آنها در
بحث هستهای
نشأت گرفته از
منش امام (ره)
است، افراطی
تلقی میشوند؟
البته
می شود این
سوال را
اینگونه نیز
مطرح کرد که
اگر مذاکره با
آمریکا که در
نگاه آقای هاشمی
نماد اعتدال
است، پس چرا
رفتار امام
خمینی (ره) که
از قضا او هم
در نگاه آقای
هاشمی نماد
اعتدال است،
هیچ بویی از
اعتدال نوع
اول نبرده و
رهبر کبیر
انقلاب در
پاسخ به آنانی
که می خواستند
پس از
رفتارهای ضدایرانی
آمریکایی ها
دوباره دست به
سوی شیطان
بزرگ بردارند
این سخن
تاریخی را
گفته است: با
امریکا روابط
ایجاد
نخواهیم کرد،
مگر این که
آدم بشود و از
ظلم کردن دست
بردارد... (صحیفه
امام / ج ۱۹ / ص ۹۵)
http://www.jahannews.com/vdccp4q1o2bqpp8.ala2.html
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تاریخ
انتشار: ۱۶
ارديبهشت
۱۳۹۳ - ۱۰:۰۶
تحریف
مجدد اندیشه
های حضرت امام
خمینی؛
نظریه
هاشمی و
انقلابی که
غیر قابل صدور
میشود
بدیهیست
که آیتالله
هاشمی به
عنوان یکی از
ارکان انقلاب
اسلامی ما
هنوز از یاد
نبردهاند که
ما در تاریخ
۳۵ ساله
انقلاب
اسلامی، چه
مجاهدتهایی
را در راه
صدور انقلاب،
علاوه بر تلاش
برای تسخیر دلها،
انجام دادهایم.
"عماریون"-
آقای هاشمی
رفسنجانی،
هنوز چند ماه
بیشتر از بیان
این نظر که
امام راحل
موافق حذف
شعار مرگ بر
آمریکا بودند!
نگذشته،
اخیراً در
دیدار با
مسئولان
استان قزوین و
در لابه لای
سخنان خود،
بحث صدور
انقلاب را
مصداقی برای
فهم نادرست
افراطیون از
شعارهای
جامعه دانسته
و اظهار داشته
اند که منظور،
تسخیر کشورها
و دخالت در
امور داخلی
دیگران نبود،
بلکه می گفتیم
افکار اسلامی
را آن قدر
تابناک می
دانیم که با
عملکرد درست،
دلها را
تسخیر مینماید...
این
تفسیر آقای
هاشمی از شعار
و سخن امام
راحل چندان
درست به نظر
نمیرسد.
به
این دلیل که
تسخیر دل ها
تنها یک شق
صدور انقلاب
است و عقلا هم
از مفهوم صدور
انقلاب، برداشت
بلشویکی
تسخیر سایر
کشورها را
ندارند.
اما
واضح و مبرهن
است که شقوق
دیگری مثل
حمایت عملی از
مظلومان
عالم،
پروریدن جنبش
های آزادیبخش،
حمایت از
شعائر ضد
استکباری و
حتی حضور مدافعانه
در سایر نقاط
عالم برای
حراست از منافع
جمهوری
اسلامی ایران
و تحقق آرمان
های انقلاب
نیز بر اساس
آنچه که از
منش و ممشای
حضرت امام(ره)
و خلف صالح
ایشان، آیتالله
خامنهای میشناسیم،
از وجوه دیگر
بحث صدور انقلاب
هستند.
بدیهیست
که آیتالله
هاشمی به
عنوان یکی از
ارکان انقلاب
اسلامی ما
هنوز از یاد
نبردهاند که
ما در تاریخ
۳۵ ساله
انقلاب
اسلامی، چه
مجاهدتهایی
را در راه
صدور انقلاب،
علاوه بر تلاش
برای تسخیر
دلها، انجام
دادهایم.
مگر
جمهوری
اسلامی ایران
نبود که در زمان
حیات امام
راحل، در جنگ
افغانستان
توسط رزمندگانی
حضور یافت و
نظام اسلامی
نیز این مسئله
را مورد توجه
قرار داد تا
آنجا که
نمایندگانی
نظامی را نیز
در امور
افغانستان
منصوب کرد؟!
مگر
ما نبودیم که
در دوران حیات
امام راحل، بحث
حمایتهای
عملی از جنبشهای
آزادیبخش
فلسطینی را
پایه گذاری
کردیم و این
سیاست را
علاوه بر
تسخیر قلوبِ
مورد اشاره
آقای هاشمی،
تا هنوز هم در
حال ادامه
دادن هستیم و
حتی از ارائه
موشک و فشنگ
نیز به گروه
های فلسطینی دریغ
نورزیده ایم؟!
آیا
هنوز برای
آقای هاشمی
نامکشوف
مانده است که
بحث «تسخیر دلها»
همهی ذات
صدور انقلاب
نیست؟
آقای
هاشمی حتماً
بهتر از
دیگران می
دانند که حزب
الله لبنان
چگونه با کمک
های فکری،
عقیدتی،
تسلیحاتی و
حتی تزریق
نیرو توسط
جمهوری اسلامی
ایران و البته
در زمان حیات
امام راحل بنیان
گذاشته شد.
و
از آن دوران
گذشت و به
دوران زعامت حضرت
آیتالله
خامنهای
رسیدیم.
آقای
هاشمی حضور و
دخالت عملی ما
در جنگ های بوسنی
و هرزگوین در
دهه ۷۰ و در
جنگ سوریه در
دهه ۹۰ که
منجر به تقدیم
دهها شهید
برای حفظ این
کشورها و
مردمشان در
مقابل هجوم
استکبار و
افراطیگری و
ایضاً صدور
مبانی
آزادیخواهانه
انقلاب
اسلامی شد را
چگونه تفسیر
میکنند؟
آیا
حمایتهای
تسلیحاتی
ایران از حزبالله
لبنان در جنگ
۳۳ روزه و از
جنبشهای
فلسطینی در دو
جنگ ۲۲ روزه و
۸ روزه و یا حضور
رزمندگان
ایرانی در جنگ
های بوسنی و
سوریه و
همینطور
فعالیت های
سپاه قدس، از
نظر آقای هاشمی
جملگی از سر
برداشتهای
افراطگرایانه
از نظرات امام
و به معنای
دخالت بیجا
در امور این
کشورهاست؟
پر
واضح است که
در کنار این
وجوب عملی
صدور انقلاب،
ما از شِقّ
تسخیر دلها
نیز عقب
نماندهایم و
برای مثال،
تلاشهای
عقیدتی و
حمایتهای
معنوی جمهوری
اسلامی ایران
در راستای مسئله
"بیداری
اسلامی" چیزی
نیست که قابل
انکار باشد.
به
نظر من، باید
ناصحانه به
آیتالله
هاشمی گفت که
از قِبل این
برداشتهای
ناقص، ترس از
دخالت برون
مرزی و نگاههای
صرفاً
دنیاگرایانه
به تفکرات و
راهبردهای
بنیانگذار
کبیر انقلاب
اسلامی، چیزی
غیر از پذیرش
هژمونی
استکبار و
مستحیل شدن
جمهوری
اسلامی در دهکده
جهانی آمریکا
عاید و واصل
نخواهد شد.
چه
اینکه ما شاهد
بودهایم
همین برداشت
ها بود که می
رفت تا با
تکیه بر شبهات
و اغلاطی مثل
«چرایی دخالت
نظامی ما در
بوسنی»، «راه
حل سیاسی!
بحران سوریه»،
«چرایی حمایت
ما از حزبالله
در چند هزار
کیلومتر
دورتر از
مرزهای خودمان»
و «ضرورت خروج
حزبالله از
سوریه» منافع
جمهوری
اسلامی ایران
و انقلاب
اسلامی را در
اقصی نقاط
عالم طوری به
خطر بیاندازد
که جای پای
دشمن تا پشت
خانههای ما
باز شود.
در
پایان اشاره
به یک نکته
باریکتر زِ مو
هم با شنفتن
برداشت
نادرست آقای
هاشمی از بحث
صدور انقلاب،
ضروری می
نماید.
به
تازگی تحرکات
جریانی در
کشور دیده می
شود که در
عرصه های
مختلف، خط و
خطوط یکسان و
مطابق با
خواست دهکده
جهانی آمریکا
را پی گرفته
است.
این
جریان بر
ضرورت جهانی
سازی با شرایط
موجود تأکید
دارد، حضور
ایران و حزب ا...
را در جبهه
سوریه مذمت می
کند، می خواهد
مجلس خبرگان
را به استیلای
چهره های دور
از اجتهاد
دربیاورد،
برای ابراز
ارادت به مکتب
فمینیسم، حتی
مباحث شرعی و
لایتغیّر
اسلامی را نیز
مورد اشکال می
داند، تصریح دارد
که ضرورتی نمی
بیند بر غصب
خلافت
امیرالمؤمنین
علی(ع) توسط
عده ای تأکید
کند، با فتنه
گران نشست و
برخاست می
کند، یگانه راه
حل مشکلات
کشور را جلب
نظر آمریکا
برای رفع تحریمها
میداند و
برای حل جمیع
مشاکل جهان
اسلام نیز راه
حل همسفرگی با
منشأ این
مشاکل، یعنی
شاه سعودی را
پیشنهاد میکند!
این
اشارتها که
مصادیق آنها
را می توان
یکان یکان در
میان مواضع
مصرّح جریان
اشاره شده
یافت؛ آیا آیتالله
هاشمی را به
عنوان یکی از
ارکان انقلاب
اسلامی ما به
این فکر وانمی
دارد که عده
ای قصد گذار
از انقلاب
اسلامی
ایران، ولایت
فقیه و اسلام
ناب محمدی(ص)
را دارند...؟!
مسعود
یارضوی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تاریخ
انتشار: ۰۶
ارديبهشت
۱۳۹۳ - ۱۵:۴۰
پایگاه
تحلیلی 598
یادداشت
میهمان؛
هویت
انقلاب در
کمین تغییر
رضا
سراج
مقدمه
چندی
پیش، رهبر
معظم انقلاب
اسلامی (مدظلهالعالی)
به تشکلهای
دانشجویی
انقلابی
سفارش نمودند:
«نظام سلطه را
با تمام ابعاد
و لایههایش
بشناسید و
اهداف و
راهبردهای
واقعی آن را
تحلیل کنید و
برای
رویارویی با
آن، تمام ظرفیتهای
خودتان را بهکار
گیرید و در
این مسیر به
وعدههای
خداوند
اطمینان داشته
باشید.» (23/11/1392) از
این رو شناخت
سناریوها و راهبردهای
نظام سلطه، با
همه ابعاد و
لایههای
پنهان و آشکار
آن میتوان در
مصونسازی
انقلاب و نظام
اسلامی مؤثر
باشد.
شکست
فتنه گران در
سال 1388، قدرتهای
سلطهگر را بر
آن داشت تا در
انتخابات 1392
تنها به طراحی
و اجرای یک
سناریو بسنده
نموده و با درسآموزی
از اقدامات
گذشته خود- به
ویژه فتنه 88- در دور
جدید مواجهه
با جمهوری
اسلامی
ایران، همزمان
دو سناریو را
برای
انتخابات
یازدهمین دورهی
ریاست جمهوری
طراحی کردند
تا چنانچه
اقتضای
عملیاتی شدن
هر کدام فراهم
گردید، آن را
به فاز اجرا
منتقل نمایند.
طراحی
همزمان دو
سناریو که از
پیچیدهتر
شدن بازی نظام
سلطه حکایت
داشت، بی ثبات
سازی محیط
داخلی ایران و
تغییر هویت
جمهوری اسلامی
ایران را شامل
میگردید.
در
این راستا
احتمال حضور
فردی که سلامت
انتخابات را
از سال 1384 مورد
تردید قرار
داده و از
عوامل
فزاینده شدن
فتنه 1388 به حساب
میآمد و
همچنین
متعاقب آن قطببندی
شدن فضای
انتخابات،
سلطهگران را
به اجرای
سناریوی بیثبات
سازی امیدوار
میساخت. راه
اندازی 9600 وبگاه
حرفهای (ده
برابر فتنه 88)
ضد انقلاب
برای بر هم
زدن اوضاع کشور
در انتخابات
92، موید طراحی
دشمن برای سناریوی
بیثبات سازی
بود.
در
این رابطه
رهبر معظم
انقلاب
اسلامی در دیدار
مسئولان قوه
قضائیه با
اشاره به
طراحی دشمنان
برای
انتخابات 92
فرمودند:
«نمیشود
ما این مسئله
مهم و اساسی
را از دایرهی
تحلیل و تذکر
و توجه خارج
کنیم؛ حادثهای
که از یک سال
قبل تقریباً،
مخالفان
جمهوری اسلامی،
دشمنان
جمهوری
اسلامی،
درباره آن حادثه
داشتند
برنامه ریزی
منفی میکردند؛
پولها خرج
کردند، فکرها
کردند،
فریادها
کشیدند،
کارهای
گوناگون
انجام دادند،
فشارها وارد کردند،
برای این که
حادثه را به
آن صورتی که
خودشان میخواستند،
دربیاورند؛
یا انتخابات
اتفاق نیفند،
یا انتخابات
با اقبال کم
مردم، با بی
اعتنایی مردم
مواجه شود؛ یا
اینکه حتی بعد
از انتخابات
بهانههایی
به وجود بیاید
که بتوانند
مقاصد شوم خودشان
را در کشور
اعمال کنند؛
برای همه اینها
برنامهریزی
کرده بودند.
اینها همهاش
خبرهای پنهان
نیست،
اطلاعات ویژه
و پنهان نیست؛
خیلی از آنها
اطلاعات
آشکار است.» (1392/4/5)
در
این میان فعل
و انفعالات
رسیدگی به
صلاحیت داوطلبان
انتخابات
ریاست جمهوری
و عدم احراز و
رد صلاحیت
برخی از افراد
که مورد طمع و
هدف دشمن قرار
گرفته بودند و
همچنین رفتار
جامعه مبنی بر
هضم و پذیرش
اقدامات
قانونی نهاد
ناظر بر
انتخابات (عدم
وقوع چالشهای
امنیتی)،
طراحان و
کارگزاران
سناریوی بیثباتسازی
را به این
ارزیابی
راهبردی
رساند که ظرفیت
و بستر
عملیاتی شدن
سناریوی بی
ثبات سازی عملاً
وجود ندارد.
لذا سناریوی
دوم را در
دستور کار قرار
دادند. مهمترین
دلایل توجه
سلطهگران به
سناریوی دوم
(تغییر هویت
جمهوری اسلامی
ایران) را میتوان
به شرح زیر بر
شماری کرد:
- ارزیابی
از اثربخشی
تحریمها در
فضای روانی
جامعه
- تغییر
نگرش جامعه
ناشی از فشار
تحریمها و
تولید سرمایه
اجتماعی برای
تغییر در داخل
کشور
- امکان
کانالیزهنمودن
سرمایهی
اجتماعی
تولید شده در
حمایت از
جریان تغییر طلب
- غفلت
راهبردی اصولگرایان
از بازی
پیچیده و چند
بعدی نظام
سلطه (طراحی
همزمان دو
سناریو)
- رویگردان
شدن افکار
عمومی از اصولگرایان
به دلیل
امتداد رقابت
درون گفتمانی
- شکلگیری
دو قطبی
ادراکی ناشی
از آرایش صحنه
انتخابات در
افکار عمومی
(دو قطبی
تغییر- حفظ
وضع موجود)
انتقال
سناریوی
تغییر از فاز
طراحی به
اجرا:
ارزیابی
راهبردی طرف
غربی از فعل و
انفعالات پس
از انتخابات ریاست
جمهوری 92،
ضریب موفقیت
سناریوی
تغییر هویت و
سیرت جمهوری
اسلامی ایران
را افزایش
داد.
نمایان
شدن اشتباه
محاسباتی و
تحلیل غلط پیرامون
نتیجه
انتخابات در
مواضع برخی
افراد، امکان
فرصتیابی
تکنوکراتهای
لیبرال و
اصلاحطلبان
سکولار جهت
موج سواری و
ریل گذاری
برای دولت
جدید و همچنین
تجربه تعامل
با جریانهای
توسعه گرا در
دولتهای
موسوم به
سازندگی و
اصلاحات (عقب
نشینی در
برابر
مطالبات طرف
غربی) از جمله
فعل و انفعالاتی
بود که ضریب
موفقیت
سناریوی دوم
را افزایش میداد.
علیرغم
فعل و
انفعالات
مذکور،
انتقال سناریوی
تغییر از فاز
طراحی به
اجرا،
نیازمند عامل
تسریع کننده
(کاتالیزور)
بود. جنگ
ادراکی مبتنی بر
فریب
استراتژیک،
در واقع عامل
شتاب دهندهای
بود که اجرای
سناریو را
تسریع مینمود.
در
این ارتباط
رفتوآمدها و
پیامهای
دیپلماتیک
مبنی بر
آمادگی طرفهای
آمریکایی -
اروپایی برای
رفع تحریمها
از طریق
مذاکره و
همچنین وعدههای
شوق برانگیز
(هویج
اشتهاآور)
آزادسازی بخش
مهمی از
داراییهای
ایران، همان
طراحی فریب
استراتژیک و
جنگ ادراکی
بود که میبایست
اشتیاق به
مذاکره را در
برخی طرفهای
ایرانی ایجاد
میکرد.
صرف
نظر از طراحی
فریب
استراتژیک،
عوامل دیگری
نیز در شتاب
یافتن
تغییرطلبی
موثر بود که
از جمله میتوان
به موارد زیر
اشاره نمود.
- باور ضعیف
به وعدههای
الهی در یاری
و نصرت بخشیدن
به جبهه حق در مقابل
باطل
- بیتوجهی
به قواعد الهی
در مواجهه با
دشمن (قابل اعتماد
نبودن مستکبران
و...)
- عدم درسآموزی
از تجربههای
پیشین (گروگانهای
لانه جاسوسی و
لبنان و
همچنین تعلیق
داوطلبانه
فعالیتهای
هستهای در
دولت موسوم به
اصلاحات)
- برآورد
غلط و اشتباه
محاسباتی در
چگونگی حل معضلات
و مشکلات کشور
بازخوانی
سناریوی
تغییر هویت
جمهوری اسلامی
ایران
سناریوی
تغییر سیرت و
هویت جمهوری
اسلامی ایران،
دارای چهار
محور است که
اجرا و موفقیت
هر کدام از آنها،
میتواند با
هم افزایی
امکان موفقیت
محور دیگر را
فزاینده
نماید.
محورهای
چهارگانه
سناریوی تغییر
عبارتند از:
1- وادار
نمودن جمهوری
اسلامی ایران به
تغییر رفتار
در سیاست
خارجی
2- مجبور
ساختن نظام به
پذیرش تغییر
در محیط و آرایش
سیاسی در داخل
کشور
3-
ایجاد تغییر
در فضای
فرهنگی کشور
4- تغییر در
محیط و
نیروهای
اجتماعی داخل
کشور
طرحوارهی
سناریوی
تغییر
به
نظر میرسد همافزایی
محورهای
سناریوی تغییر
هویت جمهوری
اسلامی
ایران، یکی از
مهمترین
عوامل تعیین
شده برای
موفقیت
سناریوی مذکور
است. بهطور
مثال تغییر در
سیاست خارجی،
محیط و آرایش سیاسی
را دچار تغییر
خواهد کرد و
متقابلاً تغییر
در معادلات و
محیط سیاسی،
عبور از موانع
تغییر در
سیاست خارجی و
شکستن مقاومتها
را برای
تغییرطلبان
هواخواه
لیبرالیسم امکانپذیر
خواهد ساخت.
از
دیگر سو تغییر
در محیط
فرهنگی نیز میتواند
به نتیجه
محتوم تغییر
در محیط سیاسی
و سپس تغییر
در سیاست
خارجی
بیانجامد و یا
بالعکس.
همچنین تغییر
در محیط
فرهنگی به
دلیل اثربخشی
فرهنگ بر حوزههای
دیگر نهادینه
شدن تغییر را
به همراه خواهد
داشت. ضمن
آنکه تغییر در
محیط و
نیروهای اجتماعی،
موجب شکلگیری
گستره وجهه
تغییر میگردد.
تضعیف
سلطهناپذیری
و
استکبارستیزی
به عنوان
نشانهی
بسیار مهم، میتواند
به تضعیف لایه
اصلی و کل
گفتمان منجر
گردد و هژمونی
گفتمان
انقلاب
اسلامی را به
چالش بکشد. به
عبارت دیگر
سلطهناپذیری
و
استکبارستیزی
امنیت هستی
شناختی جمهوری
اسلامی ایران
محسوب میگردد
که تغییر در
هویت و ماهیت
آن عمق
گفتمانی و
هژمونی ایران
را تضعیف و در
نهایت امنیت
ملی را دچار
مخاطرات جدی
میسازد.
تغییر
رفتار در
سیاست خارجی
جمهوری
اسلامی ایران:
وادار
ساختن جمهوری
اسلامی ایران
به تغییر در
سیاست خارجی،
پیشانی این
سناریو است.
عادیسازی
مذاکره با
امریکا به
بهانه رفع
تحریمها و حل
مسئلهی هستهای،
ریلگذاری
برای
کدخداپذیری و
سازشپذیری،
بستری است که
این لایه از
سناریو را
محقق میسازد.
برای
فهم بیشتر این
بخش از سناریو
توجه به این
توضیحات لازم
است. گفتمانها
دارای هسته
مرکزی هستند
که از آن به
عنوان دال
برتر یاد میشود.
چنانچه هسته
مرکزی گفتمان
انقلاب اسلامی
را، اسلام
سیاسی
بدانیم،
آنگاه یکی از
اصلیترین
نشانهها و
ارزشهای این
گفتمان، سلطه
ناپذیری و
استکبار ستیزی
است.
تضعیف
سلطهناپذیری
و
استکبارستیزی
به عنوان
نشانهی
بسیار مهم، میتواند
به تضعیف لایه
اصلی و کل
گفتمان منجر
گردد و هژمونی
گفتمان
انقلاب
اسلامی را به
چالش بکشد. به
عبارت دیگر
سلطهناپذیری
و استکبارستیزی
امنیت هستی
شناختی
جمهوری اسلامی
ایران محسوب
میگردد که
تغییر در سیرت
و ماهیت آن
عمق گفتمانی و
هژمونی ایران
را تضعیف و در
نهایت امنیت
ملی را دچار
مخاطرات جدی
میسازد. در
این راستا
موضوع هستهای
در واقع بهانه
و بستر
تغییرپذیری
جمهوری اسلامی
در سیاست
خارجی و تحقق
سناریوی
تغییر است.
در
همین راستا
بود که رهبر
معظم انقلاب
اسلامی،
هوشمندانه در
خصوص این بعد
از سناریوی
دشمن، هشدار
دادند: «یک عده
سعی نکنند
چهرهی
آمریکا را بزک
کنند، آرایش
کنند، زشتیها
و وحشتآفرینیها
و خشونتها را
از چهرهی
آمریکا بزدایند
در مقابل ملت
ما، بهعنوان
یک دولت علاقهمند،
انسانْدوست
معرفی کنند.» (28/11/1392)
تضعیف
ارزشها و
فرهنگ دینی به
عنوان اساس
هویت ملی، از
یک سو تضعیف
گفتمان
انقلاب
اسلامی را در
پی خواهد داشت
و از سوی دیگر
جریان غربگرا
را برای
عملیاتی
ساختن
تغییرات، تقویت
مینماید لذا
به نظر میرسد
قداستشکنی
نسبت به مبانی
دینی، ترویج
اباحهگرایی
و غیرتزدایی
از جامعه،
ترویج تجملگرایی
و تغییر ذائقههای
ارزشی جامعه،
رسمیت دادن به
ابزارها و ظرفیتهای
رسانهای غرب
و ... از مهمترین
محورهای
تغییر فضای
فرهنگی است که
توسط سلطهگران
و عناصر نفوذی
آنها هدفگذاری
شد
تغییر
در محیط و
آرایش سیاسی
داخل کشور
دومین
بخش از
سناریوی
تغییر هویت
جمهوری اسلامی
ایران، تغییر
در محیط و
آرایش سیاسی
در داخل کشور
است. در این
میان تجارب و
ارزیابی راهبردی
سلطهگران از
دولتهای
موسوم به
سازندگی و
اصلاحات بر
این انگاره
استوار است که
دو دولت مذکور
به دلیل اتکاء
صرف بر توسعهگرایی
با دو گرایش
اقتصاد محوری
و سیاست محوری،
پذیرای
هنجارهای
تحمیلی و
مطالبات قدرتهای
بزرگ اقتصادی
جهان هستند از
اینرو قدرتیابی
تکنوکراتهای
لیبرال و
اصلاحطلبان
سکولار، میتواند
زمینهساز
تغییر فضا و
آرایش سیاسی
گردد. بر این
اساس مطالبه
رعایت حقوق
بشر و اعطاء
آزادیهای
مدنی به عنوان
پیششرط
تعامل با
ایران، به
ویژه کاهش
تحریمها،
عملاً
امیدواری به
تغییر در محیط
و آرایش سیاسی
را در طرف
آمریکایی-
اروپایی
افزایش میدهد.
در
همین راستا،
سوزان مالونی
و ری تاکیه از
پژوهشگران
برجستهی
مرکز مطالعات
خاورمیانه در
موسسه
بروکینگز و
شورای روابط
خارجی آمریکا
تأکید میکنند:
«در شرایطی که
حکومت ایران
دچار چنددستگی
است و اقتصاد
ایران به شدت
تحت فشار است
مسلماً سیاستهای
آمریکا در
قبال ایران میتواند
روی تعادل
قدرت بین جناحهای
صاحب نفوذ در
سیاست ایران
موثر واقع شده
و فرصتی را
برای تغییر
اولویتهای
سیاسی ایران
فراهم کند.
سیاست آمریکا
در مقابل
ایران باید
تشدید
فشارهای
اقتصادی و تحریم
مالی و فنی
برنامههای
هستهای آن
کشور، تقویت
نیروهای
مخالف، تأثیر
گذاری روی
رقابتهای
درونی صاحبان
قدرت و محافظت
از همسایگان ایران
در برابر
تهدیدهای آن
کشور باشد.»
در
این چارچوب
خارج ساختن
جریان فتنه از
محاق و کمای
سیاسی-
اجتماعی و به
صحنه کشاندن
فتنهگران از
اهداف بسیار
مهم این بخش
از سناریو است.
ضمن آنکه
پرشتاب نمودن
تغییرات از
طریق
فرآیندها و
ظرفیتهای
قانونی
(انتخابات)
آینده و توسعهی
نفوذ در
حاکمیت از
دیگر اهداف
مورد انتظار غربیها
در سناریوی
تغییر است.
در
این میان برخی
قرائن حاکی از
فعالیت مجدد کمیته
ایکس (X) -که در دوره
موسوم به دوم
خرداد محفل
پنهان طرح ریزی
راهبردی و
عملیاتی
تجدیدنظرطلبان
به شمار میآمد
و در فتنه 88 نیز
نقش محوری
داشت- است.
فعالیت این
کمیته را نیز
در همین
چارچوب و در
جهت پیشبرد
سناریوی
تغییر در
ابعاد سیاسی،
فرهنگی و اجتماعی
و نیز به جهت
ریلگذاری
برای برخی
مسئولان
اجرایی میتوان
ارزیابی نمود.
تغییر
در فضای
فرهنگی کشور
فرهنگ
اساس هویت هر
ملت و کشور
است از این رو
تغییرات
فرهنگی میتواند
منجر به تغییر
هویت یک جامعه
گردد. در این
رابطه تضعیف
ارزشها و
فرهنگ دینی به
عنوان اساس
هویت ملی، از
یک سو تضعیف
گفتمان
انقلاب
اسلامی را در
پی خواهد داشت
و از سوی دیگر
جریان غربگرا
را برای
عملیاتی
ساختن
تغییرات،
تقویت مینماید
لذا به نظر میرسد
قداستشکنی
نسبت به مبانی
دینی، ترویج
اباحهگرایی
و غیرتزدایی
از جامعه،
ترویج تجملگرایی
و تغییر ذائقههای
ارزشی جامعه،
رسمیت دادن به
ابزارها و ظرفیتهای
رسانهای غرب
و ... از مهمترین
محورهای
تغییر فضای
فرهنگی است که
توسط سلطهگران
و عناصر نفوذی
آنها هدفگذاری
شد. حساسیت
تغییر در فضای
فرهنگی آنگاه بیشتر
میشود که
بدانیم
تغییرات
فرهنگی یا به
عبارت دیگر
استحاله
فرهنگی زمینهساز
تغییرات و
استحاله
سیاسی یک
جامعه و کشور
میشود.
تغییر
در محیط و
نیروهای
اجتماعی در
داخل کشور:
در
سناریوی
پیچیدهی
تغییر سیرت
جمهوری
اسلامی
ایران، تغییر
در محیط و
نیروهای
اجتماعی از
اهمیت بسیار
زیادی
برخوردار است.
ایجاد یأس و
ناامیدی در
مردم، بیتعادلی
روانی و تحریکپذیری
جامعه و
همچنین فعال
سازی گسلهای
قومی منطقهای
از جمله هدف
گذاریهای
این بخش از
سناریو است.
از
آنجا که تودههای
مردم و به
ویژه طبقات
متوسط به
پایین، همواره
مدافع و حامی
نظام در برابر
دسیسههای
نظام سلطه
بودهاند، به
نظر میرسد در
این بخش از
سناریو،
ایجاد یأس و
ناامیدی در مردم
نسبت به
کارآمدی و
توانایی نظام
در حل مشکلات
معیشتی جامعه
و همچنین قرار
گرفتن آنان در
شرایط بی
تعادلی
روانی، میبایست
زمینهساز
تحریک پذیری
افکار عمومی
شده و در
نتیجه مطالبات
اجتماعی به
پاشنه آشیل
نظام و اهرم
فشار تغییر
طلبان جهت
پذیرش
تغییرات توسط
نظام تبدیل
شود.
در
محور چهارم از
سناریوی
تغییر، فعال
شدن گسلهای
قومی- فرقهای
و شکلگیری
برخی تهدیدات
امنیتی نیز از
نظر طراحان و
کارگزاران
سناریو،
کانالیزهشدن
نظام به پذیرش
تغییرات را میتواند
در پی داشته
باشد.
امام
خامنه ای:
تغییر سیرت،
تغییر آن هویت
واقعی، به
تدریج و خیلی
آرام حاصل میشود.
توجه بعضیها
به این،
غالباً جلب
نمیشود، یا
خیلیها
توجهشان جلب
نمیشود. یک
وقتی ممکن است
همه متوجه
شوند، که کار از
کار گذشته
باشد. خیلی
باید دقت کرد.
چشم بینای
طبقهی روشنبین
و روشنفکر
جامعه و چشم
بینای
دانشجویان باید
این مسئولیت
را همیشه برای
خودش قائل
باشد
چرایی
تعجیل سلطهگران
برای نهایی
شدن سناریوی
تغییر
ارزیابی
راهبردی از
اقدامات قدرتهای
سلطهگر به
ویژه امریکا،
مؤید این
موضوع است که
آنان فرصت خود
را برای موفق
ساختن
سناریوی
تغییر هویت
جمهوری
اسلامی ایران
بسیار محدود
میدانند از
این رو تلاش
میکنند با
شتاب بخشیدن
به برخی
اقدامات خود،
در یک بازهی
زمانی نسبتاً
کوتاه، فضای
تغییر را در
کشور فراگیر
نموده و با
استفاده از
فرصتها و
فرآیندهای
انتخاباتی،
تغییرطلبی را
نهادینه
ساخته و توسط
تغییرطلبان
هواخواه لیبرالیسم
به آن جنبه
قانونی
ببخشند.
در
فهم چرایی
محدود
پنداشتن فرصت
از منظر سلطهگران
جهت کسب
موفقیت در
سناریوی
تغییر میتوان
به موارد زیر
اشاره نمود.
- هراس از
آگاهی و
افزایش بصیرت
جامعه در قبال
اقدامات غرب و
واکنش مردم
همانند 22 بهمن
سال 1392
- نگرانی از
رویگردان
شدن افکار
عمومی از
تجدیدنظرطلبان
به دلیل
ناتوانی در حل
مشکلات مردم
- ممانعت از
رجعت مجدد
افکار عمومی
به سوی نیروهای
معتقد به اصول
و ارزشها و
تقویت گفتمان
انقلاب
اسلامی
- اثبات
موضع رهبر
معظم انقلاب
اسلامی در بیاعتمادی
به غربیها و
تحکیم رابطه
امام و امت
- چالشهای
منطقهای و
بینالمللی
امریکا و برخی
از کشورهای
اروپایی و نگرانی
آنها در حفظ
اجماع علیه
جمهوری
اسلامی ایران
از
سویی ساختار
سیاسی و رقابتهای
درونی ایالات
متحدهی
امریکا نیز بر
این تعجیل بی
تأثیر نبوده
است. نگرانی
از شکست
دموکراتها در
انتخابات
کنگره در
پاییز 1393، که میتواند
زمینه ساز
بازگشت
جمهوری
خواهان به قدرت
در انتخابات
ریاست جمهوری
آتی امریکا
باشد، جز
مؤلفههای
موثر بر وضعیت
کنونی است.
تجربهی شکست
خورده
تجدیدنظرطلبان
در مقطعی که
تلاش کردند با
روی خوش با
آمریکا
برخورد
نمایند و در
مقابل از سوی
رئیس جمهور
نومحافظهکار
سابق امریکا،
«محور شرارت»
قلمداد
گردیدند، بر
این نگرانی
افزوده است.
تفرس
پیرامون
اجرایی شدن
سناریوی
تغییر:
قبل
از آنکه
اجرایی شدن
سناریوی نظام
سلطه برای
تغییر سیرت
جمهوری
اسلامی ایران
را تفرس (جستجو
به علامت و نشانه)
نماییم، لازم
است به مبانی
دینی در روششناسی
تحلیلهای
راهبردی،
سیاسی و
امنیتی اشارهای
هر چند کوتاه
داشته باشیم.
برای
فهم، تحلیل
رفتار و آیندهنگری
پیرامون
عناصر و جریانهای
دنیاگرا
(مترف) و متصل
شده به دشمن
(جریان نفاق)
میتوان از
سنتها و
قواعد الهی
بهره گرفت. به
طور مسلم این
مترفین و
منافقین،
دچار تبعیت و
همراهی با
دشمن شده و با
تلاش برای جلب
رضایت
مستکبران،
عملاً
سرپرستی طاغوت
را میپذیرند.
از این رو
چنانچه نقشه
راهبرد نظام
سلطه به صورت
دقیق فهم و
تبیین گردد،
اقدامات مرعوبین،
وادادگان
دنیاگرا (مترفین)
و متصلشدگان
به سلطهگران
(جریان نفاق)
را در امتداد
سناریوی
دشمنان میتوان
تفرس نمود. در
این میان
حمایت و تمجید
دشمنان
شناخته شده از
آنان بسیار
ملاک و معیار
خوبی خواهد
بود.
بنابراین
هوشیاری و
آگاهی از
طراحی
سناریوهای
دشمنان
شناخته شده میتواند
به جریانشناسی،
بصیرت و آگاهی
بخشی و آمادگیهای
لازم کمک
بسیار مهمی
نماید و از
همه مهمتر به
دلیل بهرهگیری
دائمی ولیّ و
امام جامعه از
مبانی دینی در
فهم و تحلیل
مسائل مختلف و
راهبری امت،
استفاده از
این مبانی در
تحلیل مسائل،
هندسه ذهنی افراد
را با امام
جامعه هماهنگ
نموده و آنان
را در طریق
امام قرار میدهد.
آگاهی بخشی بر
اساس این مدل
به جامعه، باعث
تحکیم پیوند
امام و امت میگردد.
تکنوکراتهای
لیبرال و
اصلاح طلبان
سکولار اصرار
دارند با بیان
مواضع مغایر
با اصول ترسیم
شده نظام،
دوگانگی خود
با نظام را به
طرف آمریکایی
و اروپایی
منتقل نمایند
تا ادراک طرف
مقابل را در
حمایت از خود
به نوعی
مدیریت
نمایند و از
پشتیبانی
آنان بهرهمند
شوند.تجدیدنظرطلبان
دربُعد داخلی
به دنبال یک
هندسه جدید در
فضای سیاسی،
اجتماعی و فرهنگی
هستند که
برآیند آن میبایست
به دوقطبی حفظ
وضع موجود-تغییر
منتهی گردد.
انطباق
عملکرد
تکنوکراتهای
لیبرال و
اصلاح طلبان
سکولار با
سناریوی تغییر
در
تفرس نسبت به
اقدامات
تجدید نظر
طلبان هواخواه
لیبرالیسم،
همراهی و
متابعت با
سناریوی
تغییر سلطهگران
به چشم میآید.
انطباق
عملکرد آنان
با لایههای
پیچیده
سناریوی تغییر
هویت جمهوری
اسلامی ایران
تا حدود زیادی
غیر قابل هضم
و تحمل است. به
طور مثال آنجا
که طرفهای
غربی سلطه
ناپذیری و
استکبار
ستیزی را در لایه
اول سناریوی
خود هدفگذاری
نمودهاند،
دقیقاً شاهد
تئوریزه شدن
مباحثی هستیم که
عملاً به تحقق
بخش اول
سناریوی سلطهگران
کمک مینماید.
در زیر میتوان
به برخی از آنها
اشاره کرد:
- گره
زدن حل مشکلات
معیشتی و
اقتصادی به
تغییر در
سیاست خارجی
جمهوری
اسلامی ایران
-
القاء پر
هزینه و پر
خطر بودن
مقاومت و ایستادگی
در برابر نظام
سلطه
- ریل
گذاری برای
مذاکره و سازش
پذیری از طریق
اقدامات نا به
جا
-
منفعل شدن در
برابر زیادهخواهی
دشمنان
- تحریف
اندیشههای
امام راحل
عظیمالشأن،
به ویژه در
موضوع سیاست
خارجی و رابطه
با آمریکا
عملکرد
تجدیدنظرطلبان
در صحنهی
سیاسی نیز
انطباق با بخش
دوم سناریوی
تغییر را تا
حدودی اثبات
میکند. تبعیت
از دشمنان و
بازگشایی یک
مسیر جدید برای
فشار به نظام
پیرامون
وضعیت حقوق
بشر در ایران
در واقع هموار
ساختن
سناریوی
تغییر در محیط
و آرایش سیاسی
کشور است.
احصاء
اقدامات زیر انگاره
تبعیت و
همراهی با
سناریوی سلطهگران
را به ذهن
متبادر میسازد:
-
ایجاد آزادی
عمل برای فتنه
گران و زمینه
سازی برای کاهش
کنترلهای
امنیتی آنان
-
امکان
ملاقات
فرستادگان
غربی با فتنه
گران در ماههای
اخیر
-
تضعیف
نهادهای
قضایی و
امنیتی کشور و
زمینهسازی
برای وارد
آمدن فشار
تبلیغاتی به
آنها
- تئوریزه
کردن لزوم حل
مشکلات اقتصادی
کشور و معیشت
جامعه به
تغییر در محیط
و آرایش سیاسی
- تلاش برای
معادل سازی
پایبندی به
اصول گفتمان
انقلاب
اسلامی به
افراط گرایی
-
انتصاب فتنه
گران و حامیان
فتنه در برخی
مسئولیتهای
موثر
انطباق
عملکرد
تجدیدنظرطلبان
در عرصه فرهنگ
با هدف گذاری
طراحان و
کارگزاران
سناریوی
تغییر در بخش
فرهنگی بسیار
نگران کننده و
قابل تأمل
است. در این
راستا به نظر
میرسد
عملکرد و
اقدامات
فرهنگی
دستگاههای
مسئول طی چند
ماه گذشته تا
حدود زیادی در
حال برآورده
ساختن
انتظارات
سلطهگران
برای تغییر
فضای فرهنگی
کشور است. در
این میان
موارد زیر
تنها بخشی از
هم محوری
تجدیدنظرطلبان
با سناریوی
دشمن در عرصه
فرهنگی است:
- تلاش برای
رسمیت بخشیدن
به ابزارها و
ظرفیتهای
مهاجم دشمن در
عرصه فرهنگ به
ویژه در حوزه
رسانههای
نوین
- فعالیت
مجدد روزنامههای
زنجیرهای و
قداست شکنی
نسبت به مبانی
دینی و زیر
سؤال بردن
احکام الهی
مثل قصاص و ...
-
ترویج تجمل
گرایی و
اشرافیگری و
سوق دادن
جامعه به
دنیاگرایی
- ترویج
اباحه گرایی و
غیرت زدایی از
جامعه
امام
خامنهای
(مدظلهالعالی)
نیز بر همین
اساس، در
دیدار اعضای
مجلس خبرگان،
از نگرانی خود
در حوزهی
فرهنگ چنین
فرمودند:
«بنده هم
نگرانم. مسئلهی
فرهنگ، مسئلهی
مهمی است.
اساس
اینایستادگی،
این حرکت و در نهایت
انشاءالله
پیروزی، بر
حفظفرهنگ
اسلامی و انقلابی
است و تقویت
جناح فرهنگی
مؤمن، تقویت
این نهالهایی
کهروییده است
در عرصهی
فرهنگ؛
بحمدالله
جوانهای مؤمنِ
خوبیداریم در
عرصهی فرهنگ
و هنر؛ فعالیت
کردند، کار
کردند؛ حالابعضی
جوانند، بعضی
دورهی جوانی
را هم گذراندهاند؛
ما عامل
فرهنگی کم
نداریم. ما
حتماً در مسئلهی
فرهنگ [باید
توجه کنیم]،
دولت محترم هم
باید توجه
کند، دیگران
هم توجه کنند.
بنده هم دراین
نگرانی با شما
سهیم هستم و
امیدوارم که
مسئولین فرهنگی
توجه داشته
باشند که چهمیکنند.
با مسائل
فرهنگی شوخی
نمیشود کرد،
بیملاحظگی
نمیشودکرد؛
اگر چنانچه یک
رخنهی
فرهنگی بهوجود
آمد، مثل رخنههای
اقتصادی نیست
که بشود [آن را]
جمع کرد، پول جمع
کرد یا سبد
کالا داد یا
یارانهینقدی
داد؛ اینجوری
نیست، به این
آسانی دیگر
قابل
ترمیمنخواهد
بود، مشکلات
زیادی دارد.»
تجدیدنظرطلبان
بر این انگاره
هستند که هندسه
جدید، میتواند
تغییرطلبان
را با ثبت
مغایرت با
نظام و سطوح
عالی آن در
انتخاباتهای
بسیار مهم پیش
رو، در شرایط
دست برتر قرار
داده و امکان
نهادینه شدن
تغییر مورد
نظر را برای
آنها فراهم
نماید. ممکن
است با هدایت
و ریل گذاری
عوامل نفوذی و
محافلی همچون
کمیتهی (x)، قطب
بندی حفظ وضع
موجود-تغییر،
به تعیین سرنوشت
در صف آرایی
اجتماعی
تمایل و سوق
پیدا کند.
تجدیدنظرطلبان
در همراهی با
سناریوی
تغییر به
دنبال چه
هستند؟
به
نظر میرسد
متابعت و
همراهی
تجدیدنظرطلبان
با سناریوی
تغییر سیرت
جمهوری
اسلامی ایران
و همچنین
تعجیل و اصرار
آنان در علنی
ساختن مواضع
غیراصولی خود
در مغایرت با
نظام، حاوی
پیام بسیار
مهمی در دو
حوزه داخلی و
خارجی است.
ظاهراً
تکنوکراتهای
لیبرال و
اصلاح طلبان
سکولار اصرار
دارند با بیان
مواضع مغایر
با اصول ترسیم
شده نظام،
دوگانگی خود
با نظام را به
طرف آمریکایی
و اروپایی
منتقل نمایند
تا ادراک طرف
مقابل را در
حمایت از خود
به نوعی
مدیریت
نمایند و از
پشتیبانی
آنان بهرهمند
شوند.
اما
در بُعد داخلی
چنین به نظر
میرسد که
تجدیدنظرطلبان
به دنبال یک
هندسه جدید در
فضای سیاسی،
اجتماعی و
فرهنگی هستند
که برآیند آن
میبایست به
دوقطبی حفظ
وضع
موجود-تغییر
منتهی گردد.
از
سویی تحرکات
سیاسی و رسانه
ای جریان
تجدیدنظرطلب
نیز نشانگر آن
است که این
جریان به
دنبال
قراردادن
برخی عناصر
ناسپاس –که
چندان به وعده
های الهی
اتکال نداشته
و به دنبال
تحریف اندیشه
های امام راحل
(ره) هستند- در
جایگاه «پدر
معنوی» جریان
تغییرطلبی
است.
در
این هندسه
جدید تلاش
خواهد شد با
فرافکنی، ناکارآمدی
در حل مشکلات
اقتصادی و
معیشتی جامعه
به قطبِ
خواهانِ وضع موجود
نسبت داده شده
و رسیدن به
فضای مطلوب و
تحقق مطالبات
جامعه، در
قدرتمندتر
شدنِ قطب تغییر،
مدیریتِ
برداشت شود.
از
منظر جریان
تجدیدنظرطلب،
دو قطبی حفظ
وضع موجود-تغییر
با برچسب زدن،
در نهایت میبایست
مقاومت در برابر
تجدیدنظر
طلبی را به
افراط
معنابخشی نماید.
تجدیدنظرطلبان
بر این انگاره
هستند که هندسه
جدید، میتواند
تغییرطلبان
را با ثبت
مغایرت با
نظام و سطوح
عالی آن در
انتخاباتهای
بسیار مهم پیش
رو، در شرایط
دست برتر قرار
داده و امکان
نهادینه شدن
تغییر مورد
نظر را برای
آنها فراهم
نماید.
در
این هدف گذاری
نکتهی
اساسی، ایجاد
ظرفیت چانهزنی
با سطوح عالی
نظام است که
به نظر میرسد
تجدیدنظرطلبان
آن را به
انتظار نشستهاند
تا از رهگذر
آن، امکان
عبور از موانع
تغییر و
تجدیدنظرطلبی
مورد نظر خود
را فراهم نمایند.
شایان
ذکر است
متابعت و
همراهی با
سناریوی
تغییر هویت جمهوری
اسلامی ایران
ممکن است
تجدیدنظرطلبان
را در ورطه
سقوط به بخش
انتهایی (قسمت
امنیتی)
سناریوی
تغییر سلطهگران
سوق دهد.
در
بخش نهایی و
امنیتی
سناریوی
تغییر، ممکن است
با هدایت و
ریل گذاری
عوامل نفوذی و
محافلی همچون
کمیتهی (x)، قطب
بندی حفظ وضع
موجود-تغییر،
به تعیین سرنوشت
در صف آرایی
اجتماعی
تمایل و سوق
پیدا کند.
با
این تفاسیر
امیدواریم
رئیس جمهور
محترم و خدمتگزاران
دلسوز و
انقلابی در
دولت یازدهم،
با تدبیر و
هوشیاری،
امید سلطهگران
و عناصر نفوذی
را ناامید ساخته
و با انسجام و
عزم ملی، جهتگیری
کشور را در
مسیر پیشرفت و
اقتدار درونزا
و مدیریت
جهادی دنبال
نمایند.
این
نوشتار را با
بیانی از رهبر
معظم انقلاب، حضرت
امام خامنهای
به عنوان حسن
ختام پایان میبریم:
«آنچه مهم است
این است که
نظام جمهوری
اسلامی یک
ساخت حقوقی و
رسمی دارد که
آن قانون
اساسی، مجلس
شورای
اسلامی، دولت
اسلامی،
انتخابات -
همین چیزهایی
که مشاهده میکنید
- است، که
البته حفظ اینها
لازم و واجب
است؛ اما کافی
نیست. همیشه
در دلِ ساخت
حقوقی، یک
ساخت حقیقی،
یک هویت حقیقی
و واقعی وجود
دارد؛ او را
باید حفظ کرد.
این ساخت
حقوقی در حکم
جسم است؛ در
حکم قالب است،
آن هویت حقیقی
در حکم روح
است؛ در حکم
معنا و مضمون
است. اگر آن
معنا و مضمون
تغییر پیدا
کند، ولو این
ساخت ظاهری و
حقوقی هم باقی
بماند، نه
فایدهای
خواهد داشت،
نه دوامی
خواهد داشت؛
مثل دندانی که
از داخل پوک
شده، ظاهرش
سالم است؛ با
اولین برخورد
با یک جسم سخت
در هم میشکند.
آن ساخت حقیقی
و واقعی و
درونی، مهم
است؛ او در
حکم روح این
جسم است. آن
ساخت درونی
چیست؟ همان
آرمانهای
جمهوری
اسلامی است:
عدالت، کرامت
انسان، حفظ
ارزشها، سعی
برای ایجاد
برادری و
برابری، اخلاق،
ایستادگی در
مقابل نفوذ
دشمن؛ اینها
آن اجزاء ساخت
حقیقی و باطنی
و درونی نظام جمهوری
اسلامی است.
اگر ما از
اخلاق اسلامی
دور شدیم، اگر
عدالت را
فراموش
کردیم، شعار
عدالت را به
انزوا
انداختیم،
اگر مردمی
بودنِ مسئولان
کشور را دستکم
گرفتیم، اگر
مسئولین کشور
هم مثل خیلی
از مسئولین
کشورهای دیگر
به مسئولیت به
عنوان یک
وسیله و یک
مرکز ثروت و
قدرت نگاه
کنند، اگر
مسئلهی خدمت
و فداکاری
برای مردم از
ذهنیت و عمل
مسئولین کشور
حذف شود، اگر
مردمی بودن،
سادهزیستی،
خود را در سطح
تودهی مردم
قرار دادن، از
ذهنیت
مسئولین کنار
برود و حذف
شود؛ پاک شود،
اگر ایستادگی در
مقابل
تجاوزطلبیهای
دشمن فراموش
شود، اگر
رودربایستیها،
ضعفهای
شخصی، ضعفهای
شخصیتی بر
روابط سیاسی و
بینالمللی
مسئولین کشور
حاکم شود، اگر
این مغزهای
حقیقی و این
بخشهای
اصلیِ هویت
واقعی جمهوری
اسلامی از دست
برود و ضعیف
شود، ساخت
ظاهریِ
جمهوری
اسلامی خیلی
کمکی نمیکند؛
خیلی اثری نمیبخشد
و پسوند
«اسلامی» بعد
از مجلس شورا:
مجلس شورای
اسلامی؛ دولت
جمهوری
اسلامی، به
تنهایی کاری
صورت نمیدهد.
اصل قضیه این
است که مراقب
باشیم آن روح،
آن سیرت از
دست نرود،
فراموش نشود؛
دلمان خوش
نباشد به حفظ
صورت و قالب.
به روح، معنا
و سیرت توجه
داشته باشید.
این، اساس
قضیه است. و من
به شما عرض
بکنم که تغییر
سیرت، تغییر
آن هویت
واقعی، به
تدریج و خیلی
آرام حاصل میشود.
توجه بعضیها
به این،
غالباً جلب
نمیشود، یا
خیلیها
توجهشان جلب
نمیشود. یک
وقتی ممکن است
همه متوجه
شوند، که کار
از کار گذشته
باشد. خیلی
باید دقت کرد.
چشم بینای
طبقهی روشنبین
و روشنفکر
جامعه - یعنی
طبقهی
دانشگاهی - و
چشم بینای
دانشجویان
باید این مسئولیت
را همیشه برای
خودش قائل
باشد.» (1387/9/24)
با
توجه به اهمیت
این بیانات
معظم له،
شایسته است
رسانه های
جبهه انقلاب
اسلامی و نیز
رسانه ی ملی
بازخوانی
ومداقه ی هرچه
بیشتر در این
بیان راهبردی
امام خامنه ای
همت گمارده و
نخبگان
دانشگاهی و
جریانهای
دانشجویی
انقلابی نیز
با تبیین و
فهم این بیانات،
با چشم بینا،
مسئولیت و
رسالت خویش را
فراموش
ننمایند.
منبع:
برهان
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
و
این
هم متن هر دو
سخنرانی
محمد
جواد ظریف
(فیسبوک)
سخنرانی
اول
بسم
الله الرحمن
الرحیم
با
سلام و درود
به ارواح طیبه
شهدا و امام
شهدا و با
تبریک فرا
رسیدن ایاّم
ولادت با سعادت
امیرمؤمنان،
حضرت علی ابن
ابی طالب و
جواد الائمه
علیهما
السلام، خدمت
مردم دلاور ایران،
ریاست محترم
مجلس، اعضای
محترم هیأت رییسه
و نمایندگان
محترم مردم
عرض سلام و
ادب و احترام
دارم. و از این
که فرصت دیگری
فراهم شد تا
در جلسه علنی
مجلس شورای
اسلامی حضور پیدا
کنم از همه
دوستان
سپاسگزارم.
سوال و
نظارت حق و
وظیفه
نمایندگان
محترم است و
پاسخگویی در
چارچوب مصالح
و منافع ملی،
وظیفه بنده و
همکاران در
هیئت دولت
است. حساسیت نمایندگان
محترم نسبت به
وزارت امور
خارجه، نشان دهنده
اهمیتی است که
به سیاست
خارجی و امنیت
ملی داده می
شود که خود
جای تقدیر و
تشکر دارد. بنده
هم به نوبه
خود خوشحالم
که در طول 8 ماه
گذشته بیش از
هر وزیر امور
خارجه ای در
تاریخ انقلاب،
در مجلس
محترم، در صحن
علنی و در
کمیسیون امنیت
ملی حضور پیدا
کرده ام.
خداوند
بزرگ را
سپاسگزارم که
به برکت
هوشمندی و پایمردی
مردم دلاور
ایران اسلامی
و در سایه هدایت
و حمایت مستمر
مقام معظم
رهبری و تدبیر
و درایت ریاست
محترم
جمهوری،
امروز سیاست
خارجی جمهوری
اسلامی ایران
با ارائه
منطقی گفتمان
اصیل انقلاب
اسلامی که
گفتمان امام
راحل و مقام
معظم رهبری
است و ما نیز
کاملا به آن
پایبندیم با
عزت به پیش می
رود. گفتمانی
که گفتمان صلح
طلبی همراه با
تسلیم
ناپذیری،
گفتمان تعامل
سازنده همراه
با عزت،
گفتمان گفتگو
همراه با هویت
مداری،
گفتمان حکمت
همراه با عدالت
و گفتمان
مصلحت جهان و
ابنای بشری است،
با موفقیت
مسیر پیشرفت،
روشنگری و
شکستن موانع
را دنبال می
کند، دوستان
ایران و
انقلاب را در
همه جا شاد و
سربلند کرده
است، و عرصه
را بربدخواهان
مردم و انقلاب
تنگ کرده، و
سرمایه گذاری
های کلان و
رویاهای باطل
و خطرناکشان را
نقش بر آب
نموده است.
که
و مکروا و مکرالله
و الله خیر
الماکرین.
در این
مسیر پر فراز
و نشیب، بیش
از هرچیز به لطف
الهی، دعای
معصومین
علیهم صلوات
الله اجمعین،
همدلی و
همبستگی مردم
و همراهی و
راهنمایی
نمایندگان
محترمشان دل
بسته ایم و
امروز هم با
همین رویکرد
در محضر شما
حاضر شده ام
که به سوالاتی
که در کمیسیون
پاسخ داده ام،
در صورتی که
نمایندگان
محترم تمایل
داشته باشند
مجددا در بخش
دوم پاسخ دهم.
سخنرانی
دوم
بسم
الله الرحمن
الرحیم
لاحول
و لاقوه الا
بالله العلی
العظیم.
حسبنا
الله و نعم
الوکیل؛ نعم
المولی و نعم
النصیر
من یک
بار دیگر از
نمایندگان
محترم و برادر
عزیزم سردار
کریمی قدوسی
تشکر می کنم.
برای پاسخ به
پرسش های
نمایندگان
محترم لازمست
چند نکته را
عرض نمایم.
جمهوری
اسلامی ایران
کشوری مستقل،
مقتدر، مردمی
و با ثبات است.
اما فعالیتهای
گسترده
تبلیغاتی و
سیاسی ای
انجام میپذیرد
تا چنین القاء
شود که ایران
تهدیدی برای
منطقه و خطری
برای صلح و
امنیت جهانی
است.
بدخواهان
مردم ایران با
صرف هزینه های
بی نظیر سیاسی
و مالی و با
تبلیغات جنونآمیز
خود تلاش کرده
اند تا ایران
را به خطری جهانی
تبدیل کنند؛
تا بتوانند از
این طریق به
اهداف خود بر
علیه کشور و
مردم ایران و
منطقه و جهان
دست یابند.
وضع
تحریمهای
ظالمانه و
انجام
تهدیدات
مستکبرانه که
در سایه این
فضاسازی
تبلیغاتی و
سیاسی جهانی امکان
پذیر شده است،
همگی مهمترین
عامل اقتدار
ملی را هدف
گرفته و تلاش
می کند
استقامت مردم
ما را بشکند.
امّا به لطف
خدا، حضور
حماسی مردم
دلاور در
انتخابات
خرداد 92 این
امیدهای واهی
را برهم زد و
دولت تدبیر و
امید مجدّانه
تلاش دارد تا
طرح و برنامه
دشمنان را به
شکست بکشاند و
به لطف الهی
در این مسیر
دشوار موفق
بوده است.
وزارت
امورخارجه در
چنین شرایط
خطیری، به منزلۀ
دیدبانی
هوشمند وظیفه
رصد حوادث و
تحلیل موقعیتها
و تشریح
راهبرد
مقابله با
تهدیدات را بر
عهده دارد.
تلاش این خدمت
گزار کوچک که
برای چندصباحی
مسئولیت
سنگین وزارت
امورخارجه بر
شانه هایش
نهاده شده
است، همواره
این بوده است
که با فضاسازیهای
بینالمللی
که جهت محدود
کردن
اقتدارملی
ایران انجام
میپذیرد،
قاطعانه
مقابله نماید
و اجازه ندهد
تبلیغات
ساختگی و
مسموم
صهیونیستی و
یا هر منبع ضد
ایرانی
دیگری، ایران
را مخل امنیت
جهانی و یا
تهدید منطقهای
معرفی کند.
از روز
پذیرش
مسئولیت، در
مسیر پاسداری
از امنیت ملی
به معنای وسیع
آن و تقویت و
تحکیم اقتدار
ملی وتوان
دفاعی از هیچ
تلاش و اقدامی
فروگذار
نکرده ایم؛ تا
هیچ کشوری
درطمع خام نیفتد
و خیال اقدام
علیه ایران را
در سر نپروراند.
اگر از
اقتدار ملی
سخن میگویم --
و می گوییم،
چون می دانم
همه ما در این
دیدگاه
مشترکیم، --
نظرمان به همۀ
امکانات و ظرفیتهای
کشور است.
مهمترین رکن
اقتدار ملیِ
ما، گفتمان
اصیل انقلاب
اسلامی و
ماندگارترین
یادگار امام
راحل رضوان
الله تعالی
علیه است که همانا
اتکای به قدرت
لایزال الهی و
کوچک شمردن همه
قدرت ها،
استقلال
طلبی،
استقامت مردم
دلاور بر اساس
آموزه های
جاودانه دینی
و خودباوری بی
نظیر ناشی از
این عوامل
برجسته است.
نگاه
به درون و
اتکا به عنصر
بنیادی و
محوری انسجام
ملی و نیز
توان بی نظیر
مردم دلاور،
اقتصاد پویا و
مقاومتی
مبتنی بر
تولید و
کارآفرینی،
توان دفاعی، و
حضور مؤثر،
سازنده و نقش
آفرین منطقه
ای و جهانی
شالوده
اقتدار کشور
را می سازند،
که در سایۀ
هدایتهای
هوشمندانه
رهبری معظم
انقلاب مد
ظلُه العالی
تحقق مییابد.
برادران
و خواهران
گرامی،
من به
حکم آیه شریفه
وَ تِلْكَ
الْأَيَّامُ
نُدَاوِلُهَا
بَينَ
النَّاسِ
اطمینان دارم که
مسئولیت من در
وزارت امور
خارجه دیر یا
زود به پایان
خواهد رسید،
همان گونه که
از سایر دوران
های حتی
طولانی تاریخ
بشری، جز
لحظاتی کوتاه
در خاطره ها
نمانده است. و
آنچه برای من
و امثال من باقی
می ماند،
انجام وظیفه و
شاید خدمت
ناچیزی است که
بتوانیم به
مردم دلاور
این مرز و بوم و
جایگاه و
منزلت جهانی
آنها تقدیم کنیم.
همانگونه که
در ادامه آیه
شریفه می
فرماید وَ
لِيَعْلَمَ
اللَّهُ
الَّذِينَ
ءَامَنُواْ
وَ يَتَّخِذَ
مِنكُمْ
شُهَدَاءَ وَ
اللَّهُ لَا
يُحِبُّ
الظَّالِمِين،
لذا تا
وزیر خارجه
هستم نخواهم
گذاشت پروژۀ صهیونیستی
امنیتی سازی
ایران،
منجمله از طریق
تخریب وجهه و
حیثیت ملی تحت
بهانۀ واهی
انکار
هولوکاست تحقق
یابد.
ما
حتماً با قدرت
و صلابت
انقلابی که از
امام راحل (ره)
آموخته ایم و
با تکیه بر
فرهنگ غنی اسلامی
و تاریخ مردم
دلاور ایران
که هرگز با
نژادپرستی و
نسل کشی آلوده
نشده است، به
مبارزه با
شبهه افکنی
صهیونیست ها در
باره انکار
هولوکاست
ادامه خواهیم
داد، و اجازه
نخواهیم داد
تا ماشین
تبلیغاتی
صهیونیستها
با تحریف و
دروغ، از یک
سو در پی
مظلوم نمایی و
از سوی دیگر
درپی هراس
افکنی برضد
ایران باشند.
نتانیاهو
با بیشرمی
معرکه میگیرد
که ایران
هولوکاست را
انکار میکند
و ادعا می کند
ایران با
ساختن بمب
اتمی
هولوکاست جدیدی
ایجاد نماید.
من و
همکارانم به
عنوان
نمایندگان
این مردم به
جهان اعلام
کرده ایم و
بازهم خواهیم
گفت که ایران
و ایرانی
همواره مأمن و
ملجأ اقلیت ها
بوده و به همه
ادیان الهی و
پیروانشان
احترام می
گذارد و با
یهودی ستیزی و
نسل کشی
بیگانه است و
تبلیغات
ضدایرانی
صهیونیست ها
تماماً دروغ و
جعلی و صرفاً
جهت سرپوش
گذاشتن بر
جنایات
روزمره آنها
علیه فلسطینیان
است.
ما میگوییم
رژیم
صهیونیستی با
سوء استفاده
از جنایاتی که
دیگران مرتکب
شدند و مردم
فلسطین نقشی
در آن نداشته
اند، شصت سال
است که
موجودیت ملت
فلسطین را
نادیده گرفته
و حقوق آنان
را پایمال
کرده است و
کشتار و اشغال
و آتش افروزی
خود را پشت
تبلیغات بی اساس
و هراس افکنی
مخفی میکند.
من
همین حرف ها
را با همین
صراحت در
مصاحبه های
خارجی هم گفته
ام و خواهم
گفت. ای کاش
تمام مصاحبه
های من را پخش
می کردند تا
عین همین
جملات را می
شنیدید ولی
نمی دانم چرا
دوستان تنها
قسمت هایی از
مصاحبه را
آنهم به طور
ناقص و با ترجمه
غلط پخش کردند.
ما به
جهان می گوییم
که مردم ایران
به فرهنگ غنی
زاییده از
اسلام ناب
متکی هستندکه
می فرماید:
مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ
كَتَبْنَا
عَلىَ بَنىِ
إِسرَ اءِيلَ أَنَّهُ
مَن قَتَلَ
نَفْسَا
بِغَيرْ
نَفْسٍ أَوْ
فَسَادٍ فىِ
الْأَرْضِ
فَكَأَنَّمَا
قَتَلَ
النَّاسَ
جَمِيعًا وَ
مَنْ أَحْيَاهَا
فَكَأَنَّمَا
أَحْيَا
النَّاسَ
جَمِيعًا.
می
گوییم که از
نظر مردم
دلاور ایران،
کشتار انسان های
بیگناه در همه
جا و به هرشکل
و در هر مقیاسی
محکوم است؛ و
این رژیم
صهیونیستی
است که با استفاده
از انواع
بهانه ها تلاش
می کند تا بر جنایات
بی سابقه اش
علیه مردم
مظلوم فلسطین
سرپوش
بگذارد؛ و با
استفاده از
همین بهانه از
یک سو
زرادخانه های
هسته ای خود
را پیشرفته تر
کند و از سوی
دیگر علیه
ایران هراس افکنی
کند.
مواضع
ما عین مواضع
امام و رهبری
است و با صلاب
من و
همکارانم با
افتخار، تمام
تلاش خود را
به کار می
بندیم و همه
فشارهای
داخلی و خارجی
را به جان می
خریم تا پروژۀ
صهیونیستی
امنیتی سازی،
القای خطر و
تهدیدآمیز
بودن ایران را
نقش برآب کنیم.
به
همین دلیل در
مصاحبه ها و
اظهارات به
ویژه با رسانه
های خارجی که
متأسفانه در
اینجا به صورت
ناقص و خارج
از چارچوب
مصاحبه ترجمه
و ارائه
کردند، تمام
توان خود را
بکار بسته ام
که در مقابل
سؤالات جهت
دار و هدایت
شده، بر مواضع
اصولی جمهوری
اسلامی ایران
که افتخار می
کنم مواضعم
همان مواضع
امام و رهبری
است، تصریح
کنم و مانع از
این شوم که
سردمداران
رژیم جنایتکار
صهیونیستی،
جمهوری
اسلامی ایران
را عامل تداوم
بحران در
خاورمیانه
معرفی نمایند
و با این
ترفند از
عواقب اعمال
خود فرار
نمایند.
ما
نباید اجازه
دهیم رژیمی که
با انباشت
غیرقانونی
سلاح هسته ای
و سلاح
شیمیایی
بزرگترین ناقض
مقررات جهانی
عدم اشاعه
است، با سوء
استفاده های
تبلیغاتی از
ایران
خطرسازی
نماید.
سیاست
خارجی دولت
تدبیر و امید،
آسایش نتانیاهو
را برهم زده و
او را به
انفعال و
انزوای بین
المللی
کشانده است.
این توفیق
بزرگی است که
دوستان ما در
منطقه را
خوشحال و
سربلند کرده و
تمام نیروهای
انقلابی
منطقه را به
وجد آورده و
صهیونیست ها و
دیگر
بدخواهان
ایران را دچار
سردرگمی و
کابوس برآمدن
مجدد ایران
اسلامی نموده
است.
این
توفیق،
وامدار
خودباوری
ناشی از حمایت
مردم دلاور و
تأکید بر
گفتمان اصیل و
راستین
انقلاب
اسلامی است که
می باید
همانگونه که
هست و
همانگونه که
در منطقه و جهان
دیده می شود
در داخل نیز
بدون توجه به
ملاحظات
سیاسی و جناحی
منعکس شود.
اما
درمورد توان
دفاعی و
امکانات و
تجهیزات نظامی
کشور، آنچه
گفته ام و بر
آن تاکید دارم
جلب توجه به
منبع اصلی و
واقعی اقتدار
کشور است که
ریشه درفرهنگ
ایثار و شهادت
دارد؛ و تکیه
بر این پیام
جاودانه امام
راحل است که
بزرگترین
توان دفاعی ما
استقامت ملت
دلاور ایران
است.
وزارت
امور خارجه
وظیفه ذاتی
خود را کمک به
پیشرفت و
رونق، و رشد
اقتصادی و
ارتقای توان
دفاعی کشور میداند
و برای رفع
تهدیدها و
ایجاد فرصت ها
و فضای مناسب
بینالمللی
درتحقق این
اهداف همواره
تلاش میکند.
براین اساس و
به گواهی
مسئولین
مربوطه، وزارت
امور خارجه
هرگز مانع
حضور هیأتها
جهت مذاکره در
امور دفاعی
کشور نشده است
و دوستان
محترم عضو
کمیسیون هم که
از مسئولین
مربوطه سؤال
کرده اند، همین
پاسخ را شنیده
اند.
همه ما
اقتدار ملی را
ناشی از همۀ
امکانات و ظرفیت
های کشور میدانیم.
در برابر تلاش
ها و رشادت
های بزرگان عرصه
جهاد و شهادت
یعنی نیروهای
مسلح ارتشی و
سپاهی و بسیجی
و آحاد مردم
دلاور همیشه
در صحنه و به
خصوص خانواده
های معظم شهدا
و ایثارگران
سر تعظیم و
تقصیر فرود می
آورم.
همزمان،
همراه با همین
دلاوران، با
کمال افتخار و
سربلندی به
عنوان یک
فرزند کوچک
امام و رهبری،
مهمترین عامل
اقتدار و توان
دفاعی کشور را
استقامت و
آمادگی تمامی
آحاد ملت
دلاور، غیور و
سرافراز
ایران در
مشارکت بی
دریغ در دفاع از
میهن اسلامی
می دانم.
ایران
کشوری است
متکی به مردم
خود، نه
وابسته به
ابرقدرتها و
یا هیچ نیروی
خارجی. دولت
ایران تنها
دولت در این
منطقه است که
اقتدار و
مشروعیت اش را
فقط و فقط از
رای مردم و
تنفیذ رهبری
بدست می آورد
و نه از هیچ
پیمان نظامی و
یا وابستگی
خارجی. این
افتخار بزرگی
است. و همین
واقعیت در عمل،
بزرگترین
عامل اقتدار و
توان ملی ما
بشمار می آید،
و ما به حفظ و
تقویت هر چه
بیشتر و بهتر آن
عمیقا باور
داشته و
متعهدیم.
ملت
ایران
صبورانه و با
توکل به حضرت
حق، دست به
زانوی خویش
گرفت و انقلاب
عظیم خود را
بدون خشونت به
پیروزی رساند
و در مقابل
تجاوز خارجی
با تکیه بر
مکتب جهاد و
شهادت از خود
دفاع کرد و با
بسیج همگانی،
کشور را
دوباره ساخت؛
و این همان
چیزی است که
هیچ ابرقدرتی
نمیتواند
ریشۀ آنرا
بخشکاند ولو
آنکه هوای
آنرا در سر
داشته باشد.
به
عنوان
کارشناسی که
تمام عمر خود
را به بررسی
علمی و میدانی
تحولات بین
المللی
گذرانده است،
به جد باور
دارم که تنها
براساس این
نگاه ایمانی و
مردمی است که
می توانیم درک
کنیم که چرا
نفوذ و توان تأثیرگذاری
ایران از
بسیاری از
کشورهای دارای
تجهیزات
مرگبار نظامی
و حتی اتمی
بالاتر است.
و بر
همین اساس با
تمام وجود
معتقدم که
هرچه و هرکه
انسجام و
همدلی و
همبستگی ملی و
روحیه مقاومت
و خودباوری
مردم دلاور را
تقویت کند، توان
دفاعی کشور را
افزایش داده
است؛
و هر چه
و هرکه بر طبل
تفرقه بکوبد،
مردم دلاور ایران
را تحقیر کند
و جهانی را که
به عظمت و پایمردی
این مردم و
نمایندگانشان
اذعان کرده اند
به دروغ به
شکلی معرفی
نماید که گویی
توان تحقیر
این مردم
دلاور را
دارد، یقینا
بزرگترین
جنایت را علیه
امنیت و
اقتدار ملی و قدرت
دفاعی کشور
مرتکب شده است.
درپایان
مایلم بار
دیگر تأکید
کنم که سیاست
خارجی عرصه
وحدت ملی و نه
دعواهای
سیاسی است. من
دست نیاز به
سوی
نمایندگان
محترم مردم
دراز می کنم.
ما به کمک،
راهنمایی،
همدلی و
همراهی شما
نیازمندیم.
در
زمانی که کشور
با چالشی بزرگ
با قدرت های
جهانی درگیر
است، ضروری
است واقعاً به
این باور قطعی
برسیم که تنها
راه اقتدار و
بالندگی
کشور، همکاری
و همدلی
همگانی در جهت
تقویت مبانی
استوار
انسجام ملی و
فرهنگ ایمانی
است.
آنها
که از ایران
خطر بزرگ
جهانی میسازند،
قصد تحریم و
تهدید کشور را
دارند. آنها
میخواهند
ایران را
مخالف صلح و
برهم زنندۀ
ثبات معرفی
کنند.
من
اینجا میگویم
ما ملت و
دولتی صلح جو
و خواهان
تعامل سازنده
با جهان
هستیم، اما
مطیع و مرعوب
نیستیم.
ما
برای حراست از
حقوق و منافع
ملی و آرمانی
مان، با توکل
به قدرت
لایزال الهی،
با صلابت و منطق
و بدون
دلواپسی با
جهان تعامل می
کنیم. ما ملتی
دلواپس
نیستیم. ما
ملتی دلاوریم.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
«دولت
روحانی معتقد
است شفافسازی
پرهزینه است»
۱۶
اردیبهشت
۱۳۹۳
وبسایت
«جهان نیوز» در
یادداشتی نوشته
اوضاع
اقتصادی کشور
مطلوب نیست٬
در مذاکرات
هستهای اساس
کار دولت بر
پنهانکاری
است٬ در حوزه
فرهنگ
اتفاقات
«ناگواری» میافتد
و دولت با
«انحراف افکار
عمومی» به این
مشکلات پاسخ
میدهد.
این
وبسایت
نوشته دولت
روحانی معتقد
است «هزینه
این رویه کمتر
از شفاف سازی
و پاسخگویی در
حوزه اقتصاد،
سیاست خارجی و
فرهنگ به مردم
است.»
متن
کامل این
یادداشت با
عنوان «ترفند
دولت برای
ادامه پنهانکاری
در سه حوزه
حساس کشور»:
۱. اقتصاد:
اوضاع
اقتصادی کشور
مطلوب نیست.
شعارهای
اقتصادی رئیس
جمهور –همچون
شعار ۱۰۰ روزه-
تاکنون محقق
نشده است. ثبتنام
گسترده مردم
در فاز دوم
هدفمندی
یارانهها
تیم اقتصادی
دولت را دچار
انفعال و
ناهماهنگی
–مانند مواضع
متفاوت وزیر
اقتصاد و
معاون اجرایی
رئیس جمهور-
کرده است.
گران
شدن قیمت حاملهای
انژری و
افزایش جهشی
قیمت کالاها
و خدمات با
وجود عدم
افزایش مبلغ
یارانه نقدی،
در نگاه مردم
اثرات منفی به
همراه داشته
است. نرخ حمل و
نقل عمومی با
وجود وعده
چندباره
مقامات دولتی
درباره ثابت
ماندن تا
خردادماه،
گران شده است.
بازار
ارز دچار
نوسان هر روزه
است. واردات
کالا و خروج
ارز رشد زیادی
داشته است.
رانتهای
بزرگ اقتصادی
به برخی
تاجران خاص
داده شده است
و...
۲. سیاست
خارجی: در
مذاکرات هستهای
اساس کار دولت
بر پنهان کاری
است. روند مذاکرات
اکنون به
مراحل حساس
تدوین پیشنویس
توافق نهایی
رسیده است.
این روزها
زمان رد و بدل
کردن امتیاز و
تعیین سرنوشت فعالیتهای
هستهای و حتی
نوع تعامل با
غربیهاست.
مقامات غربی
به صورت
غیررسمی
درخواستهای
زورگویانهای
از ایران
داشتهاند.
هنوز روشن
نیست جواب
عملی وزارت
خارجه به آنان
چیست؟
جزئیات
پیشنهاد
ایران و غرب
برای توافق
نهایی همچنان
پنهان شده
است. تمرکز و
نقد این موضوع
خوشایند
مسئولان ارشد
دولت نیست.
غربیها هم
گویا شرایط
کنونی را زمان
مناسبی برای باجگیری
حس کردهاند
اما پاسخ دولت
به این احساس
خطرناک نامعلوم
است؟
تاکنون
حتی جزئیات
توافق
چهارماه پیش
ژنو و امتیازات
رد و بدل شده
به اطلاع مردم
نرسیده است.
حتی اسماعیل
کوثری، یک عضو
مطرح کمیسیون
امنیت ملی و
سیاست خارجی
مجلس اخیرا
گفته، به
تازگی متن
اصلی توافق
ژنو به دستش
رسیده که جزئیات
آن موجب
افزایش
بدیینیاش به
توافق شده
است.
اگر
نگاه افکار
عمومی به این
سمت و سو و
مواردی مانند
رفت و آمدهای
مشکوک برخی
مقامات غربی به
ایران- از
حمله سایمون
گس نماینده
انگلیس-،
ماجرای فرود
هواپیمای
آمریکایی در
فرودگاه
مهرآباد و...
برود و مطالبه
از دولت زیاد
شود، بعید است
زنجیره مخفیکاریها
دوام زیادی
بیاورد و تیم
دیپلماسی
مجبور به
ارائه
اطلاعات
بیشتری
درباره
واقعیتهای
پنهانشده به
مردم، فعالان
سیاسی و
نمایندگان مجلس
است.
۳. فرهنگ: در
حوزه فرهنگ هم
که بواسطه
شعار سال بیشتر
از گذشته مورد
توجه مردم
قرار گرفته،
بعضا اتفاقات
ناگواری میافتد.
از تجلیل و
حمایت از برخی
بازیگران و نویسندگان
مسئلهدار تا
اعلام مخالفت
صریح با ممیزی
کتاب –موضوعی
که با نظر
امام راحل هم
تناقض صریح
دارد-.
۴. راهکار
دولتیها:
پاسخگویی به
این همه ابهام
و نقاط عمدا
تاریکشده،
دولتمردان را
در تنگناهای
آزاردهندهای
قرار میدهد
که هرگز مطلوب
آنان نیست.
دولت دوست
ندارد به بهای
گرفتن لقب
«شفاف و
پاسخگو بودن»،
درباره
عملکردهای
اشتباه و
مشکلات بزرگ
کنونی به
افکار عمومی
توضیح دهد و
با دست خود
حجم انتقادات
را چند برابر
کند.
«ایجاد
محورهای
ثانویه» و
«برجستهسازی»
موضوعات کم
اهمیت با هدف
«منحرف سازی
افکار عمومی
از واقعیتهای
مهم کشور»،
شاید در دسترسترین
راهکار برای
مقامات دولتی
باشد.
ایجاد
جنجالهای
کاذب، موضعگیریهای
شگفتآور وگاه
توهین آمیز،
جلسات و
سفرهای
غیرمنتظره و دادن
ضریب
چندبرابری به
برخی موضوعات
ساده و کمارزش
و... از جمله
اقداماتی است
که از سوی
برخی دولتمردان
همچون علی
یونسی دستیار
ارشد رئیس جمهور،
اکبر ترکان
رئیس مناطق
آزاد تجاری، محمود
سریع القلم
تئوریسین
حامی دولت و...
در مقاطع
زمانی مشخص پیگیری
شده است. این
زنجیره را در
هفتههای
اخیر، یونسی
در دست گرفته
و با رفتن تا
مرز «به رسمیت
شناختن رژیم
صهیونیستی» به
نوعی خود را
سپر دولت کرده
است!
تبدیل
کردن یک مستند
ساده
دانشجویی به
موضوع اول
کشور، آن هم چهار
ماه پس از
ساختش – که از
یک مصاحبه
مجهول از دفتر
ریاست جمهوری
کلید خورد- از
دیگر نمونههای
این رویکرد
«منحرف سازی»
است.
۵. نتیجه:
گرچه ممکن است
این رویه فشارها
و مشکلاتی را
هم برای دولت
ایجاد کند اما
ظاهرا برآورد
کلی آنان این
است که هزینه
این رویه کمتر
از شفاف سازی
و پاسخگویی در
حوزه اقتصاد،
سیاست خارجی و
فرهنگ به مردم
است.
به
نظر میرسد
برخی از
دولتمردان با
این رویه
انتقادبرانگیز
در حال کشاندن
منتقدان به
عرصههای
فرعی و دور از
دغدغه مردم
هستند. هدف از
تدوام آن هم
شاید داغ کردن
فضا و به
پرخاش واداشتن
منتقدان باشد.
اگر این هدف
محقق شود
دولتمردان میتوانند
منتقدان را
جریانی «نق زن»
جلوه دهند که
به هر اقدام
کم اهمیت دولت
گیر میدهند.
در نهایت
آنان تمام
ناکامیهای
احتمالی دولت
در مسائل کلان
را به گردن منتقدان
میاندازند.
بیان جملاتی
مانند
«نگذاشتند»
نتیجه نهایی
این رویکرد
است.
«منحرف
سازی افکار
عمومی» همان
ترفندی است که
در دولت خاتمی
به یک شیوه و
در دولت محمود
احمدینژاد،
هم با
اسفندیار
رحیممشایی
در پیش گرفته
شد اما دست
آخر جواب نداد
و عواقبش
گریبان خود
دولت را گرفت.
اما
در هر صورت
بعید به نظر
میرسد مخفیکاری
در عرصههای
مذکور خیلی
دوام بیاورد،
زیرا اهمیت و
دربرگیری این
سه حوزه برای
افکار عمومی و
فعالان سیاسی
آنقدر زیاد
هست که دولت
را مجبور به پاسخگویی
کنند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با
وجود مخالفت
استانداری
صورت گرفت:
تجمع
غیرقانونی
نیروهای بسیج
در تهران
۱۷
اردیبهشت
۱۳۹۳
دیگربان
سایت
رسمی سپاه
تهران از
پایگاه بسیج
حوزه «ایروانی»
به عنوان
سازمان دهنده
تجمع «غیر
قانونی» گروهی
از نیروهای
حزبالله در
اعتراض به
وضعیت «حجاب» و
«عفاف» نام برد.
عصر
روز چهارشنبه
(۱۷ اردیبهشت)
گروهی از نیروهای
حزبالله که
گزارش شده
تعداد آنها
حدود چهار
هزار نفر بوده
مقابل
ساختمان وزارت
کشور در میدان
«فاطمی» دست به
تجمع زدند.
این
تجمع که از
سوی
استانداری
تهران به خاطر
نداشتن مجوز
«غیر قانونی»
اعلام شده بود
با نظارت پلیس
به تدریج از
میدان «فاطمی»
به میدان
«فلسطین» انتقال
داده شد.
سایت
رسمی سپاه
تهران به نقل
از مجید
اسلوب٬ مسئول
بسیج حوزه
«ایروانی»
اعلام کرده که
این تجمع «از
مدتها قبل
برنامه ریزی
شده بود» و «هیچ
منع قانونی» نداشت.
این
سایت نوشته
«وزارت کشور
با اعلام مخالفت
شواری نگهبان
با بر برپایی
این تجمع٬ سعی
در جلوگیری از
تجمع مردمی در
میدان فاطمی
را داشت» که
موفق نشد.
تنش
میان مسئولان
استانداری و
فرمانداری تهران
با برگزار
کنندگان این
تجمع از
شامگاه سهشنبه
به
«غیرقانونی»
خواندن این
تجمع آغاز شد و
در نهایت
معترضان توانستند
بدون مجوز
تجمع خود را
برگزار کنند.
استانداری
تهران نیز
ساعاتی قبل از
برگزاری این
تجمع با صدور
اطلاعیهای
رسمی با
برگزاری آن
مخالفت کرد٬
اما در نهایت
موفق به
جلوگیری از
برگزاری این
تجمع نشد.
«بسیج پرس»
از این تجمع
«غیرقانونی»
تصاویری نیز
منتشر کرده که
در این تصاویر
معترضان دستنوشتههایی
در اعتراض به
وضعیت «حجاب» و
«عفاف» در دست دارند.
تجمع
امروز سومین
تجمعی بود که
از سوی پایگاه
بسیج حوزه
«ایروانی»
برگزار شد.
ــــــــــــــــــــــــــ
تجمع
عفاف و حجاب
مقابل وزارت
کشور برگزار
شد
تجمع
اعتراضی به وضعیت
حجاب و عفاف
در میدان
فاطمی برگزار
شد.
به
گزارش بسیج
پرس، تجمع
اعتراضی به
وضعیت حجاب و
عفاف در میدان
فاطمی برگزار
شد.
تجمع
عفاف و حجاب
علی رغم
مخالفت وزارت
کشور دقایقی
قبل با حضور
چند صد نفر از
جوانان مذهبی
و روحانیون
حوزه های
علمیه آغاز
شده است.
صبح
امروز مسئول
بسیج حوزه
ایروانی
اعلام کرد؛
این تجمع از
مدتها قبل
برنامه ریزی
شده بود و بر
اساس قانون
اساسی هیچ منع
قانونی در
خصوص برگزاری
این تجمع وجود
ندارد.
اما
وزارت کشور با
اعلام مخالفت
شواری نگهبان
بر برپایی این
تجمع سعی در
جلوگیری از
تجمع مردمی در
میدان فاطمی
را داشت.
بر
اساس گزارش
های رسیده از
ظهر امروز
مامورین
نیروی
انتظامی در
میدان فاطمی
مستقر شده و جمعیت
قبل از ساعت 16
که زمان اعلام
شده برگزاری تجمع
بود در میدان
فاطمی حاضر
شده بودند.
بنا
بر این گزارش
جمعیت در
میدان فاطمی
در حال افزایش
می باشد.
ــــــــــــــــــــــــ
اطلاعیه
استانداری
تهران:
مجوزی
برای تجمع
عفاف و حجاب
صادر نشده است
استانداری
تهران در
اطلاعیهای
با بیان اینکه
مجوزی برای
تجمع عفاف و
حجاب صادر
نشده است
اعلام کرد که
با توجه به
عدم صدور مجوز
تجمع و به جهت
احترام به
قانون از تمامی
شهروندان
انتظار میرود
نسبت به
انعکاس نظرات
خود صرفا از
طریق رسانههای
جمعی بسنده
نمایند.
خبرگزاری
فارس: مجوزی
برای تجمع
عفاف و حجاب
صادر نشده است
به
گزارش
خبرنگار حوزه
دولت
خبرگزاری
فارس، استانداری
تهران در پی
انتشار خبری
مبنی بر تجمع
حجاب و عفاف
اطلاعیهای
به شرح زیر
صادر کرد:
شهروندان
انقلابی
تهران، نظام
جمهوری اسلامی
ایران بر اساس
احکام مقدس
شریعت و با
جانفشانی
شهدا و
جانبازان و
ایثارگران
پایهریزی
شده است.
این
انقلاب
نورانی که از
مهمترین
فرازهای آن
توجه به ارزشهای
دینی است برای
این آرمان خود
بهای گرانی داده
است. اقامه
نماز، ادای
فریضه مقدس
امر به معروف
و نهی از
منکر، تواصی
به حق گسترش
فرهنگ حجاب و
عفاف همه و
همه ازمیوههای
شیرین این
درخت تنومند
به شمار میرود.
برای
دستیابی به
این شجره طیبه
نقش رهبری داهیانه
انقلاب و
بنیانگذار
فقید جمهوری
اسلامی و
همچنین تدابیر
رهبر معظم
انقلاب و نیز
حضور پرشور
ملت شهید پرور
غیرقابل
انکار بوده
است؛ در دولت
تدبیر و امید
هم عزم جدی
مسئولان و
مدیران به
توسعه فرهنگ
دینداری و
گسترش ارزشهاست.
ریاست
جمهوری نیز
بارها بر این
مهم تاکید داشتهاند
و تدابیر
مناسبی را در
این خصوص به
دستگاههای
ذیربط ابلاغ
کردهاند؛
عزم مدیریت
عالی استان
تهران بر
ترویج فرهنگ
حجاب و عفاف و
نهادینه کردن
آن بوده و خواهد
بود.
در
همین راستا
کمیتههای
خاص و ستادهای
ویژه با موضوع
حجاب و عفاف در
محل
استانداری و
دستگاههای
ذیربط تشکیل
شده است.
با
توجه به عدم
صدور مجوز
تجمع و به جهت
احترام به
قانون و پرهیز
از هر گونه
سواستفاده
فرصت طلبان از
تمامی شهروندان
انتظار میرود
نسبت به
انعکاس نظرات
ارزشمند خود
صرفا از طریق
رسانههای
جمعی بسنده
نمایند
پیشاپیش از
همراهی و زمان
شناسی
شهروندان
عزیز
سپاسگذاری مینماییم.
اداره
کل روابط عمومی
و امور بینالملل
استان تهران
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دولت
اسامي را به
قوه قضاييه
ارسال كرد
575 بدهكار
بزرگ بانكي
محسني
اژهاي: اسامی
را بررسی میکنم
سخنگوی
قوه قضاییه در
مورد اظهارات
معاون اول
ریاستجمهوری
مبنی بر ارسال
اسامی 575
بدهکار بانکی
به قوه
قضاییه، گفت:
باید این
موضوع را به
طور دقیق
بررسی کنم.
حجتالاسلام
غلامحسین
محسنیاژهای
در گفتوگو با
ایسنا، تصريح
كرد: اگر
منظور شما از
ارسال این
اسامی به قوهقضاییه
این است که
برخی شعبات
بانکها
آمدند نسبت به
برخی مشتریانشان
شکایت کردهاند،
بله درست است.
در طول دو سه
سال اخیر برخی
بانکها چنین
اقدامی را
انجام دادهاند.وی
ادامه داد:
اما در موارد
دیگر، بانک مرکزی
اقدام نکرده
است و دادستان
به عنوان مدعیالعموم
وارد شده و
پروندههایی
را در این
رابطه تشکیل
داده است. در
حال حاضر نمیدانم
منظور این
اخبار است یا
خیر.سخنگوی
قوه قضاییه
ادامه داد: ما
در مورد
معوقات بانکی
از مدتها پیش
اقداماتی را
انجام دادهایم.
افراد دارای
معوقات بانکی
سه دسته هستند؛
یک دسته کسانی
هستند که بر
اساس قانون و
مقررات
تسهیلات
بانکی را
دریافت کردند
و در جایی که
باید هزینه
کنند هزینه
کردهاند که
این موضوع
فاقد مشکل
است.دادستان
کل کشور دسته
دوم را کسانی
دانست که بر
اساس مقررات
تسهیلات
دریافت کرده
اما در جایی
که باید هزینه
کنند هزینه
نکردهاند. وي
گفت: دسته سوم
نیز کسانی
هستند که
تسهیلات
بانکی را
برخلاف قوانین
و مقررات
دریافت کردند
که در این
شرایط هم بانک
و هم مشتری
متخلف محسوب
میشوند.
گروه
اقتصادي - با
ارسال اسامي
بزرگترين
بدهكاران
بانكي به قوه
قضاييه،
تاديه
مطالبات بانك
ها از تعداد
معدودي از
افراد وارد
فاز تازهاي
شد.
به
گزارش
خبرنگار
قانون، در
حالي كه احمدينژاد
در سال 1391 بارها
بر بحراني
بودن وضعيت
معوقات بانكي
تاكيد كرد و 300
نفر را
بدهكاران
دانه درشت
بانكي خواند
كه اساميشان
در جيبش است،
هيچگاه
موضوع
بدهكاران
عمده بانكي حل
نشد و همواره
به عنوان يك
ابزار تبليغي
از سوي مقامات
دولت سابق به
كار گرفته شد.
مانور
روي بدهكاران
بزرگ بانكي در
حالي صورت ميگرفت
كه طبق قانون
بانكها موظف
هستند در
هنگام اعطاي
تسهيلات
بانكي نسبت به
دريافت وثايق
لازم از
تسهيلاتگيرندگان
اقدام كنند تا
اطمينان لازم
براي بازگشت
اعتبارات به
بانك وجود
داشته باشد. رئيس
سابق دولت
اعلام ميكرد
برخي افراد با
شرايط خاص از
بانكها
تسهيلات
گرفتهاند
وپول بانكها
را باز نميگردانند
و بخش عمدهاي
از طلب بانكها
در دست اين 300
نفر است.
در
جريان طرح اين
موضوع كار
بدانجا رسيد
كه حتي
دادستان كل كشور
نامهاي به
رئيس جمهور
وقت ارسال كرد
و از وي خواست نسبت
به اعلام
اسامي مفسدان
اقتصادي كه در
قالب تسهيلات
60 درصد پول
كشور را بلوكه
كردهاند،
اقدام كند.
حجم
معوقات بانكي
در پايان سال 1384
چيزي در حدود 5 هزار
ميليارد
تومان بود كه
بر اساس اعلام
اسحاق جهانگيري
در حال حاضر
به 82 هزار
ميليارد
تومان رسيده
است.
بررسی
آمارهای رسمينشان
ميدهد حجم
معوقات بانكي
تا سال 1392 رشدي
بيش از 1500 درصد
را تجربه كرده
است. بر
اين اساس حجم
معوقات بانكي
در سال 1391 جهشي
قابل توجه را
تجربه كرد.
از
طرف دیگر رشد
۲۵ درصدی میزان
معوقات بانکی
در سال ۹۱ در
حالی اتفاق
افتاد که رشد
میزان
تسهیلات
پرداختی
سیستم بانکی در
سال ۹۱ تنها
۱۱.۲ درصد بود.
به عبارت دیگر
سرعت رشد
معوقات بانکی
نسبت به
تسهیلات
پرداختی
بیشتر بوده و
دیر یا زود
سیستم بانکی
در یک رکود
فرو خواهد
رفت. در حال
حاضر ۱۸ درصد
تسهیلات
بانکی به بانکها
بازگردانده
نمیشود و
رئيسجمهور
یکی از دلایل
عدم وصول
مطالبات را
مجلس ميداند
به طوری که
چندی پیش
احمدی نژاد،
معوقات بانکی
را از دلایل
ایجاد تورم در
کشور معرفی کرده
و گفته: اضافه
شدن معوقات
بانکی خارج از
تصمیم دولت
بود زیرا مجلس
تصویب کرد که
افراد تا ۵
سال ميتوانند
از پرداخت
معوقات بانکی
خود سرباز زنند
و این موجب شد
که معوقات
بانکی بیشتر
شود.
دلایل
افزایش
معوقات بانکی
از دید کارشناسان
کارشناسان
میگویند
پدیدههایی
مانند جهش در
مطالبات معوق
را باید تحت تاثیر
سیاستهای
اقتصادی دولت
و شرایط
اقتصادی کشور
بررسی کرد،
یعنی مجموعه
عواملی که
درآمدزایی
سرمایه گذاری
و تولید را با
خطر مواجه
کرده و به
ناتوانی در
بازپرداخت
تسهیلات
دریافت شده از
سوی وام گیرندگان،
دامن زده است.
به
عنوان مثال در
چند سال گذشته
یکی از تصمیماتی
که توسط
مسئولان اجرایی
گرفته شد و
هشدارهای
کارشناسان
اقتصادی کشور
را در مورد
پیامدهای خود
به دنبال داشت،
تصمیم به کاهش
و تثبیت نرخ
سود بانکی به
صورت دستوری
بود.تداوم اين
وضعيت و تزلزل
بنيانهاي
مديريتي سبب
شد حجم
مطالبات
دائما روندي افزايشي
را طي كند. حالا
اما دولتي كه
شعارهايش بر
افشاي اسامي
مفسدان
اقتصادي و.. .
استوار نيست و
از بودن اسامي
بدهكاران سخن
نميگويد در
اقدامي تازه
اسامي 575 نفر را
كه بهعنوان
بدهکار کلان
بانکی
شناسایی شدهاند،
به قوه قضاييه
ارائه كرده
است.
اسحاق
جهانگیری با
بیان اینکه
امروز سیستم بانکی
کشور وضعیت
بحرانی دارد و
در مرز هشدار
است، گفت: هماکنون
مجموع
مطالبات معوق
بانکها به 82
هزار میلیارد
تومان رسیده
است که در این
رابطه دولت از
اول سعی کرده
تا بررسی کند
که در این
مطالبات
افراد مقصر
هستند یا
شرایط اقتصادی
تاثیر گذاشته
است.
وي
با اعلام
اینکه 575 نفر بهعنوان
بدهکار کلان
بانکی
شناسایی شدهاند،
گفت: اسامياین
افراد به قوه
قضايیه ارسال
شده است، از
طرف دیگر سیف
رئیسکل بانک
مرکزی چند روز
قبل گزارشی را
به من داد که
در آن گزارش
آمده بود که 20
نفر لیست فوق
چه سهمياز
معوقات دارند.
معاون
اول رئیس
جمهور با
اشاره به
مشکلات کنونی
بخش خصوصی
گفت: تردیدی
نیست که بخش
خصوصی واقعی
کشور هماکنون
مشکلات
بسیاری دارد،
هر چند دولت
مکرر میگوید
که میخواهد
بخش خصوصی
موتور
اقتصادی دولت
باشد، اما
آنها هماکنون
تنها به دنبال
بقا هستند تا
توسعه. وی با
تاکید بر
اینکه بهار
رانتخوارها
در شرایط
تحریم در
کشورها بهوجود
میآید،
افزود:
متاسفانه
کشوری که از
هر نظر ظرفیت
داشته و با
استفاده از
این ظرفیتها
باید
میلیاردها
دلار سرمایهگذاری
جذب کند، هماکنون
دهها
میلیارد دلار
از پول نفتش
در کشورهای
دیگر مسدود
است و امکان
استفاده از آن
فراهم نیست.
بانکها
تمایلی به
وصول مطالبات
کلان ندارند
از
سوي ديگر در
حالي كه بانكها
براي عقب
افتادن قبضهاي
كمتر از دويست
هزار تومان
نيز دائما
براي مشتريان
خود پيامك ميفرستند
و وصول
مطالبات را
پيگيري ميكنند،
جعفر قادري،
عضو کمیسیون
برنامه و بودجه
مجلس
گفت: علت عدم
وصول معوقات
بانکی در برخی
از بانکها بهخاطر
ذینفع بودن
افرادی در
درون این بانکهاست.وي
از ارسال نامه
به رئیس جمهور
برای معرفی
بدهکاران
دانه درشت با
امضای
نمایندگان اقتصادی
مجلس خبر داد
و گفت: اگر
نیاز باشد تکالیف
قانونی برای
وصول معوقات بانکی
تصویب میشود.
وی
با بیان اینکه
احتمالا این
افراد نگران
منافع خود
هستند و به
همین خاطر
انگیزهای
برای وصول
مطالبات معوق
ندارند،
افزود: بانکها
درحالی از
وصول معوقات
خودداری ميکنند
که مجلس این
اختیار را به
آنها داده است
که علاوه بر
وثایق از سایر
داراییهای
بدهکاران خود
استفاده کنند.
این
عضو کمیسیون
برنامه و
بودجه مجلس ادامه
داد: در
کمیسیون
برنامه و
بودجه مجلس کمیته
بررسی مسائل و
مشکلات بانکی
تشکیل شده است
و بناست
پرونده ویژه
بدهکاران
کلان بانکی را
مورد رسیدگی
قرار دهد.
نماینده
مردم شیراز در
مجلس نهم با
اشاره به طرحهای
متعدد نیمه
تمام در کشور
گفت: با این
وجود طبق آمار
اعلاميبانکها
بخش عمدهای
از وامهای
پرداختی در
اختیار افراد
محدودی است.
ولی بانکها
برای وصول
بدهی خود از
مردم معمولی
سختگیریهای
فراوان انجام
ميدهند.
لینک
خبر : http://www.ghanoondaily.ir/?News_Id=39082
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دادستان
تهران اعلام
کرد
بابک
زنجانی؛
رکورددار
تخلف مالی در
تاریخ ایران
شرق،
علی ذهابی:
سند بزرگترین
پرونده فساد
مالی بعد از
انقلاب از «مهآفرید
خسروی» به نام
«بابک زنجانی»
انتقال داده
شد. دادستان
تهران روز
گذشته اعلام
کرد که پرونده
بابک زنجانی
بزرگترین
پرونده
دستگاه قضا
بعد از انقلاب
است و حجم آن
«سه»برابر
پرونده مهآفرید
خسروی (متهم
اختلاس سههزار
میلیاردی)
است. «عباس
جعفریدولتآبادی»
همچنین گفت که
در پرونده مهآفرید
خسروی 500نفر
تحت تعقیب
قرار گرفتند و
برای 250نفر
کیفرخواست
صادر شده و بهزودی
متهمان دیگری
در پرونده
آریا محاکمه
میشوند.
شهریورماه
سال 1390 بود که
خبر اختلاس سههزارمیلیاردی
مانند بمب در
میان افکار
عمومی ترکید.
اختلاسی که
بعدها به
«اختلاس بزرگ»
معروف شد. اختلاسی
بیسابقه که
در آن زمان
بزرگترین
پرونده فساد
مالی کشور نام
گرفت. اما حالا
بنا به گفته
عباس جعفریدولتآبادی
«مهآفرید
خسروی» یک پله
پایینتر از
«بابک زنجانی»
قرار میگیرد؛
البته تا
اینجای کار.
چراکه پیش از
این اکبر
ترکان معاون
رییسجمهوری
گفته بود:
«فساد
9هزارمیلیاردی
بخش کوچکی از
یک فساد دههاهزارمیلیاردی
است که بهزودی
از آن پردهبرداری
میشود.» بابک
زنجانی تنها
9هزارمیلیاردتومان
به وزارت نفت
بدهکار است.
به گفته وزیر
نفت «زنجانی
به هر ایرانی 110
هزار تومان
بدهکار
است.»دادستان
تهران روز
چهارشنبه در
مراسم تودیع و
معارفه
سرپرستان
دادسرای
جنایی و ارشاد
گفت: «پرونده
بابک زنجانی
از نظر حجم
مالی بزرگترین
پرونده
دستگاه قضایی
بعد از انقلاب
اسلامی است که
حجم آن سهبرابر
پرونده مهآفرید
خسروی است.» او
درخصوص پرونده
زنجانی توضیح
داد: «زنجانی
در سه حوزه
تجارت،
کارگزاری ارز
و نفت فعالیت
میکرد و در
حوزه نفت خودش
صادرکننده و
تاییدکننده
السی بود.»
عباس جعفریدولتآبادی
تاکید کرد:
«برخی رسانهها
عنوان میکنند
که پرونده
بابک زنجانی
فقط نوعی
بدهکاری است،
درحالیکه
اینطور نیست.
عدم پاسخگویی
هر کسی در این
پرونده باعث
میشود که تحت
تعقیب قرار
گیرد.»
محمدعلی
پورمختار
رییس کمیسیون
اصل 90 پیش از
این در پاسخ
به سوال ایسنا
که «آیا بابک
زنجانی به غیر
از بدهی جرم
دیگری در
پرونده دارد
یا خیر؟» گفته
بود: «فعلا قوه
قضاییه چیزی
در این رابطه
به ما نگفته و
اگر بازداشت
وی فقط به
خاطر بدهی
بوده باشد،
آزاد میشود.»
زنجانی
پول تامین
اجتماعی را
واریز نکرده
است
به
گزارش مهر،
جعفریدولتآبادی
گفت: «بابک
زنجانی در
سیستم سوییفت
پیغام میداد
که پول واریز
شده است و پس
از بررسی مشخص
شد این فقط یک
پیغام بوده و
پولی واریز
نشده است. این
کار همانند
اقدامی بود که
او در پرونده
تامین اجتماعی
در بانک مسکن
انجام داده
بود.»گزارش
تحقیق و تفحص
مجلس نشان میدهد
که بابک
زنجانی در
اختلاس
سازمان تامین
اجتماعی هم
دست داشته
است. اختلاس
در تامین اجتماعی
در زمان سعید
مرتضوی متهم
جنایت کهریزک
اتفاق افتاد.
مرتضوی که حتی
پس از استیضاح
وزیر کار،
رفاه و امور
اجتماعی با
اصرار محمود
احمدینژاد
تا پایان دولت
دهم بر ریاست
سازمان تامین
اجتماعی باقی
ماند. احمدینژاد
با تغییر نام
سازمان به
صندوق سعی
داشت مرتضوی
را در تامین
اجتماعی نگه
دارد، مصوبهای
که مجلس آن را
غیرقانونی
اعلام کرد و
عدم تمکین
دولت به قانون
موجب شد تا
بهارستانیها
عبدالرضا شیخالاسلامی
را برکنار
کنند. محمدجعفر
منتظری رییس
دیوان عدالت
اداری در همینباره
عنوان کرده
بود: «در دوره
گذشته رییسجمهور
محترم به مردم
دروغ میگفت و
قانون را علنا
زیر پا میگذاشت،
یا مصوبه را
طوری تنظیم میکردند
تا قانون را
دور بزنند و
حالا هم میبینیم
دارد گندش
درمیآید.»
لایههای
مختلف پرونده
زنجانی
دادستان
تهران همچنین
از لایههای
مختلف و متنوع
پرونده بابک
زنجانی خبر داد
و گفت «هیچکس
در پروندههای
اقتصادی مصون
نیست و افراد
زیادی در این
پرونده تحت
تعقیب قرار
گرفتند. سراغ
همه متهمان از
ریز و درشت میرویم.
نمیشود که
عدهای به
خودشان اجازه
دهند موج رانتخواری
راه بیندازند.
در پرونده
بابک زنجانی وجوه
سنگینی جابهجا
شده که ردیابی
آن نیاز به زمان
دارد.»این در
حالی است که
در پی دستور
رییسجمهوری
به معاون اولش
مبنی بر
«شناسایی و
مجازات کسانی
که با تبانی و
سوءاستفاده
از شرایط
تحریم
امتیازات
خاص، زمینه
ویژهخواری و
درآمدهای
غیرموجه را
فراهم کردهاند»
دولت نیز در
ستاد مبارزه
با مفاسد
اقتصادی در
حال رسیدگی به
پرونده
زنجانی است.
پرونده
«زنجانی» ؛
پروندهای
«ملی»
دادستان
تهران افزوده
است: «به همه
دستگاهها
تاکید میکنم
همه
استعلامات و
تحقیقاتی که
میخواهیم را
انجام دهند و
به یاد داشته
باشند این
پرونده یک
پرونده ملی
است و اگر
پاسخ ندهند باعث
تعقیب آنها خواهد
شد.»دولتآبادی
در ادامه
سخنان خود به
سه حوزه
فعالیت بابک
زنجانی اشاره
کرد و گفت:
«حوزه اول
کارگزاری ارز
بود که وی در
این بخش نفوذ
کرده و تحقیقات
جامعی در این
خصوص انجام شد
و یکی از
مدیران بانکی
نیز در این
بخش دستگیر
شده است. بخش
دوم اقدامات
در حوزه نفت
بود. او در
معاملات نفتی
که انجام شده
خودش السی
باز کرده و آن
را تایید میکرد.
بررسیها
نشان میدهد
صادرکننده و
تاییدکننده
السیها یک
نفر بوده
است.»دولتآبادی
افزود: «متهم
برای پیشبرد
کارهایش در کشورهای
امارات،
مالزی، ترکیه
و تاجیکستان
موسسات مالی
تاسیس کرده
بود.
امیرمنصور
آریا در تاسیس
بانک ناکام
ماند اما بابک
زنجانی در
خارج از کشور
بانک تاسیس
کرده بود. در
ایران خودش السی
صادر میکرد و
در بانکهایش
آن را تایید
میکرد.»پیش
از این رییسجمهوری
در همین باره
گفته بود: «همه
این 9هزارمیلیاردتومان
پول نفت نبوده
و بخشی از آن
پول نقد بوده
که به بهانه
پرداخت بدهیهای
کشور برخی
افراد به جیب
زدهاند.»
زنجانی
از سال 88 به
تجارت
پرداخته است
دادستان
تهران همچنین
با اشاره به
بازداشت دو
نفر درخصوص
صدور السیها
گفت: «سومین
حوزه فعالیت
بابک زنجانی
در حوزه تجارت
است که وی از
سال 88 به بعد
فعالیت تجاری
خود را در کیش
و دوبی انجام
داد.»دولتآبادی
در پایان به
بحث معوقات
بانکی اشاره
کرد و گفت: «این
درست نیست که
بدون
ضمانتنامه
کافی وام کلان
میدهند و بعد
از قوهقضاییه
میخواهند به
موضوع ورود
پیدا کنند.
چرا معوقات بانکی
سال به سال
زیادتر میشود
و تا بانکها
مدعی نشوند
کار پیش نمیرود.
دادستانی
تهران در این
حوزه اعلام
آمادگی میکند
اما بانکها
باید وارد عمل
شوند. صرف
دادخواست
کافی نیست و
به افرادی که
بیش از
هزارمیلیارد
بدهکاری دارند
بانکها برای
آینده وام
کلان ندهند که
بعد نتوانند
آن را پس
بگیرند.»
معاون اول
رییسجمهوری
سه روز پیش
خبر داد که
اسامی 575
بدهکار کلان
بانکی را به
قوهقضاییه
ارسال کرده
است. اسحاق
جهانگیری در
نشستی که با
اعضای رهروان
مجلس (گروه
اکثریت) داشت
عنوان کرد کل
معوقات بانکی
به
82هزارمیلیاردتومان
رسیده است.
رقمی که نشان
میدهد در هشت
سال گذشته
17برابر رشد
کرده است. آخرین
آمارها نشان
میدهد
معوقات بانکی
در شهریور سال
1384 تنها 1/5 هزار میلیارد
تومان بوده
است. جهانگیری
به نقل از سیف
رییس کل بانک
مرکزی گفته
بود بخش زیادی
از معوقات
بانکی تنها در
دست 20 نفر است.
این در حالی
است که
مدیرعامل
بانک ملی
عنوان کرده بود:
«11 هزار
میلیارد
تومان چیزی
حدود سه برابر
یارانه یک ماه
کل کشور در
اختیار 23 نفر
است.» عبدالناصر
همتی گفته
بود: «جالبتر
آنکه این
افراد به هیچ
نحو در کارهای
تولیدی
فعالیت
ندارند.»
دستگیری
متهم اختلاس 3هزار
میلیاردی
همچنین
در ارتباط با
پرونده
اختلاس سههزارمیلیاردی
خبرها حاکی از
این است که
یکی از متهمان
پرونده
اختلاس سههزارمیلیاردی
توسط پلیس بینالملل
(اینترپل)،
دستگیر شده
است. به گزارش
پایگاه خبری
پلیس، روز
گذشته یکی از
متهمان که به
خارج از کشور
متواری شده
بود با
استفاده از
توان این پلیس
و صدور اعلام
قرمز در یکی
از کشورهای
حوزه خلیجفارس،
شناسایی و
بازداشت شد.
گمانهزنیها
مبنی بر این
بود که فرد
موردنظر
محمودرضا
خاوری
مدیرعامل
سابق بانک ملی
بوده است که
سایت پلیس به
نقل از ناجا
اعلام کرد این
متهم خاوری
نیست و نام
این متهم بهزودی
اعلام میشود.
اما
به گزارش
ایسنا؛ مسعود
رضوانی
مدیرکل پلیس
بینالملل
نیروی
انتظامی با
اشاره به
کوتاهی مسوولان
کانادایی و
نیز برخورد
ناصحیح آنها
درخصوص
دستگیری
خاوری، گفته
«رییس اینترپل
کانادا قول
داده برابر
مقررات
سازمان
اینترپل، به
تعهدات خود
عمل کند و در
گام اول نسبت
به دستگیری خاوری
اقدام نماید.»
لینک
خبر : http://sharghdaily.ir/?News_Id=33835
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تاریخ
انتشار: ۱۷
ارديبهشت
۱۳۹۳ -
مدیر
عامل سابق
پرسپولیس فقط
یک شب زندان
بود
چه
کسی وثیقه
صدمیلیاردی
رویانیان را
تامین کرد؟
محمد
رویانیان
کمتر از 24 ساعت
بعد از
بازداشت با
تامین وثیقه
صدمیلیاردی
از زندان آزاد
شد. این رقم
وثیقه اگر
نگوئیم بی
نظیر، کم نظیر
است.
شفاف:
محمد
رویانیان
کمتر از 24 ساعت
بعد از بازداشت
با تامین وثیقه
صدمیلیاردی
از زندان آزاد
شد. این رقم وثیقه
اگر نگوئیم بی
نظیر، کم نظیر
است.
به
گزارش شفاف
این اتفاق عصر
دیروز روی
داد. هنوز
مشخص نیست چه
کسی این مبلغ
وثیقه را
تامین کرده
است. اگرچه
آنگونه که
خبرگزاری های
رسمی کشور خبر
داده اند
اتهام
رویانیان
ارتباطی با
دوره حضورش در
پرسپولیس
ندارد اما
احتمال داده
می شود این
وثیقه از سوی
یکی از سرمایه
گزاران بزرگ
فوتبال کشور
تامین شده
باشد.
رویانیان
هنوز واکنشی
درباره دلیل
بازداشت خود
نشان نداده
است.
گفتنی
است خبرگزاری
دولتی ایرنا
روز سه شنبه در
خبری از
بازداشت محمد
رویانیان خبر
داد. این
اولین باری
است که یک خبرگزاری
دولتی از
بازداشت
رویانیان خبر
می دهد.
به
نوشته این
خبرگزاری
قرار بازداشت
رویانیان از
سوی شعبه 15
دادسرای
کارکنان دولت
صادر شده بود.
بر
اساس این
گزارش،
رویانیان
پیشتر در
ارتباط با
پرونده ستاد
سوخت به شعبه 15
دادسرای
کارکنان دولت
احضار و تفهیم
اتهام شده
بود.
گفتنی
است حجت
الاسلام
والمسلمین
«غلامحسین محسنی
اژه ای»
سخنگوی قوه
قضاییه و
دادستان کل
کشور نیز هشتم
اردیبهشت ماه
در نشست خبری
درباره
پرونده ستاد
سوخت گفت: تا
کنون سه نفر
در این خصوص
بازداشت شده
اند و بقیه با
قید وثیقه
آزاد هستند.
رویانیان
نیز پیشتر
درباره احضار
خود به دادسرا
در ارتباط با
پرونده ستاد
سوخت گفته
بود: به
دادسرا رفتن
جرم نیست و
قوه قضاییه و
دادسرا خانه
من است.
یک مقام
آگاه در مورد
پرونده ستاد
حمل و نقل و سوخت
که در دادسرا
تحت رسیدگی است،
گفته: این
ستاد زمانی
مسئول خروج
خودروهای
فرسوده بود و
مدتی بعد
مسئول سهمیهبندی
بنزین شد.
این
سازمان
همواره منابع
مالی مناسبی
در اختیار
داشته و به
فراخور
فعالیتش نیز
محلی برای ایراد
و انتقاد از
عملکرد خود
باقی گذاشته
است. شاید
همین موجب شد
سازمان بازرسی
کل کشور
تحقیقات خود
نسبت به ستاد
سوخت را آغاز
کند که
بازرسان پس از
تحقیق در هر
موردی
به موضوع
جدیدی در
رابطه با
تخلفات مالی برخورد
میکردند.
وی
در مورد حسابهای
بانکی ستاد
مدیریت حمل و
نقل و سوخت
گفت: بر اساس
گزارش سازمان
بازرسی، این
ستاد برخلاف
ضوابط قانونی
در بانکهای
خصوصی حساب
داشته و
عملیات بانکی
خود را از
طریق این بانکها
انجام میداده
است.
همچنین
درباره نحوه
هزینه ارز و
اعتبارات در ستاد
مدیریت حمل و
نقل و سوخت
ابهامهای
زیادی وجود
دارد و به نظر
میرسد
آمارهای
ارائه شده از
سوی این ستاد
در خصوص
«از رده خارج شدن
خودروهای
فرسوده»
بسیار
اشتباه و
غیرواقعی است
به
گفته این مقام
آگاه، مرداد
سال 89 دو برادر
با ایجاد شرکت
«صدرا خودرو»
در خیابان
گاندی با ستاد
سوخت ارتباط
برقرار کردند.
این شرکت در زمینه
واردات
خودروهای
سنگین و سبک و
همچنین تعویض
خودروهای
فرسوده کار
خود را آغاز
کرد و
خودروهای فرسوده
را از مردم
تحویل میگرفت
تا یک خودرو
جدید با وام 15
درصد به آنها
تحویل دهد.
رئیس
سابق ستاد
سوخت، با این
شرکت قرارداد
همکاری بست.
اما پس از
مدتی اعتراضهای
رانندگان که
خودروی
فرسوده خود را
به این شرکت
داده و اقساط
بانکی را
پرداخت میکردند
اما خودرویی
دریافت نکرده
بودند، شروع
شد.
بازپرس
پرونده هم پس
از بررسی مستندات،
شرکت صدرا
خودرو را پلمب
کرد.
تخلفات
مالی از ستاد
سوخت به
باشگاه ورزشی
کشیده شد و
رویانیان یکی
از مدیران
سابق خود به نام
«سعید شیرینی»
که عضو هیأت
مدیره یک
درمانگاه در
شمال تهران
است و در حال
حاضر در
بازداشت به سر
میبرد را به
عنوان سرپرست
به باشگاه
پرسپولیس معرفی
کرد.
سعید
شیرینی
سرپرست
باشگاه
پرسپولیس از
روز پنجم
اسفند سال
گذشته
بازداشت شده و
وزارت ورزش
حکم برکناری
او را از
باشگاه صادر
کرده است.محمدرضا
رویانیان
نیز
اسفند سال
قبل برای
نخستین بار به
دادسرا احضار
شد و به سؤالهای
بازپرس
پرونده پاسخ
داد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
وزیر
نفت در
افتتاحیه
نوزدهمین
نمایشگاه نفت،
گاز، پالایش و
پتروشیمی:
مقابل
رانتخواران
و
کلاهبرداران
نفت میایستم
آذر
جزایری:
نوزدهمین
نمایشگاه بینالمللی
نفت تهران در
حالی روز
گذشته با حضور
بیژن
نامدارزنگنه
و مدیرانش
افتتاح شد که
از پیش قرار
بود رییس مجلس
نیز در این
مراسم حضور داشته
باشد. اما به
نظر میرسد
لاریجانی
ترجیح داد به
جای حضور در
جمع
دولتمردان در
خانه ملت
بماند و پاسخ
آخوندی و ظریف
به سوالات
همکارانش را
بشنود.
بیژن
نامدارزنگنه
دیروز در
مراسم
افتتاحیه نوزدهمین
نمایشگاه
نفت، گاز،
پالایش و
پتروشیمی در
حدود 35دقیقه
سخنرانی سعی
کرد تا به
اتهاماتی
پاسخ دهد که
منتقدانش طی
هشت ماه
مدیریتش بر
مسند نفت وارد
کردند. از
تحریمها بهعنوان
شر بزرگ سخن
گفت و از
پایداری
مدیرانش و بخش
خصوصی در
مقابل این
تحریمها گفت.
درعین حال در
پاسخ به
منتقدانش
مبنی بر تلاش
دولت بر ایجاد
جادهای صاف و
راحت با
برداشتن
تحریمها
پاسخ داد. «در
صورتی که میتوان
تحریمها را
برداشت و از
جاده سنگلاخی
بیرون رفت چرا
باید مردم را
آزار داد در
حالی که میتوان
در راه صاف
قدم برداشت.»
زنگنه در جمع
نمایندگان 33
کشور دنیا در
حالی از قدرت
ایران و ایرانی
سخن گفت که
گویی نفت
ایران به
خارجیها
نیازی ندارد.
این درحالی
است که بیژن
نامدارزنگنه
در آخرین
سخنرانی خود
در نشست اوپک،
در جمع
خبرنگاران
خارجی رسما با
نامبردن از
شرکتهای
بزرگ نفتی
جهان از آنها
دعوت به
همکاری کرده
بود. زنگنه در
حالی بر باور
خود مبنی بر
حضور خارجیها
در نفت ایران
طی چند ماه
گذشته اصرار
داشت که روز گذشته
در جمع
نمایندگان و
خبرنگاران
کشورهای
خارجی از نبود
مشکل مالی در
بدنه نفت گفت
و بدون هیچگونه
اشارهای به
نیاز کشور به
سرمایه خارجیها
خطاب خود را
ایرانیهای
فعال در بخش
خصوصی نفت
قرار داد و به
نوعی از
ایرانیها
خواست تا با
ایجاد اتحاد و
شکلگیری
شرکتهای
بزرگ با حمایت
مستقیم وزارت
نفت به دنبال رفع
مشکلات نفت
باشند.
براساس
اظهارات شیخالوزراء،
نقص مدیریتی
در نفت ایران
را میتوان
قبول کرد اما
نبود منابع
مالی چیزی است
که به هیچوجه
قابل پذیرش
نیست. وی با
ارایه پروژههای
سرمایهگذاری
صنعت نفت کشور
از تمام
فعالان بخش
خصوصی دعوت
کرد تا با جمعشدن
در کنار هم
مشکلات این
صنعت را برطرف
کنند. وزیر
دولت
تدبیروامید
برای اولین
بار در طول
تاریخ صنعت
نفت کشور از
کمبودهای این
صنعت در بخش
تجهیزات گفت و
خواستار
فعالیت
صنعتگران در
این بخشها
شد. وزیر نفت
لولههای
تیوبینگ و
کیسینگ، لولههای
جریانی،
لوازم درونچاهی،
تجهیزات سر
چاهی،
شیرآلات، پمپها،
مواد شیمیایی
و ماشینهای
دوار را از
جمله این
تجهیزات
برشمرد و اعلام
آمادگی کرد تا
برای تکتک
این تجهیزات
مستقیما با
خصوصیها
وارد امضای
قرارداد شود.
اولتیماتوم
زنگنه به رانتخوارهای
نفت
وزیر
نفت در بخشی
دیگر از
سخنرانی خود
هشداری داد به
رانتخوارهایی
که طی سالهای
گذشته به
راحتی کالای
خود را دو تا
سه برابر قیمت
بهفروش
رساندند. به
گفته او، دیگر
دوره این رانتخوارها
گذشته و باید
بدانند که
رویه نفت دیگر
تغییر کرده
است. براساس
اظهارات شیخالوزرا،
در سالهای
اخیر استفاده
از رانت بهعنوان
یک اصل
پذیرفتهشده
درآمده است و
بعضی شرکتها
عملا با قیمتهای
دو تا سه
برابر سر دولت
کلاه گذاشتند.
این کار افراد
بیریشه
رانتخوار را
رشد میدهد و
من از هیاهوی
آنها نمیترسم
و در برابر
آنها میایستم
تا صنعت ایران
رشد کند.
مناقصات
زیر ذرهبین
وزیر
نفت از
برگزاری
جلسات مستمر
طی هشتماه
گذشته با بخش
خصوصی فعال در
عرصه نفت گفت و
از نتایجی سخن
گفت که در این
جلسات گرفته
شده است.
به
گفته زنگنه،
یکسانسازی
قراردادهای
داخلی و خارجی
برای تامین قطعات
و شفافسازی
فرآیند
مناقصات، مهمترین
دغدغه مطرحشده
در این جلسات
بوده که
درخصوص شفافسازی
مناقصات، در
سال 79
دستورالعملی
ابلاغ و مقرر
شد که پیشنهاددهندگان
در زمان
بازکردن پاکتهای
مناقصه حضور
داشته باشند و
هماکنون نیز
اجرای آن مورد
تاکید است.
این عضو کابینه
دولت تدبیروامید
با اشاره به
اهمیت رسیدگی
عادلانه به شکایتهای
مربوط به
فرآیند
مناقصات،
تصریح کرد:
فقط نفت با
این مشکل
مواجه نیست و
در سطح کشور
نیز نهاد
داوری
منصفانه در
این زمینه
نداریم.
افزایش
یکمیلیونی
ظرفیت تولید
اولین
وعده زنگنه پس
از ورود
دوبارهاش به
نفت افزایش
ظرفیت تولید
بود که حرفهای
روز گذشته وی
به نوعی
نویدبخش
اجرای این پروژه
ملی بود.
زنگنه
این افزایش
تولید تا
چهارسال
آینده را بزرگترین
برگ برنده
تاریخ صنعت
نفت ایران
دانست و افزود:
این تصمیم
فضای مناسبی
را برای
فعالیت حفاران
و سازندگان
تجهیزات درون
چاهی، سرچاهی
و خدمات جانبی
ایجاد خواهد
کرد.
پارسجنوبی
در 3/5 سال دیگر
وزیر
دولت تدبیر و
امید همچنین
از پارسجنوبی
گفت و
خاطرنشان کرد:
تا سه، 3/5 سال
دیگر 17 فاز
پارسجنوبی
در مدار بهرهبرداری
قرار بگیرد و
از این میان
هفت فاز تا دو
سال دیگر وارد
مدار تولید
شود.
این
درحالی است که
بسیاری از
کارشناسان بهدلیل
برداشتهای
بیرویه قطر
از این میدان
نگران مهاجرت
گاز به سمت
این کشور
هستند.
فروش
بخاری و رونق
اشتغال
وزیر
نفت در بخشی
دیگر از
سخنرانی خود
از مجلس به
دلیل تخصیص
سقف صد
میلیارد
دلاری بودجه
برای بستن
قراردادهای بیع
متقابل در بخش
بهینهسازی
مصرف سوخت
قدردانی کرد و
با ذکر مثالی
در این خصوص
افزود:
به
گفته وی، در
حال حاضر 20میلیون
بخاری گازسوز
و دومیلیون
موتورخانه در
کشور وجود
دارد. برآورد ما
آن است که هر
بخاری سالانه
هزار تا
هزارو200مترمکعب
گاز میسوزاند
که این بخاریها
عموما کلاس G هستند
و در جایگزینی
با کلاس B به
راحتی مصرف
آنها به
600مترمکعب
کاهش مییابد
اگر ما این
بخاریها را
رایگان توزیع
کنیم هزینه آن
یکساله باز
میگردد.
وی
توضیح داد: به
ازای اوراقکردن
هر بخاری
قدیمی صد تا
150دلار به
سازندگان و
صنعتگران
بپردازیم که
همه اعم از
صنعتگر و مصرفکننده
و دولت از آن
برد میکنند.
به
گفته او، بخش
خصوصی هم میتواند
پیشنهاداتی
ارایه کند که
کار را با پولی
که از محل
بهینهسازی
مصرف به دست
میآید جلو
ببریم.
تشریح
نگاه زنگنه به
خصوصیها
وزیر
نفت در عین
حال از تلاش
خود برای حل
دغدغه
صنعتگران گفت
گر چه برخی از
آنها را ساده
و برخی را
پیچیده دانست
و برای حل همه
آنها خواستار
زمان شد.
وی
با برشمردن
دغدغه
صنعتگران گفت:
یکی از خواستههای
صنعتگران
یکسانبودن
قراردادهای
داخلی و خارجی
کالا و خدمات است
که این
درخواست یک
درخواست
منطقی است. وی
افزود:
درخواست دیگر
آنها شفافبودن
فرآیند
مناقصات است و
من پیش از این
هم این را
ابلاغ کرده
بودم که
پیشنهاددهندگان
مناقصه باید
در زمان
بازکردن پاکت
حضور داشته
باشند و
مناقصات باید
کاملا شفاف برگزار
شود و باز هم
این مساله را
ابلاغ خواهم کرد.
وی اضافه کرد:
مورد دیگری که
باید انجام
شود رسیدگی
عادلانه به
شکایتهای
مربوط به
فرآیند
برگزاری
مناقصات است.
وی چهارمین
دغدغه را
ایجاد یک نهاد
داوری منصفانه
درباره اجرای
قراردادها
دانست و گفت:
نهاد داوری
فعلا
شورایعالی
فنی که اصلا
بیطرف نیست و
من به دوستان
گفتهام که
پیشنهادات
دوطرفه بدهید
تا بتوانیم بهصورت
حرفهای
داوری کنیم
چنانچه این
کار در تمام
دنیا رایج است
و ما هم باید
بتوانیم چنین
نهادی را ایجاد
کنیم. زنگنه
تعدیل در
قراردادها را
مطلب دیگر
دانست و گفت:
قبلا هم گفتم
که میتوان در
قراردادهایی
که خارجیها
نیز حضور
دارند مبلغ
قرارداد را بهصورت
ارزی درج کرد
اما ریالی
پرداخت کرد و
در عین حال
باید طوری عمل
کنیم که مبنای
فساد را پایهگذاری
نکنیم چرا که
وقتی یک تصمیم
مهم در اختیار
تنها یک فرد
باشد این
مساله
فسادزاست.
وزیر نفت در
توضیح دغدغه
ششم صنعتگران
گفت: بهزودی
ابلاغ خواهم
کرد که در
مناقصههایی
که داخلیها و
خارجیها
همزمان حضور
دارند قیمتها
پس از ترخیص
از گمرک
محاسبه و
مقایسه شود یعنی
هزینه حمل و
گمرک نیز مورد
محاسبه قرار
گیرد.
وزیر
نفت در جمع
خبرنگاران
زنگنه
در حاشیه
نمایشگاه نیز
به شایعاتی
درخصوص
آلودگی بنزین
پاسخ داد. به
گفته شیخالوزرا،
بحث آلودگی
بنزین
وارداتی از
سوی یکسری از
افراد که با
ملت ایران جنگ
روانی دارند
مطرح شده و به
دروغ میگویند
که بنزین بیکیفیت
از چین وارد
میشود که همه
این حرفها
دروغ محض است.
وی افزود:
البته باید
بگویم مطرحشدن
این شایعات به
معنی بیکیفیتبودن
بنزین چینی
نیست، ولی هماکنون
ایران برای
خرید بنزین با
چین قراردادی
ندارد. وزیر
نفت با بیان
اینکه بنزین
وارداتی به
ایران با
کیفیت و
استانداردهای
لازم است،
گفت: ما در
مقابل ملت
ایران و سلامت
آنها متعهد
هستیم و به
همین دلیل هم
اعلام کردیم
بنزین
پتروشیمی تا
زمانی که در
شرایط
اضطراری قرار
نگرفتهایم
تولید نشود.
زنگنه درباره
مبدا بنزین
وارداتی به
کشور گفت:
تامین بنزین
وارداتی از
هند، سنگاپور
و کشورهای
دیگر انجام میشود.
امسال هم
روزانه به بیش
از ١٠میلیونلیتر
واردات بنزین
نیاز داریم.
وی درباره سفر
نخستوزیر
پاکستان به
تهران در
روزهای آتی و
احتمال
مذاکرات گازی
با وی گفت: ما
متقاضی آن
هستیم که
پاکستانیها
به قرارداد
گازی خود با
ما عمل کنند و
به تعهدات خود
پایبند باشند.
وزیر نفت گفت:
از شرکتهای
خارجی متقاضی
فعالیت در
صنعت نفت
ایران در حوزه
پارسجنوبی
تنها در دو
فاز
باقیمانده
امکان
استفاده وجود
دارد و آنها
در فازهای در
حال ساخت هیچ
نقشی نخواهند
داشت.
وی
گفت: وزارت
نفت بههیچوجه
قصد پاکسازی
شرکتها و
سرمایهگذاران
چینی از صنعت
نفت را ندارد
اما در برخی
پروژهها که
شرکتهای
چینی کمکاری
کردهاند
ایران همکاری
خود را با
آنها به پایان
رسانده است.
زنگنه
درخصوص تهاتر
کالا و نفت
روسیه و ایران
گفت: باید اول
برادری خود را
ثابت کنیم.
لینک
خبر : http://sharghdaily.ir/?News_Id=33733
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ