صدای ما
بودند،
صدایشان
باشیم
مهدی
توپچی
امیرحسین
محمدیفرد
زندانی سیاسی
و سردبیر
نشریه گام
تصمیم خود را
در نامه ای که
به مقامات
قضائی نوشته
بود مبنی بر
اینکه در صورت
عدم رسیدگی
قضائی و آزادی
خود و سایر
زندانیان هفت
تپه دست به
اعتصاب غذا
خواهد زد، را
عملی کرده و
وارد اعتصاب
شده است.
همینطور
ساناز
الهیاری
همرزم و همسر
امیرحسین
محمدی فرد و از
اعضای
تحریریه
نشریه گام در
حمایت از این
خواسته دست به
اعتصاب غذا
زده است.
در ابتدا باید
اشاره کرد که
خبر اعتصاب
این رفقا به
هیچ عنوان
اتفاق
خوشایندی
برای ما نیست
و نشان از
تاخیر و بی
تفاوتی
حاکمیت در
رسیدگی به
پرونده این
زندانیان
دارد که در
نهایت رفقا را
به این جمع
بندی رسانده
که برای احقاق
حقوق تضییع
شدهی خود و
سایر
زندانیان هفت
تپه وارد عمل
شوند. آزادی
زندانیان هفت
تپه بخشی از
خواسته و فشار
ما و سایر
فعالین جنبش کارگری
بر حاکمیت و
نیروهای
امنیتی و کلیت
دستگاه سرکوب
مبنی بر آزادی
بی قید و شرط
تمامی زندانیان
دربند جنبش
کارگری اعم از
فعالین، کارگران،
معلمین،
دانشجویان و
روزنامه نگاران
از بند اسارت
و شکنجه است.
در دل
این کیس دو
مسأله برای
ما مشخص و
روشن است:
یکم، حقانیت
بی چون چرای
این زندانیان
در پافشاری و
حمایت از
مطالبات و
خواستههای
بحق طبقه
کارگر اعم از
مطالبات صنفی
و سیاسی و دوم
عدم صلاحیت
حاکمیت و
دستگاه قضا در
رسیدگی به
اتهامات واهی
است که کاملاً
بی اساس و با
سیاست
سرکوبگر و
بشدت پلیسی
سعی در کِیسسازی
و سناریوسازی
برای این
افراد داشته
است. سیستمی
که مسبب و
بانی مشکلات و
معضلات بوجود
آمده است و عامدانه
سعی در ادامه
این وضعیت و
تلاشی بیش از پیش
برای سرکوب
آزادیخواهان
و برابری
طلبان را بکار
بسته است،
صلاحیت
رسیدگی و صدور
حکم برای
رفقای ما را
ندارد. سیستمی
که به جای
پاسخگویی و
برآورده کردن
مطالبات مردم
و توده طبقه
کارگر آنان را
زیر بار سنگین
ترین احکام
قضایی و شکنجه
و مرگ و سرکوب
قرار میدهد.
قتل وحشیانه
علیرضا
شیرمحمدعلی
در زندان فشافویه
آخرین شاهد بر
این ادعای
ماست. کیست که نداتد
بر ما و این
زندانیان و
کارگران و فعالین
جنبش کارگری
در این عمر
چهل ساله حکومت
چه گذشته! از
اسانلوها و
زمانیها و
جراحیها در
زندان بگوییم
یا از کشتار و
اعدام رفقایمان؟...همه
این موارد
مهمترین و
محکم ترین اسناد
و مدارک زنده
و تاریخی
هستند در جواب
این پرسش که
چرا ما
باید نگران
زندانیانمان
باشیم؟
بیخبری
مطلق
زندانیان و
خانوادههایشان
از وضعیت
داخلی
زندانها و
سلولهای
انفرادی،
شکنجه و
بازجوییهای
طولانی مدت و
بیوقت همراه
با سؤالات
پرابهام متکی
به سناریوسازی
از پیش تعیین
شده توسط
نیروهای
امنیتی،
محرومیت
زندانیان از
داشتن وکیل و
یا عدم دسترسی
به وکلای خود،
با وجود اینکه
سیستم
قضایی-امنیتی
مدرکی در
اثبات
اتهامات
ساختگی خود
ارائه نکرده
است، حق
برخورداری
رفقای ما از
کمترین حقوق
زندانی را نیز
روا نداشته و
اینچنین با
جان و امنیت
زندانی
برخورد میکنند.
اینها همه فقط
گوشهای از
وضعیتی است که
نمایندگان و
حامین طبقه کارگر،
معلیمن در بند
و زندانیان
سیاسی بدان دچارند.
فراموش
نکردیم که
جواب درخواست
و مطالبهی
علیرضا
شیرمحمدعلی
در نهایت با
چهل ضربه چاقو
و مرگ این
رفیق جواب
داده شد.
لذا
وضعیت ساناز
الهیاری و
امیرحسین
محمدی فرد که
چند روزی است
دست به اعتصاب
غذا زدهاند،
ما را نگرانتر
میکند. بویژه
اینکه "کمپین
حمایت از
بازداشتیهای
هفت تپه و
زندانیان
ترقیخواه"
وضعیت جسمانی
ساناز
الهیاری به
دلیل فشارهای
وارده در بازجویی
و سلول
انفرادی را
بسیار وخیم
اعلام کرده
است. باید
اعلام کرد که
مسئولیت حفظ
جان و امنیت
ساناز و
امیرحسین
بطور مستقیم
متوجه حکومت و
نهادهای
قضائی و امنیتیاش
است، و ما
خواهانآزادی
بی قید و شرط و
هرچه سریع تر
تمام زندانیان
هفت تپه و
ترقی خواه اعم
از بازداشتی
های روز جهانی
کارگر،
معلمین و
کارگران در
بند باید
باشیم
نیروهای فعال
و سیاسی طبقه
کارگر،
معلمین و فرهنگیان
معترض، زنان و
مردان
آزادیخواه!
نباید
دست روی دست
بگذاریم و
برای چندمین
بار شاهد از
بین رفتن
عزیزترین
رفقای خود و
طبقه خود
باشیم! هرجا
که هستیم و به
هرطریق ممکن
از مراکز
کارگری تا
کوچه و خیابان
های صدای حقطلبانه
آنان باشیم.
با بیشترین
توان خود اهرم
فشاری باشیم
از پایین به
سیستمی که جان
فعالین جنبش
کارگری و طبقه
کارگر،
فعالین
دانشجویی،
زنان،
فرهنگیان
معترض را به
گروگان گرفتهاند.
صدای
ما بودند
صدایشان
باشیم
زنده
باد مقاومت
برحق
زندانیان
سیاسی و زندانیان
هفت تپه و اول
مه و جنبش
محرومین و
طبقه کارگر ایران.
مهدی
توپچی - فعال
جنبش کارگری