حافظان
محیط زیست هم
به چالش
انتشار فیشهای
حقوقی
پیوستند
محیطبان
با ٢٣ سال
سابقه کار؛
حقوق ٨٤٠ هزار
تومان
صدرا
محقق
«فیشهای
نجومی را در
سازمان حفاظت
محیط زیست،
بازنشر کنید
تا جلوی این
ریختوپاشها
گرفته شود».
این توییت
كنايهآميز
کوتاه را روز
گذشته یکی از
خبرنگاران
محیط زیستی
در توییترش
منتشر کرد، به
انضمام عکسی از
فیش حقوقی یک
محیطبان که
خالص دریافتیاش
در اردیبهشت
٩٤ برابر با
٧٨٣هزارو٣١٠
تومان بود.
این روزها که
از در و دیوار
رسانهها و
شبکههای
اجتماعی فیشهای
حقوقی با
دریافتیهای
چند ده میلیونی
و چند صدمیلیونی
میبارد،
انتشار این
فیش حقوقی
محقر هم
مقداری توجه
را به خود جلب
کرد. آنچه در
این فیش حقوقی
آمده است، با
کمی بالا و
پایین تقریبا
وضعیت حقوقی
همه محیطبانان
کشور است.
محیطبانانی
که در بهترین
حالت و با
بالاترین
سابقه کار،
درنهایت رقمی در
حدود یکمیلیونو
٤٠٠هزار
تومان
دریافتی خالصشان
است.
محیطبانانی
که در ماه بین
٨ تا ١٨ روز را
در مناطق حفاظتشده
میگذرانند و
در بسیاری
مواقع در
رویارویی با
شکارچیان
غیرمجاز، با
خطر درگیری،
زخمیشدن و
مرگ دست و
پنجه نرم میکنند.
آن سوی قصه
این درگیرها
هم مزهای تلخ
دارد، اسفند
گذشته بود که
دو محیطبان
منطقه حفاظت
شده دنا، یکی
بعد از هشت
سال و دیگری
بعد از
گذراندن هفت
سال زیرتیغ
اعدامبودن
در زندان، با
پیگیریهای
خیرانی از
سراسر ایران و
جهان با
پرداخت دیههای
میلیاردی
آزاد شدند.
جرمشان قتل دو
شکارچی غیرمجازی
بود که برای
شکار حیات وحش
به منطقه حفاظتشده،
آمده بودند و
به روی محیطبانان
اسلحه کشیدند.
محیطبانانی
که حفاظتشان
از طبیعت را
از هر سمتی
نگاه کنیم، پر
از مشقت و
سختی است؛
دوری از
خانواده، کار
در شرایط سخت،
احتمال
درگیری با
شکارچیان،
خطر مرگ و آسیب
دیدگی، خطر
زندان و اعدام
در صورت از
پادرآوردن
شکارچیان و...
حالا همه
اینها را
بگذارید کنار
دست حقوقهای
بسیار اندکشان.
در این
گزارش به سراغ
تعدادی از
محیطبانان
کشور در
چهارگوشه
ایران رفتهایم
تا از خودشان
درباره وضعیت
حقوقهای
دریافتیشان
در ماههای اخیر
بپرسیم. اینکه
چقدر سابقه
کار دارند،
تحصیلاتشان
چیست و در
آخرین فیش
حقوقیشان چه
مبلغی درج شده
است.
یکی
از این محیطبانان
هادی جلالی،
محیطبان
منطقه حفاظتشده
شادگان در
استان
خوزستان است
که دو سال پیش
بهعنوان
محیطبان
نمونه کشور
انتخاب شد؛
محیطبانی که
در درگیری با
شکارچیان
غیرمجاز ٩٦
ساچمه به بدنش
اصابت کرد و
هنوز هم بیشتر
از ٨٠ ساچمه سربی
در بدنش جاخوش
کرده است. این
توضیحات جلالی
از وضعیت کاری
و حقوقیاش
است: «من حدود
١٣ سال سابقه
کار دارم،
شرایط کاری ما
خیلی سخت است،
به مدت کار
اداری که باید
سر کار باشیم،
کشیکهای شب
یا مأموریت را
هم باید اضافه
کنیم، پنجشنبه
و جمعهها هم
گاهی در
مأموریت و
کشیک هستیم که
مأموریتها
کامل حساب نمیشود،
یعنی اگر محیطبانی
در ماه ١٨ روز
مأموریت
برود، در بیشترین
حالت هشت روز
آن برایش حساب
میشود. من تا
سال ٩١ حقوقم
٩٠٠هزار
تومان بود،
بعد از آمدن
دولت جدید و
خانم ابتکار
حقوق ما بیشتر
شد، اردیبهشت
من یکمیلیون
و ٤٠٠هزار
تومان حقوق
گرفتم». محیطبان
جلالی دو بچه
دارد و به
گفته خودش از
پانزدهم ماه
به آن طرف با
قرض گرفتن
زندگیاش را
میگذراند،
او مدتهاست
دنبال قضیه
درست کردن مسئله
جانبازیاش
است؛ با وجود
٩٦ ساچمهای
که به بدنش
اصابت کرده،
با کلی
دوندگی، اعتراض
و پیگیری ٢٠
درصد جانبازی
برایش ثبت
کردهاند.
محیطبان
دیگر محمد تقیپور،
محیطبان
پارک ملی
بوجاق گیلان
است، او هم
دراینباره
به «شرق» میگوید:
«من ١٢ سال
سابقه کار
دارم و مدرک
تحصیلیام
فوق لیسانس
رشته محیط زیست
و لیسانس
منابع طبیعی و
جنگل است،
حقوق دریافتیام
در همین
اردیبهشت یکمیلیونو
٤٠٠هزار تومان
بود، متوسط
حقوق بچههای
محیطبان یکمیلیون
تا یکمیلیونو
دویست تا سیصدهزارتومان
است، البته در
دولت جدید
خیلی از بچهها
را پیمانی
کردهاند و
حقوقها خیلی
بهتر شده است
ولی هنوز نسبت
به همهجا
حقوق ما از
همه پایینتر
است».
نجفعلی
رجبزاده،
محیطبان و مسئول
پارک ملی دنا
و محیط زیست
شهرستان دنا،
هم دراینباره
به «شرق» میگوید:
«من ١٧ سال و
چهار ماه
سابقه کار
دارم و لیسانس
محیط زیست
دارم که هنوز
لیسانسم در
حکم نیامده
است و با فوقدیپلم
مشغول به
کارم، در
جدیدترین
حکمم یکمیلیونو
٨٨٠هزار
تومان حقوق
آمده است که
دریافتی من با
احتساب
کسورات، بیمه
و... یکمیلیون
و سیصد تومان
میشود.
دریافتی من در
سال ٩١ و قبل
از دولت یازدهم
٨٢٠هزارتومان
در حکمم بود.
البته این
میزان حقوق برای
همکارانی است
که رسمی هستند
و اما همکارانی
داریم که طرحی
یعنی
قراردادی
هستند؛ حقوق
این تعداد از
همکاران ما
همه زیر یکمیلیون
تومان است. ما
الان ١٧ محیطبان
طرحی در منطقه
حفاظت شده دنا
داریم که دریافتیشان
بین ٧٠٠ تا
٩٠٠هزار
تومان است که
البته این
میزان حقوق
سال ٩٤ است و
در سال جدید
هنوز حقوق
نگرفتهاند.
بهعنوان
مثال ما اینجا
همکاری داریم به
اسم آقای آیتالله
روستا با ٢٣
سال سابقه و
٦٣ سال سن، که
از محیطبانان
بسیار باتعصب
منطقه دنا است
و هیچ مشکلی
درکارش نیست،
آخرين حقوق
دریافتیاش
كه اسفند ٩٤
بود،
٨٤٠هزارتومان
بود. که البته
در سه ماهی که
از سال جدید
گذشته است
هنوز هیچ
حقوقی نگرفته
است».
مسئول
پارک ملی دنا
در رابطه با
این محیطبانان
طرحی، در
ادامه اینطور
توضیح میدهد:
«این همکاران
ما از طریق
پروژههای
عمرانی حقوق
میگیرند، در
دولت قبل اکثر
پرسنلمان
طرحی بودند که
در دولت جدید
خوشبختانه حدود
١٥ نفر از بچهها
تغییر وضعیت
داده شده و
رسمی شدند و
طبیعتا وضع
حقوقشان بهتر
شده است.
همکارانی که
هنوز رسمی
نشدهاند،
مانند همین
همکارمان
آقای روستا،
یا تحصیلاتشان
زیر دیپلم است
یا سابقه
کارشان هنوز
در حدی نیست
که تبدیل
وضعیت بشوند».
طبق
گفته رجبزاده،
حقوق محیطبانان
طرحی در قالب
حفاظت از تنوع
زیستی که سالانه
اعتبارات آن
بین شهرستانها
و از طریق
فرمانداری
گرفته میشود،
پرداخت میشود.
ضوابط میزان
پرداخت به این
محیطبانان
نیز از تهران
تعیین میشود
و در مجموع
حکم آنها ٩٠٠
هزار تومان میشود.
مشکل
وضعیت حقوقی و
درآمدی محیطبانان
البته به همین
درآمدهای کم
خلاصه نمیشود.
آنها وقتی
برای مأموریت
در منطقه
هستند، برای
جیره غذاییشان
مبلغی در حدود
٦٠ هزار
تومان در نظر
گرفته میشود.
این در حالی
است که به
گفته محیطبانان
این مبلغ
هزینه قند و
چای آنها نیز
نمیشود. به
تعبیر یکی از
محیطبانان
ما در حقیقت
دوخرجه
هستیم؛ یعنی
غیر از آنکه
موقع حضور در
خانه هزینه
خورد و خوراک
داریم، در
مأموریت هم
باید از جیب
خودمان برای
غذا و جیره
روزانه هزینه
کنیم. نجفعلی
رجبزاده،
محیطبان و
مسئول پارک
ملی دنا، در
ادامه گفتوگو
با «شرق»
درباره
چگونگی روند
تغییر حقوق دریافتی
محیطبانان
در سالهای
اخیر نیز گفت:
«زمان آقای
محمدیزاده،
رئیس سابق
سازمان،
اعلام کردند
که حقوق محیطبانان
را ٧٠ درصد
افزایش میدهیم
و بسیار هم
روی آن مانور
خبری دادند که
اصلا تحقق
پیدا نکرد.
پارسال هم
قرار بود ٣٥
درصد افزایش
پیدا کند که
نشد و در
نهایت از امسال
محقق شده است.
برای همکاران
غیر محیطبان
الان ٣٥ درصد
بهعنوان فوقالعاده
ویژه اضافه
شده است و
برای همکاران
محیطبان هم
از ابتدای سال
٩٤ مبلغی تحت
عنوان فوقالعاده
سختی شرایط
کار حدود ٢٥٠
تا ٢٧٠ هزار
تومان به حقوق
اضافه شده
است».
با همه
این تفاسیر
هنوز محیطبانان
با همه سختیهای
کارشان در
بهترین حالت
مبلغی در حدود
یکمیلیون و
٤٠٠ هزار
تومان دریافت
میکنند؛
مبلغی که با
درنظرداشتن
هزینههای
زندگی امروزه
به نظر هیچ میآید.
برگرفته
از :«شرق»
http://www.sharghdaily.ir/News/95952
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دفاع
از دستمزدهای
بالا قدرت
استدلال نمی
خواهد تنها بی
شرمی می خواهد
برگرفته
از فیسبوک
محمد
آقازده
جالب
است چهره ها و
روزنامه های
به ظاهر اصلاح
طلب شروع کرده
اند در ماجرای
افشای فیش های
حقوقی جانب
دولت را
گرفتند و این
جانبداری آنچنان
بی شرمی می
خواهد که حتی
ذهن توان
اندیشیدن به
این حد از
وقاحت را
ندارد . آنها
غارت در دوران
احمدی نژاد و
سکوت رسانه های
اصولگرا در آن
دوران را دلیل
جانبداری شان
می دانند و
معتقدند با
حذف روحانی
تندروها بر سر
کار می آیند . ما
را از خطر
موهوم می
ترسانند تا
اینهمه تبعیض
را به ناچار
بپذیریم . مشکل
حقوق های کلان
آنست قدرت
افشاگری را از
دولت و فعالان
اصلاح طلب را
گرفته است . با
این تحلیل می
توان فهمید
چرا به صورت
شفاف از حقوق
ها و اختلاس
های دوران
احمدی نژاد
پرده برداری
نمی کنند . مگر
وظیفه دولت
مبارزه با
فساد نیست . مماشات
چه دلیلی جز
همدستی با این
مشکل دارد. چرا
بجای سوگواری
بر سر ریختن
دیوار اعتماد
مردم به دلیل
افشاگری هایی
که هنوز به
طور نسبی هم
کل ماجرا از
پرده بیرون
نیفتاده است
به مردم از
منابع مالی
رسانه های اصولگرا
نمی گویید ،
چرا که رقیب
هم ناچار
خواهد شد از
منابع مالی
رسانه های
اصلاح طلب
گزارش تهیه
کند و آنوقت
همه خواهند
دانست کل
رسانه های
کشور چطور در
خفا بجای آگاه
سازی . روشنگری
و طرف فلاکت
زده ها
ایستادند به
صورت پنهان و
آشکار از
منابع دولتی
تغذیه می کنند
و به ثروت های
باد آورده می
رسند . به نظر
می رسد باید
جانب بازی
افشای فیش های
حقوقی را گرفت
تا همه بدانند
بازی انتخاب
بین بد و بدتر
کلاه گشاده یی
است که برای
غارت اموال عمومی
مدتهاست بر سر
مردم گذاشته
اند . وقتی در
مورد تحقق
وعده های دولت
می پرسیم جواب
می دهند قدرت
واقعی جای
دیگر است . حذف
مدیران بی
عرضه با
دستمزدهای
بالا که دست خودشان
است . چرا برای
تسکین رنج های
مردم همین یک
کار را هم نمی
کنند . بجای
عزل این
مدیران با معذرت
خواهی مسئله
را مشمول مرور
زمان کردند حقه
بدی است که در
حال اجرا است . خواهم
نوشت چطور
مطبوعات و
رسانه های بی
تیراژ منتشر
می شوند تا
بهانه یی برای
پرداخت های میلیونی
به دوستان و
خودی های
فراهم شود و
از طرف دیگر
مطبوعات را
بجای مبارزه
با فساد به توجیه
گر آن تبدیل
کنند.
قانونی
که به
دستمزدهای
چند صد
میلیونی میدان
می دهد بیش از
آنکه به عمل
مدیران در
غارت اموال
عمومی
مشروعیت دهد
کل قانون را
از اعتبار می
اندازد. تازه
می فهمیم
کسانی که مرتب
می گویند
قانون بد بهتر
از بی قانونی
است از چه
قانونی دفاع
می کردند . اصلاح
طلبی که یک کلمه
از سرکوب
مداوم
دستمزدها و
شلاق خوردن کارگران
نمی نویسد ،
ولی به سرعت
برای دفاع از دستمزدهای
بالا
غیرتمندانه
وارد میدان
منازعه می شود
و از مدیران
غارتگر که
دستمزدهای بالا
می گیرو دفاع
می کند در
جنایتی شریک
است که اکثریت
جامعه را به
فلاکت
انداخته است . وقت
آنست مفاهیمی
چون اصلاح طلب
و اصولگرا که دیگر
از هر محتوایی
تهی شده اند
دور بیاندازیم
و بجای آن دزد
و غیر دزد . سالم
و یا ناسالم
را برای
شناسایی
افراد بکار ببریم
و تنها به
کسانی اعتماد
کنیم که میزان
سرمایه و
دستمزدشان را
بدون هراس
اعلام کنند و در
غیر این صورت
چه فرقی می
کند به اسم
اصولگرایی در
آمدهای
میلیاردی
داشته باشند و
چه به اسم
اصلاح طلبی . ما
که با حداقل
دستمزد زندگی
می کنیم وقت
آنست از
انتخاب بد و
بدتر که یک
شوخی زشت شده
است دست
برداریم و
تنها طرف
کسانی را
بگیریم مثل
اکثریت مردم
زندگی می کنند
و ریاکارانه
دروغ نمی
گویند و در
حقیقت تنها
باید طرف خود
بیایستیم و نه
کسانی را با
رای مان وارد
کانالهای
قدرت کنبم که
با منفعت طلبی
به ثروتهای
باد آورده می
رسند و نسبت
به درد و زخم های
فلاکت زدگان
بی اعتنایند . دفاع
از دستمزدهای
بالا قدرت
استدلال نمی
خواهد تنها بی
شرمی می خواهد
که به نظر به
وفور یافت می
شود و همین بی
شرمی است که
در دولت احمدی
نژاد مبدل به
غارتهای
میلیاردی می
شود و در دولت
روحانی
فرجامی جز
دستمزدهای
نجومی نمی
یابد . با همین
روش شوم است
کشور پر شده
است از زباله گردها
و کودکان
کارگر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ