از
مجامع کارگری
تا مجامع
مجازی معلمان
ياسر ريگي
( معلم )
با توجه
به اینکه برای
رشد تشکلهای
صنفی مستقل
نیاز است که
پیششرط
هایی در جامعه
و هم چنین از
نظر قانونی
ایجاد شده
باشد در شرایط
فعلی موانعی
در برابر رشد
چنین تشکلهای
مستقل و
غیردولتی
وجود دارد تا آن
جا که این
موانع گریبان
برخی از تشکلهای
صنفی، کارگری
و معلمی موجود
را نیز گرفته است
که ازجمله میتوان
به انفعال
برخی از این
تشکلها و عدم
ارتباط آنها
با بدنه و
همچنین عدم
امکان و یا در
برخی موارد
عدم تمایل
برای برگزاری
مجامع عمومی
اشاره کرد. بهطور
یقین یکی از
پاسخهایی که
بهعنوان
عامل این رکود
و عدم برگزاری
مجمعها داده
میشود
مخالفت دولتها
و سیستم
امنیتی با
فعالیت این
تشکلها است.
اگر بپذیریم
که این دلیل
بیانگر بخشی
از واقعیت
موجود در
جامعه و یکی
از عوامل رکود
این تشکلها
است سؤالی که
مطرح میگردد این
است که آیا
راههای
جایگزین برای
حل این مشکل
وجود ندارد؟
آیا در شرایطی
که تشکلهای
موجود به هر
دلیلی دچار
انفعال شدهاند
چارهای برای
طبقات
مزدبگیر
جامعه از معلم
تا کارگر وجود
ندارد تا
پیگیری
مطالباتش را
یک گام به جلو
ببرد؟ این
سوالی است که
تلاش میشود در
این مطلب به
گوشهای از آن
پرداخته شود.
برای پاسخ
به این سوال
بهتر است
نگاهی به اعتراضات
کارگری و
معلمی در چند
سال اخیر بی
اندازیم و
ببینیم
باوجود همهی
موانعی که
درراه تشکلیابی
در کشور وجود
دارد چگونه
این بخشهای
جامعه
مطالباتشان
را پیگیری
نمودهاند و هرروزه
دست به
اعتراض، تجمع
و اعتصاب برای
رسیدن به
مطالباتشان
میزنند. آیا
در همهی
اعتراضات
کارگری و
معلمی این
تشکلهای
موجود بودهاند
که اعتراضات
را شکل دادهاند
یا روشهای
دیگری نیز از
سوی
مزدبگیران بر
اساس ضرورت
عینیشان در
محیط کار
استفادهشده
است که بررسی
آن میتواند
آموزنده
باشد؟
نگاهی به
اعتراضات
کارگری نشان
میدهد که
بسیاری از
اعتراضات شکلگرفته
در محیطهای
کار برگرفته
از تشکلی قوی
و موجود در آن
محیط کار یا
کارخانه
نبوده و این
خود کارگران بودهاند
که اعتراضات
را شکل داده و
سازماندهی
کردهاند.
روشی که
کارگران در
محیطهای
کاری خود بر
اساس ضرورت
عینی و غریزهی
طبقاتیشان
در نبود
تشکیلات
مستقل و قوی
برای ساماندهی
اعتراضاتشان
استفاده کردهاند
برگزاری
مجامع عمومی
در محیط کار
است که توانسته
است اعتراضات
کارگری را یک
گام به جلو ببرد.
آنچه امکان
ایجاد چنین مجامعی
را به برخی از
کارگران میدهد
وجود ارتباط
نزدیک و زمان
طولانی در
کنار هم بودن
آنها در محیط
کار است. در
فضاهای
کارگری نظیر
کارخانه که
کارگران در یک
مجموعه در
کنار یکدیگر
مشغول یک کار
جمعی میباشند
این امکان را
دارند که با
تشکیل اجتماعاتشان
در مواقع تصمیمگیری
برای اعتراض
به دستمزد،
ساعت کار و….. بهطور
مستقیم به
تصمیمگیری
بپردازند. در
چنین محیطهای
کاری کارگران
در ساعت معینی
در محیط کار دورهم
جمع میشوند و
در رابطه با
مسئلهی
موردنظر به
بحث و نظر میپردازند
و در فضایی با
دموکراسی
مستقیم نمایندگانشان
را انتخاب میکنند
و برای پیگیری
مطالباتشان و
در صورت نیاز
برای شکل دادن
اعتراض و
اعتصاب تصمیم
میگیرند. در
نبود و ضعف
تشکلهای
مستقل
کارگری،
امکان شکل
دادن چنین
مجامعی با
کمترین هزینه
برای پیشروان
آنها باعث
روی آوردن
کارگران به
این شکل از
سازماندهی
شده است.
البته
وجود این
اجتماعات
منافاتی
باوجود تشکلهای
موجود کارگری
ندارد و چهبسا
میتواند
باعث تقویت آنها
شود و همچنین
این به معنای
انکار نقش
تشکلهای
کارگری موجود
ازجمله
سندیکاها،
اتحادیه و
کمیتههای
کارگری موجود
در شکلگیری
اعتراضات و همچنین
آگاهی دادن به
کارگران نیست
و نیاز به
تأکید است که
تشکلیابی
مستقل چاره
نهایی برای
بهبود وضعیت
این طبقه است.
اما آنچه
نباید از آن
غافل شد اهمیت
این مجامع
کارگری در
محیط کار و
وجود چنین امکانهایی
و استفاده از
ظرفیت آن برای
رشد و سازماندهی
حرکات کارگری
و درنهایت
ایجاد و تقویت
تشکلهای
مستقل کارگری
است؛ امکانهایی
که طبقه
کارگر بر اساس
غریزهی
طبقاتی و
ضرورت تشکلیابی
در برخی محیطهای
کاری خصوصا
کارخانه
ایجاد میکند
و سازماندهی
را از طریق
چنین مجامعی
پیش میبرد که
میتواند
مقدمهای
برای شکلگیری
تشکلهای
کارگری با دموکراسی
مستقیم نظیر
شوراهای
کارگری باشد
که از بسیاری
از آسیبهایی
که گریبان
تشکلهایی
نظیر
سندیکاها و
اتحادیه را به
دلیل ساختار
موجود در این
تشکلها میگیرد
در امان
هستند. آسیبهایی
نظیر تبدیلشدن
به تشکلهایی
زرد و عامل
دولتها،
ساختار
بوروکراتیک
در این تشکلها
و عدم
تأثیرگذاری
مستقیم
کارگران در
تصمیمگیری
که همواره
تشکلهای
کارگری را با
مخاطره مواجه
میکند. وجود
مجامع کارگری
نهتنها میتواند
مقدمهای
برای ایجاد
شوراهای
کارگری باشد
بلکه در شرایط
موجود در کنار
تشکلهای
موجود میتواند
تا حدی این
تشکلها را از
در غلتیدن به
این آسیبها
بازدارد.
درگیری
مستقیم
کارگران با
تصمیمگیریها
در چنین مجامع
عمومی کارگری
امکان بروز چنین
آسیبهایی و
تبدیلشدن آنها
به تشکلهای
زرد و عامل
دولتها و
فاصله بیشتر
آنها از
کارگران را
کاهش میدهد.
بااینکه
مجامع کارگری
همواره یکی از
روشهای
کارگران برای
سازماندهی
حرکات صنفی و
معیشتیشان
بوده است اما
تاکنون برای
معلمان در
ایران امکان
تشکیل چنین
اجتماعاتی
بنا به دلایلی
که مهمترین
آن ساختار
شغل معلمی است
وجود نداشته
است. ساختار
شغل معلمی بهگونهای
است که در آن
تعداد کمی از
معلمان در هر
مدرسه مشغول
کارند و امکان
شکلگیری
اجتماعات
معلمی در فضای
کار وجود
ندارد.
معلمان مانند
کارگران زمان
طولانی را در
محیط کار در
کنار یکدیگر
نیستند چراکه
معلمها در
مدارس مختلف
پراکندهاند
و تعداد کمی
در هر مدرسه
مشغول کارند و
همچنین
معلمان در محل
کار زمان
اندکی را با
دیگر
همکارانشان
هستند و بهصورت
فردی و جدا از
دیگران سر
کلاس مشغول
تدریس میباشند.
علاوه بر این
عامل بهعنوان
عامل اصلی، میتوان
به موانع
دیگری نیز
درراه شکلگیری
اجتماعات
معلمی اشاره
کرد که از مهمترین
آن عدم امکان
اطلاعرسانی
به معلمان برای
اجتماع حتی در
سطح محلی،
امکان بیشتر
برای دولتها
برای برخورد و
سرکوب هرگونه
اجتماع خارج از
محیط کار و همچنین
شرایط مادی و
ویژگیهای
ایدئولوژیک
این بخش از
جامعه بهعنوان
بخشی از خردهبورژوازی
است.
اما یک
حرکت جمعی (در
صورت احساس
ضرورت و وجود آگاهی)
در شرایط
مختلف راهکار
مناسب را در
شرایط موجود
مییابد و بر
اساس غریزهی
جمعی و طبقاتی
خود دست به
عمل میزند. در
سالهای اخیر
معلمان از
وضعیت بد
اقتصادی و
همچنین شرایط
کاری بد به
ستوه آمدهاند
و به دلیل
سقوط معیشتی
به سمت طبقات
پایین جامعه
چارهای جز
اعتراض به
وضعیت موجود
با تأکید بر
مطالبات
اقتصادیشان
خصوصن دستمزد
نداشتهاند.
اما با توجه
به اینکه یک
حرکت جمعی
نیاز به تصمیمگیری
جمعی دارد و
در شرایطی که
ساختار موجود
وجود یک حرکت
اتحادیهای
را تحمل نمیکند
و بسیاری از
تشکلهای
صنفی نظیر
خانه کارگر و
برخی از تشکلهای
معلمان را به
نیروی خود بدل
نموده است که
هدفی جز
جلوگیری از
اعتراضات
صنفی کارگران
و معلمان
ندارند
معلمان نیاز
به یک آلترناتیو
جدید برای
پیشبرد
اعتراضاتشان
را احساس
نمودند.
معلمان در یکساله
گذشته با اوجگیری
مشکلات
اقتصادیشان
و بنا به
ضرورت موجود برای
اعتراض به شکل
دادن
اجتماعشان در
فضای مجازی (
توسط نرمافزارهای
جدید نظیر
تلگرام)
پرداختند که
بهصورت
خودبهخودی
ایجادشده و
گسترش یافت.
شکلگیری
مجامع معلمان
در فضای مجازی
آلترناتیو جدیدی
را برای
پیشبرد
اعتراضات
صنفی در
مقابل عموم
معلمان
قرارداد و با توجه
به کارایی این
مجامع هرروز
بر کاربران این
فضا که در
گروههای
مجازی شروع به
تصمیمگیری
برای ادامهی
حرکت صنفی و
اعتراضیشان
نمودند
افزوده شد. در
شرایط کنونی
مجامع مجازی
معلمان حرکت
صنفی معلمان
را یک گام به
جلو برده است.
این مجامع مجازی
بر ضعف
ساختاری شغل
معلمی در شکل
دادن به
اجتماعات
شغلی تا حد زیادی
فائق آمد و
باعث گسترش
پیوند و
همبستگیِ معلمان
در جهت پیگیری
مطالبات صنفیشان
شد. معلمان در
گروههای
مختلف مجازی
گرد هم آمدند
و شروع به
تصمیمگیری
برای پیگیری
مطالباتشان
نمودند و در
کنار کانونهای
صنفی فعال سعی
در شکل دادن
مجامع معلمی
در فضای مجازی
نمودند. این
مجامع مجازی
که ترکیبی از
اعضای کانونهای
صنفی، فعالین
صنفی و معلمان
عادی بود تأثیر
انکار
ناپذیری بر حرکت
صنفی معلمان
داشته است.
نکته مهم و
قابلتوجه
این است که
اجتماعات
معلمان منحصر
به فضای مجازی
باقی نماند و
معلمان سعی در
تبدیل
اجتماعات
مجازی به
اجتماعات
واقعی نمودند
که نمود آن را
در پیادهرویهای
هفتگی معلمان
میتوان دید.
معلمان با
احساس ضرورتِ
تبدیل ارتباطات
مجازی به
ارتباطات
رودررو و
تشکیل اجتماعات
واقعی
آلترناتیوهای
دیگری نظیر
پیادهروی را
شکل دادند که
نقطهی عطفی
در حرکتهای
معلمان بوده
است.
در ادامه
مزایای مجامع
مجازی معلمان
در حرکت صنفی
معلمان اشاره
میگردد و پسازآن
به نقصهای
فضای مجازی و
لزوم تقویت
اجتماعات
واقعی معلمان
پرداخته
خواهد شد.
مزایا و
امکانات
مجامع مجازی
معلمان:
·دموکراسی
مستقیم و اتکا
به قدرت تصمیمگیری
عمومی معلمان:
در مجامع
مجازی نوعی
دموکراسی
مستقیم جمعی و
فارغ از
ساختارهای
هرمی سازمانی
حاکم است که
عموم معلمان
با هر گرایش ایدئولوژیکی
و سیاسی امکان
حضور و
اظهارنظر در
این گروههای
مجازی را
دارند. تصمیمگیری
در این فضا بر
عهدهی خود معلمان
است و اگر
ایده و نظر
خاصی پذیرفته
میشود نه در
اثر تصمیم یک
تشکیلات یا
افراد خاص بلکه
مستقیمن توسط
خود معلمان
گرفته میشود
و ناشی از
پیروزی آن
تفکر و هژمونیای
است که در این
مقطع توانسته
خواستهی
معلمان را
بیان کرده و
آنها را
همراه کند.
·تأثیر واقعی
کنشگران صنفی
بر حرکت
معیشتی و صنفی
معلمان: در
این مجامع
مجازی عیار
پیشروان
معلمی نیز به
محک گذاشته میشود
تا مشخص گردد
چه کسانی میتوانند
تأثیر بیشتری
بر معلمان
داشته باشند و
حرف و حرکتشان
بیشتر
موردقبول
عموم معلمان است.
بهطور یقین
در این مجامع
مجازی افرادی
تأثیرگذاری
بیشتری دارند
که این بیانگر
توانایی،
موضعگیری
درست به نفع
بدنه، صداقت
با معلمان و
پیگیری بیشتر
به نفع بدنه
از سوی این
افراد در گذرزمان
بوده است و
طبیعی است که
افراد
تواناتر در
جهتدهی این
حرکات مؤثرتر
بودهاند و
اگر تشکل یا
افرادی در
معلمان
نتوانستهاند
در این مجامع
مؤثر باشند و
تاثیرشان روی
حرکت صنفی
معلمان کاسته
شده و چه بسا
به کناری نهاده
شدهاند ناشی
از عملکرد
نادرست
خودشان بوده
است.
2-دائمی
بودن: این
مجامع بهصورت
مقطعی مثلن
ماهانه یا
سالانه
برگزار نمیشود
بلکه هرلحظه
هر فرد میتواند
با ارائه یک
پیشنهاد و نظر
به شکلگیری
مجمع و
درنهایت بحث و
تصمیمگیری
در چارچوب یک
رأیگیری
بپردازد.
3- امکانپذیر
کردن تصمیمگیری
در سطح محلی و
سطح کشوری و
پیوند آن
باهم: با توجه
به اینکه هر
شهر و استان
میتواند
مجامع مجازی
خود را شکل
دهد و در آن به
تصمیمگیری
بپردازد
امکان تصمیمگیری
در سطح محلی
امکانپذیر
شده است. همچنین
در گروههایی
که بهصورت
کشوری تشکیل
میشوند
امکان تصمیمگیری
در سطح کشوری
که برخی از
اعضای آنها
از گروههای
محلی میباشند
میتوان
تصمیمگیری
در سطح کشوری
را نیز انجام
داد و نوعی هماهنگی
و همبستگی
کشوری در
تصمیمات صنفی
معلمان را
شاهد بود.
ترکیبی از
تصمیمگیری
محلی و کشوری
را میتوان در
اعتراضات
معلمان که در
شهرهای مختلف برگزار
شد مشاهده
کرد.
4- تأثیر
مجامع مجازی
بر کانونهای
صنفی و تقویت
آن: مجامع
مجازی
ارتباطی مستقیم
بین کانونهای
صنفی فعال و
تودهی
معلمان ایجاد
کرده است. همچنین
مجامع مجازی
معلمان امکان
شناسایی کانونهای
فعال و پیگیر
مطالبات
معلمان و همچنین
شناسایی تشکلها
و کانونهای
منفعل و چهبسا
مخالف حرکت
صنفی معلمان
را فراهم
نموده است.
مجامع معلمان
در فضای مجازی
به تضمینی برای
ادامه کار
کانونهای
فعال و مورد
اعتماد تبدیلشده
است. همانطور
که در بالا
نیز اشاره
گردید وجود
مجامع صنفی
منافاتی با یک
حرکت سندیکایی
ندارد و میتواند
باعث تقویت آن
در جهت خواست
بدنهی آن صنف
گردد.
5- علنی
بودن و عدم
امکان اتهام
زنی به این
مجامع: با
توجه به اینکه
این مجامع
مجازی مانند
اجتماعات
واقعی کارگران
در محیط کار
بهصورت علنی
برگزار میشود
امکان اتهام
زنیهای
امنیتی را
کاهش میدهد.
در شرایطی که
معلمان در یک
فضای جمعی که
امکان رصد
کردن آن نیز
وجود دارد به
تصمیمگیری
میپردازند
بهانهای
برای زدن
انواع اتهامها
نظیر کار
تشکیلاتی
مخفی باقی نمیگذارد.
همانطور که
در شرایطی که
داشتن
تشکیلات صنفی
مستقل برای
کارگران یک
کارخانه با
موانع قانونی
زیادی مواجه
است و امکان
انواع برخورد
با فعالین این
تشکلها وجود
دارد وجود
مجامع و
اجتماعات
کارگری امکان
تصمیمگیری
را برای آنها
ایجاد میکند
این مجامع
مجازی معلمان
نیز چنین
امکانی را
برای معلمان
ایجاد نموده
است.
6- عدم
امکان تعطیلی
این مجامع
مانند تشکلهای
صنفی و
سندیکاها: تشکیل
مجامع مجازی
در حین اینکه
غیرقانونی نیست
نیازی به مجوز
قانونی نیز
ندارد که از
سوی مرجع خاصی
مجوز آن باطل
و تشکل
موردنظر
تعطیل شود.
مجامع مجازی
معلمان مانند
اجتماعات
واقعی معلمان
نظیر پیادهروی
و اجتماعات
کارگران در
محل کار یک
عمل کاملن
قانونی است و
برای آن نیاز
به اخذ مجوز
نیست. این حق
حداقلی
معلمان است که
در اجتماعاتی علنی
(مجازی یا
واقعی) دورهم
جمع شوند و
درباره مسائل
صنفی خود به
تبادلنظر
بپردازند.
7-
آلترناتیوی
در برابر
ساختار
بوروکراتیک
اتحادیهای:
همانطور که
اشاره گردید
این مجامع
بدیلی بر
ساختار
بوروکراتیک
اتحادیه و
سندیکاست که
گاه براثر این
ضعف از بدنه
فاصله میگیرد
و به تصمیماتی
برخلاف نظر
بدنه میپردازد.
اما مجامع
موجود با
امکان ارتباط
مستقیم بین
افراد از چنین
ساختار
بوروکراتیک
سازمانی
برخوردار
نیست و افراد
برای شرکت در
تصمیمگیری
نیازی به قرار
گرفتن در یک
سازمان بوروکراتیک
را ندارند.
8- کاستن
از میزان
هزینه برای
فعالین صنفی:
با توجه به اینکه
تصمیمات در
این مجامع
مجازی توسط
جمعیت زیادی
از معلمان
گرفته میشود
و نیازی به
شاخص شدن شخص
یا اشخاص خاصی
نیست امکان
برخورد با
فعالین کاهش
مییابد.
تصمیماتی که
در این مجامع
گرفته میشود
نه بر خواسته
از تشکل یا
افراد خاص بلکه
بر خواسته از
عموم معلمان با
نگرشهای
مختلف است که
با تأکید بر
مطالبات برحق
خود به راههایی
برای بهبود
وضعیت معیشتی
و کاریشان میاندیشند.
اگر تشکلهای
صنفی و فعالین
صنفی در معرض
اتهام برای تحریک
معلمان و
همچنین عامل
تجمعات
اعتراضی میباشند
اما در مجامع
مجازی امکان
چنین انگزنیهایی
کاهش مییابد.
ادامه
اعتراضات
معلمی و تداوم
اجتماعات
مجازی پس از
دستگیری
تعدادی از
فعالین معلمان
و اعضای کانونهای
صنفی تأییدی
بر این ادعا
است.
9- کاهش
امکان تبدیلشدن
به تشکل زرد و
عامل دولت: با
توجه به اینکه
مجامع مجازی
چیزی جز جمع
خود معلمان
نیست امکان
تبدیل آن به
یک تشکل زرد و
تبدیلشدن به
عامل جناحی از
قدرت کاهش مییابد.
استقلال
مجامع از جناحهای
قدرت باوجود
گرایشهای
سیاسی مختلف
در معلمان
امکان نفوذ
جریان خاصی از
قدرت و انحراف
حرکت صنفی (که
همواره حرکات
اینچنینی را
تهدید میکند)
کاهش مییابد.
خطرات
فضای مجازی و
لزوم گسترش
اجتماعات
واقعی
مجامع
مجازی معلمان
نیز از نقصها
و ایراداتی
برخوردار است
که تقویت
مجامع واقعی
معلمان در
کنار این
مجامع را
ضروری میگرداند.
معلمان باید
اجتماعات
واقعی خود را
که از حقوق
قانونی آنهاست
گسترش دهند.
نمونهای از
این اجتماعات
که در بین
معلمان در
نقاط مختلف
کشور شکلگرفته
پیادهرویهای
هفتگی است که
بنا بر ضرورت
احساس شده از
سوی معلمان
بعد از شکلگیری
اجتماعات
مجازی در حال
گسترش است.
همچنین
معلمان میتوانند
با حرکتهایی
مشابه نظیر
کوهنوردیهای
جمعی، گلگشتهای
معلمی،
اردوها، تفریحات
دستهجمعی و ..
این اجتماعات
را گسترش
دهند. این
اجتماعات در
کنار مجامع
مجازی از مزیتهایی
برخورداراست
که میتواند
ضعفهای فضای
مجازی را پوشش
دهد.
در اینجا
به برخی از
خطرات فضای
مجازی و همچنین
به امکان
اجتماعات
واقعی برای
رفع این خطرات
اشاره میگردد:
1- امکان
نفوذ افراد
ناشناس و
مخالف حرکت
صنفی در فضای
مجازی: با
توجه به اینکه
امکان شناخت
افراد در فضای
مجازی محدود
است دیدن
افراد در
دنیای واقعی و
شکلگیری کنش
رودررو باعث
گسترش اعتماد
بین افراد
فعال در فضای
مجازی میگردد.
همچنین اگر
تعداد زیادی
از افرادی که
در مجامع
مجازی شرکت
دارند همدیگر
را بهصورت
واقعی
بشناسند
امکان نفوذ و
تأثیرگذاری
افراد مغرض
کاهش مییابد.
بهعنوانمثال
تلاش برخی از
افراد نزدیک
به جناحی از
قدرت برای
استفاده از
فضاهای مجازی
برای تبلیغ انتخابات
نمونهای از
این امر است
که با هوشیاری
معلمان جلوی
آن گرفتهشده
است.
2- امکان
مسدود شدن نرمافزارهای
فضای مجازی:
با توجه به
ابن که امکان
فیلتر، مسدود
شدن و یا به هر
نوعی ممانعت
از حضور در
این فضاها
وجود دارد شکلگیری
اجتماعات
واقعی از
پراکنده شدن
معلمان و به
انحراف کشیده
شدن حرکت صنفی
معلمان در
صورت حذف این
فضای مجازی
جلوگیری میکند.
3- پایین
بودن همدلی در
فضای مجازی:
در اجتماعات
واقعی همدلی
بین افراد در
اثر کنش رو
درو و ارتباط
طولانی و
مستمر افزایش
مییابد و
امکان همکاری
دوستانه
فراهم میگردد.
گاهی در مجامع
مجازی به دلیل
عدم شناخت طرفین
از یکدیگر جدلهایی
شکل میگیرد
که در صورت
شناخت واقعی
طرفین از
یکدیگر و
ارتباط
مستقیم بهراحتی
قابلحل و پیشگیری
است.
4- عدم
حضور بسیاری
از معلمان در
فضای مجازی:
جمعیت وسیعی
از معلمان بنا
به دلایل
مختلف ازجمله
عدم آشنایی با
فضای مجازی،
وقتگیر بودن
حضور در این
فضا، مخالف
بودن با حرکات
مجازی و تأکید
برکنش واقعی و
… در مجامع
مجازی حضور
ندارند و شکلگیری
مجامع واقعی
امکان حضور
این افراد در
فعالیتهای
صنفی را ایجاد
میکند.
5- امکان
حضور خانوادهها
در اجتماعات
واقعی
معلمان: افراد
در اجتماعات
واقعی افراد
امکان حضور با
خانوادهها
را مییابند
که از چند
لحاظ تأثیرات
مثبتی را
پرحرکت صنفی
معلمان خواهد
داشت که میتواند
به آشنایی
خانوادهها
با مشکلات
صنفی معلمان و
همراهی بیشتر
آنها با این
حرکات منجر
شود. همچنین
حضور خانوادهها
میتواند
باعث پیوند
خوردن حرکت
معلمان با
جامعه و
آشنایی بیشتر
جامعه با
خواستههای
معلمان گردد.
در پایان
لازم است
اشاره گردد که
هر حرکت صنفی
و معیشتی در
جهت بهبود
زندگی افراد
بهمرور
راهکارهای
جدیدی را
ایجاد میکند
که در طول
حرکت از سوی
پیشروان این
حرکت پیشنهاد
شده و به اجرا
گذاشته خواهد
شد. افراد در
صنفهای
مختلف با
استمرار بر
پیگیری
مطالباتشان و
با تحقیق و
مطالعه بیشتر
و ترکیب تئوری
و عمل خواهند
توانست درک
بهتری از
موقعیت داشته
و درستتر و
اصولیتر گام
بردارند. امید
است این مطلب
مقدمهای
هرچند اندک در
این مسیر بوده
باشد.
---------------
برگرفته
از :«سایت حقوق
معلم و کارگر»
http://bield.info/