ریختن
آب به آسیاب
یک رژیم
خونریز دوستی با مردم
است؟
ایوب
حسین بر
(هوشنگ
نورائی)
در
شرایطی که بخش
بسیار بزرگی
از جمعیت در
سراسر ایران
فریاد می
زنند
که ما این
رژیم را نمی
خواهیم، ما
رژیم ولایت
فقیه نمی
خواهیم، ما یک
رژیم اسلامی
نمی خواهیم،
ما دستگاه سیاسی
توتالیتری
خامنه ای را نمی
خواهیم,
"مرگ بر
دیکتاتور" ،
ما آزادی و
برابری زنان
را با مردان
می خواهیم، ما
خواهان رفع
تبعيض از
هرنوع آن
هستیم. ما
حجاب اجباری نمی
خواهیم.
ما
دموکراسی، آزادی و
زندگی
شرافتمندانه و با
کرامت می
خواهیم. اما
کسانی هنوز
هستند که از شعار "
زن، زندگی،
آزادی" در هراسند. همه این
خواست ها را
نادیده می گیرند
و تنها توصیه
پدر مابانه
اشان به رژیم
این است که
بخاطر خدا
مشکلات را
دریابید و خود
را ( و ما را)
نجات دهید.
آنها
که این گونه
توصیه می
کنند
آب به آسیاب
این رژیم
خونریز و سفاک
می ریزند. این
رژیمی است که ۴۴ سال
است مشکل ساخته
است، تبعیض
ساخته است،
آزادی ها را
کشته است، آدم
ها را از
زن ومرد و
کودک و پیر ،
کشته و شکنجه
کرده و با
تحقیر در
دادگاههای
فرمایشی
محکوم و به
سیاهچال ها
انداخته است،
فقر و شکاف
های طبقاتی را
شدت بخشیده
است،
محیطـزیست
را
نابود کرده
است و فساد و
دروغ را
نهادینه کرده
است. هنوز هم
با شدت تمام هر روز
در سراسر
ایران می کشد
و نابود می
کند. آیا
واقعا حالا
وقت آن است که
خیلی مؤدبانه
در مقابلش خم
شد و گفت کمی دست
بردار و به او
هم راه
نجات نشان
داد؟ ا
البته
رژیم در سراسر
ایران
طرفدارانی
داشته است و آنها
از امتیاز
برخوردار
بوده و هنوز
هستند و یا
افرادی و
اقشاری
هستند که
وجود و تداوم
همین سیستم را
برای خود نوعی
امتیاز می دانند.
حتی اگر از آن
در روزها و یا
هفته های اخیر دلخور
شده باشند. بعضی ممکن
است رژیم را
هم نخواهند
ولی
هیچکدام از
ارزش هایی را
که جنبش کنونی
با صدائی رسا
اعلام کرده است
نمیـخواهند و
از این جهت هم
به میخ می
زنند و هم به
نعل. و ممکن
است کاملا
ساکت هم
بمانند.
اما در
همان حال لازم
است به این
نکته توجه شود
که مبارزات
همیشه و همه
جا حالتی موزون
بخود نمی گیرد
یعنی هنوز
مردم
در فاز های متفاوتی و با
اشکال
متفاوتی ناخوشنودی
و یا چالش خود را
بیان می کنند. مثلا بسیاری
در فاز سکوت
بمانند و شرایط
طوری باشد که
علیرغم
نارضایتی و
خصومت خود علیه
قشر حاکم چه
از ترس در
محیط محدود
اجتماعی خود و چه
غلبه ترس به صورت
روانی آن و چه علل
دیگری سکوت
کنند، ولی با
دستگاه و قشر
حاکم
در سرکوب همکاری
نکنند.
بنظرم اینها
را نمی توان
همکار دشمن و
یا سکوت آنها
را خیانت به مردم
دانست.
من در
میان نوشته
هائی که در
مورد وقایع
کشتار
وحشتناک زاهدان
بدستم رسیدہ به خطی در میان
بعضی از نویسندگان
بلوچ
بر خوردم که
نه سکوت پیشه
کرده اند و نه
به طرح خواست
هایـی کلی
برای به جلو
راندن این
مبارزات
مردمی دست زده
اند، بلکه با
زیرکی
و با ذهنی پریشان
قربانیان را
بنحوی به
زباله دان
ریخته اند .
یکی از همین
نویسندگان
برای اینکه
دستگاه
امنیتی را
شادمان کند
حتی پیشنهاد
کرده است که
آنها که در
قتل عام
مردم دست
داشته اند و
آنها که
قربانی این
جنایات اند هر
دو
"شهید"
اعلام شوند.
من به کارگیری واژه
شهید را برای کسی
بکار نمی
گیرم
ولی بروشنی
بین
قربانیان
جانباخته و
عاملان قتل و
جنایت تفاوت
اساسی قائلم.
البته تاسف
آور است
که این رژیم
سفاک عده ای از
آدم های بی
سرپناه و
گرسنه را هم
با چند تومان
رشوه
وارد میدان
می کند که
بکشند و کشته
شوند ولی
درهرصورت کشتن
مردم بیدفاع و
بی گناه یک
جنایت است.
دید مغشوش از قاتل
و مقتول تنها می تواند
برای دستگاه
امنیتی
خبر خوشی باشد
که هنوز
کسانی
هستند که به
آنها جایزه و
جواز کشتار
بدهند. ولی
آنگاه این سئوال بر علیه
منطق خود این
نوع هواداران
هم
قرار می گیرد
که آنها در آن صورت
خواهان
محاکمه چه کسی
میـ شوند و
چه کسی را در
این میان متهم
می دانند؟
به نظرم
اگر
نویسندگانی
هستند،
کسانی که در
این پروسه
مرددند و یا
حتی با خوش
قلبی ترس
دارند ولی می خواهند چیزی طرح
کنند ولی واقعا
نمی دانند کجا
به ایستند بهتر
است یا ساکت
باشند و یا
اگر می ـنویسند
و دست و پا
شکسته به علل این
شرایط اشاره
میـ کنند و حالا
کمی بر سر عقل
آمده و عمده مسائل
را به
خود این سیستم
مرتبط میـ دانند،
همانجا توقف کنند و لازم
نیست به رژیم
رهنمود بدهند
که برای نجات
خود چه بکند.
البته این
بدین معنی نیست که
نباید گفت
"عاملان کشار
ها باید محاکمه شوند"
ولی به نظرم
نباید
مستقیما از
رژیم خواست که
بیاید و دست به محاکمه
بزند چیزی که
تقریبا غیر
ممکن است و در
این شرایط
توهم بیشتری نسبت
به خود این
رژیم ایجاد می
کند
جون این رژیم
خود در این
شرایطـ تحت محاکمه
مردم هست.
این رژیم
کمی دیرتر و
یا زودتر،
رفتنی است و تلاش برای
ماندگار کردن
این رژیم
موجب
کشتار بیشتر
و تبعیض و نابرابری
بیشتر شده و خود این
نوع قلم بدستان واعظ و
خیرخواه رژیم را در
مقابل مردم
قرار خواهد
داد همانطور
که این وضع در
سراسر ایران
بیش و کم
اتفاق
افتاده است.
ایوب
حسین بر
(هوشنگ
نورائی) ۱۳
اکتبر ۲۰۲۲
...........................
برگرفته
از:«می مکران»
https://maymakoran.wordpress.com/