اشاراتی
به وضعیت
آزادی،
اقتصادی و
مسکن
در مقطع
کنونی کشور
ما!
احمد
نوین
در
این مقاله
مایلم به وضعیت
کنونی
کشورمان در
برخی از زمینه
ها اشاره کنم،
تا روشن تر
شود که
کارگران و
زحمتکشان
ایران در
حکومت اسلامی
تا چه حد بی
پناه هستند و
تا چه اندازه
با زندگی در
خور انسان
آزاد فاصله
دارند.
عبرت
انگیز است که
بعنوان مقدمه
یادآور شوم برخی
بیانات روح
الله خمینی نظیر
اینکه در
حکومت اسلامی
ایران مسکن،
آب و برق را
مجانی خواهد شد
و همه در این
حکومت آزاد
هستند و تاکید
او در بر
اینکه فعالیت
کمونیست ها هم
در حکومت
اسلامی آزاد
است، حکومت
اسلامی عین
آزادی زنان
است و اینکه
خمینی وعده
داده بود که
زندان ها در
ایران را به مهد
کودک تبدیل
خواهد نمود.
و
آن وعده ها را
مقایسه کنیم
با آنچه حکومت
اسلامی و
رهبران و صاحب
منصبان و جناح
های رنگارنگ
این رژیم به
مردم تحت ستم
کشور ما در 33
سال گذشته
تحمیل نموده
اند.
نظیر
اینکه در اثر
از دست رفتن
ارزش پول ملی
ایران، بطور
مثال اکنون
قیمت هر دلار
نسبت به ریال در
33 سال گذشته 200
برابر شده
است. یعنی هر
دلار 8 تومانی
در اواخر سال 1357
اکنون بقیمت
حدود 1600 تومان بفروش
میرسد.
اسفبارتر
اینکه در همین
چندین ماه
گذشته قیمت اجاره
بها 30% بالا
رفته است. آب،
برق، گاز و...
فقط در سال 1390 مابین 30
الی 50 درصد
بیشتر شده
است. این واقعیات
نه فقط
چهره
فریبکارانه
خمینی را بی ردا
و پوشش در
مقابل چشم های
مردم حق طلب
قرار میدهد،
بلکه نشان
میدهد که وعده
های خمینی، خامنه
ای و همه دست
اندکاران
حکومت اسلامی
ایران در طول 33
سال گذشته تا
چه اندازه
فریبکارانه و
پوچ بوده است.
توجه
شما را
در زمینه
آزادی
به 2 نمونه
دیگر از
بیانات روح
الله خمینی
قبل از تاسیس
حکومت اسلامی
و پس بقدرت
رسیدن او در
رابطه با
دانشگاه و
دانشگاهیان جلب
مینمایم.
نمونه
اول:" اگر
دانشگاه ما یک
دانشگاه
صحیحی بود،
جوان های ما
را که در
دانشگاه
میخواهند حرف
حقی بزنند،
خفه نمیکردند.
دانشگاهی که
بر آن حکومت
کنند،دانشگاه
نمیشود.محیط
علم باید آزاد
باشد."سخنرانی
روح الله
خمینی در نجف،
ششم مهر ماه 1356
نمونه
دوم: روح الله
خمینی در آن
زمان که در
ایران بقدرت نرسیده
بود و در حومه
پاریس اقامت
داشت، از آنجا
که رسانه های
همگانی بر روی
او متمرکز
بود، برای
فریب افکار
عمومی در
رابطه با
افکار و اعتقاداتش
تقیه میکرد و
با زدن نعل
وارانه میگفت:
"
دانشگاه که
مرکز علم و
سازنده آینده
ملت است،
تعطیل است.
نمیگذارند
کارش را بکند.
میریزند توی
آن، زن و مرد
را میزنند.
زخمی میکنند
یا میگیرند و
میبرند در حبس
ها. دانشجو
را، کتک
میزنند و
میکشند." صحبت
های روح الله خمینی
در دیدار با
گروهی از ایرانیان
مقیم اروپا در
نوفل لوشاتو
در حومه پاریس
در 20 مهرماه 1357.
اما
پس از شروع
انقلاب
فرهنگی خونین
حکومت اسلامی
در ایران، روح
الله خمینی که
قبلاً گفته بود
که "محیط علم
باید آزاد
باشد."، خط عوض
کرد و گفت:
"
همه مصییت
هایی که در
دنیا پیدا شده
از متفکرین و
متخصصین
دانشگاهها
بوده است.
کشور ما را همین
دانشگاهها به
دامن ابر قدرت
ها کشاندند.
حالا مینشینند
و مینویسند که
چرا
دانشگاهها
تعطیل است.؟".
سپس
در زمان خمینی
دانشگاهها در
ایران بمدت 3
سال تعطیل شد.
و دانشجویان و
اساتید دگر
اندیش را ضرب
و جرح و
زندانی کردند.
توجه
دارید که این
دروئی ها و
مردم فریبی ها
تنها مختص روح
الله خمینی نبوده
و نیست. در
ادامه حیات
حکومت اسلامی
ایران، میراث
خواران حکومت
خمینی نیز به
روش های او در
گفتار و کردار
ادامه دادند.
زدن نعل وارونه
زدن ادامه
یافت و تشدید
شد.
علی
اکبر
رفسنجانی با
شعار سازندگی
بمیدان آمد،
اما کارنامه
ننگین او نیز
سراسر پُر از
سرکوب مردم حق
طلب کشور است
و امروز از
جمله پس از سه
دهه که از فتح
خرمشهر
میگذرد نیز مردم
شهر خرمشهر از
خرابی ها،
کمبودهد و
بیکاری فزاینده
در رنج اند و
جامعه ایران و
کارگران و
زحمتکشان
کشور نیز همچنان
از زخم های
دوران
رفسنجانی
خلاصی نیافته
اند.
محمد
خاتمی با شعار
جامعه مدنی
رئیس جمهور رژیم
شد و همچنان
مردم ایران از
نبود حقوق
شهروندی در
رنج اند. خود
محمد خاتمی در
پایان شش روزی
که ایران را لرزاند-در
پایان سرکوب
جنبش
دانشجوئی در
تیرماه 1378 - ضمن
اینکه از
اسدالله
لاجوردی رئیس
پیشین زندان
اوین و
دادستان
انقلاب در
دههٔ شصت و
مسئولین قتل و
شکنجه هزاران
زندانی در
زندان های
حکومت اسلامی
تجلیل بعمل
آورد، مخالفین
قانون اساسی
جمهوری
اسلامی ایران
را خائن معرفی
کرد. قانون
اساسی ای که حقوق
خدایگون ولی
فقیه در آن
نفی حقوق
شهروندی مردم
ایران است.
احمدینژاد
نیز، سال 1384 گفت:"بايد
جامعه نمونه
اسلامی عاری
از فقر و
تبعيض در کشور
ايجاد کنيم".
در
حالی که امروز
تشدید فقر و
تبعیض ها،
گرانی سرسام
آور، تورم 50% و
حقوق ناچیز
پایه ای 396000
تومان
کارگران و
زحمتکشان، زندگی
مردم ستمدیده
ایران را به
مرگ تدریجی
تبدیل نموده
است.
در مقطعی
که اجرای
پروژه هدفمند
کردن یارانه
ها و چپاولگری
ها، اختلاس ها
و سیاست های
اقتصادی
ارتجاعی در
حکومت اسلامی
ایران، بطور
فزاینده ای از
یک طرف باعث
افزایش قیمت
کالاها و
خدمات ضروری و
از طرف دیگر
باعث
ورشکستگی
مستمر
بنگاههای تولیدی
کشور ما شده
است.
در
مقطعی که محاصره
اقتصادی
ایران توسط
قدرت های
امپریالیستی
و ورود بی
رویه کالا و
ورود کالاهای
قاچاق توسط
برادران
قاچاقچی سپاه
پاسداران و
دیگر صاحب
منصبان حکومت
اسلامی
ایران، دمار
از روزگار
تولید داخلی
در آورده است.
در
مقطعی که تامین
نیازهای
ضروری
کارگران و
زحمتکشان
کشور ما، برای
آنان تبدیل به
یک کابوس
وحشتناک شده
است. در
چنین هنگامه
ای، برای
صاحبان زر و
زور، برای
سرمایه داران
و قدرتمندان
در حکومت
اسلامی
ایران، که بخش
ناچیزی از
جمعیت 75
میلیونی کشور
را تشکیل
میدهند، همه
چیز؛ از شیر
مرغ تا جان
آدمیزاد، در
دسترس است.
در
چنین منجلابی
که رژیم
جمهوری
اسلامی ایران
ساخته و
پرداخته است،
آیا ادعای علی خامنه
ای مبنی بر
اینکه هدف
حکومت
برقراری حکومت
عدل علی،
بعنوان
حکومتی که
بشریت را در
رفاه و آسایش
قرار میدهد و
مدافع آزادی
است و وعده
های احمدینژاد
در مورد ایجاد
جامعه نمونه
اسلامی عاری
از فقر و
تبعيض در کشور
میتواند کسی
را بفربید؟ شعارها و
ادعاهائی که
همگی مردم
فریبانه بوده
و پوچ از آب
درآمده است.
اکنون،
همچنان که در
گذشته نیز، در
حکومت اسلامی
ایران
بالا نشينها
هيچ فشاری از
اين اوضاع نابه
سامان
اقتصادی حس
نميکنند و
همچنان به
دنبال زندگی
لوکستر
هستند. اما،
دهکهای
پايين جامعه،
هر روز کمرشان
، زير بار فشارهای
طاقت فرسا
بیشتر خم
میشود.
در
چنین زمانه ای
کارگران و
زحمتکشان
کشور ما از
ترس و دلهره
گرانی نجومی
نان و برنج و
قطع ناگهانی
يارانهها شب را به
صبح ميرسانند.
پروژه ای
هدفمند کردن
یارانه ها که
در حین پرتاب
لقمه نانی
بطرف کارگران
و زحمتکشان،
با قطع یارانه
بنگاههای
تولیدی ایران
و آزاد کردن قیمت
ها، باعث افزایش
سرسام آور
قیمت کالاها و
خدمات ضروری
مردم
شده است.
آری
در چنین
وضعیتی
صاحبان زر و
زور، سرمایه
داران و
قدرتمندان در
حکومت اسلامی
ایران، که بخش
ناچیزی از
جمعیت کشور را
تشکیل
میدهند، به
آنچنان ثروت
ها و امکاناتی
دست پیدا کرده
اند که دود از
سر انسان بلند
میکند.
سایت
خبری تحلیلی
عصر ايران در 28
اردیبهشت سال
1391 خبر ازنرخ
های عجيب
اجاره و فروش
مسکن در شمال
تهران میدهد.
این گزارش
نشان میدهد که
تبعيض و فاصله
طبقاتی از
جمله در زمینه
مسکن به چه
ابعاد حیرت
انگیزی رسیده
است.
همین
گزارش نشان
میدهد که ادعا
ایجاد جامعه
عاری از فقر و
تبعيض محمود
احمدی نژاد،
همانند
ادعاهای
خمینی و خامنه
ای و دیگر صاحب
منصبان و
جناههای رژیم
چقدر پوچ و
شیادانه است.
فاصله طبقاتی
در ایران
براستی حیرت
انگیز است.
مصداق
میخواهید؟
لطفاً به چند
مورد ذیل توجه
کنید:
درخيابان
فرشته تهران
یک آپارتمان، 235
متر، با 250 متر
تراس در طبقه
هفتم
ساختمان،
قیمت اش
یک ميليارد و 335 ميليون
تومان است. به
بیان دیگر
قیمت این
آپارتمان
برابر حقوق 280
سال حقوق پایه
ای یک کارگر
است.
یعنی
در جمهوری
اسلامی ایران
ثروتمندانی
هستند که برای
یک خرید یک
آپارتمان،
توانائی
پرداخت رقمی
نزدیک به 3 قرن
حقوق پایه ای
یک کارگر را
دارند.
در
همین خیابان فرشته
تهران قیمت یک
آپارتمان 600 متری، 7
خوابه، با 300 متر
تراس مشجر یک
میلیارد و 440
میلیون تومان
است.
در
زعفرانيه
تهران یک خانه
280 متری را
همین چند وقت
قبل برای
اجاره گذاشته
بودند. با 360 ميليون
تومان رهن.
یعنی اجاره
ماهانه این
خانه ، بالای 20
میلیون تومان
است.
آپارتمان
250
متری دیگری را
که در طبقه
پنجم یک
ساختمان قرار
دارد، 2
پارکينگ
باضافه استخر
و سونا دارد. 500
ميليون تومان
وديعه
میگیرند، باضافه 5
میلیون تومان اجاره
ماهانه.
این
زمانی است که
تعداد ساکنان
زاغه نشینان و
حاشیه نشینان
و حلبی
نشینانِ خارج
از محدوده شهر
تهران بیشتر
از یک میلیون
نفر و در مشهد
مطابق آمار
رسمی بیش از 800
هزار نفر است.
فقر و تبعيض و
فاصله طبقاتی
در ایران بیدا
د میکند.
احمدی
نژاد در نمایش
انتخاباتی
ریاست
جمهوریش مردم
فریبانه شعار
میداد که کاهش
فاصله ضعيفان
و ثروتمندان در
برنامه دولت
اش قرار دارد.
حالاً خودتان
در باره کاهش
فاصله ضعيفان
و ثروتمندان
در حکومت اسلامی
ایران قضاوت
کنید. !
به
گزارش ايلنا،
امسال برای
اولين بار در
فروردين ماه
شاهد افزايش 15 درصدی
نرخ اجاره
نسبت به
اسفندماه 1390 بوده
ايم. افزايش 15 درصدی
نرخ اجاره
بهاء در طول
یک ماه!
مطابق
همین گزارش افزايش
قیمت اجاره بها
در ارديبهشت
ماه شتاب
بيشتری به خود
گرفت و در
اوايل خرداد ماه
بحران برای
اجارهنشينها
به اوج خود
رسیده است.
اکنون
وضعیت اجارهنشينها
و کابوس
افزايش 30
درصدی اجارهبها،
زندگی اسفبار
کارگران و
زحمتکشان را
بیش از پیش به
حاشیه نشینی و
آلونک نشینی و
کارتون خوابی
تهدید میکند.
برای
آشنائی بیشتر
به چگونگی
وضعیت مسکن در
نقاط دیگر
، به
چندین مورد
دیگر در تهران
اشاره میکنم :
يک
واحد مسکونی يک
خوابه در
منطقه نارمک
با متراژ فقط 35 متر با قيمت 22
ميليون تومان
رهن کامل واگذار می
شود.
وديعه
واحد 80 متری
در همين منطقه
نارمک 45
ميليون تومان
و با اجاره
بهاء 200 هزار
تومانی تعيين
شده است.
یک واحد
ديگر 80 متری در
يکی از میدان
های منطقه
نارمک با 10
ميليون تومان
وديعه و
ماهانه 800 هزار
تومان اجاره
داده می شود.
بهای
اجاره يک واحد
۴۳
متری يک خوابه
در منطقه
تهرانپارس 10 ميليون
تومان وديعه و
490 هزار
تومان اجاره
ماهانه تعيين
شده است.
وديعه
واحد ۲ خوابه
در همين منطقه
تهرانپارس با
متراژ 80 متر، 20
ميليون تومان است.
و اجاره
ماهانه آن 750 هزار
تومان تعیین
شده است.
براساس
اين گزارش
ايلنا
يک واحد
مسکونی 50
متری در منطقه
پيروزی با
وديعه 20 ميليون
تومانی و 250 هزار
تومان ماهانه
اجاره داده می
شود.
درهمين
خيابان
پيروزی قيمت
يک واحد
مسکونی 85
متری در نبرد
شمالی 60 ميليون
تومان رهن
کامل است.
در
منطقه يوسف
آباد نيز
واحدی با
متراژ 48 متر مربع، 8
ميليون تومان
وديعه و 800 هزار
تومان اجاره
داده ميشود.
يک
واحد مسکونی ۵۰
متری در
اقدسيه با 30
ميليون تومان
وديعه و با
اجاره 400 هزار
تومان واگذار می
شود.
در
منطقه بلوار
کاوه نيز يک واحد
يک خوابه 50
متری با سه
ميليون تومان
وديعه و 700
هزار تومان
اجاره داده می
شود.
حقوق
پایه
ای یک کارگر برای
سال جاری توسط
شورای عالی
کار رژیم فقط 396000
هزار تومان
تصویب شده
است. اين امر
بيانگر اين مساله
است كه يک
کارگر
توانايی
اجاره يک واحد
مسکونی با
حداقل
امکانات را
ندارد.
علاوه
بر کارگران،
اقشار متوسط و
رو به بالای
جامعه هم هر
سال بارسيدن
به فصل نقل و
انتقال مسکن،
بابحران
افرايش اجاره
مواجه ميشوند.
در
چنین شرایطی
هم و غم
فرماندهان
سپاه پاسداران
بگفته علی
مطهری
نماینده مجلس
شورای اسلامی
رژیم تقلب در
نمایش
انتخابات
مجلس نهم
شورای اسلامی
است.
هم و غم
خود نمایندگان
دست نشاندگان
صاحبان زر و
زورّ بعنوان
نمایندگان
مجلس نهم
شورای اسلامی
اینست که اولین
سهم خویش از
چپاولگری ها
را بمبلغ 700
میلیون تومان بعنوان
وام دریافت
نمایند. زیرا
که نمایندگان
دوره هشتم
مجلس شورای
اسلامی در آخرین
روزهای کار
خودشان یک
بودجه 200 هزار
میلیارد
تومانی را
برای وام به 295
نماینده مجلس
شورای اسلامی
به تصویب رسانیدند.
در حکومت
اسلامی ایران
هر کس بفکر
خویش است.
فرماندهان
سپاه پاسداران
نیز بفکر خویش
اند. آخرین
اطلاعات و
اخبار حاکی از
این است که
فرماندهان
سپاه
پاسداران بابت
شمارش سودهای
دهها میلیارد تومانی
اخذ شده از
شرکت مخابرات
ایران، فرصت
سر خاراندن را
ندارند.
برای مجتبی
خامنه ای که
حدود 2 ماه
قبل به بانک
مرکزی ایران
رفت و 1 میلیون
و 600 هزار دلار
اخذ کرد و بقیه
صاحبان زر و
زور در حکومت
اسلامی
ایران، مسئله
مهمی نیست که
اکثریت قریب
باتفاق
شهروندان
کشور کارگران
و زحمتکشان
ایران حقوق
پایه ماهانه شان
فقط 396000 تومان
است. حقوق
ماهانه ای که
کفاف پرداخت یک
اطاق خالی را
هم نمیدهد.
برای مجتبی
خامنه ای و پدرش
و برای بقیه
صاحبان زر و
زور در حکومت
اسلامی
ایران، مسئله
مهمی نیست که
اکثریت فرزندان
کارگران و
زحمتکشان
ایران که
سنشان از بیست
و بعضاً از 30
سال نیز گذشته
است هنوز هم
در منزل پدر و
مادرشان
زندگی میکنند
و بعلت بیکاری
و یا ناچیزی
حقوق ماهانه
شان، استطاعت
تهیه مسکن
مستقل را
ندارند.
این در حالی
است که
فرزندان عزیز
دردانه
صاحبان زر و
زور در حکومت
اسلامی ایران
زندگی شان بی
شباهت به
فرزندان سوپر
میلیاردهای
مهاراجه های
هندی است و
ناراحتیشان
اینست که ایده
جدیدی برای
مصرف کردن
ثروت ها و سرقت
ها و اختلاس
های پدرانشان
را ندارند. زیرا
از " شیر مرغ
تا جان
آدمیزاد" نیز
در دسترشان
است.
البته در این
چپاول و گسترش
فساد و بخاک
سیاه نشاندن کارکران
و زحمتکشان
کشور ما،
رهبران نظام،
رئیس جمهورها
و نمایند گان
قوه های
قضائیه و
مقننه و بقیه
کارگزاران
خودی رژیم و
همه جناح های
رنگارنگ رژیم
در طول 33 سال
گذشته،
هرکدامشان به
سهم و وزن
خودشان نقش
داشته اند.
همه آنها در
بی ثباتی
وضعیت بین
المللی ایران
و در غلطیدن
به باطلاق
محاصره
اقتصادی کشور
ما بنابر
امکانات و
وزنشان نقش
داشته اند.
البته با
توجه به نقش
مخرب تر رهبر،
باند محمود
احمدی نژاد-
مشائی و صاحب
منصبان کاسه
لیسه شان و
فرماندهان
سپاه پاسداران
در 7 سال
گذشته، سهم
اینان در
تخریب وضعیت
اقتصادی،
اجتماعی،
سیاسی و فرهنگی
کشور ما و بی
ثباتی وضعیت
بین المللی
ایران بیشتر
از دیگران
بوده است.
البته از حق
نباید گذشت که
سابقه دوران
سیاه و ننگین
حکومت روح
الله خمینی،
نه تنها از
دوران خامنه
ای کمتر نیست بلکه در
بسیاری موارد
روی حکومت علی
خامنه ای را
سفید نیز نموده
است. مانند
دستور حمله به
ترکمن صحرا،
کردستان،
سرکوب مردم
آذربایجان و
خوزستان. قتل
عام زندانیان
سیاسی و کشتار
دهه 60 ، شکستن
قلم ها؛ آغاز
و تحکیم
آپارتاید جنسی
و رواج خرافات
و تشدید فقر و
غیره در دوران
روح الله
خامنه ای.
در صورتی که
حیات این رژیم
جهل و جنایت
ادامه پیدا نماید،
وضعیت
اقتصادی و
وضعیت آزادی و
تبعیض در کشور
ما بیشتر
تخریب خواهد
شد. وضعیت
سرکوب نیز
بدتر از وضعیت
کنونی خواهد
شد.
بی حقوقی وبی
حقی کارگران و
زحمتکشان،
زنان، جوانان
و ملیت های
ساکن ایران
تشدید خواهد
شد.
چه ولی فقیه
نظام به
ماجراجوئی
های اتمی اش
ادامه بدهد و
محاصره
اقتصادی
ادامه یابد و
خطر تجاوز
نظامی افزایش
یابد و چه
رژیم ولایت
فقیه جام زهر
را سر بکشد و
با حراج کشور
و با زانو زدن
در مقابل دول
امپریالیستی
تلاش کند که
حیات حکومت
اسلامی را
طولانی تر
نماید، کارگران،
زنان، جوانان
و ملیت های
ساکن ایران
سودی نخواهند
بُرد.
مردم
ستمدیده
ایران برای
رهائی از ستم
های حکومت اسلامی
ایران، چاره
ای ندارند جز
آنکه با زدن
دست رد به
سینه حکومت
ارتجاعی
اسلامی با زدن
دست رد به
سینه قدرت های
غارتگرامپریالیستی،
تنها با تکیه
به نیروی
خودشان، با
تعمیق آگاهی
های سیاسی و
طبقاتی،
سازماندهی
مستقل خودشان
و استمرار
مبارزه ضد
ارتجاعی و ضد
امپریالیستی،
حکومت اسلامی
را بزیر بکشند
و سرنوشت
خودشان را
بدست خودشان
بگیرند. راه
دیگری برای
رسیدن به
آزادی و
برابری موجود
نیست.
فراموش
نکنیم ؛ ملت
سازمان داده
شده،
ملت مصمم ،
آزادیخواه و
برابری طلب، منشاء
همۀ قدرت ها
است.
يكشنبه ۷
خرداد ۱۳۹۱
برابر با ۲۷ می ۲۰۱۲