اراده وخواست
آشکارمردم
دردهم اسفند :
جمهوری
اسلامی باید
برود
یوسف
لنگرودی
حضور
گسترده مردم
در خیابان های
تهران و بسیاری
از شهرهای دیگردرروزسه
شنبه دهم
اسفند، نشان
از آن دارد که خیزش مجدد
مبارزات ضد
استبدادی سرباز
ایستادن
ندارد ودیگر
به کمتر از
سرنگونی
جمهوری اسلامی
رضایت نمی دهد.
با
اینکه در این
روز حکومت
اسلامی قوای
سرکوبگرسنگینی
را به میدان آورده
بود وبه انواع
ترفند های جدید
واز جمله
روانه کردن بسیاری
ازمزدوران
خود با شکل وقیافه
عادی درمیان
جمعیت به
منظور منحرف
ساختن مسیر
حرکت ها، جلوگیری
از تجمع مردم،
شناسایی
مخالفان و
بالاخره ضرب و
شتم و بازداشت
گسترده اقدام
کرده بود اما
همه این ها
مانع ازحضور
چشمگیر مردم
در خیابان ها
نشد. شجاعت و
هوشیاری مردم
ایران دراین
روز، پروژه ایجاد
ترس ووحشت
ومهارمبارزات
ضداستبدادی
مردم و خانه
نشین کردن آن
ها را که به دقت
ازسوی رژیم
طراحی و دنبال
می شود، یک
باردیگرو با
وضوح بیشتری با
شکست مواجه
ساخت. دراین
روزبخش بزرگتری
ازمردم به خیابان
آمدند وتعدادی
ازشهرستان های
کوچکترنیزبرای
نخستین باربه
این حرکت
اعتراضی پیوستند.
روز دهم
اسفند همچنین یکبار
دیگر نشان داد
که جریان اصلاح
طلبی برای"
برسرعقل"
آوردن حکومت و
اصلاح آن از
درون، بدون هیچ
اما و اگری وبرای
همیشه به بن
بست رسیده وعملا
مرده است.
جمهوری اسلامی
با ربودن و به اسارت
در آوردن
رهبران اصلاح
طلب، عملا
نشان داده که
مطلقا از هیچ
گونه ظرفیتی
برای کوچکترین
نرمش وعقب نشینی
حتی دربرابرکسانی
که به حفظ
نظام اعتقاددارند،
برخوردار نیست.
این روز نه
تنها عجز وناتوانی
حکومت را در
برابرمردم به
نمایش گذاشت
بلکه ورشکستگی
اصلاح طلبان
را نیزبه وضوح
نشان داد وتلاش
آن هارا درعقب
نشینی
دربرابر
فشارهای رژیم
و تبدیل
مبارزات خیابانی
مردم به روز
برگزاری جشن
تولد میرحسین
موسوی، به شکست
کشانید. این
روزهمچنین نشان
داد که چه
کسانی رهبر
واقعی جنبش ضد
استبدادی
مردم ایران
هستند. اکنون
خود اصلاح
طلبان نیز دریافتند
که به
طرزجبران
ناپذیری از
جنبش مردمی و
شعارها و
خواسته های آن
عقب افتاده
اند.
همه این
ها به این
معناست که
مبارزات ضد
استبدادی
مردم ایران از
برخی لحاظ وارد
مرحله جدیدی
شده و صف بندی ها
دارد هر چه بیشتر
شفاف می شود و
همه ناگزیرند
موضع خود را
دربرابر
تحولات کاملا
روشن سازند.
در
این میان اما جنبش
کنونی برای
تداوم خود
ومتلاشی کردن
رژیم اسلامی و
درهم شکستن
ماشین سرکوب
گرآن باید نیروی
هرچه بیشتری
را وارد میدان
سازد. پیوند
مبارزات سیاسی
و مطالبات اقتصادی
کارگران و
توده های
زحمتکش وپیوستن
هرچه بیشتر
زنان، مردان،
جوانان، ملیت
ها و اقوام
تحت ستم، برای
پیشروی و پیروزی
و تداوم نبرد
بزرگی که هم
اکنون آغاز
شده، بسیار تعیین
کننده و ضروری
است.
مردم
و جوانان از هم
اکنون دارند
خود را برای
دو حرکت بزرگ
آماده می کنند؛
یکی روز سه
شنبه هفدهم
اسفندماه -
روز جهانی زن -
ودیگری مراسم چهارشنبه
سوری در روزسه
شنبه بیست و
چهارم اسفند.
تا مراسم هفده
اسفند چند روزی
بیشتر باقی
نمانده است."
شورای هماهنگی
راه سبز امید"، نهاد رهبری جدید
وابسته به
اصلاح طلبان طی اطلاعیه
چهارم خوداز
طرح هفدهم
اسفند، روز
جهانی زن، به
عنوان سه شنبه
اعتراض صرفنظر
کرده بود.
قدرت نمائی
مردم در سه
شنبه دهم
اسفند در
برابر قداره
بندان ولایت
فقیه نشان داد
که این عقب نشینی
و تلاش مجدد
اصلاح طلبان
برای خارج
نشدن از قواعد
بازی در
چهارچوب رژیم
اسلامی ثمری
جز ورشکستگی سیاسی
برای آنها
نخواهد داشت.
زیر فشار جنبش
رو به اوج
ضداستبدادی،
استقبال
گسترده از
برگزاری هفده
اسفند(روز
جهانی زن) به
عنوان سه شنبه
اعتراض"شورای
هماهنگی راه
سبز امید" را بر آن داشت
که در اطلاعیه
پنجم خود به
مواضع قبلی
خود در اطلاعیه
سوم رجعت کرده
و دوباره
هفدهم اسفند(
روز جهانی زن)
را به عنوان
سه شنبه
اعتراض اعلام
کند. این
نوسان اصلاح
طلبان از سوئی
انزوای مطلق
رژیم اسلامی و
از سوی دیگر بی
آیندگی پروژه
اصلاح طلبی(
که در حقیقت
بن بست و بی آیندگی
رژیم اسلامی
است) را به
اثبات می
رساند.
شرکت
زنان ومردان آگاه
ایران ومخصوصا
دخالت موثرفعالین
سیاسی، اجتماعی،
فرهنگی ومترقی
درهرچه موفق تربرگزارکردن
این مراسم
ازاهمیت زیادی
برخورداراست.
فراموش نباید
کرد که زنان
کشورما در همه
سی ودوسال
گذشته همواره
دوش به دوش مردان
علیه ارتجاع
ولایت فقیه
جنگیده اند ودر
طول همه این
سال ها همچون
آتشفشانی زیر
پای جمهوری
اسلامی بوده
اند. اگر
ارتجاع اسلامی
در ایران این چنین
بی آبرو و زمین
گیر شد و
نتوانست به بسیاری
از اهداف شوم
خود دست یابد،
باید آن را مدیون
زنانی دانست
که به طور دایمی
و در بسیاری
از عرصه ها در
مقابل طرح ها ی
ارتجاعی و شوم
رژیم دست به
مقاومت زده وایستادگی
کرده اند.
اگردر طول همه
این سال ها
مقاومت
قهرمانه زنان
صورت نمی
گرفت، بی شک
اکثریت مردان
کشورمان بیش
از این در
معرض سرکوب
وستمگری
جمهوری اسلامی
قرارمی
گرفتند. همه
به یاد دارند
که زنان زجردیده
کشورمان
چگونه در
زندان ها،
مبارزات خیابانی،
دانشگاه و
اعتصاب ها به یاری
همسران،
برادران و
فرزندان خود
شتافتند و حتی
در دشوارترین شرایط
نیز آنان را
در برابرآدم
کش های حکومت اسلامی
تنها
نگذاشتند. از خرداد سال
88 به این سو
دختران پیکارجوی
کشورمان در صف
مقدم همه
اعتراضات و
تظاهرات توده
ای قرار داشته
و حماسه بزرگی
از رزمندگی را
در مبارزه با
دستگاه سرکوب
خونبار رژیم
فقها خلق کرده
اند. همچنین هیچکس
فراموش نکرده که
دراعتراضات خیابانی
سال قبل چگونه
مادران با
فداکاری،
جوانان را از
دست لباس شخصی
ها نجات داده
وبه بسیاری ازآنان،
هنگامی که تحت
تعقیب
ماموران و بسیجی
ها قرار
داشتند، در
خانه های خود
پناه دادند.
جنبش
انقلابی و ضد
استبدادی
مردم ایران،
تداوم و پایداری
خود را به یک
معنا مدیون
زنان است. برای
ارج نهادن به
همه این زحمات
و جبران تنها
بخشی ازاین
فداکاری ها، هیچ
چیزی بهترو
مناسب تراز
برگزاری هر چه
شکوهمند تر
روز جهانی زن
در هفدهم
اسفندماه نیست.
و بالاخره این
که هیچ انقلابی
و هیچ جنبش
بزرگی بدون
حضورفعال
زنان نمی
تواند به هدف
های خود دست پیدا
کند وبه پیروزی
برسد. حتی در
انقلابات
کشورهای عربی
که در قیاس با
ایران جوامعی
بسیار بسته و
سنتی تری
هستند، بدون
شرکت زنان و
حمایت آنان نمی
توانست تا این
حد پیشروی
داشته باشد.
با برگزاری
جسورانه روز
جهانی زن درمحل
کار، محلات،
دانشگاهها و
مخصوصا خیابان
های ایران و
با فریاد مرگ
بر دیکتاتور،
صفوف خود را
فشرده سازیم و
این روزرابه
روز خشم
فراموش نشدنی در
مبارزه علیه
حکومت ولایت
فقیه تبدیل کنیم.
چهارشنبه
یازدهم اسفندماه
هشتادونه –
برابربا سوم
فوریه دوهزارویازده