هوررررااااااااااا.
بالاخره ردیف
شد
عابد
توانچه
بعد از
ارسال انواع
سلاح و مهمات
و نیروی مزدور
به سوریه برای
سرنگونی دولت
اسد، حالا به
نظر می رسد
ارتش ایالات
متحد آمریکا
به همراه متحدان
نظامی خود در
حال تدارک
حمله نظامی به
سوریه و اشغال
نظامی این
کشور هستند.
تصمیم به
دخالت نظامی
در سوریه به
بهانه استفاده
از سلاح
شیمیایی توسط
ارتش سوریه
علیه ارتش
آزاد سوریه
اتخاد شده
است. در اوایل
تحولات سوریه
مطالبی خطاب
به بعضی
مشتاقان «سوژه
جدید» نوشتم
مبنی بر اینکه
نیروی درگیر
را یک نیروی
آزادی خواه که
برای
دموکراسی می جنگد
تصور نکنند.
درست است که
رژیم اسد یک
دیکتاتوری
است اما هر
نیرویی که با
یک دیکتاتوری می
جنگد الزاماً
یک نیروی
مترقی نیست.
انتقادات
شدیدی به من
شد. سکوت کردم
تا شاهکارهای
برادران
آزادی خواه
النصره یک به
یک رو شود. بعد از
انتشار خبر
احتمال
درگیری
آمریکا در
سوریه دوباره
موجی از
خوشحالی بخشهای
وسیعی از
اپوزیسیون و
فعالان سیاسی
جوان ایران را
فرا گرفته است.
توجه
به چند نکته
در این میان
ضروری است:
۱ـ ارتش آزاد
سوریه اکنون
دیگر وجود
خارجی ندارد.
با کشته شدن
فرماندهان
این ارتش به
دست نیروهای
جبهه النصره و
دخالتها
ترکیهف
عربستان، قطر
و غیره، اکنون
این القاعده
است که در
سوریه مشغول
جنگ با ارتش
سوریه است.
نیروای مترقی
سوریه بین
القاعاه و اسد
قیچی شدند.
۲ـ نبرد
سوریه،
کشتار،
بمباران و
تمام فجایعی که
این کشور را
به ویرانه
تبدیل کرده
است برای دنیای
غرب یک سود
ویژه دارد. در
پزشکی قدیم و
حتی در مواردی
در پزشکی
جدید، مادامی
که امکان خروج
عفونت از طریق
مجاری به وجود
آمده در یک
زخم وجود دارد
از بستن آن
خودداری می
کنند تا عفونت
داخل بدن گیر
نیافتد. سوریه
یک زخم باز
است. سیاهچالهای
اسلامی که
تمامی
نیروهای
بالفعل و
بالقوه
القاعده جذب
آن می شوند،
شناسایی یا
نابود می
شوند. تمامی
پتاسنیل چچن،
منطقه قفقاز،
عربستان، مصر
و غیره به سمت
سوریه کشیده و
نابود می شود.
امنیت پمپ
بنزینهای
آمریکا در
جنوب خلیج
فارس حفظ شده
و یک دشمن
زبان نفهم
آمریکا به
راحی با پای
خودش به سوی
مسلخ می رود.
۳ـ سلاح
شیمیایی بی شک
توسط القاعده
استفاده شده
است و اتهام
ارتش سوریه یک
بهانه برای
اشغال نظامی
است. عکسهای
ماهواره های
جاسوسی روسیه
تایید کرده است
که موشکها از
نمنظقه تحت
کنترل
القاعده شلیک
شده اند.
کارشناسان و
بازرسان
سازمان ملل
تاکید دارند
خود دولت اسد
تاکید دارد که
به دقت به
موضوع
استفاده از
سلاح شیمیایی
رسیدگی شود.
مسئول تیم
بازرسی تایید
کرده است که
القاعده مانع
دسترسی این نیروها
به مناطق تحت
کنترل خود شده
اند. اندکی
آشنایی با
مسائل نظامی و
سلاحهای
شیمایی امکان
استفاده
نیروی نظامی
آموزش دیده در
منطقه هدف
قرار گرفته
شده را بی
اعتبار می کند.
۴ـ اسد با
حمایت نظامی
سیاسی روسیه،
ایران و حزب الله
یک جنگ باخته
را به یک جنگ
برده تبدیل کرده
است. مدتهاست
خبر سقوط غریب
الوقوع دمشق
شایع می شود و
اتفاقی
نیافتاده است.
با دخالت حزب
الله، معبر
جنوبی
القاعده بسته
شد و در اقدام
احمقانه سلفیها
در کشاندن جنگ
به لبنان،
موقع حزب الله
لبنان در این
کشور تقویت
خواهد شد.
حالا جنگ به
حومه دمشق و
شمال کشیده
شده است.
سوریه از برگ
برنده موشکهای
پیشرفته ضد
کشتی و ضد
هوایی
برخوردار است که
نیوهای ناتو
را دور نگاه
خواهد داشت. مزدیکی
ناوگان
آمریکا به
منطقه با
اطمینان از این
مسئله صورت
گرفته است که
اسد علاقه ای
به جنگ با
آمریکا ندارد.
حمایت نظامی
روسیه حتی از
جنگ بالکان
نیز بیشتر
است. در آن
زمان تنها موشکهای
اتمی روسیه
پایتختهای
اروپائی را در
اقدامی
نمایشی
هدفگیری کرد
اما اکنون روسیه
در سوریه
واقعادرگیر
نبرد شده است.
در بالاترین
لایه روسیه و
آمریکا در حال
جنگ هستند. در
لایه بعدی
ایران با
ترکیه و
عربستان و در پایئن
ترین لایه اسد
و القاعده.
اسد همچنان روی
این تاکید
دارد که دولت
قانونی
برآمده از انتخابات
است و به غرب
هشدار می دهد
مراقب
القاعده
باشند. سیاستی
که حداقل روی
آلمان جواب
داده است.
۵ ـ همه
در ایران در
زمینه
موسیقی،
فوتبال و سیاست
صاحب نظر
هستند. امروز
عصر بازی تیم
ملوان بندر
انزلی و برق
شیراز است.
همه در فیس
بوک درباره
این بازی طوری
حرف می زنند
که انگار در
حال مشاهده
برنامه توپ و
تور هستیم. شب
بازی یونتوس و
یک تیم دیگر.
کاربران فیس
بوک ایرانی
سریعاً متخصص
فوتبال قاره
اروپا و
کارشناس بین
المللی
فوتبال می
شوند. فردا
صبح خبر کشته
شدن یکی از
قوی ترین
مردان ایران
منتشر می شود
و همه پروفایلها
به عکس داداشی
تغییر می
یابند. موافقت
با اعدام،
مخالفت با
اعدام، مطالب
صفحه ژانر،
فرهنگ و هنر،
روحانی،
کابینه و ...
عجیب
نیست بعد از
مشاهده پستی
درباره
فروشگاه کیف و
کفش چرم یکی
از مغازههای
پاساژ فلان،
شاهد ارائه
نظرات
گهرباری درباره
سوریه باشیم.
اظهار نظر
درباره سوریه
نیاز به
اطلاعاتی تاریخی،
اطلاع از
مناسبات و
روابط منطقهای،
آشنایی با
نقشه راه
خاورمیانه،
آشنایی به
تاریخچه حافظ
اسد، آشنایی
به ساختار حزب
الله، موضوع
فلسطین و درک
روابط اخوان
المسلمین و
تحرکات منطقه
ای ترکیه و
عربستان و قطر
و نیز جناح
بندی داخلی
سوریه و تسلط
به نقشه متغییر
نیروهای
درگیر در
سوریه دارد.
آیا خلاصه
کردن وضعیت
پیچیده سوریه
در یک استاتوس
کوتاه در بین
مطالبی
عاشقانه،
فوتبالی یا
موسیقائی جز این
معنی را دارد
که «نیروی
عادت میلیون
ها نفر انسان
دهشتناک ترین
نیروهاست»؟
۶ ـ دوستِ
دشمن من
الزاما دشمن
من نیست و
دشمنِ دشمن من
الزاما دوست
من نیست. قرار
نیست هر
نیروئی با
شریک سیاسی-
نظامی جمهوری
اسلامی در حال
نبرد است دوست
مردم ایران
باشد. قرار
نیست هر نیروئی
در یک کشاکش
بین المللی از
نیروی مورد حمایت
توسط جمهوری
اسلامی حمایت
می کند الزاما
دشمن مردم
ایران باشد.
۷ـ آنچه در سوریه
اتفاق می افتد
دقیقا چشم
اندازی از اتفاقی
است که درباره
ایران باید
منتظر آن
باشیم. به
دلیل بی
کفایتی
جمهوری
اسلامی و عدم
توجه به حقوق
انسانی اقوام
ایرانی ، بستر
آمادهای برای
دخالت و
تحریکات
نظامی قومی
وجود دارد. منتظر
سرزیر اسلحه
به ایران توسط
ترکیه و
عربستان در
زمان خودش
باشید.
۸ـ رسانهها
رسالتی برای
بازتاب حقیقت
ندارند.
حقیقتی وجود
ندارد. هر
آنچه هست،
واقعیت است و
واقعتی
بزرگتر از
منافع صاحبان
رسانه وجود
ندارد. وقتی
جلوی یک رسانه
داخلی یا
خارجی عریض و
طویل و حرفه
ای می نشینید
فراموش نکنید
که صفحه تلویزیونی
یا مانتیور
دریچه چشمان
شما در برابر
واقعیت نیست.
برش هایی
تدارک دیده
شده به قصد
القای حقیقتی
ایت که قرار
است واقعیت را
پنهان کند.
۹ـ تعارف
نداریم.
خوشحالی از سوختن
ماتحت جمهوری
اسلامی در
مسائل مربوط به
حزب الله
لبنان و ارتش
سوریه اعتراف
به بی وزنی،
بی وجودی، بی
تاثیری،
سرخوردگی،
یاس و ناتوانی
در زمینه
مسئله کشور
خودمان یعنی
ایران است.
نیروی چپی 24
ساعته به کار
شیر کردن تظاهرات
اروپائی و مصر
و غیره مشغول
است رسما در
حال اعتراف به
این است که
چیزی برای
عرضه درباره
ایران ندارد.
نیروی راستی
که با خوشحالی
اخبار سوریه و
نزدیکی سقوط
اسد را وعده
داده و از
ارسال نیروی
نظامی آمریکا
به سوریه خوشحالی
می کند رسما
در حال اعتراف
به شکست کامل در
مرد کشور خودش
ایران است.
۱۰ـ دقیقا
از روی موضع
فعالان سیاسی
ایران درباره
تحرکات منطقه
ای می توان به
موضع واقعی
آنها درباره
تحولات داخلی
پی برد. مهم
این نیست که
یک راست، چپ،
اصلاح طلب یا
غیره از حمله
به سوریه دفاع
می کند. مهم
این است کسی
از حمله به
سوریه دفاع می
کند با اقرار
پنهان به ناتوانی
خویش در عرصه
مبارزه در
ایران مهر
تایید به حمله
نظامی به
ایران می زند.
خوشحالی
درباره حمله
آمریکا به
سوریه یعتی
تینا. یعنی
بدیلی نیست.
یعنی جلوی
جمهوری
اسلامی کاری
نمی توان کرد.
یعنی: خیلی
خوشحالم. بعدش
نوبت ماست.
۱۱ ـ تمام
کسانی که از
ارتش آزاد یا
النصره یا
القاعده
حمایت می کنند
یا مخالف اسد
و موافق
سرنگونی اسد
به هر طریف
ممکن هستند
الزاما به
صورت خودآگاه
موافق جمله
خارجی به ایران
نیستند اما
این موافقت در
این موضع گیری
به صورت
ناخودآگاه
صورت می گیرد.
سیاست قطب
قدرتمند و
صاحب رسانه با
ناخودآگاه
جامعه هدف به
پیش می رود.
۱۲ـ تاریخ تک
خطی نیست
بنابراین
تحلیل و عمل
سیاسی نمی
تواند تک خطی
وتک مجهولی
باشد. ارتباط
نظر و عمل نمی
توان نسبت و
رابطه
استاتیک و دینامیک
باشد. نظری که
در حال نسخه
پیچی برای عمل
است باید هرچه
بیتشر از
انتزاع فاصله
گرفته، از
کانون واقعیتهای
پیرامونی
بافته شده و
تا لبههای به
پیش برود.
پیچیدگی
توجیحی برای
فرار از تسلط
به پیچیدگی
نیست.
آمریکا
با همکاری سطح
پائین
کشورهائی
دیگر طالبان
را به وجود
آورد. جهادیهائی
که باید علیه
ارتش شوروی در
افغانستان می
جنگیدند.
میزان سلاح و
کمکهای
ارسالی به این
گروه توسط
آمریکا به
قدری زیاد بود
که بعد از عقب
نشینی شوروی
طالبان برای
ایجاد یک حکومت
اسلامی به جلو
رفت. پکستان
را درگیر خود
کرد و کم کم
تبدیل به آفتی
برای مادر خود
شد.
رابطه
القاعده و
آمریا یک
رابطه بسیار
پیچیده است.
از یک سو باید
امنیت و دوستی
کشورهای که
پمپ بنزینهای
جنوبی خلیج
فارس برای
آمریکا هستند
حفظ شود. چرا
در سالهای
اخیر القاعده
در عربستان سعوید
که بستر بسیار
آمادهای
دارد عملیات
نکرده است؟
چرا القاعده
در امارات
متحده عربی
عملیات نمی
کند؟ عملیات
در امارات در
مقایسه با
حمله به برجهای
دوقولو به
مراتب تاثیر
اقتصادی
بیشتری بر
دنیا خواهد
گذاشت و قدرت
القاعده را به
رخ خواهد کشید
پس چرا در
جنوب خلیج
فارس خبری از
حملات القاعده
نیست؟
اینجاست
که باید به
رابطه این
کشورهای و
القاعده فکر
کرد. به رابطه
القاعده و
آمریکا و رابطه
آمریکا با این
کشورها. بگذارید
القاعده را به
القاعده
دیپلماتیک و
القاعده غیر
دیپلماتیک
تقسیم بندی
کنیم. آمریکا
در سوریه با
هدف به قدرت
نشاندن سلفیها
داین امکان را
پیدا کرده است
که از شر بسیاری
از نیروهای
القاعده ی غیر
دیپلماتیک
خلاص شود.
الگوی
القاعده ی
کاملاً
دیپلماتیک
عربستان سعودی
است. طالبان و
اخوان
المسلمین نیز
تا سطوحی در
مقابل آمریکا
دیپلماتیک
رفتار می
کنند. آمریکا
موفق شده است
که "نیروی بد"
در افغانستان
را به طالبان
و القاعده
تجزیه کند.
این برای حفظ
امنیت
افغانستان با
وجود ادامه
نبرد با القاعده
لازم است.
اخوان
المسلمین به مراتب
از طالبان
دیپلماتیک تر
رفتار می کند
اما در شرایط
مصر، در شرایط
هم مرزی با
فلسطین و رژیم
اسرائیل، در
شرایط موثر
بودن در
سوریه، اخوانیها
باید بدون
تمرین، عمل
تصعید را در
سیاست اجرا می
کردند. تبدیل
از یک نیروی
اسلامی در اپوزیسیون
یک دولت
آمریکافیل به
یک دولت
اسلامی
آمریکافیل.
این درست به
همان سختی است
که از کسی
بخواهیم ظرف
یک ثانیه قاتل
برادرش را پای
چوبه دار
ببخشد و یا از
گودکی در کلاس
اول ابتدایی
بخواهیم یک
انتگرال ساده
را حل کند.
ساده ترین
انتگرال نیز
برای او قابل
حل نیست.
فشرده ترین
کلاسهای
آموزش زبان
انگلیسی نیز
نمی تواند در
یک هفته به
خواندن آثار
شکسپیر منتهی
شود.
۱۳ـ از
اکونومیسم در
طرف ضعیف نمی
توان برای
تحلیل سیاسی
استفاده کرد.
هیچ دلیل غیر
مادی و هیچ نفع
غیر مادی برای
ت تک تک اعمال
قدرتهای
مادی وجود
ندارد. آن
چیزی که در
چشم ما امری
غیر مادی دیده
می شود از
دیدگاه قدرت
برتری که خود
بهتر از ما می
داند مشغول
انجام چه کاری
است کاملاً
برای حفظ یا
کسب منافع
مادی است.
بگذارید از کلمه
نفت استفاده
نکنیم. شاه
کلیدی به نام
انرژی برای
تحلیل جامع
بسیار مناسب
تر است. آن چیزی
که دلیل شکست
هیتلر بود و
هرگز اجازه
نمی دهد قلاده
ژاپن از دست
آمریکا رها
شود. محل
مناقشه روسیه
و قدرتهای
صنعتی اروپا.
محل نزاع
اقتصادی چین و
آمریکا.. حفظ
هژمونی در قلب
انرژی جهان.
جهانی که در
فرآیند
انتقال کانون
سرمایه داری
از کانون قبلی
به کانون جدید
دچار مشکلاتی
شده است آیند
ای به شدت چند
قطبی دارد. شک
نداشته باشید
این مطلب را معماران
امنیتی و
اقتصادی
کانون فعلی
بسیار بهتر از
ما می فهمد. به
توبره کشیده
ثروتهای
ملی، فتح
بازارها و
اسارت
نانوشته
نیروی کار در
عضر جدید دقیقا
همان روابط
عهد عتیق است
در فرمی جدید.
شکی در این
نیست. اما در
تحلیل همگامی
که ما در
مقابل طرف
قدرتمند بازی
ایستادهایم
اگر فقط به
هژمونی او دقت
کنیم از
واقعیت به سمت
رویاپردازی
می رویم و اگر
بخواهیم فقط به
عدد و رقم نفت
و غیره متکی
باشیم سرگرم
یک جزء در
مقابل یک کل
مشخص شده ایم.
۱۴ ـ خیلی رک و
صریح می گویم:
هر فرد و گروهی
که از حمله
خارجی به
ایران دفاع
کند یا هیزمکش
آتش این جنگ
باشد (داخلی و
خارجی) بی شک و
بدون هیچ
تبصره و تعرفهای،
دشمن من است و
مطابق افکار و
دستگاه اندیشه
من، دشمن مردم
ایران است.
بیائید مواضع
خود را بدون
تعارف در
برابر هم روشن
کنیم.
برگرفته
از فیسبوک
نویسنده