گزارش
روز دوم تحصن
تحصن
فرهنگیان
ایران
دراسفند ۹۷
(نگاه
ها و واکنش ها)
روز ۱۳
اسفند معلمان
آگاه و پیشرو
با دعوت شورای
هماهنگی از
رفتن به سر
کلاس ها
خودداری
کردند و به
وضعیت بد
معیشتی خود و
پایین بودن
کیفیت آموزش
اعتراض کردند.
بنا بر
اخبار رسیده
معلمان تمام
استان ها در
تحصن مشارکت
داشتند اما
سطح مشارکت در
استان ها
متفاوت بود در
این میان در
استان های کردستان
، همدان ،
قزوین،
کرمانشاه،
اصفهان ، یزد
و ... استقبال
بسیار گسترده
بود و شهرهای همدان، مریوان، خمینی شهر،
سقز،
قروین، کرج، جلفا و ...
پیشتاز بودند.
در روز
دوم شاهد
بودیم که در
شهرهای مختلف
معلمان برای
دفاع از حقوق
خود به میدان
آمدند که روز
اول کم فروغ
بودند یا خبر
آن به کانال
شورا ارسالها
نشده بود از
جمله می توان
به شهرهای ملایر، پرند، شهرکرد، کرمان، صفاشهر، شهریار،
فولادشهر، زرین
شهر الوند قزوین، یاسوج ، زرند و ...
اشاره نمود.
با
توجه به
استقبال
معلمان در روز
دوم انتظار می
رود تحصن در
روز پایانی
باشکوه تر و
گسترده تر
برگزار گردد.
لازم
به ذکر است
شورای
هماهنگی در
فراخوان خود
اعلام کرده
است اگر این
مطالبات و
اعتراضات مورد
بی توجهی قرار
گیرد به
اعتراضات
ادامه خواهد
تاکنون موضعگیری
رسمی از سوی
حاکمیت نسبت
به این مطالبات
صورت نگرفته
است.
..................................................
چه
باید کرد؟
تحلیل ویژه
روز
دوم تحصن
سراسری
معلمان ایران
با موفقیت
همراه بود و
انتظار می رود
تحصن روز سه
شنبه
باشکوهتر از
دو روز اول
باشد اما سوالی
که در اینجا
مطرح است این
است که گام
بعدی شورای
هماهنگی
چیست؟ و برای
تحقق مطالبات
چه باید کرد؟
در فراخوان
شورا تاکید
شده است که
اگر پاسخی نگیرد
اعتراضات
ادامه خواهد
یافت اما مشخص
نکرده است که
جنس اعتراضات
بعدی از چیست.
به نظر می رسد
ضروری است
شورای هماهنگی
بدون فوت وقت
پس از اتمام
تحصن جمعبندی خود
را از این
حرکت اعتراضی
اعلام نماید
چون دهها هزار
معلمی که در
بیش از 200 شهر و
روستا با #فراخوان
این تشکل تحصن
نمودند منتظر
حرکت بعدی و
نتایج تحصن
هستند.
شوربختانه
تاکنون وزیر بی
کفایت آموزش و
پرورش واکنش
مثبت به این
تحصن نشان
نداده است و
رسانه های
داخلی ابن حرکت
سراسری را
بایکوت یا
تحریف نمودند
اما پیام
معلمان به
جامعه و
مسولان خوب
مخابره شده است.
پس باید گام
بعدی با توجه
به دستاوردها
و نقاط ضعف و
قوت
#هوشمندانه برداشته
شود برخی
فعالان صنفی
بر این باورند
شورای
هماهنگی
نباید فرصت
سوزی کند و
مسیر بیهوده
مذاکره را
ادامه دهد
بلکه باید
مطالبه "آموزش
و پرورش
باکیفیت و
رایگان و
عادلانه" را
که در آن" حقوق
معلمان بالای
خط فقر"
باشد را بیش
از این
اجنماعی کرده
و به میان مردم
ببرد.
یکی
از بدترین
حالت ها این
است که شورای
هماهنگی بدون
اعلام موضع و
توضیح به
معلمان و
فعالان صنفی
#سکوت کند و به
تعطیلات
نوروز برود در
این صورت این
انرژی و
پتانسیل صنفی
هرز خواهد رفت.
بی شک
این یادداشت و
تحلیل کوتاه
به دنبال ارایه
برنامه برای
شورا نیست و
هدف از طرح پرسش
استراتژیک "
چه باید کرد؟ "
این بود که تشکل
های عضو شورا
را نسبت به
ضرورت تدوین
نقشه راه پیش
رو حساس
نماید.
معلمان
عدالتخواه
.........................................
حکم
و تهدید
مطالبات به حق
و قانونی
معلمان نشانه
ی چیست؟
✍نگار(فخرالسادات)
حسینی رضوی
همراه
با همکاران
فرهنگی سراسر
کشور در دومین
روز اعتصاب
سراسری اسفند
( دوشنبه 97/12/13 )
شرکت کردم و
به حکم وظیفه
انسانی و
معلمانه ی
خود، برای
دفاع از حقوق
دانش آموزان و
همکاران
فرهنگی،
تصمیم گرفتم
به مسالمت
آمیزترین
حالت و با سکوت
معنا دار ضمن
اعتراض به عدم
تحقق خواسته
های صنفی و
آموزشی، با
نشستن در دفتر
مدرسه همراه
معلمان دیگر
سرزمینم پیام
خود را به گوش
کارگزاران
دولتی در
اعتراض به وضع
موجود برسانم.
متاسفانه
از صبح توسط
پرسنل مدرسه
که از طرف اداره
تحت فشار
بودند، جو
تهدید و ارعاب
وجود داشت تا
اینکه در
مواجهه با
ریاست اداره
آموزش و پرورش
تولمات آقای
اسمعیل
امامی، ایشان
فرمودند یعنی
ما مشکلات را
نمی بینیم و
نمی دانیم؟
حالا چند بار
تحصن قبلیتون
چه جوابی داشت
و ...
عجیب
اینکه ایشان
به عنوان رئیس
اداره، اصلا گوش
شنوایی برای
شنیدن حرفهای
پرسنلش نداشت
که هیچ، مدام
در پی تخریب
بود و کاملا
با بی توجهی تمام به
توضیحاتم نظر
افکندند. من
به ایشان
یادآور شدم که
جای تاسف است
درمورد
موضوعی باید
پاسخگو باشم
که دفاع از حق
شما هم هست و
حتی مهمتر از
حق من و شما
دفاع از عدالت
آموزشی و حقوق
دانش آموزان
در بهره مندی
از آموزش
رایگان است و
درخواست جلوگیری
از پولی سازی
آموزش که یکی
از حقوق کاملا
قانونی
فرزندان کشور
می باشد.
ایشان
مدام می گفتند
که این تحصن
غیرقانونی است.
البته نمی
دانم جناب
امامی از
قانون کدام کشور
صحبت می
کردند، زیرا
در اول فصل
دوم و سوم و
تبصره های 27 و 28
قانون اساسی
خودمان،
اعتراض
مسالمت آمیز
را حقی برای
شهروندان
ایرانی می
داند.
چه
کسی می تواند
اعتراضی
مسالمت
آمیزتر از تحصن
در دفتر مدارس
را معرفی
نماید؟
پرسیدم
کدامیک از
مطالباتمان
غیر قانونی است؟
1_آزادی
معلمان در بند
2_تخصیص
بودجه
عادلانه برای
آموزش و پرورش
3_همسان
سازی حقوق
شاغلین و
بازنشستگان
4_رفع
موانع قانونی
برای فعالیت
تشکل ها
5_اختصاص
بیمه کار آمد
6_توقف
سیاست پولی
سازی مدارس
تمام
صحبت هایشان
فقط جهت رعب و
ایجاد ترس بود.
گل
بود به سبزه
نیز آراسته
شد!
در
این لحظه از
طرف ایشان
متهم شدم به
اینکه حقوق
دانش آموزان
را ضایع کرده
ام و با گفتن
اینکه مطمئن
باشید حتما
خانواده ها پیگیری
می کنند، بطور
ضمنی تهدید
شدم به اینکه علیه
من پرونده
سازی خواهند
کرد.
..................................................
اعتراضات
صنفی را سیاسی
نکنیم
گفتگوی دبیرکل
کانون صنفی
معلمان تهران
پیرامون
تحصن سراسری
اسفندماه
معلمان با روزنامه
همدلی
۱۳
اسفندماه ۹۷
معلمان در
مظان اتهام!!!
روزنامه
همدلی: براساس
گزارشهای
منتشر شده روز
گذشته (یکشنبه
۱۲ اسفند ) برخی
معلمان در
اعتراض به
برآورده نشدن
مطالبات خود
دست به اعتصاب
زدند و از
حضور در کلاسهای درس
خودداری
کردند.
در همین
رابطه دبیر کل
کانون صنفی
معلمان استان
تهران در گفت
وگو با همدلی
با ارائه
گزارشی از
نارضایتی معلمان
و عدم ضرورت
تبدیل یک
اعتراض صنفی
به اعتراضی سیاسی
گفت: اعتراضات
معلمان تازگی
ندارد و روندی
است که از چند
سال پیش آغاز
شده است. به
عبارتی با شدت
یافتن بحران
ها در آموزش و
پرورش، حرکت صنفی
معلمان نیز
وارد مرحلهای
تازه شده است.
محمد تقی
فلاحی وضعیت
فعلی معلمان
را این گونه
تشریح کرد: میتوان
اینگونه گفت
که معلمان و
دانشآموزان
از یکسو با
یک دستگاه
بورکراتیک
ناکارآمد و از
دیگرسو با
خصوصیسازی
به بدترین شکل
آن در حوزه
آموزش مواجه
هستند. البته
اینهمهٔ
ابعاد ماجرا
نیست. در
شرایطی که
وضعیت معیشتی
معلمان
نامطلوب است و
آموزشوپرورش
از پس بسیاری
از مطالبات
معلمان برنمیآید،
دولت تلاش میکند
تا اعتراض
معلمان را که
اعتراضی مدنی
و کاملا صنفی
است سیاسی
کند!
متاسفانه
تلاش می شود
این اعتراضات
سیاسی جلوه
داده شود تا
زمینه برای
برخورد با آن
فراهم شود.
در هر صورت
درچند سال
گذشته تشکل
صنفی معلمان سعی
کرده تا دولت
و آموزشوپرورش
را مجاب کند
نسبت به وضعیت
آموزش، شرایط
معلمان و دانشآموزان
بیتوجه
نباشد و آموزش
را اولویت خود
قرار دهد. یکی
از اصولی که
تشکل صنفی ما
بر آن پای می
فشرد، اصل
همسانسازی و
برابری بوده
است؛ به این
معنا که برابری
از نظر مسائل
رفاهی بین
کارکنان آموزش و پرورش
با سایر
وزارتخانههای
دیگر اجرایی
شود.
وی افزود:
آنچه در مورد
اعتراض صنفی
معلمان مهم
است اینست که
ماهیت این
اعتراضات
ماهیتی مدنی و
کاملا صنفی بوده
است. به
عبارتی
معلمان هیچ
هدفی غیر از پیگیری مطالبات صنفی خود
ندارند و
اعتراض به
عنوان تنها
ابزار در
اختیار
معلمان تنها
زمانی مورد استفاده
قرار میگیرد
که وضعیت بیش
از هر زمانی
بحرانی شده
باشد.
این حق
طبیعی معلمان
است که به
شکلی کاملا
مدنی مطالبات
خود را از
دولت طلب
کنند.
برخی
مسائل درونی و
البته
فشارهای
بیرونی از جمله
دلایلی هستند
که تشکلیابی
صنوف مختلف را
کم رمق و با
مشکل مواجه
ساخته است.
با
اینهمه شاهد
هستیم که با
همین تشکلهای
کمبنیه هم
برخوردهای
شدیدی شده
است! در واقع
برخی نهادها
در وهله اول
تلاش میکنند
تا جلوی تشکلیابی
را بگیرند و
اگر تشکلی هم
شکل بگیرد، به
انحاءمختلف
سعی خواهد شد
تا آن تشکل
کارایی خود را
از دست بدهد.
به عبارت دیگر
تلاش می شود
با بالا بردن
هزینه فعالیت
های صنفی برای
معلمان و
ایجاد وحشت،
معلمان را از
پیوستن به
نهادهای صنفی
برحذر دارند.
فلاحی گفت:
معتقدم این
وزارتخانه با
این کسری بودجه
مزمن و عقب
ماندگیهای
مستمر و با
این تمرکز
گرایی شدید و بورکراسی
فرسوده و روشهای
کهنه آموزشی
اش شکست خورده
و دیگر کارآیی
ندارد و این
واقعیتی است
که همه ما
ناچار به پذیرش
آنیم.
در
اینجا
قربانیان
اصلی ناکارآمد
بودن سیستم
آموزشی دانشآموزان
و معلمان
هستند و این
واقعیتی تلخ
است که باید
اول آن را
پذیرفت تا
شاید در مراحل
بعد بتوان
درمان و چارهای
برای آن جست.
دبیر
کانون صنفی
معلمان استان
تهران ادامه داد:
ما به عنوان
یک صنف، طرف
حساب خود را
دولت و مجلس و
نهادهای مسئول
حکومتی میدانیم
و اگر اعتراضی
هم داریم تلاش
می کنیم با
همین نهادها
وارد مذاکره و
گفت وگو شویم.
حال سوالی که
میتوان مطرح
کرد این است
که چرا یک
اعتراض صنفی محض،
ابعادی سیاسی-
امنیتی می
یابد؟!!!
درحالیکه
کارنامه
اعمال ما
معلمان نشان
می دهد که تا
کنون اقدام ضد
امنیتی انجام
ندادهایم.
اقدامات ما ضد
منافع ملی
نبوده و همیشه
به شکلی مدنی
در پی احقاق
حقوقمان بودهایم.
مگر در قانون
اساسی ما،
اعتراض مدنی
به رسمیت
شناخته نشده
است؟!
ایشان
در پایان با
اشاره به
اینکه حتی در
کشورهای قلب
سرمایه داری،
دو حوزه آموزش
و بهداشت تا
حدود زیادی از
خصوصیسازی
معاف هستند،
تاکید نمود:
این دو حوزه
در بسیاری
کشورها از یک
پوشش دولتی مناسب
برخوردار است.
اما در کشور
ما در حالی که همواره
بخش القائات
#ایدئولوژیک
آموزشی پررنگ
تر شده از
کیفیت و ارائه
تسهیلات
مناسب برای
گسترش آموزش
کاسته شده
است.
منبع :
کانال
کانون صنفی
معلمان ایران
(تهران)
...............................................
واكنش
آموزش و پروش
به تحصن
معلمان؛
امیر علی
نعمت اللهی:
کوتاهی نکرده
ایم/ تحصن محدود
بوده و نگران
کننده نیست/
احتمال شیطنت در
عکس های منتشر
شده هست
امیرعلی
نعمتاللهی
(قائم مقام
وزیر آموزش و
پرورش) در گفتوگو
با خبرنگار
ایلنا، با
اشاره به تحصن
برخی معلمان و
عدم حضور آنها
در کلاسهای
درس گفت: در
استفاده از
امکانات و
ظرفیتهای
وزارت آموزش و
پرورش برای
همکاران
فرهنگی و
فرهیخته در
سراسر کشور
کوتاهی نکردهایم،
البته در
برابر خدمات،
تلاشها و
کرامت
همکارانمان
شرمنده
هستیم، ولی
همکاران
فرهیخته ما هم
بدانند که
تمام
خادمانشان در
حوزه ستادی،
استانی و کشوری
وزارت آموزش و
پرورش هر آنچه
که امکانپذیر
بوده را
پیگیری کردند.
وی ادامه
داد: همکاران
ما در حوزه
ستادی مضیقهها
و توانمندیهای
معلمان را میدانند،
اما انتظار ما
از همکاران
این است که همه
با هم با یک
همدلی و همکاری
کارها را جلو
ببریم. در سال
آینده بحث مهم
طرح رتبهبندی
معلمان را
داریم که
اجرایی خواهد
شد. علاوه بر
آن بر اساس
قانون بودجه
میتوان
از ظرفیتهای
دیگر برای
بهبود وضعیت
معیشتی اقدام
کرد که ما
برای
همکارانمان
حتما این کار
را خواهیم
کرد، البته
این تحصن خیلیام
گسترده نبوده
و بسیار محدود
است.
قائم مقام
وزیر آموزش و
پرورش در پاسخ
به این سوال
که اتفاقا
گفته میشود،
تحصنها
سراسری است و
محدود نیست،
چرا آن را
محدود قلمداد
میکنید؟ گفت:
خیر، این طور
نیست واقعا
تعداد محدود
است و فقط در
برخی از مدارس
و آموزشگاهها
در برخی از
استانها
تحصن بوده
است.
نعمتاللهی
در پاسخ به
این سوال که
بر فرض تعداد
آنها محدود
باشد، آیا
خواستههای
همین تعداد
محدود را مورد
اهمیت و توجه
قرار میدهید؟
گفت: بله، این
را قبول
داریم. من
صادقانه میگویم
که این تحصنها
در برخی از
مدارس و برخی
از استانها
بوده و خیلی
محدود است.
اصلا نمیخواهم
در این مورد
شعاری صحبت
کنم، زیرا ما
آمار این تحصنها
را داریم و
مطمئن باشید
که نگرانکننده
نیست.
قائم مقام
وزیر آموزش و
پرورش ادامه
داد: اگر وضعیت
نگرانکننده
بود، حداقل من
به عنوان قائم
مقام آموزش و
پرورش نباید
در اتاقم
باشم. من شفاف
میگویم که در
برخی از استانها
حتی یک مورد
تحصن نداشتهایم،
این طبق آماری
است که من از
ساعت 10 صبح دارم.
البته مشخص هم
نیست، عکسهایی
که منتشر میشود،
برای همان
استان هست یا
نه و شاید
شیطنت برخی
افراد باشد.
گفتنی
است، در سه
روز گذشته
معلمان در چند
استان کشور،
در اعتراض به
برآورده نشدن
مطالبات خود،
تحصن اعتراضی
برگزار کردند.
این معلمان به
پایین بودن سهم
آموزش در
بودجه 98،
ناکارآمدی
بیمههای
تکمیلی و
نارساییهای
معیشتی
اعتراض کرده و
میگویند:
برای تصمیمسازان
و تصمیمگیرندگان
«آموزش» در
اولویت نیست.
آنها میگویند:
هیچ مشارکتی
در تدوین
بودجههای
سالانه و یا
عقد قرارداد
با بیمههای
تکمیلی
نداریم. / ایلنا
پی نوشت :
شیطنت و دروغ
گویی در تخصص
وزارتخانه و
وزیر و
معاونان بی
کفایت است که
در عوامفریبی
و دروغ گویی
سابقه دارند.
اگر مدارس
متحصن محدود
است پس چرا حراست
اداره کل ها
بسیج شده اند
و معلمان متحصن
را تهدید می
کنند؟
اگر
این مسولان بی
کفایت راست می
گویند یک سر به
همدان کرمانشاه کرج مریوان
شیراز جلفا
الیگودرز
خمینی
شهر سقز اصفهان
و
... بزند تا
ببیند تحصن
محدود به چند
مدرسه بوده
است؟
قایم
مقام وزیر از
اتاقش تکان
نمی خورد چون
جرات ندارد با
معلمان معترض
روبرو شود چون
تمام این سال
ها جز برای منافع باندی
و محفلی خود
قدمی
برنداشته اند.
..............................
خمینی
شهر
همکاران
عزیز ،
فرهنگیان
آگاه ، درود
بر شما
در
تحصن سراسری
معلمان ایران
که به دعوت
شورای هماهنگی
تشکلهای صنفی
فرهنگیان
ایران صورت گرفت
، روزهای
یکشنبه ۱۲
اسفند و
دوشنبه ۱۳ اسفند
بیش از شصت
مدرسه خمینی
شهر در تحصن
کامل بودند و
تعدادی از
مدارس بطور
ساعتی به تحصن
پیوستند . این
تحصن امروز ۱۴
اسفند نیز ادامه
دارد و لیست
اسامی مدارس
متحصن در حال
تکمیل است .
تحصن_سراسری_معلمان
سه
شنبه ۱۴
اسفند
/
خمینی شهر
۱ -
هنرستان فنی
شهید رجایی
۲ -
دبیرستان
پسرانه شاهد
ثاراله
۳ -
هنرستان
کاردانش
دارالفنون
۴ -
دبیرستان
پسرانه شهدا
۵ -
متوسطه اول
پسرانه آقایی
۶ -
متوسطه اول
پسرانه هاتف
۷ -
متوسطه اول
پسرانه
گلستان
۸ -
دبیرستان
دخترانه
ایران کوشک
۹ -
دبیرستان
دخترانه نبوت
۱۰ -
هنرستان
دخترانه عترت
۱۱ -
هنرستان
دخترانه
امیرکبیر
۱۲ -
دبیرستان
دخترانه دکتر
میردامادی
۱۳ -
دبیرستان
دخترانه عماد
۱۴ -
دبیرستان پسرانه
شهدا
۱۵ -
هنرستان
پسرانه سردار
کاظمی
۱۶ -
هنرستان
پسرانه آزادی
۱۷ -
متوسطه اول
پسرانه امام
علی
۱۸ -
متوسطه اول
دخترانه مهر
آیین
۱۹ -
دبستان
پسرانه شهدای
وطن
۲۰ -
دبستان
دخترانه
شهدای وطن
۲۱ -
متوسطه اول
پسرانه
عاشورا نوبت ۱
۲۲ -
دبیرستان پسرانه
عرفان
۲۳ -
هنرستان
پسرانه
خوارزمی
۲۴ -
دبستان
فردوسی کوشک
۲۵ -
هنرستان
پسرانه
پویندگان
۲۶ -
متوسطه اول
پسرانه هفتم
تیر
۲۷ -
متوسطه اول
امام صادق
نوبت ۱
۲۸ -
متوسطه اول
پسرانه
داورپناه یک
نوبت ۱
۲۹ -
دبیرستان
دخترانه
داورپناه ۲۶
نوبت ۱
۳۰ - دبیرستان
پسرانه ابوذر
کوشک
۳۱ -
دبیرستان
دخترانه
شعرباف
۳۲ -
دبیرستان
دخترانه حضرت
فاطمه
۳۳ -
متوسطه اول
پسرانه
داورپناه ۲۴
نوبت ۱
۳۴ -
متوسطه اول
پسرانه رحیم
نجفی نوبت ۱
۳۵ -
متوسطه اول
پسرانه آیت
الله درچه ای
۳۶ -
متوسطه اول
پسرانه حکیم
نظامی
۳۷ -
متوسطه اول
پسرانه
فرهیختگان
۳۸ -
متوسطه اول
عرفان کوشک
۳۹ -
هنرستان
دخترانه نور
۴۰ -
متوسطه اول
پسرانه
خاقانی درچه
۴۱ -
متوسطه اول
پسرانه آیت
الله درچه ای
۴۲ -
دبستان
پسرانه
اسلامی درچه
۴۳ -
دبیرستان
پسرانه امین
۴۴ -
دبیرستان
پسرانه میثم
وازیچه نوبت ۱
۴۵ -
دبیرستان
پسرانه دکتر
هشترودی
۴۶ -
دبستان شهید
مدنی اصغر
آباد
۴۷ -
دبیرستان
هفده شهریور
۴۸ -
متوسطه اول
پسرانه میثم
وازیچه نوبت ۲
۴۹ -
متوسطه اول
پسرانه
عاشورا نوبت ۲
۵۰ -
متوسطه اول
پسرانه
برادران
فتحیان
۵۱ -
متوسطه اول
پسرانه رحیم
نجفی نوبت ۲
۵۲ -
متوسطه اول
دخترانه
علامه
۵۳ -
متوسطه اول
دخترانه
مکتبی
۵۴ -
دبستان
پسرانه هشتم
شهریور
۵۵ -
دبستان
دخترانه
رضوان
۵۶ -
دبستان
پسرانه شهید
غفاری
۵۷ -
۵۸ -
.
.
.
این
لیست در حال
تکمیل است .
.................................
گزارش
تحصن معلمان
یزد در روز
دوشنبه ۱۳
اسفندماه ۹۷ :
همکاران
عزیز و
بزرگوار که
دومین روز تحصن را
نیز با همت و
جدیت تمام و
در نهایت متانت
و بردباری و
نظم مثال زدنی
برگزار
نمودید، هزاران
درود نثارتان
باد.
مدیران
و معاونین و
کادر اجرایی
مدارسی که برای
برقراری نظم و
انضباط مدرسه
در این دو روز
زحمت بیشتری
را متحمل گردیده،
مسئولیت
افزونتری را
پذیرفته و برای
دستیابی به
حقوق صنفی،
معلمان را
همراهی نمودید،سپاس
بیکران
تقدیمتان باد.
یقین
بدانید که همه
ما در یک کشتی
نشسته ایم و باید
با همفکری،
همیاری،
همراهی و
همکاری یکدیگر
این مسیر را
طی نمائیم.
امید
که مسئولان
مربوطه و
نمایندگان
مجلس شورای
اسلامی نیز
چشمان خود را
باز کرده و
پنبه ها را از
گوش خود بیرون
آورند و این
مدنی ترین و
مسالمت
آمیزترین
شیوه ی اعتراض
را ببینند و فریاد
حق طلبی شما
بزرگواران
شاغل و
بازنشسته را
بشنوند.
لیست
اسامی مدارس
یزد در تحصن
دو روزه ی ۱۲و
۱۳ اسفند به شرح
زیر می باشد:
۱-
دبیرستان
نمونه ملک
ثابت
۲-
هنرستان کار
دانش تلاش
بافق
۳-
هنرستان فنی
شهید چمران
۴-
دبیرستان شاهد
شهید نعیمی
۵-
دبیرستان
شاهد افشار
۶-
دبیرستان
دخترانه
حفیظی
محمدآباد
۷-
دبیرستان
دخترانه مدنی
زاده
۸-
دبیرستان
دخترانه خیر
اندیش
۹-
دبیرستان
ملاصدرا
۱۰-
دبیرستان
علامه
طباطبایی
۱۱-
هنرستان فنی
وطنچی
۱۲-
دبیرستان
ماندگار
ایرانشهر
۱۳-
دبیرستان
تیزهوشان
شهید صدوقی
۱۴-
دبیرستان
نمونه شهید
مرشد
۱۵-
دبیرستان غیر
انتفاعی امام
حسن(ع)
۱۶-
دبیرستان غیر
انتفاعی امام
حسین(ع)
۱۷-
هنرستان فنی
شهدای نعیم
آباد
۱۸-
دبیرستان
دخترانه طوبی
۱۹-
هنرستان کار
دانش شهدای
جنوب
۲۰-
هنرستان
هنرهای زیبا
تجسمی
۲۱-
هنرسنان فنی
علی اردکانی
۲۲-
هنرستان فنی
حائری
۲۳-
دبیرستان
رزمندگان
اسلام
۲۴-
دبیرستان
اولیا
۲۵-
دبیرستان
محمد طاهری
۲۶-
دبیرستان
هاشمی
۲۷-
دبیرستان
مارکار
۲۸-
هنرستان
مصباح
۲۹-
دبیرستان بنی
فاطمه
۳۰-
هنرستان
ذکایی
........................................
واکنش
روزنامه
رسالت به
وضعیتت حقوقی
بازنشستگان
فرهنگی
روزنامه
رسالت : تاریخ
انتشار : ۱۲
اسفند ۱۳۹۷
درد
دل
بازنشستگان
فرهنگي از
کمبود حقوق و
مزايا؛
بغضهاي
فروخورده
فرهنگیان
بازنشسته
آموزش
نيروي کار يکي
از عواملي است
که به سرعت
رشد و توسعه
اقتصادي
کشورها کمک ميکند.
با اين حال،
اهميت شغل
معلم در
بسياري از
کشورها به
عنوان آموزشدهندگان
نيروي کار
ناديده گرفته
شده و دستمزد
آنها در
مقايسه با
ساير مشاغل به
نسبت پايين
است.
معلمان
تربيت نسلي
آينده ساز را
بر عهده دارند
[…]
بغضهاي
فروخورده
فرهنگیان
بازنشسته
آموزش
نيروي کار يکي
از عواملي است
که به سرعت
رشد و توسعه
اقتصادي
کشورها کمک ميکند.
با اين حال،
اهميت شغل
معلم در
بسياري از
کشورها به
عنوان آموزشدهندگان
نيروي کار
ناديده گرفته
شده و دستمزد
آنها در
مقايسه با
ساير مشاغل به
نسبت پايين
است.
معلمان
تربيت نسلي
آينده ساز را
بر عهده دارند
و فرقي ندارد
امروز شما چه
شغلي داشته
باشيد! وزير و
رئيس جمهور و
يک مقام عالي
رتبه نظامي و
سياسي باشيد
يا پزشک متخصص
و دانشمند و
حقوقداني کار
کشته؛ به
هرحال افراد
جامعه، تربيت
شده معلمان
هستند. اما
واقعيات
امروز جامعه
ما چيز ديگري
در خصوص
فرهنگيان و
معلمان، چه
شاغلان و چه
آنهايي که
بازنشسته
هستند به رخ
مي کشد و آن
اينکه منزلت و
شأن اجتماعي
معلمان با
همان ابهتي که
در خصوص
جايگاهشان
گفتيم رعايت
نمي شود و اين
قشر فرهيخته
سال هاست در
گير و دار
معيشت با
دغدغه هاي
ذهني بسياري
دست به گريبان
است و
اين مهم براي
ملتي که از
ديرباز مهد
دانشمندان
بوده و جايگاه
فرهنگي خاصي
در ميان ملل
دارد بس عجيب
و ناگوار است.
دستمزد معلمها
در
ايران
همواره يکي از
مسائل بحثبرانگيز
بوده.کارشناسان
مهمترين
مشکلات
معلمان را
مسائل مالي و
تامين نشدن
هزينههاي
معيشتي آنها
ميدانند. از
اين رو
وضع اجتماعي
حرفه معلمي با
کاهش نسبي
قدرت خريد در
ارتباط
مستقيم است.
گوش
شنوايي نيست
معلمان
سال هاست از
دغدغه هايشان
گفته اند و حقوق
و
مزاياي
عادلانه به
نسبت ساير مشاغل
در جامعه طلب
نموده اند اما
انگار گوش شنوايي
نيست تا صداي
بغض هاي
فروخورده
فرهنگيان را
بشنود و چشم
بينايي تا زخم
هاي نانوشته
بر تخته سياه
آموزش و پرورش
را حلاجي کند
و در اين ميان
باز هم اين
معلمان هستند
که با وجود
تمام کاستي
ها، عاشقانه
بر تارک کلاس
درس ايستاده و
به نسل آينده
آموزش مي دهند
که چطور سياست
کنند و چطور
مشق آبادسازي
ايران را
بنويسند.
اين
روزها حال
معيشت
فرهنگيان خوب
نيست؛ بازنشستگان
فرهنگي ميگويند
حقوقشان
ناچيز است و
کفاف زندگي
شان را نمي
دهد و در
روزگاري که هر
روز قيمت ها
ساعت مي زند
آنها بيشتر
غرق در نداري
و مشکلات
معيشتي مي شوند.
با
توجه به اينکه
معلمان نقش
کليدي در
جامعه دارند و
نسل بعد
را
تربيت ميکنند،
بايد از نظر
مالي نيز
حمايت شوند تا
دغدغه ديگري
غير از تربيت
نسلي سالم و
پويا نداشته
باشند. مقايسه
اي در مورد
ميزان درآمد
معلمان در
“ايران”، “يونان”،
“ترکيه” و
“فنلاند” شده
است که ميزان
درآمد سالانه
آنها را به
دلار بيان ميکند.
در
اين مقايسه
معلمان کشور
فنلاند بيشترين
ميزان حقوق را
دريافت ميکنند
که در بازه
بين ۳۲ تا ۴۱
هزار دلار
است. پس از آن
ترکيه قرار
دارد که حقوق
معلمان آن ۲۶
تا ۳۰ هزار
دلار در سال
مي باشد.
يونان در مکان
سوم قرار دارد
که ۱۸ تا ۳۴
هزار دلار
ميزان درآمد
معلمان آن
است. در آخر
ايران قرار
دارد که سالانه
۶۸۰۰ دلار (با
محاسبه دلار
۳۰۰۰ توماني) به
معلمان خود
حقوق ميدهد
که اکنون اين
رقم نيز به
نصف رسيده
است. البته
لازم به ذکر
است که ميزان
خرج و مخارج و
تورم در
کشورهاي
موجود ذکر
نشده است تا
ميزان دخل و
خرج مقايسه
شود. جدول فوق
دستمزد
معلمان را در
کشورهاي ياد
شده نشان مي
دهد:
برهمين
اساس روزنامه
«رسالت» با چند
تن از فرهنگيان
بازنشسته گفتوگو
کرده تا آنها
از سطح
درآمدهايشان
بگويند.
خانم
(م.ز) معلم
بازنشستهاي
است که ۶ سال
از بازنشستگياش
ميگذرد. او ميگويد:
«حقوقمان
بسيار ناچيز
است و
اصلا جوابگوي
احتياجاتمان نيست و
تا اوسط ماه
که چه عرض کنم
با اين اوضاع
گراني يک سوم
ماه را بيشتر
جوابگو نبوده
و تمام مي شود.»
معيشت
رو به زوال
فرهنگياناين
معلم بازنشسته
با ابراز تاسف
از عدم
پاسخگويي
مسئولان به مطالبات
معلمان مي
افزايد: «ما که
زن هستيم و همسرمان
هم کار مي کند
وضع مان اين
است واي به
حال آن بندگان
خدايي که سرپرست
خانوار هستند
و يک تنه بايد
در ميدان
معيشت رو به
زوال و حقوق
بخور و نمير
فرهنگيان
باشند.»
او
با بيان اينکه
فرهنگيان هيچ
موردي براي دلگرمي
ندارند، مي
گويد: «
همکاران
فرهنگي ناراضي
هستند، خود من
با ۲۵ سال
سابقه کار با
مدرک ليسانس
رياضي درمناطق
محروم
و بدون داشتن
سرويس اياب وذهاب
يا حتي حق
اياب و
ذهاب، اکنون بازنشسته
شده ام و حقوق
بازنشستگي ام
۲/۵ ميليون
تومان است؛
انصافا براي
اين سابقه
کاري و مناطق
محروم و
کمترين
امکانات خيلي
کم است.»
لقمه
لقمه پرداخت
کردن
مطالباتاو با
بيان اينکه در
ديگر مطالبات
فرهنگيان هم
وضع به همين
منوال است، مي
افزايد: «
سنوات و پاداش
پايان خدمت را
دوسال طول ميکشد
تا بپردازند و
به عبارتي
آنقدر لقمه
لقمه اش مي
کنند که اصلا
به هيچ دردت
نميخورد و
اين در قياس
با ساير ارگان
ها و نهادها
باعث خجالت
است چرا که در
ساير نهادها و
سازمان ها
پاداش پايان
خدمت و سنوات
فرد بازنشسته
را با اولين
حقوق
بازنشستگي اش
آن هم
دو سه برابر
فرهنگيان
واريز مي
کنند.»
«م.ز» با بيان
اينکه آموزش و
پروش قلب يک
ملت است و
دشمن براي
نابودي ملت ها
روي امر آموزش
و معلمان خيلي
برنامه ريزي
مي کنند، مي
گويد: « وقتي
معيشت معلمان
بخور و نمير
است و يک آقاي معلم
براي گذران
زندگي مدام
دغدغه و استرس
دارد که حالا
بايد چه کند و
به فکر شغل
دوم و سوم باشد
قاعدتا
نخواهد
توانست تمام
فکر و ذکرش را براي
تربيت نسل
آينده بگذارد
و اين کار را
از ريشه خراب
مي کند.»
حقوقي
که کفاف هزينه
ها را نميکند
آقاي
«ح.س» که دبير
بازنشسته
فيزيک است هم
در گفتوگو با
رسالت عنوان
ميکند: «از
حقوق
بازنشستگي
مان که به هيچ
عنوان راضي
نيستيم و کفاف
هزينه هاي
زندگيمان را
نمي دهد و از
طرفي با اوضاع
اقتصادي کشور
قدرت خريد و
گذران زندگي
را از ما سلب
کرده است.»
او
با بيان اينکه
سن بازنشستگي
سن پيري محسوب
مي شود و براي
يافتن شغل دوم
جهت گذران
مطلوب تر
زندگي با مشکل
مواجهيم، مي
افزايد: « در
زمان
بازنشستگي که
بيماري داريم
و بچه ها بزرگ
شدند و هر
کدام هزينه
هاي جداگانه
اي چون
هزينه هاي
دانشگاه ،
ازدواج
و تحصيل دارند
و خانواده به
سبب ورود افراد
جديد گسترده
تر شده و
قاعدتا ما هم
هزينه بيشتري
داريم،
حقوق مان از زمان
اشتغالمان
کمتر مي شود و
بايد تاکيد
کنم که ديگر
پير و از کار
افتاده هستيم
ونميتوانيم
جاي ديگري هم کار
کنيم و اين ما
را از لحاظ
معيشت به شدت
تحت فشار قرار
داده است.»
«ح.س» با بيان
اينکه نمي
دانم اين چه
سياستي است که
حقوق
بازنشستگي را
از زمان
اشتغال کمتر
مي کنند،
ادامه مي دهد: «
اين در حالياست
که در اين سن
به شرط کمتر
عائله مند
بودن و نداشتن
هزينه هاي تحصيل
و ازدواج
فرزندان،
بيماري و دارو
ودوا دست
بردار فردي که
سالها خاک گچ
و تخته خورده،
نيست و بيماريهاي
زيادي به
سراغمان مي
آيد.»
«نَميرانه»اي
براي
فرهنگيان
خانم
«ث. ا» معلم
بازنشسته
ادبيات با
لحني طنز گونه
حقوق
بازنشستگي
فرهنگيان را
«نَميرانه» مي
خواند و
به رسالت مي
گويد: « اين
واژه برازنده
حقوق بخور و
نمير
فرهنگيان
است
يعني آنقدري
که نميري و
ادامه داشته
باشي نه اينکه
زندگي کني…»
او
با بيان اينکه
عنوان مي شود
يک ساعت آموزش
برابر ۸
ساعت کار
اداري است، مي
گويد: « قاعدتا
در چنين قياسي
بايد حقوق يک
معلم ۸ برابر
يک کارمند
دولتي در
نهادهاي ديگر
دولت باشد نه
اينکه حقوق
فرهنگيان به
نسبت کارمندان
ساير سازمان
ها اينقدر کم
باشد.»
او
با تاکيد بر
وضعيت بد
معيشت
فرهنگيان مي
گويد: « هيچ
دليلي وجود
ندارد
که فرهنگيان حقوق
کمتري دريافت
کنند اما
تربيت نسل
آينده هم به آنها
محول شود اين
کمال بي
انصافي است
چرا ما در اين
شرايط به طور
حتم نخواهيم
توانست از
عهده آنچه با
عنوان تربيت
آينده سازان
اين مرز و بوم
نام برده مي
شوند، بر
بياييم چرا که
آنقدر حواسمان
پي تامين
مخارج است که
تمرکز کافي
نداريم.»
آقاي
«ش. ر» هم با
عنوان معلم
بازنشسته
رياضي ميگويد:
« سال ها پاي
تخته سياه به
دانش آموزانم
رياضي تدريس
کردم ولي
هيچگاه خود را
در مقام مقايسه
قرار ندادم که
چرا فلان
سازمان بيش از
ما دريافتي
دارند اما نصف
کار ما را هم
انجام نمي
دهند.»
درد
دلهاي بي
جواباو عنوان
مي کند: «ما
براي زنگ تفريح
بايد پول
چايمان را مي
پرداختيم و
هيچ سرويسي با
وجود مسافت
هاي طولاني تا
مدارس در مناطق
محروم
نداشتيم و
حالا هم بايد
طعم نداري و
فقر را به سبب
عدم توزيع
عادلانه حقوق
و مزايا در
ميان
کارمندان
دولت بچشيم.»«
ش.ر» مي گويد:« اين
تنها بخشي از
مطالبات ماست
چنانچه هزينه
هاي بالاي
درمان و
نداشتن بيمه
تکميلي،
برقراري
عدالت ميان
فرهنگيان، پرداخت
هماهنگ
دستمزدها، حل
مشکلات
معيشتي و
فراهم کردن
امکانات
رفاهي،
پرداختن به
سلامت روان
فرهنگيان،
پرداخت وام
مسکن، به روز
کردن دانش
معلمان، حل
مشکلات مالي
مدارس، تسويه
بموقع و کامل
پاداش پايان
خدمت، تکميل
مدارس نيمه تمام،
توجه به مدارس
روستايي،
توجه به کيفيت
آموزش نه درصد
قبولي،
پرداخت بموقع
حقالتدريسها
و بالا بردن
عزت و شأن
فرهنگيان
ديگر موارد
مطالباتي ما
محسوب مي
شود.»اين تنها
بخشي از درد
دل فرهنگيان
است و همين
چند نفر ميتواند
نمونه اي از
بي تدبيري هاي
دولت و مسئولان
در پرداخت
حقوق و مزاياي
عادلانه ميان
همه کارمندان
دولت باشد،
امري که با
وجود اعتراضات
گسترده
فرهنگيان در
پس سالها بيجواب
مانده و هنوز
به نتيجه
نرسيده است از
اين رو
نگاه ويژه
دلسوزان نظام
را مي طلبد. تا شايد
در برابر حقوق
هاي نجومي
برخي مديران و
کارمندان
سازماني،
دريافتي هاي
ناچيز
فرهنگيان هم
مورد التفات
قرار گيرد.
باشد که
فرهنگيان به
حق مسلم خود
برسند و ديگر
شاهد
ناعدالتي هاي
بسياري در اين
زمينه نباشيم.
http://resalat-news.com/?p=718
..........................................